روششناسی کاربست احادیث نبوی در آثار عرفانی هفت قرن نخست
الموضوعات : عرفان اسلامیمحمد رجاء صاحبدل 1 , محمدجواد شمس 2 , شهرام پازوکی 3
1 - دانشجوی دکتری رشته تصوف و عرفان اسلامی، دانشکده حقوق،الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده علوم و تحقیقات اسلامی،دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، قزوین، ایران. نویسنده مسئول: mj.shams@isr.ikiu.ac.ir
3 - استاد گروه ادیان و عرفان، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: حدیث, پیامبر, Methodology, روششناسی, prophet, Hadith, نثر عرفانی, هفت قرن نخست, mystical prose, the first seven centuries,
ملخص المقالة :
حدیث نزد عارفان و صوفیان، از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چنانکه در تبیین چارچوبهای فکری خود هم به صورت تالیتلو آیات قرآن و هم به صورت مستقل آمدهاند. کاربست بیشاز دههزار حدیث و شِبه حدیث مؤید همین کارکرد و جایگاه است. این در حالی است که در بخشی از این کاربستها، گاه با یک نظام منسجم و مدوّن مواجه میشویم و در بخش دیگر، که از نظر کمّی بیشتر است، هیچ و ترتیب و آداب ظاهری لحاظ نشده است و صرفاً کارکرد معنایی حدیث مدنظر قرارگرفته است. عارفان و صوفیان، اگر آشنا به حدیث و حتی فراتر از آن، از جملۀ محدّثان باشند، به دلیل جهانبینی و روش خاصشان، تلقّی و کاربستی منحصربه خود دارند. این انحصار در روش به معنای وجود رویکرد واحد در مواجهه با حدیث نیست؛ چنانکه گروهی از ایشان نقل حدیث را مشروط به تحقق اموری مانند تزکیه نفس کردهاند و گروهی دیگر سختگیرانه قائل شدهاند هیچ گونه نقل حدیثی ممکن نیست. در این مقاله با تکیه بر منابع کتابخانهای، به بررسی کمّی و کیفی احادیث به کاررفته در اهمّ آثار منثور عرفانی هفت قرن نخست پرداخته شدهاست. اینکه استناد به روایات درطی هفت قرن روبه فزونی گذاشته است و عرفا و صوفیه، بیش از آنکه درصدد تبیین روششناسی خود در تلقی و مواجهه با حدیث باشند، با نظر به کارکرد اثباتگرایانه حدیث نبوی در تثبیت تعالیم و اهدافشان از آن ها بهره بردهاند از مهمترین نتایج مقاله حاضر است.
_||_