Analyzing the dimensions and jurisprudential components of the challenges of human rights rules in the face of new and emerging technologies in the military field
Subject Areas : All jurisprudential issuesTahereh Roozegar 1 , Abdolmohammad Afrough 2 , Abbas Barzegarzadeh 3
1 - PhD student in Public International Law, Bushehr Branch, Islamic Azad University, Bushehr, Iran.
2 -
3 - Assistant Prof., International Law Dep., Bushehr Branch , Islamic Azad University, Bushehr , Iran.
Keywords: Emerging technologies, jurisprudence, human rights,
Abstract :
The 21st century has witnessed a fundamental transformation based on science and technology. The rapid growth of science has revealed a new type of technology known as emerging technologies. The most important difference between this technology and its predecessor is that emerging technologies are constantly evolving and have an inevitable dependence on previous technologies. The most important examples of emerging technologies are artificial intelligence, 3D printing, and space technology, which are discussed in this article. Since governments have always sought to acquire and enhance their national power and security, and in this direction have been in endless competition with other actors, this article, using a descriptive-explanatory method, seeks to answer the question of what place new technologies have in the national security and power of countries, and what threats and opportunities lie ahead in this regard. Given that several factors have been effective in acquiring and enhancing national security and power, the aim is to examine the impact of emerging technologies on the security and national power of countries. The overall conclusion of the article shows that emerging technology, as a new tool at the disposal of actors, like all other capabilities at the disposal of actors in the international system, has threats and opportunities that agents must convert into opportunities based on need and use in line with their national interests.
1. آذرشب، م. ت.، نجم¬آبادی، م. بخشی طلابی، ر. (1396). جایگاه امنیت در مدرسه کپنهاگ: چارچوبی برای تحلیل، فصلنامه تخصصی علوم سیاسی، .119-146 ،)40(13
2. داودی، ع. (1393). دیپلماسی علم و فناوری ایران در افغانستان: فرصت¬ها و چالشه¬ا. فصلنامه پژوهش¬های راهبردی سیاست، 3 (11)، 127-103.
3. دعاگویان، د. (1398). جنگ نرم شبکه¬های ماهواره¬ای در روان¬سازی سیاست خارجی بین¬المللی کشورها. فصلنامه مطالعات بین¬المللی، 17(2)، 130-115.
4. سهیلی نجف¬آبادی، س.، حسین¬خانی، ا.، عمویی، ح. (1399). بررسی آینده¬نگر حضور ناتو در خاورمیانه و محیط پیرامونی ایران و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران. فصلنامه مطالعات بین¬المللی، 17(1)، 193-169.
5. سورنسون، گ،. جکسون، ر. (1393). مقدمه¬ای بر روابط بین¬الملل. ترجمه م. ذاکریان، ع. تقی¬زاده، ح. سعیدکلاهی، جلد دوم، تهران: میزان.
6. عبدالله خانی، ع. (1383). نظریه¬های امنیتی؛ مقدمه¬ای بر برنامه¬ریزی دکترین امنیت ملی. جلد اول، تهران: مؤسسه بین¬المللی مطالعات و تحقیقات فرهنگی ابرار معاصر، چاپ دوم.
7. فیروزآبادی، م. (1390). بررسی مفهومی دیپلماسی علم و فناوری و وضعیت کنونی آن در جمهوری اسلامی ایران. شبکه تحلیلگران فناوری ایران(ITAN) در
http://research.isti.ir/uploads/mafhoome_diplomasi_elmofanavari.pdf.
8. ونت، ا. (1384). نظریه اجتماعی سیاست بین¬الملل. ترجمه ح. مشیرزاده، تهران: وزارت امور خارجه.
Biannual journal of jurisprudential principles of Islamic law Vol.16 no.1 spring and summer2023 Issue 31
|
Research Article
Analyzing the dimensions and jurisprudential components of the challenges of human rights rules in the face of new and emerging technologies in the military field
Tahereh Roozegar1, Abdolmohammad Afroogh2, Abbas Barzegarzadeh3
Received: 2023/08/11 Accepted: 2023/10/22
Abstract
The 21st century has witnessed a fundamental transformation based on science and technology. The rapid growth of science has revealed a new type of technology known as emerging technologies. The most important difference between this technology and its predecessor is that emerging technologies are constantly evolving and have an inevitable dependence on previous technologies. The most important examples of emerging technologies are artificial intelligence, 3D printing, and space technology, which are discussed in this article. Since governments have always sought to acquire and enhance their national power and security, and in this direction have been in endless competition with other actors, this article, using a descriptive-explanatory method, seeks to answer the question of what place new technologies have in the national security and power of countries, and what threats and opportunities lie ahead in this regard. Given that several factors have been effective in acquiring and enhancing national security and power, the aim is to examine the impact of emerging technologies on the security and national power of countries. The overall conclusion of the article shows that emerging technology, as a new tool at the disposal of actors, like all other capabilities at the disposal of actors in the international system, has threats and opportunities that agents must convert into opportunities based on need and all threats and use them in line with their national interests.
Keywords: Emerging technologies, national security, jurisprudential dimensions.
[1] - PhD student in Public International Law, Bushehr Branch, Islamic Azad University, Bushehr, Iran.
[2] - Assistant Professor, Department of International Law, Bushehr Branch, Islamic Azad University, Bushehr, Iran. (Corresponding author) kamalkhajepoor@yahoo.com
[3] - Assistant Professor, Department of International Law, Bushehr Branch, Islamic Azad University, Bushehr, Iran.
مقاله پژوهشی
واکاوی ابعاد و مولفه های فقهی چالش های قواعد حقوق بشری در مواجهه با فناوری های جدید و نوظهور در حوزه نظامی
طاهره روزگار1، عبدالمحمد افروغ2، عباس برزگرزاده3
چکیده
قرن بیست و یکم، با یک تحول بنیادین بر پایه علوم و فناوری مصادف گردیده است. رشد شتابان علم، پرده از چهره نوع نوینی از فناوری برداشت که از آن به عنوان فناوریهای نوظهور یاد میشود. مهمترین تفاوت این فناوری با نوع ماقبل خود این است که فناوریهای نوظهور دائماً در حال برشدن بوده و وابستگی اجتنابناپذیری با فناوریهای پیشین دارند. از مهمترین مصادیق فناوریهای نوظهور هوش مصنوعی، چاپ سه بعدی و فناوری فضایی است که در این مقاله به آنها پرداخته شده است. از آنجایی که دولتها همواره به دنبال کسب و ارتقای قدرت و امنیت ملی خود بودهاند و در این مسیر با دیگر کنشگران در رقابت پایانناپذیری قرار گرفتهاند، این مقاله با روش توصیفی ـ تبیینی، با تبیین فرصتها و تهدیدهای ناشی از پیشرفت فناوریهای نوظهور، در پی پاسخ به این پرسش است که فناوریهای نوین چه جایگاهی در امنیت و قدرت ملی کشورها دارد و در این زمینه چه تهدیدها و فرصتهایی پیش رو است؟ با توجه به اینکه عوامل متعددی در کسب و ارتقای امنیت و قدرت ملی مؤثر بوده، هدف این است که تأثیر فناوریهای نوظهور بر امنیت و قدرت ملی کشورها بررسی شود که نتیجه کلی مقاله نشان میدهد فناوری نوظهور به عنوان یک ابزار نوین در اختیار کنشگران همانند تمامی قابلیتهای دیگر در اختیار بازیگران نظام بینالملل دارای تهدیدها و فرصتهایی است که کارگزاران میبایست بر اساس نیاز و تمامی تهدیدها را به فرصت تبدیل نموده و در راستای منافع ملی خود بهکار گیرند.
واژگان کلیدی: فناوریهای نوظهور، امنیت ملی، ابعاد فقهی.
مقدمه
فناوریهای نوین نقش بارزی در دگرگونی تمدن انسان و تکوین یک جهانبینی جدید بر عهده داشته و تحول را از دوران باستان به عصر صنعت و سپس الکترونیک میکشانند (Postman, 2002: 37). فناوریهای نوظهور با رشد سریع خود ماهیت تعاملات میان دولتها و کنشگران نظام بینالملل را تغییر دادهاند. در میان مشهورترین انواع این فناوریها، چندین حوزه تأثیرگذار و عمده با فناوری برتر4 وجود دارد که عبارتند از: هوش مصنوعی5 و گروه مرتبط با فناوریهای دیجیتال مانند اینترنت اشیاء6 و کلانداده7، زنجیره بلوکی8، محاسبات کوانتومی9، روباتیک پیشرفته10، وسایل نقلیه خودران و سایر سیستمهای خودکار، چاپ سه بعدی (تولید افزایشی،) شبکههای اجتماعی11، فناوریهای فضایی12، نسل جدید مهندسی زیستفناوری13 ، ژنتیک14 و غیره.
رشد شتابان فناوریها و تفاوت عمده آن با نوع ماقبل خود و ایجاد مخاطرات و دغدغههای نو برای نظام بینالملل، ضرروت بررسی مستمر و دائمی انواع فناوری نوظهور را بیش از پیش مورد توجه قرار داده است. از آنجایی که دولتها همواره به دنبال کسب و ارتقای قدرت و امنیت ملی خود بودهاند و در این مسیر با دیگر کنشگران در رقابت پایانناپذیری قرار گرفتهاند، این پرسش مطرح میگردد که فناوریهای نوین چه جایگاهی در امنیت و قدرت ملی دولتها دارد در این زمینه چه تهدیدها و فرصتهایی پیش رو است؟
در این راستا به روش توصیفی و تبیینی15 و با استفاده از منابع کتابخانهای، اسنادی و برخط، تأثیر فناوریهای نوین در راستای افزایش قدرت کشورهای صاحب این فناوریها و ارتقای امنیت آنها و در مقابل، بروز مخاطرات امنیتی برای کشورهای فاقد فناوریهای نوظهور مورد ارزیابی قرار گرفتهاند که تبیین فرصتها و تهدیدهای ناشی از این فناوری، کشورها را در برنامهریزی و کاربست این ابزار نوین به منظور دستیابی، حفظ و افزایش امنیت و قدرت ملی یاری می-دهد.
1- پیشینه پژوهش
نای در کتاب «قدرت نرم» (2008) با بحث «ماهیت متغیر قدرت»، مفهـوم قـدرت و منـابع قدرت و تبدیل منابع به قدرت تحقّق یافته را تشریح و به موضوع قدرت در عصر جهانی اطلاعات میپردازد. در این کتاب فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی مورد توجه قرار گرفتهاند، لیکن بررسی فناوری-های نوظهور نادیده گرفته شده است. کاستلز در سهگانه خود، «عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ» - ظهور جامعه شبکهای(2010)، قدرت هویت (2006) و پایان هزاره (2010)، با رویکردی نو جامعترین مجموعه تحلیلی را در خصوص روندهای جاری و آتی تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در نقاط مختلف جهان فراهم آورده است و صرفاً تأکید عمدهای بر جامعه شبکهای داشته و تهدیدات و فرصتهای ناشی از فناوریهای نوین را مدنظر قرار نداده است. روزنا و دیگران در کتاب «انقلاب اطلاعات، امنیت و فناوریهای جدید» (2011)، به موضوعات انقلاب اطلاعات، مهارتها و شبکهها، چیستی فناوری اطلاعات و حاکمیت دولتها در دنیای نوین ملازم با تکنولوژیهای نو پرداختهاند. این کتاب مجموعهای از مقالات است که صرفاً در مقاله دوم آن به قلم روزنا به یکی از مصادیق فناوریهای نوظهور (هوش مصنوعی) پرداخته شده و دستورالعملهایی برای رهبران سیاسی ارائه نموده است.
سانتوس در کتاب «فناوری و کارگزاری در روابط بینالملل (فناوریهای نوظهور، اخلاق و امور بینالملل)» (2019) با ادغام نظاممند فناوری در تحلیل سیاستهای جهانی، به خلأ موجود در ادبیات روابط بینالملل پاسخ میدهند. نویسندگان با تأکید بر نقش برتر فناوریهای نوظهور در مقایسه با برخی از تواناییهای انسان، به چگونگی تحقق، شناخت و دوام سیاست بینالملل از طریق فناوری میپردازند. تأکید نویسنده در این کتاب بر فناوریهای نوظهور مورد استفاده در بخش نظامی نظیر جنگافزارهای نوین و پهپادها بوده و سایر کاربردهای این فناوریها را در نظام بینالملل مورد توجه قرار نداده است.
دیاسپیگلر و همکاران در مقاله «هوش مصنوعی و آینده دفاع» (2017) هوش مصنوعی را معرفی و با تأکید بر کاربرد آن در حوزه دفاعی، ضمن ارزیابی نحوه بهکارگیری این فناوری در برخی از کشورها، به تشریح مواردی از قابلیتهای کاربردی موجود و قابل ارتقای آن برای تکمیل این فناوری در آینده پرداختهاند و بدین ترتیب، صرفاً به یک نوع از فناوریهای نوظهور پرداخته شده است.
استف و همکاران در کتاب «فناوریهای نوظهور و امنیت بینالمللی: ماشینها، دولت و جنگ»(2020) یک تجزیه و تحلیل چندرشتهای از فناوریهای نوظهور و تأثیر آنها در محیط امنیتی جدید بینالمللی در سه سطح تحلیلی ارائه میدهند. مؤلفین با اشاره به تحولات اخیر فناوری نظیر هوش مصنوعی، رباتیک و اتوماسیون و ظرفیت آنها برای ایجاد تغییرات مطلوب در روابط بینالملل، معتقدند این فناوریها در عین حال میتوانند صلح و امنیت را به چالش کشیده و سؤالات اخلاقی، قانونی و سیاسی جدیدی را در موردبهکارگیری قدرت و نقش انسانها در جنگ و درگیری مطرح نمایند. در این کتاب به فناوریهای هوش مصنوعی، رباتیک و اتوماسیون پرداخته شده و سایر فناوریهای مورد اشاره در این مقاله را مورد بحث و بررسی قرار نداده است.
2- مبانی نظری
در این بخش نظریههای رئالیسم، لیبرالیسم، سازهانگاری و مکتب کپنهاگ به عنوان رویکردهای اصلی نظری این پژوهش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
1-2- رئالیسم
رئالیسم16 برداشتی از سیاست بینالملل است که بر بُعد منازعه و رقابت توجه دارد و کشورها را به عنوان کنشگران عمده در نظام جهانی معرفی نموده که امنیت را نخستین دغدغه خود دانسته و ممکن است برای حصول منافع ملی خود اقدام به جنگ نموده و در این مسیر، قواعد اخلاقی را نادیده بگیرند(Korab-Karpowicz, 2018: 1).
در نظریه رئالیسم، امنیت مبتنی بر مرجعیت دولت و کوشش در راستای توسعه قدرت و استفاده از اجبار در عرصه نظام بینالملل مورد بررسی قرار میگیرد. از نظر واقعگرایان، نظام بینالملل واجد یک قدرت فائقه مرکزی نبوده و در نتیجه نزاع بر سر کسب قدرت، دائمی و بیوقفه است. بنابراین، تمرکز رئالیستها بر مبحث امنیت نظامی میباشد (عبداللهخانی،1383: 87).(Abdollahkhani, .2004: 87)
به طور کلی واقعگرایان مباحث قدرت و امنیت را در اشکال سخت تعریف و توجه خود را معطوف به حفظ مرزها و منافع اساسی دولت در مقابل محیط متخاصم بینالمللی و افزایش قدرت تسلیحاتی مینمایند. قدرت سخت با هدف تطمیع جبری بازیگر رقیب با ظرفیت ترس، تهدید اقتصادی و خشونت میباشد (دعاگویان، 1398: 121)( Do'agouyan, 2020: 121).
2-2- لیبرالیسم
رویکرد نظریه لیبرالیسم17 به موضوع قدرت، نقطه مقابل رئالیسم میباشد؛ آنجا که رئالیستها به سیاست اعلی18 پرداختهاند، لیبرالها به سیاستهای ادنی19 توجه دارند. لیبرالها گستره قدرت را در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مشمول میدانند. لیبرالیستها با اشاره به دیگر بازیگران عرصه نظام بینالملل - به غیر از دولت - نظیر سازمانهای بینالمللی، شرکتهای چندملیتی، گروههای نفوذ و ... تهدیدات نوین امنیتی را مطرح نموده و در تلاش برای پاسخ به این تهدیدات گام برداشتهاند. لیبرالیستها در موضوع امنیت ملی صرفاً نگاه سخت به امنیت نداشته و در کنار قدرت نظامی، با تأکید بر قدرت اقتصادی، به انواع دیگر ظرفیتها نیز توجه دارند.
3-2- سازهانگاری
نظریه سازهانگاری20(برسازی) برونداد نظام بینالملل را امری سیال میبیند و سازهانگاران معتقدند هیچ امر پیشینی و محضی وجود ندارد. آنها معتقدند آنچه در حال حاضر در نظام بینالملل در حال رخداد است، به سبب تعریفی است که کارگزاران از یکدیگر داشتهاند و در تعریف رخدادها به عوامل مادی و معنایی تأکید و توجه دارند. از دیدگاه ونت، برسازی نظریهای ساختاری پیرامون نظام بینالملل میباشد و مطابق این نظریه:
1) واحدهای اصلی برای تحلیل نظریه سیاست بینالملل، دولتها در نظر گرفته میشوند؛ 2)در نظام دولتها، ساختارهای بنیادین به صورت بیناذهنی تلقی میگردند؛ 3) ساختارهای اجتماعی دولتها شکلدهنده هویتها و منافع آنها بوده و در تعاملات بین دولتها ایجاد میشوند؛ 4) ساختار و کارگزار متقابلاً بر یکدیگر تأثیرگذار میباشند. بیشترین تمرکز ونت بر مقوله هویت است که در تعاملات میان دولتها بهوجود میآید (ونت، 1384: 227) (Wendt, 2006: 227).
نقطه کانونی بحث نظریه برسازی، معرفت یا خودآگاهی انسانی و رتبه آن در مسائل بینالمللی است. در واقع، این نگرهها هستند که نظام بینالملل را شکل میدهند و نه نیروهای مادی (سورنسون و جکسون، 1393: 359) ( Sorensen and Jackson, 2015: 359)
4-2- مکتب کپنهاگ
مکتب کپنهاگ مطالعات امنیتی را از روابط نظامی فراتر برده و تأکید خاصی بر جنبههای اجتماعی امنیت دارد. باری بوزان، اولی ویور و جاپ دوویلد از جمله نظریهپردازان این مکتب میباشند.
این مکتب با کمرنگ نمودن سطح تحلیل جهانی، بیشتر به تحلیل منطقهای تأکید نموده و با پرهیز از نگاه جزمگرایانه، تمامی ابعاد امنیت را در نظر گرفته و با طرح دیدگاه خاصی از «امنیتی کردن» موضوعات، به نفی آن باور دارد (آذرشب و همکاران، 1396: 122)( Azarshab and et.al, 2017: 122) .
رئالیسم با تأکید بر موضوعات نظامی صرفاً جنبه سخت امنیت را مورد بررسی قرار داده و لیبرالیسم نیز با تأکید بر مسائل اقتصادی و وابستگی متقابل بازیگران از بعد نرم موضوعات امنیتی را پاسخ داده و سازهانگاری با ادراکات و برداشتها از محیط امنیتی، موضوعات اجتماعی مرتبط با امنیت را در دستورکار خود قرار داده است. در این میان، مکتب کپنهاگ با تلفیق نوواقعگرایی با سازهانگاری و با نگاهی ذوابعاد، تمامی موضوعات مرتبط با امنیت را در حیطه تحلیل خود قرار داده و موضوعات نوینی همچون فناوری را به عنوان یکی از دغدغههای امنیتی جدید بازیگران مطرح مینماید. فناوریهای نوین به عنوان یکی از موضوعات امنیتی مورد توجه بازیگران نظام بینالملل،
فرصتها و تهدیداتی را پیش روی آنها قرار داده که صرفاً تک بعدی نبوده و بنابراین مکتب کپنهاگ به عنوان جامعترین نظریه در این زمینه، از قابلیت تجریه و تحلیل و پاسخگویی به مسائل امنیتی روز برخوردار میباشد.
3- تاریخچه
تافلر در کتاب «موج سوم» (2019)، سه حرکت عمده در تاریخ تحول بشر را عنوان مینماید؛ موج اول، انقلاب کشاورزی، مرحله دوم، انقلاب صنعتی و موج سوم که به نظر او به ورود جامعه صنعتی به عصر فراصنعتی منتهی خواهد شد. او سومین انقلاب را که از آن به عنوان «موج سوم» یاد میکند، انقلاب دیجیتال میداند. تافلر معتقد است انقلاب صنعتی باعث از بین رفتن ساختارهای نظام کشاورزی شده و انقلاب دیجیتال نیز اصول نظام صنعتی جهان را تحت تأثیر قرار داده و بعضاً از بین خواهد برد. تافلر با معرفی انواع تکنولوژی در عصر خود به اثرگذاری آن در روابط انسانی و میان دولتها پرداخته است. از این رو، این چنین میتوان نتیجه گرفت که فناوری از نوع بدوی خود تا نوظهور همواره تغییردهنده روابط دولتها و مفاهیم مرتبط با آن، نظیر قدرت و امنیت، بوده و تأثیر خود را در شرایط زمانی و مکانی خود بر این مؤلفهها گذارده است.
هزاران سال پیشرفت تکنولوژی تاثیر شگرفی بر سیاست، امنیت، اقتصاد و ... داشته است. برای نمونه ابداع دیوار دفاعی سربازان (سبک سوییسی) در دوران رنسانس تغییر بزرگی را در استحکامات نظامی پدید آورد. تفوق تکنولوژیکی بر جوامع مستعمره سرانجام با به میدان آمدن جنگافزارهای باروتی، توپهای جنگی و کشفیات پزشکی برای مقابله با بیماریهای حارّهای کامل شد. مدرنیته ارتباط بسیاری با پیشرفت تکنولوژی دارد؛ برای نمونه اختراع موتور بخار در بحبوحه انقلاب صنعتی یاریگر سلطه بریتانیا در قرن 19 بود. تسلیحات هستهای و جنگ سرد نماد جهانیسازی تواناییهای نظامی معدود ملتهایی است که شوربختانه با چشماندازی از نابودی میراث انسانی پیوند میخورد. تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات21 در اواخر قرن 20 و اوایل قرن 21 حرکت از جوامع اطلاعاتی صنعتی به پساصنعتی را فراهم آورد که خصوصیت آن اَشکال نوین حمل و نقل و روشهای توزیع بود. کاربرد گسترده این تکنولوژی در بخش محصولات و خدمات را میتوان حوزه سایبر، تسلیحات خودکار و رباتیک دانست (Fritsch, 2016: 1). بدین ترتیب بازیگران نظام بینالملل در تلاشند تا با بهرهگیری از فرصتهای فناورانه و مقابله با چالشهای احتمالی، بسترهای جدید بهرهمندی از فناوریهای نوظهور را فراهم آورند و با استفاده از تأثیرات حاصل از تکنولوژی بر قدرت و امنیت بتوانند مناسبات میان بازیگران را در راستای منافع ملی خود تغییر دهند.
4- تأثیر فناوریهای نوظهور بر امنیت و قدرت ملی کشورها در حوزه نظامی
در پایان جنگ سرد ماهیت و کیفیت بازیگران نظام بینالملل بازتعریف گردید و در کنار نگاه دولتمحور، دیگر بازیگرانی همچون شرکتهای چندملیتی، سازمانهای مردمنهاد، سازمانهای بینالمللی، گروههای نفوذ و ... نقشآفرین بودند. یکی از مهمترین موضوعاتی که این بازیگران در پی کسب و ارتقای روزافزون آن بودند، فناوری بود. آنچه در این حوزه ابتدائاً مورد استقبال قرار گرفت موضوعاتی نظیر اینترنت و تلفنهای همراه بود؛ اما با توجه به تغییرات بنیادین و شتابان در تمامی زمینههای نظام جهانی، فناوری نیز از این تغییر مستثنی نبوده و با بروز فناوریهای نوظهور، نظیر هوش مصنوعی، چاپ سه بعدی، فناوری فضایی و... بازیگران بینالمللی تمایل زیادی برای کسب و ارتقای آنها پیدا کردند که در ذیل به شرح آن خواهیم پرداخت.
1-4- تأثیر فناوریهای نوین بر امنیت ملی
امنیت به مفهوم عام به معنای محفاظت از هرگونه موجودیت دارای ارزش و نبود هرگونه تهدید میباشد و چنانچه این موجودیتهای باارزش و عدم تهدید در حوزه جغرافیای و در داخل مرزهای یک کشور پدیدار گردد مفهوم امنیت ملی را شکل میدهد (سهیلی نجفآبادی و همکاران، 1399: 173)( Soheili-Najafabadi et. al., 2020: 173).
پیشرفت تکنولوژیک با رشد فزاینده، بر تمام ساحات زندگی بشر تأثیرگذار بوده است و میتوان از این فناوریها در امور نظامی و در مقابل، در زمینه صلحآمیز استفاده نمود. تحولات فناوری در عین سودبخشی، معضلاتی را نیز در پی داشته است. کشورهای پیشرفته در برخورداری از اینگونه فناوریها گوی سبقت را از رقبای خود ربودهاند و دیگر کشورها نیز پس از آنها در تلاش برای دستیابی و استفاده از آن گام برمیدارند. علاوه بر دولتها، سایر کنشگران نظام بینالملل، نظیر سازمانهای مردمنهاد، سازمانهای بینالمللی، شرکتهای چندملیتی و ...، میتوانند در بهکارگیری این فناوریها پیشتاز باشند. با توجه به گستره وسیع و رشد فزاینده فناوریهای نوظهور و تأثیر آن بر بازیگران و ساختار نظام بینالملل، بدیهی است پرداختن به تمامی این فناوریها ممکن نبوده، لذا در این پژوهش صرفاً به سه نوع از این فناوریها پرداخته شده است.
2-4- هوش مصنوعی و امنیت ملی
هوش مصنوعی22 به معنای وسیع آن، به «مطالعه و بررسی محاسباتی که درک، استدلال و عمل را امکانپذیر میکند» یا «خودکارسازی رفتار هوشمند» تعریف شده است، که از یک «مطالعه کلی پیرامون عوامل هوشمند» از نظر بیولوژیکی و مصنوعی نشأت میگیرد. بنابراین، درحالیکه استفاده از عملکرد انسان بهعنوان یک ملاک اندازهگیری برای درک آستانه استفاده از سامانههای هوش مصنوعی مهم است، گروههای هوش مصنوعی میتوانند نسبت به رقبای انسانی بهتر عمل کرده و از آنها پیشی بگیرند (De Spiegeleire and et.al., 2017: 27–30). برنامههای هوش مصنوعی میتوانند امور اطلاعاتی و امنیتی، آگاهی از موقعیت، تجزیه و تحلیل و موضوع بحثبرانگیز تصمیمگیری را فراهم کنند (Missiroli, 2020). در این راستا، هوش مصنوعی با پیوند با موضوعاتی چون فضای سایبر، جعل عمیق23، فرماندهی جامع نظامی و وسایل نقلیه خودران موضوعات امنیتی این حوزه را مورد بررسی قرار داده است.
روزنبرگ معتقد است: «هوش مصنوعی احتمالاً یک فناوری کلیدی در پیشبرد عملیات سایبری نظامی خواهد بود. ابزارهای رایج امنیت سایبری به دنبال تطابق تاریخی با کدهای مخرب شناخته شده هستند، بنابراین هکرها فقط باید بخشهای کوچکی از این کدها را برای دور زدن سیستم دفاعی اصلاح کنند». این فناوری نقش عمدهای در فضای سایبر دولتها داشته و به عنوان یکی از دغدغههای آنها به شمار خواهد آمد (Rosenberg, 2017). به عقیده رمفر: «هوش مصنوعی به طور فزاینده و واقعگرایانه، جعل عکس، صوت و فیلم، یا جعل عمیق را امکان پذیر ساخته است، که میتواند به عنوان بخشی از عملیات اطلاعاتی علیه دیگران به کار گرفته شوند». این فناوری تولید اخبار غیرواقعی، هدایت افکار عمومی و تضعیف اعتماد عمومی را میسر سازد (Rempfer, 2018). کلارک در یادداشت تحلیلی خود میگوید: «کشورهای پیشرفته در پی بهرهمندی از ظرفیت پردازش هوش مصنوعی در زمینه فرماندهی و کنترل نیروهای نظامی میباشند». این کشورها در حال ایجاد سامانههای متنوع هدایت و راهبری جامعی هستند که تمامی ساحات فرماندهی و تصمیمگیری را متمرکز و با برنامهریزی، امکان اجرای اقدامات نظامی در حوزههای هوایی، فضایی، سایبر، دریا و زمین را فراهم مینماید (Clark, 2017). کنیس بیان میدارد: «کشورهای پیشرفته در صدد استفاده از هوش مصنوعی در وسایل نقلیه نیمهخودکار و خودکار شامل هواپیماهای جنگنده، پهپادها، وسایل نقلیه زمینی و شناورهای دریایی میباشند». هوش مصنوعی در این زمینه به درک محیط، تشخیص موانع، ترکیب دادههای حسگرها، ناوبری بر اساس نقشه و حتی ارتباط با سایر وسایل نقلیه کمک میکند (Canis, 2018: 2–3).
2-4-1-تهدیدهای هوش مصنوعی برای امنیت ملی
چالشهای کنونی شامل گسترش تهدیدات و آسیبپذیریهای امنیت سایبری موجود در سیستمهای وابسته به هوش مصنوعی (مانند محاسبات ابری) است که به طور فزایندهای حساس هستند. پیامدهای خواسته یا ناخواسته همزمان با همگرایی هوش مصنوعی با سایر فناوریها از جمله در حوزههای بیوتکنولوژی و هستهای عبارتند از: سوگیری الگوریتمی، شفافیت و پاسخگویی ضعیف در فرایندهای تصمیمگیری هوش مصنوعی، روشهای بیش از حد سطحی برای درک مشکلات اخلاقی و سرمایهگذاری محدود در تحقیقات ایمنی و پروتکلها(Kavanagh, 2019: 13-14).
2-4-2- فرصتهای هوش مصنوعی برای امنیت ملی
هوش مصنوعی در زمینه امنیت ملی فرصتهای منحصر به فردی را ایجاد میکند که برخی از آنها عبارتند از: خودمختاری، سرعت و استقامت و برتری اطلاعاتی؛ در بسیاری از سامانههای خودمختار24 به نحوی از فناوری هوش مصنوعی استفاده شده است. سیلر تأکید دارد: «بسته به وظیفه، سیستمهای خودمختار قادر به افزایش یا جایگزینی انسان هستند و آنها را برای کارهای پیچیدهتر و از نظر شناختی آزاد میکند (Sayler, 2020: 28). «هوش مصنوعی قابلیتی گوهری است برای افزایش چشمگیر سرعت در نبردهای نظامی. الن و چن بیان میدارند: «این سیستم توانایی واکنش در سرعت گیگاهرتز را فراهم میکند، که به نوبه خود توانایی افزایش سرعت کلی جنگ را دارد» (Allen and Chan, 2017: 24). به نقل از مقالات ایلاچینسکی؛ الن و چن «سیستمهای اطلاعاتی مجهز به هوش مصنوعی ممکن است توانایی ادغام و مرتبسازی انبوه دادهها از منابع مختلف و مکانهای جغرافیایی را برای شناسایی الگوها و برجستهسازی اطلاعات مفید فراهم کند و به طور قابل توجهی تجزیه و تحلیل اطلاعات را بهبود بخشند»(Ilachinski, 2017: 140 ; Allen and Chan, 2017: 27).
3-4- فناوری فضایی و امنیت ملی
استفاده از فضا به بخشی مهم در امنیت ملی و ثبات بینالمللی تبدیل شده است. علاوه بر این، امنیت و ثبات فضا با تهدیدهای بیشماری روبرو است که ممکن است به دست انسان یا طبیعت و به دلایل مختلف باشد. با گسترده شدن فناوری فضایی، نگرانیهای امنیتی در مورد کاربرد دوگانه استفاده آن افزایش یافته است. اعتبار برنامههای فضایی ملی میتواند به تقویت جایگاه کشورها در پویایی امنیت منطقهای کمک کرده و بر محاسبات امنیتی بینالمللی تأثیر بگذارد (Park, 2014: 6).
1-3-4- تهدیدهای فناوری فضایی برای امنیت ملی
کاوانا در مقاله «فناوری جدید، تهدیدها و چالشهای جدید حاکمیت: فرصتی برای ارائه پاسخ-های دقیقتر» تهدیداتی را به شرح ذیل در حوزه فناوری فضایی مطرح نموده است(Kavanagh, 2019: 31–32). اول، دولتها به طور فزایندهای اقتصاد فضایی را به عنوان منبع جدیدی از قدرت میبینند و این امر رقابت استراتژیک را در زمان افزایش تنشهای ژئوپلیتیک پیش میبرد. این واقعیت نگرانی را در مورد شکافهای مربوط به فناوری و سؤالات دسترسی عادلانه به مزایای فعالیت اقتصادی در فضا، تشدید میکند.
دوم، این واقعیت که نظامیان مدرن تا حد زیادی به سیستمهای ماهوارهای اعتماد میکنند به این معنی است که این داراییهای فضایی به اهداف بالقوه تبدیل شدهاند. این نکته به ویژه برای سیستمهای ناوبری مدرن و احتمال فزایندهای که ممکن است GPSیا سیستم ماهوارهای ناوبری جهانی در معرض اختلال یا تخریب قرار گیرد، یک نکته مهم است.
سوم، فراتر از نگرانیهای امنیتی فوق، آسیبپذیری در سیستمهای رایانهای ماهواره و فضاپیما میتواند اهداف بالقوهای برای حملات سایبری توسط دولتها، گروههای نیابتی آنها یا گروههای تروریستی باشد و این نگرانی فزاینده وجود دارد که بازیگران دولتی میتوانند از قابلیتها یا عملیات تهاجمی سایبری به عنوان بخشی از ابزارهای ضدماهواره خود استفاده کنند.
2-3-4- فرصتهای فناوری فضایی برای امنیت ملی
چند مثال از اینکه چگونه فناوری فضایی میتواند در امنیت ملی مفید باشد، به طور خلاصه به نقل از مقاله «فضا و امنیت ملی» نوشته پرم شنکار گوئل، عبارتند از: «تشخیص زود هنگام موشکهای دشمن با استفاده از ماهوارههای جغرافیایی، نظارت بر مرز و مکانیابی بمبهای دستساز25 و شورشیان مسلح با استفاده از تصویربرداری فراطیفی26»؛ با توجه به محدودیت برد سیستمهای راداری زمینی در شناسایی اهداف مورد نظر در خاک دشمن، این فناوری فرصت شناسایی اهداف در محدوده بیش از چند صد کیلومتری را فراهم مینماید. همچنین فناوری تصویربرداری فضایی در طیف نزدیک به مادون قرمز، رهگیری موشک و هواپیمایی با وضوح بالا را امکانپذیر میسازد. روشهای تصویربرداری پیشرفته مبتنی بر فناوری فضایی قابلیت استفاده برای تصویربرداری و رصد خطوط مرزی را میسر مینماید. تصویربرداری فراطیفی نیز برای شناسایی هرگونه حفاری جدید برای قرار دادن بمبهای دستساز با استتار کامل به طور مؤثر مورد استفاده قرار گرفته است (.)Goel, 2009
4-4- تولید افزایشی (چاپ سه بعدی) و امنیت ملی
فناوری نوین چاپ سهبعدی (تولید افزایشی) بهطور فزایندهای موردتوجه قرارگرفته و در حال حاضر از محبوبیت بالایی برخوردار است. پیشبینی میشود که این فناوری روند معماری و ساخت سازههای آتی را بهشدت متحول کند. تاکنون چاپ سهبعدی بهطور گستردهای توسط طراحان محصول و علاقهمندان در چندین برنامه تولیدی مورداستفاده قرارگرفته است. بااینحال، عملکرد ماشینآلات تولید افزایشی در حال بهبود است، دامنه مواد قابل-استفاده برای این نوع از تولید در حال گسترش است و قیمت-ها به-سرعت در حال کاهش هستند(Manyika et.al, 2013: 8).
با گسترش قابلیتهای فنی چاپ سه بعدی و افزایش تنوع مواد، ظرفیت گستردهای برای کاربردهای نظامی ایجاد شده است. پرینت سه بعدی میتواند به طور چشمگیری تعداد برنامههای تأمین تجهیزات برای مناطق جنگی را کاهش دهد، که از نظر تاریخی نقطه ضعف اکثر کشورها بوده است. با چاپ سه بعدی، فقط مواد اولیه نیاز به حمل و نقل دارند و در نتیجه، خطرات جانی به شدت کاهش مییابد(HP and A.T. Kearney, 2018).
1-4-4- تهدیدهای چاپ سه بعدی برای امنیت ملی
همان خصوصیاتی که چاپ سه بعدی را برای تولیدکنندگان ارزشمند میسازد - سرعت در تحویل، تولید بر اساس تقاضا در محل مصرف یا نزدیک به آن، مدیریت مؤثرتر موجودی، نوآوری در طراحی و موانع کمتر برای ورود به جغرافیاهای جدید - ممکن است توجه افرادی را که قصد سوء استفاده دارند نیز جلب کند. تولید افزایشی میتواند انجام برخی از انواع رفتارهای تهدیدآمیز را که میتواند جنبههای امنیت ملی را تضعیف کند، آسان نماید(Deloitte, 2017: 3).
در این مقاله بخشی از کاربردهای تهدیدآمیز این فناوری برای تعدادی از بازیگران شامل «گرگ تنها، گروههای تبهکار بینالمللی و تروریستها» معرفی شده است. لنز و پوتوک، گرگ تنها27» را «بازیگری منفرد اطلاق مینمایند که برای رسیدن به اهداف خود به طور مستقل فعالیت میکند». فناوری چاپ سه بعدی زمینه افزایش دسترسی این بازیگر به فناوری و تجهیزات را فراهم نموده و با رفع بسیاری از موانع، تأثیر اقدامات آنها را بیشتر میکند (Lenz and Potok, 2015). شیرک در مقاله خود عنوان نموده: «رویکرد کاملاً سازمانیافته و سیستماتیک در مورد فعالیتهای جنایی مورد استفاده توسط برخی گروهها میتواند حاکمیت قانون را تضعیف کرده و امنیت ملی را تهدید کند» (Shirk, 2011). فناوری چاپ سه بعدی امکان هرگونه اقدام مغایر با قوانین بینالمللی را برای گروههای مذکور فراهم ساخته و فرصت پنهانکاری را برای آنها مهیا میسازد. فورتنا در توضیح نفش تروریستها بیان میدارد: «شبکهای کاملاً سازمانیافته از بازیگران مصمم میتوانند برای رسیدن به اهداف ژئوپلیتیک از خشونت استفاده کنند»( Fortna, 2015: 519). فناوری تولید افزایشی به بازیگران غیردولتی از جمله تروریستها این امکان را میدهد که سلاحهای گوناگون را با توانمندیهای متفاوت در کوتاهترین زمان و با دقت و امنیت بالا تولید نمایند.
2-4-4- فرصتهای چاپ سه بعدی برای امنیت ملی
فناوری چاپ سه بعدی فرصتهای زیادی برای بهرهگیری رهبران ایجاد میکند و این خطر برای کسانی که به موقع در این زمینه اقدام نمیکنند وجود دارد که نتوانند خود را با رشد سریع صنعت چاپ سهبعدی همگام کنند. کسانی که در این خصوص اقدام نکنند، رشد خود را از دست میدهند و در معرض ضعف امنیت ملی قرار دارند. سه عنصر اصلی در چاپ سه بعدی که از منظر امنیت ملی مزیت محسوب میشوند، عبارتند از: اول، چاپ سه بعدی امکان ساخت مواردی را فراهم میکند که با فرآیندهای سنتی ساخته نمیشوند. دوم، چاپ سه بعدی اجازه میدهد تا محصولات مورد نظر بر اساس تقاضا و در محل، چاپ شوند. سوم، چاپ سه بعدی میتواند دسترسی به محصولات مورد نیاز در کشتیها و زیردریاییها را امکانپذیر کند و تنوع ابزار موجود را به شدت افزایش دهد(HP and A.T. Kearney, 2018: 23–24). تهدیدات امنیت ملی ناشی از هوش مصنوعی، فناوری فضایی و چاپ سه بعدی دارای ابعاد نظامی و غیرنظامی و جنبههای اقتصادی برای انواع بازیگران دولتی و غیردولتی بوده که با توجه به تنوع ابعاد این تهدیدات و بازیگران، این چالشهای امنیتی در چارچوب مکتب کپنهاگ قابل توضیح و تجزیه و تحلیل میباشند.
5-4- تأثیر فناوریهای نوین بر قدرت ملی
قرن بیست و یکم، با یک انقلاب مبتنی بر فناوری در امور جهانی مقارن گردیده است، که با استفاده از فناوریهای نوظهور در برنامهریزی، تحلیل، اجرا و نظارت بر اقدامات دولتها مؤثر بوده است. در این اثرپذیری، مؤلفههای قدرت ملی کشورها اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و ... نیز از این موضوع مستثنی نبوده و فناوریهای نوظهور نظیر قابلیتهای مبتنی بر فناوری فضایی، فناوری نانو، فناوری زیستی، هوش مصنوعی، چاپ سه بعدی و ... تأثیر عمدهای بر موازنه قوا میان بازیگران نظام بینالملل داشته است.
1-5-4- تأثیر فناوری بر قدرت اقتصادی
توان دفاعی بالا به طور فزایندهای به فناوری وابسته خواهد بود و پیشرفت و دستیابی به رهبری فناوری نیز به نوبه خود به قدرت اقتصادی قابل توجهی نیاز دارد. یک درک کلی وجود دارد که احتمال جنگ گسترده در سطح وسیع بین قدرتهای بزرگ بسیار کم شده است و درگیریهای واقعی بین کشورهای بزرگ در آینده پیرامون تقسیم منابع انرژی، عرصههای برابر برای رقابت اقتصادی، تخریب محیط زیست و گرم شدن کره زمین است. مسائلی که در آینده میتوانند تأثیر بسیار عمیق امنیتی و اقتصادی داشته باشند (Mallik, 2016: 93).
4-5-2- تأثیر فناوری بر قدرت نظامی
فناوریهای نوظهور برای بخش نظامی اهمیت دارند؛ زیرا فناوریهای جدید میتوانند تهدید یا فرصتی باشند و با این وجود با عدم اطمینان همراه هستند. بیشتر فناوریهای نوظهور پیشرفتهای فزایندهای را نشان میدهند که پیش از این بوده و قابلیتهای بخش نظامی را در ابعادی که به طور سنتی ارزشمند هستند، افزایش میدهند. اساساً این نوع فناوریهای جدید میتوانند محیطی را که نیروهای نظامی در آن فعالیت میکنند، تغییر دهند. یک فناوری جدید بنیادی میتواند توازن قوا را تغییر دهد یا اشکال جدیدی از ناامنی ایجاد کند. فناوریهای جدید میتوانند نحوه انجام جنگ را بازتعریف کنند یا انواع جدیدی از جنگ را ایجاد کنند (James, 2013: 3–4).
3-5-4- تأثیر فناوری بر قدرت سیاسی
امروزه پیشرفتهای علمی بهطور فزایندهای به جاری شدن اندیشه و نوآوری در سطح فراملی و میان کشورها انجامیده و علم و فناوری میتوانند ابزارهای جایگزین مطلوبی برای تعامل و ایجاد ارتباطات بینالمللی فراهم نمایند. لذا، علم و دستاوردهای فناورانه قادرند سهم بالقوهای در سیاست خارجی کشورهای مختلف داشته باشند (دعاگویان، 1398: 107)( Davoudi, 2014: 107). در این چارچوب، عرصهای به نام دیپلماسی علم و فناوری در جهان شکل گرفته، در واقع در این عرصه، علم و فناوری میتواند در قالب دستگاه دیپلماسی کشور، بهعنوان یک اهرم در جهت اثرگذاری بر قدرت سیاسی و سیاست خارجی یک کشور به کار گرفته شود (فیروزآبادی، 1390: 11)( Firouzabadi, 2011: 11).
4-5-4- فناوری و قدرت سرزمینی
در ذیل مؤلفه سیاسی قدرت ملی، یکی از عناصر مؤثر قدرت ملی دولتها، عامل سرزمینی به شمار میرود که تحت تأثیر متغیرهایی چون مساحت و ابعاد پهنه کشور، منابع راهبردی موجود در کشور، شرایط و ویژگی منطقه جغرافیایی و ... میباشد. آنچه قابل اهمیت است این است که متغیرهای موصوف ثابت نبوده و بر اساس شرایط قابل کاهش یا افزایش میباشند. فناوری به عنوان یک ابزار راهبردی تأثیر مستقیم بر کیفیت و ویژگیهای سرزمینی داشته تا جایی که موجب ایجاد رقابتهای شدید میان دولتها گردیده است.
نتیجهگیری
همانگونه که در این نوشتار شرح آن گذشت، امروزه یکی از نیازمندیهای حیاتی و اثربخش برای افزایش توانمندیهای دولتها در نظام حکمرانی خود، فناوری میباشد. رشد سریع علم و دانش تمام عرصههای حیات بشری را دستخوش تغییرات بنیادین نموده و فناوری نیز به عنوان ثمره علم، از خود بروندادی را به عنوان فناوری نوظهور در خدمت جامعه انسانی قرار داده است. فناوریهای نوظهور به دلیل ماهیت نوین خود، توانسته جذابیت و ویژگیهایی متفاوت از دیگر فناوریها را برای دولتها ایجاد نماید.
اساساً دولتها برای بقای خود از هر کوششی فروگذار ننموده و از هر امکانی بهره میبرند. طبیعی است که این نوع از فناوری با ارائه قابلیتهای متنوعی در تمامی حوزهها، نظیر هوش مصنوعی، چاپ سهبعدی، فناوری فضایی و ... از جمله کاربردیترین دستاوردهای روزآمدی است که در اختیار دولتها قرار گرفته است. فناوریها دارای تهدیدها و فرصتهای میباشند که بهکارگیرندگان آنها در نوع استفاده با آن مواجهند.
در این مقاله، موضوع تأثیر فناوریهای نوین بر ماهیت و قدرت دولتها و نقش آن در افزایش قدرت کشورهای صاحب این فناوریها و همچنین ارتقای امنیت این کشورها و در مقابل، بروز مخاطرات امنیتی برای کشورهای فاقد فناوریهای نوظهور مورد ارزیابی قرار گرفت و با بررسی اجمالی رویکردهای تئوریک رئالیسم، لیبرالیسم، سازهانگاری و مکتب کپنهاگ و تشریح فرصتها و تهدیدهای سه نوع از مهمترین انواع فناوریهای نوظهور از منظر امنیت و قدرت ملی کشورها نتیجه گرفته شدکه بهکارگیری فناوری اساساً موجب افزایش قدرت و امنیت ملی دولتها شده و از سوی دیگر با ایجاد برخی از تهدیدهای ناشی از این فناوریها در صورت عدم برنامهریزی بازیگران برای مدیریت و یا رفع تهدید، زمینه مخاطرات تضعیف قدرت و امنیت دولتها را به وجود خواهد آورد. پس آنچه مهم است این است که فناوری بالذات دارای جنبه منفی نبوده، لیکن عدم برنامهریزی و مدیریت صحیح از سوی دولتهای صاحب فناوری میتواند به تضعیف قدرت و امنیت ملی منتهی گردد.
آنچه برای دولتها اهمیت دارد این موضوع است که در دوران پسا جنگ سرد، دولتها امکان و اختیار مقابله و یا توقف فناوریها را نداشته و برای حفظ و بسط قدرت و امنیت ملی خود در ساختار نظام بینالملل همواره باید تلاش نمایند تا ضمن جلوگیری از پیشی گرفتن رقبای بینالمللی، آهنگ رشد شاخصهای امنیت و قدرتآفرین خود را با مباحث مبتنی بر فناوری سازگار نمایند.
فهرست منابع
1. علوی (۱۳۸۲)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر الکلینی، مجله پژوهش های قرآن و حدیث، ۱۰(۳۸)، ۳۷-۵۶.
2. علوی (۱۳۸۴)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر الطوسی، مجله پژوهش های قرآن و حدیث، ۱۱(۴۲)، ۲۵-۴۴.
3. علوی (۱۳۸۶)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر الکشانی، مجله پژوهش های قرآن و حدیث، ۱۲(۴۶)، ۱۳-۳۲.
4. علوی (۱۳۸۸)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر الباقر، مجله پژوهش های قرآن و حدیث، ۱۳(۵۰)، ۴۵-۶۴.
5. علوی (۱۳۹۰)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر البحر، مجله پژوهش های قرآن و حدیث، ۱۴(۵۴)، ۷۷-۹۶.
6. علوی (۱۳۹۲)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر نور الثقلین، مجله مطالعات قرآن و حدیث، ۱۵(۵۸)، ۱۰۹-۱۲۸.
7. علوی (۱۳۹۴)، ماهیت شناسی تأویل با تحلیل محتوای روایات تأویلی در تفسیر علی بن ابراهیم قمی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده علوم انسانی.
8. محمدی و همکاران (۱۳۸۱)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر الفرات، مجله مطالعات تفسیری، ۵(۱۷)، ۹
9. محمدی و همکاران (۱۳۸۳)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر القمی، مجله مطالعات تفسیری، ۶(۲۱)، ۷۵-۹۶.
10. محمدی و همکاران (۱۳۸۵)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر الطبرسی، مجله مطالعات تفسیری، ۷(۲۵)، ۵۵-۷۶.
11. محمدی و همکاران (۱۳۸۷)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر الصادق، مجله مطالعات تفسیری، ۸ (۲۹)، ۱۵-۳۶.
12. محمدی و همکاران (۱۳۸۹)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر الکافی، مجله مطالعات تفسیری، ۹(۳۳)، ۳۵-۵۶.
13. محمدی و همکاران (۱۳۹۱)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر الصافی، مجله مطالعات تفسیری، ۱۰(۳۸)، ۵۳-۷۴.
14. محمدی و همکاران (۱۳۹۳)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر البرهان، مجله پژوهش های قرآن و حدیث، ۱۶(۶۲)، ۵-۲۶.
15. محمدی و همکاران (۱۳۹۵)، تحلیل محتوای روایات تأویلی اهل بیت (ع) در تفسیر علی بن ابراهیم قمی، مجله مطالعات تفسیری، ۱۲(۴۵)، ۷۱-۹۲.
16. محمدی و همکاران (۱۳۹۶)، بررسی تحلیلی مدل های چند معنایی در خوانش هرمنوتیکی قرآن؛ مطالعه موردی روایات تأویلی اهل بیت (ع)، مجله پژوهش های تفسیری، ۱۰(۳۷)، ۱۱۳-۱۳۴.
[1] - دانشجوی دکتری حقوق بین الملل عمومی، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران.
[2] - استادیار، گروه حقوق بین الملل، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران. (نویسنده مسئول) kamalkhajepoor@yahoo.com
[3] - استادیار گروه حقوق بین الملل، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی ، بوشهر، ایران.
[4] High Tech
[5] Artifitial Intelligence (AI)
[6] Internet of Things (IoT)
[7] Big Data
[8] Blockchain
[9] Quantum Calculations
[10] Advanced Robotics
[11] Social Networks
[12] Space Technology
[13] Biotechnology
[14] Genetics
[15] Descriptive-explanatory
[16] Realism
[17] Liberalism
[18] High Politic
[19] Low Politics
[20] Constructivism
[21] Information and Communication Technologies (ICTs)
[22] Artifitial Intelligence (AI)
[23] Deep Fake
[24] Autonomous
[25] IEDs
[26] Hyper spectral
[27] Lone wolf