تحلیل جامعهشناختی مفهوم حداکثر آگاهی ممکن و اطّلاعات قابل عبور با تأکید بر سوگنامۀ ملّاحسن ادیباهری در رثای سام ارشد قرهجه داغی
الموضوعات :فلور حکیمی 1 , رامین صادقینژاد 2
1 - کارشناسیارشد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر- ایران (نویسنده مسئول).
2 - عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر، گروه ادبیات فارسی؛ اهر- ایران.
الکلمات المفتاحية: ساختارگرایی, حداکثر آگاهی ممکن, ادیب اهری, سردار ارشد, لوسین گُلدمن,
ملخص المقالة :
ملّاحسن ادیب اهری در اوّلین سالگرد سام خان قره چه داغی، ملقّب به امیر ارشد، مرثیه ای سروده که از نظر جامعه شناختی قابل تحلیل و بررسی است. با مطالعۀ این سوگ سروده، متوجّه می شویم که ملّاحسن، برای تأثیر نهادن در طبقات اجتماعی، از شیوۀ حداکثر آگاهی ممکن طبقاتی جامعه، سود برده و توانسته است با ارائۀ اطّلاعات قابل عبور، شخصیّتی از سام خان، برای جامعۀ روشنفکری آن زمان، ترسیم کند که بیشتر با خواسته های ذهنی طبقۀ خویش سازگار است تا با حقایق تاریخی موجود در اسناد و کتاب ها. سام خان در این سوگ سروده، شخصیّتی آرمانی، مبارز، مشروطه خواه، استبداد ستیز، مقبول و مورد پسند جامعۀ روشنفکر وطبقۀ عامّۀ مردم معرّفی شده است،که برخی از این آگاهی ها با پیشینه واسناد تاریخی همخوانی ندارد. این که آیا ملّاحسن با مفاهیمِ طبقات اجتماعی، حداکثرآگاهی ممکن، آگاهی واقعی و ... آشنایی داشته، بر ما پوشیده است. امّا بررسی متن سوگ سروده، نشان می دهد، وی به طور غریزی و با استفاده از استعدادِ خدا دادی خود، توانسته است؛ این مفاهیم را در مرثیۀ خود، پیاده کند. در این نوشته، از شیوۀ ساختارگرایی لوسین گلدمن استفاده کرده ایم و با پیاده کردن دو روش درک و توضیح، روی متن (سوگ نامه)، سعی کرده ایم، ارتباط ساختاری متن مورد نظر با طبقات اجتماعی و مفاهیم آگاهی ممکن توده ها وحداکثر آگاهی ممکن جامعه و اطّلاعات قابل گذر را تبیین کنیم. یافته های تحقیق نشان می دهد، بین اطّلاعات قابل عبور دراین سوگ سروده و طبقۀ اجتماعی و ساختار زمان تولید اثر، ارتباطی وجود ندارد.
ادیباهری، ح. (1385). سبیکه المعانی للمصادر و المبانی. به کوشش جمعی از اساتید گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر، زیر نظر اسمعیل حکیمی. اهر: انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر.
اقبالی، ف. (1382). ایتگین خاطرهلر (خاطرههای گمشده). تبریز: انتشارات مه آذر.
امیری، ش. (1381). زمینههای فکری و سیاسی موثّر بر روند تکوینی مشروطۀ اوّل. نشریۀ علوم انسانی. فرهنگ اصفهان، شمارۀ 24، صص 59-46.
بایبوردی، ح. (1341). تاریخ ارسباران. تهران: بینام ناشر.
ترابی، ع. (1379). جامعهشناسی هنر و ادبیّات: مثلث هنر. تبریز: انتشارات فروغ آزادی.
حاجعلیلو، ج. (1383). مجموعۀ اسناد سرداران قرهداغ (مرزبانانان دژ ماد آتورپاتنا). تهران: انتشارات زرّین.
حکیمی، ف. (1391). بررسی احوال، آثار و اشعار ملّاحسن ادیباهری. پایاننامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر.
دادور، ا. (1386). سیری در تاریخ آموزش و پرورش شهرستان اهر. تبریز: انتشارات یاران.
دوستی، ح. (1373). تاریخ و جغرافیای ارسباران. تبریز: انتشارات احرار.
دوستی، ح. (1378). روزهای به یاد ماندنی ارسباران. تبریز: انتشارات یاران.
دوستی، ح. (1385). حماسهها و حماسه سازان انقلاب مشروطیّت. تبریز: انتشارات یاران.
روزبه، م. (1381). ادبیّات معاصر ایران (شعر). تهران: انتشارات روزگار.
سردارینیا، ص. (1370). ملّانصرالدّین در تبریز. تبریز: انتشارات هادی.
ستوده، ه؛ و دیگری. (1378). جامعهشناسی ادبیّات. تهران: انتشارات آوای نور.
شفیعی کدکنی، م. (1386). زمینههای اجتماعی شعر فارسی. تهران: انتشارات اختران و نشر زمانه.
صدقی، ن. (1388). تاریخ اجتماعی و سیاسی ارسباران (قرهداغ) در دورۀ معاصر. تبریز: انتشارات اختر.
علیزاده، ن؛ و دیگری. (1390). نقد شخصیّت در آثار داستانی صادق هدایت. نشریۀ دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه تبریز. شمارۀ 220، صص 190-151.
گلدمن، ل. (1369). نقد ساختگرای تکوینی. ترجمه: محمّد تقی غیاثی. تهران: انتشارات بزرگمهر.
گلدمن، ل. (1371). جامعهشناسی ادبیّات (دفاع از جامعهشناختی رُمان). ترجمه: محمّدجعفر پوینده. تهران: انتشارات هوش و ابتکار.
گلدمن، ل. (1377). جامعهشناسی ادبیّات در درآمدی بر جامعهشناسی ادبیّات. ترجمه: محمّدجعفر پوینده. تهران: انتشارات چشمه.
ملّازاده، ح. (1388). اطّلاعات طبقهبندی شدۀ حوادث آذربایجان (1325-1300). تبریز: انتشارات مهد آزادی.
ولک، ر. (1373).