تاثیر بنیادگرایی اسلامی بر روابط ایران و پاکستان(2020-1991) بر پایه نظریه سازه انگاری
الموضوعات : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللیحسن سامع نصایح 1 , اسماعیل شفیعی سروستانی 2 , نفیسه واعظ 3
1 - دانشجوی دکتری تخصصی علوم سیاسی (مسائل ایران)، گروه علوم سیاسی، واحد شهرضا، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرضا، ایران
2 - استادیار علوم سیاسی، گروه علوم سیاسی، واحد شهرضا، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرضا، ایران: نویسنده مسئول
3 - استادیار علوم سیاسی، گروه علوم سیاسی، واحد شهرضا، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرضا، ایران
الکلمات المفتاحية: جمهوری اسلامی ایران, سازهانگاری, پاکستان, وهابیت, گروههای بنیادگرا,
ملخص المقالة :
پاکستان پس از استقلال به عنوان یک کشور اسلامی تلاش کرد تا از تفکر اسلامی به عنوان یک عامل هویت بخش استفاده کند. موضوع مهمی که می تواند بر روابط ایران و پاکستان تاثیر داشته باشد، بنیادگرایی در پاکستان است. این مقاله میکوشد تاثیر بنیادگرایی اسلامی در پاکستان را بر روابط این کشور با ایران در فاصله زمانی 1991 تا 2020، براساس نظریه سازهانگاری بررسی کند. سوال اصلی این است که بنیادگرایی اسلامی چه تاثیری بر روابط دو کشور داشته است؟ فرضیهای که در این تحقیق اثبات خواهد شد، عبارت از این است که فعالیتهای احزاب و جریانات سیاسی بنیادگرا به دلیل تباین بین اصول حاکم بر بنیادگرایی سنی پاکستانی و روح مذهبی حاکم بر اندیشه شیعی در ایران و تحریک قدرت های مداخله گر به عامل قدرتمند واگرایی در روابط دو کشور تبدیل شده است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
_||_