تحلیل شکر و ناسپاسی در متون عرفانی با تکیه بر مثنوی عمده الاشعار
الموضوعات : عرفان اسلامیحسن قربانی 1 , احمدرضا یلمهها 2
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان
2 - استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان
الکلمات المفتاحية: ناسپاسی و کفران نعمت, قاسمی گنابادی, مثنوی عمده الاشعار, محبت امیرالمؤمنین,
ملخص المقالة :
ناسپاسی و ناشکری به معنی نادیدن لطف منعم است و مراتبی دارد که به شکر زبانی اعتراف به نعمت، شکر قلبی دانستنِ نعمت از خدا، و شکر عملی اطاعت از منعم تقسیم میشود. شکر در حوزۀ اخلاقیات بررسی میگردد و یکی از مقامات عرفانی است.قاسمی گنابادی لطف حق را سرچشمۀ فیوضات الهی میداند که باعث میگردد نعمات بر عبد عطا شود. ازاین رو، اگر بنده به ولایت امیرالمؤمنین که مهمترین و بزرگترین نعمت الهی است؛ معتقد و ملتزم باشد، و از تکبر و خودبینی، آزار و اذیت دیگران خودداری کند، بصیرت او گشوده گردیده و نعمت منعم را در مییابد. آن هنگام است که شکر ایزد گزارده شده است.از آن جا که ناظم، قاسمی گنابادی، در قرن ده هجری قمری میزیسته و گفتمان غالب جامعه ایدئولوژی شیعی است، رمزگان تشیع محبت امیرالمؤمنین و اوصیا ایشان در جای جای منظومه بیان شده و از مهمترین و برجستهترین و بنیادیترین نعمات الهی معرفی میگردد.