نظریات و عملیات در باستانشناسی: چگونه میتوان این دو را بهتر و بیشتر ترکیب کرد تا به درک شفافتری از گذشته دست یابیم و باستانشناسی را به نحو کارآمدتری در حال و آینده به کار بندیم
الموضوعات :
1 - استاد مدعو، دانشگاه تربیت مدرس ؛ پژوهشگر ارشد، مرکز ایرانشناسی، دانشگاه کالیفرنیا، ایرواین.
الکلمات المفتاحية: باستانشناسی نظری, باستانشناسی عملی, نظریات عمومیت گرایانه, نظریات جزئی گرایانه, زیستبومشناسی فرهنگی,
ملخص المقالة :
باستان شناسی در موقعیت حساسی قرار دارد. با دستکاری روزافزون انسان در چشم انداز طبیعی، هر روز تعداد بیشتری از آثار و محوطههای باستانی در معرض خطر نابودی قرار می گیرند. در عین حال، با کاهش روزافزون بودجه برای فعالیت های میدانی باستان شناسی ـ اعم از فعالیت های پژوهشی و نجات بخشی ـ از رهگذر مشکلات اقتصادی جهانی، تعداد محوطه های باستانی که می توان در آنها پژوهش کرد یا از تخریب نجاتشان داد روز به روز کمتر می شود. افزون بر این مشکلات، در خود باستان شناسی نیز فاصلۀ بین نظریات و عملیات روز به روز بیشتر می شود. مقدار معتنابهی مطلب در زمینۀ نظریات باستان شناسی به طور مداوم منتشر می شود، در حالی که عملیات باستان شناسی ما کماکان همان است که نسل قبل از ما، یا حتی نسل قبل از آن، به کار می بستند و تنها پیشرفت در این زمینه شیوه های جدید یا پیشرفته تر در بازیافت، تجزیه و تحلیل و تاریخ گذاری مواد باستانی است. در این مقاله، نویسنده توصیه می کند که باستان شناسی با به کارگیری پیشرفتهای اخیر در علوم مرتبط ـ مانند زیست بومشناسی ـ رویکردی عملگرایانه تر در پیش گیرد تا به نتایجی دست یابد که ملموس تر است و به بهبود شرایط زندگی مردم کمک می کند یا بر اساس داده های حاصل از کارهای میدانی باستان شناختی از بلایای زیستمحیطی (مانند شوره زدگی زمین یا بیابان زایی) جلوگیری کند. این امر مسلماً موجب خواهد شد که پاره ای از اهداف کاملاً علمی و پژوهشی باستانشناسی عجالتاً کنار گذاشته شود، اما چنین به نظر می رسد که این بهایی است لازم برای تضمین آیندۀ باستان شناسی.
_||_