مشروطیت و اندرزنامه نویسی در دوگانه تداوم یا انقطاع
الموضوعات : فصلنامه تاریخسودابه دستی ترک 1 , سهیلا ترابی فارسانی 2 , ناصر جدیدی 3
1 - دانشجوی دکتری,گروه تاریخ, واحدنجف آباد, دانشگاه آزاداسلامی ,نجف آباد, ایران
2 - دانشیارگروه تاریخ ,واحدنجف اباد, دانشگاه آزاداسلامی,نجف آباد ,ایران
3 - استادیار گروه تاریخ،واحد نجف آباد .دانشگاه آزاد اسلامی ، نجف آباد، ایران
الکلمات المفتاحية: قاجار, مشروطیت, اندرزنامه,
ملخص المقالة :
از آنجایی که اندرزنامه نویسی سنتی باستانی در ایران است و عمدتاً بر چگونگی حفظ یا کسب قدرت تاکید دارد. بررسی این موضوع در دوره مشروطیت که عمدتاً مسئله اصلی کاهش قدرت پادشاه است اهمیت خاص می یابد. هدف این مقاله بررسی اندرزنامه نویسی در دوران مشروطیت است و پرسش اصلی این است که به رغم گرایش به محدود ساختن قدرت شاه، آیا محورهای اساسی اندرزنامه نویسی تغییر یافته است؟ در این نوشتار به بررسی دو رساله می پردازیم که در زمره اندرزنامه های دوران مشروطه قرار میگیرد: یکی رساله قانون مظفری اثر ملکالمورخین و دیگری رساله ای در تعریف تشکیل ملت متمدن اثر حسین بن محمود موسوی مورد تحلیل قرار میگیرد و عناصر آنها با محورهای اندرزنامه های دوره باستان در ایران مقایسه میشود. دستاورد این پژوهش حاکی از آن است که هدف اصلی اندرزنامه های دوران مشروطه یافتن راه حلهایی نهایی و عملی است برای برونرفت از شرایطی که آن را اسفناک ارزیابی میکنند. بینش این اندرزنامه ها نیز حاکی از نوعی دوگانگی مرحله گذار از حکومت سلطنت مطلق به حکومت سلطنت مشروطه است. در این دوگانگی هم عناصر اندرزنامه های باستانی و هم گرایش های اعتقادی به شاه و سلطنت یافت می شود. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر منابع اندرزنامه نویسی تنظیم و تدوین گردیده است.
_||_