بررسی استعارة مفهومی احساس «غم» در شعر مسعود سعد سلمان
الموضوعات :سیده مریم فضائلی 1 , شیما ابراهیمی 2
1 - دانشجوی دکتری زبانشناسی همگانی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران.
2 - دانشجوی دکتری زبانشناسی همگانی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران.
الکلمات المفتاحية: احساس, غم, زبانشناسی شناختی, استعارة مفهومی, مسعود سعد سلمان,
ملخص المقالة :
احساس، یکی از محوریترین و نافذترین جنبههای تجربة بشر است. مطالعة احساسات نمیتواند بدون توجه به تحقیقات میان رشتهای انجام شود. یکی از این رویکردهایی که میتوان بر اساس آن تحلیلی از احساسات ارائه داد، زبانشناسی شناختی است و یکی از مفاهیم مطرح در این رویکرد، استعارة مفهومی است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی مفهومسازی غم در اشعار مسعود سعد سلمان انجام شده است. براساس یافتهها، 14 استعارة مفهومی از غم در اشعار وی وجود دارند که از اینها 6 نوع استعارههایی هستند که در مقایسه با سایر استعارهها بار معنایی منفیتری دارند: غم بیماری است؛ غم تیغ و تیر است؛ غم دشمن است؛ غم زنگار است؛ غم آتش است؛ غم باران است. استعارههایی مفهومی (9 عدد) در اشعار وی وجود دارند که محصول خلاقیت شاعر هستند: غم خوراکی است؛ غم انسان است؛ غم حیوان است؛ غم تیغ و تیر است؛ غم شیئی است؛ غم مطلبی گفتنی است؛ غم زنگار است؛ غم آتش است؛ غم شمرده میشود. بهنظر میرسد که وجود چنین استعارههای خلاقانهای به دلیل محیط زندان باشد که باعث شده است او در خلوت خود تفکرات ژرفی دربارة محیط پیرامون خود و احساسات درونی خود داشته باشد؛ احساساتی که نمودار نابترین حالات درونی وی هستند.