Effects of violation of social health with cognitive warfare and its criminalization in Iran
Subject Areas : PsychologyJamal Beigi 1 , fatemeh ahadi 2 , seyed reza ehsanpoor 3 , mehdi omani 4
1 - Associate Professor, Department of Criminal Law and Criminology, Law Research Center, Maragheh Branch, Islamic Azad University, Maragheh, Iran
2 - Assistant Professor, Department of Criminal Law and Criminology, Maragheh Branch, Islamic Azad University, Maragheh, Iran
3 - Assistant Professor, Department of Criminal Law and Criminology, Faculty of Humanities, Shahid University, Tehran, Iran
4 - Researcher, Department of Criminal Law and Criminology, Law Research Center, Maragheh Branch, Islamic Azad University, Maragheh, Iran
Keywords: social health, cognitive warfare, mind control, psychological inductions, repeated Article 500,
Abstract :
One of the important components of establishing order and security and guaranteeing the rights of its people is the existence of social health. one of the important duties of governments is to establish social health and they have established laws to maintain it. But in spite of that, at some times, people have tried to violate the social health by abusing the weak thinking and discernment of people, using the tools of cognitive warfare and with psychological inductions, and as a result, they have inflamed the atmosphere of the society and caused insecurity and chaos in the society. They become society. Therefore, the purpose of this research is to investigate the violation of social health through the tools of cognitive warfare, which Iran's legislative policy will also be investigated. The research method in this research is descriptive and analytical, and data collection is also in the form of questionnaires. The method of conducting the research was qualitative and the findings of the research indicate that cognitive warfare is a new tool for violating social health and criminals in this way lead the society towards disorder and chaos and create insecurity in the society. It should be noted that the legislator of the Islamic Republic of Iran in 2019, by repeatedly adding Article 500 to the Islamic Penal Code, has adopted a new approach to deal with cognitive warfare and in this way has been able to take a right step to establish order and maintain the social health of citizens.
_||_
جلوه های نقض سلامت اجتماعی با جنگ شناختی و جرم انگاری آن در ایران
چکیده
یکی از مهمترین مولفه های برقراری نظم و امنیت در هر جامعه و در نتیجه تضمین حقوق افراد آن، وجود سلامت اجتماعی است. به همین خاطر یکی از مهمترین وظایف دولت ها برقراری سلامت اجتماعی بوده و قوانینی را برای حفظ آن وضع نموده اند. ولی با وجود آن، در برخی اوقات افرادی با سوء استفاده از ضعف قوه تفکر و تشخیص افراد، با استفاده از ابزارهای جنگ شناختی و با القائات روانی سعی در نقض سلامت اجتماعی داشته و در نتیجه فضای جامعه را ملتهب و باعث ایجاد ناامنی و آشوب در جامعه می شوند. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی نقض سلامت اجتماعی به واسطه ابزارهای جنگ شناختی بوده که سیاست تقنینی ایران نیز در قبال آن بررسی خواهد شد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات نیز به صورت فیش برداری می باشد. نحوه انجام پژوهش کیفی بوده و یافته های تحقیق حاکی از این مطلب است که جنگ شناختی به عنوان ابزاری نو برای نقض سلامت اجتماعی بوده و بزهکاران از این طریق جامعه را به سمت و سوی بی نظمی و آشوب کشانده و باعث ایجاد نا امنی در جامعه می شوند که مقنن جمهوری اسلامی ایران در سال 1399 با الحاق ماده 500 مکرر به قانون مجازات اسلامی، رویکرد نوینی را برای مقابله با جنگ شناختی اتخاذ کرده و از این طریق توانسته است گامی درست برای برقراری نظم و حفظ سلامت اجتماعی شهروندان بردارد.
واژگان کلیدی: القائات روانی، سلامت اجتماعی، جنگ شناختی، کنترل ذهن، ، ماده 500 مکرر
1-بیان مساله
به دنبال شکست پی در پی و مداوم برنامه های دولتمردان آمریکایی و متحدان آنها برای دست یابی دوباره به ایران اسلامی، آنها برنامه های جدیدی را برای فروپاشی ایران اسلامی در پیش گرفته اند. یکی از این برنامه ها که در اتاق جنگ ناتو طراحی شده است، متلاشی کردن ایران از درون بوده و به همین خاطر است که با آگاهی از ضعف قوه تشخیص و قوه تفکر برخی از افراد سیاست جنگ شناختی را در پیش گرفته اند.
جنگ شناختی شکلی غیر متعارف از انواع چند گانه جنگ ها بوده که در آن با استفاده از ابزارها و مولفه های سایبری و فضای مجازی و با سوء استفاده از تعصبات ذهنی و تحریفات اندیشه و همین طور با اعمال تاثیرات منفی بر تصمیم گیری های افراد (Claverie & Cluzel, 2022) و با به دست آوردن قلوب و اذهان آنها، مانع تصمیم گیری های درست توسط آنها شده و قوه تمییز آنها را از بین می برند. (Reczkowski & Liz, 2022) این جنگ در حقیقت یکی از مهمترین و اصلی ترین عامل بی نظمی و آشوب در جامعه بوده و به واسطه کنترل ذهن افراد و تسلط بر ان محقق می شود. کنترل ذهن نوعی عملیات روانی بوده (عمانی و همکاران، 1401) که به ازدحام افکار مزاحم و در نتیجه ایجاد توهم منجر می شود. (Je Cho & et al, 2011) این توهمات باعث برانگیخته شدن احساسات، عواطف و افکار شده (Gloor & et al, 1982) و در نتیجه موجب اختلال در عملکرد مغز می شود. (Pugh, 2018) با اختلال در عملکرد مغز است که حق تصمیم گیری از فرد سلب می شود (Bighch, 1995) این عملیات که منجر به تفکر اجباری یا همان بردگی ذهنی می شود (عمانی و همکاران، 1401) نقض سلامت اجتماعی را سبب می شود. سلامت اجتماعی همان امکان داشتن قوه تمییز و تشخیص افراد می باشد که می توانند با تشخیص درست آماج حملات، مانع رسیدن دشمن به اهدافشان شوند.
با توجه به اینکه در سال 1401 جنگ شناختی توسط برخی گروه ها و فرقه ها در خارج از مرزهای ایران اسلامی طراحی و به داخل ایران هدایت شد، از همین رو چون در این پژوهش به بررسی این نوع از جنگ و نقض سلامت اجتماعی به واسطه آن پرداخته و جرم انگاری آن در ایران را بررسی خواهیم کرد به همین دلیل پژوهش حاضر دارای اهمیت و ضرورت می باشد. در همین راستا این پژوهش در صدد پاسخ به این سوال اصلی است که جنگ شناختی چه نوع جنگی است و چگونه می تواند باعث نقض سلامت اجتماعی شود و در این راستا جرم انگاری آن در ایران بررسی خواهد شد. لذا در این پژوهش تلاش بر این است که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای چگونگی آن مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. در این راستا اولا به مفهوم شناسی جنگ شناختی و سلامت اجتماعی پرداخته و سپس رابطه آنها و چگونگی نقض آن بررسی و در نهایت جرم انگاری آن در ایران مورد مداقه قرار خواهد گرفت.
2-پیشینه تحقیق
موضوع پژوهش حاضر به طور مستقل و جامع در منابع پژوهشی موردبحث قرار نگرفته ولیکن در خصوص مسائل فرعی آن پژوهشهایی انجامگرفته و در قالب مقالههای علمی به رشته تحریر درآمده است. از جمله؛
رابرت رچکوفسکی1 و آندری لیس2 (2022)، در مقاله خود تحت عنوان «چیستی جنگ شناختی و چگونگی تاب آوری دولت»3 بیشتر در ارتباط با مفهوم شناسی جنگ شناختی سخن گفته و فضای مجازی را از مهمترین ابزار آن بیان کرده اند، با این حال در ارتباط با آسیب های آن سخنی به میان نیاورده اند.
برنارد کلاوری4 و فرانسوا دو کلوزل5 (2022)، در مقاله خود تحت عنوان «جنگ شناختی ظهور مفهوم شناخت در میدان جنگ»6 جنگ شناختی را قدرتمند تر از جنگ سخت و نظامی معرفی کرده و می گویند که آماج این نوع از جنگ ها بیشتر افراد عادی و شهروندان معمولی دولت ها می باشند که با تسخیر قلوب و اذهان آنها می توانند به اهداف خود رسیده و سرزمینی را تسخیر کنند.
حسن محجوب عشرت آبادی و سعید شکوری مغانی (1401)، در مقاله خود تحت عنوان «جنگ شناختی مدرن: از شناخت در رزم تا عرصه جنگ شناختی» می گویند که دولت ها با برنامه ریزی های بلند مدت درباره ذهن و مغز افراد، برای تحقق جنگ شناختی در دو حوزه فردی و اجتماعی آماده می شوند که در صورت موفقیت آینده ای خطرناک را در پیش روی خواهیم داشت.
مهدی عمانی و جمال بیگی و بابک پور قهرمانی (1401)، در مقاله خود تحت عنوان «تفکر اجباری ناشی از فناوری هارپ؛ از تحریم فقهی تا لزوم جرم انگاری قانونی» جنگ شناختی را به عنوان جنگ اراده ها معرفی کرده و نتیجه ان را تفکر اجباری دانسته اند، همچنین آنها می گویند در عصر جدید که موسوم به عصر تکنولوژی می باشد، جنگ سرد جای خود را به جنگ اراده ها داده است.
با بررسی سوابق پزوهشی مشخص می شود که در تمامی نوشتارها و پژوهش های پیشین نویسندگان بیشتر در رابطه با مفهوم شناسی، عوامل و باید ها و نباید های گرایش به جنگ شناختی پرداخته اند ولی در هیچ کدام از آن ها از آسیب های این نوع از جنگ و سیاست دولت ها سخنی به میان نیاورده اند. از این لحاظ پزوهش حاضر با توجه به اینکه به آسیب های جنگ شناختی و سیایت تقنینی دولت ایران می پردازد می توان گفت که دارای نوآوری بوده و از اهمیت فراوانی برخوردار است.
3-مفاهیم نظری
در این قسمت از پژوهش و قبل از ورود به بحث نقض آسیب های اجتماعی و بررسی سیاست تقنینی ایران در قبال آن، آشنایی اجمالی با متغیرهای وابسته پژوهش به جهت آشناسازی مخاطبان و درک بهتر آن ضروری به نظر می رسد.
1-3. جنگ شناختی
جنگ شناختی یا به تعبیر دیگر هک شناختی نوع پیشرفته تری از جنگ بوده که در عصر انقلاب سایبری، همه گیری اینترنت و فضای سایبری به اوج خود رسیده است. (ترابی، 1400) در این نوع از جنگ شهروندان عادی مخاطبین اصلی جنگ بوده (یاری، 1400) و مهاجمان با هدف قرار دادن قوه شناخت افراد عادی و تاثیر گذاری در نگرش ها، باورها و عقاید آنها، به اهداف کوتاه موت یا بلند مدت خود دست می یابند. (گرجی ازندریانی و حاجی عبدالباقی، 1400) این جنگ منجر به تحمیل زیان های گسترده و عمیقی به اقتصاد کشور شده و همین طور امنیت ملی کشور را به مخاطره می اندازد. (حسن پور و حسینی، 1399) به دلیل شدت حملات و گستردگی خسارات آن است که آمادگی در برابر آماج چنین حملاتی از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است.
2-3. سلامت اجتماعی
سلامت اجتماعی، همان مولفه برقراری نظم و امنیت در جامعه بوده (امیدی و همکاران، 1396) و چون از مهمترین معیارهای رفاه اجتماعی تلقی می شود (شربتیان و ایمنی، 1397) با هر تغییری جزئی و منطبق شدن با هر شرایط نامطلوبی می تواند در خطر افتاده (یزدان پناه و نیک ورز، 1394) و انتقال ارزش ها و تغییر زمینه های فکری و تربیتی را (یحیی زاده و رمضانی، 1392) با توجه به گستردگی آثار و تبعات آن سبب شود (حسن پور و همکاران، 1400) که در نهایت بی نظمی و آشوب در سراسر جامعه حاکم خواهد شد.
4-ویژگی ها و خصوصیات جنگ شناختی
ویژگی ها و خصوصیات ماهیت هر چیزی نشان از ذات و اهمیت آن داشته و با توجه به اینکه عدم شناخت این خصوصیات در حقیقت به عدم شناخت ماهیت خواهد انجامید به همین دلیل ضروری است تا در ابتدا خصوصیات ماهیت شیء مورد نظر بررسی گردد. به همین دلیل در این قسمت از پژوهش به بررسی خصوصیات جنگ شناختی خواهیم پرداخت.
1-4. قابلیت بالای تحریک و تاثیر گذاری
یکی از مهمترین ویژگی ها و خصوصیات جنگ های شناختی، تاثیر گذاری بالا و تحریک به اقدامات جنون آمیز می باشد. با توجه به این که هدف اصلی بزهکار در این نوع از جنگ از کار انداختن مغز و قوه شناخت و تمییز افراد، در اختیار گرفتن قلوب و اذهان او می باشد، به همین دلیل مهاجمان به راحتی می توانند با دروغ های واهی و عملیات کذب اراده و تفکر افراد را در دست گرفته و قوه تشخیص او را از کار بیاندازند، و بدیهی است زمانی که قوه تشخیص افراد از کار افتاد انها دست به اقدامات مجرمانه و جنون آمیزی خواهند زد.
2-4. گستردگی آماج حملات و هدف قرار دادن کودکان و نوجوانان
از ضروریات اجتناب ناپذیر عصر جدید که موسوم به عصر ارتباطات و فناوری ها می باشد در اختیار داشتن و در ارتباط بودن با فضای مجازی می باشد به طوری که به خاطر عواملی مانند بروز سویه های کرونا این فضا در اختیار کودکان و نوجوانان نیز قرار گرفت. با توجه به اینکه قوه تمییز و تشخیص کودکان و نوجوانان کامل نبوده و به زودی تحت تاثیر عقاید و افکار غلط قرار می گیرند و چون این قشر از افراد بیشتر از بزرگسالان با فضای مجازی در ارتباط هستند به همین دلیل بیشتر و سریعتر مورد هجمه و آماج حملات جنگ های شناختی در فضای مجازی قرار می گیرند.
5- مولفه ها و ابزارهای جنگ شناختی
در این قسمت از پژوهش به بررسی مولفه ها و ابزارهای جنگ شناختی برای آشنایی بهتر با این نوع از جنگ ها می پردازیم.
1-5. فضای مجازی
شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها، به عنوان اصلی ترین ابزار در جنگ شناختی بوده و به دلیل حجم بالای آنها و از طرفی چون در این فضا امکان استفاده از زور و اجبار صریح وجود ندارد تبدیل به گزینه ای مناسب برای جنگ های شناختی شده است. (ترابی، 1400) به همین دلیل و با توجه به حجم گسترده حملات، دامنه تهدیدات نیز گسترده بوده و کنترل ان نیز به مراتب سخت تر از حملات جنگ های سرد می باشد. بزهکاران به وسیله فضای مجازی با ایجاد ابهام آگاهی های افراد را تغییر داده و توانایی تفکر عمیق را از انها می گیرد و در نتیجه آنها به جای اینکه در کنار دولت و نظام باشند در مقابل دولت قرار می گیرند.
2-5. ماهواره و تلویزیون های بیگانه
امروزه ماهواره ها و تلویزیون های بیگانه با طرح ادعاهای واهی، کذب و همین طور تبلیغات انحرافی سعی دارند تا تصاویر ذهنی مورد نظر خود را در جامعه شکل داده و افکار عمومی جهانیان را به سمت مورد نظر خود هدایت و مدیریت کنند. (باصری و حاجبانی، 1389) این رسانه ها به عنوان ابزاری برای جنگ شناختی در اختیار بیگانگان بوده و آنها با استفاده از شیوه های کنترل ذهن و القایات روانی باعث ایجاد ناامیدی در اقشار مختلف مردم شده و وحدت ملی را تخریب می کنند. آنها با تصویر سازی و شبهه افکنی الگوهای رفتاری ناهنجار را به جای هنجار نشان داده و با از بین بردن اعتقادات و میهن دوستی، عموم مردم را نسبت به اتفاقاتی که می افتد منفعل و در مقابل انها را به مقابله با حرکت های اجتماعی وادار می کند.
6- جلوه های نقض سلامت اجتماعی با جنگ شناختی
سلامت اجتماعی دارای ابعاد مختلفی مانند بعد روانی، بعد جسمی، بعد سیباسی و بعد اقتصادی می باشد که بعد روانی رابطه مستقیمی با امنیت در کشور دارد. به همین خاطر در این قسمت از پژوهش به چگونگی نقض سلامت اجتماعی از بعد روانی با مولفه های جنگ شناختی می پردازیم.
1-6. تسلط ذهنی یا جسمی
به مجموعه توانایی هایی که شامل تصورات، ادراک، تفکر و نحوه تشخیص درست از غلط می باشد را شناخت می گویند. این شناخت حاصل فعالیت های ذهن می باشد. (Claverie, 2022) هدف از جنگ شناختی، تسلط بر ذهن و اراده ها بوده و با تسلط بر ذهن او، قابلیت تفکر و اندیشه را گرفته و او را وادار به انجام عملی می کند. (یاری، 1400) این روش هر چند زمان بر بوده ولی کارسازتر از جنگ نظامی می باشد. دشمن با این کار ذهن و اراده افراد ملت را برده خود کرده و به هر سویی که می خواهد می کشاند و این همان تفکر اجباری یا بردگی ذهنی می باشد (عمانی و همکاران، 1401) و به واسطه آن ایجاد توهم می کنند (عمانی، 1401) با این روش شخص مورد نظر از درون متلاشی شده و این کار باعث می شود که توانایی مقاومت در برابر اهداف مهاجم را نداشته و نتواند تدابیری برای بازدارندگی یا انحراف اتخاذ کند.
2-6. طرح ادعاهای واهی، کذب و نشر آن
یکی از ابزارهای جنگ شناختی، استفاده از دروغ و ادعاهای واهی است. (Ornix & Swielande, 2022) البته استفاده از دروغ و ادعاهای واهی زمانی موثر خواهد بود که دشمن در ابتدا توانسته باشد بر ذهن افراد تسلط پیدا کند. در این مرحله است که با دروغ گویی ها، افراد ملت را تحریک و تشویق به برگزاری اجتماعات بر علیه حکومت کرده و باعث ایجاد اغتشاش و بی نظمی در جامعه می شود. به عنوان مثال در اغتشاشات 1401 در ایران، دشمن با طرح ادعاهای کشته سازی دختران جوان و نوجوان باعث تحریک مردم شده، به طوری که برخی از افرادی که قوه تمییز خود را از دست داده بودند با اغتشاشگران همراه شده و امنیت جامعه را خدشه دار کردند.
3-6. تشویق و تحریک کردن
بعد از تسلط ذهنی و جسمی و همین طور طرح ادعاهای واهی، کذب و نشر آن، نوبت به تحریک و تشویق مردم می رسد. دشمن در جنگ شناختی از طریق ایجاد شک و تردید نسبت به حکومت، براندازی فرایند های دموکراتیک، برانگیختن اغتشاشات مدنی، یا تحریک جنبش های جدایی طلبانه (امین آبادی، 1401) با تشویق و تحریک کردن به شورش و تجمعات باعث بی نظمی و آشوب در جامعه شده و سلامت اجتماعی جامعه را از بین می برد. در واقع هدف اصلی دشمن تحریک و تشویق مردم به تداوم و گسترش اغتشاش و مدیریت افکار عمومی داخلی و در نهایت تسلط بر ایران اسلامی می باشد.
7- جرم انگاری رفتارهای ناقض سلامت اجتماعی
قانون گذار ایران در سال 1399 در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ماده 500 مکرر را به قانون مجازات اسلامی الحاق کرد. این اقدام رویکرد نوینی برای مقابله با جنگ شناختی بوده و از این طریق دولت جمهوری اسلامی ایران توانسته است اقدامی شایسته و گامی رو به جلو برای برقراری نظم و حفظ سلامت اجتماعی شهروندان بردارد که در این قسمت از پژوهش به بررسی ارکان آن می پردازیم.
1-7. رکن قانونی
نص قانونی، پیش بینی عمل ممنوعه در قانون بوده و یکی از اصول حاکم بر حقوق جزا اصل قانونی بودن جرم و مجازات می باشد، بر طبق این اصل هیچ عملی جرم نیست مگر اینکه در قانون برای آن مجازاتی پیش بینی شده باشد. بنابراین اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها یعنی حکومت قانون برای تضمین احترام به آزادی های فردی و رعایت مصلحت اجتماعی، با عنایت به تعاریف مذکور عنصر قانونی جرم نقض سلامت اجتماعی یا جنگ شناختی ماده (500) مکرر قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات و مجازات های بازدارنده مصوب 15/11/1399 می باشد.
در رابطه با این قانون، ابهامات و ایراداتی وجود دارد که لازم است قانونگذار نسبت به رفع و بازبینی آنها اقدام کند. در این ماده قانونی تصریح به عمل «در قالب فرقه، گروه، جمعیت یا مانند آن» شده است که به نظر می رسد دارای اراد بوده باشد. با این عبارت اگر دو نفر اقدامات موضوع این ماده را انجام دهد مشمول این قانون نخواهد بود. از سوی دیگر در این ماده قانونی وسیله عمل را «شیوه های کنترل ذهن و القائات روانی در فضای واقعی یا مجازی» بیان ولی از توضیح آنها خودداری کرده است و در جایی هم به آن اشاره نشده است، و این به نوعی ایجاد ابهام می کند و این ابهام به نوعی به نفع بزهکار می باشد چون طبق قاعده «تدرء الحدود بالشبهات» حدود به واسطه شبهات دفع می گردد.
2-7. رکن مادی
رکن مادی یا همان پیکره جرم، فعل یا عملی خارجی است که تجلی نیت مجرمانه و یا تقصیر جزایی بوده و عبارت از تظاهر خارجی فعل و انفعال ذهنی مرتکب می باشد و به اصطلاح دیگر به تبلور عمل ممنوعه در قانون در عالم ماده، عنصر مادی گفته می شود. (باشتینی، 1400) با توجه به اینکه عنصر مادی جرمی از سه بخش رفتار فیزیکی، شرایط و اوضاع و احوال و نتیجه تشکیل می گردد، بنابراین اجزای تشکیل دهنده رکن مادی جرم موضوع ماده 500 مکرر قانون مجازات اسلامی به شرح ذیل تبیین می گردد:
1-2-7. رفتار فیزیکی
نخستین جزء در رکن مادی، رفتار فیزیکی یا همان رفتار مجرمانه است. این رفتار به دو صورت «فعل» و «ترک فعل» تحقق می یابد. «فعل» به معنای انجام کاری است که قانون گذار انجام آن را منع کرده است و جرایمی که به صورت عمل مثبت یا فعل انجام می گیرند جرایم ناشی از فعل نامیده می شوند. (شمس ناتری و همکاران، 1398) در مقابل «عمل مثبت»، «ترک فعل» وجود دارد، در این رابطه می توان گفت که زمانی که قانونگذار دستوری را صادر و تمام مردم را به انجام آن دستور مکلف می کند حال اگر کسی از انجام این دستور خودداری کند مرتکب جرم از نوع «ترک فعل» شده است. بنابراین با عنایت به بند (1) و (2) و تبصره های موصوف در ماده 500 مکرر قانون مجازات اسلامی، رفتار مجرمانه در جرم فوق به صورت مثبت یا همان فعل بوده و این به آن معنی است که جرم مذکور با ترک فعل تحقق پیدا نمی کند.
2-2-7. شرایط و اوضاع و احوال
شرایط و اوضاع و احوال رکن دیگر عنصر مادی جرم است. همانطوری که اشاره شد، عنصر مادی جرمی متشکل از سه رکن رفتار فیزیکی، شرایط و اوضاع و احوال و نیز نتیجه می باشد. شرایط و اوضاع و احوال به معنای شرایطی است که قانون گذار وجود یا عدم آنها را برای تحقق جرم لازم می داند (باشتینی، 1400) بنابراین در جرم جنگ شناختی، انسان بودن قربانی، سالم بودن وی از حیث روانی و نیز مسلمان بودن از او از شروط تحقق جرم جنگ شناختی موضوع ماده 500 مکرر قانون مجازات اسلامی می باشد.
3-2-7. نتیجه
در حقوق کیفری نسبت به نیازمندی تحقق یک جرم به نتیجه مجرمانه دو دسته از جرایم از یکدیگر منفک شده اند. یکی از آنها جرایم مطلق و دیگری جرایم مقید می باشد. جرم مقید آن است که علاوه بر رفتار مجرمانه نیازمند تحقق نتیجه ای باشد که از عدم تحقق آن نتیجه، عدم تحقق آن جرم حاصل آید. در مقابل جرم مطلق است که برای تحقق آن نیازمند حصول هیچ نتیجه ای نبوده و صرف انجام عمل مجرمانه قابل پیگیری و پیگرد می باشد. (ذاکر حسین، 1400) بنابراین بر اساس این تعاریف اعمال بند (1) ماده مذکور مقید به تحقق نتیجه می باشند، چرا که در همین بند، قانونگذار به صراحت حصول نتیجه را خواستار شده و بیان نموده است: «هر اقدامی که موجب تسلط روانی یا جسمی بر دیگری شود به نحوی که فرد مورد بهره کشی و سوءاستفاده جنسی، جسمی یا مالی واقع شود و یا در اثر آسیب رسانی به قدرت تصمیم گیری فرد و تشویق وی به ارتکاب جرائمی از قبیل اعمال منافی عفت، مصرف مشروبات الکلی، مواد مخدر و یا مواد روان گردان، خودآزاری یا دیگرزنی، فرد مرتکب این اقدامات گردد». اما اعمال مذکور در بند (2) ماده موصوف با توجه به تصریح قانون گذار مطلق بوده و احراز آن نیازمند نتیجه خاصی نیست. بنابراین هر گونه فعالیت تبلیغی آموزشی یا انحرافی که مغایر یا مخل شرع مقدس اسلام بوده و از طرقی مانند طرح ادعاهای واهی و کذب در حوزه های دینی و مذهبی از قبیل ادعای الوهیت، نبوت یا امامت و یا ارتباط با پیامبران یا ائمه اطهار (علیهم السلام)، صورت بگیرد، صرف تحقق عمل، قابلیت پیگرد قانونی داشته و مرتکبان آن مورد تعقیب کیفری قرار می گیرند.
3-7. رکن معنوی
رکن معنوی جرم از مباحث مطرح در حقوق کیفری بوده و به معنای آن می باشد که اگر کسی قصد ارتکاب جرمی را داشته باشد، زمانی فعل او جرم محسوب شده و قابلیت پیگرد کیفری را خواهد داشت که با علم، اراده و اختیار صادر شده باشد. به عبارت دیگر برای احراز مجرمانه بودن عملی، بایستی میان عمل و شخص مرتکب رابطه ای روانی یا ارادی موجود بوده باشد. (چوپان زاده و فرناق، 1401) عنصر معنوی جرم همان اراده و عمد در ارتکاب فعل یا ترک فعل بوده که از سوء نیت عام و سوء نیت خاص تشکیل می شود که در ادامه به شرح آنها می پردازیم:
1-3-7. سوء نیت عام
سوء نیت عام عبارت است از قصد عمل مجرمانه (ضیائی فر، 1400) بر این اساس، زمانی که جرمی مطلق باشد جهت تحقق عنصر روانی یا معنوی آن، سوء نیت عام کافی به نظر می رسد. بنابراین با توجه به اینکه بند (2) ماده 500 مکرر قانون مجازات اسلامی بیانگر مطلق بودن جرمی می باشد، به همین منظور جهت تحقق عنصر معنوی، سوء نیت عام یا همان قصد انجام عمل کافی بوده و نیازی به سوء نیت خاص نمی باشد. به بیانی دیگر، طبق بند (2) ماده مذکور، چنانچه شخصی به فعالیت آموزشی یا انحرافی مغایر یا مخل به شرع مقدس اسلام از طریق ادعاهای واهی و کذب در حوزه های دینی و مذهبی اقدام و مقام الوهیت، نبوت یا امامت را به خود منتسب کند و یا مدعی ارتباط با پیامبران یا ائمه اطهار علیه السلام باشد، صرف نظر از بروز نتیجه، چون جرمی مطلق می باشد، بدون نیاز به سوء نیت خاص، با صرف وجود سوء نیت عام مجرم محسوب شده و مورد تعقیب کیفری و پیگرد قانونی قرار و چنانچه رفتار وی مشمول حد نباشد، به حبس و جزای نقدی درجه پنج یا یکی از این دو مجازات و محرومیت از حقوق اجتماعی درجه پنج محکوم می گردد. مجازات سردستگی فرقه یا گروه مزبور مطابق ماده (۱۳۰) قانون مجازات اسلامی مصوب 1/2/1392 تعیین می شود.
2-3-7. سوء نیت خاص
سوء نیت خاص عبارت از قصد عمل مجرمانه به منظور دستیابی به هدفی خاص می باشد. (ضیائی فر، 1400) بنابراین طبق بند (1) ماده 500 مکرر قانون مجازات اسلامی، چنانچه شخصی با اقدامات خود موجب تسلط روانی یا جسمی بر دیگری شده به نحوی که فرد مذکور مورد بهره کشی و سوء استفاده جنسی، جسمی یا مالی قرار بگیرد و یا در اثر آسیب رسانی به قدرت تصمیم گیری فرد و تشویق وی به ارتکاب جرائمی از قبیل اعمال منافی عفت، مصرف مشروبات الکلی، مواد مخدر و یا مواد روان گردان، موجب خود آزاری یا دیگر زنی شود، چنانچه رفتار وی مشمول حد نباشد، به حبس و جزای نقدی درجه پنج یا یکی از این دو مجازات و محرومیت از حقوق اجتماعی درجه پنج محکوم می گردد. مجازات سردستگی فرقه یا گروه مزبور مطابق ماده (۱۳۰) قانون مجازات اسلامی مصوب 1/2/1392 تعیین می شود. بنابراین در این بند از ماده مذکور، برای تحت تعقیب قرار گرفتن فرد بزهکار، نیاز به احراز سوء نیت خاص یعنی احراز قصد عمل مجرمانه به منظور دستیابی به یکی از اهداف مذکور در ماده 500 مکرر می باشد و تا زمانی که سوء نیت خاص احراز نشود جرم موضوع بند (1) این ماده تحقق پیدا نمی کند.
8- نتیجه گیری
سلامت اجتماعی ریشه در آسایش داشته و نیازمند تحقق آسایش و آرامش در چند رکن اجتماعی، اقتصادی و روانی می باشد. با تامین آرامش در هر سه رکن است که می توان امنیت شهروندان را در داخل و خارج از کشور تامین کرد. همان طوری که اشاره شد یکی از ارکان و ابعاد سلامت اجتماعی بعد روانی آن بوده که در حقیقت از مهمترین ابعاد آن می باشد که سایر ارکان نیز تحت تاثیر این بعد قابل تغییر هستند. به عبارت دیگر رکن روانی تاثیرگذارترین بعد سلامت اجتماعی بوده و دشمن سعی در نقض و از کار انداختن آن به واسطه تسلط ذهنی و جسمی، طرح ادعاهای واهی، کذب و نشر آن در فضای مجازی، واقعی، رسانه های بیگانه و در نهایت تحریک و تشویق افراد بر آمده تا بدین طریق با از بین بردن قوه تمییز، تفکر و شناخت افراد، کشور را از درون احاطه و امنیت آن را از بین ببرند. یکی از مهمترین وظیفه دولت برقراری و تامین امنیت شهروندان با جرم انگاری کردن و وضع قوانینی پیشگیرانه می باشد. به همین دلیل، قانون گذار ایران در راستای برقراری امنیت در جامعه، در سال 1399 با الحاق ماده 500 مکرر به قانون مجازات اسلامی رویکرد نوینی را برای مقابله با نقض سلامت اجتماعی برداشته است.
منابع
امیدی، مصطفی و حقیقتیان، منصور و هاشمیانفر، سید علی. (1396). سلامت اجتماعی و کارکردهای آن در جوامع شهری. مطالعات جامعه شناختی شهری. 7(24)، 155 – 187.
امین آبادی، سید محمد. (1401). مقابله با جنگ شناختی آگاهی و تاب آوری. روزنامه کیهان. 23039
باشتینی، غلامرضا. (1400). بررسی تطبیقی جرم سرقت در حقوق کیفری ایران و آلمان. ماهنامه دادرسی. 25(146)، 38 – 49.
باصری، احمد و حاجیانی، ابراهیم. (1389). کارکرد رسانه های ماهواره ای در تصویر سازی ذهنی مردم. فصلنامه روانشناسی نظامی. 1(4)، 81 – 91.
ترابی، قاسم. (1400). نگاه دیگران، مقابله با جنگ شناختی، آگاهی و تاب آوری. نشریه دیده بان امنیت ملی. (6)114، 113 – 118.
چوپانزاده، پوریا و فرناق، حمید. (1401). ممنوعیت قانونی فعالیت تبلیغی بهائیان در ایران. نشریه بهائی شناسی. 4(21)، 138 – 171.
حسن پور، حسین و حسینی، کیارش. (1399). اندازه گیری تاثیر جنگ شناختی بر بازار ارز با استفاده از شاخص رفتار توده ای. فصلنامه اقتصاد دفاع. 5(17)، 73 – 104.
حسن پور، طالب و حسینی، معصومه و قبادپور، هدی و شریفی، مسلم. (1400). نشانگرهای ارتقای سلامت اجتماعی. نشریه فرهنگ و ارتقای سلامت فرهنگستان علوم پزشکی. 5(1)، 83 – 87.
ذاکر حسین، محمد هادی. (1400). گرسنگی دادن غیر نظامیان به مثابه جنایت جنگی. مجله پژوهش های حقوق جزا و جرم شناسی. 9(18)، 227 – 252.
شربتیان، محمد حسن و ایمنی، نفیسه. (1397). تحلیل جامعه شناختی سلامت اجتماعی جوانان و عوامل موثر بر آن. فصلنامه جامعه شناسی کاربردی. 29(1)، 167 – 188.
شمس ناتری، محمد ابراهیم و یاری، سعیده و فتحی، گلشن. (1398). ترک فعل به مثابه شرط تحقق جنایت عمدی با رجوع به ماده 295 قانون مجازات اسلامی. دو فصلنامه مطالعات حقوق بشر اسلامی. 8(16)، 9 – 17.
ضیافی فر، سعید. (1400). بررسی فقهی شاخص های بغی و براندازی. فصلنامه علوم سیاسی. 24(95)، 24 – 47.
عمانی، مهدی. (1401). حکومت جهانی آمریکا با فناوری هارپ؛ مقابله با جنایات بین المللی با راهبرد جهاد تبیین. فصلنامه حقوق جزای بین الملل. 1(3)، 25 – 34.
عمانی، مهدی و بیگی، جمال و پور قهرمانی، بابک. (1401). تفکر اجباری ناشی از فناوری هارپ؛ از تحریم فقهی تا لزوم جرم انگاری قانونی. فقه جزای تطبیقی. 2(4)، 11 – 20.
عمانی، مهدی و بیگی، جمال و پور قهرمانی، بابک. (1401). جرم انگاری فعالیت های مجرمانه ناشی از فناوری هارپ در سنجه قواعد فقهیه. فصلنامه علمی فقه و حقوق نوین. 2(8)، 55 – 70.
عمانی، مهدی و بیگی، جمال و پورقهرمانی، بابک. (1401). جهاد تبیین راهبردی پیشگیرانه در قبال تفکر اجباری ناشی از فناوری هارپ. فصلنامه رهیافت های نوین در مدیریت جهادی و حکمرانی اسلامی. (2)1، 26 – 42.
گرجی ازندریانی، مهدی و حاجی عبدالباقی، مریم. (1400). ابعاد و شیوه های نفوذ راهبردی دشمن در سامانه نگرشی نظام دینی از منظر آموزه های قرآنی و روایی. نشریه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی. 2502)، 515 – 540.
محجوب عشرت آبادی، حسن و شکوری مغانی، سعید. (1401). جنگ شناختی مدرن: از شناخت در رزم تا عرصه جنگ شناختی. مطالعات منابع انسانی. 12 (2)، 156 - 180
یاری، مریم. (1400). جنگ شناختی و چالش هویت ها. ماهنامه مطالعات هویتی. 6(67)، 18 – 23.
یحیی زاده، حسین و رمضانی، محمود. (1392). سلامت اجتماعی و عوامل اجتماعی موثر بر آن. فصلنامه برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی. 5(16)، 7 – 28.
یزدان پناه، لیلا و نیک ورز، طیبه. (1394). رابطه عوامل اجتماعی با سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان. فصلنامه جامعه شناسی کاربردی. 26(3)، 99 – 116.
Amin Abadi, Seyyed Mohammad. (2022). Dealing with the cognitive war of awareness and resilience. Keyhan newspaper. 23039
Baseri, Ahmad and Hajiani, Ibrahim. (2010). The function of satellite media in people's mental image. Military Psychology Quarterly. 1(4), 81-91.
Bashtini, Gholamreza. (2021). A comparative study of the crime of theft in the criminal laws of Iran and Germany. Monthly proceedings. 25(146), 38-49.
Bighch, N. (1996). Angels don’t play this Haarps advances in tesla technology. Earth pulse Press, Vol. 2, pp. 13 – 16
Choupanzadeh, Pouria and Farnaq, Hamid. (2021). Legal ban on the preaching activity of Baha'is in Iran. Bahá'í Journal. 4(21), 138-171.
Claverie, Bernard. (2022). What Is Cognition? And How to make it one of the Ways of the War? Science and Technology Organization. Vol 4. 1 - 17
Claverie, Bernard. Du Cluzel, Francois. (2022). Cognitive Warfare: The Advent of the Concept of Cognitics in the Field of Warfare. Science and Technology Organization. Vol 1. 1 - 8
Gloor P, Olivier A, Quesney LF, Andermann F, Horowitz S. (1982). The role of the limbic system in experiential phenomena of temporal lobe epilepsy. Ann Neurol. Vol 12. 29-44
Gurji Azandriani, Mehdi and Haji Abdulbaghi, Maryam. (2020). The dimensions and methods of the strategic influence of the enemy in the attitude system of the religious system from the perspective of Quranic and narrative teachings. Journal of Epistemological Studies in Islamic University. 2502), 515-540.
Hasanpour, Hossein and Hosseini, Kiaresh. (2019). Measuring the impact of cognitive warfare on the currency market using mass behavior index. Defense Economics Quarterly. 5(17), 73-104.
Hassanpour, Taleb and Hosseini, Masoumeh and Qabadpour, Hoda and Sharifi, Muslim. (2020). Indicators of social health promotion. Journal of Culture and Health Promotion of Academy of Medical Sciences. 5(1), 83-87.
Je Cho, Yang, Keun Song, Sook, Hyun Jang, Sang, Woo Chang, Jin, In Lee, Byung, Heo, and Kyoung. (2011). Simple Partial Status of Forced Thinking Originated in the Mesial Temporal Region: Intracranial Foramen Ovale Electrode Recording and Ictal PET. Journal of Epilepsy Research. 1(2), 76 – 80
Mahjoub Ishratabadi, Hassan and Shakuri Mughani, Saeed. (2021). Modern cognitive warfare: from knowledge in combat to the field of cognitive warfare. Human resource studies. 12 (2), 156 – 180
Omani, Mehdi and Beigi, Jamal and Pour Garhamani, Babak. (2021). Forced thinking caused by Harp technology; From jurisprudential sanctions to the necessity of legal criminalization. Comparative penal jurisprudence. 2(4), 11-20.
Omani, Mehdi and Beigi, Jamal and Pour Garhamani, Babak. (2021). Criminalization of criminal activities caused by Harp technology in the measure of jurisprudence. Scientific Quarterly Journal of Modern Jurisprudence and Law. 2(8), 55-70.
Omani, Mehdi and Beigi, Jamal and Pourkohermani, Babak. (2021). Jihad, a preventive strategic explanation for compulsive thinking caused by Harp technology. The Quarterly Journal of New Approaches in Jihadist Management and Islamic Governance. (2) 1, 26-42.
Omani, Mehdi. (2021). America's global government with Harp technology; Dealing with international crimes with the strategy of explanation jihad. International Criminal Law Quarterly. 1(3), 25-34.
Omidi, Mustafa, and Hagigatian, Mansour, and Hashemianfar, Seyyed Ali. (2016). Social health and its functions in urban societies. Urban sociological studies. 7(24), 155-187.
Orinx, Kimberly. De Swielande, Tanguy Struye. (2022). China and Cognitive Warfare: Why Is the West Losing. Science and Technology Organization. 1(8), 1 - 7
Pugh, Joye Jeffries. (2018). the knowledge of Good and Evil. Sacred word published. Vol. 2. pp. 1 – 326
Reczkowski, Robert. Lis, Andrzej. (2022). Cognitive Warfare: what is our actual knowledge and how to build state resilience. Bezpieczenstwo security. Vol 3. 51 – 61
Shams Natri, Mohammad Ebrahim and Yari, Saeeda and Fathi, Golshan. (2018). Refusal of an act as a condition for the realization of an intentional crime with reference to Article 295 of the Islamic Penal Code. Two Quarterly Journals of Islamic Human Rights Studies. 8(16), 9-17.
Sharbatian, Mohammad Hassan and Imeni, Nafise. (2017). Sociological analysis of youth social health and factors affecting it. Applied Sociology Quarterly. 29(1), 167-188.
Turabi, Qasim. (2021). Other people's view, coping with cognitive war, awareness and resilience. National Security Watch magazine. (6) 114, 113-118.
Yahiizadeh, Hossein and Ramezani, Mahmoud. (2012). Social health and social factors affecting it. Welfare and Social Development Planning Quarterly. 5(16), 7-28.
Yari, Maryam. (2020). Cognitive war and the challenge of identities. Identity Studies Monthly. 6(67), 18-23.
Yazdanpanah, Leila and Nik Varez, Tayyabe. (2014). The relationship between social factors and the social health of students of Shahid Bahonar University, Kerman. Applied Sociology Quarterly. 26(3), 99-116.
Zakir Hossein, Mohammad Hadi. (2020). Starving civilians as a war crime. Criminal law and criminology research journal. 9(18), 227-252.
Ziafifar, Saeed. (2020). Jurisprudential review of subversion and subversion indicators. Political Science Quarterly. 24(95), 24-47.
Effects of violation of social health with cognitive warfare and its criminalization in Iran
Abstract
One of the most important components of establishing order and security in any society and thus guaranteeing the rights of its people is the existence of social health. Therefore, one of the most important duties of governments is to establish social health and they have established laws to maintain it. But in spite of that, at some times, people have tried to violate the social health by abusing the weak thinking and discernment of people, using the tools of cognitive warfare and with psychological inductions, and as a result, they have inflamed the atmosphere of the society and caused insecurity and chaos in the society. They become society. Therefore, the purpose of this research is to investigate the violation of social health through the tools of cognitive warfare, which Iran's legislative policy will also be investigated. The research method in this research is descriptive and analytical, and data collection is also in the form of questionnaires. The method of conducting the research was qualitative and the findings of the research indicate that cognitive warfare is a new tool for violating social health and criminals in this way lead the society towards disorder and chaos and create insecurity in the society. It should be noted that the legislator of the Islamic Republic of Iran in 2019, by repeatedly adding Article 500 to the Islamic Penal Code, has adopted a new approach to deal with cognitive warfare and in this way has been able to take a right step to establish order and maintain the social health of citizens.
Key words: cognitive warfare, social health, mind control, psychological inductions, repeated Article 500
[1] Robert Reczkowski
[2] Andrzej Lis
[3] Cognitive Warfare: what is our actual knowledge and how to build state resilience?
[4] Bernard Claverie
[5] Francois Du Cluzel
[6] Cognitive Warfare The Advent of the Concept of Cognitics in the Field of Warfare