چهرة زنان در دیوان خاقانی
الموضوعات :
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید مدنی، آذربایجان
2 - کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید مدنی، آذربایجان.
الکلمات المفتاحية: زن, خانواده, خاقانی,
ملخص المقالة :
انسان به تناسب محیطی که در آن زندگی میکند و بر اساس فرهنگی که بر آن جامعه حاکم است صاحب بینشی متفاوت و افکاری متنوع است. نگاه انسان به زن در جوامع متعدد، دیدی متفاوت است؛ گاهی این بینش، سلیم و عادلانه و گاهی سقیم و سلطه جویانه بوده است. خاقانی در جایگاه شاعری فرهیخته و اندیشمند همانند همعصر خویش، سنایی، نگاهی منفی و گاهی توأم با تحقیر و استهزا به این عنصر لطیف هستی دارد. او در جای جای دیوان خود زن را موجودی میپندارد که برای صاحب خویش چیزی جز سرافکندگی، محنت، بدبختی و بلا ودیعهای به همراه ندارد. با اینکه هنرمند شروانی در بعضی ابیات از زنان برجسته تاریخی و مذهبی صحبت به میان آورده و آنها را ستوده است ولی در مجموع میتوان اذعان داشت به خاطر دلایل اجتماعی یا فرهنگی حاکم بر دوران او و یا شاید بنا به دلایل روانشناختی، تصویر این منظر منفی بر ابیاتش سایه انداخته است. در این جستار سعی شده است این اظهار نظرها در دیوان شعری او تحلیل گردد.