تعیین نقش استراتژی بر مدیریت عملکرد سازمانهای فرهنگی
الموضوعات :منصور نوروزی 1 , ایرج سلطانی 2 , اکبر اعتباریان 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه مدیریت و برنامهریزی فرهنگی ، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران(عهده دار مکاتبات)
2 - استادیار، گروه مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
3 - دانشیار، گروه مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، واحد اصفهان (خوراسگان) دانشگاه آزاد اسلامی،اصفهان، ایران
الکلمات المفتاحية: عملکرد, مدیریت عملکرد, سازمان فرهنگی, استراتژی نوظهور,
ملخص المقالة :
سازمانهای فرهنگی دارای ویژگیهایی هستند که آنها را از سایر سازمانها مجزا کرده و به طبع آن، استفاده از الگوها و مدلهای مرسوم در مدیریت عملکرد برای آنها نمیتواند منتهی به نتیجه مناسب گردد. تحقیق حاضر باهدف شناسایی نقش استراتژی و مؤلفههای کلیدی مؤثر آن بر مدیریت سازمانهای فرهنگی و تعیین ارزش و اولویت هر مؤلفه انجام شد. روش تحقیق بهصورت آمیخته کیفی و کمی انجام گردید. مرحله کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی منابع و مقالات ارائهشده در سالهای 2014 و 1393 به بعد انجام شد و مرحله کمی از روش دلفی فازی انجام شد که جامعه آماری آن را تعداد 50 نفر از استادان، مدیران و کارشناسان فرهنگی تشکیل داده و حجم نمونه برابر 12 نفر واجدین شرایط دلفی بودند. تجزیهوتحلیل دادههای کیفی بر اساس مراحل تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری و مقولهبندی دادهها استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل محتوا بهصورت دلفی فازی در معرض نظرات خبرگان قرار گرفت و با روشهای دلفی فازی مثلثی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و اولویتبندی گردید. نتایج بیانگر این است که استراتژی در سازمانهای فرهنگی از نوع استراتژی خودجوش (نوظهور) است و کنشها، اهداف و مأموریتهای سازمان را تبیین مینمایند. از طرفی داشتن استراتژی برای این سازمانها داری نقش نمادین قدرت و عقلانیت است. سایر مؤلفههای کلیدی استراتژی به ترتیب میزان تأثیرگذاری بر عملکرد سازمانهای فرهنگی عبارت از: تدوین استراتژی (29/6)، ارزیابی استراتژی (19/6) و اجرای استراتژی (95/5) هستند.
_||_