The Relationship between the national media news and the political awareness of women
Subject Areas : Journal of Iranian Social Development Studies
1 - Communication sciences,East Tehran Baranch Islamic Azad University Tehran, Iran
Keywords: political information, women's political awareness, national media, Mass Media,
Abstract :
In this article, in order to understand the relationship between the news media national political awareness of women different approaches and models discussed and then the study of women, of the opinions presented are used. The method used in this study is applicable, the type of data and the method of collecting quantitative data, descriptive and correlational. The study sample consisted of women 20 to 65 years Region 2 in Tehran. In this study, sampling, simple random, and the validity and reliability of the questionnaire using Cronbach's alpha test expert opinion and also tested and approved. Then, based on the conceptual model, questions and hypotheses, using a questionnaire derived items in the sample was questioned. The data, collected by the type of information and data, descriptive and inferential methods were used. First, by using descriptive statistics including frequency tables and percentages, measures of central tendency and deviation calculation such as mean, median, standard deviation, variance, and so on to evaluate the status of the samples were studied, and then use the appropriate statistical tests the calculation of correlation results were extrapolated from the sample population. Finally, using multiple regression final model, the relationship between factors is calculated.
_||_
بررسی رابطه استفاده از اخبار رسانه ملی با میزان آگاهی سیاسی زنان
(مورد مطالعه: زنان 20 تا 65 سال منطقه 2 تهران)
چکیده
مقاله حاضر به دنبال شناخت رابطه بین استفاده از اخبار رسانه ی ملی با سطح آگاهی سیاسی زنان در کشور است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر رویکردهای مربوط به حوزه رسانه، مشارکت سیاسی و آگاهی سیاسی تنظیم شده است. آگاهی سیاسی در برگیرنده طرز تلقی ها و ارزیابی های هر فرد از مسائل و موضوعات خاص سیاسی و یا از حوادث و شخصیت های سیاسی است. در همین راستا مشارکت سیاسی نیز به معنای فعالیت داوطلبانه اعضای یک جامعه در انتخاب حکام به طور مستقیم و غیر مستقیم و همچنین در شکل گیری سیاست های عمومی است. رابطه بین رسانه هاي همگانی و افکار عمومی مدت هاي مدیدي است که کنجکاوي پژوهشگران را بر انگیخته است. امروز هیچ کسی انکار نمی کند که رسانه ها در شکل گیري افکار عمومی دخالت دارند با وجود این از نظر تجربی بسیار مشکل خواهد بود نشان دهیم سهم آنها در این شکلگیري نسبت به سایر مکانیسم ها چه قدر است. روش به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف كاربردي، از نظر نوع داده ها كمي و از نظر نحوه گردآوري داده ها، توصيفي و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان 20 تا 65 سال منطقه 2 شهر تهران بوده اند. روش نمونه گيري در اين تحقيق تصادفي ساده بوده و روایی و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ديدگاه خبرگان و نيز آزمون آلفاي كرونباخ مورد سنجش قرار گرفته و تایید شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که: بين استفاده از اخبار سیاسی با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (380/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از اخبار سیاسی با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد متوسط است. همچنین بين استفاده از نشست های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (206/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از نشست های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد کم است. بين استفاده از مصاحبه سیاستمداران با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (338/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از مصاحبه سیاستمداران با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد متوسط است.
واژگان كليدي: رسانه ی ملی، اخبار رسانه ی ملی، آگاهی سیاسی زنان، اخبار سیاسی، نشست های خبری.
1. دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق
2.استادیار گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق(مسئول مکاتبات) salirahmanzadeh@yahoo.com
*این مقاله برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد سرکار خانم مریم واقف با استاد راهنمای جناب آقای دکتر رحمان زاده می باشد.
موضوع آگاهی و مشارکت سیاسی همواره میان اقشار مختلف جامعه اعم از زن و مرد مطرح بوده است. هر جامعهاي براي تحقق اهداف توسعهگرایانه، بایستي از تمامي منابع انساني خود بهره گیرد. زنان هرجامعه، نیروي محوري و بنیادي محسوب ميشوند که اشتغال و فعالیت آنان دوشادوش مردان به عنوان بخشي از جمعیت فعال جامعه، تأثیر فراواني در رشد، توسعه و سازندگي جامعه دارد؛ ولي هنگامي که حضور زنان در فرآیند مشارکت سیاسي به گونه اي است که همانند رأيدهندگان سربه راه، تنها در روز رأي گیري پاي صندوق ها حضور پیدا مي کنند، این امر، سبب ایجاد یک بحران یا آسیب اجتماعي در جامعه ميگردد (Hafezian , 2002). آگاهی سیاسی در برگیرنده طرز تلقی ها و ارزیابی های هر فرد از مسائل و موضوعات خاص سیاسی و یا از حوادث و شخصیت های سیاسی است. (Dawson, 2003:50) در همین راستا مشارکت سیاسی نیز به معنای فعالیت داوطلبانه اعضای یک جامعه در انتخاب حکام به طور مستقیم و غیر مستقیم و همچنین در شکل گیری سیاست های عمومی است (Huntington et al., 2003:137).
تلویزیون به عنوان وسیله سرگرم کننده تاثیر فراگیری بر آگاهی و تجربه ما دارد. این امر تنها به این علت نیست که بر نگرش ما به شیوه ای خاص تاثیر می گذارد، بلکه وسیله دسترسی به اطلاعاتی است که بسیاری از فعالیت های اجتماعی به آن بستگی دارد. عملا هر خانواده اکنون یک دستگاه تلویزیون دارد. ظهور تلویزیون بر الگوی زندگی روزانه تاثیر گذار است،زیرا بسیاری از مردم فعالیت های دیگر را پیرامون تلویزین معینی تنظیم می کنند(Giddens, 1994:476).
صحبت از تاثیر پذیری و نقش تلویزیون بر گروه های مختلف سنی ، تلویزیون بیشتر بر کودکان موثر است. ولی از حیث تحقیق و پژوهش در این رسانه به طور معمول سه موضوع زیر مد نظر است:1ـ تاثیر تلویزیون بر گرایش به جرم و خشونت، 2ـ اثرات پخش اخبار بر مخاطبان، 3ـ نقش تلویزیون در زندگی سیاسی افراد. (IBID, 437)
بحث کار کرد آموزشی رسانه در اکثر مقوله ها کاملا آشناست و در دوره های زمانی نسبتا طولانی در زمینه آن سخن به میان آمده است. اما در این میان ، مقوله ای که شاید کمتر از دیگر موضوع ها به آن توجه شده، مبحث آگاهی بخشی سیاسی به زنان از طریق رسانه ملی در ایران است که متاسفانه با وجود اهمیت بسیار آن، کمتر از موارد دیگر به بحث و بررسی گذاشته شده است.
بسیار مهم است که شهروندان قبل از مشارکت سیاسی به سطحی از آگاهی سیاسی برسند و نگرش صحیح در افکار آنان شکل گرفته باشد که در نهایت منجر به رفتار سیاسی درست و معقول گردد. مشارکت سیاسی زنان در ایران از گذشته تا کنون دچار کمبود ها و کاستی های قابل توجهی بوده و اصلی ترین مانع آن فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه است که اساسا سیاست را یک امر مردانه قلمداد می کند و از اولین سال های زندگی با ایجاد نگرش های خاص چه در فضای خانواده ، چه در مدارس و کتب درسی، کتاب داستان هایی که برای کودکان خوانده می شود، سریال های تلویزیونی برنامه های آموزشی رسانه ملی ، همه و همه در راستای غیر سیاسی کردن زنان مدیریت و برنامه ریزی شده است. فضای شکل گرفته به گونه ای است که می توان به روشنی مردانه بودن دنیای سیاست را در ایران مشاهده کرد. با توجه به همین ساختار مردانه سیاست در ایران و موانع بسیاری که برای جنبش های سیاسی زنان وجود دارد، نباید از مقوله تاثیر گذار تبلیغات چشم پوشی کرد. نخبگان، روشنفکران ، فعالان حقوق شهروندی وحوزه زنان به خوبی بر این موضوع واقفند که در عصر حاضر، بدون مشارکت فعال زنان دخالت دادن دیدگاه های آنان در کلیه ی سطوح تصمیم گیری، دست یابی به هدف های برابری، پیشرفت و صلح امکان پذیر نخواهد بود. اما با تمامی اوصاف اقدامات جدی و تاثیر گذاری در زمینه رفع کاستی ها و بر طرف کردن مشکلات در این زمینه آگاهی بخشی سیاسی به تمامی اقشار جامعه در رسانه ملی صورت نگرفته است. در همین راستا ، باید خاطر نشان کرد که نقش رسانه ملی به دلیل دسترسی آسان و وسعت دامنه آن که کلیه کشور را می تواند به راحتی پوشش دهد، به مراتب بیشتر از دیگر رسانه ها است. همین خصوصیت رسانه ملی باعث شده که پرداختن به مقوله آگاهی بخشی سیاسی در این رسانه، جهت ترغیب کلیه اقشار جامعه به مشارکت آگاهانه سیاسی نه مشارکت ابزاری و مقطعی، در مسیر استفاده از تمامی ظرفیت های موجود زنان و مردان کار آمد برای رسیدن به توسعه پایدار، بیشتر از هر رسانه دیگری مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد.
امروزه خبر از طریق رسانه هاي خبري به خانه ها راه یافته و در یک لحظه می تواند در سطح ملی و بینالمللی پراکنده شود، زمان و مکان را تسخیر کند و مرزهاي اجتماعی و سیاسی و ملی را در نوردد. گویی افکار عمومی سرنوشت خود را به دست رسانه ها سپرده است. از این پس این رسانه ها هستند که نقش منعکس کننده، تقویت کننده و حتی خاموش کننده افکار و اخبار را به دست دارند .به این ترتیب، با گسترش رسانه هاي خبري، پدیده هاي روانی - اجتماعی مربوط به افکار عمومی نیز هر روز گسترش و اهمیت بیشتري می یابد و توجه پژوهشگران بیشتري را به خود جلب می کند. رابطه بین رسانه هاي همگانی و افکار عمومی مدت هاي مدیدي است که کنجکاوي پژوهشگران را بر انگیخته است. اگر چه امروز هیچ کسی انکار نمی کند که رسانه ها در شکل گیري افکار عمومی دخالت دارند با وجود این از نظر تجربی بسیار مشکل است نشان دهیم سهم آنها در این شکلگیري نسبت به سایر مکانیسم ها چه قدر است. گروههاي اجتماعی بر اثر کنشهاي متقابل که واسطهي آنها وسایل ارتباط جمعی است همچون رادیو، تلویزیون، روزنامهها و سایت هاي خبري و... تحرك پیدا میکنند و بر یکدیگر اثر میگذارند، از هماهنگی و تجانسی که بدین ترتیب در رفتار افراد ظاهر میشود، افکارعمومی پدیدار میگردد این افکار از فرهنگ جامعه یا از اطلاعاتی که به وسیله رسانهها در جامعه پخش میشود نشأت میگیرد. همچنین ایجاد آگاهی سیاسی در میان افراد به ویژه در کشورهای دموکرات از دیگر پیامدهای مهم و برجسته فعالیت رسانههای ارتباط جمعی است. در عصر حاضر این فرض پذیرفته شده است، برای آن که شهروندان به نحوی مطلوبتر بتوانند ترجیحات خود را ابراز و نمایندگانشان را انتخاب نمایند، باید از حداقل آگاهی در زمینه نظام سیاسی برخوردار باشند (Niemi & Junn,1998). در واقع، یکی از اثرات مهم آگاهی سیاسی در نظامهای مبتنی بر مشارکت این است که شهروندان از ابزار و سازوکارهای گوناگون کنترل مقامات منتخب برای پیشگیری از عدول از قدرت خود و نیز پاسخگو نگهداشتن آنها در برابر مردم بهره میگیرند. در راستای اهمیت آگاهی سیاسی در حکومتهای مردمی و این که افراد برای آن که شهروندانی شایسته باشند، باید به اندازه کافی از سیاست آگاهی داشته باشند. رابرت دال معتقد است که هرگاه شخص فکر کند دانش و آگاهی او محدودتر از آن است که بتواند با داخل شدن در سیاست به کارایی کافی برسد ترجیح میدهد که کم تر درآن مشارکت کند.(Dahl, 1985:88) اگرچه زنان ایران، نقش فعال و سازنده اي در شکل گیري و نهادینه شدن روند انقلاب اسلامي داشته اند، ولي آنچنان که شایسته است از سهم متناسب در ساخت قدرت سیاسي برخوردار نشدهاند و در مواضع و تصمیم گیري ها و مناصب قدرت، حضوري کمرنگ دارند. دفتر توسعة انساني سازمان ملل متحد در آخرین گزارش خود (2009) اقدام به تهیة گزارشي از اقدامات کشورهاي تحت مطالعه پیرامون میزان پایبندي و اهتمام دولتها در زمینة تحقق اهداف برنامههاي توانمندسازي جنسیتي نموده که در آن به میزان مشارکت و دخالت زنان در سیاست توجه ویژهاي شده است. نتایج بدست آمده از تحقیقات انجام گرفته در کشورهاي خاورمیانه بیانگر آن است که حضور زنان در عرصة سیاسي و نیز مشارکت سیاسي آنان نسبت به مردان پایین بوده است که دلایل آن، بسیار و شاید مهم ترین آنها مردسالارانه بودن ساختار سیاسي کشورهاي خاورمیانه و همچنین محدودیتهاي عرفي و شرعي باشد که مانع از حضور پررنگ و چشمگیر زنان در عرصههاي گوناگون ميشود و مهم تر از همه طرز نگرش جامعه نسبت به حضور و فعالیت زنان در عرصههاي مختلف، میزان مشارکت زنان را تحت تاثیر قرار میدهد. بر همین اساس، ایران از حیث مشارکت زنان در مدیریت وضع مطلوبي ندارد .(Pishgahi Fard and Zohdi Goharpoor, 2010:25-44)
با توجه به مطالب ارائه شده محور اصلی این پژوهش را این سوال تشکیل می دهد که رابطه استفاده از اخبار رسانه ملی بر سطح آگاهی سیاسی زنان چگونه است؟ و در راستاي پاسخ به اين سوال اقدام به بررسی این سئوالات نیز شده است که: میزان استفاده هر یک از برنامههای شبکه خبر شامل اخبارسیاسی، نشستهای خبری-سیاسی، گزارشهای خبری- سیاسی و ... در رسانه ملی تا چه اندازه می تواند با سطح آگاهی سیاسی زنان در رابطه باشد؟
اهداف پژوهش
هدف اصلی در این مقاله، شناخت رابطه استفاده از اخبار رسانه ی ملی با میزان آگاهی سیاسی زنان است واهداف فرعي عبارتند از:
1. شناخت رابطه استفاده از اخبار سیاسی با سطح آگاهی سیاسی زنان
2.شناخت رابطه استفاده از میز گردهای سیاسی شبکه خبر با سطح آگاهی سیاسی زنان
3.شناخت رابطه استفاده از گزارش های سياسي با سطح آگاهی سیاسی زنان
4.شناخت رابطه استفاده از مصاحبه سیاستمداران با سطح آگاهی سیاسی زنان
پیشینه تجربی پژوهش
در ارتباط با موضوع تحقیق مطالعاتی انجام گرفته که ذکر کلی نتایج آنها به غنی تر شدن محتوای مقاله کمک خواهد کرد.
(Ahmad Baseri, 2009) در مقاله ای با عنوان بررسی عوامل موثر بر آگاهی ها و مشارکت سیاسی ـ اجتماعی زنان خانواده های نیروهای مسلح، نشان داد که هر چه انگیزه های همبستگی، قدرت و پیشرفت افراد افزایش یابد میزان تمایل به مشارکت سیاسی ـ اجتماعی آنان نیز افزایش می یابد. همچنین میان میزان آگاهی سیاسی ـ اجتماعی افراد و مشارکت سیاسی ـ اجتماعی رابطه مثبت و معنا داری وجود داشته یعنی کسانی که آگاهی بالاتری نسبت به مسایل سیاسی ـ اجتماعی دارند مشارکت بیشتری نیز در مسایل سیاسی ـ اجتماعی خواهند داشت. اگر مشارکت افراد را به دو دسته، مشارکت فعالانه و سازنده و مشارکت پیرو و تابع، تقسیم کنیم معمولا مشارکت های از نوع اول، آگاهانه هستند. در صد بالایی از افراد به دلیل عدم آگاهی کافی و صحیح و کامل از مسایل سیاسی ـ اجتماعی، نمی توانند مشارکت فعال و تاثیر گذاری در جریانات سیاسی ـ اجتماعی داشته باشند و در قالب مشارکت عمومی و غیر فعال در مسایل سیاسی ـ اجتماعی شرکت می کنند. بنابراین در انتها مقاله مزبور به این نتیجه دست می یابد که با افزایش دانش و آگاهی های زنان، می توان زمینه مشارکت فعالانه آنان در مسایل سیاسی ـ اجتماعی را فراهم نمود.
Azadi(1994)، با تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران و علامه مصاحبه ای انجام داده است تا آگاهی سیاسی این دانشجویان را بسنجد. او در پی جواب به این سوالات بوده است: امروزه دانشجویان چگونه و با چه میزان آگاهی در امور سیاسی ـ اجتماعی جامعه شرکت می کنند؟ تشکیلات دانشجویی چقدر فعال هستند؟ دانشجویان فعال چه جایگاهی در میان دانشجویان دارند؟ چه محدودیت هایی برای فعالیت های سیاسی ـ اجتماعی در دانشگاه ها وجود دارد و چرا دانشجویان از انجمن ها و سازمان های دانشجویی دوری می کنند؟ اکثر دانشجویان اعلام کرده اند که از فعالیت سیاسی ترس دارند چون با این فعالیت ها آینده تاریکی خواهند داشت و عدم باز بودن فضای سیاسی و سر خوردگی دانشجویان منجر به پایین بودن مشارکت سیاسی آن ها می شود.
Brandguard(1983)در مطالعه ای درباره آگاهی سیاسی در سوئد مفهوم شکاف را گسترش داد تا به جای توجه صرف به آگاهی، اثرگذاری بر مصرف اطلاعات و مواجهه، اثرگذاری بر حفظ اطلاعات، و اثرگذاری بر انتشار اطلاعات و فعالیت سیاسی را بررسی کند. وی نتیجه گرفت کسانی که تحصیلات کمتری داشتند بیشتر از کسانی که تحصیلات بالاتری داشتند در معرض اطلاعات بودند. این امر وی را به این نتیجه گیری هدایت کرد که شکاف اطلاعات پدیده ای همگن نیست. برانتگارد همچنین یادآوری کرده است که نتایج وی تشویش آور است، از این جهت که نشان دهنده این است که افرادی که تحصیلات زیادی دارند بیشتر می توانند اطلاعات را منتشر کنند و به این ترتیب ممکن است بتوانند با معرفی عقاید خود در تصمیم گیرندگان نفوذ کنند. برانتگارد، نمونه ای از این نوع فعالیت را تلاش برای توقف طرح های ساخت و ساز خطرناک برای محیط زیست ذکر می کند. وی این احتمال را "شکاف نفوذ"دمی خواند و از نظر وی این شکاف ممکن است مساله ای واقعی تر از شکاف اطلاعات باشد.
(Bersius&Kaplinger 2002) پژوهش های پیمایشی هفتگی آگاهی عمومی از 16 موضوع را مطالعه کردند و تحلیل محتوایی از برنامه های خبری عمده تلویزیون آلمان را که در آنها همان موضوعات دنبال می شد، انجام دادند. اطلاعات لازم از سال 1986 جمع آوری شد. محققان به این نتیجه رسیدندکه پوشش تلویزیون، آگاهی از مشکل را در چهار موضوع انرژی، دفاع، حمایت از محیط زیست و سیاست اروپایی تحت تاثیر قرار داده است، اما آگاهی از مشکل، پوشش خبری تلویزیون را در سه موضوع دیگر یعنی مستمری ها، استقراض و امنیت عمومی تحت تاثیر قرار داده است. به نظر محققان احتمالا پوشش تلویزیون آگاهی عمومی از یک مساله را هنگامی شکل می دهد و به طور ناگهانی افزایش می دهد که پوشش گسترده باشد ( بیش از 30 فقره در ماه )، از نظر آنها آگاهی عمومی نیز احتمال دارد پوشش رسانه ها را تشدید کند، در صورتی که این آگاهی از مساله به مدت طولانی پایدار و کم تغییر باشد.
چار چوب نظری
میل برات معتقد است که هرچه فرد بیشتر در معرض انگیزههای سیاسی به صورت بحث درباره سیاست و یا دسترسی داشتن به اطلاعات سیاسی مربوطه قرار داشته باشد ، احتمال مشارکت سیاسی وی بیشتر میشود. همچنین کارپینی و کیتر استدلال میکنند که «احتمال مشارکت شهروندان مطلع، در سیاست بیشتر است و آنان بهتر میتوانند منافع شخصی خود را تشخیص دهند، بهتر میتوانند نفع فردی خود را با افکار و ایدههای خاص درباره دنیای سیاست ارتباط دهند. به احتمال زیاد دارای افکاری هستند که از انسجام کافی برخوردارند و در طول زمان ثابت میمانند و به احتمال زیاد افکارشان را به گونهای عقلانی و معنادار، به مشارکت سیاسی خود ارتباط میدهند. از نظر آنها، هرچه شهروندان بیشتر مطلع باشند، به احتمال زیاد سایر لوازم و شرایط شهروندی مطلوب، نظیر مداری سیاسی را از خود نشان میدهند (Carpini & Keeter,1996). مشارکت زنان به عنوان نیمی از افراد جامعه، از دیدگاه توسعه سیاسی از اهمیت بسیاری برخوردار است. اساسا مشارکت سیاسی کامل و نیل به توسعه سیاسی بدون دخالت و شرکت نیمی از افراد جامعه زنان در سرنوشت خود، قابل دسترسی نیست . جامعة انسانی از دو جنس زن و مرد تشکیل شده است و زنان نیمی از جمعیت انسانی جامعه را تشکیل می دهند. اگر نقش و جایگاه انسانی را به عنوان اساس و محور توسعه پذیرفته باشیم، منطقاً باید نقش وجایگاه زن را نیز به عنوان نیمی از جمعیت انسانی جوامع در توسعه پذیرا باشیم. در مبارزه برای برابری جنسیتی، رسانهها باید دوست و هم پیمانی قوی باشند. ولی متاسفانه، آنها به خصوص در کشورهای جهان سوم، به شدت وضعیت کنونی را استحکام می بخشند، صدای زنان تا حد زیادی در رسانه های متداول و عامه پسند غایب است.
رسانه ها بویژه تلویزیون در جامعه نقش عمده ای در زندگی جمعی، تغییرات فرهنگی، اجتماعی شدن، هویت بخشی،آگاهی بخشی سیاسی و... در جامعه ایفا می کنند. جنسیت نیز به عنوان یکی از اثر گذار ترین متغیرها در زمینه بحث نقش رسانه ها در آگاهی بخشی زنان در جامعه، پژوهش های فراوانی را به خود اختصاص داده است. برخی ازپژوهش ها همانند تحلیل دریافت، تحت تاثیر نظریه های مرتبط با جنبش های طرفدار حقوق زنان، استفاده از رسانه همواره و مشخصا تحت تاثیر عامل جنسیت معرفی شده است.
مطالعات جامعه شناسانه درباره تلویزیون توجه زیادی به اخبار داشته اند. نسبت بزرگی از جمعیت روزنامه نمی خوانند؛ بنابر این اخبار تلویزیون منبع اصلی اطلاعات درباره اوضاع جهان است. بعضی از مشهورترین ـ و مناقشه بر انگیز ترین ـ مطالعاتی که در باره اخبار تلویزیون انجام گرفته، پژوهش هایی است که گروه رسانه های گلاسکو در دانشگاه گلاسکو انجام داده اند. این گروه چندین گزارش انتقادی درباره ارائه اخبار تلویزیون منتشر ساخته است: اخبار بد، اخبار بدتر، اخبار واقعا بد و اخبار جنگ و صلح. آنها در هر یک از این کتاب ها استراتژی پژوهشی واحدی را دنبال کردند، هر چند که کانون پژوهش های خود را تغییر می دادند ( Giddens, 2010:622)
(McLuhan 1964) در کتاب «برای درک رسانه ها»می گوید : «ارشمیدس گفته است: یک نقطه اتکا در جهان به من نشان بدهید تا من توسط آن دنیا را تکان بدهم. » مک لوهان معتقد است اگر ارشمیدس زنده بود، حتما رسانه های ما را با انگشت نشان می داد و می گفت: «من چشم ها، گوش ها، اعضاو مغز های شما را به عنوان نقطه اتکا به کار می گیرم و دنیا را آن گونه که مایلم به حرکت در می آورم." »وی یاد آور می شود در عصر حاضر، دیگر جذابیت جنسی با تمایز و تفکیک دو جنس از طریق بها دادن به خصوصیات مردانه ایجاد نمی شود؛ بلکه این جاذبه بر اثر مشارکت همه جانبه که خود از نتایج وسایل ارتباط الکترونیکی است، از میان می رود و افرد با رفتارهای کم کشش تر خود در برابر مساله جنسیت، به مشارکت در تمام شئون زندگی جمعی علاقه بیشتر نشان می دهند (Dadgaran , 1995:91)
طبق نظر هابرماس، حوزه عمومی نخست در تالارهای پذیرایی {عمومی یا خانگی} او کافه تریا های لندن، پاریس و سایر شهرهای اروپایی شکل گرفت. مردم گرد هم می آمدند تا درباره مسایل روز گفت و گو کنند. موضوع بحث و گفت و گوها غالبا از خبر نامه ها و روزنامه هایی که به تازگی پدیدار شه بودند، گرفته می شد. بحث و جدال های سیاسی از اهمیت خاصی بر خوردار بودند. این تالار ها به عقیده هابرماس برای شکل گیری اولیه دموکراسی حیاتی بودند، چرا که فکر حل کردن مسایل سیاسی از طریق بحث و گفت و گوی عمومی از همان جا پدید آمد. اما بنا بر نتیجه گیری های هابرماس، نویدی که پیدایش اولیه حوزه عمومی می داد، هنوز به طور کامل به واقعیت نپیوسته است. رشد و توسعه صنعت فرهنگ موجب خفقان بحث و گفت و گوی دموکراتیک در جوامع مدرن شد. گسترش رسانه های گروهی و سرگرمی های توده ای، حوزه عمومی را تا حد زیادی از اصالت و حقیقت تهی ساخت. در حالی که منافع تجاری بر منافع عموم مردم غلبه می کند، سیاست فقط نمایش از پیش نوشته ای است که در پارلمان و رسانه ها روی صحنه می رود. «افکار عمومی» از رهگذر بحث و گفت و گوی عقلانی و آزاد شکل نمی گیرد، بلکه با دستکاری و کنترل ساخته می شود ـ مثل تبلیغات ( Giddens, 2010:669)
به خوبی می دانیم که رسانه ملی با اجرای کارویژه هایی هم چون بررسی و نقد، تحقیق و تفحص و یا اطلاع رسانی مناسب می توانند تصورات تازه ای را از زندگی و سیاست نزد مخاطبان خود ایجاد کنند که دولت ها را مؤظف به برآوردسازی آنها می کند. بدیهی است که در صورت کاستی نظام سیاسی برای همراهی با این جریان، شکاف بین خواست ها و کارویژه ها بیشتر شده و ثبات سیاسی به مخاطره می افتد. با شناخت نقش نیرومند رسانه ملی در شکل دهی به چشم اندازها و جنبه های فکری، می توان رهنمود های جامع ای برای ارتقای تصویر زنان و صدای آنان و توسعه متوازن و تصویر غیرکلیشه ای از زنان آماده کرد، مانند:
ـ تغییر تصاویر همواره منفی و تحقیرآمیز از زنان در برنامه سازی ها
ـ ارتقاء مهارت های زنان، آگاهی و دسترسی آنها به تکنولوژی اطلاعاتی در راستای بهبود قابلیت هایشان برای مبارزه با تصاویر منفی از زنان.
ـ استفاده از زنان در برنامه های سیاسی به عنوان کارشناس و صاحبنظر در جهت ایجاد علاقه و انگیزه در زنان برای ورود در مباحث سیاسی.
لازم به ذکر است، انتقاد اصلی گروه طرفدار حقوق زنان به نحوه بازنمایی زنان در رسانه ملی، مربوط به نمایش زنان بر اساس دیدگاه مرد سالارانه است. یکی دیگر از محور های انتقادی ،«بازنمایی زنان» در نقش هایی از قبیل مادر و کدبانو است که تاچمن در این مورد به مساله «فنای نمادین» اشاره می کند. از نظر تاچمن حضور کم زنان در رسانه ها، بر پایه جذابیت جنسی صورت می گیرد، بنابراین چنین بازنمایی از هویت زنان، حضور آنان در رسانه ها تحلیل یافته ودر واقع در رسانه ها حضور ندارند و از فنای نمادین درمورد هویت آنها صورت می گیرد(استریانی، 1380).
بنابر این در تحقیق پیش روی با تمرکز بر برنامه های سیاسی که در شبکه خبر رسانه ملی ارائه می گردد بیشتر به این مساله خواهد پرداخت که آیا در راستای ارتقا سطح آگاهی سیاسی زنان ، به عنوان نیمی از جمعیت جامعه ایران، آن طور که باید توجه می شود؟ بالا رفتن آگاهی سیاسی زنان چه منافعی برای زنان و در نهایت جامعه می تواند داشته باشد؟ آیا رسانه ملی، به عنوان یک رسانه مردمی ملزم به بر آوردن نیاز های تمامی اقشار جامعه و ارتقا آگاهی سیاسی آنان باید باشد؟ و رسانه ملی را به عنوان قابل دسترس ترین و پر بیننده ترین رسانه در جامعه در این راستا چه میزان موفق بوده است.
در این تحقیق، برای شناخت و بررسی رابطه اخبار رسانه ملی با سطح آگاهی سیاسی زنان، از نظریه برجسته سازی، شکاف آگاهی ونظریه فمنیستی کمک گرفته شده است. فرضیه بر جسته سازی از اوایل دهه 1970 یکی از مفاهیم اصلی در نظریه های ارتباطات بوده است. این فرضیه مهم است، زیرا حاکی از شیوه ای است که رسانه ها می توانند بر جامعه اثر داشته باشند که این جایگزینی برای تغییر نگرش است. شواهدی مبنی بر این که رسانه ها، دیدگاه های افراد را در خصوص مشکلات مهمی که جامعه با آنها مواجه است را شکل می دهند وجود دارد. همچنین شواهدی وجود دارد دایر بر اینکه رسانه ها، با اینکه تغییر نگرشی که ایجاد می کنند اندک است، همچنان با استفاده از مفهوم زمینه چینی، نفود مهمی بر انتخابات ریاست جمهوری اعمال می کنند (Severin, Tankard, 2002: 326-359)
Mc Combs و Shaw اولین مطالعه سیستماتیک را در مورد فرضیه های برجسته سازی در سال 1972 گزارش کردند. آنها برجسته سازی را در مبارزه ریاست جمهوری سال 1968 مطالعه کردند و این فرضیه را مطرح نمودند که رسانه های جمعی برای هر مبارزه سیاسی اولویت هایی را تعیین می کنند و بر اهمیت نگرش ها راجع به موضوعات سیاسی اثر می گذارند (IBID)
Mannheim(1987) در مفهوم سازی از اولویت ها کاری انجام داده است که می تواند به درک ما از فرایند برجسته سازی کمک کند. مانهایم فرضی را مطرح کرد که در آن برجستهسازی هم کنشی سه اولویت را دربرمیگیرد: اولویت رسانهها، اولویت عموم و اولویت سیاسی. هر یک از این سه اولویت سه بعد را شامل می شود:
- برای اولویت رسانه این ابعاد عبارتند از: مشهود بودن(میزان نمایانی پوشش یک موضوع)، موضوع برجسته از نظر مخاطب ( تناسب محتوای خبری با نیا زهای مخاطب) و ارزش یک موضوع.
- برای اولویت عمومی، این سه بعد عبارتند از : آشنا بودن ( درجه آگاهی از موضوع)، م.ضوع برجسته از نضر شخص( علاقه یا تناسب با خود شخص) و مطلوب بودن( قضاوت در مورد موضوع.
-برای اولویت سیاسی سه بعد عبارتنداز: حمایت( عمل کم و بیش مطلوب در جهت یک موضوع)، احتمال عمل( احتمال اینکه یک دستگاه دولتی درباره موضوع عمل نماید) وآزادی عملSeverin, Tankard, 2002: 326-359)
نظریه فمینیستی، نیز تقسيمات جنسيتي در درون جامعه را امري سياسي و نه طبيعي و بازتاب «رابطة قدرت»بين مردان و زنان مي داند. مفهوم كليدي ديگر در مطالعات فمينيسم، مفهوم «جنس و جنسيت»است. جنس اشاره به عوامل زيست شناختي است كه مردان را از زنان متمايز مي كند ولذا تغيير ناپذير است. جنسيت، واژه و باوري فرهنگي و اشاره اي است به نقش هاي متفاوتي كه يك جامعه به مردان و زنان عرضه مي كند. به عبارتي، جنس امري طبيعي و مبتني بر تفاوت هاي طبيعي زنان و مردان است؛ اما جنسيت مبتني بر ارزش هاي اجتماعي و فرهنگي {تبعيض آميز}و نوعي نظام بازنمايي در چارچوب گفتمان پدرسالاري است ( Ritzer, 2010:460)
نظريه پردازان فمينيسم نشان ميدهند كه جنسيت به طور عميقي در روابط اجتماعي نهفته است و زنان و مردان و روابط ساختاري بين آنان را تعريف مي كند. براي مثال، جامعه روي هم رفته انتظار دارد مردان گستاخ و زنان مودب باشند، مردان مستقل باشند و زنان روابط خود را بر اين اساس منطبق كنند؛ مردان قوي و زنان ضعيف باشند؛ مردان آگاه و فعال و زنان پاكدامن و نكته بين باشند؛ مردان بر احساسات خود كنترل داشته باشند و زنان عاطفي و پراحساس باشند. اين انتظارهاي كلي جامعه، نمونة ماهيت فرهنگيِ جنسيت است. (IBID, 525)
نویسندگان فمنیست هابرماس را مورد این انتقاد قرار داده اند که وی به پیوند میان جنسیت و دموکراسی، که آگاهی از اساسی ترین پایه های آن است، توجه کافی نکرده است. به گفته منتقدان، غالبا دموکراسی را حیطه عمدتا مردانه فرض کرده اند و هابر ماس باید راه و روش هایی را مد نظر قرار دهد که از طریق آن ها دموکراسی معمولا مانع مشارکت کامل زنان می شود. برای نمونه، فقط اقلیت کوچکی از اعضای پارلمان ها زن هستند. بسیاری از جر و بحث های سیاسی نیز معمولا مسائل مورد علاقه زنان را از قلم می اندازند. هابرماس در اثر عمده خویش، یعنی نظریه کنش ارتباطی، در واقع هیچ چیز درباره جنسیت نمی گوید. هابرماس در بحث دموکراسی خویش، با مفهوم شهروندی به گونه ای برخورد می کند که انگار به لحاظ جنسیتی مفهومی خنثی است. اما شهروندی نوعا به شیوه ای شکل گرفته که برای مردان بسیار مطلوب تر و مساعدتر است (Giddens, 2010:978)
میزان اطلاعات سیاسی |
اخبار سیاسی |
آگاهی سیاسی زنان |
توجه به رویداد های سیاسی |
میزگرد سیاسی |
گزارش خبری |
میزان آشنایی با سیاستمداران |
مصاحبه با سیاستمداران |
شکل 1 ـ مدل نظری پژوهش
فرضیات پژوهش
ـ به نظر می رسد بین استفاده از اخبار سیاسی با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه معنا داری وجود دارد.
ـ به نظر می رسد بین استفاده از مصاحبه با سیاستمداران با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه معنا داری وجود دارد.
ـ به نظر می رسد بین استفاده از گزارش خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه معنا داری وجود دارد.
ـ به نظر می رسد بین استفاده از میزگرد سیاسی با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه معنا داری وجود دارد.
روش پژوهش
متغیر وابسته این پژوهش آگاهی سیاسی است. آگاهي سياسي مقدمه احساس شناخت عصر و عنصر مهمي در كاميابي جامعه به شمار مي رود، تغييرات سريع و هميشگي كه امروزه جوامع بشري پشت سر مي گذارند، انقلابهايي كه برپا شده و برپا مي شود، پيشرفتهايي كه جوانب مختلف زندگي انسانها را در بر گرفته همه و همه پيگيري جريانات روزمره به گونهاي خاص، نتيجه اطلاع افراد جامعه از وقايع سياسي روز مي باشد، نبود آگاهي سياسي موجب بر هم خوردن توازن شده و حالتي متواتر و پي در پي ايجاد مي نمايد، معناي جهان عيني در حقيقت از طريق آگاهي ساخته مي شود، نوعي آگاهي كه فرد بتواند، افراد و مسئولان را شناخته، در زمان انتخابات بتواند؛ اصلح ترين را انتخاب نموده و سهمي در جامعه به عنوان عضو آن داشته باشد. بيشترين تاثير بر ميزان آگاهي سياسي افراد متوجه حضور در تشكلهاي سياسي احزاب و عوامل مذهبي و نهادها مي باشد (Yavari Vasagh, 2012:16)
آگاهی سیاسی زنان که میزان اطلاعات سیاسی، توجه به رویداد های سیاسی و آشنایی با سیاستمداران به عنوان شاخصه های آن و از سئوالاتی در قالب طیف پنج درجه ای لیکرت برای سنجش ابعاد آگاهی سیاسی استفاده شده که سوال های 1 تا 9 میزان اطلاعات سیاسی زنان، سوالات10 تا 16 میزان علاقه و توجه به رویداد های سیاسی و سوالات 17 تا 24 نیز میزان آشنایی زنان با سیاستمداران را مورد سنجش قرار داده است.
میزان اطلاعات سیاسی
§ تا چه حد به کسب اخبار سیاسی علاقه دارید؟
§ از نظر شما در حال حاضر داشتن اطلاعات و آگاهی سیاسی برای زنان ضروری است؟
§ به نظر شما شرکت در انتخابات یک وظیفه شهروندی محسوب می شود؟
§ آیا موافق مشارکت سیاسی زنان هستید؟
§ هنگام رای دادن تا چه میزان با برنامه های کاندیدای مورد نظرتان آشنا بودید؟
§ تا چه میزان از این آشنایی از طریق برنامه های سیاسی رسانه ملی بوده است؟
§ به نظر شما نقش برنامه های سیاسی رسانه ملی در آگاهی بخشی سیاسی به زنان در چه حد است؟
§ از نظر شما شرکت در تجمعات اعتراضی می تواند نشان دهنده درک سیاسی زنان در خصوص حقوق شان باشد؟
§ به اعتقاد شما عضویت در احزاب می تواند عاملی در جهت شناخت بیشتر زنان از سیاست باشد؟
توجه به رویداد های سیاسی
§ تا چه حد به رویداد های سیاسی کشور علاقه دارید و آنها را دنبال می کنید؟
§ با دوستان نزدیک و خانواده خود به بحث و گفتگو در مورد رویداد های سیاسی می پردازید؟
§ آیا در جامعه کنونی امکان بحث آزاد در خصوص رویداد های سیاسی وجود دارد؟
§ آیا برنامه های مربوط به انتخابات ریاست جمهوری را از تلویزیون ملی مشاهده می کردید؟
§ تا چه اندازه صحت صحبت های ارائه شده توسط کارشناسان و سیاستمداران را قبول دارید؟
§ آیا با مساله محرومیت زنان از حضور در ورزشگاه ها موافق هستید؟
§ آیا با تفکیک جنسیتی در سازمان ها موافق هستید؟
آشنایی با سیاستمداران
§ تا چه حد با سیاستمداران کشور آشنایی دارید؟
§ چه میزان از آشنایی شما با سیاستمداران زن و برنامه های آنها از طریق برنامه های سیاسی رسانه ملی بوده است؟
§ از نظر شما برنامه های سیاسی رسانه ملی توانسته نقشی درجهت بالا بردن درک سیاسی زنان داشته باشد؟
§ از نظر شما برنامه های سیاسی رسانه ملی تا چه حد در تغییر نگرش سیاسی شما تاثیر گذار بوده است؟
§ به نظر شما میزان اطلاعات ارائه شده در خصوص قوانینی که برای زنان وضع می شود در رسانه ملی کافی است؟
§ اگر آگاهی سیاسی برای زنان صورت می گیرد تا چه حد از حقوقدانان و سیاستمداران مورد قبول اکثریت زنان استفاده می شود؟
§ از نظر شما تعداد نمایندگان زن در مجلس با جمعیت زنان جامعه تناسب دارد؟
§ به نظر شما این تعداد نماینده توانسته اند در جهت دستیابی زنان به حقوق خود به درستی عمل کنند؟
در این پژوهش متغیر مستقل اخبار رسانه ملی بود که شاخصه های آن میزان استفاده از رسانه ملی ، اخبار سیاسی، نشست های خبری، میزگرد های سیاسی و مصاحبه با سیاستمداران است که با استفاده از سئوال زیر مورد سنجش قرار گرفته است: آيا برنامه هاي تلويزيوني نامبرده را مشاهده مي كنيد ،اگر مشاهده می کنیدچند بار در ماه؟
در پژوهش حاضر جهت پایایی نتایج پرسشنامه از شیوه باز آزمایی آلفای کرونباخ استفاده شده و جهت ارزیابی روایی محتوایی، آزمون توسط افراد متخصص در موضوع مورد مطالعه، تعیین و تایید قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان 20 تا 65 سال منطقه 2 شهر تهران بودند ، که بر اساس آخرین آمار رسمی سرشماری سال 1390 که از شهرداری منطقه 2 دریافت شده کل جمعیت زنان 20 تا 65 سال منطفه 2 تهران برابر 15928 بوده است. برای برآورد حجم نمونه آماری نیز، با استفاده از فرمول کوکران و با انتخاب بالاترین حد واریانس P و Q با سطح اطمینان 95 درصد و دقت احتمالی 5 درصد محاسبه شد که تقریبا 384 نفر انتخاب شدند (محاسبه از طریق فرمول کوکران) و از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده جهت انتخاب نمونه استفاده شده است.
به منظور تحليل دادهها، با توجه به نوع جمعآوری اطلاعات و دادههای مورد نظر، از روشهای توصيفی و استنباطی استفاده شده است. ابتدا با استفاده از روشهای توصيفی شامل جداول توزيع فراوانی و درصدها، محاسبة شاخصهای گرايش مركزی و انحرافی اعم از ميانگين، ميانه، انحراف معيار، واريانس و نظاير آن به بررسی وضعيت موجود در نمونة تحقيق پرداخته شده و سپس جهت بررسي فرضيههاي پژوهش پس از کمي سازي و جمع بندي امتياز پاسخ سؤالات مربوط به هر سؤال پژوهشي به بررسی فرضیات پرداخته شده است. براي کمي سازي نيز امتيازات (1تا5) سؤالات مربوط به هر متغير باهم جمع شده است. با توجه به اينكه متغير مستقل يك متغير رده اي است جهت بررسي فرضيه هاي تحقيق از آزمون كاي دو استقلال استفاده شده است.
یافته های پژوهش
یافته های توصیفی
با توجه به یافته های پژوهش 42 درصد از زنان که بیشترین میزان را تشکیل می دادند، در رده سنی 30 تا 40 سال و پس از آن 40 درصد از زنان در رده سنی 20 تا 30 سال قرار داشتند. به لحاظ تحصیلات 51 درصد از پاسخ گویان در سطح تحصیلات لیسانس، 14 درصد فوق لیسانس و حدود 27 درصد فوق دیپلم و دیپلم بوده اند. در واقع می توان گفت میزان تحصیلات پاسخ گویان در سطح متوسط رو به پایین بوده است. به لحاظ وضعیت تأهل 60 درصد از پاسخ گویان متأهل و 38 درصد مجرد بوده اند. به لحاظ شغلی 7/49 درصد شاغل و 36 درصد بیکار بودند. همچنین از بررسی توصیفی متغیرهای وابسته و مستقل نتایج زیر به دست آمد: نتایج حاصل از بررسی متغیر آگاهی سیاسی به عنوان متغیر وابسته نشان داد که 59 درصد از پاسخگویان اخبار سیاسی را تماشا می کردند و 41 درصد تماشا نمی کردند. در زمینه تماشای میزگرد سیاسی 3/76 درصد این میزگردها را تماشا نمی کردند و تنها 7/23 درصد تماشا می کردند. در پاسخ به این سئوال که آیا برنامه مصاحبه با سیاستمدران را تماشا می کنید یا نه؟ 9/65 درصد از پاسخگویان پاسخ منفی و 1/34 درصد پاسخ مثبت دادند. همچنین در پاسخ به سئوال تماشای برنامه گزار ش سیاسی 4/54 درصد از پاسخگویان پاسخ منفی و 6/45 درصد پاسخ مثبت دادند.
یافته های استنباطی
فرضیه اصلي
به نظر می رسد بين استفاده از اخبار رسانه ملی با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد.
جدول 2 : بررسی آزمون کای دو فرضيه اصلي
Chi-Square Tests | Symmetric Measures | |||
آماره کای دو | درجه آزادی | سطح معنی داری | ضریب في | سطح معنی داری |
813/64 | 2 | 000/0 | 411/0 | 000/0 |
با توجه به نتایج جدول شماره 2 مشاهده میشود، مقدار آماره کای دو برابر 813/64 و سطح معنی داری آزمون 000/0 است، که این مقدار کمتر از 05/0 () میباشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان 95% می توان گفت به نظر می رسد بين استفاده از اخبار رسانه ملی با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (411/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از اخبار رسانه ملی با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد متوسط است.
فرضیه فرعي اول
به نظر می رسد بين میزان استفاده از اخبار سیاسی با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه معنی داری وجود دارد.
جدول 3 : بررسی آزمون کای دو فرضيه اول
Chi-Square Tests | Symmetric Measures | |||
آماره کای دو | درجه آزادی | سطح معنی داری | ضریب في | سطح معنی داری |
554/55 | 2 | 000/0 | 380/0 | 000/0 |
با توجه به جدول شماره 3 مشاهده میشود، مقدار آماره کای دو برابر 554/55 و سطح معنی داری آزمون 000/0 است، که این مقدار کمتر از 05/0 (α=0.05 ,sig<0.05) میباشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان 95% می توان گفت به نظر می رسد بين استفاده از اخبار سیاسی با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (380/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از اخبار سیاسی با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد متوسط است.
فرضیه فرعي دوم
به نظر می رسد بين میزان استفاده از نشست های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه معنی داری وجود دارد.
جدول 5 : بررسی آزمون کای دو فرضيه دوم
Chi-Square Tests | Symmetric Measures | |||
آماره کای دو | درجه آزادی | سطح معنی داری | ضریب في | سطح معنی داری |
331/16 | 2 | 000/0 | 206/0 | 000/0 |
با توجه به جدول شماره 5 مشاهده میشود، مقدار آماره کای دو برابر 331/16 و سطح معنی داری آزمون 000/0 است، که این مقدار کمتر از 05/0 (α=0.05 ,sig<0.05) میباشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان 95% می توان گفت به نظر می رسد بين استفاده از نشست های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (206/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از نشست های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد کم است.
فرضیه فرعي سوم
به نظر می رسد بين میزان استفاده از گزارش های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه معنی داری وجود دارد.
جدول 6: بررسی آزمون کای دو فرضيه سوم
Chi-Square Tests | Symmetric Measures | |||
آماره کای دو | درجه آزادی | سطح معنی داری | ضریب في | سطح معنی داری |
113/40 | 2 | 000/0 | 323/0 | 000/0 |
با توجه به جدول ماره 6 مشاهده میشود، مقدار آماره کای دو برابر 113/40 و سطح معنی داری آزمون 000/0 است، که این مقدار کمتر از 05/0 (α=0.05 ,sig<0.05) میباشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان 95% می توان گفت به نظر می رسد بين استفاده از گزارش های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (323/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از گزارش های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد کم است.
فرضیه فرعي چهارم
به نظر می رسد بين میزان استفاده از مصاحبه سیاستمداران با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه معنی داری وجود دارد.
جدول 7 : بررسی آزمون کای دو فرضيه چهارم
Chi-Square Tests | Symmetric Measures | |||
آماره کای دو | درجه آزادی | سطح معنی داری | ضریب في | سطح معنی داری |
822/43 | 2 | 000/0 | 338/0 | 000/0 |
با توجه به جدول شماره 7 مشاهده میشود، مقدار آماره کای دو برابر 822/43 و سطح معنی داری آزمون 000/0 است، که این مقدار کمتر از 05/0 (α=0.05 ,sig<0.05) میباشد بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان 95% می توان گفت به نظر می رسد بين استفاده از مصاحبه سیاستمداران با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (338/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از مصاحبه سیاستمداران با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد متوسط است.
بحث و نتیجه گیری
زنان به عنوان نیمی از اعضاء جامعه باید بدانند که تنها با کسب آگاهی سیاسی است که می توانند به مطالباتشان دست یافته و همچنین از وظایف و مسئولیت های خود به عنوان یک شهروند اطلاع داشته باشند. به عبارت دیگر، دست یابی به حقوق، مطالبات، وظایف و تعهدات زنان عملی نخواهد شد، مگر اینکه آنان با سلاح آگاهی سیاسی و شناخت اهداف و وظایف دولت کوشش کنند که مجموعه دولت را در مقابل جامعه و افراد کشورشان به ویژه زنان پاسخگو نملیند. اگر اعضای جامعه آگاهی و احساس مسئولیتی نداشته باشند طبیعی است که مسئولان جامعه نیز نسبت به انتقاد ها و مطالبات مردم و کوتاهی خود نگرانی نخواهند داشت. آگاهی سیاسی در برگیرنده طرز تلقی ها و ارزیابی های هر فرد از مسائل و موضوعات خاص سیاسی و یا از حوادث و شخصیت های سیاسی است(داوسون، 1382: 50). در همین راستا مشارکت سیاسی نیز به معنای فعالیت داوطلبانه اعضای یک جامعه در انتخاب حکام به طور مستقیم و غیر مستقیم و همچنین در شکل گیری سیاست های عمومی است. ( Huntington et al. 2003:137)
آگاهی سیاسی البته موضوعی نیست که به سادگی و در قالب برخی فعالیت های یک طرفه و از بالا به پایین ایجاد شود. آگاهی سیاسی یک فرایند نسبتا طولانی و پیچیده است که وجود رسانه های قوی و البته آزاد می تواند زمینه را برای آن فراهم سازد. در کنار رسانه ها وجود جامعه مدنی قدرتمند مهمترین بستر ایجاد آگاهی سیاسی محسوب می شود. امروزه یکی از مشکلات اصلی بسیاری از جوامع نبود جامعه مدنی در این جوامع است و چنین وضعیتی به یک مانع بزرگ در راه دستیابی به آگاهی سیاسی تبدیل شده است. در پژوهش حاضر آگاهی سیاسی بر اساس میزان استفاده از برنامه های سیاسی رسانه ملی مورد سنجش قرار گرفته و این رسانه البته رسانه ای چندان آزاد و چند جانبه هم نیست. اما به هر حال همین مقدار آگاهی سیاسی ای که در پرتو برنامه های رسانه ملی ایجاد می شود را باید مقدمه ای برای دستیابی به آگاهی سیاسی واقعی و مورد نیاز همه جریانات و گروه های اجتماعی دانست. آگاهی سیاسی ای که از سوی رسانه ملی ارائه می شود نوعی آگاهی یک طرفه و بر مبنای خواست و میل جریان قدرت و حاکمیت بوده و شاید روزنه امیدی باشد برای ارتقای سطح آگاهی سیاسی زنان جامعه. بر این اساس است که جامعه نیز باید بستر مناسب جهت رسیدن زنان به آن سطح از آگاهی که لازمه یک شهروند فعال است را آماده و ارائه کند تا زنان به این خود باوری برسند که می توانند در خصوص آینده نظام سیاسی کشور موثر و مفید باشند. این قشر باید بداند که با آگاهی سیاسی خود می توانند موجب تحولاتی در آینده کشور شود. لذا شناخت صحیح از افکار و جهت گیری های سیاسی آنها و برنامه ریزی مناسب در راستای مشارکت فعالانه و آگاهانه زنان می تواند در جهت منافع نظام سیاسی کشور و پایداری آن باشد.
مطابق نظریات دانشمندان علوم جتماعی و سیاسی رسانهها بر ميزان آگاهي سياسي تاثير دارند. بنابراین رسانهها در هر کشوری اساسیترین نقش را در ارتقای آگاهی سیاسی مردم در جامعه بر عهده دارند. چون رسانهها میتوانند به اطلاعرسانی درباره دیدگاههای طیفهای مختلف فکری و سیاسی پرداخته و سطح سواد سیاسی و قدرت تجزیه و تحلیل مردم را بالا ببرند. رسانهها میتوانند شور و نشاط سیاسی در جامعه ایجاد کنند. ایجاد فضای بحث و تبادل نظر و حتی بهوجود آوردن فضای چالشی و برخورد و تضارب آرا از طریق برگزاری مناظرهها، میزگردها و مصاحبههای عمیق میتواند به افزایش اگاهی سیاسی و اجتماعی در جامعه منجر شود. بدون وجود آگاهی سیاسی نمیتوان انتظار ارتقای مشارکت سیاسی مردم را در انتخابات داشت. از جامعه خاموش صدایی برنمیخیزد و میزان مشارکت در چنین جوامعی بسیار اندک است. بنابراین برنامههای رسانههای ملّی از مهمترین ابزارهای افزایش آگاهی سیاسی بویژه افزایش آگاهی زنان است.
با توجه به نتايج تحقیق ، بين استفاده از اخبار رسانه ملی با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (411/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از اخبار رسانه ملی با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد متوسط است. در مقایسه با تحقیقات انجام شده , (Golshani (2012) در پژوهش خود پیرامون نقش رسانهها در توسعه سیاسی و اجتماعی بیان میکند که در عصر حاضر ارتباطات و رسانه بر تمامی ابعاد زندگی انسانی سلطه دارد و با گسترش مرزهای جغرافیایی، فرهنگی وسیاسی رسانهها هویت انسانی را تحت تأثیر قرار داده اند. مولف همچنین اشاره دارد که این تأثیرگذاری به اندازهای است که هویت انسان مدرن در عصر حاضر را میتوان هویت رسانهای نام گذاشت. نتایج حاصل از این پژوهش بیان میدارد که آگاهی بخشی و اطلاع رسانی از کارکردهای اصلی رسانههای جمعی است و رسانههای خبری نظیر روزنامه، مجله، کتاب، رادیو، تلویزیون، اینترنت و مانند آن به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه با تأثیرگذاری عمیق بر ابعاد زندگی ، آرا و افکار مردم است. در نهایت می توان نتیجه گرفت همان گونه که در تحقیقات انجام شده فوق ملاحظه مي شود در نتایج حاصل از این پژوهش نيز استفاده از اخبار رسانه ملی را بر سطح آگاهی سیاسی زنان تاثیرگذار مي داند.
با توجه به نتايج تحقیق ، بين استفاده از اخبار سیاسی با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (380/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از اخبار سیاسی با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد متوسط است. در مقایسه با تحقیقات انجام شده , قادر زاده و یوسفوند، در تحقیق خود با عنوان " سنجش عوامل جامعه شناختی موثر بر مشارکت مدنی زنان " از مشارکت مدنی به عنوان اصلی ترین شاخص های توسعه اجتماعی نام برده و توسعه اجتماعی را به عاملی موثر بر چگونگی و شیوه زندگی افراد و عامل بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه فقر زدایی، تغذیه، بهداشت، مسکن، اشتغال، آموزش و چگونگی گذراندن فراغت می دانند. در ادامه ذکر می کنند که زنان در میان گروه های مختلف اجتماعی به ویژه در مقایسه با مردان از نظر هویت یابی با دشواری های عدیده ای روبه رو هستند؛ به ویژه که از منابع لازم برای معنا بخشی، تعریف و باز اندیشی در نشانگان هویتی خود بر خوردار نبوده و عمدتا منابع هویتی زنان تحت الشعاع جنسیت یا خاستگاه اجتماعی و طبقاتی همسران آن ها قرار گرفته و همواره به خاستگاه هایی در ارتباط بوده است که هژمونی مردانه آن را جهت بخشیده است این مساله موجب انقباض میدان تعاملاتی زنان و محدود و محصور شدن آن در چارچوب نقش های متعارف و محول زنانه شده است. با اینکه بر اساس آمار ها ، شاخص های فرهنگی از جمله سطح تحصیلات زنان روند رو به رشد را نشان می دهد، شکاف فاحشی در مشارکت زنان در عرصه های رسمی و غیر رسمی مشهود است. در نهایت، نتایج تحقیقات فوق نشان می دهد که میزان حمایت از زنان در حد قابل توجهی نیست، مشارکت در فعالیت های اجتماعی ، سیاسی و... عمدتا یک کار و عمل مردانه تلقی می گردد یا این که در تقابل با وظایف خانه داری و بچه داری زنان در نظر گرفته می شود. در نهایت می توان نتیجه گرفت همان گونه که در تحقیقات انجام شده فوق ملاحظه مي شود در نتایج حاصل از این پژوهش نيز میزان استفاده از اخبار سیاسی را بر سطح آگاهی سیاسی زنان تاثیرگذار مي داند.
همچنین یافته های نتایج تحقیق نشان داد که بين استفاده از نشست های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (206/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از نشست های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد کم است. در مقایسه با تحقیقات انجام شده , در تحقیق صورت گرفته توسط احمد باصری، با عنوان " بررسی عوامل موثر بر آگاهی ها و مشارکت سیاسی ـ اجتماعی زنان خانواده های نیروهای مسلح " نتایج حاصله چنین نشان می دهد که هر چه انگیزه های همبستگی، قدرت و پیشرفت افراد افزایش یابد میزان تمایل به مشارکت سیاسی ـ اجتماعی آنان نیز افزایش می یابد. در همین راستا نیز چارچوب نظری ارائه می دهد که عوامل تاثیر گذار بر آگاهی سیاسی ـ اجتماعی زنان را تبیین می کند.
وی معتقد است میان میزان آگاهی سیاسی ـ اجتماعی افراد و مشارکت سیاسی ـ اجتماعی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد یعنی کسانی که آگاهی بالاتری نسبت به مسایل سیاسی ـ اجتماعی دارند مشارکت بیشتری نیز در مسایل سیاسی ـ اجتماعی خواهند داشت. اگر مشارکت افراد را به دو دسته، مشارکت فعالانه و سازنده و مشارکت پیرو و تابع، تقسیم کنیم معمولا مشارکت های از نوع اول، آگاهانه می باشند. در صد بالایی از افراد به دلیل عدم آگاهی کافی و صحیح و کامل از مسایل سیاسی ـ اجتماعی، نمی توانند مشارکت فعال و تاثیر گذاری در جریانات سیاسی ـ اجتماعی داشته باشند و در قالب مشارکت عمومی و غیر فعال در مسایل سیاسی ـ اجتماعی شرکت می کنند. بنابر این در انتها صابری به این نتیجه دست می یابد که با افزایش دانش و آگاهی های زنان، می توان زمینه مشارکت فعالانه آنان در مسایل سیاسی ـ اجتماعی را فراهم نمود . در نهایت می توان نتیجه گرفت همان گونه که در تحقیقات انجام شده فوق ملاحظه مي شود در نتایج حاصل از این پژوهش نيز میزان استفاده از نشست های خبری را بر سطح آگاهی سیاسی زنان تاثیرگذار مي داند .
یکی دیگر از نتايج تحقیق این بود که بين استفاده از گزارش های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (323/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از گزارش های خبری با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد کم است. در مقایسه با تحقیقات انجام شده , در تحقیق صورت گرفته توسط مسعود جعفری نژادـ صمد کلانتری ـ مژگان نورمحمدیان ، با عنوان " بررسی میزان مشارکت سیاسی زنان شاغل در آموزش و پرورش ناحیه یک شهرکرد " نتایج حاصله چنین نشان می دهد که مشارکت سیاسی عملی ارادی و آگاهانه است که بطور مستقیم از راه های قانونی و مسالمت آمیز به منظور تاثیر گذاری بر تصمیم گیری های مربوط به اداره جامعه انجام می شود امروزه مشارکت سیاسی به عنوان یک روش سیاسی دارای منافع عملی ویژه ای است که فقدان آن به سامان سیاسی و اهداف بلند مدت حکومت صدمه وارد می کند. زنان به عنوان یک گروه تاثیرگذار در مشارکت و بالاخص مشارکت سیاسی نقش مهمی در تصمیم گیری های سیاسی دارند، این پژوهش نیز با هدف بررسی میزان مشارکت سیاسی زنان شاغل در آموزش و پرورش در صدد پی بردن به میزان مشارکت این گروه و مقایسه این میزان مشارکت از نظر تأهل، سن، دوره تحصیلی، سابقه کار، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، اعتقادات مذهبی، خانواده، آگاهی ومهارت سیاسی می باشد.
تحلیل آماری نشان داد که میزان مشارکت سیاسی زنان مورد مطالعه در فعالیتهای سیاسی بیش از حد متوسط بود و زنان فرهنگی در زمینه هایی چون شرکت در انتخابات مجلس، کسب اطلاعات و اخبار سیاسی، شرکت در راهپیمایی ها بیشترین میانگین پاسخ را به خود اختصاص داده اند. اما در زمینه مشارکت سیاسی خاص (عضویت در احزاب، نمایندگی مجلس...) کمتر از حد متوسط بوده اند. در این پژوهش مشخص شد که آگاهی و مهارت سیاسی از عوامل مهم مشارکت سیاسی زنان محسوب می شوند یعنی در حقیقت هر چقدر آگاهی و مهارت سیاسی زنان بالاتر باشد میزان مشارکت سیاسی آنان نیز بالاتر خواهد بود. متغیر مدرک تحصیلی نیز بر میزان مشارکت سیاسی زنان فرهنگی مورد مطالعه موثر بوده است. یعنی با بالاتر رفتن مدرک تحصیلی میزان مشارکت سیاسی کاهش می یابد. زنان فرهنگی دارای سنین 51 سال به بالا و افراد مجرد و افراد دارای درآمد زیر دویست هزار تومان دارای مشارکت بالاتری نسبت به سایرین هستند ولی این تفاوت معنادار نیست. همچنین رابطه معنا داری بین مشارکت سیاسی زنان فرهنگی و متغیرهایی چون رشته تحصیلی، سابقه کار، دوره تحصیلی، محل زندگی آنان مشاهده نشد" همان گونه که در تحقیقات انجام شده فوق ملاحظه شد در نتایج حاصل از این پژوهش نيز می توان نتیجه گرفت که میزان استفاده از گزارش های خبری بر سطح آگاهی سیاسی زنان تاثیرگذار است.
در همین زمینه نتیجه دیگر پژوهش نشان داد که بین استفاده از مصاحبه سیاستمداران با سطح آگاهی سیاسی زنان رابطه وجود دارد. با توجه به مقدار ضریب في (338/0) میتوان گفت شدت وابستگی استفاده از مصاحبه سیاستمداران با سطح آگاهی سیاسی زنان در حد متوسط است. در مقایسه با تحقیقات انجام شده ، در تحقیق صورت گرفته توسط محمد عبداللهي (1387) با عنوان «عوامل و موانع و راهبردهاي مشارکت مدني زنان ایراني»نتایج حاصله چنین نشان می دهد که ، زنان داراي خانوادههاي با خاستگاه اقتصادي اجتماعي بالاتر (تحصیلات و شغل) مشارکت مدني بیشتري دارند. بر مبناي برآوردهاي طرح ملي بررسي مشارکت سیاسي زنان که در 41 مرکز استاني کشور توسط سیدمحمودقاضي طباطبایي، علیرضا محسني تبریزي و سیدهادي مرجایي به سفارش دفتر امور بانوان وزارت کشور و با همکاري وزارت علوم، تحقیقات و فناوري در سال1382-1383 با هدف بررسي گستره و ابعاد مشارکت سیاسي زنان در ایران و عوامل مؤثر بر آن به اجرا درآمده است، در بحث عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسي زنان پنج بعد کلي شامل: عوامل سیاسي، فرهنگي، اجتماعي، خانوادگي و ارزیابي از ویژگيهاي حکومت وگروههاي سیاسي اجتماعي مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش همچنین به عوامل و محرکهاي دروني و فردي موثر بر مشارکت سیاسي زنان پرداخته شده است. همان گونه که در تحقیقات انجام شده فوق ملاحظه مي شود در نتایج حاصل از این پژوهش نيز می توان نتیجه گرفت که میزان استفاده از مصاحبه سیاستمداران بر سطح آگاهی سیاسی زنان تاثیرگذار است.
References
Azkia, Ghafari(1998); Sociology of Development ; Tehran : Keihan Publication.
Dominic Strinati (2001). An Introduction to Theories of Popular Culture; translated by Soraya Pak Nazar; Tehran : Gam No.
Azadi , Khojasteh (1994); Why do you ask about the political problems; Iran Farda , Second Year
Aghabakhshi, A. M. Afshari Rad (2004), Dictionary of Political Sciences ,. Tehran , Chapar , Nokhost , 2004, P.522
Baseri , Ahmad (2009)/. Studying Factors affecting political –social awareness and participation of women from Armed Forces’ families, Women and Family Cultural and Defensive Journal . Fifth year . No. 15, Spring.
Bashireh , Hossein (2006); Political Sociology , Role of Social Forces in Political Life ; Tehran : Ney Publication. Institute for Humanities and Cultural Studies- www.ensani.ir
Pishgahi Fard ,Zahra and Zohdi Gohar Poor , Mohammad (2010). Studying position and role of the women in the Middle East in Political participation , Journal of Women in Society . No. 1: 44-25.
Hafezian , Mohammad Hossein (2002) . Strategies of Increasing political participation of women in Iran and other Islamic countries . Seminar on Political Participation of Women in Islamic Countries. Center for Scientific Research and Middle East Studies
Dadgaran , Seyed Mohammad (2003); Fundamentals of Mass Communication ;Tehran : Firoozeh Publication.
Dahl, Robert Alan(1985). Modern political analysis. Hossein Zafarian.
George Ritzer(1995); Modern Sociological Theory; translated by Mohsen Salasi , Tehran : Elmi Publication
Severin, Werner Joseph (2002);Communication theories: origins, methods, and uses in the mass media.translated by Alireza Dehghan , Tehran ; University of Tehran , Entesharat Institute
Abdollahi , Mohammad (2004). Problems and Barriers and Strategies of Civil Participation of women in Iran . Journal of Sociology . No. 18:63-99.
Alavi , Parviz(2007). Political Communication , Tehran :Modern Sciences.
Ghader Zadeh , Yousefvand (2012). Woman in Development and Politics. Period 10, No. 4, Winter 2012-101.
Giddens Anthony (2010). Sociology. Manouchehr Saboori , Nei Publication.
Mosalla Nejad , Abbas(2010). Political Culture of Iran. Tehran : Farhang Saba Publication.
Yavari Vesagh . M (2012). Role of Media in Political and Social Awareness. Ghom. Broadcasting Islamic Research Center.
Carpini, M. X. & Keeter, S. (1996). What American Knows About Political & Why It
Matters? New Haven: Yale University Press.
Leeson, T., Peter, “Media Freedom, Political Knowledge and Participation”, Journal of
Economic Perspectives, Vol. 22, No. 2, 2008, pp. 16-155.
Gronlund, K., “Political knowledge and the Internet”, Paper Prepared for Presentation at
the XIV Tri-annual Conference of the Nordic Political Association (NOPA0, Reykjavik 11-13
Millbrath, L., “Political Participation”, in Hand Book of Political Behavior, Vol. 4, S.
Long, (Ed), (New York: Plenum Prese, 1981).
The Relationship between the national media news and the political awareness of women
Abstract
In this article, in order to understand the relationship between the news media national political awareness of women different approaches and models discussed and then the study of women, of the opinions presented are used. The method used in this study is applicable, the type of data and the method of collecting quantitative data, descriptive and correlational. The study sample consisted of women 20 to 65 years Region 2 in Tehran. In this study, sampling, simple random, and the validity and reliability of the questionnaire using Cronbach's alpha test expert opinion and also tested and approved. Then, based on the conceptual model, questions and hypotheses, using a questionnaire derived items in the sample was questioned. The data, collected by the type of information and data, descriptive and inferential methods were used. First, by using descriptive statistics including frequency tables and percentages, measures of central tendency and deviation calculation such as mean, median, standard deviation, variance, and so on to evaluate the status of the samples were studied, and then use the appropriate statistical tests the calculation of correlation results were extrapolated from the sample population. Finally, using multiple regression final model, the relationship between factors is calculated.
Key words: mass media, national media, women's political awareness, political information,
.Assistant professor of Islamic Azad University, East Tehran Branch, Tehran, Iran