نقش علمای نقشبندیه در امور اجتماعی قرن نهم هجری با تأکید بر مشی دنیاگرایی در عین دنیاگریزی
الموضوعات : فصلنامه تاریخمیلاد پرنیانی 1 , منیره کاظمی راشد 2 , ولی دین پرست 3 , منیژه صدری 4
1 - مصلی 14 پ 18
2 - دانشگاه آزاد شبستر
3 - دانشگاه تبریز
4 - دانشگاه آزاد شبستر
الکلمات المفتاحية: اجتماع, نقشبندیه, تیموری, دنیاگرایی, میانجیگری,
ملخص المقالة :
نقشبندیه از فرقههای تصوف در دوره تیموری است که رهبران آن تلاش داشتند در امور اجتماعی مداخله کنند. نزدیک شدن اکابر نقشبندیه به هیئت حاکمه این شبهه را در اذهان پیش میآورد که آنان از اصول ساختاری آیین درویشی عدول و به امور دنیایی ورود کرده اند. بنابراین پرسش پیش رو این خواهد بود که آیا علمای نقشبندیه اقدامات خود را منافی دنیاگریزی اهل تصوف می دانسته اند؟ اگر پاسخ مثبت است، ذیل چه توجیه یا تفسیری؟ یافتههای تحقیق به نوع خاصی از اجتهاد تأکید می کند که اصل را بر ایجاد تعادل بین گرایشات دنیوی و اخروی می گذارد. در این سازوکار هر نفسی بنا به ظرفیت و مرتبه وجودی خود دارای سهمی از مادیات و معنویات است. در این میانه خود علمای نقشبندی(به عنوان خواص) این وارستگی را در خود احساس می کردند تا با مادی ترین بخش جامعه ارتباط برقرار کنند و با راهبری آنها در جهت احقاق حقوق مردم بکوشند. تنها از این طریق بود که شرایط آبادانی دنیای بیرون و درون همزمان فراهم می آمد. بنا بر ماهیت موضوع، روش تحقیق در پژوهش حاضر، تاریخی-تحلیلی است.
_||_