برنامه ریزی بیوفیلیک رویکردی جدید در راستای دستیابی به زیست پذیری در شهرهای جدید ایران ( نمونه موردی : شهر جدید هشتگرد )
الموضوعات : آمایش محیط
مریم ابراهیم پور
1
(استادیار گروه شهرسازی و معماری، دانشگاه غیرانتفاعی خاوران، مشهد، ایران)
الکلمات المفتاحية: ایران, شهر جدید, هشتگرد, زیستپذیری, برنامهریزی بیوفیلیک,
ملخص المقالة :
اصطلاح بیوفیلیا اولین بار توسط اریک فرم در سال ۱۹۶۴ میلادی برای توصیف گرایش روانی مجذوب شدن نسبت به تمام چیزهای زنده و زندگی بخش استفاده شده است. این واژه از لحاظ لغوی یک اسم است که در سال ۱۹۷۹ میلادی وارد لغت نامهMerriam Websterشده و به معنای توانایی فطری بشر برای ارتباط برقرار کردن و وابستگی صمیمانه با انواع دیگر زندگی و موجودات در طبیعت میباشد. با توجه به اینکه خصوصیات کلی شهر زیستپذیر به صورت مبانی نظری در پژوهشهای مختلف تحت بررسی است، اکنون ما برآنیم که به تبیین معیارهای زیستپذیری بر اساس برنامهریزی بیوفیلیک و با توجه به شرایط بومی در شهرهای جدید ایران بپردازیم. از آنجا که مباحث زیستپذیری و برنامهریزی بیوفیلیک در ادبیات غرب مطرح گردیده و شرایط و ویژگیهای مختص به مکان خود را داراست، لذا بومی سازی اصول آن با شرایط و ویژگیهای اقلیمی ایران یکی از اهداف عمده پژوهش حاضر میباشد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی بوده و روش عمده در تحقیق حاضر روش توصیفی – تحلیلی میباشد که به همراه روشهای تحلیل محتوا و مورد کاوی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. جهت جمعآوری دادهها از روش میدانی و ابزار جمعآوری داده پرسشنامه میباشد. جهت بررسی روابط بین معیارهای زیستپذیری (که از طریق روش تحلیل محتوا و کدگذاری گزینشی) و مؤلفههای برنامهریزی بیوفیلیک از نرمافزار SPSS و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. یافتهها حاکی از آن است که دستیابی به زیستپذیری از طریق برنامهریزی بیوفیلیک امکانپذیر است و مهمترین مؤلفه تأثیرگذار بر زیستپذیری در شهرهای جدید ایران مدیریت شهری میباشد.
_||_