ارائه مدل حس مکان فضاهای عمومی در عصر فضاهای مجازی با نظریه زمینهای (موردپژوهی: فضای عمومی مرکز شهر رشت)
الموضوعات : دو فصلنامه فضای زیستحسین رضا کشاورزقدیمی 1 , منوچهر طبیبیان 2 , مریم معینی فر 3
1 - پژوهشگر دکتری ، گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
2 - استاد ، گروه شهرسازی، دانشکده شهرسازی پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران. نویسنده مسئول.
3 - استادیار، گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
الکلمات المفتاحية: حس مکان, فضاهای عمومی, نظریه زمینهای, فضاهای مجازی,
ملخص المقالة :
حس مکان از هر دو بعد فیزیکی و روانی به پیوند فرد با مکان منجر میشود و دلبستگی به مکان را در وی ایجاد مینماید. اگرچه موضوع حس مکان، موضوع تازهای نمیباشد؛ در سالهای اخیر لزوم توجه به آن از زوایای تازهای مورد تاکید قرار گرفته است. جهان در عضر حاضر تجربه رشد و استفاده فراوان از رسانههای مجازی را شاهد است. این موضوع روی ابعاد متنوعی از زندگی تاثیرگذار میباشد، از جمله حس مکان. هدف این پژوهش تحلیل حس مکان در فضاهای عمومی در عصر رسانههای مجازی و ارائه یک مدل نظری مدون میباشد تا به وسیله آن بتوان به ارتقای حس مکان شهروندان در فضاهای عمومی کمک نمود. در پاسخ به پرسش اول- مهمترین عوامل تاثیرگذار در حس مکان در فضاهای عمومی واقعی و مجازی کدامند- روش فراتحلیل کیفی استفاده میگردد. برای پاسخ به پرسش دوم- حس مکان استفادهکنندگان از فضای عمومی مرکز شهر رشت چگونه بوده و در دهه اخیر چه تغییری داشته است- نیز روش نظریه زمینهای بهکار برده میشود. نوآوری پژوهش هم از جنبه موضوع و هم روش پژوهش میباشد. نتایج نشان میدهد گسترش فضاهای مجازی در تغییر حس مکان شهروندان در فضاهای اجتماعی عینی به طور موثری تأثیر داشته است. این تأثیر در هر سه بعد فعالیت، کالبد و معنا در فضاهای شهری وجود داشته و در غالب مؤلفههای مردمواری، معنا، کالبدی، عملکردی، زیست محیطی، هنر و زیبایی، غیرفیزیکی و فیزیکی به وقوع میپیوندد. فضای عمومی مرکز شهر رشت نیز در دهه اخیر شاهد دعوتکنندگی و مکث بیشتر و بروز رفتارهای جدید بوده است. مقولاتی از جمله پذیرش دیگری، هویتمندی، پاتوق و... علل و پیامدهای این موضوع را میسازند. همچنین گسترش رسانههای مجازی بر روابط متقابل افراد و فضا و از اینرو حس مکان در یک مکان جغرافیایی موثر بوده و با قرارگرفتن در هسته مرکزی نظریه زمینهای میتواند ارتباط بین مقولات و مفاهیم را قابل شناسایی نماید.
_||_