نگرش عرفانی و فلسفی امام خمینی(ره) و مولوی در سیری تاریخی
الموضوعات : فصلنامه تاریخمریم پیامی 1 , فرج الله براتی 2 , مریم بختیار 3
1 - گروه عرفان اسلامی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
2 - گروه فلسفه و کلام اسلامی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
3 - گروه عرفان اسلامی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران .
الکلمات المفتاحية: عرفان, مولوی, عقل, فلسفه, امام خمینی(ره),
ملخص المقالة :
خاستگاه فلسفه عقل و خاستگاه عرفان عشق میباشد و همواره در طول تاریخ مورد بحث صاحبنظران بوده که اصالت با کدام است. در این مقاله نگرش فلسفی و عرفانی امام خمینی(ره) و مولانا و نیز سیر تاریخی این دو مقوله مورد بررسی و بحث واقع شده است، در خصوص اختلاف نظر تاریخی از منظر این دو بزرگوار به این نتیجه رسیدیم که از دیدگاه ایشان هر دو مقوله اصیل و بنیادی هستند و علوم برخاسته از هر دوی این مقولات برای سعادت بشر ضروری میباشند. امام علاوه براینکه فقیه و مجتهدی آشنا به احکام اسلام بودند، فیلسوفی آشنا با تمامی مبانی فلسفه بوده و عارفی به غایت مقصود و مطلوب عرفا رسیده بودهاند و مولانا نیز عارفی بزرگ بوده که با فلسفه بیگانه نبوده و در اشعارشان از حامیان عقل و آنهم عقل کلی بودهاند؛ آنچنان که میفرماید:عقل جزوی عقل را گمراه کرد کام دنیا مرد را بیکام کردمولوی عقل دنیوی را عقل جزئی و عقل عالم دیگر را عقل کلی میداند و جهان عقول را جهان پس از این جهان میداند. امام و مولانا هر دو وحدت وجودی هستند و وحدت شخصیهی وجود را قبول دارند و بر این عقیدهاند که وجود ی واحد و بینهایت که همان وجود حقتعالی است و تمام هستی و عوالم وجود، تجلی آن وجود واحد هستند؛ تمامی مراتب عالم را فرا گرفته است و قائل به اصالت وجود هستند.
_||_