کنشگفتار دعا در زبان عربی و فارسی بر پایة مدل دل هایمز (مطالعة موردی: متون داستانی)
الموضوعات :
ملکی احمدی قندک
1
,
فرشته افضلی
2
1 - دانشآموخته کارشناسی ارشد مترجمی زبان عربی دانشگاه دامغان ایران.
2 - استادیار مترجمی زبان عربی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه دامغان، ایران.
الکلمات المفتاحية: تفاوتهای فرهنگی, کنش گفتار دعا, مدل دل هایمز, داستانهای عربی.,
ملخص المقالة :
این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در پی بررسی کنشگفتار دعا و تفاوتهای کاربردی آن در زبان عربی و فارسی است. به این منظور، برای بررسی این کنشگفتارها در متون داستانی و به منظور جمعآوری دادهها، سه مجموعه از آثار نجیب محفوظ نویسنده نامی مصر را به شکل اتفاقی برگزیدیم: شهرالعسل، تحتالمظلة و بیتسيءالسمعة، آنگاه پارهگفتارهای دربردارنده دعا را با استفاده از چارچوب هشتگانه مدل پیشنهادی دل هایمز(1976) ( SPEAKING) مورد کنکاش قرار دادیم و معادل مناسب با زبان مقصد ارائه دادیم. یافتههای پژوهش نشان از آن دارد که میزان و انبوه واژهها و گفتارهای دعا در موقعیتهای گوناگون با توجه به شرایط گوناگون در میان گویشوران فارسی و عربی متفاوت است؛ زیرا برخی از گفتارهای دربردارنده دعا در زبان مبدأ از لحاظ ساختاری، معنای کاملاً متفاوتی با زبان مقصد دارد. با توجه به بررسیهای کل دادههای واکاوی شده، کاربردهای کنشگفتاری دعا در این داستانها عبارت است از: درخواست از خداوند، طلب بخشش، طلب آمرزش، طلب خیر، رفع خطر، آرزوی سلامتی و طول عمر، طعنه، تمجید، شادی، عجز و درماندگی و تمسخر، تهنیت و...
انوری، حسن (1382). فرهنگ فشرده سخن. جلد 2 . تهران: سخن .
پیشقدم، رضا و فیروزیان پوراصفهانی، آیدا ( 1396). «تأملی جامعهشناختی پیرامون کاربردهای گفتمانی «نمیدانم» در زبان فارسی در پرتو الگوی هایمز». مطالعات فرهنگ- ارتباطات. دوره هجدهم. شماره سی و هفتم. صص 7-35.
دهخدا، ع. آ (1373). فرهنگ متوسط دهخدا (جلد 1-2). به کوشش غلامرضا ستوده، ایرج مهرکی، اکرم سلطانی، زیر نظر جعفر شهیدی . تهران: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات وچاپ: موسسه لغت دهخدا.
صبوحی خامنه، لیلا، (1389) . «بررسی کنشهای گفتاری دعا و نفرین در زبان فارسی»، پایاننامه کارشناسی ارشد.دانشگاه فردوسی مشهد.دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی، گروه زبانشناسی.
محفوظ، نجیب.(1994). المولفات الکاملة. مکتبه لبنان ناشرون.لبنان: بیروت. الطبعه الاولی.
___، ( 1988. ) شهر العسل. القاهرة : مکتبة المصر.
___، (1967). تحت المظلة. القاهره. مکتبةالمصر.
معین، محمد (1371). فرهنگ فارسی. جلد 1. تهران: سپهر.
یول. جورج (1387). کاربرد شناسی زبان. ترجمه محمد عموزاده مهدریجی و منوچهر توانگر. تهران: سمت.
Blakwell, oxford and Cambridge Yule, George. (1996). The study of language: Cambridge University press.
Diani, Giuliana (2004). The discourse Functions of I don't know in English Conversation, Discourse Patterns in Spoken and Written Corpora, John Benjamins Publishing Company, DOI:10.1075/pbns.120.11.dia, 157-171.
Fasold, R. (1990). The Sociolinguistics of Language, Cambridge.
Gumperz, J., & Hymez, D.(1972). Directions in sociolinguistics- The ethnography of communication. Rinehart & Winston.
Hymes, D. (1974). Foundations in Sociliguistics: An Ethnographic Approach, Philadelphia: University of Pennsylvania Press.
Hymes, D. (1967). “models of interaction of language and socialsetting”. Jornal ofsocial Issues.vol.3. No. 32. Pp. 8-28.
Saville-Troike, M. (2003). The Ethnography of Communication. (3rd ed). USA: Blackwell Publishing.
Schiffrin, Deborah (1994). Approaches to Discourse,Cambridge, MA & Oxford: Blackwell, Pp. x + 470.