نمادشناسی کهن الگوی سفر در قصۀ عامیانۀ «باغ سیب»
الموضوعات : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسیرجب فخرائیان 1 , سید احمد حسینی کازرونی 2
1 - استادیار زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیروان
2 - عضو هیأت علمی گروه آموزشی زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر
الکلمات المفتاحية: اسطوره, قصههای عامیانه, Hero', s Journey, نمادشناسی, کهن الگوی سفر, قصۀ باغ سیب, Bagh-e Seeb, Josef Campbel,
ملخص المقالة :
قصههای عامیانه، بازتابندۀ فرهنگ، سنن و آداب و رسوم یک جامعه است که با واکاوی وتحلیل آن میتوان به سرچشمههای باورها و نگرشهای هر اجتماعی دست یافت، قصۀ باغ سیب یکی از این قصههای نمادین و تأویلپذیر است. این پژوهش پاسخی به این پرسش است که آیا قصۀ عامیانۀ باغ سیب با نظریۀ تک اسطورهای سفر قهرمان جوزف کمپبل قابل تطبیق است؟ و دیگر اینکه چه نمادها و نشانههایی در آن بهکار رفته است؟ روش اجرای این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بهرهمند از منابع کتابخانهای است. این قصه طرحی ساختارمند از کهن الگوی سفر و قابل تطبیق با سفر قهرمان در نظریۀ جوزف کمپبل است. قهرمان قصه، با ورود به دنیای ناشناختۀ تاریکیها (چاه) و گذر از سلسله آزمونهای نبرد با دیوان، شیران و مار و اژدها و بازگشت به دنیای روشناییها با یاری گری سیمرغ ، همسانیهای قصه با اسطوره را آشکار میسازد. بسامد بالای اعداد رمزی و قدسی سه و هفت و کاربرد فراوان نمادهای طبیعی فرا طبیعی و حیوانی و انسانی در این داستان و همچنین تبلور نمادین خشکسالیها و امید به ترسالی، از رمز وارگی و کاربردی بودن نمادها در زبان و ادبیّات عامیانه و پیوند دو سویۀ باورهای پیشینیان با گسترۀ ادب شفاهی حکایت دارد و ناظر به حوادثی است که در درون این سفر نمادین رخ داده است.
_||_