اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری (CBT) بر نشانه های روانی (افسردگی و بهزیستی روانشناختی) در سالمندان
الموضوعات : فصلنامه تعالی مشاوره و روان درمانینازنین اصغری 1 , محمد ابراهیم مداحی 2 , ادیس کراسکیان موجمناری 3 , رباب صحاف 4
1 - گروه روانشناسی، واحد بین الملل کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران
2 - استادیار، گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
3 - استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایران.
4 - دانشیار، گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: افسردگی, بهزیستی روانشناختی, درمان شناختی_رفتاری (CBT), نشانههای روانی,
ملخص المقالة :
مقدمه: سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است و آگاهی از وضعیت روانی سالمندان و مداخلات روان شناختی مؤثر باعث دست یابی به بهداشت روانی این دوره می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر نشانه های روانی (افسردگی و بهزیستی روانشناختی) در سالمندان انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. در یک پژوهش نیمه تجربی، 24 نفر از زنان سالمند مراجعه کننده به دو مرکز توانبخشی خانه یاس و آرمان شایان شهر تهران در سال 1396 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه مساوی (هر گروه 12 نفر) جایگزین شدند. گروه مداخله با روش گروه درمانی شناختی رفتاری آموزش دید و گروه شاهد آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های افسردگی سالمندان و بهزیستی روانشناختی بودند. داده ها در نرم افزار SPSS-22 با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه درمانی شناختی رفتاری (CBT) باعث بهبود افسردگی و بهزیستی روانشناختی زنان سالمند شد ( 05 / 0 > P). این یافته بدین معنی بود که مداخله درمانی منجر به افزایش میزان بهزیستی روانشناختی در زنان سالمند شد. از سوی دیگر، نگاهی به مقادیر سطح معناداری، مجذور اتا و توان آزمون نشان داد که مداخله درمانی در گروه آزمایش موثر و معنادار و میزان این اثربخشی برابر با 43/0 درصد بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، گروه درمانی شناختی رفتاری (CBT) با بهبود علائم و واکنش های منفی روان شناختی از قبیل افسردگی، احساس فقدان و تنهایی می تواند منجر به افزایش امیدواری زنان سالمند، معنایابی در فقدان، کاهش اضطراب مرگ و بهبود نگرش آنها نسبت به آینده و خود شود.
_||_