چگونگی نمود عنصر «شرّ» در حدیقةالحقیقه سنایی
الموضوعات : عرفان اسلامی
فاطمه دانشور
1
,
جمال احمدی
2
,
صادق زمانی
3
,
شراره الهامی
4
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان وادبیات فارسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی،سنندج،ایران.
2 - استادیار گروه زبان وادبیات فارسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی،سنندج،ایران.نویسنده مسئول: Jahmadi52@yahoo.com
3 - استادیارگروه الهیات و معارف اسلامی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی،سنندج،ایران.
4 - استادیارگروه زبان وادبیات فارسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی،سنندج،ایران
الکلمات المفتاحية: سنایی, حسن و قبح, حدیقهالحقیقه, Good and Evil, عدل الهی, Divine justice, Sanaei, خیر و شرّ, Hadiqat Al-Haqiqa,
ملخص المقالة :
وجود شرّ قرن ها، به عنوان مسئله ای برای خداپرستان بوده است. باور به اینکه جهان، با شمار زیاد شرور مخلوق و تحت نظارت مطلق خیر اعلی و قادر مطلق و دانای مطلق باشد، مشکل به نظر می رسد. اهمیت جهان بینی درخصوص شرور تا بدان جاست که به عنوان یکی از مضامین مهم و برجسته، نه تنها در متون کلامی و فلسفی و حکمی، بلکه در متون عرفانی نیز به وفور دیده می شود. در این مقاله نگارندگان پس از اشاراتی کوتاه به پاسخ هایی که به مسئله شرور داده شده است، با روش توصیفی-تحلیلی، به مصداق های مسئله شرّ در منظومۀ عرفانی حدیقه سنایی می پردازند. حکیم سنایی از نظر اصول اعتقادی و کلامی دنباله رو اشعری – ماتریدی است و در این سپهر فکری به آن اندیشیده است. نتیجه ای که از این پژوهش به دست می آید حاکی از آن است که سنایی با رویکردی عرفانی در مسئله شرور با حکمای الهی متفق القول است و شرور را به طور کلی نفی می کند. بر اساس منظومه فکری او، اراده الهی خیر محض است و این اصل از اساسی ترین پایه های جهان بینی اوست و با تعبیرهای متفاوت از آن سخن گفته است.
_||_