مطالعه جامعهشناختی چالشهای توسعه اجتماعی در استان آذربایجان شرقی
پروین اشراقی اسکویی
1
(
دانشجوی دکترای جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران، واحد تبریز ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تبریز، ایران.
)
حسین بنی فطمه
2
(
گروه علوم اجتماعی، دانشکده حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران(نویسنده: مسئول)
E-mail: banifatemeh@tabrizu.ac.ir
)
داود ابراهیم پور
3
(
استادیار ، گروه علوم اجتماعی ، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
)
محمد عباس زاده
4
(
گروه علوم اجتماعی، دانشکده حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
)
الکلمات المفتاحية: توسعه اجتماعی, آنومی, خلاء مشارکتی, چالش اجتماعی, چالشهای مدیریتی,
ملخص المقالة :
هدف تحقیق حاضر شناسایی چالشهای توسعه اجتماعی در استان آذربایجان شرقی میباشد. روش تحقیق حاضر کیفی بوده و از رویکرد نظریه زمینهای به عنوان روش عملیاتی پژوهش استفاده شده است. به منظور جمعآوری دادههای مورد نیاز از ابزار مصاحبه نیمهساختار یافته استفاده شده است. برای این کار، با 22 نفر از متخصصان و شهروندان استان آذربایجان شرقی مصاحبه انجام شد. یافتههای تحقیق حاکی از این است که چالشهای شناسایی شده در استان برگیرنده مقولههای چالشهای ساختاری (با زیر مقولههای تمرکزگرایی در تصمیم گیریهای استانی و ضعف در تخصیص بودجه)، چالشهای فرهنگی، اجتماعی (با زیر مقولههای خلاء مشارکتی و شکاف دانش) و چالشهای مدیریتی (با زیر مقولههای انتصابهای نادرست، بکارگیری یافتههای آمایش سرزمین، مدیریت ضعیف گذارها) و در نهایت چالشهای عاملیت محور (با زیرمقولههای فردگرایی و عدم مشارکت گروهی، برخورداری از شخصیت اقتدارطلب، تنگ نظری در تعاملات اجتماعی، عدم احساس تعلق شهری) میباشند. در مقاله حاضر، هسته مرکزی بدست آمده مدیریت توسعه اجتماعی میباشد. این مفهوم انعکاس مسائل و چالشهای مدیریتی گزارش شده در فرایند توسعه در حوزههای مختلف استان است.
_||_
"مقاله پژوهشی"
مطالعه ی جامعه شناختی چالش های توسعه اجتماعی در استان آذربایجان شرقی
پروین اشراقی اسکویی1 :
حسین بنیفاطمه *2
داود ابراهیمپور3
محمد عباسزاده4
چکیده
هدف تحقیق حاضر شناسایی چالشهای توسعه اجتماعی در استان آذربایجانشرقی میباشد. روش تحقیق حاضر کیفی بوده و از رویکرد نظریه زمینهای به عنوان روش عملیاتی پژوهش استفاده شده است. به منظور جمع آوری دادههای مورد نیاز از ابزار مصاحبه نیمهساختار یافته استفاده شده است. برای این کار، با 22 نفر از متخصصان و شهروندان استان آذربایجان شرقی مصاحبه انجام شد. یافتههای تحقیق حاکی از این است که چالشهای شناسایی شده در استان برگیرندهی مقولههای چالشهای ساختاری (با زیر مقوله های تمرکزگرایی در تصمیم گیریهای استانی و ضعف در تخصیص بودجه)، چالشهای فرهنگی، اجتماعی (با زیر مقولههای خلاء مشارکتی و شکاف دانش) و چالشهای مدیریتی (با زیر مقولههای انتصابهای نادرست، بکارگیری یافتههای آمایش سرزمین، مدیریت ضعیف گذارها) و در نهایت چالشهای عاملیت محور (با زیرمقولههای فردگرایی و عدم مشارکت گروهی، برخورداری از شخصیت اقتدارطلب، تنگ نظری در تعاملات اجتماعی، عدم احساس تعلق شهری) میباشند. در مقاله حاضر، هسته مرکزی بدست آمده "مدیریت توسعه اجتماعی" میباشد. این مفهوم انعکاس مسائل و چالشهای مدیریتی گزارش شده در فرایند توسعه در حوزههای مختلف استان است.
کلیده واژگان: خلاء مشارکتی، آنومی، توسعه اجتماعی، چالش اجتماعی، چالشهای مدیریتی
"Research Paper"
The sociological Study of Social Development Challenges in East Azerbaijan Province
Parvin Ehraqi Oskooi
PhD Student in Sociology of Social Issues, Islamic Azad University, Tabriz Branch, Department of Social Sciences, Research and foresight expert of East Azarbaijan Province, Management and Planning Organization Tabriz, Iran. E-mail:eshragei23@yahoo.com
Hossein Bani Fatemeh*
Department of Social Sciences, Faculty of Law and Social Sciences, University of Tabriz, Tabriz, Iran (corresponding author), E-mail: banifatemeh@tabrizu.ac.ir
Davood Ebrahimpour
Department of Social Sciences and Communication, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran, E-mail: ebrahimpoord@iaut.ac.ir
Mohammad Abbaszadeh
Department of Social Sciences, Faculty of Law and Social Sciences, University of Tabriz, Tabriz, Iran, E-mail: m.abbaszadeh2014@gmail.com
Abstract
The aim of the present research is to identify the challenges of social development in East Azarbaijan Province. The research method is a qualitative method and the grounded theory approach is used as the operational method of the research. In order to collect the required data, a semi-structured interview tool was used. For this purpose, 22 experts and citizens of East Azerbaijan province were interviewed. The findings of the research indicate that the identified challenges in this province are structural challenges (with the subcategories of centralization in provincial decision-making and weakness in budget allocation), cultural and social challenges (with the subcategories of lack of cooperation and knowledge gap), management challenges (with the subcategories of incorrect appointments, incomplete application of land use findings, poor management of transitions) and finally agency-oriented challenges (with the subcategories of individualism and lack of group participation, having an authoritarian personality, narrow-mindedness in social interactions, lack of feeling of belonging to the city(. In this article, the obtained central core is "social development management". This concept reflects the management issues and challenges in the development process of the East Azerbaijan province.
Conflict of interest:
According to the authors, the article did not have any conflict of interest.
Keywords: lack of participation, anomie, social development, social challenge, management
1. بیان مساله
مفهوم "توسعه" از اواسط قرن 20 ذهن بسیاری از متفکران و برنامهریزان را به خود مشغول کرده است. مطالعات توسعه، اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم مطرح شد و در حوزههای مختلفی همچون اقتصاد، علوم سیاسی و جامعهشناسی به مباحثه درباره آن پرداختند. اندیشمندانی همچون دادلی سیرز5، برنشتاین6 و پیتر دونالدسن7 تعاریفی از توسعه ارائه کردند که در آن به چند بعدی بودن، ارزشی بودن (تلاش برای دستیابی به آن)، ایجاد تغییرات اساسی در ساختهای اجتماعی و تلاش برای دستیابی به زندگی بهتر، مشاهده می شود (4). ضعف در وقوع توسعه اجتماعی در جامعه و هرگونه بیتوجهی به چالشهای احتمالی موجود در آن می تواند پیامدهای منفی جبران ناپذیری در سطوح خرد و کلان در کشور به دنبال داشته باشد. افزایش آمار آسیب های اجتماعی همچون خشونت، جرم و جنایت، فساد در سطوح اداری و غیر اداری، فرار سرمایه گذاران به دلیل نبود فضای سرمایهگذاری و کسب و کار مناسب و مواردی از این دست می تواند مانع از وقوع توسعه اجتماعی در جامعه گردد. علیرغم ضرورت این مساله، مروری بر مطالعات انجام شده در سالهای اخیر نشان می دهد که در رابطه با چالشهای مرتبط با توسعه اجتماعی در استان آذربایجان شرقی، تحقیقی جامع که بتواند ابعاد مختلف چالشهای توسعه اجتماعی را مورد سنجش قرار بدهد، تاکنون صورت نگرفته است. لذا با توجه وجود خلاء پژوهشی و نبود تحقیقات مرتبط با این موضوع، این تحقیق برآن است تا با استفاده از روش کیفی این مساله را مورد مطالعه و بررسی قرار بدهد. یافتههای تحقیق حاضر میتواند در برنامهریزی و مدیریت بخشهای مختلف با هدف تسهیل فرایند توسعه اجتماعی در استان و برون رفت از چالشهای شناسایی شده نقش بسزایی داشته باشد. کشور ایران از نظر شاخص لگاتوم 2020 با امتیاز 1/48 در رتبه 20ام (در میان167 کشور: 4/99 درصد جمعیت جهان) قرار گرفته است. یعنی پایینتر از کشورهایی نظیر امارات متحده عربی، قطر، بحرین، کویت، عمان، عربستان سعودی، اردن، ترکیه و حتی لبنان. با نگاهی به روند شاخص لگاتوم در ده سال اخیر میتوان دید که میزان پیشرفت در ایران چندان چشگیر نبوده و اگر چه رتبه کشورمان طی دهه اخیر 6 واحد ارتقا یافته، اما تغییرات امتیاز پیشرفت ایران از منظرشاخص لگاتوم گویای شرایط رکودی در هر سه قلمروی مشمول در شاخص لگاتوم (حکمرانی، اقتصادی و اجتماعی) است. رکنهایی که ایران در آن بیشترین امتیاز را دارد عبارتند است از سلامت، شرایط زیستی، و آموزش و از سوی دیگر در رکنهایی مانند شرایط کسب و کار و .. وضعیت چندانی را تجربه نمیکنیم (26). همین مسائل را می توان در سطحی دیگر در مورد استانهای ایران مورد توجه قرار داد. به این معنا که ضعف در حکمرانی خوب، عدم توجه جدی به پیشرانهای اقتصادی و اجتماعی در سطح کلان کشور، منجر به ایجاد چالشهایی در سطح استانها و شهرها شده است. با توجه به اینکه عدم توجه به چالش ها و موانع موجود در مسیر توسعه استان امکان دستیابی به اهداف توسعه را ناممکن می سازند، لذا تحقیق حاضر با هدف شناسایی و احصاء موانع و چالش های چندگانه ی موجود در مسیر توسعه اجتماعی در استان آذربایجان شرقی انجام گرفته است.
2. ملاحظات نظری
هایامی8 تعریفی دیالکتیکی از مفهوم توسعۀ اجتماعی ارائه میکند. او توسعۀ اجتماعی را تکامل دیالکتیکی بین اجزای مولفههای نظام اجتماعی میداند. او اجزای نظام اجتماعی را شامل دو زیر نظام الف) فرهنگی-ارزشی، و ب) زیرنظام اقتصادی میداند که زیر نظام فرهنگی-ارزشی دارای دو جزئی فرهنگ و نهادها است که این دو جزء مولفههایی مانند قوانین و نظام ارزشی را در برمیگیرد. زیرنظام اقتصادی دارای دو بعد فنآوری و منابع است. در نتیجه اجزای نظام اجتماعی عبارتاند از نهادها، فرهنگ، فنآوری و منابع که دارای ارتباط متقابل و دیالکتیکی با هم هستند و از این طریق جامعه را به تکامل و توسعه مواجهه میگردانند(4(. اندیشمندان و نظریهپردازان در زمینهی توسعه و مشخصا توسعه اجتماعی دیدگاه ها و نظریههای متعدی ارائه نموده اند که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره می شود. میجلی9 از صاحبنظران توسعه، توسعه اجتماعی را به منزله فرایند برنامهریزی شده تغییر اجتماعی معرفی میکند که به منظور بهبود رفاه کل جمعیت جامعه به همراه فرایند پویای توسعه اقتصادی شکل میگیرد. هدف توسعه اجتماعی در بستر رفاه اجتماعی مدرن، تولید و افزایش بهزیستی جامعه ست به گونهای که مردم را در مورد تصمیم سازی و فعالیت در گستره ادراکی بیشتری توانمند گرداند. دفتر امور اجتماعی- اقتصادی سازمان ملل ، توسعه اجتماعی را معادل پیشرفت اجتماعی در زمینههای رفاه و کارکرد جامعه میداند که در برگیرنده چالشها، علاقهها و چشماندازهای انسانی و اجتماعی مرتبط با جامعه میباشد و ابعاد گوناگونی نیازهای انسانی را مد نظر قرار میدهد. چهار سطح توسعه اجتماعی عبارتند از : رفاه اجتماعی و ایجاد شرایط مناسب زیستی برای همه انسانها، دسترسی همگانی و بدون تبعیض به خدمات و تامین اجتماعی، باز توزیع درآمدهاو داراییهای جامعه میان افراد، اصلاح روابط اجتماعی و ساختارهای اجتماعی(18). یکی دیگر از متفکران مطرح در این حوزه آمارتیا سن10 است. وی تحقق توسعه را در "حقوق مداری" و " مشارکت محوری" می داند. برای سن، توسعه از آنجا و در آنجا آغاز می شود که به حقوق اساسی فرد و جامعه اعتنا شود ودر فرایندهای توسعه، فرد و جامعه کنشگرانی فعال باشند. بر طبق نظریه ی سن، توسعه مستلزم حذف موانع آزادی است. به عبارت دیگر، توسعه مستلزم گسترش و دوام آزادی است. این موانع آزادی یا ناآزادی ها شامل فقر، استبداد، فرصت های اقتصادی محدود، محرومیت های نظام دار اجتماعی، به فراموشی سپردن خدمات عمومی، عدم تساهل و فعالیت های بازدارنده، وجود دولت های دخالت گر می باشد (28). دادلی سیرز11، رئیس موسسه اطلاعات توسعهای دانشگاه ساسکس در 1969، توسعه را جریانی چند بعدی معرفی مینماید که تجدید سازمان و سمتگیری متفاوت کل نظام اقتصادی- اجتماعی را به همراه دارد. به اعتقاد اوتوسعه، علاوه بر بهبود میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی اساسی در ساخت ملی نهادی، اجتماعی، اداری و همچنین ایستارها و وجه نظرهای مردم است (5). در همین راستا می توان به گزارشهای ادواری سازمان ملل اشاره نمود. در این گزارشها به ندرت به وضعیت اجتماعی و توسعه اجتماعی اشاره شده است، ولی با این حال توانستهاند بدون آنکه تعریف مشخصی داشته باشند، در مقابل توسعه اقتصادی را به عنوان جایگزینی برای مفهوم ایستای "وضعیت اجتماعی" بکار ببرند.
در سال 1962، شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل"پیشنهاد تلفیق هر دو جنبه را داد و در نتیجه در سال 1963 موسسه "تحقیقات اجتماعی سازمان ملل متحد" با تمرکز بر "بهبود کیفیت زندگی مردم" به عنوان مساله محوری خود تاسیس گردید (19). از مهمترین مباحث در مجادلات جامعه شناسی در هشتاد سال گذشته مربوط به بحث درباره الگوها و مدلهای توسعه است که ریشه های این مجادله را باید بیشتر در مکتبهای جامعه شناسی آمریکایی جست و جو نمود چراکه در مقابل دیدگاه عموما رادیکال صاحب نظران اروپایی نسبت به توسعه جامعه شناسان، هدف نظریههای توسعه بوجود آوردن دانشی است که به جامعه این امکان را می دهد تا از توانمندیهای خود برای توسعه بهره ببرند. ولی تنوع مکاتب و رویکردهای نظری موجب تنوع و کثرت نظریه های توسعه اجتماعی شده است که در ادامه به تقسیم بندی دیگری که از رویکردهای توسعه ارائه شده است، اشاره می شود. در رویکرد مارکسیستی و در بحث توسعه اساساّ بر ارزش های مبتنی بر مساوات تاکید می شود. برای مثال، دونگ کیم12، توسعه اجتماعی را درجه ای از ساختار اجتماعی می داند که به اکثریت مردم محروم جامعه نه تنها اجازه تقاضا برای برخورداری از منابع ملی را می دهد، بلکه در جهت رسیدن به هدف آنان را یاری می رساند. نظریه پردازان رفاه گرا توسعه اجتماعی را در حرکت به سوی کیفیت بهتر زندگی می دانند. برای مثال، از نظر وارنر، توسعه اجتماعی در فراهم کردن امکانات زندگی مردم در جامعه خلاصه می شود. وبر نیز در بیان اهمیت امکانات زندگی معتقد است که شانس زندگی عبارت است از امکان دستیابی به شرایط زندگی مناسب تر و کسب تجربه های زندگی بهتر. در حالت کلی رفاه اجتماعی از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد کارکردگرایی برای توسعه اجتماعی حوزه ای خاص و وظایفی متفاوت از دیگر حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قائل میباشد. در چارچوب رویکرد کارکردگرایی، حوزه های چهارگانه حیات اجتماعی یعنی توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به عنوان چهار عنصر اساسی توسعه ملی مطرح می شوند. در چارچوب این رویکرد، سه موضوع درباره فرایند نیل به توسعه اجتماعی مورد بحث است. اول اینکه در هستی شناسی توسعه اجتماعی، باید وضعیت موجود اجتماع، جامعهای که مورد بحث است از نظر موضوع، مبانی و نقطه عزیمت و مبدا حرکت توصیف شود. دوم اینکه باید وضعیت مطلوبی را که بناست به آن نایل شوند را به عنوان هدف توسعه شناسایی نمود و سوم باید مقررات و محدودیتها در مسیر نیل به توسعه اجتماعی شناسایی شوند. در واقع، بر پایه ی رویکرد کارکردگرا، توسعه اجتماعی فرایند بازآفرینی نظام اجتماعی است. این فرایند شباهتی به فرایند تفسیر اجتماعی ندارد و نتیجه مداخله آگاهانه و تعمدی با استفاده از ابزارهای سیاست گذاری و برنامه ریزی به منظور بوجود آمدن تغییرات غیر تصادفی به سمت اهداف مطلوب است. به عبارتی، توسعه اجتماعی راهبردی اجتماعی در سطح کلان است و در مقابل شیوه بیماری شناسی در سطح خرد در تامین اجتماعی بکار می رود (19). رویکرد ساختارگرا فرایند ایجاد دگرگونی های بنیادی در ساختارها و روابط اجتماعی با انگیزه های اهداف "ادغام اجتماعی"، انسجام اجتماعی و پاسخگو کردن کارگزاران اجتماعی، امکانات و سازمانهای صاحب قدرت توسعه اجتماعی است (3). ادغام اجتماعی با فراهم کردن شرایط پذیرش افراد، گروهها و طبقات مختلف اجتماعی در جامعه منجر به این می شود که آنان با تمکین به قوانین، تواناییهای خویش را در خدمت تولید حداکثری جامعه قرار بدهند. از طرفی، انسجام اجتماعی مانع از هم گسیختگی جامعه می شود. در وضعیتی که انسجام اجتماعی برقرار است، افراد و نیروهای مختلف اجتماعی در تعامل مثبت با یکدیگر هستد بدون آنکه به منافع دیگران آسیب برسانند و منافع و خواسته های خویش را پی میگیرند. از سوی دیگر، پاسخگویی، قدرت حاکم بر منابع و جامعه را در مسیر اصلاح عملکردهای خویش قرار می دهد. این اصلاح با هدف بیشینه کردن نظام اجتماعی انجام می شود (19).
3. پیشینه تجربی
مطالعات گسترده انجام گرفته در در حوزه توسعه اجتماعی نشان می دهد که این مفهوم به لحاظ اهمیتی که دارد، از ابعاد مختلف مورد توجه اندیشمندان و متفکران و پژوهشگران زیادی قرار گرفته است. مطالعه کیفیت توسعه اجتماعی در میان شهروندان مناطق شهری تهران نشان می دهد که میران کیفیت زندگی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، توسعه اجتماعی در مناطق 3 و 18 تهران متفاوت از مناطق دیگر می باشد. به عبارتی، توسعه اجتماعی در برخی مناطق در شرایط متعادل تری نسبت مناطق دیگر قرار دارد و شهر تهران از نظر توسعه اجتماعی در وضعیت نامتعادلی می باشد (18). مطالعه سطح توسعه اجتماعی با تاکید بر دو متغیر "سرمایه اجتماعی و کیفیت اجتماعی" در شهر تهران پرداختند. یافته ها نشان میدهند که متغیر کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی رابطه مستقیم و مثبت با توسعه اجتماعی دارند. به عبارتی، با افزایش سطح کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی، سطح توسعه اجتماعی نیز در شهر تهران افزایش می یابد (4). مطالعه میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل با استفاده از مدلهای آنالیز تاکسونومی عددی و سلسله مراتبی پرداختند. نتایج تحقیق انجام شده حاکی از آن است که در بین شهرستانهای استان اردبیل از لحاظ برخورداری تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد. بطوریکه شهرستان مشکین شهر بعد از شهر اردبیل در سطح اول توسعه و شهرستان خلخال در سطح توسعه قرار دارند (22). مطالعه سیاستهای اجتماعی در آفریقای جنوبی به عنوان راهی برای توسعه اجتماعی می پردازد تا از این طریق بر چالشهای موجود در مسیر توسعه اجتماعی اشاره گردد. در مجموع، یافته ها نشان میدهند که بین حوزههای مختلف ایدئولوژیکی، سیاسی و نهادی در فرایند اجرایی هم پوشانیهایی وجود دارد. به طور کلی در ارتباط با کشورهای جنوب جهان عوامل متعددی همچون اهمیت حقوق قانونی به عنوان مبنایی برای پیشبرد ادعاهای اجتماعی و اقتصادی؛ ظهور مسائل جدید اجتماعی در زمینه سطح قابل توجه اشتغال غیر رسمی و بیکاری و در نهایت، تأثیر عوامل مالی و سازمانی در شکل دهی سیاست اجتماعی و اجرای آن دیده شده است (23). سومین نشست منطقه ای سازمان ملل در مورد توسعه اجتماعی به بررسی چالش های مهم در مسیر توسعه اجتماعی در امریکای لاتین اختصاص داشت. مقوله های تداوم فقر و آسیب پذیری در مقابل فقر، نابرابری های ساختاری، ناعدالتی در دستیابی به فرصت های آموزشی، درمانی و تغذیه ای، ضعف در امنیت اجتماعی، پایین بودن میزان توجه به سرمایه گذاریهای انسانی از موارد احصاء شده می باشند(31).
همچنین، شورای حقوق بشر در هفتمین نشست رسمی خود به بررسی مقوله های نابرابری، حمایت اجتماعی و حق توسعه کشورها پرداخت. اقتصاد سیاسی توسعه و ظرفیت تقویت سیستم های حمایت اجتماعی جهانی در این نشست مورد بررسی قرار گرفتند. در ارزیابی سیاستهای کاهش نابرابری، یک سری رویکردهای جهانی طردکننده یا محدودکننده توسعه اجتماعی شناسایی شدند (14). مطالعه ی راهها، چالشها و مشکلات موجود بر سر راه توسعه اجتماعی در کشور بنگلادش انجام شد. کشور بنگلادش علیرغم فقر گسترده و کیفیت پایین در ارائه خدمات عمومی، پیشرفتهای قبل ملاحظه ای از لحاظ شاخص مورد تایید در توسعه اجتماعی داشته است. این موارد شامل تغییراتی در هنجارهای اجتماعی و نگرشها نسبت به آموزش زنان و استفاده از ابزارهای ضد بارداری میباشد. بیشتر این تغییرات محصول آگاهی عمومی ایجادشده ازطریق کمپین های جنبش اجتماعی و اعمال راهکارهای کم هزینه می باشد. یافتههای این تحقیق نشان می دهد که بین فرایندهای هدایت شده از طریق سازمانهای مردم نهاد و رویکردهای دیگر برای رسیدن به توسعه اجتماعی مانند حکومت محلی قوی تضاد وجود دارد (20). چالشهای توسعه اجتماعی در کشور چین مورد بررسی قرار گرفت. در میان مفهوم سازی های انجام شده از مدل توسعه چین و تأثیر آن بر جهان ، چالشهای داخلی در توسعه چین در ادبیات مطالعات توسعه نسبتاً مغفول مانده اند. آنها در بررسی چالش های اجتماعی بر این مساله تاکید می کنند که سی سال پس از اصلاحات، گرچه کشور چین از نظر ماهیت اقتدارگرا است، اما دچار چالش های فزاینده ای شده است. همچنین، اصلاحات خصوصی سازی در بخش دولتی و گسترش اقتصاد صادرات محور از اوایل دهه 1990 باعث اختلاف چشمگیر درآمد در کشور شده و به یک سری تغییرات اجتماعی و اقتصادی منجر گردیده است (8). نگاهی روش شناختی به مطالعه ی اقدام پژوهی و توسعه اجتماعی در چین با هدف ایجاد همکاری میان مردمان حشیه نشین و مقامات دولتی نشان میدهد کارایی روش اقدام پژوهی در این است که بتواند سرمایه گذاران بومی را کنار هم گردآورده و روش های مقابله با موانع موجود در کاربرد تحقیقات کاربردی را مورد بررسی قرار بدهند. در کشور چین با استفاده از تحقیقات اقدام پژوهی استراتژی های موثر برای مقابله با مشکل بیکاری کارگران زن میانسال ارائه شده است (29).
در مجموع، می توان گفت که توسعه در فضا زمانهای مختلف از زوایای متعدد مورد بررسی قرار گرفته است. ناهمگن و نامتوازن بودن توسعه، نقش پیشرانهای توسعه اجتماعی، تاثیر سیاست های اجتماعی دولت ها در وقوع توسعه، تغییرات در نگرشها و هنجارهای عمومی و وقوع توسعه اجتماعی از موارد مورد بررسی شده می باشند. اما آنچه که از بررسیها بدست می آید، این مساله هست که چالشهای مرتبط با توسعه اجتماعی در استان آذربایجان شرقی به عنوان یکی از استان های پیشرو در زمینه توسعه تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. با لحاظ این خلاء پژوهشی و تکیه بر نظریهها و دیدگاههای نظری مطرح شده، این موضوع در محقق حساسیت نظری ایجاد کرده و چالش های موجود در مسیر توسعه اجتماعی استان آذربایجان شرقی را مورد مطالعه قرار داده است.
4. روش شناسی و روش تحقیق
روش تحقیق حاضر کیفی بوده و از تحلیل مضمون استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه مورد مطالعه با توجه به قلمرو موضوعی آن شامل 22 نفر از متخصصان و شهروندان شهر تبریز است. نمونه های مورد مطالعه در این تحقیق به روش نمونه گیری هدفمند13 انتخاب شدند. به این معنا که در فرایند تحقیق تلاش شد از متخصصان و کارشناسانی که در زمینه توسعه اجتماعی در استان آذربایجان شرقی اطلاعات لازم را دارند، مصاحبه انجام بگیرد. فرایند مصاحبه تا رسیدن به مرحلة اشباع نظري ادامه يافت. برای تحلیل داده ها، مصاحبهها از نوار پیاده و به روش تحلیل مقایسهای و مطابق با روش اشتراوس و کوربین در سه مرحله 1-کدگذاری باز14 2- کدگذاری محوری15 3- کدگذاری انتخابی16 تجزیه و تحلیل شدند.
در تحقیق حاضر، به منظور احراز قابلیت اعتبار (اعتبار پذیری) تحقیق از تکنیک های زیر استفاده شد: 1. استفاده از تکنیک های تثلیث: نظیر استفاده از منابع تاییدگر، محققان و روش های متعدد در طول فرایند جمع آوری و تحلیل داده که این امر به افزایش قابلیت اعتبار می انجامد 2. تکنیک کسب اطلاعات دقیق موازی17 (نظیر نمایش و ارائه تحلیلهای داده ای و نتایج آنها به متخصصان که این امر می تواند به غنای قابلیت اعتبار کمک کند 3. تکنیک کنترل اعضا (از طریق ارائه تحلیل های داده ای و نتایج آنها به پاسخگویان تا از واکنش های آنان در مرحله ی گزارش نوشته ها آگاهی حاصل کنند 4. خود بازبینی محقق18. در طی فرایند جمع آوری و تحلیل دادهها، یکی دیگر از روشهایی است که می تواند به افزایش قابلیت اعتبار بیانجامد (1).
یافته های پژوهش
تحقیق حاضر به منظور شناسایی چالشهای استان آذربایجان شرقی در مسیر تحقق توسعه اجتماعی انجام گرفت. بررسی سیمای مشارکت کنندگان در این تحقیق نشان میدهد که در مجموع 22 مصاحبه انجام گرفته است. میانگین سنی آزمودنیها 43 سال بوده که با توجه به بیشترین و کمترین، بالاترین سن 71 و پایین ترین سن 30 گزارش شده است. از میان افراد مصاحبه شده، مدرک تحصیلی 72 درصد پاسخگویان دکترا، 9 درصد کارشناسی ارشد، 14 درصد لیسانس، 5درصد فوقدیپلم گزارش شدند. بررسی دیدگاه پاسخگویان نشان میدهد فرایند توسعه در استان آذربایجان شرقی با چالشهای چندگانه مواجه می باشد که می توان آن را از ابعاد ساختاری، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی مورد ارزیابی قرار داد.
1.4 چالش سیاسی: به عنوان یک مفهوم علمی، آنومی توسط امیل دورکیم19 و متعاقباً از طریق نوشتههای رابرت مرتن20 و سایر دانشمندان که در سنت کارکردگرایی ساختاری بودند، معرفی گردید (9). آنومی حالتی است که در آن قواعد اجتماعی برای عاملان الزام آور محسوب نمیشود و پیروی از آنها برای افراد مطلوبیتی ندارد. از نظر دورکیم، در جوامع مدرن آنومی تنها منحصر به نقشهای اقتصادی و جهان صنعت و تجارت نیست و کل جامعه را در بر میگیرد. به اعتقاد دورکیم، آنومی سیاسی در سطح جامعه کل جمعیت یا توده مردم را متاثر میسازد. در حالیکه دیگر انواع آنومی تا این حد در تمام سطوح و ابعاد، جامعه سیاسی را متاثر نمیکند. وی در تحلیل عناصر اصلی جامعه سیاسی به وجود دولت و شهروندان اشاره می کندکه رابطه اصلی بین آنان قدرت می باشد. در این میان، وظیفه اساسی دولت مهار اراده خودخواهانه شهروندان یا توده مردم است، زیرا به تعبیر دورکیمی، دولت وجدان جمعی یا تصورات اجتماعی است و اگر نتواند این خواسته ها و فزون طلبیها و شهوات سیری ناپذیر را مهار کند، نتاج آن چیزی جز آنومی نخواهد بود (25). در رابطه با تاثیر آنومی بر جامعه مرتن اظهار می دارد که شرایط آنومیک فشارهای ویژهای را بر افراد تحمیل کرده و توانایی آنها را در انطباق توانایی خود با اهداف و وسایل فرهنگی موجود با مشکل روبرو می کند (9). آنومی سیاسی در اجتماعات، موقعیتهای خاص فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سطوح مختلفی دارد. بررسی نظرات متخصصان و خبرگان امر توسعه در استان آذربایجانشرقی نشان می دهد که یکی از چالشهای موجود بر سر راه توسعه اجتماعی در استان آذربایجان شرقی، آنومی سیاسی است. مفهوم "آنومی سیاسی" در این نوشتار با مفاهیمی همچون بیثباتی در سیاستگذاریها، ضعف نهادهای سیاسی، سیاست زدگی امور، ضعف در نهادهای تنبیهی و تشویقی، بی ثباتی حاصل از فعالیت گروهها و نیروهای اجتماعی فاقد سازمان رسمی سیاسی، بی ثباتی ناشی از فقدان نهادهای مدنی و سیاسی قوی، بی ثباتیهای اجتماعی و سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. مصادیق مرتبط با مفهوم آنومی سیاسی و خرده مصادیق آن با جزئیات بیشتر در جدول زیر ارائه شده اند.
پاسخگوی 55 ساله می گوید: وقتی می بینیم که در یک جامعه یک نفر رشوه گرفته و خلاف کرده، آیا ما اینو تنبیه می کنیم یا تشویقش می کنیم. یا کسی که اشتباه کرده رو تنبیه می کنیم یا می بریم می ذاریمش در یک پست بالاتر. وقتی می بینیم که در کشور فسادهای مالی آنچنانی هستند، چکار می کنیم؟
2.4 چالش ساختاری
آندره گوندر فرانک، پل باران و دوس سالتوس به ارائه دیدگاه هایی
میپردازند که زیر عنوان" مکتب وابستگی" گرد آمد. این نظریهپردازان با تلفیق دو مفهوم استعمار طبقاتی و انتقال ارزش اضافی از مناطق جغرافیایی توسعه نیافته ومناطق توسعه یافته، مفهوم زنجیره روابط استعماری مرکز پیرامون را مطرح میسازند. آنها عامل وابستگی و توسعه نیافتگی کشورها را در وابستگی آنها به مرکز میدانند. مساله مرکز پیرامون به صورت محدود و در روابط بین بخش مرکزی و شهرستانهای کشور به عنوان یکی از چالشها از نظر متخصصان امر توسعه در استان آذربایجان شرقی شناسایی شده است (16). مواردی همچون وابستگی استان به دیدگاههای مرکز محور، تمرکزگرایی در حوزه تصمیمگیری، تمرکزگرایی در تخصیص بودجه، بازنمایی حاشیهای رسانهها، احساس در حاشیه بودن و بی قدرتی در مسئولان و شهروندان استان از مصادیق آن می باشند.
3.4 چالش فرهنگی
هر فرهنگ از عناصری تشکیل میشود که در طول تاریخ در کنار هم رشد و تکوین می یابند. گاه به دلخواه و گاه به اجبار، در هر فرهنگ ارزشها و هنجارها و قواعد و قوانینی وجود دارند که به سبب استمرار در طول تاریخ، اکنون جلوهای طبیعی یافتهاند. هر فرهنگ نیازمند عناصر درونی باثبات و پایداری است که آنها را عناصر ثبات دهنده درونی مینامند و در واقع، چارچوب هر فرهنگ بشمار میروند. نهادهایی چون قضاوت و آموزش، خانواده یا آیینهایی چون مراسم دینی، روزهای ملی، جشنها، آیینهای عزاداری، مراسم ازدواج و تدوین یا حتی پرچم، یا سخنرانیهای سیاسی و اجتماعی و هر جلوه و نمادی که فرهنگی را از فرهنگی دیگر متمایز میکند، در این مقوله جای میگیرند. بر اثر این عناصر متمایز کننده درونی، حالا اموری به صورت بدیهی تجلی میکنند که علیالاصول بدیهی نیستند و لذا میتوان گفت هر فرهنگ سرشتی متمایز دارد که خاص آن فرهنگ است. از جمله مباحث دیگر فرهنگی که بیشتر پاسخگویان بر آن تاکید داشتند می توان به بحث ساختارهای کلیشهای حاکم در استان اشاره نمود. به اعتقاد پاسخگویان، بحث ساختارهای کلیشهای در قالب سلطه پدرسالاری در خانواده ها و اختلالات روابط اجتماعی، اقتصادی، اجتماعی، محدودیت در روابط اجتماعی زنان، تضاد بین نهادهای فرهنگی و فرهنگ خانواده ها، وجود نگرش های غیر تواناساز به زنان قابل مشاهده است .
پاسخگوی 64 ساله می گوید:" ببینید که قشر مهم در جامعه خانمها هستند ولی در استان ما از نظر فرهنگی یک سری محدویت هایی برای اونا هست و اجازه ی برآمدن، اظهار نظر کردن و اظهار وجود را به خانمها نمی دن. خیلی از خانمها هستن که حتی بیرون از خونه رو نمی شناسن".
4.4 چالش اجتماعی
یکی دیگر از چالشهای شناسایی شده بر اساس نظرات پاسخگویان ضعف سرمایه اجتماعی در استان می باشد. بحث سرمايه اجتماعي در سال 1919 توسط ليدا جي. هانيفن21 براي نخستين بار مطرح شد. وي يك تصوير اجمالي را از سرمايه اجتماعي ارائه داد كه بيشتر متوجه ابعاد انساني و تربيتي اين واژه بود، وي در توضيح اهميت مشاركت در تقويت حاصل كار مدرسه، مفهوم سرمايه اجتماعي را مطرح كرد و معتقد است، سرمایه اجتماعی داراییهای غیر ملموس (حسن نیت، دوستی، همدردی، مشارکت، تعامل اجتماعی) است و در زندگی مردم موثر تلقی می شود (کمیسیون بهرهوری استرالیا22،2008 :10). بررسی پاسخهای متخصصان امر توسعه در استان آذربایجان شرقی نشان میدهد که در میان علل و عوامل بازدارنده در فرایند توسعه اجتماعی می توان به چالشهای اجتماعی همچون ضعف اعتماد فردی و نهادی، پایین بودن مشارکت اجتماعی، ضعف در همکاری و همیاریها، عدم انسجام بین گروهی و ... اشاره نمود.
پاسخگوی 66 ساله می گوید: "در استان های دیگر این محدودیت ها نیست و بیشتر به صورت دمرکراتیک زندگی می کنند. عوامل روانشناسی، هنجاری ، تاریخی در اینجا باعث می شه که توسعه شکل نگیره. تبریز دارای کوچه های سرد وتنگ و باریک است و این نشان می دهد که روابط سردی بر روابط حاکم بوده است. این باریک بودن کوچه ها ضعف اعتماد اجتماعی را نشان می دهد".
5.4 چالش مدیریتی
در جهان امروز، محیطهای سازمانی همواره در حال تغییر هستند که این امر مدیران را با چالش اساسی مواجه کرده است. مدیریت را می توان فرایند برنامهریزی ، سازماندهی ، هدایت و کنترل منابع (انسانی ، مالی ، فیزیکی و اطلاعاتی) در جهت دستیابی به اهداف مورد نظر تعریف کرد. به عبارتی، مدیریت هدایت و کنترل فعالیتها به روش منظم برای رسیدن به یک هدف مشترک و تنظیم روند دستیابی به نتایج مطلوب از طریق استفاده کارآمد از منابع انسانی و مادی موجود می باشد (15). بررسی نظرات و دیدگاههای نخبگان در استان آذربایجان شرقی در این تحقیق نشان می دهد که یکی از چالشهای موجود در مسیر توسعه اجتماعی در این استان، ضعف مدیریت و عدم کارآیی و کارآمدی مدیران در مدیریت بهینه وضعیت موجود می باشد. از جمله مقولههای شناسایی شده در مورد ضعف مدیریت میتوان به مواردی همچون انتصاب های نادرست، اقدامات نمایشی، بکارگیری ضعیف آمایش سرزمینی، نداشتن ضمانت اجرایی کافی و مدیریت ضعیف گذارها اشاره نمود.
پاسخگوی 49 ساله می گوید: " در استان مشکل ما حکمرانی نامطلوب است. مثلا برای بناب از آذرشهر فرماندار می ذارن. انتصابات درست اتفاق نیافتاده.".
6.4 چالش عاملیت محور
توانمندسازی یکی از تکنیک های موثر برای افزایش بهره وری افراد و استفاده بهینه از ظرفیت و تواناییهای فردی و گروهی آنها در راستای اهداف مورد نظر می باشد. توانمندی فرایندی است که در آن از طریق توسعه و گسترش نفوذ و قابلیت افراد و تیم ها به بهبود و بهسازی مستمر عملکرد کمک میشود. توانمندسازی یک ابزار ضروری مدیریتی و یک راهبرد توسعه و شکوفایی در جامعه در مقیاس کلان و در سازمانها در مقیاس خرد می باشد. برای توانمندسازی نیروی انسانی مراحل مختلفی وجود دارد که از مرحله تسلط افراد در تصمیم گیریها گرفته، مرحله مشورت، مرحله مشارکت ادامه یافته و تا مرحله تفویض اختیار پیش می روند. بررسی نظرات و دیدگاه های مصاحبه شوندگان نشان می دهد که در میان موانع و مشکلات موجود بر سر راه توسعه اجتماعی در استان آذربایجان شرقی یک سری مشکلات عاملیت محور شناسایی شده اند. که در اینجا می توان به مواردی همچون فرد گرایی و عدم مشارکت گروهی، برخورداری از شخصیت اقتدارطلب، تنگ نظری در تعاملات اجتماعی، عدم احساس تعلق شهری و ... اشاره نمود .
پاسخگوی 59 ساله می گوید: " ما در تعاملات خودمان تنگ نظری زیادی داریم ، بویژه فعالیت های اجتماعی و اقتصادی. افرادی هستند که اینجا نتونستن بمونن و جاهای دیگر پیشرفت خیلی زیادی کردن. بحث شبکه های اجتماعی و سرمایه اجتماعی خیلی مهم است و این نوع رفتارها در استان ما به این نوع شبکه ها خیلی آسیب دیده است."
در مقاله حاضر، هسته مرکزی بدست آمده که بعد از مقوله بندی مفاهیم و مقولهها شناسایی شده" بدست آمد، مفهوم "مدیریت توسعه اجتماعی" میباشد. مفهوم انعکاس مسائل و چالش های مدیریتی گزارش شده در فرایند توسعه در حوزههای مختلف استان است. بیشتر پاسخگویان در مصاحبه تاکید نموده اند که وجود مسائلی همچون مرکز گرایی در تصمیم گیریها، عدم آمایش سرزمینی، مدیریت ضعیف گذارها و مواردی از این قبیل دلیل اصلی و مرکزی بوده و مانع وقوع توسعه در استان هستند. مفاهیم ماخوذ از یافتههای مصاحبه ها تداعی کننده زمینه های ضعف در مدیریت می باشد. در چارچوب این مفهوم و به فراخور موضوع تحقیق می توان خاطر نشان کرد کرد که هرگونه آنومی و بی سازمانی در مدیریت توسعه در تمامی حوزه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ساختاری و ... قابل مشاهده می باشند (جدول شماره :1).
جدول شماره 1: نمایش فرایند کدگذاری سه گانه
هسته مرکزی | مفاهیم | خرده مفاهیم | گزیده ای از داده های خام متن مصاحبه |
مدیریت توسعه اجتماعی |
چالش سیاسی | بی ثباتی سیاست ها | وقتی می بینیم که در یک جامعه یک نفر رشوه گرفته و خلاف کرده، آیا ما اینو تنبیه می کنیم یا تشویقش می کنیم. یا کسی که اشتباه کرده رو تنبیه می کنیم یا می بریم می ذاریمش در یک پست بالاتر. وقتی می بینیم که در کشور فسادهای مالی آنچنانی هستند، چکار می کنیم؟ |
ضعف سیاست های تنبیهی و تشویقی | |||
ضعف نهادهای سیاسی | |||
چالش مدیریتی | انتساب های نادرست | در استان مشکل ما حکمرانی نامطلوب است. مثلا برای بناب از آذرشهر فرماندار می ذارن. انتصابات درست اتفاق نیافتاده | |
ضعف در اجرای آمایش سرزمینی | |||
خطای طراحی | |||
بی توجهی به شرح وظایف سازمانی | |||
چالش ساختاری | تمرکزگرایی در حوزه تصمیم گیری | ببینید هر تصمیمی که در مورد استان ما قرار هست گرفته شود، در تهران و مرکز گرفته می شود و برخی موارد اصلا با نیازهای ما همخوانی ندارد. بودجه ای که به بخش های عمرانی و غیره هم داده می شوند هم در مرکز تعیین تکلیف می شوند و عملا دست سیاست گذران استان در این موارد کوتاه است. | |
تمرکزگرایی در تخصیص بودجه | |||
بازنمایی حاشیه ای رسانه ها | |||
چالش عاملیت محور | تنگ نظری در تعاملات اجتماعی | ما در تعاملات خودمان تنگ نظری زیادی داریم ، بویژه فعالیت های اجتماعی و اقتصادی. افرادی هستند که اینجا نتونستن بمونن و جاهای دیگر پیشرفت خیلی زیادی کردن. بحث شبکه های اجتماعی و سرمایه اجتماعی خیلی مهم است و این نوع رفتارها در استان ما به این نوع شبکه ها خیلی آسیب دیده است | |
فردگرایی | |||
داشتن شخصیت اقتدارطلب | |||
چالش فرهنگی | هژمونی فرهنگی بازدارنده | ببینید که قشر مهم در جامعه خانمها هستند ولی در استان ما از نظر فرهنگی یک سری محدویت هایی برای اونا هست و اجازه ی برآمدن، اظهار نظر کردن و اظهار وجود را به خانمها نمی دن. خیلی از خانمها هستن که حتی بیرون از خونه رو نمی شناسن | |
ساختارهای کلیشه ای | |||
چالش اجتماعی | ضعف اعتماد اجتماعی | در استان های دیگر این محدودیت ها نیست و بیشتر به صورت دمرکراتیک زندگی می کنند. عوامل روانشناسی، هنجاری ، تاریخی در اینجا باعث می شه که توسعه شکل نگیره. تبریز دارای کوچه های سرد وتنگ و باریک است و این نشان می دهد که روابط سردی بر روابط حاکم بوده است. این باریک بودن کوچه ها ضعف اعتماد اجتماعی را نشان می دهد | |
خلاء مشارکتی | |||
شکاف دانش و تضادها |
5. جمع بندی
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه متخصصان حوزه توسعه و شهروندان در رابطه با چالشهای توسعه اجتماعی در استان آذربایجان شرقی است. تم های شناسایی شده در این تحقیق در شش بعد سیاسی، ساختاری، فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی شناسایی شدند. برای تبیین آنومی سیاسی می توان به نظریه آنومی دورکیم اشاره نمود. به اعتقاد وی، آنومی سیاسی، بر خلاف دیگر انواع آنومی، تنها به مسائل سیاسی محدود نشده و در سطح جامعه کل جمعیت یا توده مردم را متاثر می سازد. آنومی سیاسی در اجتماعات، موقعیتهای ه خاص فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سطوح مختلفی دارد. بررسی نظرات متخصصان امر توسعه در استان آذربایجان شرقی نشان می دهد که یکی از چالش های موجود بر سر راه توسعه اجتماعی در استان، آنومی سیاسی است. در آنومی سیاسی، پاسخگویان به مواردی همچون بیثباتی سیاستها، ضعف عملکردی نهادهای سیاسی، سیاست زدگی امور و ضعف سیاستهای تنبیهی و تشویقی اشاره داشتند. در بحث چالشهای ساختاری، پاسخگویان به مواردی همچون مرکزگرایی و آنومی سازمانی اشاره کردند. پاسخگویان تاکید داشتند که مشکلات موجود از این مساله ناشی می شود که مسائل و حتی تصمیمات مربوط به حوزه های بومی در مرکز گرفته میشوند. بطوریکه این فرایند باعث طولانی شدن زمان تصمیمگیری، هدر رفت بودجه و در نهایت نا بسامانی در امور می شوند. چالش های فرهنگی شناسایی شده در این تحقیق بحث قوم گرایی و نقش بازدارنده ساختارهای کلیشهای می باشند. یکی از مسائلی که از دیر باز در این استان مطرح بوده، بحث قوم گرایی و قوم ستیزی است که در نهایت به رویکردهای رادیکالتر همچون پانترکیزم هم منجر شده است. پاسخگویان بر این باورند که همواره در ساختار قدرت نگرش قوم مداری نسبت به استان آذربایجان شرقی وجود داشته و این نوع نگاه مانع توجه کافی به این استان و در نتیجه ایجاد یک سری مشکلات در فرایند توسعه شده است. عدم تخصیص بودجه کافی، ممنوعیت تدریس زبان ترکی در مدارس و انتصاب مسئولان غیر بومی از جمله این نوع اقدامات بودهاند. تم دیگر مطرح شده در چالش های فرهنگی، بحث ساختارهای کلیشهای است. پاسخگویان بر این باورند که سلطه پدرسالاری در خانواده های این استان و وجود نگرش های غیر تواناساز به زنان در این استان باعث می شوند که از نیروی زنان و پتانسیل آنها در مسیر توسعه نتوان بهدرستی استفاده کرد. سازمان ملل (2010) در رابطه با اهمیت فرهنگ در توسعه به این مساله تاکید دارد که فرهنگ، در همه ابعاد آن، یکی از
مؤلفههای اساسی توسعه است. بر اساس رویکرد توسعه انسانی، در توسعه انسانی، بخش فرهنگ و آداب و رسوم فرهنگی یک جامعه و عقاید و باورهای مردم یک جامعه نیز متعاقبا تغییر می یابند. فرهنگ، از طریق میراث ملموس و نامشهود، صنایع و اشکال مختلف هنری نقش مهمی در توسعه اقتصادی ، ثبات اجتماعی و حفاظت از محیط زیست دارد. فرهنگ معانی و ارزشهایی که در همه جنبه های زندگی وجود دارد، نحوه زندگی و تعامل انسانها را در مقیاسهای محلی و جهانی تعریف می کند. بررسی دیدگاه پاسخگویان نشان می دهد که به دلیل تغییرات گسترده رخ داده در حوزه فرهنگی، بین رویکرد های مورد تاکید در نهادهای فرهنگی استان و فرهنگ خانواده ها شکاف زیادی وجود دارد. به این معنا، بین فرهنگ اشاعه شده در نهادهای فرهنگی با فرایند اجتماعی شدن در خانواده ها تشابه آنچنان دیده نمی شود و این منجر به یک سری ناهماهنگی ها میشود. یافتههای این تحقیق با نتایج تحقیق محمود23 (2017) در زمینه ی چالشها و مشکلات موجود بر سر راه توسعه اجتماعی در کشور بنگلادش در یک راستا می باشد. محمود در این تحقیق نشان میدهد که کشور بنگلادش نیز با چالشهای فرهنگی زیادی در مسیر توسعه مواجه بوده است. اما با استفاده از محصول آگاهی عمومی ایجادشده از طریق کمپینهای جنبش اجتماعی و اعمال راهکارهای کم هزینه پیشرفت های قبل ملاحظهای در هنجارهای اجتماعی و نگرش ها نسبت به آموزش زنان ایجاد شده است. بررسی نظرات پاسخگویان نشان می دهد که چالش های اجتماعی استان آذربایجان شرقی شامل مشارکت پایین شهروندان و شکاف دانش و تضادها می باشد. در این راستا آمارها نشان می دهند که میزان مشارکت سیاسی شهروندان استان در مقایسه با میزان مشارکت سایر استانها در کشور، میانگین پایین دارد (استانداری استان آذربایجان شرقی، 1397). این مساله به عنوان یک چالش مهم در استان شناسایی شده است. به اعتقاد پاسخگویان، عدم تخصیص بودجه کافی به استان، بی توجهی مسئولان به خواستههای شهروندان برای آموزش زبان محلی، بالا بودن سطح انتظارات شهروندان این استان به دلیل همجواری آن با کشورهایی همسایه در رابطه با سطح توسعه از مواردی هستند که باعث می شوند شهروندان با مشارکت نکردن در امور جامعه و بویژه در امور سیاسی مخالفت خود را نشان بدهند. ضعف اعتماد فردی و نهادی در میان شهروندان و همچنین مسئولان در رده های بالا نیز از جمله مسائل مطرح در چالشهای اجتماعی مورد نظر پاسخگویان می باشد. در همین راستا می توان به گزارش جلسه پنجم سازمان ملل در رابطه با چالشهای توسعه اجتماعی در منطقه آسیا اقیانوسیه اشاره نمود. سازمان ملل در دستور کار توسعه پایدار تا سال 2030، نابرابری انسانی و مالی و توزیع نابرابر منابع در کشورها را یکی از چالش های مهم قلمداد می کند (30). که متاسفانه در استان آذربایجان شرقی این چالش مورد شناسایی قرار گرفته است. در نهایت، از مهم ترین چالشهای شناسایی شده در این استان بنا به اعتقاد پاسخگویان و متخصصان امر توسعه، بحث سوء مدیریت در بخشهای مختلف استان می باشد. دخالت های بیمورد شهرداری در بخش های مختلف، انتصاب مدیران با تخصصهای غیر مرتبط، ساخت و سازهای نافرجام، عدم به کارگیری آمایش سرزمینی و عدم شناخت کافی از نقاط قوت و ضعف های استان از جمله موارد مطرح توسط پاسخگویان می باشند. در کل، هسته مرکزی حاصل از نظرات و دیدگاه های کارشناسان موید این امر است؛ که فرایند توسعه در استان از مشکلاتی در حوزه مدیریت رنج برده و ضعف های موجود در سازماندهی و مدیریت استان مانع پیشبرد امور گردیده است. در حوزه مدیریت و برای حل مشکل مطرح در این زمینه می توان از خبرگان و نخبگان استان در حوزه های مختلف در پست مدیریت استفاده نمود. بطوریکه انتصاب مسئولان و مدیران بومی آشنا به مشکلات و مسائل استان می تواند روند توسعه را تسریع نماید. اتخاذ تصمیمات استانی در خود استان به منظور حذف مشکل مرکزگرایی و کاهش زمان و هزینه اختصاص داده برای آن می تواند بحث بومی گرایی را محور کار خود قرار داده و از پتانسیل های خود استانها استفاده نماید. بالابردن ظرفیت نهادهای مدنی و مردمنهاد در استان و عدم وابستگی این نهادها به دولت و استفاده از ظرفیت و پتانسیل نهادهای مردمی در تصمیمسازی و برنامهریزی و اجرای برنامههای توسعهای، برنامهریزی و سیاستگذاری جهت ترویج فرهنگ توسعه در قشرهای مختلف جامعه و نهادینه کردن خلقیات توسعه در جامعه، شایسته سالاری در انتخاب مدیران و کارکنان و گزینش مدیران و کارکنان متخصص و انتصاب آنان در پستهایی که بتوانند از تخصص خود در هموار نمودن فرایند توسعه استفاده نمایند، از موارد پیشنهادی در این تحقیق می باشند. در حوزه مدیریت توجه به انجام آمایش سرزمینی قوی در استان و ایجاد ضمانتهای اجرایی قوی برای پیشبرد آن و اجرای درست سیاست های تشویقی و تنبیهی بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می تواند نمایانگر برابری و عدالت در میان تمامی شهروندان باشد. همانگونه که در شکل شماره نشان داده شده است، بعد از طی سه مرحله کدگذاری این پژوهش به چنین مدلی دست یافت.
شکل شماره 1: مدل پارادایمی تحقیق در مدیریت توسعه اجتماعی استان
تعارض منافع:
«بنا بر اظهار نویسندگان مقاله حاضر فاقد هر گونه تعارض منافع بوده است.»
منابع
1. Abbaszadeh, M. (2012). Reflections on Credibility and Reliability in Qualitative Research, Journal of Applied Sociology, Volume 23, Number 1, Spring.
2. Ahmadi, M. (2002). Fundamentals of Organization and Management. Cultural Research Press.
3. Asgharpour Masouleh, A. R. & Roshanfekr, P. & Kalantari, A. (2014). Social Development in Tehran, Tehran: Tehran Center for Studies and Planning press.
4. Azkia, M. Zanjani, H. Seyed Mirzaei, M. & Barghomdi, H. (2014). Survey of the level of social development in Tehran, Iranian Journal of Social Development Studies, 6 (4), P.p: 7-21.
5. Azkia, M. & Ghaffari, G. (2001). Study of the relationship between trust and social participation in rural areas of Kashan. Journal of Sociological Studies, Number 17.
6. Azmi, A. (2008). Iran's social development position in line with the vision document. Yas Rahbard Magazine, 15, Fall.
7. Breedlove, L. William; Armer, J. M. (1997). Dependency, Techno-Economic Heritage, Disarticulation, and Social Development in Less Developed Nations, Sociological Perspectives, Volume 40, issue 4.
8. Chan, C. K. & Ho, W. (2013). Introduction to Special Series: The Challenges of Social Development in China. Journal of Comparative Asian Development, Volume. 12, Number 1.
9. Deflem, M. (2015). Anomie: History of the Concept, University of South Carolina, Columbia, SC, USA.
10. Fazeli, M. Fattahi, S. & Zanjan Rafiei, N. (2013). "Social Development, Indicators and Iran's Position in the World", Quarterly Journal of Social and Cultural Development Studies, Volume 2, Number 1, Summer.
11. Fazeli, Mohammad; Fatahi, Sajjad; Zanjan Rafiei, Seyedeh Nastern (2013). SocialDevelopment. Indicators and position of Iran in the world".Social and Cultural Development Studies Quarterly, Volume 2, Number 1, P.p: 159-182.
12. Firoozabadi E. (2010). Study of indicators and rankings of social development in the provinces of Iran and its relationship with social capital", Social Welfare Quarterly, Year 10, No. 37.
13. Ghouti Sefid Sangi, A. Farashiani, H. & Hassanzadeh Choukanloo, H. (2017). reflection of Social Development in the Laws of the Five Programs of Economic, Social and Cultural Development of the Islamic Republic of Iran 1987-2017. Quarterly Journal of Social Development (Former Human Development), Volume 12, Number 1, Autumn.
14. Human Rights Council (2023). Inequality, social protection and the right to development, 3–5 April 2023, A/HRC/EMRTD/7/CRP.24.
15. Kaehler, B. & Grundei, J. (2019). HR Governance A Theoretical Introduction, Original version published by Springer.
16. Kaveh Pishghadam, Mohammad Kazem (2010). The dominance of the dependency school on development strategies in the first decade of the Islamic Revolution. Encyclopedia of Law and Politics, Number 14, P.p: 41-53.
17. Kaldi, A. (2005). Social Capital and Family, Proceedings of the First Symposium on Social Capital and Social Welfare, Tehran: University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences press.
18. Latifi, G. (2017). Quality of Social Development among Citizens of Urban Areas of Tehran. Quarterly Journal of Social Order Research, Year 9, Number 4.
19. Madani Ghahfarkhi, S. & Roshanfekr, P. (2015). Social Development; Concepts and Measurement, Reflection Publications.
20. Mahmud, W. (2017). Social Development in Bangladesh: Pathways, Surprises and Challenges, Indian Journal of Human Development, Volume 2, Number 1,P.p: 79-92.
21. Midgely, J. (2001). south Africa: challenges of social development, international social Welfare, Vol.10, P.p: 267-275.
22. Mirbagheri, N. Masoumi, D. & Navid, B. (2014). "Assessing the development of Ardabil cities using numerical and hierarchical taxonomic analysis models, Journal of Economics and Urban Management", Third Year, Number. 10, Spring.
23. Plagerson, Sophie; Patel, Leila; Hochfeld, Tessa; Ulriksen S. M. (2019). Social policy in South Africa: Navigating the route to socialdevelopment,WorldDevelopment, Number 113, P.p: 1–9.
24. Pishgahi Fard, Z. Mirzadeh Koohshahi, N. & Mirzadeh Koohshahi, M. (2010). A Study of the Role of the Iraqi Federal Constitution in Increasing Iran's Ethnic Demands (with Emphasis on Kurdistan). Journal of Law Enforcement Science, Volume 12, Number 4.
25. Rajabzadeh, A. & Kowsari, M. (2002). Political Anomie in Durkheim's Thought. Journal of Social Sciences and Humanities, Shiraz University, Volume 19, Number 1.
26. Report on the status of the legatum progress index in 2010s-2020s; With an emphasis on measuring the status of Iran's progress index at the world level and the seven regions (2021). Program and budget organization of the country. Future Development Research Center.
27. Schweire, C. Fontaine, O. & Pirzade, J. (2006). Bourdieu's words, translated by Morteza Katabi, Tehran: Ney press.
28. Sen, A. K. (2013). Development means freedom, translated by Mohammad Saeed Nouri Naini, Tehran: Ney press.
29. Sung-Chan, Pauline; Yuen-Tsang, Angelina; Yadama, N. G. (2008). Action research and social development in China: Creating synergy between marginalized populations and government officials, Action Research, Volume 6, Number 2, P.p:193-212.
30. United Nations (2018). Key social development challenges in the Asia-Pacific region in the context of the 2030 Agenda for Sustainable Development, Economic and Social Commission for Asia and the Pacific, Seventy-fourth session.
31. United Nations (2019). Third session of the Regional Conference on Social Development in Latin America and the Caribbean, Mexico City, 1–3 October
[1] - دانشجوی دکترای جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، گروه علوم اجتماعی، تبریز، ایران. E-mail:eshragei23@yahoo.com
[2] - گروه علوم اجتماعی، دانشکده حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران(نویسنده: مسئول) E-mail: banifatemeh@tabrizu.ac.ir
[3] - گروه علوم اجتماعی و ارتباطات، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
[4] - گروه علوم اجتماعی، دانشکده حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
E-mail: m.abbaszadeh2014@gmail.com
[5] - Sears
[6] - Bernstein
[7] - Peter Donaldson
[8] -Hayami
[9] - Midgley
[10] - Amartya Kumar Sen
[11] -Dudley Seers
[12] -Dong Kim
[13] -Purposeful Sampling
[14] Open coding
[15] Axial coding
[16] Selective coding
[17] -Peer Debriefing
[18] -Self Monitoring
[19] - Émile Durkheim
[20] - Robert Merton
[21] 1. Lyda J. Hanifan
[22] - Australian Productivity Commission
[23] - Mahmud