مکتب اعتراض در طبلة عطار
الموضوعات : عرفان اسلامیسیده صدیقه سجادی راد 1 , احمد ذاکری 2
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی،واحدکرج،دانشگاه آزاد اسلامی،کرج،ایران
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی،واحدکرج،دانشگاه آزاد اسلامی،کرج،ایران.
الکلمات المفتاحية: عطار, اجتماع, عقلای مجانین, Attar, society, مکتب اعتراض, نظم ناهنجار, School of Protest, Immortal Righteousness, Abnormal Order,
ملخص المقالة :
از آغاز شعر فارسی جوهره اعتراض و تعهد اجتماعی در آثار شاعران دیده میشود. اعتراض، مقوله ای از ادبیات است که طی آن روشن فکر به منظور بیان مشکلات جامعه و روشنگری و آگاهی بخشی، نارضایتی خود را از وضع موجود ابراز می دارد از آن جمله شاعران متعهد، به واسطة رسالت و مسؤولیتی که بر دوش خود احساس می کنند، به فراخور شرایط، نسبت به ناهنجاری های گوناگونی که به ویژه در ساختار اجتماعی و سیاسی می بینند بیتفاوت نمینشینند و واکنش نشان می دهند. عطّار منتقد معترضی است که نه تنها کم ترین لغزش مردم، حاکمان، پیشوایان و امامان جامعه از نظر تیزبینش پنهان نمی ماند، بلکه گاه حتّی نظام آفرینش را نظام احسن نمیبیند و بر آن از زبان عقلای مجانین خرده میگیرد. اعتراض درصد قابل توجهی از حکایتهای مثنویهای عطار را به خود اختصاص داده است و در فرهنگ اسلامی پیشنهای بسیار دارد و هر یک از اندیشمدان دنیای اسلام اعتراض خود را به گونهای خاص و از دیدگاه و منظری ویژه بیان کردهاند. می توان گفت بارزترین بعد شخصیت مجانین در آثار عطّار این است که آنان در واقع زبان اعتراض و انتقاد اجتماعی جامعه عصر بلا زده قرن هفتم و هشتم هستند. در این نوشتار، کوشش میشود تا با روش توصیفی تحلیلی زمینهها و عوامل اجتماعی مؤثر در شکلگیری شخصیت عقلای مجانین در عصر عطار و ارتباط آن با مکتب اعتراض مشخص شود و مهم ترین ویژگی شخصیت عقلای مجانین عصر عطار یعنی معترض و منتقد اجتماعی بودن، در برخی از حکایتهای وی به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گیرد.
_||_