Identification and introduction of the underground water transfer system (Qanat) from the Shapur River to Genaveh Port in the Northern Bushehr Province
Subject Areas : Irrigation, drainage and water supply systems
1 - Bushehr Regional Water Company, Bushehr, Iran
Keywords: Qanat, River, Satellite images, Genaveh port, Bushehr province,
Abstract :
The qanat is one of the most significant ancient water transfer systems. In the past, qanats were used to transport water over long distances. While large qanats have been extensively excavated and documented in Iran's desert areas, little research has focused on qanats in coastal regions. Consequently, limited information is available regarding the excavation methods and water transfer mechanisms of qanats in these areas. For this purpose, the study was conducted through an analysis of linear features in satellite images, aerial photographs, and field surveys. The results of this research led to the identification and introduction of the Boukeh-Tolborj qanat, with a detectable length of about 63 kilometers, which could be considered one of the important qanats in the Persian Gulf coast and Bushehr Province. This qanat transported water from the Shapur River in Abpakhsh (Dashtestan) to the northern and eastern areas of Genaveh Port. The average spacing between well shafts is approximately 60-65 meters, and the qanat follows a southeast-to-northwest direction. The existence of this extensive and costly qanat underscores the importance of long-distance water transportation for sustaining large settlements and supporting agricultural activities along the Persian Gulf coast.
Azadijoo, O. (2023). Introducing and understanding the Qanat of the Jezireh, the largest water transfer structure of ancient times in Bushehr Province on the Persian Gulf coast, The Second International Conference on Research in Water. Wastewater and River Engineering,Tehran).In Persian(
Boustani, F. (2008). Sustainable water utilization in arid region of Iran by qanats. International Journal of Civil and Environmental Engineering, 2(7),152-155. https://zenodo.org/record/1080378/files/13037.pdf
Bushehr Regional Water Company. (2021). Office of Basic Studies of Water Resources, Data and Statistics Bank, Statistical Period of 2011-2021 water years. (In Persian)
Esmaeili, Gh., Habibi, A., & Esmaeili, HR. (2022). Qanat system, an ancient water management system in Iran: History, architectural design and fish diversity. Iranian Journal of Ichthyology, 10(2), 131-144.
Eghtedari, A. (1969). The remains of ancient cities on the coasts and islands of the Persian Gulf and the Sea of Oman. National Monuments Association Publications, Tehran, p.1136. )In Persian(
Haeri, MR. (2016). Qanat in Iran, Cultural Research Office Publications. Second edition,Tehran, p.126) In Persian(
National Cartographic Center of Iran “NCC”. (2007). Farazamin Consulting Engineers Co., Aerial Orthophoto Bu-shehr Province, (Scale:1/1000). (In Persian)
ParsPiyab. (2007). Planning for the organization of springs and Qanats in Deylam city, Bushehr Province Agricul-tural, Jahad Organization.) In Persian (
Tabatabaei, S.M., & Khozeymehnezhad, H. (2022). Assessment of protective methods and increase of qanats dis-charge in Iran, Journal of Aqiufer and Qanat (semi-annual), 2(4), 17-28. (In Persian)
Zarei, H. (2022). Archaeological survey of the coastline of Bushehr-Daylam Peninsula and the Persian Gulf, Teh-ran. First edition, Ganjineh Hunar Publications, p.254. (In Persian)
Technical Strategies in Water Systems https://sanad.iau.ir/journal/tsws ISSN (Online): 2981-1449 Autumn 2024: Vol 2, Issue 3, 258-271 https://doi.org/10.30486/TSWS.2025.1193692 |
|
Research Article |
|
|
Identification and introduction of the underground water transfer system (Qanat) from the Shapur River to Genaveh Port
in the Northern Bushehr Province
Omid, Azadijoo
Bushehr Regional Water Company, Bushehr, Iran
Corresponding Author email: o.azadijoo@Gmail.com
© The Author)s( 2025
Received: 16 Nov 2024 | Accepted: 29 Jan 2025 | Published: 05 Feb 2025 |
Abstract
The qanat is one of the most significant ancient water transfer systems. In the past, qanats were used to transport water over long distances. While large qanats have been extensively excavated and documented in Iran's desert areas, little research has focused on qanats in coastal regions. Consequently, limited information is available regarding the excavation methods and water transfer mechanisms of qanats in these areas. For this purpose, the study was conducted through an analysis of linear features in satellite images, aerial photographs, and field surveys. The results of this research led to the identification and introduction of the Boukeh-Tolborj qanat, with a detectable length of about 63 kilometers, which could be considered one of the important qanats in the Persian Gulf coast and Bushehr Province. This qanat transported water from the Shapur River in Abpakhsh (Dashtestan) to the northern and eastern areas of Genaveh Port. The average spacing between well shafts is approximately 60-65 meters, and the qanat follows a southeast-to-northwest direction. The existence of this extensive and costly qanat underscores the importance of long-distance water transportation for sustaining large settlements and supporting agricultural activities along the Persian Gulf coast.
Keywords:Qanat, River, Satellite images, Genaveh port, Bushehr province
مقاله پژوهشی |
|
|
شناسایی و معرفی سامانه انتقال زیرزمینی آب (قنات) از رودخانه شاپور به بندرگناوه
در شمال استان بوشهر
امید آزادیجو
شرکت سهامی آب منطقه ای بوشهر،بوشهر، ایران
ایمیل نویسنده مسئول: o.azadijoo@Gmail.com
© The Author)s( 2025
چاپ: 17/11/1403 | پذیرش: 10/11/1403 | دریافت:26/08/1403 |
چکیده
قنات یکی از سازههای مهم برای احداث سامانههای انتقال آب است. در دنیای باستان، انتقال آب به مناطق دوردست توسط قنات انجام میشد. عمده قناتهاي بزرگ در مناطق كويري ايران حفر و معرفي شدهاند و برای نواحی ساحل دریا قناتهای بزرگ معرفی نشده است؛ بنابراین از شناخت روشهای حفر قنات و انتقال آب در این ناحیه، اطلاعات چندانی در دست نیست. برای این هدف، مطالعه از طریق تجزیه و تحلیل عوارض خطی بر روی تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی و بازدید میدانی انجام گردید. نتایج این پژوهش منجر به شناسایی و معرفی قنات بوکَه- تُلبُرج با طول قابل تشخیص در حدود 63 کیلومتر گردید، که میتواند یکی از قناتهای مهم در ساحل خلیج فارس، استان بوشهر و حتی ایران محسوب شود. این قنات آب رودخانه شاپور را از شهر آبپخش در دشتستان به نواحی شمالی و شرق بندرگناوه منتقل مینموده است. فاصله بين ميله چاهها بطور متوسط حدود 65-60 متر است و جهت آن از جنوب شرق به سمت شمال غرب است. وجود این رشته قنات بزرگ و پرهزینه، نشان از توان مهندسی، اراده بالا و اهمیت آبرسانی و انتقال آب به فاصله دوردست جهت تامین آب سکونتگاهی مهم بوده است، همچنین فعاليتهاي وسيع كشاورزي را در ساحل خلیج فارس نشان میدهد.
واژههای کلیدی: قنات، رودخانه، تصاویر ماهوارهای، بندرگناوه، استان بوشهر
1- مقدمه
قنات فنی برای دستیابی به آب و انتقال آن به اراضی مستعد کشاورزی و ایجاد سکونتگاه میباشد و پایدارترین شیوه در تناسب با شرایط جغرافیایی گسترده مناطق خشک ایران محسوب میشود(Tabatabaei & Khozeymehnezhad, 2022) . همچنین قنات یک سیستم مدیریت تامین آب قابل اطمینان برای آبیاری سکونتگاههای انسانی در آب و هوای گرم، خشک و نیمهخشک است که امکان زندگی را در مناطق بیابانی فراهم میکند (Boustani, 2008). بر اساس اطلاعات موجود، پراکندگی مکانی اکثر رشته قناتهای استان بوشهر در مرکز و جنوب آن واقع شدهاند. تعداد رشته قنوات در دشتهای شمالی استان بوشهر یعنی حوزه شهرستان بندرگناوه و دیلم بسیار کم بوده و به ندرت میتوان رشته قناتهای معمول را مشاهده نمود. یکی از دلایل تعداد کم رشته قنوات در این ناحیه محدودیت ذخایر آب سطحی و زیرزمینی است. در بخش امام حسن شهرستان ديلم یک رشته قنات [متروکه] به نام امام حسن بين روستاي بوالفتح و قنات به طول 1170 متر و قدمت 80 سال وجود دارد که تا سده قبل دارای آب بوده است(ParsPiyab, 2007). آثار تک میله چاههای پر شده قنات مذکور هنوز به خوبی باقی است. این نوع ساختار متداول قنات را میتوان بهصورت انگشت شمار (تعداد سه رشته قنات) در نواحی شمالی و جنوب شهرستان بندرگناوه نیز مشاهده نمود. اما مهمترين رشته قنات شناسايي شده، رشته قنات جزیره با طول حدود 4235 كيلومتر است. موقعيت مظهر آن در مجاور روستاي جزيره جنوبي از بخش ريگ واقع در شهرستان بندرگناوه و با فاصله حدود 300 متری خط ساحلی خليج فارس قرار دارد و از بزرگترین رشته قناتهای استان بوشهر به شمار میرود که با انتقال آب به ساحل دريا، وجود بندرگاه تجاری- نظامی مهمي را در بخش شمالي خليج فارس به اثبات ميرساند (Azadijoo, 2023). قناتهای منشعب از رودخانه بر خلاف قناتهای ساده، آب را از کوهستان نمیگیرند، بلکه آب رودخانهها را به زمینهای زراعی منتقل میکنند و نمونههای بسیاری از آنها دیده شده است. یعقوبی در البلدان [قرن سوم هـ.ق] «به قنواتی اشاره میکند که از رودخانههای منشعب از دجله و فرات آب را به داخل شهر بغداد منتقل میکردهاند» (Haeri, 2016). اقتداری در خصوص انتقال آب به سواحل دریای پارس مینویسد: «... با توجه به آبی که از رودخانه زهره از دشت زیدون، بوسیله تونلی که آثارش هم اکنون باقی است و از شرق امامزاده حیدر کرار به جلگه دیلم و گناوه آبرسانی میکردهاند، کشت کتان و بافتن پارچههای کتانی میسر بوده است» (Eghtedari, 1969). از طرفی نواحی شمالی استان بوشهر در ساحل و فراساحل دارای سکونتگاههای باستانی و تاریخی متعددی است که قدمت آنها را میتوان به هزارههای ششم و پنجم قبل از میلاد تا قرون چهارم، پنجم و ششم هـ.ق منتسب دانست (Zarei, 2022). این مناطق جزء قلمرو حکومت ایلامیان بوده و در دورههای بعدی به ویژه سلسله ساسانیان سکونت گستردهای داشتهاند و از حیث مکانی دارای اهمیت بوده است. طبیعتاً این مراکز جمعیتی تاریخی و باستانی بدون وجود آب شیرین به میزان کافی، قادر به سکونت، زندگي و امرار و معاش و بخصوص فعاليتهاي کشاورزی و تجاري نبودهاند. جغرافینویسان قدیم پارچه کتانی این نواحی را لطیف و مشهور شمردهاند (Eghtedari, 1969). بنابراین نیاکان ما با داشتن دانش زمینشناسی و توان مهندسی، تلاش کردند تا بدون توجه به محدوديتهاي محيطي و به هر طریق ممكن منابع آب مناسب را شناسایی، مهار و به مناطق هدف خود برای مصارف شرب، کشاورزی و دامداری منتقل نمایند.عوامل زیادی وجود رشته قناتها را در ایران تهدید میکند، که از آن جمله میتوان به تغییرات آب و هوایی، بیابانزایی، مصرف بیش از حد منابع آب شیرین، رشد جمعیتو توسعه شهرها، فنآوریها و آلودگیها اشاره نمود (Esmaeili et al., 2022). یکی از دلایل مهم برای انجام این مطالعه، نبود رشته قنات در نواحی شمال استان بوشهر و خلاء اطلاعاتی در این زمینه بود که چگونه مردمان قرون گذشته و دوران باستان، سکونتگاههای خود را تامین آب مینمودهاند؟ چرا با وجود سکونتگاههای مهم و متعدد، بر خلاف دیگر نقاط استان و کشور نام و نشانی از سازه تامین آب یعنی قنات نیست؟ کشاورزی گسترده در محیطی کم آب چگونه ممکن بوده است؟ این ابهامات و سئوالات پر شمار دیگر، باعث شد تا در این مطالعه بررسی دقیقتری در زمینه وجود قنات در نواحی ساحلی خلیج فارس انجام شود.
2- مواد و روشها
2-1- منطقه مورد مطالعه
سامانه انتقال آب باستانی (رشته قنات) بوکه-تلبرج در دو دشت ساحلی محدودههای مطالعاتی برازجان و بندرگناوه قرار دارد و از جنوب شرق به سمت شمال غرب در یک راستای تقریباً مستقیم امتداد دارد. محل تقریبی مادر چاه و آبگیری رشته قنات در نزدیکی شهر امروزی آبپخش در شهرستان دشتستان و رودخانه شاپور قرار دارد. این قنات تقریباً به موازات خط ساحل خلیج فارس آب را با گذر از دو رودخانه بزرگ چهارروستایی و درّهگَپ به نواحی شمال بندرگناوه و دامنه شرقی کوه بَنگ در نزدیکی روستای بوکه و احتمالاً به ناحیه باستانیتُل بُرج منتقل میکرده است. شکل (1)، موقعیت جغرافیایی منطقه مورد مطالعه (الف) و مسیر رشته قنات(ب) را نشان میدهد.
شکل 1- A: موقعيت جغرافيايي محدوده مورد مطالعه در کشور ايران؛ B: موقعیت مسیر، امتداد و جهت رشته قنات بوکه – تُلبُرج و شهرها در ساحل شمالی خلیج فارس
الف | ب |
|
|
Fig 1. A: Geographical location of the study area in Iran; B: Route, extent, and direction of the "Boukeh-Tol Borj" Qanat system, along with cities on the northern coast of the Persian Gulf
2-2- روش کار
تصاویر ماهوارهای قابل دسترس، ابزار ساده و البته مهمی در شناسایی عوارض سطحی زمین در طول زمانهای مختلف به شمار میروند. این تصاویر پوشش یکپارچهای از سطح زمین را دارا هستند و کاربر قادر است برای زمانهای مختلف و در یک بازه نسبتاً طولانی به مطالعه آثار سطحی و تغییرات سطح زمین بپردازد. برای انجام این پژوهش، بررسیهای زمینشناسی و آبشناسی بر پایه مطالعات صحرایی، تفسیر عکسهای هوایی بزرگ مقیاس و ماهوارهای صورت پذیرفته است. بطوریکه در ابتدا ناحیهای به وسعت 1521 کیلومترمربع توسط تصاویر ماهوارهای (Google Earth) مورد بررسی قرار گرفت، سپس ساختارهای خطی انسانساز (رشته قنات) شناسایی و تمام طول مسیر آن از طریق تصاویر ماهوارهای پیمایش شد. شناسایی ساختارهای خطی بر اساس شناخت ساختمان کلاسیک قنات و در مقایسه با آن صورت گرفت و توالی میله چاهها با تکراری هدفمند در یک راستای مشخص، از شواهد و دلایل اصلی به حساب میآمد. اشکال موجود و قابل تشخیص بر روی تصاویر ماهوارهای با کمک GPS در صحرا شناسایی و تطبیق داده شد و از زاویه زمین ریختشناسی و تفاوتهای ناشی از فرسایش طبیعی و دخالت انسان، میله چاههای باقیمانده قنات در صحرا مطالعه گردید. اشکال شناسایی شده، ساخته دست انسان تشخیص داده شد. این اشکال که صرفاً شامل دهانه میله چاهها و اثر باقی مانده آنهاست، دارای هندسه منحصر به فردی بوده که در اثر فرسایش طبیعی و گاه انسانی تا حد زیادی از بین رفتهاند. فواصل حفر میله چاهها و تکرار آن در صحرا پیمایش گردید و تطبیقهای لازم صورت گرفت.در نهایت نقشههای هیدروژئولوژی و هیدروژئوشیمی بر پایه آمار و اطلاعات آبشناسی و زمینشناسی در مسیر قنات رسم گردید تا از طریق آن موقعیت رودخانهها، شرایط آبخوان از حیث عمق سطح آب، جهت جریان آب زیرزمینی، کیفیت آب، موقعیت سازندهای زمین شناسی و ارتباط آنها با هم مورد ارزیابی و تحلیل و تفسیر قرار گیرد و بتوان تخمینی از موقعیت مادرچاه، عمق میلههای قنات و کوره آن و همچنین درکی از پتانسیل ذخایر آبی قابل بهرهبرداری برای قنات در زمان احداث فراهم گردد. وجود منبع آب مهم یعنی رودخانه شاپور در نواحی جنوبی و همچنین وجود سکونتگاه باستانی مهم در مناطق شمالی همگی شواهد محکمی برای اثبات وجود انتقال آب به وسیله قنات بود که در تشخیص، محاسبات و تحلیلها مدنظر قرار گرفته است.
3- نتایج و بحث
3-1- ژئومورفولوژی ناحیه
دشت شبانكاره و گناوه در دامنه جنوب غربي كوه گلخاري قرار دارد. سنگشناسي ارتفاعات که شامل تشکیلات زمینشناسی آغاجاری و بختیاری است، عمدتاً دارای سيلت، مارن و كنگلومرا است؛ و فرسايش نواحي مرتفعتر، عمدتاً رسوبات ريزدانه سيلت و رسي را در پهنه دشت تهنشين و انباشته نموده است. نزديك به ارتفاعات رسوبات نسبتاً دانه درشتتر و با فاصله از ارتفاعات تا ساحل، عمده رسوبات ماسهاي، سيلتي و رسي است. در اين دشت و در مسير رشته قنات مورد مطالعه، دو رودخانه بزرگ چهارروستايي و درّهگپ كه هر دو آب شور دارند و مجموعاً 8 آبراهه مهم بزرگ و كوچك عمود بر آن قرار دارد كه سرمنشاء آنها ارتفاعات مشرف به دشت بوده و در نهايت به نواحي ساحلي و دريا ختم ميشوند. توپوگرافي دشت نسبتاً هموار و يكنواخت بوده و جزء نواحي پست ساحلي به شمار ميرود. ارتفاع سطح توپوگرافی و تراز آن نسبت به دریا در نواحي مادرچاه قنات حدود 25 متر بوده و با شيب ملايم تا نواحي مظهر قنات تغيير زیادی در کاهش سطح ارتفاع زمين مشاهده نمیشود. وجود شنهاي روان، فرسايشپذيري رسوبات و همچنين سيلابی بودن مسير قنات از ويژگيهاي بارز منطقه به شمار ميرود.
3-2- آب زمینشناسی
عمده سازندهاي منطقه رخنمون طبقات آغاجاري و بختياري است كه در تاقديس گلخاري رخنمون دارند. دشت حدفاصل كوه مذکور و ساحل خليج فارس، عمدتاً از رسوبات ريزدانه تشكيل شده است. منابع آب زيرزميني در نواحي بويري و شبانكاره نزديك به دامنه ارتفاعات از پتانسيل كمي و كيفي خوبي برخوردار بوده است، ولي در مناطق مياني و ساحلي پهنه دشت، آب زيرزميني از پتانسیل کمی و کیفی مناسبی برخوردار نیست. جهت طبیعی جريان آب زيرزميني از ارتفاعات شرقي به سمت غرب و درياست و با فاصله از ارتفاعات شيب هيدروليكي نيز كاهش مييابد. بهرهبرداری بیرویه این شرایط طبیعی را برهم زده است. تراز آب زيرزميني از 20 تا 25 متر متغیر است (شكل 2- الف). عمق آب زيرزميني در مسير 63 کیلومتری قنات در دامنه 9-4 متر قرار دارد و بر خلاف دامنه ارتفاعات كه شوري آب بسيار پايين است، در طول مسير قنات و نواحي مركزي دشت، شوري آب عمدتاً مقادیر بالايي را نشان میدهد. بطوريكه در شكل (2- ب) و جدول (1) قابل مشاهده است، دامنه شوري دشت از 20000 تا 65000 µmhos/cm متغیر است (به طور متوسط حدود 30000 µmhos/cm) و به همين علت در نواحي مركزي دشت (پايين دست جاده آبپخش به بندرگناوه) چاه کشاورزی وجود ندارد و يا به ندرت ديده ميشود.
این موضوع بیانگر آن است که امکان آبگیری در طول مسیر رشته قنات وجود نداشته و می بایست آبگیری از یک منبع آب با کیفیت و دارای حجم قابل قبول صورت گرفته باشد. با توجه به موقعیت رشته قنات، مناسبترين منبع آبي از لحاظ كميت و كيفيت رودخانه شاپور است كه احتمالل میرود محل مادر چاه در ساحل راست آن انتخاب شده باشد و میله چاههای قابل شناسایی در نواحی نزدیک به موقعیت مادرچاه، حاکی از ارتباط بین قنات و رودخانه است. وجود آثار متعدد قنات، نشان میدهد این رودخانه نیز همانند دیگر رودخانههای مهم ایران در گذشته منبع آب مهمی برای انشعابات رشته قنوات و آبگیری بوده است. امروزه رودخانه شاپور در محل ایستگاه هیدرومتری شهر سعدآباد دارای آبدهی در محدوده 2/2 تا 5/6 m3بوده و کیفیت آب در دامنه 4000 تا 5000 µmhos/cm قرار دارد که طبیعتاً در گذشته با رژیم متفاوت بارش، دبی پایه چشمهها، نبود چاه و سازههای متعدد سد، از کیفیت و کمیت مطلوبتری برخوردار بوده است. انتقال آب از طريـق رشته قنـات با عمق نسبتاً كم (بالاي سطح ايستابي) و بطور متوسط در حدود 7 متر تا ناحيه تلبرج در شرق بندرگناوه ادامه داشته است و از اين طريق آب مناسب كشاورزي و حتي شرب به آن منطقه مسکونی باستاني منتقل ميشده است. جدول (1)، ويژگيهاي كمي و كيفي آب در ناحیه مادر چاه (رودخانه شاپور) و آبخوان (در مسیر رشته قنات) را نشان ميدهد.
شكل2- الف: نقشه زمینشناسی، خطوط تراز سطح ایستابی، جهت جريان آب زيرزميني و موقعيت رشته قنات؛ ب: محدوده مسير رشته قنات، آبهاي سطحي و خطوط هم هدايت الكتريكي و موقعيت رشته قنات
الف | ب |
|
|
Fig 2. a. Geological map showing water table contour lines, groundwater flow direction, and the location of Qanat system; B: Route of the Qanat system, surface water distribution, electrical conductivity contour lines, and the Qanat system
جدول 1- ويژگيهاي كمي و كيفي آب در ناحیه مادر چاه و آبخوان (Bushehr Regional Water Company, 2021)
Table 1. Quantitative and qualitative characteristics of water in the main well area and aquifer
هدايت الکتریکی µmhos/cm | متوسط عمق سطح ايستابي m | آبدهی و شوری رودخانه شاپور (ايستگاه سعدآباد) | ||
دامنه شوری µmhos/cm | فصل خشك m3s | فصلتر m3s | ||
30000 | 7 | 4000-5000 | 2/2 | 5/6 |
3-3- ویژگیهای قنات و شواهد تشخیص از روی عکسهای هوایی و تصاویرماهوارهای
برای تشخیص دقیقتر ساختمان قنات و آثار میلهچاهها، تصاوير ماهوارهايGoogle Earth در پهنهای وسیع و همچنین عکسهای هوایی بزرگ مقیاس در مناطق محدودی بهکار گرفته شد. تجزیه و تحلیل تصاویر در دو حالت با بزرگنمایی کم و زیاد انجام پذیرفت. در بزرگنمایی کم، حين بررسی و مطالعه قنات شناسایی شده جزيره، يك عارضه با شباهت بسیار زياد كه زاويهاي در حدود 30 درجه با رشته قنات مذكور داشت، شناسايي و کشف گرديد كه امتداد آن از يك طرف به یکی از رودخانههای پر آب استان بوشهر (شاپور) و از طرف ديگر به يك منطقه باستاني مهم (تلبرج) ختم میشد. بررسی مکانی و زمانی محدوده مورد مطالعه نشان داد که عارضه خطی شناسایی شده دارای حداقل آثار ساختمانی است. علیرغم از بین رفتن بخشهایی از آثار میله چاهها، اما میتوان دقیقاً امتدادی تا نواحی شرقی روستای بوکه (شمال بندرگناوه) پیوسته از روی تصاویر ماهوارهای به طول 63 کیلومتر شناسایی و پیمایش نمود. این قنات ممکن است تا ناحیه باستاني شناخته شده تحت عنوان نام تُلبُرج ادامه داشته و احتمالاً محل مظهر اصلی آن، آنجا قرار داشته که طول نهایی آن را با احتمال میتوان تا 67 کیلومتر تخمین زد. بخش زیادی از آثار قنات بدلیل قرار گرفتن در دشت پست ساحلی و وجود فرسایش آبی و بادی از بین رفته و لذا در حال حاضر میتواند به عنوان یک قنات مدفون قابل تعریف باشد.
همانطور كه در تصویر ماهوارهای شكل (3) قابل مشاهده است، رشته قنات بوکَه - تُلبُرج با جهت جنوب شرق – شمال غرب امتداد داشته و در بخشهايي از مسير طول رشته قنات، آثار سطحی مقطع ميله چاههاي آن نه به دليل آثار ناشی از حفر میله چاهها و وجود طوقههای گلی، بلكه به دليل رويش متراكم گياه به فاصله متوسط تقريباً هر 60 تا 65 متر در راستا و امتداد مشخصي به طول حداقل 63000 متر در بعضی نقاط بهخوبی قابل تشخيص و ردیابی است. در بررسی تصاویر با بزرگنمایی بالا (بخش زوم شده شکل (3) و تصاویر شکل (4))، اختلاف رنگ متمایز یک عارضه خطی منقطع، از محیط پیرامون خود که ناشی از پوشش گیاهی و رطوبتگیری بیشتر محل اثر چاهها بود، در کنار پایداری و تکرار آن، همچنین راستا و امتدادی معین، شاخص مهمی بود تا به عنوان رشته قنات مورد توجه و مطالعه قرارگیرد. بررسیهای تکمیلی تصاویر ماهوارهای نشان داد که شکلگیری چنین پدیدهای غیر معمول، نه از روی تصادف و عوامل طبیعی، بلکه بطور قطع دلالت بر وجود یک ساختار رشته قناتی داشت که محاسبات انسانی در بوجود آوردن آن دخالت داشته و میبایست برای قطعیت بیشتر موضوع و نتیجهگیری نهایی، بازدید صحرایی انجام میشد.
شکل (3) و شکل (4)، به ترتیب بخشی از مسیر رشته قنات بوکه – تل برج را با جهت جنوب شرق به سمت شمال غرب در محل تقاطع با قناتجزیره از طریق تصاویر ماهوارهای Google Earth و عکس هوایی بزرگ مقیاس نشان میدهد.
شکل 3- تقاطع دو قنات جزیره (شرق به غرب) و بوکه-تل برج (جنوبشرق به شمالغرب) در جنوب غرب شبانکاره | ||
| ||
Fig 3. Intersection of two Qanat, "Jazireh" (oriented East to West) and "Boukeh-Tol Borj" (oriented Southeast to Northwest) in the southwest of Shabankareh. |
شكل4- الف و ب. عکس هوایی با مقیاس 1000/1، (1386)، ساختمان سطحی و رد میله چاهها در دو ناحیه از مسیر رشته قنات
(National Cartographic Center of Iran “NCC”, 2007)
الف | ب | |
|
|
Fig 4. A, B: Aerial Photos (Scale:1/1000, 2007) showing the surface structure and the traces of the shaft wells in two areas of the Qanat route.
شکل (5)، تصویر ماهوارهای از مقطع و برش قابل تشخیصی از مسیر یک کیلومتری رشته قنات مورد مطالعه را با امتداد جنوب شرق به شمال غرب نشان میدهد. موقعیـت جغرافیـایی سه نقطه از میله چاهها به ترتیب در نقاط: A: X: 496141,Y: 3255236، B: X: 495689,Y: 3255559 و C: X: 495294,Y: 3255839 معرفی شده است. بزرگنمایی و مقیاس عوارض بر روی تصویر ارائه شده است.
شکل5- بخشی از مسیر و آثار باقیمانده از توالی میله چاه های رشته قنات بوکه-تل برج در جنوب و غرب شبانکاره | |||||
| |||||
Fig 5. Section of the route and the remnants of the sequence of shaft wells of the "Boukeh-Tol Borj" Qanat system located in the south and west of Shabankareh (Google Earth, 2002). |
4-3- شواهد صحرایی تشخیص آثار قنات
پس از آنکه تشخيص اولیه توسط عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای انجام شد، مطالعات زميني و صحرايي آغاز گردید و موقعیت تصاویر ماهوارهای و انطباق آنها با اشکال صحرایی توسط GPS پیاده سازی شد. بررسیها نشان داد بعضی از آثار کاملتر و تعدادی دیگر اثر فرسایش بر آنها نمود بیشتری داشت و لذا دو نوع شکل اثر باقیمانده قابل تشخیص بود؛ الف: وجود اشکال و مقاطع تقریباً یکپارچه مستطيل و بیضوی شكل با ابعاد متغیر و متوسط تقریباً 5/2 تا 3 متر(عرض) در 12 تا 13 متر (طول) که فرسایش بیشتری را تجربه کرده بودند. ب: وجود اشکال چهار دایره متوالی با ابعاد تقریباً 4 متر (عرض) در 18 تا 20 متر (طول) در اشکال سالمتر که فرسایش کمتری را درمقایسه با نوع اول تجربه کردهاند.
بافت رویش متراكم گياهان علفی با فاصله منظم حدود هر 60 تا 65 متر در صحرا و با امتداد و راستايی مشخص و با پايداري و استقامت زياد در مقابل فرسايش طبيعي و فعاليتهاي انساني بخصوص شخم زدن هر ساله زمينهاي كشاورزي و حفظ موقعيت خود با قطع خطوط شیاری ناشی از شخم زدن زمين مشاهده گردید (شکل6). همچنین در مقاطعي از مسیر طول رشته قنات، زمينهاي شورهزار و سبخايي وجود دارد که وجود کرتهای کوچک علفی این تفاوت و تمایز را از محیط پیرامونی خود به طرز کاملاً معناداری متفاوت میکند. اين اشكال مستطيلي و گاه بیضوی، دارای چهار حلقه چاه متوالی هستند که متاثر از شرایط رویش متراکم گياهان صحرایی، ناهمواري سطحی در محل میله چاه و تبخير آب زیرزمینی در محل ميله چاهها شکل خود را حفظ کردهاند. بنابراین وجود این اشکال با قرار گرفتن در راستا و فواصل مشخص و تکرار در طول دهها کیلومتر از ناحیهای با پتانسیل آبی مناسب به منطقهای با سابقه سکونت باستانی، نشانههای قطعی از وجود یک رشته قنات کهن و باستانی است. شكل (6- الف، ب، ج، د) شواهد صحرایی و توضيحات پیش گفته شده را به خوبي نشان ميدهد.
شکل6- تصاویر صحرایی از آثار میله چاههای رشته قنات بوکَه - تُلبُرج در ناحیه نزدیک به منطقه مادر چاه، جنوب شبانکاره در شهرستان دشتستان، دید به سمت شمال غرب | |||
|
| ||
|
| ||
Fig 6. Field photographs of the remainings of the shaft wells of the "Boukeh-Tol Borj" Qanat system near the main well area, south of Shabankareh in Dashtestan County, looking towards the Northwest
|
5-3- وضعیت دهانه میله چاه
بطور متوسط دهانه میله چاه برای قناتهای معمول که یا بهصورت چهارگوش هستند و یا دایروی، در حدود یک متر و یا کمی کمتر از آن است. وقتی اثر میله چاهها در این رشته قنات بررسی میشود، اندازهها در دو طرف طول یک پشته خیلی بیشتر از اندازههای معمول بوده که دال بر ویژگیهای منحصربه فردی است که در دیگر قناتهای معمول وجود ندارد. یکی از دلایلی که میتوان در اینخصوص برشمرد، وجود فرسایش در گذر زمان است که برای ناحیه دشت ساحلی کاملاً طبیعی است. مقایسه تصاویر ماهوارهای در طول مسیر و همچنین در سالهای متفاوت، وجود تفاوت را برای هر یک از آثار بر جای مانده میلهها تا حدود زیادی متفاوت نشان میدهد و این تفاوت را میتواند ناشی از تفاوت در موقعیت مکانی میله چاهها و فرسایش در گذر زمان دانست. اما مسئله مهمتر را میتوان به روش حفر میله چاهها در زمینهای با رسوبات دانهریز و ماسهای ساحلی نسبت داد. بطوریکه به نظر میرسد از یک روش حفر منحصربهفرد یعنی به جای یک میلهچاه از چهار میلهچاه در طول هر پشته استفاده کرده باشند. به عبارتی در واقع قبل از فرسایش و از بین رفتن آثار دهانه چاهها، چهار حلقه چاه مجزا به جای یک حلقه چاه حفر شده بود؛ به گونهای که چهار حلقه چاه با قطر حدوداً یک متر و با فاصله حدوداً دو تا سه متر و یا بیشتر از هم (بسته به مقاومت رسوبات هر محل چاه) حفر میشده است و سپس فرسایش در گذر زمان بسیار طولانی یک اثر یکپارچه را برای آن شکل داده است. در واقع اندازه خود میلهها و فواصل بین آنها، طول فرسایش یافته اثر میلهها و بزرگی غیرمتعارف آنها را توجیه مینماید. این روش حفاری، ضمن اینکه میتوانسته با هدف هوادهی بیشتر در هنگام حفر میله چاهها و بخصوص کوره قنات در فواصل نسبتاً زیاد باشد، خروج گازهای سمّی احتمالی را نیز سبب میشده است. بررسی آثار سطحی و اشکال باقیمانده از میله چاهها در طول مسیر چند ده کیلومتری رشته قنات بوکه-تلبرج نشان میدهد که این ساختار حفر گرچه تا حدودی شباهتهایی را با قنات جزیره داراست، اما تا حدودی تفاوتهایی را نیز در ساختمان سطحی داشته است و به لحاظ ظاهری حداقل دو حالت متفاوت را میتوان شناسایی نمود: الف: شکل ظاهری و مقطع تقریباً مستطیلی با ابعاد بزرگ، ب: شکل ظاهری و مقطع دایرهای با سیستم حفر چهار حلقه چاه؛ که نیازمند حفاری و کاوشهای زیرزمینی و همچنین مطالعات زیرزمینی ساختمان هر دو رشته قنات است و قطعاً هزینههای سنگین حفاری را به دنبال خواهد داشت. این مکان میله چاهی، گرچه در شکلشناسی با هم متفاوت هستند، اما در طول و عرض یعنی ابعاد هندسی شباهتهای بسیار نزدیکی دارند و در پیمایش طول مسیر، این تغییر اشکال کاملاً مشهود است که یا با احتمال کمتر ناشی از اختلاف در نحوه سیستم حفاری چاهها بوده و یا با احتمال بیشتر، اثرات فرسایش طبیعی چنین وضعیتی را شکل داده است. اشکال به ظاهر مستطیل مانند در محل میله چاهها با فاصله هر 65-60 متر در نیمه جنوبی رشته قنات و نزدیکتر به مادرچاه قرار دارند و اشکال دایرهای با سیستم چهارحلقه چاه با همان فاصله در نیمه شمالی رشته قنات واقعاند که در هر دو این حالتها به دلیل موقعیت توپوگرافی دشت و فرسایشپذیری بالای کوهستان مشرف به دشت در ناحیه شرقی آن و رسوبات سطحی در اندازههای ماسه و سیلتی به شدت دچار فرسایش، تغییر شکل و حتی نابودی شدهاند و تنها در موارد معدودی شرایط اولیه تا حدودی سالم باقیمانده است. همانطور که بیان گردید ضمن اینکه ممکن است تفاوتهای در نحوه حفر میله چاهها در طول رشته قنات در هنگام حفر اولیه قنات و یا تعمیرات بعدی رخ داده باشد، تغییرات طبیعی فرسایش نیز میتواند تا حدی اشکال سطحی را دستخوش تغییر کرده باشد. علاوه بر این، به تعریف نگارنده، ایجاد حفر سیستم چهار حلقه چاه برای محل میله چاههای قنات در بازدید صحرایی کاملاً واضح و مشهود است که میتوانسته برای پشتههای طولانی و حفر کورهای به طول 65-60 متر در فاصله بین میلهها، شرایط سخت هوادهی و همچنین غلبه بر گازهای احتمالی در مسیر حفر را ممکن سازد؛ چرا که زمینشناسی مسیر حفر نشان از وجود رسوبات ماسه ای-سیلتی، رسی و گاه شبه باتلاقی و شولاتی بوده که شرایط خاصی را برای مدیریت حفر میله چاه و کوره قنات در مسیر طولانی دشت ساحلی اجتنابناپذیر میکرده است. شکل (7- الف، ب، ج، د، هـ، و) تصویر ماهوارهای Google Earthتعدادی از محل میله چاههای رشته قنات مذکور با سیستم حفر چهار میله چاه را با حداکثر بزرگنمایی نشان میدهد. هر چند این تصاویر مربوط به دهه قبل بوده و در بزرگنمایی بالا، از قدرت وضوح نسبتاً کمی برخوردار هستند، اما به دلیل اینکه تنها اثر و شاهد باقیمانده از سازه آبی مذکور هستند، لذا میتوانند بسیار با اهمیت باشند و شناخت ما را از وجود قنات و همچنین ویژگیهای آن بیشتر نماید. بطوریکه در تصاویر مشخص است، میزان تغییرات و فرسایشبه معنای تفاوت در انعکاس چهار اثر میله چاه در هر یک از تصاویر و نقاط متفاوت است. شکل (7- الف): موقعیت چهار حلقه چاه با فلش نشان داده شده است. اثر میله چاهها بهصورت دایرههای روشن و یا به عبارتی سفید رنگ قابل تشخیص است. لکه تیره اطراف میله چاهها نشان از پوشش گیاهی است. شکل(7- ب): همانند تصویر الف، موقعیت میله چاهها مشخص است و تفاوت تنها در تراکم بیشتر پوشش گیاهی اطراف اثر میلهچاهها است.شکل (7- ج و د): تصاویر ثبت شده مربوط به فصل خشکسالی بوده و پوشش گیاهی بطور محسوس وجود ندارد. در شکل(د) به نظر میرسد تا حدی آثار تخریب شده طوقه گلی اطراف چاهها قابل تشخیص باشد. چهار شکل ذکر شده اثر پوشش گیاهی را نه در محل دهانه میله چاه، بلکه در اطراف آن نشان میدهد. شکل(7- هـ و ) اثر پوشش گیاهی را دقیقاً در محل دهانه میله چاهها نشان میدهد، بطوریکه آثار دهانه میله چاهها بهصورت اشکال دایروی تیره دیده میشوند. تفاوتهای مکانی، فصول خشک و تر سال، فرسایش طبیعی، انسانی و میزان آثار باقیمانده، سبب شده تا انعکاس اثر چاهها در طول مسیر قنات و در سالهای مختلف، متفاوت باشد.
شکل7- تصاویر ماهوارهای Google Earth از تعدادی میله چاه قنات بوکه-تلبرج با سیستم چهارمیله چاهی و تفاوت در میزان و نحوه فرسایش طی سالهای 2002 تا 2011 | |||
|
| ||
|
| ||
|
| ||
Fig 7. Satellite images (google earth) of several of Qanat shaft wells "Boukeh-Tol Borj" featuring a four-shaft well system, showing differences in the extent and pattern of erosion between 2002 and 2011
|
ارزیابی تصاویر هوایی و بازدیدهای زمینی نشان میدهد که یک رشته قنات بزرگ باستانی در ناحیه دشت ساحلی شمال استان بوشهر بهصورت مدفون وجود دارد. ویژگیهای ساختاری آن بسیار تحت فرسایش قرار گرفته و ساختمان داخلی آن نیز در گذر زمان مدفون شده است که برای کشف دانستههای بیشتر نیاز به کاوشهای حفاری زیرزمینی است. به طوریکه در جدول (2) گزارش شده، طول شناسایی شده و تخمین زده شده به ترتیب 63 و 67 هزار متر است و حداقل، تعداد حدود 4032 حلقه چاه در 1008 محل اثر مجموعه چهار میله چاهی حفر شده است. همانطور که قبلاً بیان شد طول هر پشته بهطور متوسط بین 60 تا 65 متر بوده و برای احداث قنات مذکور، حداقل 63 هزار متر حفاری افقی و تقریباً 28 هزار متر حفاری عمودی انجام شده است که در مجموع طول حفاری افقی و عمودی آن حدوداً معادل 2/91 کیلومتر است؛ بنابراین از نظر طول و حجم خاکبرداری در طبقهبندی و رده قناتهای بزرگ ایران قرار میگیرد. شکل (8)، رسم شماتیکی از مسیر خطی رشته قنات بوکه – تلبرج را با فواصل میله چاها و طول پشتهها (بدون مقیاس) نشان میدهد.
جدول 2- مشخصات ساختماني (با تخمین) رشته قنات بوکه-تل برج
Table 2. Structural specifications (estimated) of the "Boukeh-Tol Borj" Qanat system
میزان(متر)/موقعیت | طول(متر) | میزان/موقعیت | پارامتر |
63000 | طول شناسایی شده(حفر افقی) | 67000 | تخمین طول کل (متر) |
28224 | طول حفر عمودی(تخمین) | 1008 | تعداد اثر مجموعه میلهچاه در طول هر پشته |
91224 | مجموع کل طول حفر(تخمین) | 4032 | تعداد کل حلقه چاه(تخمین) |
بوکه تا تل برج | محل احتمالی مظهر | 60-65 | فاصله میله چاه(متر) |
جنوب شرق- شمال غرب | جهت رشته قنات | رودخانه شاپور-حوالی آبپخش | محل احتمالی مادر چاه |
شکل 8- رسم شماتیک توالی سیستم چند میله چاهی در طول مسیر رشته قنات بوکه-تل برج با تخمین تعداد4032 حلقه چاه(بدون مقیاس) |
|
Fig 8. Schematic illustration of the sequence of the multiple shaft wells along the of the "Boukeh-Tol Borj" Qanat route, estimating 4032 wells (not to scale) |
6-3- اهمیت انتقال آب و سکونتگاه باستانی
حفر چنين سازه بزرگي در رسوبات ريزشي و خطر ورود آب بسيار شور در طول مسيري در حدود 63 كيلومتر نه تنها نشان از دانش بالاي حفاري و فنون مهندسي در استحكام سازه براي مناطق ساحلي و سيلابي است، بلكه اهميت سكونتگاه باستاني در محل مظهر قنات و لزوم آبرساني به هر میزان هزینه و سختی به اين منطقه را به اثبات ميرساند. بنابراين محل مظهر قنات نه تنها وجود یک سکونتگاه را به اثبات میرساند، بلکه حکایت از یک محدوده مسکونی پرجمعیت و مهم دارد که فعالیتهای کشاورزی گستردهای در آن انجام میشده است. امروزه در نواحي مظهر قنات و اطراف آن روستاهاي كوچكي قرار دارند كه آثار باستاني در آنها كشف و ضبط شده است. از اين مناطق مهم باستاني روستاي تُلبُرج و همچنین بوکَه است. همانطور که گفته شد تاكنون آثاري به قدمت دوره ساساني در آن كشف شده است. حفر قنات براي تامين آب شرب انسان و دام، بهداشت، كشاورزي و باغداري انجام ميشده است. نواحي مظهر قنات داراي آب و هواي گرم و خشك بوده و رطوبت كمتري نسبت به خط ساحلي دارد، زمينهاي وسيع حاصلخيز با قابليت كشاورزي وجود داشته و از لحاظ موقعيت مكاني نسبت به ساحل ميتوانسته از موقعيت مكاني خاص و استراتژيكي برخوردار باشد. علاوه بر موارد گفته شده، اين منطقه احتمالاً داراي مزيتهايي محيطي خوبي براي مردمان آن دوران بوده كه جمعيت قابل توجهي را در خود سكونت داده است و نياز به منبع آب مطمئن و پايدار اجتنابناپذير بوده است؛ از طرفی آب سطحي و زيرزميني با كميّت و كيفيّت مناسبي در منطقه متناسب با نیاز وجود نداشته و به همين دليل نياز به منبع آب کاملاً پايدار و با کمیت و کیفیت مدنظر احساس ميشده است. به همين دليل چنين پروژه بزرگ، زمانبر و پر هزينهاي براي انتقال و توزيع آب به منطقه ساخته شده است. اینکه چرا با این فاصله آب انتقال داده شده و مناطق نزدیکتر به رودخانههای پر آب برای سکونت انتخاب نشده است، نیز نیازمند بررسیهای بیشتر و دقیقتر و اهمیت منطقه هدف دارد. ضمن اینکه وجود سکونتگاه و مراکز جمعیتی همزمان در ناحیه مبدا (مجاور رودخانه شاپور)، نیز خود میتوانسته عاملی بر عدم امکان استقرار سکونتگاه بزرگ دیگری باشد.
7-3- دوره تاریخی ساخت قنات و اهداف آن
مطالعات تاریخی و باستانشناسي حکایت از آن دارد که منطقه در قلمرو حکومت ایلامی قرار داشته است. از طرفی به استناد کاوشهای صورت گرفته، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري قدمت سکونت در منطقه را به حداقل دوره ساسانيان نسبت میدهد. بطوریکه شواهد در محل روستاي تلبرج، آثاري را با قدمت و ديرينگي دوره ساسانی و پس از اسلام را نشان میدهد. (Zarei, 2022) بر اساس مطالعات و کاوشهای باستانشناسی خود معتقد است: آثار سکونتگاهی در نواحی شرق و شمال بندر گناوه، تل برج و اطراف آن به دوره ساسانی، قرون اولیه اسلامی و تا سدههای پنج و شش هجری قمری میرسد.
8-3- ارزیابی و تطبیق نتایج پژوهش اخیر در طبقهبندی ساختمانی قنوات
شناخت زیاد و البته گستردهای از انواع رشته قنوات به خصوص در ایران وجود دارد. مقالات و پژوهشهای بسیاری نیز در حوزه مطالعه قناتهای ایران و سایر نقاط جهان ارائه شده و به طبقهبندی آنها پرداخته شده است. یکی از جدیدترین طبقهبندیهای مهمی که در زمینه ساختمان قنوات وجود دارد، طبقه بندی ساختمانی است که اخیراً توسط (Tabatabaei & Khozeymehnezhad, 2022) صورت گرفته است. در این تقسیمبندی جامع که بر پایه پژوهشهای قبلی در ایران است، به تفصیل مشخصات ساختمانی قنوات در مناطق کوهستانی و کویری (دشتها) در شاخصهای طول، دبی، آرایش هندسی، عمق متوسط کوره و ساختمان معرفی میشوند. ساختار قنات مورد مطالعه در قالب تقسیمبندی فوق، مورد ارزیابی و تطابق قرار گرفته است. طبق این تقسیمبندی، قنات شناسایی شده اخیر (بوکه-تلبرج) به دلیل مدفون بودن، تنها از نظر طول و عمق متوسط کوره (تخمین) قابل ارزیابی است که در حوزه قناتهای با طول زیاد (بزرگ) و عمق کم کوره (احتمالاً) قرار میگیرد. اما به دلیل عدم آبدهی و نبود شناخت از ساختمان داخلی چنین قنوات ساحلی، دیگر ویژگیهای آن (طراحی و ساختمان میله چاهها) فاقد تطبیق و ارزیابی است. چرا که این قنات از منظر ساختمانی دارای سیستم حفر چهار میله چاه در طول حفر هر پشته است و لذا از این منظر میتوان آن را دارای ارزش و جایگاه متفاوتی از طبقهبندیهای مذکور و سایر طبقهبندیهایی که تاکنون در ایران شناخته شده، قرار داد.
4- نتیجهگیری
علیرغم وجود محدودیتهای طبیعی از جمله کمبود ذخایر آب مناسب، سازندهای زمینشناسی تخریب کننده کیفیت آب و شوری بالای ذخایر آب زیرزمینی در بخش عمده پهنه آبخوان با رسوبات دانهریز؛ ساحل شمالی استان بوشهر در کرانه خلیجفارس از منظر سکونتگاهی و ساخت سازههای آبی بزرگ، بسیار بکر و با اهمیت بوده و یک تمدن آبی ناشناخته و شگرفی را در خود جای داده كه در عمده موارد با گذر زمان طولانی و در اثر فرسایش و رسوبگذاری يا کاملاً از بين رفته و يا تا حدود زیادی از نظرها پنهان گشته است. مطالعه تصاویر ماهوارهای آثار یک رشته قنات بزرگ و مدفون شده را نشان میدهد. وجود یک ساختار خطی طولانی و تفاوت در رنگ آن نسبت به محیط پیرامون، تکرار آثار و اشکال هندسی مشخص در فاصله هر 65-60 متر و انطباق با ساختار میله چاه و طول پشته در هر قنات، جهت و راستایی هدفمند (جنوبشرق - شمالغرب) از یک مبدا پر آب به یک مقصد باستانی جای تردیدی برای تشخیص احداث سازهای آبی یعنی رشته قنات توسط انسان باقی نمیگذارد. برای احداث این رشته قنات، از الگوی حفر چهار حلقه چاه در حد فاصل هر طول پشته استفاده شده است. آثار فرسایش شده باقیمانده از این سیستم حفر در قنات مذکور، شامل اشکال مستطیلی تا بیضوی به طول تقریباً 12 تا 20 متر و عرض 5/2 تا 4 متر است که فرسایش باعث بزرگتر شدن اثر واقعی میله چاه گردیده است. رشته قنات مطالعه شده با نام بوکَه - تُلبُرج، یک نمونه از رشته قنات بزرگ شناسایی شده با ساختمان منحصر به فرد در ساحل شمالی خلیج فارس و استان بوشهر است. قنات شناسایی شده به دلیل مدفون بودن، تنها از نظر طول و تا حدودی عمق متوسط کوره (تخمین) قابل طبقهبندی بوده و در حوزه قناتهای با طول زیاد و عمق کم کوره قرار میگیرد. همچنین این قنات از منظر ساختمانی دارای سیستم حفر چهار میله چاه بوده و از این منظر میتوان آن را دارای جایگاه متفاوتی از طبقهبندیهای متداول و شناخته شده در ایران، قرار داد. احداث رشته قناتي با طول شناسایی شده حداقل 63 کیلومتر، اهمیت ناحیه هدف را برای محل سکونت در ایران باستان نشان میدهد. بر اساس سکونتگاه باستانی مهم تُلبُرج، ممکن است مظهر قنات تا فاصله 67 كيلومتری نیز ادامه داشته است. مجموع طول حفر افقی و عمودی این قنات را میتوان در حدود 2/91 کیلومتر تخمین زد و لذا میتوان آنرا از لحاظ حجم حفاری در ردیف بزرگترین پروژههای قناتسازی در تاریخ ایران به شمار آورد. این قنات، آب را با احتمال قریب به یقین از ساحل راست رودخانه شاپور در نزديكي شهر آبپخش تا شمال بندرگناوه منتقل مینموده است. این سازه آبی نماد دانش بالاي مهندسي، فن حفاري و اراده بالای پیشینیان ایران زمین در این منطقه است. همچنین احداث این قنات بزرگ و منحصر به فرد، اهميت سكونتگاه و استقرار مرکز جمعیتی در نواحي مظهر قنات (نواحی بوکَه، تُلبُرج، تُلپَرون) را نشان میدهد كه اينچنين انتقال پرهزينهاي برای جابجایی زیرزمینی آب انجام دادهاند. ديرينگي سکونت در این ناحیه، به دوره ایلامی تعلق دارد. اما آنچه که با قطعیت و بر اساس نتایج مطالعات اخیر باستانشناسی میتوان گفت: گستردگی جمعیتی و سکونتگاهها حداقل مربوط به بازه زمانی حکومت ساسانيان تا سدههای اولیه دوره اسلام و همچنین تا قرون 5 و 6 هجری قمری است.
5- تضاد منافع نویسندگان
نویسنده این مقاله اعلام میدارد که هیچ تضاد منافعی در رابطه با نویسندگی و یا انتشار این مقاله ندارد.
6- منابع
Azadijoo, O. (2023). Introducing and understanding the Qanat of the Jezireh, the largest water transfer structure of ancient times in Bushehr Province on the Persian Gulf coast, The Second International Conference on Research in Water. Wastewater and River Engineering,Tehran).In Persian(
Boustani, F. (2008). Sustainable water utilization in arid region of Iran by qanats. International Journal of Civil and Environmental Engineering, 2(7),152-155. https://zenodo.org/record/1080378/files/13037.pdf
Bushehr Regional Water Company. (2021). Office of Basic Studies of Water Resources, Data and Statistics Bank, Statistical Period of 2011-2021 water years. (In Persian)
Esmaeili, Gh., Habibi, A., & Esmaeili, HR. (2022). Qanat system, an ancient water management system in Iran: History, architectural design and fish diversity. Iranian Journal of Ichthyology, 10(2), 131-144.
Eghtedari, A. (1969). The remains of ancient cities on the coasts and islands of the Persian Gulf and the Sea of Oman. National Monuments Association Publications, Tehran, p.1136. )In Persian(
Haeri, MR. (2016). Qanat in Iran, Cultural Research Office Publications. Second edition,Tehran, p.126) In Persian(
National Cartographic Center of Iran “NCC”. (2007). Farazamin Consulting Engineers Co., Aerial Orthophoto Bushehr Province, (Scale:1/1000). (In Persian)
ParsPiyab. (2007). Planning for the organization of springs and Qanats in Deylam city, Bushehr Province Agricultural, Jahad Organization.) In Persian (
Tabatabaei, S.M., & Khozeymehnezhad, H. (2022). Assessment of protective methods and increase of qanats discharge in Iran, Journal of Aqiufer and Qanat (semi-annual), 2(4), 17-28. (In Persian)
Zarei, H. (2022). Archaeological survey of the coastline of Bushehr-Daylam Peninsula and the Persian Gulf, Tehran. First edition, Ganjineh Hunar Publications, p.254. (In Persian)
2