ارائه الگوی دولت اسلامی مبتنی بر مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین
الموضوعات :محمود باقری 1 , افلاطون امیری 2 , یاسر سالاری 3 , آمنه فیروزآبادی 4
1 - دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان
2 - استادیار گروه مدیریت دولتی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران
3 - گروه مدیریت .دانشگاه آزاداسلامی. واحد کرمان.کرمان.ایران
4 - استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، بردسیر، ایران
الکلمات المفتاحية: مدیریت, مدیریت دولتی نوین, مدیریت اسلامی, دولت, دولت اسلامی,
ملخص المقالة :
دولت اسلامی مفهوم راهبردی جدیدی در بینش تمدنی رهبر معظم انقلاب اسلامی (مد ظله العالی) است که مدلسازی مدوّنی در مورد آن صورت نپذیرفته است و نبود پیشینهی قوی در مورد این مفهوم، طراحی الگوی دولت اسلامی را برای حرکت در گام دوم انقلاب و نیل به تمدن نوین اسلامی ضروری نموده است. این پژوهش با هدف ارائه الگوی دولت اسلامی مبتنی بر مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین در ادارات کل استان فارس انجام گرفت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعهای- کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. جامعهی آماری این پژوهش را کارکنان ادارات کل استان فارس به تعداد 131719 نفر شامل میشوند که بر اساس جدول مورگان- جرسی، حجم نمونهای به تعداد 384 نفر و به روش تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه میباشد که روایی صوری و محتوایی آن توسط جمعی از خبرگان، تایید و نسبت روایی محتوایی(CVR) به میزان 0.976 محاسبه گردید. اعتبارسنجی و برازش مدل تحقیق نیز در قالب معادلات ساختاری از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS-3 سنجش شد. نتایج نشان داد الگوی اندازهگیری از اعتبار و برازش مناسبی برخوردار و کیفیت مدل مناسب می-باشد و بین مدیریت دولتی نوین و دولت اسلامی و مدیریت اسلامی و دولت اسلامی در ادارات کل استان فارس رابطهی معناداری وجود دارد؛ بر این اساس؛ هر دو متغیر مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین تبیینکننده الگوی دولت اسلامی میباشند.
ارائه الگوی دولت اسلامی مبتنی بر مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین
چکیده
دولت اسلامی مفهوم راهبردی جدیدی در بينش تمدني رهبر معظم انقلاب اسلامی (مد ظله العالي) است که مدلسازی مدوّنی در مورد آن صورت نپذیرفته است و نبود پیشینهی قوی در مورد این مفهوم، طراحی الگوی دولت اسلامی را برای حرکت در گام دوم انقلاب و نیل به تمدن نوین اسلامی ضروری نموده است. این پژوهش با هدف ارائهی الگوی دولت اسلامی مبتنی بر مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین در ادارات کل استان فارس انجام گرفت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعهای- کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. جامعهی آماری این پژوهش را کارکنان ادارات کل استان فارس به تعداد 131719 نفر شامل میشوند که بر اساس جدول مورگان- جرسی، حجم نمونهای به تعداد 384 نفر و به روش تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه میباشد که روایی صوری و محتوایی آن توسط جمعی از خبرگان، تایید و نسبت روایی محتوایی(CVR) به میزان 0.976 محاسبه گردید. اعتبارسنجی و برازش مدل تحقیق نیز در قالب معادلات ساختاري از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS-3 سنجش شد. نتایج نشان داد الگوی اندازهگیری از اعتبار و برازش مناسبی برخوردار و کیفیت مدل مناسب میباشد و بین مدیریت دولتی نوین و دولت اسلامی و مدیریت اسلامی و دولت اسلامی در ادارات کل استان فارس رابطهی معناداري وجود دارد؛ بر این اساس؛ هر دو متغیر مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین تبیینکننده الگوی دولت اسلامی میباشند.
کلیدواژهها: مدیریت؛ مدیریت اسلامی؛ مدیریت دولتی نوین؛ دولت؛ دولت اسلامی
Presenting the model of Islamic government based on Islamic management and modern government management
Abstract
The Islamic State is a new strategic concept in the civilizational vision of the Supreme Leader of the Islamic Revolution (Mod Zaleh Al-Ali), which has not been documented and the lack of a strong background regarding this concept, the design of the model of the Islamic State to move in the second step. Revolution and achievement of new Islamic civilization is necessary. This research was conducted with the aim of presenting the model of Islamic government based on Islamic management and modern government management in the general administrations of Fars province. The current research is developmental-applicative in terms of purpose and survey in terms of nature. The statistical population of this research includes 131,719 employees of the general offices of Fars province, based on the Morgan-Jersey table, a sample size of 384 people was selected by simple random method. The tool for collecting information in this research is a questionnaire whose face and content validity was confirmed by a group of experts and the content validity ratio (CVR) was calculated as 0.976. . Validation and fit of the research model was also measured in the form of structural equations using partial least squares method and SmartPLS-3 software. The results showed that the measurement model has good validity and fit, and the quality of the model is good, and there is a significant relationship between modern public administration and Islamic government and Islamic administration and Islamic government in the general administrations of Fars province; according to this; Both variables of Islamic management and modern public administration explain the model of the Islamic state.
Keywords: Management; Islamic management; New government management; Government; Islamic State
مقدمه
تمدّن نوین اسلامی را میتوان حاکمیت ارزشهای اصیل اسلامی در دو ساحت مادی و معنوی جوامع مسلمین برای زمینهسازی استقرار حکومت مهدوی دانست. ایجاد دولت اسلامی، مرحلهی سوم از نقشهی راه اهداف اسلامی و کلانترین و راهبردیترین سند حکمرانی کشور است که در سیر تکوین تمدن نوین اسلامی، توسط رهبر معظم انقلاب، حضرت امام خامنهای (مد ظله العالی) ترسیم شده است (141-142: 2020Qorbanizadeh et al.,). بدون تردید تشکیل دولت اسلامی از اهداف غایی انقلاب اسلامی بوده تا قوانین و احکام دین اسلام اجرا گردد و علاوه بر نظم دادن به امورات جاری مردم، جهتگیری جامعه را نیز به سمت کمال و تقرب الهی رهنمون سازد ((Sadeghi & Movahhedi,2023:199؛ اما با گذشت بيش از چهل سال از عمر انقلاب و با وجود پيشرفتهاي عظيمي كه در طي گام اول انقلاب به دست آمده؛ هنوز به معنای حقیقی شكل نگرفته است و تا زماني كه دولت اسلامي شکل نگيرد، نميتوان دو مرحلهی بعدي (جامعهی اسلامی و تمدن اسلامی) را با موفقيت پشت سرگذاشت (Najafi Sayyar & Niko Nahad,2020:196).
در واقع؛ دولت سازی در فرآیند انقلاب اسلامی را میتوان الگویی بدیع و منحصر به فرد دانست ( 36:2017Mirtorabi,)؛ از دیدگاه امام خامنهای، مفهوم دولت اسلامی به معنای ایجاد ساختارهای دولتی و تشکیلات سازمانی نیست؛ بلکه به معنای تغییر در رفتار، مشی و روشهای فردی، اجتماعی و مدیریتی مسئولان و کارگزاران حکومتی؛ و جهتگیریها و کارکردهای اسلامی دستگاههای حکومتی است (Rahmani,2017:38). مبتنی بر این دیدگاه، جامعهی اسلامی نیازمند نوعی از مدیریت است که با ارزشهای انسانی، دینی و مبانی اخلاقی آن، پیوستگی داشته و آرمانهای اسلامی را مورد توجه و عنایت قرار دهد (Fakhraei et al.,2019: 22). لذا با توجه به برقراری نظام اسلامی در کشور و لـزوم مدیریت سازمانها، بحث در مورد مدیریت اسلامی بسیار ضروری است (Masah et al.,2011: 115). چرا که حفظ ارزشها و تحقق اهداف و آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی منوط به استفاده از الگوی مدیریتی است که حرکت در چارچوب ارزشهای آن را بتواند در سرلوحهی برنامهها و اقدامات خود قرار دهد.
پر واضح است که چنین الگویی نمیتواند از مبانی فکری و تمدنی غرب نشأت بگیرد. پس اگر بتوان چنین الگویی که با مشخصههای فرهنگ اسلامی- ایرانی همسو، سازگار و هماهنگ باشند، ارائه کرد، در اصل به توسعهی علم اسلامی- ایرانی کمک شده و یکی از خلأهای مهم موجود در فضای کنونی کشور را برطرف خواهد ساخت. از سوی دیگر، حفظ و بقای انقلاب اسلامی ایران که نظامی الهی و ارزش محور است، نیز همانند هر نظام دیگری متکی بر حفظ و استمرار ارزشهایی است که براساس آن شکل گرفته است (.(Mirakhouri et al.,2020: 253-254 اگر اینها دچار اختلال شوند، حرکتی که لازم است تا به تشکیل دولت اسلامی بیانجامد، کند و متوقف شده و سبب تأخیر در انجام امور برای رسیدن به هدف خواهد بود (Jalalvand and Jalalvand,2016:58-60).
امروزه، حرکت سازمانها به سوی تعالی، شتاب بیشتری گرفته است. این امر مستلزم بازنگری و تغییر چارچوبهای فکری و به دنبال آن فرآیندهای کاری در تمام ابعاد سازمان است (:1432020Qorbanizadeh et al.,). همچنین ضرورت برخورد با چالشهایی نظیر تغییر تکنولوژی، جهانی شدن، انقلاب اطلاعات و رقابت بینالمللی، دولتها را ناگزیر از ایجاد تغییراتی عمده در بخش مدیریت دولتی خود کرده است (Najafgholizadeh,2018).
از دهههاي 1970 به بعد، الگوي سنتي مديريت دولتي به خاطر انعطافناپذيري و گستردگي بخش دولتی، ضعف سازمانهاي دولتي در تأمين انتظارات و نيازهاي شهروندان و كاهش اعتمـاد عمومي مردم به نظام اداري با انتقادهاي زيادي مواجه شده است؛ بسياري از ارزشهاي مـردمسالاري در الگوي مديريت دولتي كلاسـيك ناديـده گرفتـه شده و دولـتسـالاري جـايگزين مـردمسالاري شده است و نقش بخشهاي بازرگاني و نهادهاي مردمي در ادارهي امور عمـومي مـورد غفلت واقع شده است (Hughues,2003). شـواهد تاريخي نشان ميدهد كه پارادايم غالب در تشكيلات مديريت دولتي ايران نیز، همان پارادايم مديريت دولتي سنتی است و تمركزگرايي، سلسلهمراتب شديد اداري، جانبداري حزبي بـه موازات گسترش فساد اداري، رانتخـواري و سيسـتم تـاراج، از مشخصـات بـارز نظـام اداري در برهههاي مختلف تاريخ كشورداري ايران بوده است (Salarzehi & Ebrahimpoor,2012:58-60). این در حالی است که تغییرات شتابان، پیچیده و روزافزون باعث ناکارآمدی سبکهای سنتی مدیریت سازمانها و حتی دولتها شده است ((Dolatshah et al.,2020: 140؛ همچنین سير تطور نظام اداري در ايران نشان ميدهد كه روندهاي جهاني بر مديريت دولتي ايـران تـأثير گذاشـته اسـت. البته نفس موضوع اقتباس از مدلهاي مديريت غربي در كشور را نبايد سرزنش كـرد و ورود رونـدهاي علمـي و جهـاني، طبيعي و پذيرفتني است؛ ولي بيتوجهي به شرايط و نامتناسب بودن الگوهاي وارداتي با مقتضيات و فرهنگ كشـور، مشـكلآفـرين خواهد بود. به نظر ميرسد ورود الگوي مديريت دولتي نوين از سال 1368 به كشور كه هم اكنون الگوي مسلط در حوزهی اقتصادي و اداري ايران است، فرآيندي متأثر از فشارها و الزامات جهاني بوده و با جامعنگري همراه نبوده اسـت و فـراهم نبـودن بسترهاي سياسي، قانوني، مديريتي، ساختاري، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در كشور، باعـث اجـراي بسـيار ناكارآمـد و تشديد پيامدهاي منفي اين رويكرد بدون بهرهمندي از مزاياي آن شده است (Mohammadzadeh Sultanmoradi et al.,2019:19-20).
اصـل 44 قـانون اساسـي و ضـرورت احيـای كـارآفريني، برنامههاي هفتگانه اصلاح اداري (برنامهی منطقي نمودن اندازهی دولت، اصلاح نظامهاي مديريتي، اصـلاح روشها و ساختارها، تكريم شهروندان و...)، احيای نظام شوراهاي محلي و...؛ برآيندي از ارزشهاي مورد قبول در پارادايمهاي مديريت دولتي نوين و حكمراني خوب هستند (Salarzehi & Ebrahimpoor,2012:58-60)؛ که متعاقب روندهای جهانی از سوی دولتها در برنامههای پنج سالهی توسعه و تحول نظام اداری کشور در پـيش گرفتـه شده تـا از طریق آن بخش دولتي ایران را متحول سازند (Mohammadzadeh Sultanmoradi et al.,2019:2-3). بر این اساس؛ بسياري از نظریهپردازان مديريت دولتي، راه حل خروج از بحران ادارهی امور عمومي را گذر از پارادايم مديريت دولتي كلاسيك به پارادايم مديريت دولتـي نوين دانستهاند (Salarzehi & Ebrahimpoor,2012:49).
از اینرو به موجب مقاصد عالی و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران، نظام ج.ا.ایران باید درجهت تحقق دولت اسلامی، با تربیت و بکارگیری مدیران و کارگزاران تراز دولت اسلامی به عنوان سفیران تحوّلگرا، تعالیبخش و تمدّنساز و اتخاذ شیوه های مدیریت اسلامی و بهرهگیری از شیوههای موثر مدیریت دولتی نوین، در گام دوم انقلاب و در افق حرکت تمدّنی خود نقش آفرینی نماید (:1592020Qorbanizadeh et al.,). لذا؛ حاکم بودن ارزشهای اسلامی و معیارهای الهی بر مدیریت، در کنار بهرهمندی از چارچوبها و ساختارهای علمی و مدیریتی تجربه شده در غرب، در مدیریت جامعهی اسلامی مطرح میباشد (Tavallaei,2007:56-57).
از اینرو؛ سؤال اصلی این پژوهش این است که الگوی دولت اسلامی مبتنی بر مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین در ادارات کل استان فارس کدام است و اعتبار آن چگونه است؟
مبانی نظری و پیشینهی پژوهش
دولت اسلامی
هر نظام سیاسی، نگاه خاصی به انسان، جهان و عالم هستی دارد و دولتها نیز با توجه به نظامهای سیاسی مختلف، تمایز مییابند. در نتیجه، هر دولتی در چارچوب نظام سیاسی برخاسته از آن، به دنبال تحقق اهداف خود است (63 (Mohammadi Mazraei & Naderi,2018 :؛ و به تبع آن نیز، دولت اسلامی مبانی و اهداف خاصی دارد که بر پایهی آموزههای اسلام تعریف میگردد ((Sadeghi & Movahhedi,2023:202. بر این اساس؛ تعریف دولت در نظام سیاسی اسلام نمیتواند منفک از جهان بینی اسلامی، معنادار باشد (Khodaparast & Mousavi Kho,2019:47). از طرفی؛ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ دﻳﻦ در ﺟﺎﻣﻌﻪ و رﺳﻴﺪن ﺑﻪ اﻫﺪاف و آرﻣﺎنﻫﺎي ﺷﺮﻳﻌﺖ، ﺗﺸﻜﻴﻞ دوﻟﺖ اﺳﻼﻣﻲ ﺿﺮورت ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ؛ اﻳﻦ اﻣﺮ ﻣﻬﻢ، ﺟﺰ ﺑﺎ اﺧﺘﻴﺎرات ﺣﻜﻮﻣﺖ و دوﻟـﺖ اﺳـﻼﻣﻲ اﻣﻜﺎنﭘﺬﻳﺮ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ، ﺳﺎﺧﺖ دوﻟـﺖ اﺳـﻼﻣﻲ اﻫﻤﻴﺖ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ.(Noori,2018 :138) يكي از اهداف متعالي انقلاب اسلامي ايران، كوشش در جهت دستيابي به تمدن نوین اسلامی است که بر اساس بيانيهی گام دوم انقلاب، مستلزم طي مراحل و فرآیندهاي اساسي است (Najafi Sayyar & Niko Nahad,2020:173). مراحل تکاملی انقلاب اسلامی، تا دستیابی به تمدن نوین اسلامی، از سوی مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنهای (مد ظله العالی)، مطابق شکل 1 تبیین شده است (Meshkani Sabzevari,2013). این فرآیند پنج مرحلهای، به عنوان کلانترین و راهبردیترین سند حکمرانی کشور و نقشهی راهبردی نظام جمهوری اسلامی در تحقق اهداف انقلاب اسلامی محسوب شده و تصویر روشنی از نقطهی تمرکزی انقلاب اسلامی در هر مقطع زمانی ارائه میدهد (Keshavarz & Arab Asadi,2020:9).
شکل1: فرآیند تحقق اهداف اسلامی(Source: Naqi-poorfar & Jafarpour,2011:24).
ﻧﻘﺶ دوﻟﺖ اﺳﻼﻣﻲ، ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در اﻳﺠﺎد و ﺗﺤﻘـﻖ ﺗﻤـﺪن ﻧﻮﻳﻦ اﺳﻼﻣﻲ دارد ﻛﻪ در دﻳﺪﮔﺎه ﻣﻘﺎم ﻣﻌﻈﻢ رﻫﺒﺮي، زﻣﻴﻨـﻪﺳـﺎز ﻇﻬـﻮر ﺣﻀﺮت ﻣﻬﺪي (عجل الله تعالی) ﻧﻴﺰ اﺳﺖ.(Noori, 2018 :141) دولتسازی در دیدگاه معظمله، به عنوان یکی از گامهای اصلی در فرآیند تمدنسازی مطرح بوده که پس از تکمیل فرآیند نظامسازی اسلامی و مقدمهی جامعهسازی اسلامی محقق میشود (Mirzapour Eramaki,2019:99). رهبر معظم انقلاب، با تبیین فرآیند پنجگانهی انقلاب اسلامی، بر این نکته تأکید دارند که با پیروزی انقلاب اسلامی و متعاقب آن تشکیل نظام اسلامی، مراحل اول و دوم گامهای پنجگانهی اهداف اسلامی محقق شده است؛ اما به رغم تلاشهای صورت گرفته، دولت اسلامی به معنای حقیقی محقق نشده است ((Mohammadi Mazraei & Naderi,2018:62.
مقام معظم رهبری، به صورت مکرر به اهمیت و لزوم تشکیل دولت اسلامی به عنوان یک عامل مهم در تحقق تمدن اسلامی تاکید کردهاند ((Sadeghi & Movahhedi,2023:199 که: «ما یک نظام اسلامی را طرحریزی و پایهگذاری کردیم، اما نمیتوانیم ادعا کنیم که ما یک دولت اسلامی هستیم؛ ما در مرحلهی سوم هستیم و هنوز به کشور اسلامی نرسیدهایم» (Khamenei,2000)؛ و در جای دیگر میفرمایند: «اسم ما که دولت اسلامی باشد، کافی نیست؛ باید عمل و جهتگیری ما اسلامی باشد» (Khamenei,2005). از اینرو، تشکیل دولت اسلامی نیازمند آن است که دستگاه حاکمه در سازماندهی و رفتار خود، به صورت اسلامی عمل کرده و ضمن رعایت شکل اسلامی، در محتوا نیز اسلامی شود؛ اگر اینها دچار اختلال شود، حرکتی که لازم است تا به تشکیل دولت اسلامی بیانجامد، کند شده و سبب تأخیر در انجام امور برای رسیدن به هدف خواهد بود ((Jalalvand & Jalalvand,2016:50-60.
ﻣﻘﺎم ﻣﻌﻈﻢ رﻫﺒﺮي، در خصوص ﻣﺒﺎﻧﻲ و ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎي دوﻟﺖ، ﺑﺮ اﺳﻼﻣﻲ ﺑﻮدن دوﻟﺖ ﺗﺄﻛﻴﺪ دارند و ﺷﺎﺧﺺﻫﺎي دوﻟﺖ اﺳﻼﻣﻲ را ﻣﺸـﺘﻤﻞ ﺑـﺮ ﺷـﺎﺧﺺﻫـﺎي سلامت اﻋﺘﻘـﺎدي و اﺧﻼﻗﻲ، ﺳﻼﻣﺖ اﻗﺘﺼﺎدي، ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ (ﺑـﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﻛﺎر ﺟﻬﺎدي)، ﻗﺎﻧﻮنﮔﺮاﻳﻲ، توجه به ظرفیتهای درونی، حکمتگرایی و ﻋـﺪاﻟﺖ میدانند و ﺑﺮاي دوﻟﺖ اسلامی ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎي ﺗﺮﺑﻴﺘﻲ، اﻗﺘﺼـﺎدي، اﻣﻨﻴﺘـﻲ، ﻓﺮﻫﻨﮕـﻲ، ﺳﻴﺎﺳـﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻗﺎﺋﻞهستند .(Noori, 2018 :140 -141) ارکان اصلی دولتسازی اسلامی نیز به عنوان مرحلهی سوم تحقق اهداف انقلاب اسلامی مبتنی بر سه بعد: انسانافزار، سختافزار و نرمافزار قرار دارد. بعد انسانافزار؛ ناظر به حکمرانان طراز انقلاب اسلامی است که منش و کنش آنها مبتنی بر تعالیم دینی و اسلامی بوده و سبک زندگی آنان بر اساس معیارهای اسلامی ساخته شده است. در بخش زیادی از روایت مقام معظم رهبری از دولت اسلامی، رکن کارگزاران و حکمرانان دارای اندیشه، روحیه و عمل اسلامی به عنوان ارکان اصلی دولتسازی اسلامی معرفی شده است. معظمله برای تحقق تمار عیار حکومت اسلامی، تحقق دولت اسلامی به معنای عناصر مؤمن و معتقد به آرمانهای انقلاب اسلامی را ضروری میدانند. بعد سختافزار ناظر به نهادها و سازمانهای شکلدهندهی دولت اسلامی است که تعیّن بیرونی دولت را تشکیل میدهند و آنچه از دولت اسلامی به صورت فیزیکی ظهور و بروز میکند، ناظر به این بعد است. بر این اساس؛ در برخی از بیانات مقام معظم رهبری، دولت از زاویهی ساختاری مورد توجه قرار گرفته و نهادهای اسلامی به عنوان یکی از ارکان دولت اسلامی معرفی شده است. از این منظر، دولت اسلامی به مثابهی یک تشکیلات مدیریتی مورد توجه قرار گرفته و ایجاد نهادهای مبتنی بر مبانی و اصول اسلامی و تضمینکنندهی تحقق اهداف انقلاب اسلامی ضرورت پیدا کرده است. یکی دیگر از ابعاد اصلی دولت اسلامی از منظر مقام معظم رهبری، محتوای عمل دولتمردان اسلامی و اهدافی است که آنها دنبال میکنند. در این نگاه، علاوه بر شکلگیری نهادها و تشکیلات مدیریتی در کشور و تربیت کارگزاران و حکمرانان اسلامی، جزء دیگری تحت عنوان نظامهای اجرایی حکومت نیز بایستی با معیارها و موازین اسلامی شکل گیرد. در واقع رکن سوم دولتسازی اسلامی توجه به بعد نرمافزاری دولت و رویهها و آیین نامههایی است که چگونگی کنش و اهداف مورد نظر دولتمردان و نهادهای کشور را جهتدهی میکند (Keshavarz & Arab Asadi,2020:9). از منظر مقام معظم رهبری، آنچه دولت اسلامی را از سایر دولتها متمایز میکند؛ مبانی و جهتگیری اسلامی آن است که ریشه در پیوند دین و سیاست در اسلام، ضرورت حیات اجتماعی و لزوم تحقق حیات طیبه برای جامعهی مسلمانان در ابعاد مادی و معنوی دارد (.(Sadeghi & Movahhedi,2023 :219 لذا تأکید دارند که دولت اسلامی به عنوان گام سوم از روند تحقق اهداف اسلامی، باید هرچه زودتر محقق شود ((Mohammadi Mazraei & Naderi,2018:62.
مدیریت اسلامی
ﺷﻴﻮه ﻫﺎي ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ و رﻫﺒﺮي ﺟﻮاﻣﻊ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن در ﮔﺬر زﻣﺎن، ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ارﺗﻘﺎء ﺳﺎﺧﺘﺎر، ﺷﻴﻮهی زﻧﺪﮔﻲ ﺑﺸﺮ، ﻓﺮﻫﻨﮓ، ﻫﻨﺮ و ﺗﻤﺪن، ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ. ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﻪ ﺷﻜﻞﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ و ﻣﺘﻔﺎوت در ﻃﻮل ﺗﺎرﻳﺦ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ و ﺑﻪ ﺻﻮر ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن، زﻣﻴﻨﻪی ﭘﺎﻳﺪاري و دوام و ﻗﻮام ﺗﻤﺪنﻫﺎ و ﺣﻜﻮﻣﺖﻫﺎ را ﻓﺮاﻫﻢ ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ (Lotfipour et al., 2018 :33). ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ در ﻣﻴﺎن ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﻲ راﺑﻄﻪی ﺑﺴﻴﺎر ﻧﺰدﻳﻜﻲ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ دارد؛ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪاي ﻛﻪ ﺑﺎ اﻧﺪك تأﻣﻠﻲ ﻣﻲﺗﻮان ﻧﻘﺶ ﻓﺮﻫﻨﮓ را در آن ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻛﺮد. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖﻫﺎي ﻣﺘﻔﺎوﺗﻲ را اﻗﺘﻀﺎء ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ژاﭘﻨﻲ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ آﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻲ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛﺮهاي و ... ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻳﻲ از اﻳﻦ ﻗﺒﻴﻞ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺧﻮد ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ(Aghapirooz et al.,2013). ﺑﻌﺜﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮان، اﺑﻼغ وﺣﻲ و ﻧﺰول ﻛﺘﺐ آﺳﻤﺎﻧﻲ و در ﻧﻮع ﻣﺘﻜﺎﻣﻞ آن، دﻳﻦ ﻣﺒﻴﻦ اﺳﻼم ﻧﻴﺰ؛ در اﻳﻦ ﻣﻴﺎن ﺗﺄﺛﻴﺮات ﻋﻤﻴﻘﻲ ﺑﺮ زﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﺑﺸﺮ ﺑﻪ ﺟﺎي ﮔﺬاﺷﺘﻪ و ﺷﻴﻮهﻫﺎ، روشها و ارزشهای ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ را دﺳﺘﺨﻮش ﺗﻐﻴﻴﺮاﺗﻲ ﻣﻬﻢ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ (Lotfipour et al., 2018:34). مدیریت در اسلام نیز به عنوان یك مسئلهی بسیار مهم تلقی شـده و حضـور نامـههـای متعـدد از حضرت علی (علیه السلام) به فرماندهان در نهج البلاغه، روایات متعـدد از ائمـهی اطهار و سـیرهی پیـامبر اسلام (صلّ اللّه علیه و آله وسلّم)، همه حاكی از اهمیت این موضوع است (Masah et al.,2011:115). همچنین؛ نقش مدیر و رهبر نیز به عنوان عامل اصلی ایجاد و ارتقای سطح تعالی و سلامت سازمان و جامعه حائز اهمیت ویژه است ((Shaddel et al.,2022:5.
«مدیریت اسلامی عبارت است از: تدبیر امور مربوط به تأمین نیازهای مادی و سعادت حقیقی (معاش و معاد) انسانها و هدایت جامعه از دنیا به سوی آخرت؛ به منظور تقرب به خداوند متعال» (Moqimi,2015:56). اسلام به عنوان کاملترین دین الهی، نقش سرنوشتسازی در تاریخ حیات بشری داراست. در این راستا موضوع مدیریت اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ چراکه مدیریت از دیدگاه اسلام به عنوان امانت الهی مطرح است و مدیران بایستی به عنوان خلیفه الله به انجام امور بپردازند. از اینرو، آن چیزی که مدیریت اسلامی را از مدیریت غیراسلامی متمایز میسازد، جهتدهی مجموعهی اهداف، مأموریت و رسالت اصلی در چارچوب احکام اسلامی و قرب الی الله است که در مدیریت غیراسلامی، هیچگونه التزامی در رابطهی با اجرای قوانین الهی وجود ندارد (Ahmadi,2011).
ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻲ؛ ﻫﺪف اﺻﻠﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ در اﺳﻼم، اﻧﺴﺎن و ﺗﻌﺎﻟﻲ اوﺳﺖ و ﻻزﻣﻪی ﭼﻨﻴﻦ اﻣﺮي، ﻣﻜﺘﺒﻲ ﺑﻮدن ﻣﺎﻫﻴﺖ آن ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. از دﻳﮕﺮ ﺳﻮ؛ اﺻﻮل ﺛﺎﺑﺖ وﺣﻲ ﻛﻪ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺣﻖﻣﺤﻮري، آﺧﺮتﮔﺮاﻳﻲ، ﻋﺪاﻟﺖﻃﻠﺒﻲ و... اﺳﺖ، ﻣﺒﺎﻧﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ در اﺳﻼم را ﺗﺸﻜﻴﻞ میدﻫﻨﺪ و اﻳﻦ ﺧﺼﻮﺻﻴﺖ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ دﻳﮕﺮي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻣﻜﺘﺒﻲ ﺑﻮدن ﻣﺎﻫﻴﺖ، ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ آن اﺷﺎره ﻛﺮد (Lotfipour et al., 2018:34). وجه تمایز مدیریت اسلامی از دیگر نظامها، در نظام ارزشی است که نشأت گرفته از جهانبینی الهی میباشد. این جهانبینی، کل جهان هستی را به صورت مجموعهای هماهنگ و هدفدار میبیند که سنتهای ربوبی بر آن حاکم است. در ادارهی جامعهی اسلامی، شـرافت انسـانی مـدنظـر اسـت و قوای نباتی و حیوانی در واقع، زمینهساز رشد انسانی و کمال معنـوی و ابزارهـایی بـرای رسـیدن بـه درجات بلند و سعادت جاودانی است. لذا در تعیین اهداف و خـطمشـیهـای سـازمان، باید اصالت را به ارزشهای معنوی داد؛ به این معنا کـه اسـلامی بـودن سـازمان اقتضـا دارد در حیطـهی فعالیت آن، اهداف معنوی و هنجارهای مربوط به آن رعایت شده و نه تنها تأمین منافع مادی موجب پایمال کردن مصالح انسانی نشود، بلکه تا جایی که امکانپذیر باشد، تلاش شود منـافع مادی در جهت مصالح انسانی و توسعه و تعمیق بینشهـای الهـی و تـرویج شـعائر اسلامی قرار گیرد. در مدیریت اسلامی، نگرش الهی وجود دارد؛ یعنی به انسان با این دید نگریسـته میشود که وی لایق کرامت انسانی بوده و مستعد رسیدن به قرب الهی و نیل به مقام جانشینی خـدا است (Fatemi & Sarami,2015).
امروزه پیشرفتهای تکنولوژیکی و محیطهای پیچیده، سبب شده است تا سازمانها برای حفظ حیات خود، به استفاده صرف محصولات علوم غربی روی بیاورند؛ از طرفی نباید پنداشت که اگر سبکی از مدیریت در کشورهای غربی مطلوب باشد، الزاماً در دیگر کشورها نیز مفید واقع میشود. لذا ضرورت جایگزین کردن مبانی و اصول مدیریت اسلامی به جـای مـدیریت غربی، از دو جنبه قابل بحث و بررسی میباشد: اول آنکه غرب با توجه به سابقهی طولانی انجام مطالعات دقیـق و حسـاب شـده و انجـام سعی و خطاهای فراوان، توانسته است دانستهها و علوم خود را در حوزهی علم مدیریت به صورت نظاممند عرضـه کنـد تـا بـه طـور گسـترده بتوانند آن را برای دستیابی به اهدف خود بکار گیرند که بر این چارچوب، دو اِشکال عمده وارد است: یکی اینکه؛ بـه انسـان و نیازهای او تک بعدی نگریسته شده و به تمام جوانب انسانی توجه نشده است. دوم اینکه؛ در مواردی حقایق و واقعیتها مورد تحریف قرار گرفته است. با وجـود اینکـه علم مدیریت غربی توانسته است برای تئوریها و نظریات خود چـارچوب کـاربردی بسـیار خوبی تعبیه کند، اما با وجود دو اشکال عمدهی ذکر شده در آن، تمام خروجیهای ایـن علـم قابل تکیه و اعتماد نمیباشد. جنبه دومی که علم مدیریت اسلامی را ضـروری میسازد، ناکارآمدی مدیریت غربی در به کمال رساندن حکومت اسلامی است (Tavallaei,2007:56-57). بنابراین یکی از الزامات مبنایی و اساسی در تحقق دولت اسلامی، داشتن سبک مدیریتی متناسب با نظام اسلامی است (Turkzadeh et al.,2017:8) که نیازمند نظام مدیریتی کارآمد با کارگزارانی شایستهی تراز دولت اسلامی است، تا بتوان به مقاصد عالی نظام جمهوری اسلامی، جامهی عمل پوشاند (:1432020Qorbanizadeh et al.,).
مديريت دولتي نوين
با افزایش انتقادها نسبت به پارادایم مدیریت دولتی سنتی، پدیدهی مدیریتگرایی و نفوذ ارزشهای مدیریت دولتی نوین در بخش دولتی مورد توجه قرار گرفت و مدیریت دولتی از توجه صرف به مکانیسمهای دیوانسالاری و سلسله مراتبی، به مکانیسمهای بازار، خصوصیسازی، برونسپاری و مقاطعهکاری روی آورد. از این رو نهضت مدیریت دولتی نوین یا مدیریتگرایی، جایگزین الگوی سنتی مدیریت دولتی شد (Alwani & Sabbaghi,2018). ديدگاههاي اقتصـادي كـه كوچكشدن دولتها را باعث رشد و رفاه كلي جامعه ميدانستند، در ايجاد و شكلگيري مديريت دولتي نوين مؤثر بودند. اين ديدگاهها در دو نظريهی انتخاب عمومي و نمايندگي (اصيل ـ وكيل) متبلور شدند. فرض اصلي نظريهی انتخاب عمـومي اين است كه بوروكراتها و كارگزاران بخش عمومي مانند بسياري ديگر از مردمان، به جاي اينكه از طريق منافع عمومي برانگيخته شوند، با علائق خودخواهانه انگيزش مييابند و در چنين وضعيتي نبايد انتظار داشـت سـازمان دولتـي، سـازمان كارآمدي براي جامعه باشد؛ مگر آنكه ساختاري به وجود آيد كه مانند بخش خصوصي، منافع فـردي و سـازماني را بـه نحوي با هم تلفيق كند. نظريهی اصيلـ وكيل نيـز ايـن موضـوع را مطرح ميسازد كه بايد با ارائهی طرحهاي انگيزشي بهگونهاي عمل شود كـه مـديران و كـارگزاران (وكيـلهـا) در بخـش عمومي به نفع عامهی مردم (اصيلها) ايفاي نقش كنند و همان شرايط بخش خصوصي، بر بخش دولتي حـاكم شـود (Alwani,2005:4).
اندیشمندان مــديريت بر جنبههاي دكتـرين مــديريت دولتــي نــوين تأكيد كردهاند. سونگتائو1، اصول مديريت دولتي نوين را در پنج محور زير خلاصه ميكند:
1. تعريف مجدد وظايف دولت و تفكيك دولت از بنگاهها، متمركز كردن دولت بر مديريت كلان اقتصاد ملـي و ارائـهی خدمات عمومی.
2. ساختاردهي مجدد سازمانهـاي دولتـي بـا بهينـه كـردن ساختار اداري، كوچكسازي خدمات عمومي و بهبود كارايي ادارهی امور.
3. عقلايي كـردن مـسئوليت ادارهی امـور عمـومي و كـاهش تداخل وظايف در چارچوب پاسخگويي.
4. هدايت اصلاح ادارهی سازمانهاي دولتي براساس وضعيت اقتصاد و توسعهی اجتماعي هرمنطقه.
5. ايجاد چارچوب استاندارد قانوني براي ادارهی امور ((Songtao,2004.
هايز و كرني2 نيز اصـول مـديريت دولتـي نـوين را به شرح زير ارائه نمودند (شکل2):
1. کوچكسازي: كاهش اندازهی دولت
2. مديريتگرايي: بكارگيري اصول مديريت بازرگاني در دولت
3. تمركززدايي: نزديكتر كردن تصميمگيري به دريافـتكنندگان خدمات
4. بوروكراسيزدايـي: بازسـازي دولت با تأكيد بر نتايج به جاي فرآیندها.
5. خصوصيسازي: هدايت توليـد كالاهـا و خـدمات بـه بيرون از مؤسسات دولتي (Danaei Fard & Abbasi,2008:104).
شکل 2: اصول مدیریت دولتی نوین (Source: Farjad et al.,2015)
مديريت دولتي نوين و محورهاي اساسـي آن، يكي از استراتژيهاي اصلي تحول اداري در ايران به شمار میرود و به عنوان استراتژي اصلي در تحول اداري مورد توجه قرار گرفته است و به نگاهي غالب در ادارهی امور عمومي تبـديل شده است (Danaei Fard & Abbasi,2008:105-117). مديريت دولتي نـوين كه با نويد اثربخشي، كارايي، بهرهوري و كوچكسازي دولت پا به عرصهی جوامع پيشرفته و در حال توسعه گذاشته بود، بـا نتايج و پيامدهاي متفاوت از آنچه از آن انتظار ميرفت، مواجه شد و در صحنه عمل تنگناها و محدوديتهـاي آن آشـكار شد (Alwani,2005:10). نتايج پژوهشها نشان ميدهد به كارگيري رويكرد مديريت دولتي نوين به دليل وجود دو عامل عمده در ایران بسيار ناموفق بوده است: عامل نخست؛ فراهم نبودن شرايط عمومي و اختصاصي لازم است و عامل دوم؛ كه البته خود از عامل نخسـت تأثير ميپذيرد، انحراف از اصول محوري آن بوده است (Mohammadzadeh Sultanmoradi et al.,2019:19-20).
پیشینهی تجربی پژوهش:
مرور پیشینهی تجربی پیرامون موضوع پژوهش، موجب آشنایی با دیدگاهها و روشن شدن خلأ تحقیق و نارساییهای مربوط به مسئلهی پژوهش میشود. خلاصه پژوهشهای انجام شده پیرامون موضوع در جدول 1 ارائه شده است:
جدول 1: پژوهشهای پیشین مرتبط با موضوع تحقیق
عنوان پژوهش | نتایج/ یافته | منبع |
امکانسنجی استقرار مدیریت اسلامی در سازمانهای دولتی استان فارس | نتـايج نشـان داد كـه زمينههاي مفهومي استقرار مديريت اسلامي در سازمانهاي دولتي از سطح كفايت مطلوب بالاتر و دو زمينهی ساختاري و عملكردي استقرار مديريت اسلامي در سطح حداقل كفايت قابل پـذيرش بود. تفاوت معناداري بين زمينههاي سـه گانـه مـديريت اسـلامي (زمينـه مفهـومي، سـاختاري و عملكردي) وجود دارد. با توجه به نتـايج، بسترسـازي براي تغيير تدريجي به سمت الگوي مديريت اسلامي در عرصه هاي سازماني و مديريتي كشور و مفهوم سازي مشترك درباره مديريت اسلامي و فرهنگ سازماني آن پيشنهاد نموده است. | (Turkzadeh et al., 2019) |
درک شیوههای مدیریت اسلامی در میان مدیران مسلمان مالزی | یافتهها نشان داد مدیران مسلمان در مالزی درک زیادی از شیوههای مدیریت اسلامی داشته و آن را در سازمانهای خود پیادهسازی نمودهاند و با اجرای این شیوهها میتوان به طور خاص عملکرد کارمندان و عملکرد سازمانی را ارتقاء بخشید. | (Sulaiman & et, al.,2014) |
رابطهی مدیریت اسلامی ایرانی و توسعهی منابع انسانی با نقش میانجی شایستهسالاری و پاسخگویی | یافتهها نشان داد در بیمارستانها و مراکز درمانی دولتی استان آذربایجان غربی؛ بین مدیریت اسلامی وشایستهسالاری، مدیریت اسلامی ایرانی و پاسخگویی، شایستهسالاری و توسعهی منابع انسانی، پاسخگویی و توسعهی منابع انسانی ارتباط مستقیم و مثبت وجود دارد. | (Ghahramani & Osmanzade,2019) |
تاثیر مدیریت دولتی نوین بر اعتماد سازمانی کارکنان ستادی شهرداری رشت | نتایج پژوهش نشان داد که بکارگیری اصول مدیریت دولتی نوین در سازمانهای بخش عمومی (شهرداری رشت)، با ضریب بالایی بر اعتماد سازمانی کارکنان تاثیر دارد. | (Rezaei Manesh & et al.2015) |
تأثیر مدیریت دولتی نوین بر ادراک عدالت سازمان | نتایج پژوهش نشان داد که بکارگیری اصول مدیریت دولتی نوین در سازمانهای بخش عمومی(شهرداری رشت)، تأثیر منفی بر ادراک عدالت سازمانی کارکنان داشته است. | (Mahjoob,2014) |
تأثیر مدیریت دولتی نوین و مشارکت عمومی شهروندان در سیاست عمومی | یافتهها نشان داد در ایران مدیریت دولتی نوین تأثیر مثبت و معناداری بر مشارکت شهروندان در سیاستهای عمومی دارد. | (Farjad et al.,2015) |
نقش شیوههای مدیریت دولتی نوین در ارائهی خدمات در بخش دولتی کنیا | یافتهها نشان داد در بخش دولتی کنیا، بین تقاضای پاسخگویی، رضایت شهروندان و تمرکززدایی خدمات و کارایی در ارائهی خدمات عمومی بخش دولتی، رابطهی همبستگی قوی وجود دارد. | (Endeki & Minja,2021) |
مدیریت دولتی نوین و چالشهای آن در آفریقا | یافتهها نشان داد در کشورهای افریقایی علیرغم ورود دولت به اجرای سبکهای مدیریت دولتی نوین، مردم به دولتهای خود اعتماد ندارند. بر اساس این پژوهش کشورهای آفریقایی، باید رویکرد خود را از مدیریت دولتی نوین به مدیریت ارزش عمومی تغییر دهند. | (Rubakula,2014) |
ارکان دولت اسلامی در منظومهی فکری مقام معظم رهبری | با استفاده از روش تحلیل مضمون و بر پایه تحلیل محتوای بیانات مقام معظم رهبری، به استخراج ارکان دولت اسلامی و کشف کلیدیترین وجوه مفهوم دولت اسلامی اقدام نموده و چنین نتیجهگیری میکند که در منظومهی فکری مقام معظم رهبری، دولت اسلامی به معنای اسلامیت سه رکن نهادها، نظامها و کارگزاران است و بر پایهی این عناصر به تعریفی استتنتاجی از دیدگاه ایشان در زمینهی دولت اسلامی دست یافته است. | (Keshavarz & Arab Asadi,2020). |
ماهیت و ارکان دولت اسلامی در دیدگاه امام خامنهای | بر اساس نتایج یافتهها، سلامت اعتقادی، اخلاقی و رفتار اسلامی کارگزاران و نهادها را سنجه و تراز دولت اسلامی معرفی شده است. | (Mohammadi Mazraei & Naderi,2018) |
مبانی و شاخصهای دولت اسلامی از منظر آیتالله خامنهای | یافتههای این پژوهش نشان داد که از منظر مقام معظم رهبری، مبانی دولت بر اسلامی بودن دولت تاکید دارد که سه رکن اسلام سیاسی، ضرورت زندگی اجتماعی و تحقق حیات طیبه را شامل میشود. همچنین شکلگیری دولت اسلامی در سایهی شاخصهایی نظیر جهتگیری ارزشی- اعتقادی، حفظ هویت اسلامی، پایبندی به موازین مردمسالاری دینی، خدمتگزاری، عدالتمحوری، قانونگرایی، علممحوری، خردگرایی، ظلمستیزی و سلامت اقتصادی با الگوگیری از دولت نبوی و علوی تحقق مییابد. | ((Sadeghi & Movahhedi,2023 |
دولت اسلامی بر اساس بیانات مقام معظم رهبری: روش نظریهی داده بنیاد | یافتهها نشان داد سلامت اعتقادی و اخلاقی مسئولان و خدمت به مردم، شرایط علی درونی و حکمت و خردگرایی در سیاست بینالمللی به عنوان شرایط علی بیرونی و قانونگرایی و سلامت اقتصادی به عنوان شرایط مداخلهگر و تکیه بر ظرفیت درونزای کشور و عدالتگستری پیامدهای دولت اسلامی می باشند. | (Mehri,2016) |
ﻣﺎﻫﻴﺖ دوﻟﺖ اﺳﻼﻣﻲ در اﻧﺪﻳﺸﻪی ﺳﻴﺎﺳﻲ آیتالله ﺧﺎﻣﻨﻪاي | ایشان با استفاده از روش تحقیق ﻛﻴﻔـﻲ (ﺗﺤﻠﻴﻞ اﺳﻨﺎدي) به بررسی موضوع پرداخته است. ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎي ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻧﺸﺎن داد دوﻟﺖ اﺳﻼﻣﻲ در دﻳـﺪﮔﺎه آیهالله ﺧﺎﻣﻨﻪاي (ﻣﺪ ﻇﻠﻪ اﻟﻌﺎﻟﻲ) ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﻣﺠﻤﻮﻋﻪی ﻛﺎرﮔﺰاران، ﻗﻮا و ﻧﻬﺎدﻫﺎﻳﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ در ادارهی ﻛﺸﻮر ﻧﻘﺶ دارﻧﺪ. اﻳﻦ دوﻟﺖ، ﻣﺎﻫﻴﺘﻲ ﻛﺎﻣﻼً دﻳﻨـﻲ (اﺳـﻼﻣﻲ) دارد و ﺑـﺎ اﻟﮕـﻮﮔﻴﺮي از دوﻟﺖ ﻧﺒﻮي و ﻋﻠﻮي و ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ شرایط اﻣﺮوز ﺷﻜﻞ میﮔﻴﺮد و داراي وﻳﮋﮔﻲﻫﺎ، ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ و وﻇﺎﻳﻒ ﻣﻬﻤﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ باﻳﺪ از عهدهی آنها ﺑﺮآﻳﺪ؛ در ﻏﻴﺮ این صورت ﺑﺎ ﭼﺎﻟﺶهای ﺟﺪي روﺑﺮو ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﻫﺪف ﻧﻬﺎﻳﻲ دوﻟﺖ اﺳﻼﻣﻲ ﻧﻴﺰ ﺗﻮﺳﻌﻪی ﻣﻌﺮفه اﷲ و رﺳﺘﮕﺎري اﻧﺴﺎنها اﺳﺖ. | (Noori,2018) |
نقش و جایگاه نیروهای مسلح در تحقق دولت اسلامی مبتنی بر منظومهی فکری امام خامنهای | محقق براساس اندیشههای رهبر معظم انقلاب، نتیجهگیری میکند که امنیت مهمترین نیاز کشور و همهی جوامع بوده و برای نیروهای مسلح در نظام اسلامی در تحقق دولت اسلامی، نقش قائل شده است. | (Rahmani,2017) |
بررسی راهکارهای اثرگذاری کارمندان بسیجی بر ارتقاء عمل انقلابی دستگاههای دولتی در جهت تحقق دولت اسلامی مطلوب | براساس یافتهها، بين اثرگذاری کارمندان بسیجی و ارتقاء عمل انقلابی دستگاههای دولتی و تحقق دولت اسلامی در ادارات مرکز فارس، رابطهی معناداری وجود دارد. همچنین بعد اثرگذاری سازمانی کارمندان بسیجی بيشترين ميانگين و بعد اجتماعی اثرگذاری کارمندان بسیجی، كمترين ميانگين رتبه را از نظر تأثیر بر ارتقاء عمل انقلابی دستگاههای دولتی داشتهاند. | (Bagheri,2019) |
روششناسی تحقیق
این تحقیق از نظر هدف، توسعهاي ـ کاربردي و به لحاظ روش، توصیفی و در زمرهی تحقیقات پیمایشی است. جامعهی آماری این تحقیق را، کارکنان ادارات کل استان فارس به تعداد 131719 شامل میشوند که از این تعداد بر اساس جدول مورگان - جرسی و به روش تصادفی ساده، حجم نمونهای به تعداد 384 نفر انتخاب گردید. همچنین در فرآیند طراحی و تایید مدل از 17 نفر از خبرگان آگاه به موضوع به روش دلفی نظرخواهی شد.
ابـزار سـنجش در این تحقيـق، پرسشنامهی محقق ساخته میباشد كه از سه بخش كلي تشكيل شده است :بخش اول؛ شامل 26 گویه برای سنجش مدیریت دولتی نوین و بخـش دوم؛ شامل 36 گویه بـراي سنجش مدیریت اسلامی و بخش سوم؛ شامل 37 گویه به منظور سنجش دولت اسلامی. در نهایت پرسشنامه 99 گویهای طراحی و پس از تایید خبرگان، مبنای کار پژوهش قرار گرفت.
براي طراحی پرسشنامهی تحقيق، ابتدا مؤلفهها از متون علمي و مباني نظري استخراج و درگام بعد، مؤلفهها بر اساس نظر خبرگان در ابعاد مناسب جانمايي شد. سپس شاخصهاي متناظر با مؤلفهها بر اساس مباني نظري تدوين و طی چند مرحله از خبرگان در مورد آنها نظرخواهي شد. در ادامه، پرسشنامه نهایی طراحی و در بین 384 نفر از کارکنان ادارات کل استان فارس توزیع گردید و پس از جمعآوری پرسشنامهها، با استفاده از نرمافزارهایSPSS ویراست 25 و Smart PLS ویراست 3، تجزیه و تحلیل دادهها انجام و نتایج استخراج گردید. در این پژوهش، براي تعيين اعتبار مدل اندازهگيري هر يك از ابعاد پرسشنامه از روش تحليل عاملي (پایایی سازه) و براي تعيين همساني دروني ابزار از روش آلفاي كرونباخ استفاده شد. روايي صوری و محتوایی ابزار از طريق مراجعه به خبرگان و محاسبه نسبت روایی محتوایی (CVR) و برای سنجش روایی سازه نیز از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. همچنین نتايج تحليل عاملي به روش معادلات ساختاری محاسبه شد.
نتایج و بحث
سؤال اول: ابعاد و مولفههای مدل دولت اسلامی مبتنی بر مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین کدام اند؟
برای طراحی مدل دولت اسلامی مبتنی بر مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانهای (مراجعه به اسناد، مدارک مکتوب و سایتهای اینترنتی و ...) ابعاد و مؤلفههای هر متغیر شناسایی شد و با استفاده از روش دلفی کلاسیک و طی چند مرحله، از 17 نفر از خبرگان آگاه به موضوع (شامل اساتید حوزه و دانشگاه و مدیران اجرایی) در خصوص تناسب ابعاد و مؤلفههای هر متغیر نظرخواهی و پس از اصلاحات لازم و اجماع در مورد نظرات، پرسشنامهی نهایی طراحی و مبنای تحقیق قرار گرفت. سپس نسبت اعتبار محتوا (CVR)؛ یا روایی محتوایی پرسشنامه از طریق فرمول زیر محاسبه شد:
که در آن N بیانگر کل خبرگان پاسخ دهنده، ne تعداد خبرگانی است که ماده (آیتم) مورد نظر را تأیید نمودهاند. مقدار CVR بین1- و 1+ در نوسان است؛ هرچه مقدار CVR به یک نزدیکتر باشد، نشان دهندهی این است که تعداد بیشتری از پاسخ دهندگان ماده را مناسب تشخیص دادهاند. بنابراین بر اساس نتایج جدول 2، نسبت اعتبار محتوایی پرسشنامه خبرگان در حد مطلوبی (0.976) تایید گردید.
جدول 2: نسبت اعتبار محتوایی (CVR) پرسشنامه خبرگان
متغیر | تعدادگویه | نسبت اعتبار محتوایی |
مدیریت دولتی نوین | 26-1 | 0.943 |
مدیریت اسلامی | 62-27 | 0.977 |
دولت اسلامی | 99-63 | 1.000 |
کل | 99-1 | 0.976 |
در ادامه برای اتقان کار، سؤالات پرسشنامه نمرهگذاری و ميانگين نظرات خبرگان به وسیله آزمون t3 با مقدار نظري (00/3) مقايسه شد. چنانچه میانگین نمرهی خبرگان به ابعاد و مؤلفههای پیشنهادی، بیشتر از مقدار نظری (00/3) باشد، ابعاد و مؤلفهها در مدل باقی خواهند ماند. بنابراین بر اساس نتايج جداول3، 4 و 5؛ تمامی ابعاد و مؤلفههای متغیرهای تحقیق بدلیل میانگین بیشتر از عدد ثابت 3، تأیید و در مدل تثبیت شدند.
جدول 3: نتایج پرسشنامه متغیر مدیریت دولتی نوین از دیدگاه خبرگان
نتیجه | معنی داری | آماره t | میانگین | مولفهها | ابعاد |
تایید | 0.021 | 2.566 | 3.7500 | کنترل و کاهش هزینه ها | کوچک سازی |
تایید | 0.000 | 4.763 | 4.0588 | تعدیل نیروی انسانی | |
تایید | 0.000 | 9.502 | 4.4688 | مهندسی مجدد فرآیندهای کار | |
تایید | 0.000 | 11.662 | 4.5000 | تاکید بر ارزیابی عملکرد | مدیریت گرایی |
تایید | 0.000 | 14.842 | 4.6765 | بکارگیری فناوری های پیشرفته | |
تایید | 0.000 | 11.566 | 4.5588 | تاکید بر کارآفرینی | |
تایید | 0.000 | 12.919 | 4.6176 | مشارکت | تمرکز زدایی |
تایید | 0.000 | 7.425 | 4.4063 | آزادی عمل | |
تایید | 0.000 | 8.777 | 4.4375 | تفویض اختیار | |
تایید | 0.000 | 12.369 | 4.5000 | نتیجه گرایی | بوروکراسی زدایی |
تایید | 0.000 | 13.229 | 4.6667 | مقررات زدایی | |
تایید | 0.000 | 7.347 | 4.2647 | پیمان سپاری | خصوصی سازی |
تایید | 0.000 | 6.424 | 4.2353 | رقابت گرایی |
جدول 4: نتایج پرسشنامه متغیر مدیریت اسلامی از دیدگاه خبرگان
نتیجه | معنی داری | آماره t | میانگین | مولفه | بعد |
تایید | 0.000 | 11.024 | 4.5294 | عدالت محوری و عدالت گستری | ارزشی- نگرشی |
تایید | 0.000 | 18.194 | 4.7647 | دینداری و خدامحوری | |
تایید | 0.000 | 16.164 | 4.7059 | آرمانگرایی واقع بینانه | |
تایید | 0.000 | 17.507 | 4.7813 | ولایت مداری و ولایت محوری | |
تایید | 0.000 | 19.134 | 4.8235 | بصیرت دینی و انقلابی | |
تایید | 0.000 | 18.000 | 4.8529 | اخلاق مداری و تقوامحوری | رفتاری- عملکردی |
تایید | 0.000 | 16.892 | 4.8438 | شجاعت و قاطعیت | |
تایید | 0.000 | 21.424 | 4.8235 | ساده زیستی و قناعت | |
تایید | 0.000 | 14.765 | 4.6176 | پیشگامی و خطرپذیری | |
تایید | 0.000 | 17.146 | 4.7500 | تکلیف گرایی | |
تایید | 0.000 | 20.771 | 4.7941 | قانون مداری و ضابطه مندی | |
تایید | 0.000 | 22.274 | 4.8529 | مردم داری و مردم یاری | |
تایید | 0.001 | 4.160 | 4.0882 | مسئولیت پذیری و پاسخگویی | ویژگیهای مدیریتی |
تایید | 0.000 | 6.462 | 4.5294 | کار تیمی و گروهی | |
تایید | 0.000 | 12.976 | 4.6471 | برنامه ریزی و تدبیر امور | |
تایید | 0.000 | 16.704 | 4.6563 | مدیریت زمان و منابع | |
تایید | 0.000 | 14.976 | 4.7059 | تخصص گرایی متعهدانه | |
تایید | 0.000 | 11.491 | 4.5625 | کارجهادی |
جدول 5: نتایج پرسشنامه متغیر دولت اسلامی از دیدگاه خبرگان
نتیجه | معنی داری | آماره t | میانگین | مولفه | بعد |
تایید | 0.000 | 16.364 | 4.7353 | رفتار فردی (خودسازی) | الزامات رفتاری (روش و منش اسلامی دولتمردان) |
تایید | 0.000 | 15.171 | 4.7353 | رفتار اجتماعی ( جامعه سازی) | |
تایید | 0.000 | 19.365 | 4.6667 | رفتار مدیریتی (تمدن سازی) | |
تایید | 0.000 | 16.745 | 4.6875 | دولت دینی | الزامات ساختاری (جهت گیری ها و کارکردهای اسلامی) |
تایید | 0.000 | 12.780 | 4.7500 | دولت عدالت محور | |
تایید | 0.000 | 19.589 | 4.7813 | دولت فساد ستیز | |
تایید | 0.000 | 20.546 | 4.8667 | دولت مردم سالار | |
تایید | 0.000 | 12.600 | 4.5750 | دولت کارآمد | |
تایید | 0.000 | 11.089 | 4.5417 | دولت کارآفرین | |
تایید | 0.000 | 23.913 | 4.8235
| استکبار ستیزی و دفاع از مظلومان جهان | الزامات زمینه ای و محیطی (زمینه سازی ظهور) |
تایید | 0.000 | 10.987 | 4.6250 | پیشرفت جهانی با حفظ ارزشها | |
تایید | 0.000 | 17.507 | 4.7813 | فراگیر شدن فرهنگ اسلامی | |
تایید | 0.000 | 9.719 | 4.5294 | اقتدار همه جانبه | |
تایید | 0.000 | 15.652 | 4.7500 | ائتلاف اسلامی در عرصه بین الملل |
سؤال دوم: اعتبار مدل دولت اسلامی مبتنی بر مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین در ادارات کل استان فارس چگونه است؟
برای پاسخ به این سؤال، با استفاده از رويكرد مدلسازی معادلات ساختاري به بررسی اعتبار الگوی پیشنهادی پژوهش پرداخته شد. ابتدا روایی و پایایی سازه اندازهگیری شد؛ برای سنجش روایی سازه، از روش تحلیل عاملی استفاده شد. قبل از تحلیل عاملی، برای اطمینان از اعتبار دادهها و بررسی صحت نمونهگیری، از معیار کایزر، میجر، الکین (KMO) استفاده شد. این روش ضریب همبستگی دادهها را محاسبه میکند؛ مقدار KMO بین صفر و یک متغیر است و دادهها برای تحلیل مناسب باید حداقل 0.6 باشند و هر چقدر KMO بزرگتر باشد، دادهها برای تحلیل مناسبتر هستند. آزمون بارتلت نیز نشان میدهد که متغیرها با هم رابطهی معناداری دارند و در صورت تایید رابطهی بین متغیرها، نتایج تحلیل عاملی قابل اعتماد میباشد. بنابراین بر اساس نتایج جدول 5، معیار KMO برای کیفیت نمونهگیری در این تحقیق برابر با 0.618 و بیانگر این است که دادههای مورد نظر برای نمونهگیری مناسب میباشند. بر اساس نتایج آزمون بارتلت در جدول 6 نیز، ارتباط معناداری بین متغیرها وجود دارد (sig=0.000)؛ که شرایط لازم (0.05>p) برای انجام تحلیل عاملی و سنجش روایی سازه برقرار است.
جدول6: آزمون اعتبار دادهها و صحت نمونهگیری و همبستگی سازه ها
معیار کایزر- مایر- الکین (KMO) | 0.618 | |
آزموون کرویت بارتلت | کای دو (chi-square) | 443.176 |
درجه آزادی (df) | 3 | |
سطح معناداری (sig) | 0.000 |
به طور معمول، از روش آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی پرسشنامهها استفاده میشود. مطابق این روش، ابزار سنجش زمانی از پایایی مناسب برخوردار خواهد بود که ضریب آلفای کرونباخ بزرگتر یا مساوی 0.7 باشد؛ بنابراین بر اساس نتایج جدول 7، ابزار سنجش در این پژوهش از پايايي مطلوبي (0.972) برخوردار میباشد.
جدول 7: سنجش پایایی (سازگاری درونی پرسشنامه)
متغیر | تعداد گویه | ضریب آلفای کرونباخ |
مدیریت دولتی نوین | 26 | 0.927 |
مدیریت اسلامی | 36 | 0.948 |
دولت اسلامی | 37 | 0.960 |
کل سؤالات | 99 | 0.972 |
نوع دیگری از پایایی، پایایی سازه4 میباشد که در مدلسازی معادلات ساختاری پس از برازش مدل میتوان آن را اندازهگیری کرد. پایایی سازه بر اساس پایایی ترکیبی5(CR) و متوسط واریانس استخراجشده (AVE) محاسبه میگردد. در صورتیکه مقادیر پایایی ترکیبی، بالاتر از (0.6 یا 0.7) و مقادیر متوسط واریانس استخراجشده، بالاتر از (0.5) باشد، پایایی سازه متغیرهای مدل مفهومی تایید میگردد. بنابراین براساس توضیحات فوق و نتایج جدول 8، پایایی سازه متغیرها و ابعاد مدل مفهومی پژوهش در حد مطلوبی تایید شد.
جدول8: پایایی سازه متغیرهای پژوهش
متغیرها | ابعاد | آلفای کرونباخ | پایایی مرکب (CR) | متوسط واریانس استخراج شده (AVE) |
مدیریت دولتی نوین | کوچک سازی | 0.707 | 0.820 | 0.534 |
مدیریت گرایی | 0.877 | 0.907 | 0.620 | |
تمرکز زدایی | 0.847 | 0.887 | 0.568 | |
بوروکراسی زدایی | 0.836 | 0.890 | 0.670 | |
خصوصی سازی | 0.609 | 0.794 | 0.567 | |
مدیریت اسلامی | ارزشی- نگرشی | 0.886 | 0.910 | 0.560 |
رفتاری- عملکردی | 0.940 | 0.948 | 0.567 | |
ویژگیهای مدیریتی | 0.877 | 0.903 | 0.515 | |
دولت اسلامی | الزامات رفتاری | 0.863 | 0.892 | 0.509 |
الزامات ساختاری | 0.949 | 0.955 | 0.571 | |
الزامات زمینه ای | 0.951 | 0.958 | 0.675 |
از طرفی، معیارهای قابلقبول برای تأیید الگوی نظری تدوین شده، استفاده از شاخصهای نیکویی برازش را میطلبد؛ هرچه مقدار این شاخصها افزایش مییابد، نشانهای از حمایت قویتر دادهها از الگوی نظری است. از سوی دیگر، در بررسی کیفیت مدل ساختاری، معیار اساسی ارزیابی متغیرهای درونزا در مدل ساختاری پژوهش، ضریب تعیین (Q2) است. این شاخص نشان دهنده کیفیت مدل ساختاری پژوهش است. در این پژوهش، کیفیت مدل ساختاری و برازش الگوی پرسشنامه، بر اساس شاخصهای افزونگی و اشتراکی اعتبارسنجی متقاطع انجام شد، بر اساس نتایج جدول 9، 10 و11 چون همهی ضرایب مثبت میباشند؛ بنابراین الگوی اندازهگیری از برازش مناسبی برخوردار و کیفیت مدل مناسب میباشد.
جدول 9: بررسی کیفیت مدیریت دولتی نوین بر اساس شاخص افزونگی و اشتراکی
شاخص اشتراکی اعتبارسنجی متقاطع | شاخص افزونگی اعتبارسنجی متقاطع | ابعاد | متغیر |
0.242 | 0.234 | کوچکسازی | مدیریت دولتی نوین |
0.457 | 0.444 | مدیریتگرایی | |
0.392 | 0.387 | تمرکززدایی | |
0.434 | 0.368 | بوروکراسیزدایی | |
0.192 | 0.257 | خصوصیسازی |
جدول 10: بررسی کیفیت متغیر مدیریت اسلامی بر اساس شاخص افزونگی و اشتراکی
شاخص اشتراکی اعتبارسنجی متقاطع | شاخص افزونگی اعتبارسنجی متقاطع | ابعاد | متغیر |
0.420 | 0.319 | ارزشی- نگرشی | مدیریت اسلامی |
0.473 | 0.394 | رفتاری- عملکردی | |
0.387 | 0.363 | ویژگی های مدیریتی |
جدول 11: بررسی کیفیت متغیر دولت اسلامی بر اساس شاخص افزونگی و اشتراکی
شاخص اشتراکی اعتبارسنجی متقاطع | شاخص افزونگی اعتبار سنجی متقاطع | ابعاد | متغیر |
0.370 | 0.357 | الزامات رفتاری | دولت اسلامی |
0.489 | 0.406 | الزامات ساختاری | |
0.583 | 0.298 | الزمات زمینه ای |
در این تحقیق، ابزار اندازهگیری شامل 3 متغیر، 11 بُعد، 45 مؤلفه و 99 گویه می باشد که پس از بررسی پایایی، روایی و کیفیت مدل، با استفاده از نرم افزار PLS-3، آزمونهای الگوی اندازهگيري و ساختاري ترسيم گردید. آزمون الگوی اندازهگیری مربوط به بررسی روایی ابزارهای اندازهگیری بوده و آزمون الگوی ساختاری مربوط به آزمون فرضیات تحقیق و بررسی اثر متغیرهای پنهان بر یکدیگر است. پس از اجرای مدل در نرم افزار، بررسی ضرایب مسیر از طریق آزمون مدل اندازهگیری انجام و مطابق شکل 3 ارائه گردید. ضریب مسیر بیان کنندهی وجود رابطهی علّی خطی و شدت و جهت این رابطه بین دو متغیر مکنون میباشد و مقدار آن بین 1- و 1+ متغیر است. بر اساس نتایج جدول 12 و ضرایب مسیر نمایه شده در شکل 3، رابطهی علّی خطی بین مدیریت دولتی نوین و دولت اسلامی به میزان 0.399 و بین مدیریت اسلامی و دولت اسلامی به میزان 0.453 تعیین و روایی ابزارهای اندازهگیری تایید گردید.
شکل3: مدل اندازهگیری پژوهش (ضرایب مسیر)
سؤال سوم: آیا بین متغیرهای مستقل مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین با متغیر وابسته دولت اسلامی در ادارات کل استان فارس رابطهی معناداری وجود دارد؟
در تحلیل مسیر، بارهای عاملی تمامی شاخصها بررسی و شاخصهای دارای بار عاملی کمتر از 6/0 از مدل حذف گردید که در نتیجهی آن؛ سؤالات3، 4 و 24 از متغیر مدیریت دولتی نوین و سؤالات 27، 28، 53، 59 و 60 از متغیر مدیریت اسلامی و سؤالات 63 و 71 از متغیر دولت اسلامی بدلیل بارهای عاملی پایین و غیر قابل استناد، از روند تحلیل کنار گذاشته شدند. بنابراین؛ از 99 شاخص، تعداد 10 شاخص و از 45 مؤلفه، تعداد 3 مؤلفه شامل: مؤلفهی «تعدیل نیروی انسانی» از بعد «کوچکسازی» متغیر «مدیریت دولتی نوین»؛ مؤلفهی «عدالتمحوری و عدالتگستری» از بعد «ارزشی- نگرشی» متغیر «مدیریت اسلامی»؛ و مؤلفهی «تخصصگرایی متعهدانه» از بعد «ویژگیهای مدیریتی» متغیر «مدیریت اسلامی» به دلیل بار عاملی پایین، از مدل حذف گردیدند و جمعاً 11 بعد، 42 مؤلفه و 89 شاخص ملاک پژوهش قرار گرفت. همچنین، بررسی معناداری بارهای عاملی از طریق آزمون مدل ساختاری انجام و مطابق شکل 4 ارائه گردید:
شکل4: مدل ساختاری پژوهش (معناداری بارهای عاملی)
جهت بررسي معنادار بودن سازهها از آمارهیt value استفاده شد. بدین ترتیب که در سطح خطای 0.05؛ اگر ميزان بارهاي عاملي مشاهده شده، از مقدار 1.96 کوچكتر باشد، بار عاملي مشاهده شده، معنادار نيست و اگر از مقدار 1.96 بزرگتر باشد، معنادار است. بر اساس نتایج جدول 12 و معناداری بارهای عاملی نمایه شده در شکل شماره 4، بدلیل آماره t بالای 1.96 و سطح معناداری کمتر از 0.05، وجود رابطه/ تاثیر متغیرهای تحقیق به صورت معناداری تایید گردید؛
جدول12: نتایج بررسی رابطه/ تاثیر متغیرهای تحقیق
بررسی رابطه/ تاثیر متغیرها | ضرایب مسیر | آماره t T value | سطح معناداری P value | نتیجه |
مدیریت دولتی نوین- دولت اسلامی | 0.399 | 9.761 | 0.000 | تایید |
مدیریت اسلامی- دولت اسلامی | 0.453 | 7.231 | 0.000 | تایید |
مدل نهایی پژوهش:
در این پژوهش، متغیرهای مدیریت دولتی نوین و مدیریت اسلامی به عنوان متغیر مستقل (پیشبین) و متغیر دولت اسلامی به عنوان متغیر وابسته (ملاک) در نظر گرفته شد و با مطالعه و بررسی روابط سازههاي تحقیق که به کمک پیشینهی نظري تحقیق و نظر خبرگان صورت گرفت، مدل نهایی تحقیق در قالب شکل5 ارائه گردید:
شکل 5: مدل نهایی پژوهش
این پژوهش در راستای افق راهبردی اهداف انقلاب اسلامی و جهتگیری خط سیر نظام اسلامی در تحقق تمدّن نوین اسلامی و به منظور مشارکت در تولید محتوای علمی حوزهی علوم انسانی اسلامی و با هدف ارائهی مدل دولت اسلامی مبتنی بر مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین در ادارات کل استان فارس انجام گرفت؛ سهم اصلی و نوآورانه این تحقیق، ارائهی یک مدل جدید برای کاربرد در سازمانها و دستگاههای اجرایی است که نتایج بدست آمده در مطالعات گذشته یافت نشد. طراحی چنین مدلی بدلیل جدید بودن موضوع راهبردی دولت اسلامی و نوآوری در بررسی متغیرهای مدیریت اسلامی و مدیریت دولتی نوین در ارتباط با دولت اسلامی، میتواند از یک سو به گسترش ادبیات موجود منجر شود و از سوي دیگر، از نتایج یافتههای آن در سطوح مختلف نظام اداری کشور برای حل مسائل موجود استفاده شود.
بر اساس نتایج جداول 7 و 8، ابزارهای اندازهگیری از پایایی مطلوبی برخوردار بوده و مطابق جداول 9، 10 و11، که برازش الگوی نظری تدوین شده، بر اساس شاخصهای افزونگی و اشتراکی اعتبارسنجی متقاطع انجام شد، به دلیل مثبت بودن همهی ضرایب، الگوی اندازهگیری از برازش مناسبی برخوردار و کیفیت و اعتبار مدل مناسب ارزیابی گردید؛ همچنین؛ بر اساس نتایج جدول 12 نیز، بدلیل آماره t بالای 1.96 و سطح معنی داری کمتر از 0.05، فرضیه های تحقیق تایید گردید و رابطهی مثبت و معنیداری بین مدیریت دولتی نوین و دولت اسلامی و مدیریت اسلامی و دولت اسلامی یافت شد. این بدین معنی است که در این تحقیق، متغیرهای مستقل مدیریت دولتی نوین و مدیریت اسلامی، به طور مثبت و معناداری تبیینکننده متغیر وابستهی دولت اسلامی در ادارات کل استان فارس میباشند. به عبارت دیگر؛ سبک مدیریت اسلامی با ابعاد ارزشی- نگرشی، رفتاری عملکردی و ویژگیهای مدیریتی آن، لازمه و تحقق بخش الزامات دولت اسلامی در ابعاد رفتاری، ساختاری و زمینهای است؛ چرا که از دیدگاه مقام معظم رهبری، مبتنی بر بسترهای غیربومی و سکولار نمیتوان ایدههای اسلامی را به طور کامل اجرا کرد و کارآمدی مطلوب را در کلیهی عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محقق نمود؛ بلکه تحقق کارآمدی نظام اسلامی تنها در یک زیرساخت اسلامی- ایرانی میسر خواهد بود و دولت اسلامی باید ثابت کند که قوانین و برنامههای اسلام برای کشورداری کارآمد است. «دولتی که درآن رشوه نباشد، فساد اداری نباشد، ویژهخواری نباشد، کمکاری نباشد، بیاعتنایی به مردم نباشد، میل به اشرافیگری نباشد، حیف و میل بیتالمال نباشد و دیگر چیزهایی که در یک دولت اسلامی لازم است». از سوی دیگر، ضرورت برخورد با چالش هایی نظیر تغییر تکنولوژی، جهانی شدن، انقلاب اطلاعات و رقابت بینالمللی، دولتها را ناگزیر از ایجاد تغییراتی عمده در بخش مدیریت دولتی خود کرده است؛ از اینرو، دولت اسلامی برای کارآمدی و اثربخشی باید با بومیسازی اصول مدیریت دولتی نوین شامل ابعاد: کوچکسازی، مدیریتگرایی، تمرکززدای، بوروکراسیزدایی و خصوصیسازی و ایجاد پیش نیازهایی چون بسترهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از قبیل یک بخش خصوصی واقعی و مردمی، بازارهای پولی و مالی تشکل یافته و نظام حقوقی و قانونی شفاف و تفصیلی و بکارگیری صحیح خط مشیهای یاد شده و تقویت نقش نظارتی خود، از مزایای آن در جهت رشد و رفاه کلی جامعه بهره گرفته و از الگوبرداری و تقلید کورکورانه آن توسط مدیران دولتی و صرفاً به منظور هماندیشی با پارادایم غالب، خودداری نماید. نظریهی مردمسالاری دینی، اقتصاد مقاومتی، اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قانون شوراهای اسلامی، شوراهای حل اختلاف، هفت برنامه تحول اداری و موضوعات مطروحه در برنامههای پنجساله دولتها نیز دلیلی بر این مدعاست. از این رو، تحقق دولت اسلامی نیازمند آن استکه دستگاه حاکمه اعم از قوای سهگانه و تمام کارگزاران نظام اسلامی، در سازماندهی و رفتار خود، به صورت اسلامی عمل کرده و ضمن رعایت شکل اسلامی، در محتوا نیز اسلامی شوند و علاوه بر جهتگیری رفتار فردی، رفتار اجتماعی و روابط خود با مردم و ملل دیگر را نیز با معیارهای اسلامی منطبق نمایند و در تمدنسازی نوین اسلامی نقشآفرینی نمایند.
قبلاً در تحقیقات پیشین نیز، بین مدیریت دولتی نوین و اعتماد سازمانی(Rezaei Manesh & et al.2015) ؛ بین مدیریت دولتی نوین و ادراک عدالت سازمانی (Mahjoob,2014)؛ بین مدیریت دولتی نوین و مشارکت عمومی شهروندان در سیاست عمومی (Farjad et al.,2015)؛ بین شیوههای مدیریت دولتی نوین و ارائهی خدمات در بخش عمومی کنیا (Endeki & Minja,2021) رابطهی مثبت و معناداری یافت شد؛ این نتایج با نتایج تحقیق (Rubakula,2014)؛ تطابق ندارد؛ روباکولا بیان میدارد اجرای مدیریت دولتی نوین در کشورهای آفریقایی با چالشهایی مواجه بوده و پیشنهاد نموده این کشورها برای عبور از چالشهای مدیریت دولتی نوین، باید رویکرد مدیریت ارزشهای عمومی را جایگزین آن نمایند. همجنین در تحقیقات پیشین، بین مدیریت اسلامی ایرانی و توسعهی منابع انسانی و شایستهسالاری و پاسخگویی (Ghahramani & Osmanzade,2019)، بین درک شیوه های مدیریت اسلامی در بین مدیران مسلمان مالزی و عملکرد کارکنان و عملکرد سازمانی (Sulaiman & et, al.,2014)رابطهی مثبت و معناداری یافت شد. در خصوص ارتباط مدیریت دولتی نوین با دولت اسلامی و ارتباط بین مدیریت اسلامی و دولت اسلامی در داخل و خارج تحقیقی یافت نشد و تحقیقات محدودی به صورت توصیفی و مروری در خصوص دولت اسلامی بر اساس منظومهی فکری مقام معظم رهبری توسط (Mohammadi Mazraei & Naderi,2018)، (Rahmani,2017) و (Mehri,2016)انجام شده است. (Bagheri,2019) در تحقیقی میدانی در ادارات کل ستان فارس، به بررسی راهکارهای اثرگذاری کارمندان بسیجی بر ارتقاء عمل انقلابی دستگاههای دولتی در راستای تحقق دولت اسلامی مطلوب پرداخته و براساس یافتهها، نتیجهگیری نموده که بين اثرگذاری کارمندان بسیجی و ارتقاء عمل انقلابی دستگاههای دولتی و تحقق دولت اسلامی در ادارات مرکز فارس، رابطهی معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری کلی
ﻣﺴﺄﻟﻪی ﻣﻬﻢ در ﻣﻨﻈﻮﻣﻪی ﻓﻜﺮي ﻣﻘﺎم ﻣﻌﻈﻢ رﻫﺒﺮي اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ دوﻟـﺖ اﺳـﻼﻣﻲ ﻳﻚ ﻏﺎﻳﺖ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﺑﻠﻜﻪ ﺧـﻮد وﺳﻴﻠﻪاي ﺑﺮاي رﺳﻴﺪن ﺑـﻪ اﻫـﺪاف دﻳﮕـﺮ اﺳـﺖ. اﻳﺸـﺎن دوﻟـﺖ اﺳﻼﻣﻲ را ﮔﺎم ﺳﻮم از ﻣﺮاﺣﻞ ﭘﻨﺠﮕﺎﻧﻪ رﺳﻴﺪن ﺑﻪ ﺗﻤﺪن ﻧﻮﻳﻦ اﺳﻼﻣﻲ ﺑﻴﺎن ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ در اﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ، اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ ﻣﺮاﺣﻞ ﺗﻜﺎﻣﻞ ﺧﻮد را ﻃﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد و ﺑﻪ اﻫـﺪاف ﻣﺘﻌﺎﻟﻴـﻪی ﺧﻮد ﺧﻮاﻫﺪ رﺳﻴﺪ. در واﻗﻊ ﺑﺎ ﺗﺸـﻜﻴﻞ دوﻟـﺖ اﺳـﻼﻣﻲ، ﻓﻀـﺎ و ﺑﺴـﺘﺮ ﻋﺎدﻻﻧﻪاي ﺟﻬﺖ رﺷﺪ اﻧﺴﺎنها و رﺳﻴﺪﻧﺸﺎن ﺑﻪ ﻛﻤﺎل ﻣﻬﻴﺎ ﻣﻲﺷﻮد؛ ﭼﻨـﻴﻦ دوﻟﺘـﻲ ﻛـﻪ ﺑـﻪ وﻇﺎﻳﻒ ﺧﻮد واﻗﻒ اﺳﺖ و آنرا اﻧﺠﺎم میدﻫﺪ، میﺗﻮاﻧﺪ اﻟﮕﻮي دﻳﮕﺮان ﻧﻴﺰ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد و زﻣﻴﻨﻪ ﺳﺎز ﺗﺸﻜﻴﻞ دوﻟﺖ ﻋﺪاﻟﺖ ﮔﺴﺘﺮ ﻣﻬﺪوي ﺑﺎﺷﺪ و اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ را ﺑﻪ ﻏﺎﻳﺖ ﺧﻮد ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ.
ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ اﺳﻼﻣﻲ نیز واﺟﺪ ﺧﺼﻮﺻﻴﺎت و وﻳﮋگیهایی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ در ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺳﺎزﻣﺎنها ﻧﻘﺶ اﺳﺎﺳﻲ اﻳﻔﺎ ﻧﻤﺎﻳﺪ؛ اﻳﻦ وﻳﮋگیها در ﺑﻄﻦ دﺳﺘﻮرﻫﺎ، ﺗﻮﺻﻴﻪﻫﺎ، ﻧﻈﺮﻫﺎ و ﺷﻴﻮهﻫﺎي ﻗﺮآﻧﻲ ﺑﻪ ﻛﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﭘﻴﺸﻮاﻳﺎن دﻳﻦ ﺣﻀﻮر و وﺟﻮد ﻋﻴﻨﻲ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ، وﻟﻲ ﺑﺮاي اﺳﺘﻔﺎده از آن در ﺳﻄﻮح ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ و ﻛﺎرﺑﺮدي ﻛﺮدن آنها در ﺳﺎزﻣﺎنها، ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﻛﺎر پیشگاماﻧﻪ و دور از ﻫﺮاس و ﺧﻮد ﻛﻢﺑﻴﻨﻲ ﺻﺎﺣﺐﻧﻈﺮان و ﻋﺎﻟﻤﺎن ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ و ﺗﺤﻘﻴﻖ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ و هنوز بسترهای زمینـهای و پنـدارهای و ساختارهای سـازمانی مطلوب برای پیاده سازی این رویکرد، شکل نگرفته است.
بررسی ادبیات تحقیق نشان داد با وجود جامع بودن آمـوزههـای اسـلامی؛ یک چارچوب، نظریه یا مدل جامع در مورد مطالعهی مدیریت دولتی اسلامی شکل نگرفته و مطالعات میدانی محدودی برای بررسی عملکرد مدیریت اسلامی در سازمانهای دولتی ایران انجام شده است؛ لذا با توجه به شکاف موجود، لزوم طراحی مدل دولت اسلامی را برای حرکت در گام دوم انقلاب، بيش از پيش ضرورت بخشيد. در واﻗﻊ؛ ﻳﻜﻲ از ارﻛﺎن اﺻـﻠﻲ در ﺗﺸﻜﻴﻞ دوﻟﺖ اﺳﻼﻣﻲ، ﻗﻮهی ﻣﺠﺮﻳﻪاي در اﻧﺪازه و ﻗﻮارهی آن اﺳﺖ. اﻳﻦ رﻛﻦ، ﻋﻤﺪﺗﺎً اﻣﻮر اﺟﺮاﻳﻲ ﻛﺸﻮر را ﺑﺮﻋﻬﺪه دارد؛ لذا انتظار میرود ادارات کل، در سلسله مراتب نظام اداری کشور، ضمن بکارگیری صحیح و مناسب الزامها، روشها و شیوههای مدیریت اسلامی و به کارگیری صحیح و مناسب اصول مدیریت دولتی نوین و ایجاد زمینههای بسترساز آن، به تحقق دولت اسلامی کمک نمایند؛ چرا که ادارات کل در نظام اداری کشور، به مثابهی سازمان تنظیمکنندهی کلیهی فعالیتها برای نیل به هدفهای تعیین شده حاکمیت هستند که ضمن ایجاد هماهنگی بین بخشهای مختلف، بستر مناسبی را برای حل مسائل و مشکلات مردم و حسن جریان امور عمومی فراهم میکنند. به عبارت دیگر؛ مأموریت ادارات کل،مدیریت نظام اداری مبتنی بر ارزشها، اصول و سیاستهای کلی نظام است. ادارات کل استان فارس نیز در سلسله مراتب نظام اداری کشور، از این قاعده مستثنی نیست.
به لحاظ کاربردی، سیاستگذاران و مدیران سازمانهای دولتی میتوانند از نتایج این تحقیق به عنوان یک نقشهی راه برای تحقق دولت اسلامی استفاده کنند. همچنین محققین آینده میتوانند یک مطالعهی مقایسهای بین یافتههای این پژوهش و مدل دولت اسلامی در ادارات کل سایر استانها انجام دهند و به دنبال توسعهی معیارهای عملکردی باشند.
منابع
§ Agapirooz. A. Khedmati. A.T. Shafiei. A. and Behsteinijad. S. M. 2013. Management in Islam, Field Research and University, Qom, first edition. (In Persian).
§ Ahmadi. M. 2011. Islamic management. Tehran. Cultural studies. Press. (In Persian).
§ Alwani. S.M. 2005. The bottlenecks of modern government management. Peyke Noor, 3:3, 2-10. (In Persian).
§ Alwani. S. M. and Sabbaghi. M. 2018. Discourse analysis of Iran's public administration in the field of education. Scientific-Research Quarterly of Government Organizations Management, 6:3, Summer 2018, 99-114. (In Persian).
§ Bagheri. M. 2019. Examining the effective strategies of Basiji employees on promoting the revolutionary action of government institutions in order to realize the desired Islamic state; The study of the general offices of the center of Fars. Research project of the Deputy of Knowledge and Research of Fajr Fars Corps, Shiraz, 2019. (In Persian).
§ Danai Fard. H. and Abbasi. T. 2008. Administrative reforms in Iran: an analysis of government miniaturization. Bimonthly scientific-research journal of Daneshvar Behavior, Shahid University, June 2008, 15:29, 102-121. (In Persian).
§ .Endeki. D.N. and Minja. D. 2021. Role of new public management practices in service delivery in the public sector: case of the state department of public works - Kenya. International Academic Journal of Arts and Humanities, 1(2), 188-209.
§ Fakhraei. M., Ahmadi. K., Ahmadi. A. and Zandi. F. 2019. Factors creating revolutionary management in the organization from the point of view of the Supreme Leader (Mod. Zelah Al-Ali). The Scientific-Research Quarterly of the Islamic Revolution Research Journal, 9:31, summer 2019, 21-46. (In Persian).
§ Farjad. H.R., Daneshfard. K., Mazaheri. M.M., and Shirvani. A. 2015. Relationship of New Public Management (NPM) and Citizens Public Participation on Public Policy in Iran. European Online Journal of Natural and Social Sciences, 4(1 (s)), 247.
§ Fatemi. M., and Saremi. H. 2015. Islamic management-Punlshment and reward management practice in speech and manner of imam ali, SCI-int, 2611-2616.
§ Ghahramani. M. and Osmanzadeh. B. 2019. The relationship between Iranian Islamic management and human resources development with the mediating role of meritocracy and accountability: a case study of public hospitals and medical centers in West Azarbaijan province. Healthcare Management Quarterly, 10:3, 2019. (In Persian).
§ Ghorbani-zadeh. V., Bisheh. M. and Jahanbin. F. 2020. Competencies of level agents of the Islamic State of Iran with the approach of modern Islamic civilization. Scientific research quarterly of national defense strategic management studies, 4:15, autumn 2020, 137-166. (In Persian).
§ Hughues. O. E. 2003. Public Management and Administration: An Introduction. Third Edition, Publicated by PalagraveMacmilan.
§ Jalalvand. M. and Jalalvand. B. 2016. The basics of commanding fire by choice in Imam Khamenei's intellectual system, Andishe Velayat specialized scientific quarterly, 2:4, autumn and winter 2016, 41-63. (In Persian).
§ Keshavarz. M. and Arab Asadi. H. 2020. The pillars of the Islamic state in the intellectual system of the Supreme Leader. The second national Islamic governance conference, November 20th, 2020, Tehran. (In Persian).
§ Khamenei. S. A. 2000. Statements in Friday prayer sermons in Tehran, May12,2000, accessible at: https://www.khamenei.ir.
§ Khamenei. S. A. 2005. Statements in the meeting between the President and members of the government delegation, taken on August 30, 2005, from the website: https://www.khamenei.ir.
§ Khodaparast. Y. and Mousavi Kho. S. Mohammad. 2019. The foundations of the Islamic state in the Islamic-Iranian model of progress from Imam Khamenei's point of view. Transcendental Politics Scientific Research Quarterly, 7: 27, winter 2019, 41-64. (In Persian).
§ Lotfipour. S., Rangriz. H. and Sadeghi. M. 2018. An applied study of management in Islam with the West in the field of management process. Journal of Development and Transformation Management, special issue, 2018, 33-45. (In Persian).
§ Mahjoub. A. 2014. The effect of modern public administration on the perception of organizational justice. Student thesis, Faculty of Management and Accounting, Allameh Tabatabai University. Retrieved from https://www.virascience.com/thesis/789725. (In Persian).
§ Masah. H., Arizi. H., Nouri. A. and Gol-Parvar. M. 2011. Construction and psychometrics of Islamic management scale. Biannual scientific-research journal of Islamic and psychological studies, 5:9, Autumn and winter 2011, 105-130. (In Persian).
§ Mehri. K. 2016. The Islamic State based on the statements of the Supreme Leader: the method of data-based theorizing, two-quarterly scientific journal of political science, 12:2, autumn and winter 2016, serial 24, 31-58. (In Persian).
§ Meshkani Sabzevari. A. 2013. The nature and place of lifestyle in the evolutionary process of the Islamic Revolution from the perspective of the Supreme Leader, Marfat Magazine, No. 185, 65-83. (In Persian).
§ Mirakhori. A., Ahmadi. K., Seyed Naghavi, M. and Salvati. A. 2020. Islamic-Iranian-based value management model in Iran's public sector. Scientific research quarterly of national defense strategic management studies, 4: 15, autumn 2020, 252-288. (In Persian).
§ Mirtorabi. S.S. 2017. Analyzing the ways and dimensions of institution building in the process of building the state after the revolution from the perspective of historical institutionalism. Quarterly Journal of Government Research, 3:9, 1-43. (In Persian).
§ Mirzapour Aramaki. A. 2019. Presenting the Islamic-Iranian state-building model with an emphasis on the experience of Islamic governance. Scientific Research Quarterly of Transcendent Politics, 7:27, winter 20189, 87-108. (In Persian).
§ Moghimi. M. 2015. Principles and Foundations of Management from the Perspective of Islam. Tehran: Rahdan Publications. (In Persian)
§ Mohammadi Mazraei. Kh. and Naderi. M. 2018. The nature and pillars of the Islamic state in Imam Khamenei's view, Scientific Research Quarterly of the Approach to the Islamic Revolution, 12:61,. 61-88. (In Persian).
§ Mohammadzadeh Sultanmoradi. H., Fayzi. T., Gramipour. M. and Yadollahi. M. 2019. Explanation and pathology of the current model of public administration in Iran. Public Administration Quarterly, Vol. 11, No 1, 1-26. (In Persian).
§ Najafgholizadeh. M. 2018. The impact of managerial changes on the effectiveness of organizations, National Conference of New and Creative Thoughts in Management, Accounting, Legal and Social Studies, 1st term, 2018. (In Persian).
§ Najafi Sayyar. R. and Niko nahad. A. 2020. Desirable governance indicators of the level of the Islamic revolution, with the statement of the second step, scientific quarterly of interdisciplinary studies of strategic knowledge, 10:41, winter 2020, 173-200. (In Persian).
§ Naghi-Poorfar. V.A. and Jaafarpoor. M. 2011. Factors affecting the formulation of the Islamic-Iranian model of progress in the field of organizational studies, Basij Strategic Studies Quarterly, 14: 53, winter 2011. 23-49. (In Persian).
§ Noori. A. .2018. The nature of the Islamic state in the political thought of Aya Khameneullah. Islamic Government Quarterly, 23: 4, winter 2018, serial 90, 135-164. (In Persian).
§ Rahmani. M.A. 2017. The role and position of the army forces in the realization of the Islamic state based on the intellectual system of Imam Khamenei (mod. Zelah Al-Ali). Islamic Insight and Education Quarterly, 14:40, spring 2017, 37-64. (In Persian).
§ Rezaei Menesh. B., Asghari Aghdam. B., Mahjoub. A. and Mohammadi. M. 2015. The impact of modern public administration on the organizational trust of staff of Rasht Municipality. State Management Mission Quarterly, 6:19 &20, autumn and winter 2015, 1-14. (In Persian).
§ Rubakula. G. 2014. The New Public Management and its Challenges in Africa. Public Policy and Administration Research, Vol.4, No.4, 2014.
§ Sadeghi. E. and Movahhedi. S. 2023. The foundations and indicators of the Islamic state from the perspective of Ayatollah Khamenei. Government Research Quarterly, 9:33, spring 2023, 195-222. (In Persian).
§ Salarzehi. H. and Ebrahimpoor. H. 2012. Reviewing the course of evolution in public management paradigms: from the traditional public management paradigm to the good governance paradigm, Public Administration Quarterly, 4:9, Spring 2012, 43-62. (In Persian).
§ Shaddel. A., Taslimi. M.S. and Lessani Fesharaki. M.A. 2022. Prerequisites of Commanding and Forbidding in Organizational Culture Based on the Holy Quran. Public Organizations Management, 10:2, 143-154. (In Persian).
§ Songtao. Xu.2004. China's Public Administration Reform: New Approaches, www.Worldbank.Org.
§ Sulaiman. M., Abdul Sabian. N.A. and Othman. A.K. 2014. The Understanding of Islamic Management Practices among Muslim Managers in Malaysia”.
§ Tavallaei. R. 2007. A model for understanding Islamic management. Police human development bimonthly, 4:11, June and July 2007, 53-71. (In Persian).
§ Turkzadeh. J., Amiri Tayebi. M. and Mohammadi. Gh. 2017. Compilation of Jihadi management model based on the statements of the supreme leader (mod. Zelah al-Ali). Basij Strategic Studies Quarterly, 20:75, summer 2017, 5-30. (In Persian).
§ Turkzadeh. J., Gholami. Gh. and Mazghinijad. S. 2019. Feasibility of establishing Islamic management in government organizations of Fars province. Bi-Quarterly Scientific-Specialist Journal of Islam and Management, 8:15, spring and summer 2019, 27-49. (In Persian).
[1] . Songtao
[2] . Hays & Cerney
[3] . t Test
[4] . Construct Reliability
[5] . Composite Reliability