Relationship between Family Communication Patterns and Financial literacy
Subject Areas : Journal of Educational PsychologyJavad Rezaei 1 , Ali Reza Mehrazeen 2 , Abolghassem Massihabadee 3
1 - Department of Accounting, Neyshabur Branch, Islamic Azad University, Neyshabur, Iran
2 - Department of Accounting, Islamic Azad University, Neyshabour Branch, Neyshabour, Iran.
3 - Department of Accounting, Neyshabur Branch, Islamic Azad University, Neyshabur, Iran
Keywords: Family Communication Patterns, Dialogue, Financial Literacy, Personality and Conformity,
Abstract :
The present study has studied the effect of family communication patterns on financial literacy which has been applied in terms of purpose-based segmentation and descriptive-correlational research method. The statistical population of this study consisted of three students of Ferdowsi University of Mashhad in the summer of 1989 who were undergoing undergraduate and higher education. Sample size was determined based on Morgan table of at least 260 people. The questionnaires were distributed to 280 statistical population by simple cluster random sampling method. Analyzes were included. The validity of the research instrument was assessed by face validity, content and confirmatory factor analysis and its reliability was calculated through Cronbach's alpha. The research tools included the Family Communication Pattern Questionnaire (RFCP); based on the subject's family communication perception, derived from the Ritchie and Fitzpatrick model (1994) and the financial literacy questionnaire used by Yaghoubinejad et al. (2011) based on the Brad model (2008). Has been. Structural equation modeling and Smart PLS software were used for inferential statistics.The results of the data analysis indicated a significant relationship between family communication patterns and financial literacy with a T coefficient of 0.615 with direct correlation and relatively strong intensity.
آزادی، رضا؛ زنجیردر، محمد؛ و فرشیدپور، ابراهیم. (1391). سواد مالی و عوامل مؤثر بر آن و ارتباط آن با برنامهریزی بازنشستگی. اولین همایش تحقیقات و استراتژیهای جدید در زمینه مدیریت و حسابداری، تنکابن، مازندران، ایران.
ایرانیزاده، جلال. (1391). بررسی روشهای ابراز وجود در درمان کمرویی میان دانشآموزان پسر پایه دوم دبیرستانهای شهرستانهای یزد. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.
پیغامی، عادل؛ و مرادی، امین. (1395). مقدمهای بر سواد مالی. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
جعفری ندوشن، علیاکبر. (1390). در ضرورت نهضت سواد مالی، مجله بورس، 97، 24-27.
جوکار، بهرام؛ و رحیمی، مهدی. (1394). بررسی تأثیر الگوهای ارتباطی خانواده بر شادی در گروهی از دانشآموزان دختر و پسر دبیرستان شهر شیراز. چاپ دوم، تهران: انتشارات میر.
حافظنیا، محمدرضا. (1391). مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تهران: انتشارات سمت.
خاکی، غلامرضا. (1382). روش تحقیق در مدیریت. دانشگاه آزاد اسلامی، 13، 389-402.
خواجویی، علی. (1396). بررسی رابطه بین سواد مالی و رفاه مالی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمان. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان.
دیانتیدیلمی، زهرا؛ و حنیفهزاده، محمد. (1394). بررسی سطح سواد مالی خانوادههای تهرانی و عوامل مرتبط با آن. فصلنامه علمی- پژوهشی دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، 26(8)، 139-115.
سبزی، ندا. (1391). بررسی الگوی علی ابعاد شخصیت، هوش اجتماعی، خودکارآمدی عاطفی و مهارتهای ارتباطی. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز.
شهیدی، شهریار؛ و صریحی، نفیسه. (1385). رابطه روشهای فرزندپروری با توانایی ابراز وجود و بررسی تأثیر برنامه آموزشی ابراز وجود در دانشآموزان. روانشناسی معاصر، 3(1)، 14-23.
طغیانی، مهدی؛ و مرادی باصیری، امین. (1395). تحلیل انتقادی الگوی متعارف آموزش عمومی سواد مالی از منظر اقتصادی اسلامی. فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات اقتصاد اسلامی، 8(2)، 227-260.
کیانوش، مهسا؛ جلیلی، محمد؛ احمدی، موسی؛ و حسینآبادی ساده، داود. (1393). میزان درک و شناخت دانشجویان از دانش تأمین مالی شخصی (تحلیل رفتار دانشجویان نسبت به دانش تأمین مالی شخصی). فصلنامه علمی- پژوهشی دانش سرمایهگذاری، 3(12)، 41-53.
گرشاسبی، هلیا؛ خدایی ولهزاقرد، محمد؛ و غلامقاسمی، بیژن. (1394). دانش مالی و مشارکت در بازارهای سرمایه. کنفرانس سالانه مدیریت و اقتصاد کسب و کار.
مرادی، جواد؛ و ایزدی، منصوره. (1394). بررسی تأثیر سواد مالی سرمایهگذاران بر تصمیم سرمایهگذاری در اوراق بهادار. فصلنامه علمی- پژوهشی دانش سرمایهگذاری، 4(13)، 127-149.
معینالدین، محمود. (1390). ارزیابی و ارائه الگوی مناسب جهت سنجش سواد مالی دانشجویان ایرانی. رساله دکتری، دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات تهران.
نوری، پیمان؛ جلیلی، محمد؛ احمدی، موسی؛ و افتخاری پارسا، احمد. (1395). تأثیر آموزشهای مالی در محیط کار بر مدیریت مالی شخصی و عملکرد شغلی (کارکنان ورودی سال 1391). پژوهشهای جدید در مدیریت و حسابداری، 2(3)، 195-205.
هراتیان، هادی. (1394). مشاوره مالی هوشمند شخصی با استفاده از نقشه ذهنی مالی. کنفرانس بینالمللی اقتصاد مدیریت و علوم اجتماعی.
یعقوبنژاد، احمد؛ نیکومرام، هاشم؛ و معینالدین، محمود. (1390). ارائه الگوی جهت سنجش سواد مالی دانشجویان ایرانی با استفاده از روش دلفی فازی. مجله مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، 8، 1-46.
یوسفی، زهرا. (1390). اندازهگیری سواد مالی سرمایهگذاران حقیقی بورس اوراق بهادار ایران و ارتباط سواد مالی با تنوع و تصمیمات سرمایهگذاری آنها. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد.
Arnett, J. J. (2000). Emerging adulthood: A theory of development from the late teens through the twenties. American Psychologist, 55, 469-480.
Al-Tamimi, H., & Bin Kalli, A. (2009). Financial literacy and investment decisions of UAE investors. The Journal of Risk Finance, 5, 500-516.
Alberti, R. E., & Emmons, M. L. (1982). Your Perfect Right. Human Sciences Press.
Antonides, G., de Groot, M., & van Raaij, F. W. (2011). Mental budgeting and the management of household finance. Journal of Economic Psychology, 32, 546-555.
ANZ. (2008). ANZ Survey of Adult Financial Literacy in Australia. Australia and New Zealand Banking Group Limited (ANZ).
Atkinson, A., McKay, S., Kempson, E., & Collard, S. (2006). Levels of financial capability in the UK: Results of a baseline survey. Personal Finance Research Centre, University of Bristol.
Baumeister, R. F., & Twenge, J. M. (2004). Personality and social behavior. International Encyclopedia of the Social & Behavioral Sciences, 11276-11281.
Bay, C., Catasus, B., & Johed, G. (2014). Situating financial literacy. Critical Perspectives on Accounting, 25(1), 36-45.
Bayer, P. J., Bernheim, B. D., & Scholz, J. K. (2008). The effects of financial education in the workplace: Evidence from a survey of employers. Working Paper.
Beal, D. J., & Delpachitra, S. B. (2003). Financial literacy among Australian university students. Economic Papers, 22(1), 65-78.
Bernheim, B. D., Garrett, D. M., & Maki, D. M. (2001). Education and saving: The long-term effects of high school financial curriculum mandates. Journal of Public Economics, 80(3), 435-465.
Bird, S. (2008). Financial literacy among university students: An Australian case study. University of Wollongong, Available at: http://ro.uow.edu.au/theses/112.
Bodvarsson, O. B., & Walder, R. L. (2004). Do parental cash transfers weaken performance in college? Economics of Education Review, 23(5), 483-495.
Bowen, C. F. (2002). Financial knowledge of teens and their parents. Financial Counseling and Planning, 13(2), 93-102.
Burger, J. M., & Cooper, H. M. (1979). The desirability of control. Motivation and Emotion, 3, 381-393.
Canary, D., & Lakey, S. G. (2010). Strategic conflict: Research-based principles for managing interpersonal conflicts. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates.
Cale, E. M. (2006). A quantitative review of the relations between the Big 5 higher order personality dimensions and antisocial behavior. Journal of Research in Personality, 40(3), 250-284.
Gathergood, J. (2012). Self-control, financial literacy, and consumer overindebtedness. Journal of Economic Psychology, 33(3), 590-602.
Hanson, T. A., & Olson, P. M. (2018). Financial literacy and family communication patterns. Journal of Behavioral and Experimental Finance, https://doi.org/10.1016
فصلنامه مهارت های روانشناسي تربيتي
دانشگاه آزاد اسلامي واحد تنكابن
سال یازدهم، شماره دوم، تابستان 1399، پیاپی 42
صص 21-1
رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی
جواد رضایی1، علیرضا مهرآذین 2*، ابوالقاسم مسیح آبادی 3
1) دانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
2) گروه حسابداری، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
3) گروه حسابداری، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
*نویسنده مسئول: mehrazeen@gmail.com
تاريخ دريافت مقاله 20/04/99 تاريخ پذيرش مقاله 30/06/99
چکیده
تحقیق حاضر، اثر الگوهای ارتباطی خانواده را بر سواد مالی مطالعه کرده است که از نظر تقسیمبندی بر مبنای هدف، کاربردی و از نظر روش انجام تحقیق توصیفی- همبستگی بودهاست. جامعه آماري تحقيق، شامل دانشجویان دانشکدههای مختلف دانشگاه فردوسی مشهد در تابستان 1398 بوده که در مقطع کارشناسی و بالاتر در حال تحصیل بودهند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان حداقل 260 نفر تعیین شد که پرسشنامهها به تعداد 280 نسخه در جامعهآماری توزیع شدند که پس از حذف موارد ناقص و مخدوش، تعداد 265 نسخه در تجزیه و تحلیل شرکت داده شدند. روایی ابزار تحقیق به شیوه روایی صوری، محتوایی و تحلیل عاملی تاییدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرارگرفت. ابزار تحقیق، شامل پرسشنامه الگوی ارتباطی خانواده(RFCP)؛ مبتنی بر ادراک ارتباطات خانواده آزمودنی، برگرفته از مدل ریچی و فیتزپاتریک(1994) و پرسشنامه سواد مالی مورد استفاده یعقوبنژاد و همکاران(1390) بر اساس مدل برد(2008)، بوده. در بخش آمار استنباطی از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار Smart PLS استفادهشد. نتایج تحلیل اطلاعات، معناداری رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی را با ضریب آماره T معادل 615/0 با ارتباطی مستقیم و شدت نسبتا قوی، معنادار حکایت کردهاست.
کلید واژگان : الگوهای ارتباطی خانواده، گفت و شنود، سواد مالی، ویژگیهای شخصیتی و همنوایی.
مقدمه
امروزه، درک مفاهیم و مهارتهای مرتبط با سواد مالی به سبب اینکه مصرفکننده را برای بقاء در جامعه مدرن و مقاومت در برابر تنوع و پیچیدگی محصولات و خدمات مالی موجود، توانا میسازد، ضرروی شدهاست. میتوان چنین بیانکرد که داشتن مهارتهای مالی در دههاخیر، مهمتر نیز، شدهاست؛ زیرا با وجود بازارهای مالی پیچیده و رقابت شدید واحدهای اقتصادی برای بدستآوردن سهم بازار بیشتر، تأمین اعتبار آسانترشده و سهولت امکان دسترسی به وامهای مختلف و سایر طرق پرداخت، منجر به افزایش پرداخت برای مصرف و رشد سریع سطح بدهی افراد و خانوادهها شدهاست. لذا، داشتن سواد مالی یک مبنای ضروری برای پیشگیری و حل مسائل مالی است و به نوبه خود برای داشتن زندگی موفقیتآمیز، سالم و شاد حیاتی است (برد1،2008).
خانواده، یکی از مهمترین نهادهای جامعه و شکلدهنده شخصیت آدمی است. مطلوبیت، رضایت خشنودی، کیفیت و کارکرد بهینه خانواده، عوامل بسیار تاثیرگذاری در شکوفایی، رشد و پیشرفت اعضای خانواده است. به نظر میرسد، تأثیر متقابل این عوامل در موفقیت و پایداری ازدواج نقش به سزایی دارد. اگرچه خانواده، کارکردهای مختلفی دارد. اما، کارکرد اصلی آن برآوردن نیازهای فردی اعضای خانواده است؛ این مسأله یکی از تعیین کنندههای عملکرد سالم نهاد خانواده به شمار میرود. خانواده نظامی اجتماعی و طبیعی است که ویژگیهای خاص خود را دارد. در چنین نظامی، افراد با علایق و دلبستگیهای عاطفی نیرومند، دیرپا و متقابل به یکدیگر پیوستهاند. این دلبستگیها اگرچه شاید، شدت و حدودشان در طی زمان کاسته شود، اما در سراسر زندگی خانوادگی پاینده خواهندبود (گلدنبرگ2 و گلدنبرگ،1980؛ ترجمه حسین شاهی و نقشبندی،1382). وقتی الگوهای خانواده برای رسیدن به اهداف سودمند باشد، خانواده از نظر کارکردی، کارآمد خواهدبود. اما، وقتی این الگوها سودمند نباشد و تعاملها همراه با استرس و رفتارهای بیمارگونه صورت گیرد، خانواده چهرهای ناکارآمد مییابد (کیتنر، میلر و رایان3،1996). نتایج تحقیقات نشان میدهد که کارکرد مطلوب خانواده با ویژگیهای فردی زوجها مانند؛ ارتباط موثر، شباهت بازخوردها، شخصیت و خلق و خوی همسر و حرمت خود همبسته است (ویجینیما، کوماری و پاندا4،2004؛ هانلر و گنچوز5،2005) و در صورت توجه به آنها زمینه رضایت و خرسندی را میتواند فراهمکند.
ریچی و فیتزپاتریک6 (1990) و کوئرنر و فیتزپاتریک7 (2002)، برای الگوهای ارتباطی خانواده8، دو بعد جهتگیری همنوایی9 و جهتگیري گفت و شنود 10 را شناسایی کردند. جهتگیري همنوایی، به هماهنگی بین اعضاي خانواده و اجتناب از تعارضها و مجادلهها اشاره دارد. نحوه تعاملات والدین با فرزندان در چنین خانوادههایی بر همنوایی، اجتناب از تعارضو وابستگی متقابل خانواده به هم تأکید دارد. در چنین خانوادههایی فرزندان از والدین حرف شنوي دارند و اختلافنظر با والدین در الگوي ارتباطی منجر به ایجاد تعارضات جدي در خانواده میگردد؛ درحالی که جهتگیري گفت و شنود، الگوي ارتباطی دیگري است که در آن همه اعضاي خانواده به شرکت آزادانه و راحت در تعامل و بحث و تبادل نظر درباره دامنه وسیعی از موضوعات تشویق میشوند. در چنین خانوادههایی، فرزندان احساس میکنند که توسط والدین درك و پذیرفته میشوند. والدین نیز، بیشتر در مورد عواطف و احساساتشان صحبت میکنند و این امر نیز، فرزندان را در ایجاد ارتباطات وسیعتر با والدین ترغیب میکند. براساس ترکیب این دو بعد، چهار نوع خانواده تعریف میشوند که عبارتند از: خانوادههاي کثرتگرا، حمایتکننده، توافقکننده و بیقید. شرایط اقتصادی کنونی، نگرانیهایی جدی درباره امنیت اقتصادی مردم به خصوص دانشجویانی شاغلی که مهارتها و منابع لازم برای مقابله با مضرات بازار و استفاده از مزایای آن را ندارند، موجب شدهاست. متداول است که مسئولیت دانشجویان در قبال تصمیمات مالی، بیشتر و بیشتر میشود. گمان میرود که تصمیمگیریهای مالی ضعیف، مشکلی باشد که دامان عده کثیری را گرفتهاست؛ از دشواریهای تصمیمگیری مالی، همین بس که عواقب آن در همان لحظه مکنون است و رفته رفته خود را نمودار میسازد. بنابراین، باید گفت که دانشجویان شاغل با مشکلی جدید روبرو هستند؛ هرچه که هرم جمعیتی کشور ناهمگون و به نفع قشر جوان باشد، آینده کشور شاهد بازنشستگیهای یکباره و کلان خواهدبود که اگرچه تصمیمگیری درباره برنامههای مرتبط با آن برعهده خود مردم است؛ اما، عواقب آن دامان جامعه و دولت را نیز، خواهدگرفت. تصمیمات پسانداز و سرمایهگذاری ضعیف نیز، اگرچه کمتر مشهود هستند ولی کارکردهایی بسیار جدی برای امنیت مالی بلندمدت جامعه خواهندداشت. از طرفی، بیمههای بازنشستگی و مستمریها نیز، با جابجایی به سوی برنامههای از نوع مشارکت تعریفشده، مسئولیتهای ناشی از برنامههای بازنشستگی را به خود افراد میسپارند. شواهد نشان میدهند که زیربنای همه این مسائل، مشکلی است که بسترساز همه آنها با هم است؛« بخش زیادی از مردم، سواد مالی پائینی دارند». به نظر میرسد هرچه سطح سواد مالی فرد پائین باشد، به احتمال بیشتری دچار خطاهای تصمیمگیری خواهدشد و به احتمال کمتری نیز، امکان مواجهه با شوکهای اقتصادی را خواهدداشت. لوزاردی و میچل(۲۰۰۷)، اشاره میکند که این تصمیمات چندان هم ساده نیستند و مردم مجبور هستند، دادههای مرتبط با بهره مرکب، توزیع ریسک از طریق تنوع بخشی، تورم و غیره را جمعآوری، پردازش و استفادهکنند؛ بنابراین میتوان گفت که مردم مجبور هستند، دانشی اساسی از اطلاعات مالی و ابزارهای جهت تحلیل آنها در اختیار داشتهباشند تا دچار اشتباهات مالی نشوند(فرگوسن، ۲۰۰۲). درباره نقش سواد مالی بحث هایی قابل توجه مطرح است؛ بحثهایی درباره اینکه گستره مشکلی که واقعاً به آن اشاره دارد تا چه حد است و بهترین شیوه مواجهه با آن چیست؟ این مباحث، به چند دلیل بروز میکنند؛ اول اینکه حفرههای دانش واقعی بر روابط اساسی بین سواد آموزش و رفتار تأکیددارند، به خصوص اینکه محققان از دادههای مناسبی نیز، برخوردار نیستند. دوم اینکه مطالعات اندکی توانستهاند معیارهای مناسبی از سواد مالی را ایجادکنند و بین آموزش مالی، سواد و رفتار مردم ارتباطات علی برقرار سازند. محققان به این نتیجه رسیدهاند که مردم در زمینههای مختلفی از مهارتهای مالی دچار کمبود هستند(هیلگرت، بورلی و هوگارت، ۲۰۰۳)، به طوری که عده کمی میتوانند به سوالات ساده، درباره بهره مرکب و تورم پاسخ صحیح دهند(لوزاردی و میچل، ۲۰۰7). هیلگرتند، هوگارت و بورلی(2004)، علاوه بر این موارد، به این نتیجه نیز، دست یافتندکه افراد با دانش مالی بالاتر به احتمال بییشتری در فعالیتهای مالی وارد خواهندشد. در هرحال، سایر محققان، چنین اعتقاد دارند که در بحثهای مربوط به تصمیمگیری، سواد مالی یک مشکل فرعی است؛ شاید به این خاطر که شواهد مرتبط با برنامههای آموزش مالی درهم آمیخته شدهاند. ارزیابیهای اولیه، به خصوص مطالعات برتایم، گارت و مکی ابرنایم، گارت و مکی(۲۰۰۱) نشان میدهند که برنامههای آموزش مالی موجب افزایش میزان مشارکت افراد در امورمالی مانند، پس انداز میشود. از طرفی، پژوهشهایی نیز، وجود دارندکه وجود اثرات مثبت برنامههای آموزش مالی را زیر سؤال میبرند (دوقلو و سائز، ۲۰۰۴). اما، از آنجا که به نظر میرسد الگوی ارتباطی خانواده و ویژگیهای شخصیتی میتواند نقش موثری در ارتقاء سواد مالی داشتهباشد، انجام تحقیقاتی در این زمینه جهت آشکارکردن اهمیت توجه به این سواد مالی، ضروری به نظر میرسد؛ به خصوص برای دانشجویان که به تازگی وارد بازارکارشده و به نسبت نیروی فعال بازار، به دلیل داشتن دانش نوین و پتانسیل بالقوه، انرژی ارزشمندی برای پویایی و موفقیت دارند . لذا، اين مساله مطرح میشود كه آيا الگوهای ارتباطی خانواده بر سواد مالی دانشجویان، تاثیر معناداری دارد یا خیر.
مبانی نظری پژوهش
مبانی الگوهای ارتباطی خانواده
تعامل در روابط زوجی به معنای دادن و گرفتن میان دو شخص است که شامل الگوهای رفتاری منظم و تکرارشونده میباشد(نولر و فینی11،2012). ارتباط در سیستم خانواده عبارت است از: «فرآیندی که طی آن زن و شوهر به صورت کلامی و غیرکلامی در قالب گوشدادن، مکث، حالت چهره و ژستهای مختلف با یکدیگر به تبادل احساسات و افکار میپردازند(وفایی،1388)».
الگوهای ارتباطی خانواده و تعارضات(فرزندان و والدین)
نوجوانی دوره استقلال، بیان عقاید مخالف و کشمکش با والدین است. دورهای که تعارضات نوجوان با والدین افزایشیافته و گاهی دردسر ساز میشود. به دلیل مشاهده برخوردهای منفی، فوری و حتی شدید در هنگام تعارض، مطالعه این فرآیند به وسیله محققان در اولویت قرار گرفتهاست. در واقع تعارض، ارتباطی است که نشاندهنده منازعه و کشمکش بر سر اهداف ناسازگار بین دو فرد وابسته بههم میباشد(هاکر12 و ویلموت13،1995). مطالعات، نشان دادهاند که مدیریت تعارض به کیفیت روابط بین افراد، رضایت موجود در این روابط و اسنادی که در مورد طرف مقابل بکار برده میشود، وابستهاست(داملاا14 و بوتا15،2000). مطالعات همچنین، نشان میدهند که افراد، تعارضهای گوناگون را به شیوههای یکسانی مدیریت میکنند. محققانی که در مورد سبکهای تعارضی کار کردهاند، نشان دادهاند که بیشتر اوقات، افراد تمایل دارند که در طول زمان، سبکهای خود را تغییرندهند(کانری16 و لیکی17،2006؛ کانری،2010). سبکهای تعارضی همچنین، پیشبینیکننده برخی از رفتارهایی هستند که در تعارضات ظاهر میشوند(کنراد18،1991). بنابراین، به نظر میرسد، سبکهای تعارض به شناخت افراد در محیطی که تعارض رخ میدهد، وابسته است. نوجوان نیز، در محیط خانواده در طول زمان شیوه خاصی را برای ابراز تعارضات خود انتخاب میکند که نحوه تعامل بین اعضای خانواده و الگوهای ارتباطی که بکار میبرند، میتواند بر این شیوههای حل تعارض، اثرگذار باشد. بنابراین، بررسی چگونگی ارتباط بین الگوی ارتباطات خانواده و سبکهای تعارض، میتواند به فهم اینکه چگونه رویکردهای تعارضی در طی روابط نزدیک خانوادگی ساخته میشود، یاری رساند.
مطالعات در هر دو حوزه روانشناسی و ارتباطات ادعا دارند که الگوهای ارتباطی بر اساس رمزگردانی و رمزگشایی پیامهایی که بین افراد خانواده رد و بدل میشود، شکل میگیرند(فیتربرگر19 و ریتچی20،1994) و در نحوه بکارگیری دادهها در تعاملات آینده مورد استفاده قرار میگیرند.
الگوهای ارتباطی خانواده، نخستین بار به وسیله مک لئون21 و چافی22 (1972) معرفی شد. آنها باور داشتند که الگوهای ارتباطی بیشتر از اینکه یک خصیصه شخصی باشد، حاصل تجارب ناشی از تعاملات خانوادگی است. فرم تجدید نظر شده این ابزار(ریچی و فیتزپاتریک،1990) دو بعد گفت و شنود و همنوایی را معرفی می کند. در واقع، جهتگیری همنوایی به شرایط محیطی اشاره دارد که بیانکننده میزان سازگاری و توافق در نگرشها، ارزشها و باورها در بین اعضای خانواده است که علت آن تایید و ثبات قدرت و کنترل والدین میباشد(ریچی،1991). جهتگیری گفت و شنود به گفتگوی آزاد و حمایتی بین اعضای خانواده اشاره دارد، به گونهای که هر فرد تشویق میشود افکار و احساسات خود را به صورت مستقل بیانکند. براساس این دو بعد چهار نوع الگوی ارتباطات خانواده تشکیل میشود: خانوادههای کثرتگرا23، حفظکننده24، توافقکننده25 و به حال خود واگذارنده26. خانوادههای کثرتگرا نمره بالایی در جهتگیری گفت و شنود ولی نمره پایینی در جهتگیری همنوایی کسب میکنند. آنها از بیان باورها به صورت آزاد در یک محیط خانواده حمایت میکنند. برخلاف این خانوادهها، خانوادههای حفظکننده نمره پایینی در جهتگیری گفت و شنود و نمره بالایی در جهتگیری همنوایی دارند که نشاندهنده تاکید بر قدرت والدین و اطاعت از آنها میباشد. خانوادههای توافقکننده، در هر دو جهتگیری نمره بالایی را کسب میکنند. این خانوادهها، فرزندان خود را تشویق میکنند تا احساسات و نظرات خود را بیان کنند، اما تا جایی که با والدین خود مخالفت نکنند. در آخر، خانوادههای به حال خود واگذارنده هستند که در هر دو جهتگیری نمره پایینی را میگیرند. در این خانوادهها، تعامل بین والد- فرزند بسیار محدود است و کودکان این نوع خانوادهها به راحتی تحت تأثیر گروههای بیرون از خانواده قرار میگیرند(کرنر27 و فیتزپاتریک،2002).
ابزار تجدیدنظر شده الگوی ارتباطات خانواده(ریچی،1991)، شیوهای را جهت اندازهگیری طرح وارههای والد- فرزند پیشنهاد میکند که شامل نحوه تفسیر کودکان و نوجوانان از رفتارهای کلامی و غیرکلامی والدینشان میباشد. بدیهی است، هنگامی که نحوه تفسیر متفاوت باشد، رفتارهای فرزندان در مقابل والدین نیز، متفاوت خواهدبود و لذا، بحث سبکهای تعارض به نوع ارتباطات خانواده ربط پیدا میکند.
سواد مالی
مجموعه دانش، درک امور مالی است که شامل بررسی پدیدههای مالی، ماهیت، قوانین و روابط حاکم بر آن میباشد. عدم درک اقتصاد و امور مالی، یک عامل بازدارنده برای مالکیت سهام است؛ از دسترفتن رفاه، ناشی از عدم مشارکت در بازارهای سرمایه، در اثر فقدان سواد مالی بسیار قابل توجه است. واضح است که سرمایهگذاران ناآگاه و فاقد سواد مالی کافی، قادر به استفاده کامل از بازار مالی و انتخاب عاقلانه که منجر به سرمایهگذاری کارآمد خواهدشد، نخواهندبود(ون روژ و لوساردی28،2011).
سواد مالی اولین بار در سال 1997 در ایالات متحده و طی مراسم افتتاحيه ائتلاف عزم براي سواد مالي فردی29 مطرح شد. اين ائتلاف در گزارش خود دربارة مطالعهاي كه براي سنجش ميزان سواد مالي دانشجويان دبيرستان انجام داده بود، سواد مالي را «توانایی یک فرد در استفاده از دانش و مهارت خود براي مديريت اثربخش منابع مالي خود به منظور امنيت مالي در طول عمر»تعريف كرد(جامپ استارت كواليشن30،2007).
موسسه حسابداران رسمی آمریکا، تعریف سواد مالی را به عنوان توانایی ارزیابی و مدیریت موثر امورمالی شخصی به منظور تصمیم گیری عاقلانه در جهت رسیدن به اهداف زندگی و دستیابی به وضعیت مالی خوب تعریف کردهاست(دلائونه31 و همکاران،2012). در ميان محافل دانشگاهي، سواد مالي معاني متعدد يافتهاست و از آن براي ارجاع به دانش دربارة محصولات مالي(براي مثال؛ اوراق سهام در برابر اوراق قرضه، تفاوت ميان اوراق رهني با نرخ ثابت و نرخ شناور، و غيره)، دانش دربارة مفاهيم مالي(تورم، بهرة مركب، تنوع، امتيازهاي اعتباري و غيره)، داشتن مهارتهاي رياضي يا عددي لازم براي تصميمگيري مالي مؤثر و درگيربودن در فعاليتهاي معيني مانند: برنامهريزي مالي استفاده ميشود(هاستينگز، مادريان و اسكيمهورن32،2012).
رموند33 (2010)، با بررسي پژوهش هايي كه از سال 2000 در حوزة سواد مالي انجامشده، بيان داشتهاست كه ميتوان تعاريف مختلفي كه براي سواد مالي ارائهشده را به پنج دسته تقسيم كرد:
دانشي از مفاهيم مالي؛
توانايي مراوده و برقراري ارتباط با مفاهيم مالي؛
مهارت در مديريت امور مالي شخصي؛
مهارت در بكارگيري تصميمهاي مالي مناسب؛
اطمينان در برنامهريزي مؤثر براي نيازهاي مالي آينده(رموند،2010).
هاستون34 (2010)، با بررسي 71 تحقیقی كه در زمينة سواد مالي صورت گرفت، نشان داد که اکثر تحقیقات(72 درصد) تعريفي دربارة سواد مالي ارائه نكردهاند، 15درصد از آنها دربردارنده جستارهايي درباره تعريف اين واژهاند و فقط 13 درصد از اين71 تحقیق، تعريفي رسمي ارائه كردهاند. وي در پژوهش خود تعاريف سواد مالي كه توسط محققان و نهادهاي مختلف ارائهشده را جمعآوري كردهاست، برخي از اين تعاريف، به شرح ذیل بودهاست:
سواد مالي توانايي انجام قضاوتهاي درست و بهكارگيري تصميمهاي مؤثر در زمينه استفاده و مديريت پول است(ای. ان. زد35،2008؛ بیل و دلپاچیترا36،2003).
سواد مالي، دانش پايهاي است كه افراد براي بقا در يك جامعة مدرن به آن نياز دارند(کیم،2001).
سواد مالي به توانايي فردي براي فهم و استفاده از مفاهيم مالي اطلاق ميشود(سرون و کاستنر،2008).
سواد مالي به عنوان فهم اصطلاحات و مفاهيم كليدي مالي تعريف ميشود كه براي زندگي روزمره در جامعة آمريكا مورد نياز است(بون37،2002).
سواد مصرفكننده38 به عنوان دانش مالي خودارزيابيشده يا دانش عيني39 تعريف ميشود(کورچین و زورن،2005).
هونگ، پاركر و يونگ(2009) با بررسي در ساير پژوهشها(علاوه بر 71 مورد بررسيشده توسط هاستون(2010))، تعاريف ديگري از سواد مالي يافتهاند كه در زير فهرست شدهاند. ايشان همانند هاستون(2010)، نشان دادند که در بسياري از تحقیقات، اين واژه اصلاً تعريف نشدهاست.
آشنايي با مفاهيم پاية اقتصادي، دانش دربارة اقتصاد آمريكا و فهم برخي اصطلاحات اقتصادي كليدي(ان. سی. ای. ای،2005).
توانايي ارزيابي ابزارهاي مالي جديد و پيچيده و انجام قضاوتهاي درست40 هم درباره انتخاب ابزارها و همگستره استفاده از آنها(مندل،2007).
دانشي از مفاهيم مالي پايه مانند؛ بهره مركب، تفاوت ميان ارزشهاي اسمي و واقعي و مباني متنوع سازي ريسك(لوساردي،2004).
هاستون(2010)، نشان داد که در 47 درصد از تحقیات انجامشده، دو واژة سواد مالي و دانش مالي به طور مترادف به كار رفتهاند و تفكيكي ميان آنها صورت نگرفته است. از طرفی، در چند سال اخير در برخي از محافل علمي و حرفهاي واژة توانمندي مالي41 جايگزين سواد مالي شدهاست. محققان انگليسي و كانادايي از پيشگامان بكارگيري واژة توانمندي مالي هستند و از آن براي توصيف دانش مالي افراد و اطمينان و انگيزة آنها براي مديريت ماليه فردي42 استفاده ميكنند(آتكينسون، مك كي، كمپسون و كولارد43،2006).
با توجه به تحقیقات صورت گرفته ميتوان گفت كه كماكان اجماعي روي واژههايي مانند؛ سواد مالي، دانش مالي و توانمندي مالي وجود ندارد و محققان بيشتر اين واژهها را مترادف فرض ميكنند و به جاي يكديگر نيز به كار ميبرند؛ اما به طور قطع ميتوان گفت كه در ميان اين سه واژه، سواد مالي كاربرد و عموميت بيشتري دارد و استفاده از آن رايجتر است. با اين حال، اجماع شايان توجهي دربارة تعريف سواد مالي در ميان محققان وجود ندارد. فقدان چنين اجماعي ميتواند تا حدودي منطقي به نظر برسد؛ زيرا اگر سواد مالي را ابزار راهبري فردي در فضاي مالي سازي بدانيم، يعني؛ ابزاري كه افراد توسط آن، امنيت مالي و رفاه مادي خود را در جامعة ماليسازي شده ايجاد و حفظ ميكنند، آنگاه حدود و ابعاد اين ابزار و ويژگيها و ظرافتهاي آن باید متناسب با میزان مالیسازی آن جامعهاي تعيين شود كه فرد در آن زندگي ميكند. از اين روی، نميتوان تعريف جهان شمولي براي سواد مالي ارائه داد و بايد متناسب با سطح بلوغ و پيچيدگي نظامهاي مالي و اقتصادي و اجتماعي هر جامعه، سواد مالي مورد نياز در آن جامعه را تعريف كرد. البته همانطور كه پيشتر نيز اشارهشد، هرچه كاركرد حمايتي دولتي در تأمين رفاه و امنيت مالي افراد پررنگتر باشد، به همان ميزان سطح ماليسازي نيز كمتر و متعاقب آن دامنة سواد مالي و يا اساساً ضرورت نياز به آن نيز كمتر ميشود، برعكس هرچه كاركرد دولت كم رنگتر باشد و به جاي آن كاركرد بازارها پررنگتر و درجة پيچيدگي آنها بيشتر باشد، آنگاه افراد براي زندگي روزمره به سواد مالي بيشتري نياز دارند.
پیشینه پژوهش
نوری و همکاران(1395)، در یک بررسی توصیفی پیمایشی با عنوان تأثیر آموزشهای مالی در محیط کار بر مدیریت مالی شخصی و عملکرد شغلی کارکنان(ورودی سال1391) تلاشکردند تا تأثیر آموزش مدیریت مالی در محیط کار را بر مدیریت مالی شخصی و عملکرد کارکنان بانک مهر اقتصاد استان البرز مورد بررسی قرار دهند. ابزار گردآوری دادههای تحقیق، پرسشنامه بود. یافتهها، حاکی از آن بود آموزش مالی در محیط کار بر مدیریت مالی شخصی و عملکرد کارکنان در محیط کار تأثیر دارد. هراتیان(1394)، در یک بررسی کیفی با عنوان مشاوره مالی هوشمند شخصی با استفاده از نقشه ذهنی مالی تلاش کردهاست تا مدل نقشه ذهنی مالی هوشمند برای مشاوره مالی هوشمند شخصی آماده نماید. ایشان تلاش کردند تا با طراحی نقشه ذهنی مالی هر شخص و مقایسه آن با نقشه ذهنی مالی هوشمند، نقاط ضعف و قوت آن کشف و درنهایت، با استفاده از این اطلاعات، اقدام به مشاوره مالی هوشمند شخصی نموده و به ارائه راهکارها برای مدیریت مالی هوشمند و تصمیمگیری مالی شخصی بپردازد.
شعبانی و جعفریسرشت(1394)، در یک بررسی ادبیاتمحور با عنوان سوادمالی و رفتار سرمایهگذاران تلاش کردند تا جنبههای اهمیت آن را تبیین نمایند. آنها در تبیین این ضرورت، چنین استدلال میکنند که بکاربردن چنین دانشی به منظور تصمیمگیری موثر در سراسر طیف وسیعی از زمینههای مالی، به منظور بهبود رفاه مالی افراد و قادرساختن به منظور مشارکت در زندگی اقتصادی است. فرهنگ ایجاد سواد مالی در ایران در ابتدای راه قرار دارد و به تازگی نهادهایی از جمله سازمان بورس اوراق بهادار اقدام به ایجاد فضایی جهت افزایش سواد مالی برای سرمایهگذاران در این نهاد نمودهاست. گرشاسبی و همکاران(1394)، در مطالعهای با عنوان دانش مالی و مشارکت در بازارهای سرمایه به بررسی رابطه سواد مالی و میزان مشارکت شهروندان در فعالیتهای بازار سرمایه پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد که رابطه معنیداری بین سواد مالی و مشارکت در فعالیتهای بازار سرمایه وجودندارد.
دیانتیدیلمی و حنیفهزاده(1394)، یک بررسی توصیفی پیمایشی با عنوان بررسی سطح سواد مالی خانوادههای تهرانی و عوامل مرتبط با آن را به ورطه آزمون نهادند. این مطالعه، یک بررسی توصیفی پیمایشی از نوع کمی و میدانی و کاربردیبوده که به صورت مقطعی اجرا شد. جامعه آماری آن، خانواده های تهرانی بودند که نمونه 410 عضوی از میان آنها انتخاب شد. نتایج بدستآمده از این تحقیق نشان داد که وضعیت سواد مالی این افراد در حد مطلوبی نبوده و نیازمند به بهرهمندی از راهنمایی متخصصانی با عنوان «مشاوره مالی خانواده» هستند. در ضمن، علاوه بر بررسی وضعیت سواد مالی به عواملی چون؛ سن، جنس، میزان تحصیلات، درآمد، رشتهتحصیلی، انباشت سرمایه و محل سکونت هر یک به عنوان یک فرضیه مستقل پرداخته و روابط بین آنها را بررسی نموده که وجود ارتباط بین آنها و سواد مالی تأیید شدهاست. مرادی و ایزدی(1394)، در یک بررسی توصیفی پیمایشی در قالب رویکرد کمی با عنوان بررسی تأثیر سواد مالی سرمایهگذاران بر تصمیمسرمایهگذاری در اوراق بهادار به شناسایی عواملی موثر بر تصمیمهای سرمایهگذاری و بررسی رابطه سطح سواد مالی سرمایهگذاران و تصمیمهای سرمایهگذاری آنها پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که هر چهار عامل درنظر گرفتهشده شامل؛ ذهنیات فردی، اطلاعات حسابداری، اطلاعات اقتصادی و نیازهای مالی شخصی بر تصمیمگیری سرمایهگذاری در ایران، تأثیر دارند. همچنین، بین سطح سواد مالی و عوامل موثر بر تصمیم سرمایهگذاری، رابطه مثبت معنادار وجود دارد.
هانسون و اولسون44 (2018)، در تحقیقی با عنوان «سواد مالی و الگوهای ارتباطی خانواده» انجام دادند. ایشان در این مطالعه نتیجه گرفتند که سواد مالی بر طیف گستردهای از رفتارهای مالی تأثیر میگذارد. بنابراین، درک روشهای بهبود سواد مالی برای بهبود نتایج مالی در مسائل مالی شخصی، بسیار مهم است. با این حال، تلاش برای افزایش سواد مالی از طریق آموزش، نتایج متفاوتی به همراه داشت که نتیجه گرفتند؛ عوامل اضافی شایستگی اکتشاف، مستعد تأثیر بر سواد مالی بودهاند. آنها در این مطالعه، بنا را بر این مهم گذاشتند که الگوهای ارتباطی خانواده با دانش مالی مرتبط خواهدبود؛ با این نتیجه که به طور خاص هر دانشجوی دانشگاه که از منظر یک خانواده گفتگومحور مورد آزمون بوده، در آزمون دانش مالی بهتر از کسانی که از یک خانواده محورگرا بودهاند، عمل کردهاند. این نتیجه، به صورت انضباطی بر رابطه سواد مالی و مطالعات ارتباطی تأکید داشتهاست. این آزمون، از طریق یک نظرسنجی آنلاین که بر روی نمونههای داوطلب از دانشجویان انجام شد. نتایج نهایی، حاکی از آن بود که گفتگوهای درون خانواده در مورد مسائل مالی، دانش مهمتری را برای خانواده به ارمغان میآورد که محتمل است، منشاء طرح هر برنامهی سواد مالی باشد.
کوزینا و پونیکوار45(2017)، در تحقیقی با عنوان «سواد مالی دانشجویان سال اول دانشگاه؛ نقش آموزش» سواد مالی دانشجویان سال اول دانشگاه لجوبلجانا46 در کشور اسلونی را بررسی کردهاند. آنها 259 دانشجو از دو دانشکده را بررسی کردند و دریافتند دانشجویانی که در دروس خود مباحث اقتصادی را مطالعه میکنند، از نظر آماری در مباحث مالی تورم، نقدینگی و درآمد حقیقی، عملکرد بهتری داشتهاند. همچنین، آنها دریافتند که دانشجویان شاغل، سرمایهگذاریهای پرریسک مانند؛ سرمایهگذاری در طلا و اوراق قرضه را ترجیح میدهند؛ حال آنکه دانشجویان غیرشاغل بیشتر تمایل به پساندازکردن دارند. هیل و آسارتا47 (2015)، در مطالعه خود «رابطه بین جنسیت و عملکرد دانش آموزان در مالی شخصی» را بررسی کردهاند. ایشان با استفاده از گزارشها و آزمونهای FFFL-HS48، سواد مالی 965 دانشآموز را قبل و بعد از دوره آموزشی بررسیکرده و دریافتند که تفاوت معناداری بین سواد مالی دانشآموزان پسر و دختر قبل از دوره آموزشی وجودندارد؛ اما، پس از این دوره، دانشآموزان دختر عملکرد بهتری نسبت به دانشآموزان پسر داشتهاند.
سازمان همکاری اقتصادی و توسعه مرسوم به OECD49 (2014)، مطالعهای را با عنوان پیسا50 2012 با هدف سنجش تواناییهای افراد پانزده ساله و اقدامات موثری را که با این تواناییها میتوانند انجامدهند51، سازماندهی کردهاست. در بخشی از این مطالعه، سازمان به سنجش سواد مالی در افراد پانزده ساله میپردازد. حدود510 هزار دانشآموز پانزده تا شانزدهساله در این مطالعه ارزیابیشدند. این مطالعه، نشان داد که بین توانایی ریاضی و مطالعه دانشآموزان با سواد مالی آنها رابطه مثبت وجوددارد. همچنین، دانشآموزانی که موقعیت اجتماعی- اقتصادی بهتری داشتهاند، عملکرد مناسبتری در مسائل مالی از خود نشان دادهاند. برخلاف مطالعاتی که روی بزرگسالان انجام شدهاست، جنسیت تأثیری در عملکرد اقتصادی در میان دانشآموزان پانزدهساله بررسیشده در این مطالعه نداشتهاست. همچنین، در کشورهای بلژیک، استونی، نیوزلند و اسلونی، میان دانشآموزان با موقعیت اجتماعی- اقتصادی مشابه، آنهایی که حساب بانکی شخصی داشتهاند، نمره سواد مالی بیشتری را کسب کردهاند؛ درحالی که بین نه کشور دیگر اختلاف آنچنانی در این زمینه وجودندارد.
کامرون، کالدروود، کاکس، لیم و یاماکا52 (2013)، در تحقیقی عوامل مرتبط با سواد مالی در بین دانشآموزان دبیرستانی را مطالعهکردند. آنها برای این منظور رابطه بین متغیرهای ویژگیهای شخصیتی و توانایی فرد شامل؛ توانایی در درس ریاضی و زبان انگلیسی، ویژگیهای جمعیتشناسی شامل؛ سن و جنسیت، ثروت خانواده، تجربه مالی و ریسکپذیری را با متغیر سواد مالی دانشآموزان بررسیکردند. ایشان دریافتند که سواد مالی در دانشآموزان کمبضاعت و دانشآموزانی با نمره پایین درس زبان انگلیسی و درس ریاضی کمتر بودهاست و با افزایش سن، سواد مالی با نرخ کاهنده افزایش مییابد و تفاوت معناداری بین نمره سواد مالی دانشآموزان پسر و دختر وجود ندارد. در بین دانشآموزان حاضر در نمونه، آنها که سابقه داشتن حساب بانکی طولانیتری داشتهاند، سواد مالی بیشتری را کسب کردهاند؛ اما سابقه پرداخت قبض موبایل(یک تجربه مالی)، رابطه معناداری با سواد مالی نداشتهاست و درنهایت، ریسکپذیری یا ریسکگریزی دانشآموزان رابطه معناداری با سطح سواد مالی آنها نداشتهاست. ایشان معتقدند که آموزش سواد مالی در دوران دبیرستان، کلید افزایش سواد مالی جمعیت در بلندمدت خواهدبود.
ساچز و همكاران53 (2012)، در قسمت اول مقاله خود تحت عنوان «مخاطره سرمایهگذاری» به بررسی میزان سواد مالی و ارتباط آن با درک مخاطره سرمایهگذاری، در آلمان پرداختند و به این نتیجه رسیدند که سواد مالی در ارتباط با تحلیل و درک مخاطره، با تصمیمگیری سرمایهگذاری رابطه مستقیم دارد و براساس تجزیه و تحلیل رگرسیون، تفاوت بسیار جزئی در ترکیب مدلهای درک مخاطره بین سرمایهگذاران وجود دارد. آنها همچنین، در قسمت دوم مقاله خود، به بررسی تأثیر جنسیت، سن، تجربه سرمایهگذاری بر ارتباط سواد مالی و درک مخاطره سرمایهگذاری، پرداختهاند و به این نتیجه رسیدند که اختلاف معناداری براساس این عوامل در ارتباط با رابطه سواد مالی و درک از مخاطره وجوددارد.
میر و اسپرنگر54 (2012)، در مطالعه خود با عنوان «فقدان سواد مالی؛ تنظیم زمان و مشارکت در برنامههای آموزش مالی»، این سوال را مطرحنمودند که چرا با وجود اینکه بسیاری از سیاستگذاران و اقتصاددانان استدلال میکنند که سواد مالی کلیدی برای موفقیتهای مالی است، بسیاری از افراد با وجود اطلاع از مزایای آن، هنوز از نظر مالی بیسواد باقی ماندهاند؟ نتایج نشان میدهد که دلیل اکثر افراد، نداشتن وقت کافی برای شرکت در برنامههای آموزش سواد مالی بیان شدهاست.
[1] .Bird
[2] .Goldenberg
[3] .Kiethner, Miller & Ryan
[4] .Vijayanthimala, Kumari & Panda
[5] .Hunler & Gencoz
[6] .Ritchie & Fitzpatrick
[7] .Koerner & Fitzpatrick.
[8] .Family Communication Patterns
[9] .Conformity-Orientation
[10] .Conversation-Orientation
[11] .Noller & Feeny
[12] .Hocker
[13] .Wilmot
[14] .Dumlao
[15] .Botta
[16] .Canary
[17] .Lakey
[18] .Conrad
[19] .Fitzpatrick
[20] .Ritchie
[21] .McLeod
[22] .Chaffee
[23] .Ppluralistic
[24] .Pprotective
[25] .Consensual
[26] . Laissez-Ffaire
[27] .Koerner
[28] .VanRooij & Lusardi
[29] .Jump$tart Coalition for Personal Financial Literacy
[30] .Jump$tart Coalition
[31] .Delaune
[32] .Hastings, Madrian & Skimmyhorn
[33] .Remund
[34] .Huston
[35] .ANZ
[36] .Beal & Delpachitra
[37] .Bowen
[38] .Consumer Literacy
[39] .Objective Knowledge
[40] .Make inFormed Judgments
[41] .Financial Capability
[42] .Personal Finances
[43] .Atkinson, McKay, Kempson & Collard
[44] .Hanson & Olson
[45] . Kozina & Ponikvar
[46] .Ljubljana, Slovenia
[47] .Hill &Carlos
[48] .Financial Fitness For Life High School Test
[49] .Organisation for Economic Co-operation and Development
[50] .Programme for International Students Assessment (PISA)
[51] .What 15-years-olds know and what they can do with what they know
[52] .Cameron, Calderwood, Cox, Lim and Yamaoka
[53] .Sachse et al
[54] .Meier & Sprenger
شکل 1- مدل مفهومی تحقیق
روششناسی
این تحقیق از نوع تحقیقات میدانی میباشد. لذا، می توان تحقیق حاضر را با توجه به داشتن هدف بهرهوری در جامعه تحقیق، در دسته تحقیقات کاربردی قرار داد. اما، با توجه به مکانیزم گردآوری دادهها که با ابزار پرسشنامه بوده از نوع میدانی محسوب کرده و با توجه به اینکه مقرر به بررسی ارتباط بین متغيرها بوده، از نوع غیرعلي و در گروه تحقیقات توصیفی(غيرآزمايشي) قرار داد. همچنین، میتوان از نگاهي ديگر، تحقيق را پيمايشي و بررسي موردي محسوب کرد که شامل مشاهده پدیدهها به منظور معنادادن به جنبههای مختلف اطلاعات جمعآوری شده و تعریف شده بودهاست كه تأثیر الگوهای ارتباطی خانواده را بر سواد مالی دانشجویان با استفاده از معادلات ساختاری تفسیری بررسی کردهاست.
فرضیههاي تحقیق
فرضیه اصلی: بین الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی دانشجویان، رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیههای فرعی:
1- بین الگوهای ارتباطی گفت و شنود و سواد مالی دانشجویان، رابطه معناداری وجود دارد.
2- بین الگوهای ارتباطی همنوایی و سواد مالی دانشجویان، رابطه معناداری وجود دارد.
جامعه و روش نمونه
با توجه به تعاريف و مفاهيم مذکور و نيز قلمروی زمانی و مکانی انجام تحقيق حاضر، جامعه آماري شامل؛ دانشجویان دانشکدههای مختلف دانشگاه فردوسی مشهد بوده که در مقطع کارشناسی و بالاتر در سال 1398 در حال تحصیل بودهاند. در تحقیق حاضر، حجم نمونه بر اساس جدول مورگان حداقل 260 نفر تعیین شد. لذا، واجدین شرایط به روش خوشهای- تصادفی ساده در دسترس، گزینش شدند. در ادامه، پرسشنامهها به تعداد 280 نسخه در جامعهآماری توزیع شدند که پس از حذف پرسشنامههای ناقص و مخدوش، تعداد 265 نسخه(بیشتر از حد کفایت) در تجزیه و تحلیل شرکت داده شدند. جدول(1)، اختصاص نسخههای مقبول دانشجویان گزینشی دانشکده ها را نشان ميدهد.
جدول(1): توزیع نمونه ها در جامعه آماری
نام دانشکدهها | تعداد نمونه |
ادبیات و علوم انسانی | 48 |
دامپزشکی | 18 |
علوم تربیتی و روانشناسی | 36 |
مهندسی | 32 |
الهیات و معارف اسلامی | 25 |
علوم اداری و اقتصادی | 24 |
علوم ریاضی | 19 |
معماری و شهرسازی | 26 |
علوم ورزشی | 0 |
علوم | 3 |
کشاورزی | 23 |
منابع طبیعی و محیط زیست | 11 |
جمع کل | 265 |
متغیرها
در تحقیق حاضر، با توجه به مدل مفهومی تحقیق و منطبق بر اهداف و فرضیهها، الگوهای ارتباطی خانواده با ابعاد دوگانه جهتگیری گفت و شنود و جهتگیری همنوایی به عنوان متغیرهای مستقل و سواد مالی به عنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شدهاست.
ابزار و روش گردآوري دادهها
در این پژوهش، جهت گردآوری اطلاعات، از روش تحقیق میدانی «پرسشنامه» استفاده شدهاست. لذا، اطلاعات به روش ميداني و مكانيزم پرسشنامه با مقياس پنج گزينهاي ليکرت استفاده شدهاست. ابزار مورد استفاده عبارتند از:
· پرسشنامه الگوی ارتباطی خانواده(RFCP)؛ مبتنی بر ادراک ارتباطات خانواده آزمودنی، برگرفته از مدل ريچي و فيتزپاتريک(1994)؛
· پرسشنامه سواد مالی مورد استفاده یعقوب نژاد و همکاران(1390)، بر اساس مدل برد(2008)؛
جدول(2)، توزیع گزارههای ارزیابیکننده را به تفکیک گویههای پرسشنامه تلفیقی نشان میدهد.
جدول(2): عوامل و گزارههای ارزیابیکننده شاخصها به تفکیک گویهها
متغیر/ عامل | شاخص/ مولفه | تعداد گويهها | شماره گويهها در پرسشنامه |
الگوی ارتباطی خانواده | جهتگیری گفت و شنود | 15 | 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7 ، 8، 9، 10، 11، 12، 13، 14 و 15 |
جهتگیری همنوایی | 11 | 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 25 و 26 | |
سواد مالی | سواد کسب درآمد | 5 | 27، 28، 29، 30 و 31 |
پس انداز | 5 | 32، 33، 34، 35 و 36 | |
سرمایه گذاری | 5 | 37، 38، 39، 40 و 41 | |
خرج و استقراض | 5 | 42، 43، 44، 45 و 46 | |
سواد ریسک مالی | 5 | 47، 48، 49، 50 و 51 |
نحوه امتيازبندي گویهها براساس پنج گزينهاي ليكرت، عبارت است از: گزينه کاملا موافقم 5 امتياز، گزينه موافقم 4 امتياز، گزينه نظری ندارم 3 امتياز، گزينه مخالفم 2 امتياز و گزينه کاملا مخالفم 1 امتياز. اما، به منظور تقویت اعتبار پاسخها، گویههای شاخص جهتگیری همنوایی، در امتيازبندي شامل اثرات معکوس(نمره منفي) و مابقی مثبت درنظر گرفتهشدهاند.
جدول(3): پایایی پرسشنامهها
متغیر / شاخص | مقدار آلفای کرونباخ |
جهتگیری گفت و شنود | 736/0 |
جهتگیری همنوایی | 809/0 |
کل پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده | 795/0 |
سواد کسب درآمد | 721/0 |
پس انداز | 703/0 |
سرمایه گذاری | 814/0 |
خرج و استقراض | 691/0 |
سواد ریسک مالی | 701/0 |
کل سواد مالی | 725/0 |
با توجه به هدف پژوهش که بررسی نقش الگوهای ارتباطی خانواده در سواد مالی دانشجویان بودهاست، تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی است. لذا، در بخش آمار توصیفی، با استفاده از نمودارهای ستونی، جداول فراوانی، جداول میانگین، خطای معیار و سایر آماره ها به توصیف دادهها پرداخته شدهاست و در بخش آمار استنباطی از روش مدلیابی معادلات ساختاری به منظور پاسخ به فرضیههای تحقیق استفاده شدهاست. نتایج آماری به کمک نرمافزارهایSPSS و Smart PLS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتهاست.
یافته ها
به منظور آزمون فرضیههای اصلی تحقیق، از معادلات ساختاری و روش PLS استفادهشد. با توجه به اینکه مدل معادلات ساختاری از کیفیت مناسبی برخوردار بودهاست، مدل معادلات ساختاری برازش داده شده، معناداری و همچنین، میزان اثر هر سازه بر متغیر وابسته بررسیشد. در واقع، در این بخش، با برازش مدل معادلات ساختاری، فرضیه اصلی تحقیق مورد آزمون قرارگرفت که به این ترتیب، مدل معادلات ساختاری برازشداده شده و معناداری مدل و همچنین، میزان اثر هر سازه بر متغیر وابسته بررسی گردید. لذا، مدل معادلات ساختاری به صورت نمودار(1)، برازشداده شد.
نمودار(1): مدل برازش داده معادلات ساختاری متغیرهای اصلی
در ادامه، با استفاده از الگوی بوت استارپ1 به محاسبه آماره T پرداختهشد. با توجه به مقادیر برآوردشده که در نمودار(4-9)، از نظر گذشت، میتوان در مورد پذیرش یا عدمپذیرش معناداری روابط بین سازهها، تصمیمگیری کرد. لذا، چنانچه آماره برآوردشده، بزرگتر از 96/1 و یا کوچکتر از 96/1- باشد، نشان از صحت رابطه بین سازهها با اطمینان 95 درصد بودهاست.
جدول(4)، وضعیت روابط بین سازههای موردنظر فرضیه اصلی را نشان دادهاست.
[1] .Bootstrap
جدول(4): وضعیت روابط بین سازهها با الگوی بوت استارپ در فرضیه اصلی
شماره فرضیه | مشخصه متغیر | آماره T | نتیجه رابطه بین سازه |
اصلی | الگوهای ارتباطی خانواده ! سواد مالی | 825/3 | بزرگتر از 96/1 به معنای؛ وجود رابطه معنادار بین سازهها |
بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی
پس از برازش مدل با استفاده از آزمون معنیدار بودن ضریب رگرسیونی برآوردشده، وجود یا عدم وجود رابطه معنیدار در رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی بررسی شد. به این صورت که اگر آزمون معنیداربودن ضریب رگرسیونی متغیر مستقل(آزمونT)، نشان دهد که این ضریب معنیدار است، این نتیجه حاصل میشود که رابطه متغیر مستقل و متغیر وابسته؛ معنیدار بودهاست که در آن رابطه، بسته به مثبت یا منفیبودن ضریب، رابطه
مستقیم یا معکوس نتیجه میشود. در واقع، تصمیمگیری در مورد پذیرش یا رد معنیداری ضریب، براساس سطح خطای آزمون T انجام میشود. در صورتی که سطح معناداری این آزمون از 05/0 کمتر باشد، فرضیه صفر مبنی بر معنیدار بودن ضریب ردشده و چنانچه سطح معناداری این آزمون از 05/0 بیشتر باشد، فرضیه صفر تایید میشود. نتایج حاصل از برازش مدل معادلات ساختاری در رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی، مربوط به فرضیه اصلی تحقیق، در جدول(5)، نشان داده شدهاست.
جدول(5): برازش مدل معادلات ساختاری رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی(فرضیه اصلی تحقیق)
مشخصه متغیر | ضریب | انحراف استاندارد | آماره آزمون | مقدار احتمال | |
الگوهای ارتباطی خانواده <-- سواد مالی | 615/0 | 224/0 | 825/3 | 000/0 |
در مورد رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی، با توجه به اینکه p- کوچکتر با 05/0(سطح خطای آزمون) میباشد، نتیجه میشود که فرضیه صفر آزمون معنیداربودن ضریب متغیر الگوهای ارتباطی خانواده، رد شده و با اطمینان 95 درصد میتوان گفت؛ بین الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی، رابطه وجود دارد. همچنین، با توجه به اینکه ضریب این متغیر 615/0 برآوردشده که مقداری مثبت میباشد، نتیجه میشود که با تقویت الگوهای ارتباطی خانواده، سواد مالی ارتقاء مییابد. به عبارتی، بین الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی دانشجویان، رابطه معناداری با ارتباطی مستقیم(و شدت طیفی نسبتا قوی) وجوددارد(نتیجه آزمون فرضیه اصلی تحقیق).
برازش مدل معادلات ساختاری متغیرهای فرعی(شاخصها)
به منظور آزمون فرضیههای فرعی تحقیق(نظیر مدل پیشین)، قبل از برازش مدل، مدل اندازهگیری هر یک از شاخصها، برازشداده شده و مورد بررسی قرارگرفت. لذا، مدلهای اندازهگیری متغیرهای مستقل و وابسته پس از حذف گویههایی که توانایی کافی در اندازهگیری متغیرهای مربوطه نداشتهاند یا به عبارتی، بارعاملی استانداردشده آنها مناسب نبودهاست، نمایش داده شد. نمودار(2)، مدل برازش داده را در حالت بارهای عاملی برای متغیرهای فرعی(شاخصها) نشان میدهد.
نمودار(2): مدل برازش داده در حالت بارهای عاملی مناسب متغیرهای فرعی(شاخصها)
در ادامه، به منظور آزمون فرضیههای فرعی تحقیق(نظیر مدل پیشین)، از معادلات ساختاری و روش PLS استفادهشد. با توجه به اینکه مدل معادلات ساختاری از کیفیت مناسبی برخوردار بودهاست، مدل معادلات ساختاری برازش داده شده، معناداری و همچنین، میزان اثر هر سازه بر متغیر وابسته بررسی شد. در واقع، در این بخش با برازش مدل معادلات ساختاری، فرضیههای فرعی تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند که به این ترتیب، مدل معادلات ساختاری برازش داده شده و معناداری مدل و همچنین، میزان اثر هر سازه بر متغیر وابسته بررسی گردید. مدل معادلات ساختاری به صورت نمودار(3)، برازش داده شد.
نمودار(3): مدل برازش داده معادلات ساختاری متغیرهای فرعی(شاخصها)
در ادامه نظیر روش مذکور، با استفاده از الگوی بوت استارپ به محاسبه آماره T پرداختهشد. با توجه به مقادیر برآوردشده که در نمودار(4)، ازنظر گذشت، میتوان در مورد پذیرش یا عدمپذیرش معناداری روابط بین سازهها، تصمیمگیری کرد. لذا، چنانچه آماره برآوردشده، بزرگتر از 96/1 و یا کوچکتر از 96/1- باشد، نشان از صحت رابطه بین سازهها با اطمینان 95 درصد بودهاست.
جدول(6)، وضعیت روابط بین سازهها را برای شاخصهای فرضیههای فرعی نشان دادهاست.
جدول(6): وضعیت روابط بین سازهها با الگوی بوت استارپ در فرضیههای فرعی
شماره فرضیه | مشخصه متغیر | آماره T | نتیجه رابطه بین سازه |
فرعی اول | جهتگیری گفت و شنود ! سواد مالی | 314/6 | بزرگتر از 96/1 یا کوچکتر از 96/1- به معنای؛ وجود رابطه معنادار بین سازهها |
فرعی دوم | جهتگیری همنوایی ! سواد مالی | 908/2 |
بررسی رابطه ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی
پس از برازش مدل با استفاده از آزمون معنیدار بودن ضریب رگرسیونی برآوردشده، وجود یا عدموجود رابطه معنیدار در ارتباط با هر یک از ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده بررسیشد. به این صورت که اگر آزمون معنیداربودن ضریب رگرسیونی متغیر مستقل(آزمونT)، نشان دهد که این ضریب معنیدار است، این نتیجه حاصل میشود که ارتباط متغیر مستقل و متغیر وابسته؛ معنیدار بودهاست که در آن رابطه، بسته به مثبت یا منفیبودن ضریب، رابطه مستقیم یا معکوس نتیجه میشود؛ در واقع، تصمیمگیری در مورد پذیرش یا رد معنیداری ضریب، براساس سطح خطای آزمون T انجام میشود. در صورتی که سطح معناداری این آزمون از 05/0 کمتر باشد، فرضیه صفر مبنی بر معنیداربودن ضریب ردشده و چنانچه سطح معناداری این آزمون از 05/0 بیشتر باشد، فرضیه صفر تایید میشود.
نتایج حاصل از برازش مدل معادلات ساختاری در رابطه هر یک از ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، مربوط به فرضیههای فرعی اول و دوم تحقیق، درجدول(7)، نشان داده شدهاست.
جدول(7): برازش مدل معادلات ساختاری رابطه ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی(فرضیه فرعی اول و دوم تحقیق)
شماره فرضیه | مشخصه متغیر | ضریب | انحراف استاندارد | مقدار احتمال |
فرعی اول | جهتگیری گفت و شنود ! سواد مالی | 520/0 | 011/0 | 001/0 |
فرعی دوم | جهتگیری همنوایی ! سواد مالی | 262/0 | 043/0 | 003./0 |
در مورد رابطه بعد جهتگیری گفت و شنود و سواد مالی، با توجه به اینکه p- مقدار کمتر از 05/0(سطح خطای آزمون) میباشد، نتیجه میشود که فرضیه صفر آزمون معنیداربودن ضریب متغیر جهتگیری گفت و شنود، رد میشود و با اطمینان 95 درصد میتوان گفت؛ بین بعد جهتگیری گفت و شنود و سواد مالی، رابطه وجود دارد. همچنین، با توجه به اینکه ضریب این متغیر 520/0 برآوردشده که مقداری مثبت میباشد، نتیجه میشود که با تقویت جهتگیری گفت و شنود، سواد مالی ارتقاء مییابد. به عبارتی، بین جهتگیری گفت و شنود و سواد مالی دانشجویان، رابطه معناداری با ارتباطی مستقیم(و شدت طیفی متوسط) وجوددارد(نتیجه فرضیه فرعی اول).
در مورد رابطه بعد جهتگیری همنوایی و سواد مالی، با توجه به اینکه p- مقدار کمتر از 05/0(سطح خطای آزمون) میباشد، نتیجه میشود که فرضیه صفر آزمون معنیداربودن ضریب متغیر جهتگیری همنوایی، رد میشود و با اطمینان 95 درصد میتوان گفت؛ بین بعد جهتگیری همنوایی و سواد مالی، رابطه وجود دارد. همچنین، با توجه به اینکه ضریب این متغیر 262/0 برآوردشده که مقداری مثبت میباشد، نتیجه میشود که با تقویت جهتگیری همنوایی، سواد مالی ارتقاء مییابد. به عبارتی، بین جهتگیری همنوایی و سواد مالی دانشجویان، رابطه معناداری با ارتباطی مستقیم(و شدت طیفی نسبتا ضعیف) وجوددارد(نتیجه فرضیه فرعی دوم). جدول(8)، خلاصه نتایج برازش مدل معادلات ساختاری مورد هدف فرضیهها را نشان دادهاست.
جدول(8): یافتههای برازش مدل معادلات ساختاری اثر شاخصها
شماره فرضیه | مشخصه متغیر | ضریب مسیر | آماره آزمون | مقدار احتمال |
اصلی | الگوهای ارتباطی خانواده !سواد مالی | 615/0 | 825/3 | 000/0 |
فرعی اول | جهتگیری گفت و شنود ! سواد مالی | 520/0 | 314/6 | 001/0 |
فرعی دوم | جهتگیری همنوایی !سواد مالی | 262/0 | 908/2 | 003/0 |
جدول(9)، خلاصه نتایج آزمون فرضیههای تحقیق را نشان میدهد.
جدول(9): خلاصه نتایج فرضیهها
شماره فرضیه | عنوان | نتیجه آزمون | نوع و شدت رابطه |
اصلی | بین الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی دانشجویان، رابطه معناداری وجود دارد. | تایید فرضیه | مستقیم و نسبتا قوی |
فرعی اول | بین الگوهای ارتباطی گفت و شنود و سواد مالی دانشجویان، رابطه معناداری وجود دارد. | تایید فرضیه | مستقیم و متوسط |
فرعی دوم | بین الگوهای ارتباطی همنوایی و سواد مالی دانشجویان، رابطه معناداری وجود دارد. | تایید فرضیه | مستقیم و نسبتا ضعیف |
بحث ونتیجه گیری
در این تحقیق، ابتدا بر مبنای اطلاعات حاصل از پاسخ آزمودنیها، تاثیر گویهها در شکلدهی شاخصهای مجازی با مدل معادلات ساختاری بررسی شد. نتایج حاصله، حاکی از تاثیر گویهها در ایجاد شاخصهای مجازی، با نتایج متفاوت بود. مدل معادلات ساختاری برازش داده شده و معناداری مدل و همچنین، میزان اثر هر سازه بر متغیر وابسته به کمک نرمافزارPLS بررسی گردید.
نتایج تحقیق های مختلف نشان می دهد که مسائل و مشکلات مالی و فشارهای اقتصادی که طبعا بخشی از آن ناشی از ناکافی بودن سواد مالی افراد است، میتواند با ناهنجاریهایی رابطه داشته باشد، از آن جمله میتوان به خصومتهای خانوادگی، رفتارهای تند و خشن والدین، کاهش توان جوانان برای مقابله با مشکلات و مسائل روزمره زندگی، افزایش رفتارهای نابهنجار در سطح جامعه، اعتیاد به مشروبان الکی و بروز رفتارهای شرارتآمیز اشاره کرد. اما، باید گفت که سواد مالي و درك مفاهيم آن براي دانشجويان نيز، اهميت ويژه دارد؛ زيرا تصميمات مالي اتخاذشده توسط آنها در دوره دانشجويي تأثير با اهميتي بر وضعيت مالي آنها پس از فارغالتحصيلي از دانشگاه دارد. علاوه بر اين، موقعيت مالي آنها در دانشگاه ميتواند عملكرد دانشگاهي آنها را تحت تأثير قرار دهد. در پژوهشي كه لايونز در سال 2003 در اين زمينه انجام داده است، يك سوم دانشجويان اعلام كردهاند كه وضعيت مالي آنها بر توانايي آنها براي تكميل دوره دانشگاهي اثر داشتهاست. بادوارسون و واكر نيز در سال 2004 در پژوهشي با عنوان؛ كنترل عوامل متعددي كه عملكرد دانشجويان را تحت تأثير قرار ميدهد، دريافتند؛ دانشجوياني كه حداقل مبلغي را براي پوشش هزينههاي شهريه و... از والدين خود دريافت ميكنند، نسبت به دانشجوياني كه استقلال مالي دارند، بيشتر دچار شكستشده يا در ترمهاي تحصيلي خود مشروط ميشوند و در كل معدل كمتري دارند.
بر اساس نتايج حاصل از آزمون فرضيههای تحقیق که رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سواد مالی دانشجویان، معنادار نتیجهگیریشد، میتوان این نتیجه را هم راستا با نتایج مطالعه هانسون و اولسون در سال 2018 دانست که ایشان در تحقیقی با عنوان «سواد مالی و الگوهای ارتباطی خانواده» نتیجه گرفتند که سواد مالی بر طیف گستردهای از رفتارهای مالی تأثیر میگذارد. بنابراین، درک روشهای بهبود سواد مالی برای بهبود نتایج مالی در مسائل مالی شخصی، بسیار مهم است. با این حال، تلاش برای افزایش سواد مالی از طریق آموزش، نتایج متفاوتی به همراه داشت که نتیجه گرفتند؛ عوامل اضافی شایستگی اکتشاف، مستعد تأثیر بر سواد مالی بودهاند. همچنین ایشان در مطالعه خود، بنا را بر این مهم گذاشتند که الگوهای ارتباطی خانواده با دانش مالی مرتبط خواهدبود؛ با این نتیجه که به طور خاص هر دانشجوی دانشگاه که از منظر یک خانواده گفتگومحور مورد آزمون بوده، در آزمون دانش مالی بهتر از کسانی که از یک خانواده محورگرا بودهاند، عمل کردهاند. این نتیجه، به صورت انضباطی بر رابطه سواد مالی و مطالعات ارتباطی تأکید داشتهاست. این آزمون، از طریق یک نظرسنجی آنلاین که بر روی نمونههای داوطلب از دانشجویان انجام شد. نتایج نهایی، حاکی از آن بود که گفتگوهای درون خانواده در مورد مسائل مالی، دانش مهمتری را برای خانواده به ارمغان میآورد که محتمل است، منشاء طرح هر برنامهی سواد مالی باشد. همچنین، نتایج مطالعه کوزینا و پونیکوار در سال 2017 را نیز میتوان هم راستا با نتایج تحقیق حاضر دانست که ایشان در تحقیقی با عنوان «سواد مالی دانشجویان سال اول دانشگاه؛ نقش آموزش» سواد مالی دانشجویان سال اول دانشگاه لجوبلجانا در کشور اسلونی را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که دانشجویان شاغل، سرمایهگذاریهای پرریسک مانند؛ سرمایهگذاری در طلا و اوراق قرضه را ترجیح میدهند؛ حال آنکه دانشجویان غیرشاغل بیشتر تمایل به پساندازکردن داشتهاند.
بر مبنای نتایج حاصل از آزمون فرضیههای فرعی تحقیق که رابطه الگوهای ارتباطی گفت و شنود و همنوایی با سواد مالی دانشجویان معنادار نتیجه شد، میتوان این نتایج را همراستا با مطالعه آقای شعبانی و جعفریسرشت در سال 1394 دانست که ایشان در یک بررسی ادبیاتمحور با عنوان سوادمالی و رفتار سرمایهگذاران تلاش کردند تا جنبههای اهمیت آن را تبیین نمایند. آنها در تبیین این ضرورت، چنین استدلال کردند که بکاربردن چنین دانشی به منظور تصمیمگیری موثر در سراسر طیف وسیعی از زمینههای مالی، به منظور بهبود رفاه مالی افراد و قادرساختن به منظور مشارکت در زندگی اقتصادی است. اما، مطالعه گرشاسبی و همکاران در سال 1394 را می توان مغایر با نتایج تحقیق حاضر دانست که ایشان در مطالعهای با عنوان دانش مالی و مشارکت در بازارهای سرمایه به بررسی رابطه سواد مالی و میزان مشارکت شهروندان در فعالیتهای بازار سرمایه پرداختند و نتیجه گرفتند که رابطه معنیداری بین سواد مالی و مشارکت در فعالیتهای بازار سرمایه وجودندارد.
منابع
آزادی، رضا؛ زنجیردر، محمد؛ و فرشیدپور، ابراهیم. (1391). سواد مالی و عوامل مؤثر بر آن و ارتباط آن با برنامهریزی بازنشستگی. اولین همایش تحقیقات و استراتژیهای جدید در زمینه مدیریت و حسابداری، تنکابن، مازندران، ایران.
ایرانیزاده، جلال. (1391). بررسی روشهای ابراز وجود در درمان کمرویی میان دانشآموزان پسر پایه دوم دبیرستانهای شهرستانهای یزد. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.
پیغامی، عادل؛ و مرادی، امین. (1395). مقدمهای بر سواد مالی. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
جعفری ندوشن، علیاکبر. (1390). در ضرورت نهضت سواد مالی، مجله بورس، 97، 24-27.
جوکار، بهرام؛ و رحیمی، مهدی. (1394). بررسی تأثیر الگوهای ارتباطی خانواده بر شادی در گروهی از دانشآموزان دختر و پسر دبیرستان شهر شیراز. چاپ دوم، تهران: انتشارات میر.
حافظنیا، محمدرضا. (1391). مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تهران: انتشارات سمت.
خاکی، غلامرضا. (1382). روش تحقیق در مدیریت. دانشگاه آزاد اسلامی، 13، 389-402.
خواجویی، علی. (1396). بررسی رابطه بین سواد مالی و رفاه مالی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمان. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان.
دیانتیدیلمی، زهرا؛ و حنیفهزاده، محمد. (1394). بررسی سطح سواد مالی خانوادههای تهرانی و عوامل مرتبط با آن. فصلنامه علمی- پژوهشی دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، 26(8)، 139-115.
سبزی، ندا. (1391). بررسی الگوی علی ابعاد شخصیت، هوش اجتماعی، خودکارآمدی عاطفی و مهارتهای ارتباطی. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز.
شهیدی، شهریار؛ و صریحی، نفیسه. (1385). رابطه روشهای فرزندپروری با توانایی ابراز وجود و بررسی تأثیر برنامه آموزشی ابراز وجود در دانشآموزان. روانشناسی معاصر، 3(1)، 14-23.
طغیانی، مهدی؛ و مرادی باصیری، امین. (1395). تحلیل انتقادی الگوی متعارف آموزش عمومی سواد مالی از منظر اقتصادی اسلامی. فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات اقتصاد اسلامی، 8(2)، 227-260.
کیانوش، مهسا؛ جلیلی، محمد؛ احمدی، موسی؛ و حسینآبادی ساده، داود. (1393). میزان درک و شناخت دانشجویان از دانش تأمین مالی شخصی (تحلیل رفتار دانشجویان نسبت به دانش تأمین مالی شخصی). فصلنامه علمی- پژوهشی دانش سرمایهگذاری، 3(12)، 41-53.
گرشاسبی، هلیا؛ خدایی ولهزاقرد، محمد؛ و غلامقاسمی، بیژن. (1394). دانش مالی و مشارکت در بازارهای سرمایه. کنفرانس سالانه مدیریت و اقتصاد کسب و کار.
مرادی، جواد؛ و ایزدی، منصوره. (1394). بررسی تأثیر سواد مالی سرمایهگذاران بر تصمیم سرمایهگذاری در اوراق بهادار. فصلنامه علمی- پژوهشی دانش سرمایهگذاری، 4(13)، 127-149.
معینالدین، محمود. (1390). ارزیابی و ارائه الگوی مناسب جهت سنجش سواد مالی دانشجویان ایرانی. رساله دکتری، دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات تهران.
نوری، پیمان؛ جلیلی، محمد؛ احمدی، موسی؛ و افتخاری پارسا، احمد. (1395). تأثیر آموزشهای مالی در محیط کار بر مدیریت مالی شخصی و عملکرد شغلی (کارکنان ورودی سال 1391). پژوهشهای جدید در مدیریت و حسابداری، 2(3)، 195-205.
هراتیان، هادی. (1394). مشاوره مالی هوشمند شخصی با استفاده از نقشه ذهنی مالی. کنفرانس بینالمللی اقتصاد مدیریت و علوم اجتماعی.
یعقوبنژاد، احمد؛ نیکومرام، هاشم؛ و معینالدین، محمود. (1390). ارائه الگوی جهت سنجش سواد مالی دانشجویان ایرانی با استفاده از روش دلفی فازی. مجله مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، 8، 1-46.
یوسفی، زهرا. (1390). اندازهگیری سواد مالی سرمایهگذاران حقیقی بورس اوراق بهادار ایران و ارتباط سواد مالی با تنوع و تصمیمات سرمایهگذاری آنها. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد. Arnett, J. J. (2000). Emerging adulthood: A theory of development from the late teens through the twenties. American Psychologist, 55, 469-480.
Al-Tamimi, H., & Bin Kalli, A. (2009). Financial literacy and investment decisions of UAE investors. The Journal of Risk Finance, 5, 500-516.
Alberti, R. E., & Emmons, M. L. (1982). Your Perfect Right. Human Sciences Press.
Antonides, G., de Groot, M., & van Raaij, F. W. (2011). Mental budgeting and the management of household finance. Journal of Economic Psychology, 32, 546-555.
ANZ. (2008). ANZ Survey of Adult Financial Literacy in Australia. Australia and New Zealand Banking Group Limited (ANZ).
Atkinson, A., McKay, S., Kempson, E., & Collard, S. (2006). Levels of financial capability in the UK: Results of a baseline survey. Personal Finance Research Centre, University of Bristol.
Baumeister, R. F., & Twenge, J. M. (2004). Personality and social behavior. International Encyclopedia of the Social & Behavioral Sciences, 11276-11281.
Bay, C., Catasus, B., & Johed, G. (2014). Situating financial literacy. Critical Perspectives on Accounting, 25(1), 36-45.
Bayer, P. J., Bernheim, B. D., & Scholz, J. K. (2008). The effects of financial education in the workplace: Evidence from a survey of employers. Working Paper.
Beal, D. J., & Delpachitra, S. B. (2003). Financial literacy among Australian university students. Economic Papers, 22(1), 65-78.
Bernheim, B. D., Garrett, D. M., & Maki, D. M. (2001). Education and saving: The long-term effects of high school financial curriculum mandates. Journal of Public Economics, 80(3), 435-465.
Bird, S. (2008). Financial literacy among university students: An Australian case study. University of Wollongong, Available at: http://ro.uow.edu.au/theses/112.
Bodvarsson, O. B., & Walder, R. L. (2004). Do parental cash transfers weaken performance in college? Economics of Education Review, 23(5), 483-495.
Bowen, C. F. (2002). Financial knowledge of teens and their parents. Financial Counseling and Planning, 13(2), 93-102.
Burger, J. M., & Cooper, H. M. (1979). The desirability of control. Motivation and Emotion, 3, 381-393.
Canary, D., & Lakey, S. G. (2010). Strategic conflict: Research-based principles for managing interpersonal conflicts. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates.
Cale, E. M. (2006). A quantitative review of the relations between the Big 5 higher order personality dimensions and antisocial behavior. Journal of Research in Personality, 40(3), 250-284.
Gathergood, J. (2012). Self-control, financial literacy, and consumer overindebtedness. Journal of Economic Psychology, 33(3), 590-602.
Hanson, T. A., & Olson, P. M. (2018). Financial literacy and family communication patterns. Journal of Behavioral and Experimental Finance, https://doi.org/10.1016
Quarterly Journal of Educational Psychology Skills
Islamic Azad University Tonekabon Branch
Vol. 11, No. 2, summer 2020, No 42
Relationship between Family Communication Patterns and Financial literacy
Javad Rezaee 1, Ali Reza Mehrazeen *2, Abolghassem Massihabadee 3
1) PhD student, Department of Accounting, Neyshabur Branch, Islamic Azad University, Neyshabur, Iran
2) Department of Accounting, Neyshabur Branch, Islamic Azad University, Neyshabur, Iran
3) Department of Accounting, Neyshabur Branch, Islamic Azad University, Neyshabur, Iran
|
Abstract
The present study has studied the effect of family communication patterns on financial literacy which has been applied in terms of purpose-based segmentation and descriptive-correlational research method. The statistical population of this study consisted of three students of Ferdowsi University of Mashhad in the summer of 2019 who were undergoing undergraduate and higher education. Sample size was determined based on Morgan table of at least 260 people. The questionnaires were distributed to 280 statistical population by simple cluster random sampling method. Analyzes were included. The validity of the research instrument was assessed by face validity, content and confirmatory factor analysis and its reliability was calculated through Cronbach's alpha. The research tools included the Family Communication Pattern Questionnaire (RFCP); based on the subject's family communication perception, derived from the Ritchie and Fitzpatrick model (1994) and the financial literacy questionnaire used by Yaghoubinejad et al. (2011) based on the Brad model (2008). Has been. Structural equation modeling and Smart PLS software were used for inferential statistics.The results of the data analysis indicated a significant relationship between family communication patterns and financial literacy with a T coefficient of 0.615 with direct correlation and relatively strong intensity.
Keywords: Family Communication Patterns, Dialogue, Financial Literacy, Personality and Conformity.
|