تحلیل مفهومی انگاره حق به شهر با تأکید بر تحولات فضایی شهر تهران
الموضوعات :مصطفی خزایی 1 , مریم ابهری 2 , محسن مظفری 3
1 - دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری و مدرس دانشگاه دانشگاه شهید بهشتی
2 - دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه شهید بهشتی
3 - کارشناس ارشد حقوق بین الملل
الکلمات المفتاحية: شهر, تهران, حق به شهر, تحولات فضایی شهر,
ملخص المقالة :
رشد سریع و گسترده شهر و شهرنشینی در طول چند دهه گذشته، منجر به بروز فقر، شکاف طبقاتی، حاشیهنشینی، فروش تراکم و ناپایداری کالبدی، تخریب زیستمحیطی، نابرابریهای اجتماعی و شکاف جنسیتی در بین شهروندان کلانشهرهای جهان سوم منجمله تهران شده است. طبق اسناد و مطالعات صورت گرفته ریشه این نابسامانی در شهر و نظام شهری، جریان سرمایهداری و لیبرالیستی مدیریت و اداره شهرها است. درواقع نظام سرمایهداری در راستای تحقق اهداف و آرمانهای خود فضای شهری را در خدمت گرفته است و به بیرحمانهترین شکل ممکن در راستای استفاده از این فضای عمومی (که متعلق به همه شهروندان است) برای حصول منافع عده کمی از شهروندان (سرمایهداران و زمین خوران) تلاش میکند. مفهوم و انگاره حق به شهر که توسط اندیشمندان چپ بهویژه لفور و هاروی مطرح و توسعهیافته است، به دنبال تبیین وضعیت کنونی شهر با نقد این جریان غالب و شناسایی عوامل و ریشههای این روند است. این تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی به مطالعه متون علمی مربوط به این مفهوم پرداخته است، درصدد تحلیل و بررسی تحولات فضایی شهر تهران در چارچوب این مفهوم میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که در طول چند دهه گذشته اکثر پروژههای کلان و چشمگیر شهری در تهران، از ساختوسازهای تجاری کناره خیابان های اصلی گرفته تا پروژه ایران مال و پل صدر و... همگی بهنوعی منافع شهر و شهروندان تهرانی را قربانی منافع اقلیتی زیاده خواه و بانفوذ کرده که این اتفاق شوم در سایه رویکردهای غلط ناآگاهانه و بعضاً عامدانه مدیریت شهری صورت گرفته است.