A Pattern of Online Social Network Content Production Based On the Ethology of Users
Subject Areas : Media Managementtaqva kulivand 1 , Mozhdeh Rabbani 2 , Najmeh Sedrpoushan 3
1 - Faculty of Human science, Media Management,, Azad University of Yazd
2 - industrial management .Faculty of human science. Islamic Azad university.Yazd
3 - Faculty of Human Science
Guidance
Azad University of Khomeynishahr
Keywords: Social Networks, ethology, content production, ,
Abstract :
According to achievements, people personality traits and behavior effect to their noticing to social networks. So one of the reasons that networks have different effects to different people, is people differences of personality and behavior. Therefore, if content can be produced based on the attribute of personality, could be hopeful to be more affective and provide the base to flourish. Goal: Offering a pattern of online social network producing data based on the ethology of users. Material and method: In this research with mixed method, the level of using networks is gained by questionnaires and conceptual model is figured by interviewing experts in psychology. Research achievement: The most important achievements of this research are: Whats app, telegram and Instagram by 34, 26 and 22 percent are the most attractive networks to use. Social, educational and cultural subjects by 23, 19 and 15 percent are the most popular subjects. Video by 39 percent is the most attractive content. In this research, the ideal pattern of producing content is showing as a paradigmatic model. In this model the relation between some items creates pivotal phenomenon and some strategies are offered, which can create ideal conclusions. By noticing to people personality traits, can produce applicative content in social networks and effect users MOR
_||_
اصلاح شده مورخ :08/06/1401
الگوی تولید محتوا در شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس رفتارشناسی کاربران
جکیده
بر اساس یافتههای بهدستآمده ویژگی های شخصیتی و رفتاری افراد بر میزان توجه آنها به شبکه های اجتماعی تأثیرگذار است. لذا چنانچه بتوان متناسب با این ویژگی ها و تفاوت ها محتوا تولید نمود، میتوان امیدوار بود تأثیر بیشتری بر آنها گذاشته و زمینه شکوفایی آنها را فراهم کرد. در این تحقیق به روش میکس متد(کمی-کیفی)، ضمن بررسی میزان و چگونگی حضور کاربران در شبکه های اجتماعی از طریق پرسشنامه و در عین حال با مصاحبه از صاحبنظران و روانشناسان و تحلیل آن ها به روش گرندد تئوری، الگوی تولید محتوای شبکه های اجتماعی بر اساس رفتارشناسی کاربران ترسیم شده است.مهمترین یافتههای این پژوهش عبارتاند از:
شبکههای اجتماعی واتساپ، تلگرام و اینستاگرام با 34، 26 و 22 درصد بیشترین میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند. موضوعات اجتماعی، آموزشی و فرهنگی با 23، 19 و 15 درصد بیشترین موضوعات موردعلاقه مخاطبین هستند. قالب محتوایی ویدئو با 39 درصد بیشتر از سایر قالبهای محتوایی نظر مخاطبین را جلب میکند.الگوی تولید محتوا در تحقیق حاضر به شکل مدل پارادایمی نمایش دادهشده است. در مدل پارادایمی ارتباط عواملی موجب به وجود آوردن پدیده محوری شده و برای آن پدیده راهبردهایی ارائه میشود که درنهایت اجرای آنها پیامدهای مطلوبی را در پی خواهد داشت.
بر این اساس می توان نتیجه گرفت با در نظر گرفتن ویژگیهای رفتاری و شخصیتی افراد میتوان محتوای مناسب برای شبکه های اجتماعی تولید کرد و بدین وصف تاثیر بیشتری بر کاربران گذاشته و هدفمندی شبکه های اجتماعی را افزایش داد..
واژههای کلیدی: الگو/ تولید محتوا/ شبکههای اجتماعی/ رفتارشناسی کاربران
مقدمه
انسان پررمزوراز نرین آفریده جهان هستی است که دارای دو بعد روحی و جسمی میباشد. ترکیب این دو بعد با یکدیگر از انسان موجودی خارقالعاده ساخته که مطالعه و بررسی ویژگیهایش بهراحتی امکانپذیر نیست؛ اما، این موجود خارقالعاده پس از عصر کشاورزی، صنعتی و ماشینی شدن، امروز در عصر ارتباطات قرار دارد و در این عصر برای اینکه بتواند با انسانهای دیگر ارتباطات مؤثرتری برقرار نماید، نیاز دارد که راجع به رفتارها و به طور کلی ویژگیهای شخصیتی1 آنها بداند. شناخت و مطالعه رفتارها و تشخیص شخصیت انسانهای دیگر به او کمک میکند تا هم خود را بهتر بشناسد و هم بتواند برنامهریزی بهتری برای درک متقابل دیگران و برقراری ارتباط با آنها داشته باشد. (کلاله،1397) شخصیت مفهومی برگرفته از رفتار است و با همه جنبههای رفتار آدمی ارتباط دارد؛ زیرا ما فقط رفتار را میبینیم و برای هر حالت رفتاری نامی میگذاریم، مانند: درستکار، شرافتمند، پرخاشگر، آرام و... .
جذابیتهای خاص شبکههای اجتماعی اقشار مختلف جامعه را به دلایل متفاوتی بهسوی خود میکشانند و صاحبان این شبکهها نیز به دنبال تحقق اهدافی خاص در میان جوامع گوناگون هستند. درواقع شبکههای اجتماعی مهد تمدنها و فرهنگهای مختلف بشری هستند؛ اما، افراد مختلف با دیدگاهها، نگرشها وشخصیتهای متفاوت به شکلهای گوناگونی با این شبکهها برخورد میکنند و به دلایل مختلفی وارد این شبکهها میشوند. شاید بتوان مهمترین دلایل گرایش کاربران به شبکههای اجتماعی را بدین شرح بیان کرد: (خجیر، 1396)ایجاد و گسترش هویت، ترمیم هویت تخریبشده، نیازهای روانشناختی، برقراری ارتباط، حضور اجتماعی، کاهش اضطراب اجتماعی، پر کردن اوقات فراغت، نیاز به کسب اطلاعات و معرفت و هزاران دلیل دیگری که میتوانند به تعداد انسانهای روی کره زمین متفاوت باشند.
با دقت در موارد فوق متوجه میشویم که برخی از این نیازها مثبت و برخی منفی هستند. اکثریت افراد جامعه دارای سلامت روانی بوده و شخصیت نرمال و طبیعی دارند و بر این اساس نیاز و دلایل آنها برای استفاده از شبکههای اجتماعی هم طبیعی و سالم است. بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت (WHO)، سلامتی عبارت است از احساس آسایش و آرامش در جسم، روان و محیط و بهداشت روان باعث تأمین رشد و سلامت روانی فردی و اجتماعی میشود. (بخشایش، 1392) اما، همیشه در جامعه افرادی هستند که به هر دلیلی دریکی از مراحل رشدشان تحت تأثیر یکی از عوامل مثلث تباهی یعنی ترس، اضطراب یا خشم قرارگرفتهاند و دچار اختلالات شخصیتی و روانی شدهاند. اختلالات شخصیتی2 از یک افسردگی ساده تا بیماریهای حاد و مزمنی مانند اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی میتوانند متنوع باشند. نکتهای که در مورداستفاده اینگونه افراد از شبکههای اجتماعی مطرح میشود این است که معمولاً این افراد تلاش میکنند که از یادگیریهایشان از شبکههای اجتماعی جهت ضرر یا آسیب رساندن به خود و دیگران استفاده کنند. (خجیر، 1396). از طرفی دیگر
امروزه رفتارهای پرخطر به رفتارهایی گفته میشود که سلامت و بهزیستی افراد جامعه را به خطر میاندازند. این رفتارها به دو گروه تقسیم میشوند: رفتارهایی که سلامت و بهزیستی خود فرد را به خطر میاندازند و رفتارهایی که سلامت و بهزیستی سایر افراد جامعه را به خطر میاندازند. نتایج برخی پژوهشها بیانگر این است که ویژگیهای شخصیتی پیشبینی کنندههای مهمی برای مشکلات رفتاری و رفتارهای پرخطر هستند. (سلمانی و همکاران، 1393)
امروزه شمار کثیری از کاربران با اهداف مختلف در شبکههای اجتماعی مجازی عضو شده و به فعالیتهای گوناگون میپردازند. با توجه به افزایش تصاعدی کاربران شبکههای اجتماعی و کارکردهای آن، نمیتوان از تأثیر این شبکهها غافل ماند. درحالیکه شبکههای اجتماعی اینترنتی برای افزایش و تقویت تعاملات اجتماعی در فضای مجازی طراحیشدهاند، یکی از ویژگیهای مهم آنها این است که به مکانی برای اشتراکگذاری تبدیلشدهاند. تنوع کاربران و دانشهای به اشتراک گذاشتهشده در شبکههای اجتماعی بسیار زیاد بوده، ازاینرو میتوان به اهمیت و ضرورت این شبکهها بهعنوان ابزاری در جهت بهبود یادگیری توجه نمود. اهمیت موضوع زمانی بیشترمی شود که بدانیم درصد عظیمی از مخاطبان این رسانهها را جوانان تشکیل میدهند که ازنظر توسعه مهمترین سرمایه انسانی هر کشور را تشکیل میدهند. (فرزانه و شهابالدینی، 1392)
اما، مسئله اصلی اینجاست که باوجود آیندهنگری عمیق و متفاوت شبکههای مجازی و همچنین تمامی مزایا و معایبی که در کاربرد شبکههای اجتماعی مطرح است، باید اذعان داشت که بسیاری از جنبههای فضای شبکههای اجتماعی مجازی و پایگاههایی که در قالب رسانههای اجتماعی کار میکنند ناشناخته و مکتوم ماندهاند. با توجه به اهمیت رسانههای نوین اجتماعی که بهعنوان جزئی جداییناپذیر در توسعه جامعه ارتباطی نقش ایفا میکنند، نگاههای متفاوتی به دسترسی و مدیریت شبکههای اجتماعی وجود دارد. ازاینرو، به نظر میرسد شناخت رسانههای نوین اجتماعی و شبکههای مجازی از یک طرف و ویژگی های رفتاری و شخصیتی کاربران آنها از طرفی دیگر میتواند در بهرهمندی بهتر و عمیق تر از این ابزارها موثر باشد. (خدایاری و همکاران، 1393)
هرچند اثر شبکههای اجتماعی بدون توجه به نگاه راهبردی و فقط بهعنوان یک کانال انتقالدهنده نیز موردتوجه متخصصین بوده و هست، اما یادگیری از این جوامع مجازی و تأثیراتی که این شبکهها میتوانند بر جنبههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ... داشته باشند، غیرقابلانکار هستند. بر این اساس بررسی زمینهها، بسترها و فرصتهایی که شبکههای اجتماعی مجازی برای کاربران مهیا کردهاند، بررسی عوامل تأثیرگذار در رفتارکاربران و همچنین رسیدن به تاکتیکهایی برای تحقق راهبرد خودتنظیمی، موضوعات اصلی موردبحث تحقیق حاضر هستند که درنهایت منجر به ارائه الگویی برای تولید محتوا در شبکههای اجتماعی خواهند شد و شاید بتوان اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر را در کاربرد نتایج آن در موارد زیر دانست:
ایجاد زمینه برای درک بهتر رفتار کاربران در مقابل شبکههای اجتماعی، آموزش فرهنگ استفاده صحیح از شبکههای اجتماعی، مدیریت اوقات فراغت جوانان و نوجوانان، استفاده از شبکههای اجتماعی در راستای آموزشهای موردنیاز افراد جامعه، آگاهسازی افراد جامعه از فرصتها و چالشهای شبکههای اجتماعی و ... .
بر این اساس، در پژوهش حاضر تلاش بر این بوده است که با بررسی میزان و چگونگی حضور کاربران در این شبکه ها و دریافت نظر متخصصین در زمینه ویژگی های شخصیتی و رفتاری کاربران، به الگویی جهت تولید محتوا در این شبکه ها دست یافت.
پیشینه تجربی
برای به سرانجام رساندن این پژوهش، تحقیقات محققانی چون باستانی و لولایی(1391)، صادقی و همکاران(1393)، ببران و همکاران(1394)، ودودی و دلاور(1394)، باقری نیا و همکاران(1394)، رستمی و همکاران(1396)، مهدی زاده و خاشعی(1396)، باقرزاده(1396)، اکبری و همکاران(1397)، فضلی و همکاران(1398)، شریفی و همکاران(1398)، صالحی و امامقلی(1398)، عزیزیان و همکاران(1399)، توکلی و منصورلکورج(1399) مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی نتایج این تحقیقات نشان دهنده این بود که ویژگی های شخصیتی در رفتار افراد متجلی می گردد و بر زمینه های مختلف زندگی انسان از جمله هویت، سلامت روانی و جسمانی و همچنین سبک زندگی انسان ها تاثیرگذار است. آنچه در رابطه با فضای مجازی و شبکه های اجتماعی اهمیت پیدا می کند این است که، این فضا که از پدیده های عصرحاضراست در تفکر،تعقل،ارتباطات، زبان کلامی و زبان بدن تاثیرگذار است. به شکلی که جامعه نوینی در حال پیدایش و دوره جدیدی در حیات بشر آغاز شده است. بر این اساس، اگر با تکیه بر دیدگاه روانشناسان شخصیت را بدینگونه تعریف کنیم که «تمامی افکار، الگوهای رفتاری و تعاملات اجتماعی که میتواند بر روی بینش فرد در مورد خودش و اعتقاداتی که در مورد دیگران و دنیای اطراف دارد تأثیر بگذارد.» در اینصورت می توان گفت موضوع شخصیت در ارتباط با شبکه های اجتماعی باید مورد توجه ویژه متخصصین قرارگیرد و به دنبال راهکارهایی بود که تاثیرات منفی این فضا را کاهش داده و به تاثیرات مثبت آن افزود و بدین ترتیب در راستای افزایش سلامت روان جامعه قدم برداشت و زمینه ساز افزایش مشارکت اجتماعی افراد جامعه شد. از طرفی دیگر آنچه که در اینجا مورد اهمیت واقع می شود، وارد کردن اصول اخلاقی در زندگی انسان است که هم در رابطه با رسانه ها از جمله شبکه های اجتماعی دارای اهمیت ویژه است و هم تنها این عامل است که شخصیت انسانی را شکل داده و انسان را از سایر موجودات متمایز می سازد. در کنار تحقیقات داخلی، پژوهش های خارجی نیز مورد بررسی قرار گرفتند. یانگ جی گانگ3 و همکاران(2014)در پژوهش خود به خطرهای همنشینی با بزرگسالان در شبکههای اجتماعی مورداستفاده و همچنین به بررسی و توجه به اینکه چگونه رفتارهای خصوصی و رازگونه به فعالیتهای عمومی برخط مردم ارتباط پیدا میکند، پرداخته اند. کیلیگ ای بایرن4 و همکاران(2015) در پژوهش خود با بررسی پنج عامل بزرگ شخصیتی در شرایط مختلف اجتماعی به این موضوع پرداختند که غلبه برخی از ویژگی های شخصیتی موجب می شود که دارندگان آنها در شرایط فشار سکوت اختیار کنند و این در حالی است که بقیه افراد به واکنش هایی از جمله پرخاشکری،اعتراض،تشکیل کمپین های مطالبه گری و... می پردازند. مونیکا درس ویتی5 و همکاران(2015) همچنین در پژوهش خود به این موضوع پرداختند که شخصیت در کلیه رفتارها و انتخابهای افراد تأثیر میگذارد، در این پژوهش با نگاهی متفاوت و جدید در رسانههایی مانند فیس بوک و توییتر به دنبال بررسی ویژگیهای شخصیتی کاربران بودند. البته این دفعه با بررسی و تحلیل کیفی عکسهایی که کاربران برای پروفایلشان انتخاب میکردند. اینکه افراد تمایل دارند که عکس خودشان را به اشتراک بگذارند، عکسی از منظرهای زیبا یا عجیب، پدیدهای در محیط اطراف و یا یک عکس نوشته که حاوی پیامی برای مخاطبین بود. همه اینها حکایتگر این است که ویژگیهای شخصیتی انسانها متفاوت است. میشل پی مکرری6 و اس کتلین کرش7(2016)در پژوهش خود به این موضوع پرداختن که چگونه انسان می تواند نقش کاتالیزور را بازی کند و مهارت کنترل خشم و رفتارهای سازگارانه را بیاموزد . این پژوهش بین کاربران رسانه های اجتماعی صورت گرفته و یکی از عواملی که پدیده مورد نظر واکاوی شده، نقش رسانه های اجتماعی در سازگاری بوده است. پیلار ایبانز کوبیلار8 وهمکاران(2017)در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که یک انسان از زمان تولد تا لحظه مرگ با عوامل مختلفی در ارتباط است که در اجتماعی شدن و یا حتی رفتارهای ضداجتماعی او نقشآفرینی میکنند. یکی از این عوامل که در عضر حاضر به وجود آمده و در زندگی انسانها نقش بسیار مهمی دارد شبکههای اجتماعی است. تی رنگ چوی9 و همکاران(2017) با بررسی پنج عامل بزرگ شخصیتی در رفتار کاربران به نتایجی دست پیدا کردند ازجمله: برونگراها بیشتر دوست داشتند که پیامهای متنی را رها کنند و بیشتر به خویشتن اندازهای(سلفی های) دیگران علاقه داشتند. یک فرد سازگار بهصورت عمدهای در همه انواع متغیرهای اجتماعی برخط مشارکت میکرد. هوشیاران و روان رنجورها که بقیه گروهها را شامل میشدند، نسبت به خویشتن اندازهایشان (سلفی هایشان) احساس مسئولیت میکردند. داگلاس ای کلمن10 و همکاران(2017) نیز به بررسی تاثیر عوامل دموگرافیک در تجربیات افراد پرداختند و تلاش کردند نشان دهند که چگونه عواملی مانند :سن،جنسیت،تحصیلات و ویژگی های خانوادگی تاثیرات متفاوتی در انسان سنتی و انسان آنلاین امروزی می گذارد. راشل سیف11 و همکاران(2018) در پژوهش خود به بررسی رفتار اطلاعات اجتماعی آنلاین کاربران پرداختند و تلاش کردند نشان دهند که چگونه گشودگی در تجربیات و واکنش های کاربران تاثیرگذار است. گشودگی از ویژگی های شخصیتی است که سطح و درجه آن در افراد مختلف متفاوت بوده و نقش مهمی در سازگاری و پذیرش اجتماعی دارد. ایرین آ ویت12 و همکاران(2018) نیز به بررسی رابطه بین استفاده از رسانه های اجتماعی و ویژگی های شخصیتی و انزوای اجتماعی بین بزرگسالان جوان در ایالات متحده آمریکا پرداختند و در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که استفاده از رسانه های جمعی در ویژگی های شخصیتی افراد تاثیرگذار است و صاحبان برخی ویژگی های خاص مانند درون گرایی و روان رنجوری پس از استفاده از رسانه های جمعی تمایل بیشتری به انزوای اجتماعی دارند. بیریز واندرکرچ هاوت13 و همکاران(2019) در مطالعه خود به بررسی ویژگی هایی از شخصیت انسانی پرداختند که شاید در مطالعات خیلی کمتر مورد توجه قرار گرفته باشند. از جمله: استقلال، خود انتقادی، رقابت و وابستگی. نگاه جدید به ویژگیهای شخصیتی و تلاش برای بررسی و ارائه راهحل درزمینهی آسیبهای روانی و مطالعه چند اطلاعاتی پدیده که از علوم مختلف جهت تحلیل مباحث در آن استفادهشده است، از ویژگیهای خاص این پروژه میباشند.
روششناسی
در این تحقیق از شیوه میکس متد (آمیخته یا ترکیبی) استفادهشده است. بدینصورت که در ابتدا جهت بررسی میزان و چگونگی حضور جامعه آماری در شبکه های اجتماعی و برای اینکه مشخص شود محققین بیشتر بر کدامیک از پلتفرمها و قالب های محتوایی باید تمرکز کنند، پرسشنامه محقق ساخته ای بین آنها جامعه آماری توزیع شد. در این بخش از تحقیق جامعه آماری دانشجویان دکتری دانشگاه آزاد یزد به تعداد کل 441 نفر بودند که با کمک نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 254 نفر به سؤالات پرسشنامهها پاسخ دادند. از نتایج بهدستآمده مرحله اول، سؤالات مصاحبه طراحیشده و پس از پرسش از صاحبنظران و روانشناساناز 12نفر روانشناس و متخصصین حوزه رسانه مصاحبه ای بعمل آمد، . پس ازآن کدگذاری دادههای جمعآوریشده به سه شکل کدگذاری آزاد، محوری و انتخابی و تجزیهوتحلیل دادهها بهوسیله نرمافزار MAXQDA انجامشده و درنهایت مدل پارادایمی تحقیق و الگوی مطلوب تولید محتوای شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس رفتارشناسی کاربران ترسیمشده است. که این مدل شامل بخش های پدیده اصلی، شرایط علی، شرایط زمینه ای ، شرایط مداخله گر، راهبردها و در نهایت پیامدها می باشد.
ضمن اینکه در این تحقیق طرح پژوهشی مورداستفاده «طرح تبیینی متوالی QUAN qual » میباشد که مراحل آن به شرح ذیل ارائه میگردد:
جمع آوری داده ها – qual |
تحلیل داده ها- qual |
مشخص کردن نتایج برای پیگیری |
نتایج- quan |
تحلیل داده ها- quan |
جمع آوری داده ها- quan
|
تفسیر QUAN qual |
نتایج- qual |
در این طرح برای ترکیب دادهها از روش اتصال دادهها استفادهشده است. بدین شکل که دادههای جمعآوریشده از روش کمی به دادههای کیفی متصل میشوند یا بهعبارتیدیگر دادههای کمی منجر به دادههای کیفی میشوند.
طرح تبیینی متوالی روشهای ترکیبی اغلب دو مرحله دارد: مرحله کمی که توسط مرحله کیفی دنبال میشود. در این طرح نخست پژوهشگر دادههای کمی را جمعآوری و تحلیل میکند، سپس بهصورت متوالی در مرحله دوم دادههای کیفی را جمعآوری و تحلیل میکند که به بیان و تبیین نتایج حاصل از پژوهشهای کمی کمک میکند. منطق این رویکرد آن است که دادههای کمی و تحلیلهای بعدی آن درکی کلی از مسئله پژوهش فراهم میسازد. (کرسول، جان و کلارک، ویکی پلانو، 1398)
اما بخش موردتوجه مقاله حاضر مربوط به بخش دوم تحقیق است که از روششناسی کیفی با رویکرد نظریه زمینهای14 یا داده بنیاد استفاده کرده است. هدف این روش، تولید یک نظریه در قالب مجموعهای از فرضیههای مربوط به هم است که از طریق مقایسه مستمر دادهها بهدستآمده و بسیار انتزاعی است. درواقع پژوهشگرانی که از روش داده بنیاد استفاده میکنند، بهجای استفاده از دادهها برای آزمون نظریه، از دادهها برای ایجاد نظریه استفاده میکنند. (فرهنگی و همکاران، 1394) پاول میگوید: «نظریه داده بنیاد روشی است که نظریهها، مفاهیم، فرضیهها و قضایا را طی یک فرایند منظم، بهجای استنتاج از پیشفرضهای قبلی، سایر پژوهشها یا چارچوبهای موجود، بهصورت مستقیم از دادهها کشف میکند.»(مهرابی، 1390) این روش با طراحی و تدوین پرسشهای تحقیق شروع میشود و به جمعآوری دادهها از طریق مشاهده، مصاحبه، فیلم، عکس، اسناد تاریخی و ... میپردازد. در ادامه کدگذاری دادههای جمعآوریشده در سه مرحله باز، انتخابی و محوری صورت میگیرد. در مرحله چهارم نوشتن یادداشتهای تحلیلی و درنهایت نگارش و تدوین نظریه انجام میشود. (بهادری، 1397) میتوان گفت رسالت مهم گرندد تئوری، پی بردن به زوایای پنهان یک فرایند اجتماعی است که در بستر اجتماع شکل میگیرد. از طریق این روش با انجام مشاهده دقیق و غرق شدن در پدیده موردنظر با لنز کنجکاوانه تحقیق کیفی، میتوان به شکلگیری فرایند نهفته در روابط انسانی پی برد. (فتحی نجفی، 1395) به همین دلیل در پژوهش حاضر از این روش استفادهشده است. نمونهگیری در این بخش از پژوهش بهصورت نظری و هدفمند بود، لذا تعداد 12 نفر از اساتید حوزه ارتباطات، رسانه و روانشناسی مورد مصاحبه قرار گرفتند و این مصاحبهها تا مرحله اشباع نظری ادامه پیداکرده و بعد از انجام هر مصاحبه، گفتگوی ضبطشده آن تبدیل به متن شده و مورد تحلیل قرارگرفته است. در فرایند تحلیل دادهها از تحلیل خط به خط برای کدگذاری باز استفاده شد و همزمان با توسعه مفاهیم و انتزاعی شدن آنها، مراحل کدگذاری محوری و گزینشی نیز بر روی متن اجرا شد. در این پژوهش تنها باکسانی مصاحبه انجام شد که رضایت کامل برای مصاحبه داشتند و جهت جلب اعتماد آنها، اطلاعاتی نظیر موضوع پژوهش، هدف، شیوه انجام تحقیق، تضمین گمنامی و رازداری و نحوه گزارش تحقیق در اختیار آنها قرارداد شد. برای حفظ معیار گمنامی از اسامی مستعار استفاده شد و برای حفظ معیار رازداری از انتشار اطلاعات خصوصی مشارکتکنندگان جلوگیری شد. قابلیت اعتماد یافتههای پژوهش به روش تماس طولانی با محیط پژوهش و مشاهده مستمر در میدان تحقیق، تبادلنظر همتایان، کفایت مراجع، توصیف غنی و تائید مشارکتکنندگان مورد تائید واقع شد. تائید پایایی تحقیق نیز با رعایت اصول و نکات مصاحبه، مطلوبات کامل رخدادها و پیادهسازی آنان انجام گرفت.
یافتهها
در تحقیق حاضر جهت پاسخگویی به سه سؤال اصلی برای چه کسانی محتوا تولید کنیم؟ در چه شبکههای اجتماعی تولید محتوا کنیم؟ در چه قالبی محتوا تولید کنیم؟ پرسشنامه اولیهای طراحی و بین جامعه آماری(دانشجویان دکتری دانشگاه آزاد یزد) توزیع شد. درمجموع 254 نفر از جامعه آماری به سؤالات این پرسشنامه پاسخ دادند و نتایج حاصل از این پرسشنامه نشان داد که:
شبکههای اجتماعی واتساپ، تلگرام و اینستاگرام با 34، 26 و 22 درصد بیشترین میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند و همچنین شبکههای اجتماعی گپ و پینترست مورداستفاده هیچکدام از پاسخدهندگان نیستند. 53 درصد از پاسخدهندگان بین 2 تا 5 ساعت وقت خود را در شبانهروز صرف شبکههای اجتماعی میکنند و تعداد بسیار محدودی از جامعه هدف یعنی فقط 1 درصد، بیش از 10 ساعت در روز از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. موضوعات اجتماعی، آموزشی و فرهنگی با 23، 19 و 15 درصد بیشترین موضوعات موردعلاقه مخاطبین هستند. قالب محتوایی ویدئو با 39 درصد و انیمیشن و موشن گرافی با 2 درصد به ترتیب بیشتر و کمتر از سایر قالبهای محتوایی نظر مخاطبین را جلب میکنند. 58 درصد از مخاطبین تعامل خود را با شبکههای اجتماعی بدین گونه توصیف کردهاند که هم مطالب خواندنی را مطالعه میکنند و هم بهعکس و فیلم علاقهمندند.
در ادامه با 12 نفر از متخصصین حوزه رسانه و روانشناسی مصاحبه شد و با تحلیل و بررسی دقیق و خط به خط متون بهدستآمده از مصاحبههای تحقیق، مفاهیم، تمهای فرعی، تمهای اصلی و درنهایت تم نهایی، طی یک فرایند دقیق و طولانی مفهومپردازی شدند. درنتیجه این فرایند تم نهایی « عدم تولیدمحتوای کاربرمحور » از24 تم اصلی، 143تم فرعی و 266 مفهوم برساخته شد. (به علت محدودیت حجم مقاله جدول فرایند استخراج هسته پژوهش حذف شد) در ادامه یافتههای بهدستآمده در دو بخش خط داستان و مدل پارادایمی ارائه میشود.
خط داستان
برای فهم بهتر فرایندهای طی شده برای به دست آمدن مقوله هسته در این تحقیق عناصر اصلی مدل پارادایمی و مقولات اصلی در قالب خط داستان توضیح دادهشدهاند.
شرایط علی
در این پژوهش سیاست های داخلی، روانشناسی زرد ، تولیدمحتواهای زرد وشهروندخبرنگار بهعنوان شرایط علی در نظر گرفتهشدهاند.
مصاحبهشونده سوم مطلب را اینگونه تشریح میکند:
در جامعه ما که حاکمیت دینی و ایدئولوژیک وجود دارد، سیاست نظام ما مبتنی بر مسائل دینی است و هنجارها و ارزشها تبلیغ میشوند، تولید محتوا باید منطبق بر ارزشها و هنجارهای حاکم بر جامعه باشد و آنچه این نظام برای آن ایجادشده است.
مصاحبهشونده پنجم مطلب را اینگونه تشریح میکند:
در سالهای اخیر محتوای زرد هم مورد محاسبه قرار گرفته و محتواهای فرهنگی که ارزش خاصی ندارند هم در آن زیاد است و غلبه دارد. اینگونه مطالب ارزش محتوایی برای کاربر ندارد یعنی یا خنثی است یا منفی است یا حتی می تواند مضر باشد. تقریبا اینگونه محتواها در سالهای گذشته غلبه داشته است .
پدیده محوری
عدم تولید محتوای کاربرمحور بهعنوان پدیده محوری اصلی و همچنین رویکردهای مختلف روانشناختی، تولید محتواهای بیارزش و پوچی شبکه های اجتماعی بهعنوان زیر مقولههای آن در نظر گرفتهشدهاند. وجود مکتبها و رویکردهای مختلف روانشناسی که زمینه تشتت آراء را فراهم کردهاند و تولید محتواهای باری به هر جهت، درمجموع موجب عدم توجه به تفاوتهای فردی افراد و عدم تولید محتوا متناسب با مخاطب شدهاند.
مصاحبهشونده چهارم در این رابطه بیان میکند:
احتمالاً افراد باشخصیتهای مختلف باید نوع ارتباطشان با رسانهها متفاوت باشد؛ اما آیا کمیت ارتباطی در آنها متفاوت است یا کیفیت ارتباط آنها متفاوت است؛ یعنی زمان کمتر یا بیشتری میگذارند؟ یا محتواهای خاصی با موضوعات محتوایی خاصی یا مدلهای محتوایی متفاوتی را ترجیح میدهند؟
مصاحبهشونده یازدهم نیز اینگونه به پدیده میپردازد:
مطالب و محتواهای زیاد و متنوع ولی درعینحال بهشدت سطحی و کمعمق در رسانههای جمعی وجود دارد.
راهبردها
در تحقیق حاضر استانداردهای تولید محتوا، مهارت های زندگی، فنون اقناع و تفکر بهعنوان راهبرد در نظر گرفتهشدهاند که هرکدام جای بحث و تبادلنظر بسیار دارند. عواملی که هرکدام چه در حوزه رسانه و ارتباطات و چه در حوزه روانشناسی حائز اهمیت بسیار هستند.
مصاحبهشونده هفتم نیز دراینباره اینگونه توضیح میدهد:
الآن در فضای مجازی جریانی اتفاق افتاده به اسم mass customization یعنی سفارشیسازی انبوه، یعنی شما یک کالایی را fit خودتان یعنی tailor made خیاطدوز تهیه کنید؛ یعنی فیت یک فرد یک کالایی را تولید کنید و در اختیارش قرار دهید. صنایعی که در دنیا در حال تولید محتوا هستند این تیپی محتوا تولید نمیکنند ولی این تیپی توزیع میکنند.
مصاحبهشونده دهم نیز چنین راهحلی ارائه میکند:
برای جذب مخاطب نه تحریک و تحقیر او و اینکه مطلب شما جذاب باشد و شما را به اهدافتان برساند چه کارهایی باید انجام دهید و چگونه مطلبی باید ارائه دهید؟ روانشناس می تواند بگوید که مثلا اگر پیامت اینگونه باشد طرف دزد می شود، اگر اینگونه باشد خودکشی می کند، اگر اینگونه باشدافسرده می شود . ولی اگر این نکات رعایت شود می تواند مخاطب را جذب کند.
شرایط زمینهای
روابط اجتماعی مجازی،نیاز مخاطب، ذائقه مخاطب، عوامل دموگرافیک ،اخلاق وشومحوری اینستاگرامی بهعنوان شرایط زمینهای مدنظر پژوهش حاضر هستند.
مصاحبهشونده دوم در این رابطه اینگونه توضیح میدهد:
در واتساپ افراد شناخته شده تر هستند و یا اینکه ممکن است شما به واسطه یک فرد دیگر با گروهی از افراد همگروه شوید .در تلگرام هم این حالت وجود دارد و هم اینکه ممکن است افراد گروهها یا کانالهایی را برای شما فوروارد کنند و شما جوین شوید یا گروههایی که به واسطه یک آشنا شما در آنها جوین می شوید. در مقایسه بااینستاگرام که شما در آن طرف مقابلتان را اصلا نمی شناسید.
مصاحبهشونده هشتم نیز اینگونه تصریح میکند:
این رسانهها به نظرم دامنگیر همه هستند. ولی نوع رسانه برای افراد مختلف متفاوت است. به نظرم افرادی که دنبال هیجان هستند، شاید بیشتر به سمت اینستاگرام بروند و یا حتی افراد درونگرا. یا اگر شاخص رواننژندی در افراد بالا باشد. این امر قابلتعمیم به سایر رسانهها نیز هست.
شرایط مداخلهگر
ارزشها، علایق ، درک از موفقیت و جهان بینی ماده گرایانه در این پژوهش بهعنوان شرایط مداخلهگر مدنظر هستند.
مصاحبهشونده چهارم اینگونه بیان میکند:
به نظرم ارزشهای فردی خیلی مؤثر هستند. مثل زمانی که چادر اجبار میشود عدهای از آنطرف بوم میافتند، در مورد تلگرام هم وقتی فیلترینگ میشود ممکن است عدهی خاصی باارزشهای خاصی دوباره به سمت آن برگردند و یک واکنش گروهی و اجتماعی را برانگیزند
مصاحبهشونده سوم بیان میکند:
همه حوزههای عملکننده اول باید ذائقه و شخصیت سنجی کنند. شما تا علایق و ذائقه افراد را متوجه نشوید، نمیدانید چه چیزی را باید برایشان تولید کنید و اینیک امر بدیهی است. باید شناختی از شخصیتها، علایق، بینشها و واکنشهای افراد داشته باشیم.
پیامدها
انسان توسعه یافته، یادگیری یادگیری و رفتارهای آگاهانه از پیامدهای مدل پارادایمی این تحقیق هستند.
مصاحبهشونده دوازدهم اینگونه توضیح میدهد:
برخی فقط به انسانیت انسان توجه دارند که البته بر اساس دیدگاه آنان هم هر انسانی در طول زندگی دچار یکسری مسائل و چالشها می شود و یا اینکه با دردها ومسائلی مواجه می شود.
مصاحبهشونده چهارم اینگونه تصریح میکند:
رسانههای اینترنتی بیشتر کسانی را جذب میکند که حواس پنجگانهشان باید درگیر شود و از طرفی دیگر دستی هم بر آتش داشته و استفاده از این فضا را بلد باشند.
مدل پارادایمی پژوهش: عدم تولید محتوای کاربرمحور
مدل فرایندی تحقیق ارائهدهنده جریان فرایندها و فعالیتهایی است که در جریان تحقیق اتفاق افتاده است و به روشن شدن روابط میان یک پدیده، علل، پیامدها و استراتژیهایی که در آن حضور دارند، کمک میکند. این مدل در حقیقت در خدمت تسهیل، کشف ویا ساخت این روابط میان پدیدهها، مفاهیم و مقولات است (ظهیری نیا، 1397) و شامل 5 بخش شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها میباشد. در مرکز این مدل نیز پدیده قرار دارد که فعالیتها حول محور آن شکل میگیرند. در پژوهش حاضر پدیده موردبررسی «عدم تولید محتوای کاربرمحور» است که از زاویه دید متخصصین حوزه رسانه و روانشناسی موردبررسی قرارگرفته، در بخش خط داستان توضیحات لازم بیانشده و در شکل 1 بهصورت تصویری نمایش دادهشده است.
شکل 1: مدل پارادایمی پژوهش
شرایط علی |
پدیده |
شرایط زمینهای ایایزمینه ای |
شرایط مداخله گر گر |
راهبردها |
پیامدها |
بحث و نتیجهگیری
در پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تولید محتوا بر اساس رفتارشناسی کاربران، میزان و چگونگی حضور کاربران در شبکه های اجتماعی مجازی مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه مصاحیه هایی از متخصصین به عمل آمد. جامعه هدف پژوهش در بخش اول دانشجویان دکتری دانشگاه آزاد یزد و در بخش دوم اساتید و خبرگان حوزه رسانه و روانشناسی بودند. نتایج به دست آمده در بخش اول عبارتند از:
شبکههای اجتماعی واتساپ، تلگرام و اینستاگرام با 34، 26 و 22 درصد بیشترین میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند و همچنین شبکههای اجتماعی گپ و پینترست مورداستفاده هیچکدام از پاسخدهندگان نیستند. افراد با ویژگی های شخصیتی خاص ازجمله تیپ فکور که معمولاً افراد درونگرا و مسئولیتپذیر هستند به دلیل گرایش های اخلاقی بیشتر، جذب اینستاگرام نمیشوند، یا شاید بهصورت محدود و با مقاصد خاصی در آن فعالیت کنند و اینگونه انتظار میرود که برونگرایان و تجربه پذیرها و همچنین افرادی که دارای سبک یادگیری تجربه عینی و مشاهده تأملی هستند، بیشتر جذب هر سه پیامرسان شوند.(خرمانی و فرمانی،1393)(تاجیک اسماعیلی و میزبانی،1399)
53 درصد از پاسخدهندگان بین 2 تا 5 ساعت وقت خود را در شبانهروز صرف شبکههای اجتماعی میکنند و تعداد بسیار محدودی از جامعه هدف یعنی فقط 1 درصد، بیش از 10 ساعت در روز از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. اینگونه انتظار میرود که مسئولیتپذیرها، توافق پذیرها و درونگرایان کمتر از این شبکهها استفاده کنند و یا اینکه استفاده آنها هدفمندتر و مفیدتر باشد.(عطریان و همکاران،1400)(یعقوبی و محمدی،1397)(دلاور و همکاران،1398)
موضوعات اجتماعی، آموزشی و فرهنگی با 23، 19 و 15 درصد بیشترین موضوعات موردعلاقه مخاطبین هستند. اولاً در قالب همین موضوعات میتوان مطالب بسیار مفیدی تولید کرد و در اختیار جامعه هدف گذاشت. ثانیاً با برنامهریزی و افزایش جذابیتهای محتوایی میتوان نظر مخاطبان را به موضوعات دیگر هم جلب کرد.(موسوی و حبیب زاده،1398)(باقری و بهادری جهرمی،1395)
قالب محتوایی ویدئو با 39 درصد و انیمیشن و موشن گرافی با 2 درصد به ترتیب بیشتر و کمتر از سایر قالبهای محتوایی نظر مخاطبین را جلب میکنند. ویدئوها به خاطر نور، رنگ، حرکت، صدا و بهطورکلی جلوههای سمعی و بصری که دارند، معمولاً بیشتر از سایر قالبهای محتوایی موردتوجه مخاطبین هستند؛ اما، ویدئوها در شبکههای اجتماعی باید بهگونهای باشند که علاوه بر دربرگیری موضوعات خاص و کیفیت مناسب، خلاقیت هم در آنها وجود داشته باشد. بر این اساس، چگونگی ساختن مهم بوده و مخاطبان را بهسوی خود جذب خواهد کرد. همانطور که در گفته متخصصین هم ارائه شد، شخصیسازی (شخصیسازی توزیع محتوا) کلید انجام این کار است. تمام محتواها برای کلیه پلتفرمها مناسب نیستند. باید در محتوای ویدئویی تنوع ایجاد کرد و با درک رفتارهای مشتریان، ویدئوی مناسب با آن پلتفرم را ایجاد کرد. (باقرزاده و همکاران،1397)
58 درصد از مخاطبین تعامل خود را با شبکههای اجتماعی بدین گونه توصیف کردهاند که هم مطالب خواندنی را مطالعه میکنند و هم بهعکس و فیلم علاقهمندند. هرچند نحوه تعاملات در شبکههای اجتماعی با دنیای واقعی متمایز است. جواب پاسخدهندگان نشان داده است که کاربران تقریباً از کلیه روشهای ارتباطی در شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. تا وقتیکه فرد مطالب خواندنی را مطالعه نکند نمیتواند واکنشها و رفتارهای مختلفی ازجمله: لایک کردن، کامنت گذاشتن، بلاک کردن و... را از خود نشان دهد و تا زمانی که عکسها و فیلمها را مشاهده نکند، نمیتواند اطلاعات لازم را کسب کرده و بازخوردهای مناسب نشان دهد. (عبداللهی نژاد و دادرس مقدم،1397)
نتایج بدست آمده در بخش دوم نیز اینگونه ارائه می شوند:
الگوی به دست آمده در تحقیق حاضر به شکل مدل پارادایمی نمایش داده شده است که در آن عدم تولید محتوای کاربرمحور پدیده محوری شناخته شده است و رویکردهای مختلف روانشناختی که زوایای دید متفاوتی را به روانشناسان داده و موجب عدم وحدت رویه بین آنها شده است و همچنین پوچی شبکه های اجتماعی از دیگر مواردی هستند که به عنوان پدیده های فرعی مد نظر قرار گرفته اند.
سیاست های داخلی، روانشناسی زرد ، تولیدمحتواهای زرد وشهروندخبرنگار بهعنوان شرایط علی در نظر گرفتهشدهاند. روابط اجتماعی مجازی، نیاز مخاطب، ذائقه مخاطب، عوامل دموگرافیک ،اخلاق وشومحوری اینستاگرامی بهعنوان شرایط زمینهای مدنظر هستند. ارزشها، علایق ، درک از موفقیت و جهان بینی ماده گرایانه بهعنوان شرایط مداخلهگر در نظر گرفته شده اند. در نهایت استانداردهای تولید محتوا، مهارت های زندگی، فنون اقناع و تفکر بهعنوان راهبرد در نظر گرفتهشدهاند که انسان توسعه یافته، یادگیری یادگیری و رفتارهای آگاهانه پیامدهای آن هستند.
مایکل تودارو و استیفن اسمیت (1393) ارزش های محوری در توسعه انسان را معاش،عزت نفس و رهایی از بندگی می دانند. معاش درواقع توانایی برآوردن نیازهای اساسی را مد نظر قرار می دهد، عزت نفس همان به حساب آمدن است هرچند با عناوین مختلفی مانند احساس اصالت،احساس هویت، منزلت،حرمت و سربلندی و یا حتی شناخته شدن نامیده می شود و رهایی از بندگی به معنی رهایی از شرایط مادی مسخ کننده زندگی ، رهایی از بندگی اجتماع، طبیعت، فلاکت، نهادهای ظالم و عقاید جزم اندیشانه در نظر گرفته می شود. هرچند برای بررسی ویژگی های انسان توسعه یافته باید جنبه های مختلف وجودی او از جمله ابعاد اجتماعی، فرهنگی، روانی، اقتصادی، سیاسی و... را در نظر گرفت.
در برخی نظریه های روانشناختی یادگیری خود راهبر که با عنوان یادگیری یادگیری شناخته می شود، به معنای ظرفیت فرد برای تعدیل رفتار متناسب با تغییرات و شرایط محیط بیرونی و درونی تعبیر می شود و شامل توانایی فرد در سازماندهی و خود مدیریتی رفتارهایش برای رسیدن به اهداف گوناگون یادگیری است. (منظری توکلی، 1399)یادگیری خودراهبر(خود تنظیمی) همان چیزی است که در دنیای به شدت مشوش، چندقطبی و مجازی شبکه های اجتماعی باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد و تنها راهی که بتوان افراد را از آسیب های این شبکه ها محفوظ داشت و محیط سراسر تهدید این شبکه ها را به فرصتهایی برای رشد و پیشرفت تبدیل کرد، تحقق یادگیری خود راهبر است.
در مورد رفتار آگاهانه در ارتباط با شبکه های اجتماعی نیز خوش فر و میرزاخانی(1397) اینچنین اظهار داشته اند: ((مادامیکه کاربران نسبت به محتوای مورد استفاده خود در شبکه های اجتماعی توجه کرده و اقدام به گزینش و انتخاب آگاهانه می کنند، سطح هویت ملی، دینی واجتماعی آنها افزایش می یابد.)) بنابراین، آنچه که از رفتار آگاهانه در رابطه با شبکه های اجتماعی مد نظر قرار می گیرد این است که انسانها به سطحی از درک، آگاهی، شعور، تفکر و باور برسند که با انتخاب های مناسب و به جا در این شبکه ها از فرصتهای بوجود آمده توسط این پیام رسان ها استفاده کرده و حتی تهدیدهای آنها را تبدیل به فرصت کنند.
محدودیت های پژوهش حاضر را می توان بدین شرح ارائه داد:
- چالش اولیه پژوهش حاضر انتخاب ابزار پژوهش بود که درنهایت منجر به انتخاب پرسشنامه ای محقق ساخته و سوالات مصاحبه شد.
- مشکل بعدی در روند انجام این پژوهش، انتخاب جامعه آماری بود که عملاً انتخاب هر نوع جامعهای برای انجام یک تحقیق دانشجویی، با محدودیتهایی روبهرو بود و تعمیم نتایج پژوهش را دچار چالش میکرد. مگر اینکه این پژوهش توسط یک گروه تحقیقاتی در سطح وسیعی برای گروههای هدف مختلف انجام میشد که عملاً در این پژوهش امکانپذیر نبود.
-پژوهش حاضر از زاویه دید روانشناختی به یک پدیده رسانهای، نگریسته است. هم این نوع نگاه در کشور عزیزمان ایران جدید است و هم زوایای مختلفی جهت تحلیل و بررسی آن وجود دارد.
- مبحث بعدی موردنظر، استفاده ازنظر متخصصین در دو حوزه رسانه و روانشناسی بود. چالش این بخش بدین گونه بود که اساتید حوزه رسانه درزمینه روانشناسی صاحبنظر نبودند و اساتید حوزه روانشناسی هم در زمینه رسانه اطلاعات چندانی نداشتند و پس از بررسیهای مختلف به این نتیجه رسیدیم که در ایران افرادی که بهطور همزمان در این دو حوزه، یعنی روانشناسی و رسانه فعالیت علمی کرده باشند یا وجود ندارند و یا اینکه آنقدر تعدادشان محدود است که دسترسی به آنها امکانپذیر نیست.
- صاحبنطران و متخصصین حوزه رسانه نیز در مورد تولید محتوا توافق نظر ندارند و هیچکس تاکنون نتوانسته راهکاری، نظریهای و یا حتی الگویی موردتوافق همگان برای تولید محتوا در شبکههای اجتماعی ارائه دهد و از طرفی دیگر، اگر در کنار نظریات روانشناسی، گوشه چشمی هم به نظریات سایر علوم در رابطه با تولید محتوا داشته باشیم، عملاً بهندرت میتوان نقطه اشتراکی برای تولید محتوا پیدا کرد و این امر کار تولیدکنندگان محتوا را سخت و سختتر میکند.
در نهایت با توجه به نتایج بدست آمده ، پیشنهادات زیر ارائه می شوند:
- آموزش مباحث مرتبط با رسانههای نوین و بهخصوص شبکههای اجتماعی از پایینترین مقاطع تحصیلی تا سطح دانشگاه.
- تأسیس رشتهای به نام «روانشناسی رسانه» در دانشگاه برای تربیت متخصصین صاحبنظر در این حوزه.
- یک تحقیق علمی در رابطه با ارائه الگوی مطلوب یادگیری از شبکههای اجتماعی انجام شود.
- تحقیق حاضر بهصورت مطالعه عرضی بهطور همزمان در بین گروههای مختلف اجتماعی انجام شود و نتایج حاصل از آنها با یکدیگر مقایسه گردد تا تولید محتوا برای هر طیفی در جامعه ضابطهمند و با الگویی خاص انجام شود.
- تحقیقی علمی با رویکرد روانشناسی اجتماعی برای پاسخ به این سؤال انجام شود که هر محتوایی چه ویژگیهایی داشته باشد تا بتواند تیپهای شخصیتی مختلف را به خود جلب کند؟
- یک فعالیت علمی –پژوهشی در رابطه با راهکارهای شخصیسازی توزیع محتوا در شبکههای اجتماعی صورت بگیرد.
- تحقیقی علمی در رابطه با راهکارهای روانشناختی رونق شبکههای داخلی انجام شود.
منابع
اکبری،کمال،بیگدلی،محمدرضا و رضوی،سیدعلی محمد(1397).نقش رسانه های اجتماعی در ارتقای تحمل
اجتماعی.سیاست متعالیه،6(21): 147-166.
ببران،صدیقه، خانیکی،هادی و آطاهریان،محبوبه(1394).منشور اخلاق حرفه ای در رسانه ها. فصلنامه اخلاق در
علوم و فناوری،10(4): 7-16.
باستانی،سوسن و لولایی، فاطمه(1391).کاربری رسانه ها و رفتار سیاسی دانشجویان دانشگاه تهران با تاکید بر
نقش اینترنت.فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی-فرهنگی،1(3): 7-33.
باقرزاده،خجسته(1396). الگوهای هنجاری تولید محتوای رسانه ها:راهبرد ایجاد مزیت رقابتی. مطالعات فرهنگ-
ارتباطات، 18(37):193-219.
باقرزاده،خجسته،بردبار،ملیکا و عقیلی،سیدوحید(1397).آینده مصرف رسانه ای مخاطبان:مطالعه موردی با روش
دلفی.مطالعات فرهنگ و ارتباطات،19(43): 83-102.
باقری،حسن و بهادری جهرمی،ثمینه(1395).بررسی تاثیر استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام بر تغییرات اجتماعی
کاربران.فصلنامه مطالعات علوم اجتماعی،2(4):37-44.
باقری نیا،حسن،یمینی،محمد،ایلدرآبادی،اسحاق و باقری نیا،فهیمه(1394). رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت
روان با واسطه تاب آوری در پرستاران. مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار،18(4):23-49.
بخشایش،علیرضا(1392).روانشناسی عمومی.یزد: انتشارات خانجانخانی.
بهادری، علی (1397). پژوهش کیفی داده بنیاد، کدگذاری و اهمیت، مراحل و شیوه اجرای آن در کارورزی
دانشگاه فرهنگیان. دو فصلنامه راهبردهای نوین تربیتمعلمان،4(5): 69-86 .
تاجیک اسماعیلی،سمیه و میزبانی،زهرا(1399).رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام با
شیوه های خود اظهاری کاربران.رسانه،31(4): 25-46.
تودارو،مایکل و اسمیت،استیفن(1393).توسعه اقتصادی.ترجمه:وحید محمودی،تهران: انتشارات نگاه دانش.
توکلی،سعید و منصورلکورچ،محمدهادی(1399).تاثیر شبکه های اجتماعی در تغییر ویژگی های شخصیتی
دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب.فصلنامه مدیریت و چشم انداز آموزش،2(1):
35-51.
خجیر، یوسف (1396). آسیب شناسی استفاده از شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای تلفن همراه در خانواده
های ایرانی (با تاکید بر نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید)، فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی
زنان و خانواده،20(77):109-137.
خدایاری، کلثوم، دانشور حسینی، فاطمه و سعیدی، حمیده (1393). میزان و نوع استفاده از شبکههای
اجتماعی مجازی. فصلنامه پژوهش های ارتباطی،21(1):167-192.
خرمانی،فرهاد و فرمانی،اعظم(1393).بررسی نقش پنج عامل بزرگ شخصیت در پیش بینی صبر و مولفه های آن
در دانشجویان.روانشناسی بالینی و شخصیت،دوفصلنامه دانشگاه شاهد،21(11):11-24.
خوش فر،غلامرضا و میرزاخانی،شهربانو(1397).چگونگی استفاده از شبکه های اجتماعی،زمینه ها و عوامل(مورد
مطالعه جوانان شهرگرگان)..رسانه،29(4):12-32.
دلاوی،علی ،فرهنگی،علی اکبر و کریمی،بهزاد(1398).واتساپ در تجربه زیسته کاربرانش(مورد مطالعه جوانان
بزرگسال شهر تهران).رسانه،30(3):5-25.
رستمی،محمد،جمیلی اسکویی،روزیتا، نشاط،الهه و فرقانی،محمدرضا(1396).بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر
فرهنگ و باورهای دینی( هویت) کاربران-مطالعه موردی:کاربران استان اصفهان. فصلنامه علوم اجتماعی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر،11(2):45-72.
سلمانی، بهزاد، حسنی، جعفر و آریاناکیا، المیرا (1393). بررسی نقش صفات شخصیتی(وظیفه شناسی،
سازگاری و هیجان خواهی) در رفتارهای پرخطر، تازه های علوم شناختی، 16(1):1-10.
شریفی،مهدی،بورقانی فراهانی،سهیلا،شبانی،ملیحه و شریفی،مهدخت(1398).تدوین الگویی جهت ارتقای کارکرد
شبکه های اجتماعی مجازی در راستای بهبود وضعیت سلامت زنان.فصلنامه مطالعات رسانه های نوین،
5 (40):245-278.
صادقی،راضیه،تاجیک زاده،فخری و مهرابی زاده هنرمند،مهناز(1393).رابطه ویژگی های شخصیتی با سبک های
هویت در دانشجویان.مجله دانشگاه علوم پزشکی ایلام،22(18):206-216.
صالحی،صادق و امامقلی،لقمان(1398).رسانه،فرهنگ و رفتارهای محیط زیستی( مطالعه موردی:شهروندان
سنندج).فصلنامه جامعه شناسی فرهنگ و هنر،1(1):48-71.
عبداللهی نژاد، علیرضا و دادرس مقدم،شکوفه(1397).بررسی نقش تلگرام در سازماندهی هیجانات اجتماعی: از
دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی و کاربر تلگرام دانشگاههای تهران.مطالعات رسانه های
نوین،4(2):107-133.
عزیزیان،محمد، مزیدی شرف آبادی،علی محمد و اسلامی،حسین(1399).بررسی عوامل در به کارگیری رسانه
های اجتماعی با تاکید بر نقش روابط عمومی متروی شهر تهران.فصلنامه جامعه شناسی سیاسی
ایران،3(1):509-542.
عطریان،نرگس،عطریان،فرامرز و سجادی،ریحانه سادات(1400).ارزیابی رابطه میان استفاده جوانان شاهین شهر از
تلگرام و فیلترینگ آن با کیفیت زندگی آنان.وسایل ارتباط جمعی-رسانه،32(4):203-234.
فتحی نجفی، طاهره و لطیف نژاد رودسری، رباب (1395).مشاهده در رویکرد گرندد تئوری: یک
مطالعه موردی. مجله تحقیقات کیفی در علوم سلامت، 5(2):221-229.
فضلی،مریم،فخار توغانی،وحیده و سید موسوی،سیدحسین(1398).نگاه تطبیقی به مولفه های موثر در شکل گیری
سبک زندگی کودک از دیدگاه آدلر و اسلام.پژوهشنامه علوم انسانی اسلامی،10(3):79-107.
فرهنگی، علیاکبر، کروبی، مهدی و صادق وزیری، فراز (1394). نظریه داده بنیاد کلاسیک: شرح عوامل
تولید نظریه مرکز ثقلی هویت برند توریسم سلامت ایران. مدیریت بازرگانی، 7(3): 145- 162.
کرسول، جان و پلانوکلارک، ویکی (1398). روشهای پژوهش ترکیبی. ترجمه: علیرضا کیامنش و جاوید
سرایی، تهران: انتشارات آییژ.
کلاله، سعید (1397). پودمان انسان و جهان هستی. تهران: انتشارات سپهر.
منظری توکلی، وحید(1399)وفراتحلیل رابطه رهبردهای یادگیری خود تنظیمی وراهبردهای انگیزشی با عملکرد
تحصیلی. فصلنامه روانشناسی تربیتی، 16(58):95-115.
موسوی،سیدجعفر و حبیب زاده،اصحاب(1398).شبکه پیام رسان تلگرام و امنیت اخلاقی.پژوهش های اطلاعاتی
و جنایی. 14(4):53-76.
مهدی زاده،سیدمحمد و خاشعی،رضا(1397).نقش رسانه ها در انتخاب سبک های زندگی سلامت محور(با
تاکید بر مصرف رسانه ای شهروندان شهر تهران).فصلنامه پژوهش های ارتباطی،25(2):51-78.
مهرابی، امیرحمزه، خنیفر، حسین، امیری، علی نقی، زارعی متین، حسن و جندقی، غلامرضا (1390).
معرفی روششناسی نظریه داده بنیاد برای تحقیقات اسلامی. مدیریت فرهنگسازمانی، 29(23)
: 5-30.
ودودی، الهه و دلاور، علی (1394). بررسی تأثیر شبکه اجتماعی مجازی در تغییر ویژگی های شخصیتی
جوانان. روانشناسی تربیتی، 11(35): 43-65.
یعقوبی،جعفر و محمدی،وحید(1397).کاربردهای آموزشی شبکه های اجتماعی مجازی و آسیب های اجتماعی
آن از دیدگاه دانشجویان کشاورزی(مورد مطالعه دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان). پژوهش های
ترویج و آموزش کشاورزی،11(1):33-45.
Byrne ,Kaileigh A ,Silasi-Mansat,Crina D and Woerthy,Darrel A(2015).Who chokes under
pressure?The big five personality traits and decision making under pressure. Personality
and Individual Differences,74(1):22-28.
Choi, Tae Rang, Lun Sung, Yong, Ah Lee, Jung and Marina Choi, Sejung. (2017).”The
relationship between learning and study strategies and big five personality traits
among junior university student teachers”,Personality and Industrial
Differences,102(35):232-241.
Colman,Douglas E, Vineyard,Jared and Letzring, Tera D(2017).Exploring beyond simple
Demographic variables: Differences between traditional laboratory samples and
crowdsource online samples on the big five personality traits, Personality and Industrial
Differences,25(1):855-860.
Cubillar, Pillar, Ibanez, Diaz- Martin, Cristina, and Belen Perez-Toregroza. (2018).” Social
networks and Childhood. New agents of socialization”, Social and Behavioral Sciences,
37(2):64-69.
Ji,Yang , Gang, Guang-Ji and Zhu, Zhuo -Hong.(2014).”Online social networking behaviors
among Chinese younger and older adolescent :The influences of age, gender,
personality and attachment style”,Computers in Human Behavior,41(1): 394-402.
McCreery, Michael P and Krash ,S. Kathleen(2016).How the human is the catalyst:Personality,
Aggreesive fantasy and proactive reactive aggression emong users of social media.
Personality and Individual Differences,96(4):276-283.
Saef, Rachel, Eun woo,Sang,Carpenter,Jordan and Tay, luis(2018).Fostering socio-informational
behavious online: The interactive effect of openness to experience and extraversion.
Personality and Industrial Differences,122(3):92-98.
Therese Whitty, Monica, Doodson, James, Creese, Sadie and Hodgese, Duncan.(2016).”A
picture tells a Thousand words: What Facebook and Twitter images convey about our
personality”. Personality and Industrial Differences,62(3):121-126.
Vandenkerckhovet, Beatrijs - Brenning, Katrijn, Vansteenkiste, Meartin, Luyten,
Patrick and Soenens, Bart(2019)" The Explanatory Role of Basic Psychological
Need Experiences in the Relation between Dependency, Self-Criticism and
Psychopathology in Adolescence" Journal of Psychopathology and Behavioral
.41(1):574-588.Whaite,Airin O,Shensa, Ariel, Sidani, Jaime E,Colditz, Jason B and Primack, Brain A(2018). Social
media use, personaliry chracterictics ,and social isolation emong young adults in the United
States. Personality and Industrial Differences,124(2):45-53.
[1] 1-Personality traits
[2] 1-Personality Disorders
[3] 1- Yang J. Guang
[4] 2- Kaileigh A Byrne
[5] 1- Monica Therese Whitty
[6] 2- Michael P McCreery
[7] 3- Kathleen Krash .S
[8] 4- Pillar Ibanez Cubillar
[9] 5-Tae Rang Choi
[10] 6- Douglas E Colman
[11] 1- Rachel Saef
[12] 2- Airin O Whaite
[13] 3- Beatrijs Vandenkerckhovet
[14] 1-Grounded Theory