Investigating the components of positive thinking in holy hadiths with emphasis on the category of benevolence
Subject Areas : Quarterly Sabzevaran Fadaknaeimeh hamzezadeh 1 , Ali Ghafari 2 , rogaiieh sadeghiniri 3
1 - Islamic Azad University, Ardabil Branch
2 - University of Mohaghegh Ardabili
3 - Azarbaijan Shahid Madani university
Keywords: positive thinking, Ehsan, psychology, Holy Hadiths, Verses and Narrations,
Abstract :
Positive thinking is one of the most widely used categories in psychology, which plays an important role in creating inner satisfaction and inner peace of human beings. This sense of peace, happiness and health in life depends on the attitude of man towards life and his analysis of events and happenings. On the other hand, the teachings of Islam and especially the holy hadiths play an important role in creating this insight in the individual and by providing excellent themes and contents strengthen the belief in positivism about life and the purpose of creation and how to deal with events and problems. . This research has been done with the aim of describing and analyzing positive thinking and with emphasis on the category of benevolence and charity from the perspective of modern psychology as well as positivist Islamic thought and with emphasis on holy hadiths. Findings indicate that the structure of positive thinking in the view of Islamic teachings, while many similarities with the literature of psychology, also has advantages over this category. Obstacles of benevolence in positivist thought can include greed, avarice, greed, neglect of the real self, and the underlying factors of benevolence in positivist thought can be understanding the value of good and untying the knots of the problems of fellow human beings, helping the seeker as a tool for The human test pointed to the promise of divine reward to the orphans' supporters.
بررسی مولفههای مثبت اندیشی در احادیث قدسی با تاکید بر مقوله احسان
چکیده
مثبتاندیشی از مقوله های پرکاربرد در علم روانشناسی است که در ایجاد رضایت باطنی و آرامش درونی انسان، نقش بسزایی دارد و تامین این موارد در گرو نگرش انسان نسبت به زندگی و تحلیل او از رویدادها و حوادث می باشد. از سویی دیگر، آموزه های اسلام و به ویژه احادیث قدسی نقش مهمی در ایجاد این بینش در فرد داشته و با ارائه مضامین و محتواهای عالی به تقویت باورمندی مثبت گرایی نسبت به زندگی و و هدف آفرینش و چگونگی رویارویی انسان در حوادث و مشکلات می پردازد. این پژوهش با هدف توصیف و تحلیل مثبت اندیشی و با تاکید بر مقوله احسان و نیکوکاری از نگاه علم روز روانشناسی و نیز اندیشه اسلامی مثبت گرا و با تاکید بر احادیث قدسی، انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سازه مثبت اندیشی در آموزه های دینی و به ویژه در احادیث قدسی دارای موضوعیت می باشد. غالب این سازه های در غالب موانع احسان مطرح شده است. از موانع احسان برگرفته از احادیث قدسی، می توان به منت، بخل، ازدیاد طمع، غفلت از خود واقعی و از عوامل زمینه ساز احسان میتوان به درک ارزش کارخیر و گره گشایی از مشکلات همنوعان، کمک به سائل به عنوان ابزاری برای آزمایش انسان، وعده پاداش الهی به حامیان ایتام اشاره نمود.
کلیدواژه: مثبت اندیشی، احسان، روان شناسی، احادیث قدسی، آیات و روایات.
1- مقدمه
مثبتنگری نوعی تلاش ذهنی برای ایجاد زندگی نشاطانگیز و امیدوارانه است که انسان را به عدم تسلیم در برابر مسائل و حوادث دنیا و نیز افکار منفی ذهن وادار می نماید. این احساسات منفی و نیز دشواری های مسیر زندگی، گاه در ارتباط و تعامل با سایرین و یا در حوادث طبیعی دنیا پدید می آید.
زندگی انسانها بازتاب افکار اوست. جهت گیری مثبت اندیش بین در زندگی به گونهای است که وقایع خوب را در زندگی به حساب خود میگذارند ولی اتفاقات ناخوشایند را به تصادف و شانس نسبت میدهند، بنابراین افراد خوش بین احساس توانمندی نموده و افراد بدبین خود را مقصر در اتفاقات ناگوار میدانند. (توانایی و سلیم زاد/89) شرافت و کرامتنفس، اعتماد بهنفس، توکل، دعا، استغفار و توبه، صبر و شکر با رویکرد مثبتاندیشی نسبت به خود و آینده در دین مورد کاربرد قرار گرفته است. اما تعبیر «حسنظن» یا خوشبینی، به دلیل ارتباط نزدیکتر با موضوع تحقیق و بار مفهومی بیشتر و کاربرد وسیعتر به عنوان عبارت کلیدی در این پژوهش مورد استفاده قرار میگیرد. در متون اسلامی تمام مفاهیم اخلاقی چون حسنظن به دیگران و پرورش حس اعتماد به نفس و حفظ کرامت آن، صبر و استقامت، برپایه مثبت اندیشی و خوش عاقبتی تعریف و تبیین شده است و ازاین رو اهمیت تفکر و ایجاد ذهنیت مثبت و صحیح در آموزه های دینی بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ به گونهای که حضرت محمد (ص) در خصوص اهمیت نگرش و جایگاه آن میفرمایند: هیچ عبادتی چون اندیشیدن نیست (مجلسی ۱۴۰۳، ۷۴، ۶۳) در سالهای اخیر، مثبتاندیشی و داشتن نگرشی امیدوارانه نسبت به آینده، بسیار رواج یافته و تحقیقات بسیاری پیرامون آن انجامگرفته است. رویکرد روانشناسی مثبتگرا بهجای توجه صرف به تجارب یا ادراکهای منفی افراد به بررسی سازههایی چون خودکنترلی، تابآوری، معنویت، مثبتاندیشی و ... برای مبارزه با ناامیدی پرداختهاند. سلیگمن از نظریه پردازان حوزه مثبت اندیشی در این خصوص میگوید:
نحوه نگرش هر شخص به زندگی، در روحیه و روان او تأثیر مهمی میگذارد؛ به طوری که طرز تفکر مثبت میتواند باعث موفقیت و کامیابی انسان در زندگی گردد. (سلیگمن،ص83) وینست پیل مینویسد:
مثبت اندیشی شکلی از فکر کردن است که بر حسب عادت، در پی به دست آوردن بهترین نتیجه از بدترین شرایط است. این امکان وجود دارد که بتوانید دنبال چیزی برای ساختن بگردید، همین طور این امکان وجود دارد حتی در زمانی که همه چیز بد به نظر میرسد، انتظار بهترینها را داشته باشید و حقیقت شایان توجه این است که زمانی که به دنبال خوب میگردید، احتمال یافتن آن بسیار زیاد است. مثبت نگری، فرآیندی تعمدی و انتخابی است.(وینست پیل،2006) بدون شک فضایل اخلاقی از ذهنی مثبت به پروردگار و آینده نشات می گیرد. اگر ذهنیت مثبتی نسبت به احسان و خیر در فرد وجود نداشته باشد، نمی تواند عامل محرکی در انجام آن باشد.
احسان به عنوان یکی از کلیدواژه های مهم و حساس اخلاقی در قرآن می باشد. ارائه تصويري روشن از مفهوم احسان و گستره مصاديق آن در قرآن كريم مورد توجه قرار گرفته است. پیامدهای فردی و اجتماعی مترتب بر احسان اگرچه دارای نمود ظاهری بوده و پیامدهای آن در سلامت و رشد جامعه تاثیر بسزایی دارد، اما آثار معنوی و اخروی آن به مراتب بیشتر می باشد. بنابراین فرد احسان کننده، با توجه به معادباوری و اعتماد و مثبت اندیشی نسبت به مقوله قیامت و فضل پروردگار اقدام به این عمل می نماید. در منابع دینی به این مقوله اشاره شده است، اما بررسی مقوله خیر و احسان در رابطه با مثبت اندیشی مورد توجه پژوهش های گذشته قرار نگرفته است.
حال با این مقدمه این سوالات مطرح میگردد که مثبت اندیشی در روانشناسی با چه مفاهیم و مؤلفه هایی تعریف شده است؟ آیا می توان ساختار مثبت اندیشی را با نگرش اسلامی و به ویژه احادیث قدسی تعریف و تبیین نمود؟عوامل موثر و موانع مثبت اندیشی در نگاه احادیث قدسی در مقوله خیر و احسان چه بوده است؟ این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به این سوالات پاسخ خواهد داد.
در سالهای اخیر پژوهشهایی مرتبط با این موضوع و با نگرش اسلامی، نگاشته شده است. در برخی از پژوهش های انجام شده با ماهیت آماری به بررسی رابطه مثبت اندیشی با متغیرهای چون رضایت از زندگی، سلامت روان و تأثیر مثبت اندیشی بر حل مسئله، سبکهای مقابلهای، کاهش اعتیاد پذیری، انگیزه پیشرفت و عزت نفس، خلاقیت، افزایش خودکارآمدی و شادکامی پرداخته اند. در این پژوهش ها با توجه به ماهیت آنها، از ارائه تعریف یا مؤلفه های دقیق موضوع و یا پرداختن به مباحث کیفی و نظری دوری جستهاند؛ مانند تحقیقاتی که در"تاثیرآموزش مثبت اندیشی برسلامت روان دانش آموزان " (پارسا، آزاده،1392ش ) و "اثربخشی آموزش مهارتهای مثبت اندیشی به شیوه گروهی برانگیزه پیشرفت دانش آموزان" (آقایی،ساراسادات،1391ش)انجام گرفته است. در برخی از پژوهش ها علاوه بر داشتن ماهیت کیفی، به هیچ وجه به تعریف دقیق و یا مؤلفه های مثبت اندیشی اشاره نشده است؛ مانند تحقیقاتی که در مقاله "مثبت نگری درروان شناسی و اسلام" (یوسفی،کوثر،1391)، و "تفکرمثبت" (میرزابیگی،حسنعلی،1390) و "مثبت اندیشی وخوش بینی در نهج البلاغه" (صادقی نیری،رقیه،1392) اشاره شده است. در برخی دیگر از تحقیقات هرچند به توصیف مثبت اندیشی و نیز راهکارهای دستیابی به آن پرداخته شده است، ولی به مؤلفهها و تعاریف آن توجهی نشده است؛ مانند تحقیقات (کوئیلیام، 1386)، (چپمن، 1988)، (جعفری، 1394). در بعضی از تحقیقات تنها به اثرات مثبت اندیشی چون خوش بینی، پرداخته شده است؛ مانند تحقیقات (نوری، 1388).
همچنین آثاری که به مقوله خیر و احسان بپردازد شامل موارد زیر می باشد: مقاله «معناشناسی واژه احسان در قرآن» اثر وحیده فخارر نوغانی ( سال 93 )؛ مقاله «سیمای مهر مفهوم شناسی و مصادیق احسان در قرآن» اثر علی اسدی در مجله معرفت اخلاقی (1389)؛ مقاله «مقاله مفهوم شناسی احسان در قرآن کریم با بررسی حوزه معنایی احسان فردی» اثر محمد مصطفایی،نهله غروی نائینی، (1389ش) ؛ کتاب «گونه شناسی نظام خیر و احسان در قرآن» اثر فاطمه قربانی لاکتراشانی، مهدی اسمعیلی صدرآبادی(1395ش).که موضوع احسان در تمامی موارد فوق بر مدار خیر و احسان در قرآن بوده است. با بررسی آثار صورت گرفته، می توان دریافت که پژوهش مستقلی که به بررسی تمامی این ابعاد و نیز با تمرکز بر احادیث قدسی نگاشته شده باشد،انجام نپذیرفته است.
1-1 مفاهیم نظری
الف- مثبت اندیشی:
مثبت اندیشی یعنی با نظر خوب به امری نگریستن که مقابل بدبینی می باشد. خوش بین به کسی می گویند که همیشه به همه کار با نظر خوب می نگرد. حسنظن در لغت، به معناي «گماننيك و خوشبيني» در مقابل سوءظن، به معناي «بدگماني و بدبيني» بیان میشود. به تعبیر روایات اسلامی «نيكانگاري درباره خداوند، فعل و انفعالات جهان و نيز پندار، گفتار و كردار انسانها»، حسنظن نام دارد (دهخدا، ج6، ص7788) در خوش بینی انسان، با رد هرگونه احساس منفی، به دنبال نادیده گرفتن آنها بوده و اصل وجود احساسات مثبت و منفی در کنار یکدیگر را منکر می گردد. حال آ«که در مثبت اندیشی فرد با وجود اشراف بر احساسات منفی و درک شرایط درصدد است تا کنترل زندگی از دستش خارج نگردد. ایشان هوشمندانه از شرایط بد خارج می گردند. ساده لوحی نیز برپایه بی مسئولیتی استوار است. مانند آنکه فردی در انجام معامله دیگران بنا را بر خوش بینی قرار داده و از مکتوب نمودن مورد معامله پرهیز نماید. حال آنکه در آیه 282 سوره بقره به این مساله به عنوان یک اصل عقلی تاکید شده است.
معادل مثبت اندیشی در لغت عرب واژه «حُسن ظنّ» است(مهیار، بیتا:590)؛ یعنی با نظر خوب به امری نگریستن که مقابل بدبینی هست. خوشبین به کسی میگویند که همیشه به همه کار با نظر خوب مینگرد دهخدا، ج6، ص7788) در لغت برای«ظنّ» دو معنا ارائهشده است: یکی یقین و دیگری شک.(ابنفارس، 1404ق، ص495) و آن حالتی است که از روی آماره و نشانه حاصل میشود. حال هرگاه آن اماره قوی شود، منجر به حصول علم برای فرد میگیرد و هرگاه ضعیف گردد، از حد توهّم نمیگذرد. درصورتیکه ظن قوی گردد، به طوریکه به سرحد علم برسد.(راغب اصفهانی،1412ق،ص539) مانند آیه «الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ.»(بقره/46)انسان مؤمن نسبت بهنظام هستی و خالق آن حسن ظن دارد و هرچه را که از جانب خداوند متعال به او برسد، نیکو میشمارد.
مثبت نگري و زيبا ديدن مجموعه هستي و حتي زشتیها را از منظر نيک نگريستن، باعث استفاده کردن از تمام ظرفیتهای مثبت ذهني و نشاطانگیز و اميدوارکننده در زندگي، براي تسليم نشدن در برابر عوامل منفي ساخته ذهن و عدم يأس ناشي از دشواري ارتباط با ساير انسانها و رويارويي با طبيعت میشود و اميد به زندگي را افزايش میدهد.(کرمي نوري،١٣٧٧، ص45)
مفهوم مثبتاندیشی در قرآن کریم از راه کلیدواژههایی همچون امید، خوشبینی، رحمت، بشارت و سایر موارد قابلپیگیری است؛ ولی مستقیمترین واژه حسن ظن هست. بسیاری از مفسّران «ظن» را حالتی نفسانی در تضاد با یقین و شک دانستهاند. (صـادقی تهرانی، 1365ش،1/983) مفهوم حسن ظن بهطورکلی در سه مورد بهکاررفته است: حسن ظن به خداوند و حسن ظن نسبت به مردم و حسن ظن نسبت به مسلمان دیگر. مفهوم حمل بر صحت، یک قاعده فقهی است که آیتالله مکارم شیرازی در اینباره معتقد است که یکی از آنها حالت شناختی و عاطفی دارد و در معنای دیگر جنبه رفتاری. معنای اول اعتقاد قلبی و واقعی به درست بودن رفتار با دیگران است. و معنای دوم ترتیب آثار نیک در مورد انجام دهنده رفتار است؛ به این معنا که با آن فرد برخوردی صحیح داشته باشیم به نحویکه گویا کار را درست انجام داده است(مکارم شیرازی، 1411ق، ج1، ص114).
لذا مثبتنگری را میتوان به تلاش برای ایجاد ذهنی مثبت و نشاطانگیز و امیدوارکننده در زندگی، برای تسلیم نشدن در برابر عوامل منفی ساخته ذهن و یا مشکلات موجود در زندگی و احساسات یأسآور ناشی از دشواری ارتباط با دیگران و رویارویی با طبیعت دانست. در متون اسلامی مفاهیمی مثل حسنظن، شرافت و کرامت نفس، اعتماد بهنفس، توکل، دعا، استغفار و توبه، صبر و شکر و... با رویکرد مثبتاندیشی نسبت به خود و آینده بهکار برده شده است.
روانشناسی مثبت نگر در دهه 1990 به وسیله مارتین سلیگمن شکل گرفت. وی برافزایش شادمانی و سلامت و مطالعه علمی در مورد نقش نیرومندیهای شخصی و سامانههای اجتماعی مثبت در ارتقای سلامت بهینه تأکید دارد و میگوید:خوشبینی بهسادگی، یادگیری مجموعهای از مهارتهاست که به ما کمک میکند در صورت مواجهه با مشکل، چگونه با خود صحبت کرده و کنار بیاییم شما یاد خواهید گرفت که هنگام مواجهه با ناکامیها چگونه با دید مثبت به خود بنگرید (سلیگمن، 1391ش، ص38). بنابراین مثبتنگری، فرآیندی تعمدی و انتخابی است. فرد مثبت اندیش هیچ گاه مسائل منفی را به رسمیت نشناخته و بلکه به مقابله با آن میپردازد. (رک: کوئیلیام، ۱۳۹۰،ص ۱۶؛ اشتروير،۱۳۹۰،ص ۱۹؛ چپمن ۱۳۸۸، ص۱۷)
تحقیقات نشان می دهد که افراد مثبت اندیش رویدادهای منفی را موقتی می دانند اما افراد بدبین رویدادهای مثبت را گذرا و رویدادهای منفی را دائمی می دانند، زیرا آن ها رویدادهای منفی را به علل دایمی و همیشگی نسبت می دهند. افراد بدبین معمولا رویدادهای منفی را به خود و رویدادهای مثبت را به دیگران و موقعیت ها نسبت می دهند. افراد مثبت اندیش درست بر عکس عمل می کنند، رویدادهای منفی را به دیگران نسبت داده و هنگام شکست ها دیگران را مقصر می دانند ولی رویدادهای مثبت و موفقیت ها را به خود نسبت داده و هنگام شکست ها دیگران را مقصر می دانند، ولی رویدادهای مثبت و موفقیت ها را به خود نسبت داده و توانایی و تلاش را عامل آن می دانند.(سلیگمن و دیگران،1383ش، ص73-87)
از نظر آموزه های اسلامی، می توان گفت که هیچ یک از دو انتساب مورد تایید نمی باشد. نمی توان همواره شکست ها را به خود و موفقیت ها را به دیگران نسبت داده و بالعکس آن نیز، غیرواقع بینانه می باشد. برداشت صحیح آن است که در هنگام موفقیت ها، نقش تلاش خود و همکاری دیگران و حکمت و یاری خداوند در نظر گرفته شود. خداوند در قرآن نیز در این باره می فرماید:
« الَّذِى أَحْسَنَ كلَُّ شىَْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْانسَانِ مِن طِينٍ(سجده/7) همان كه خلقت همه چيز را نيكو كرده، و خلقت انسان را از گلى آغاز كرد.» در این آیه حـسن عبارت است از هر چیزی که بهجت آورد و انسان به سوی آن رغبت کند و به سـه حـالت است: یا عقل آن را نیکو بداندو یا نفس آن را نیکو بـداند و یا از نـظر حـسی زیبا باشد. حقیقت حسن عبارت اسـت از سـازگاری اجزای هر چیز نسبت به هم. دقت در خلقت اشیاء که هر یـک دارای اجـزایی موافق و مناسب با یکدیگر است و ایـنکه مجموع آن اجزا مجهز بـه وسـایل رسیدن آن موجود به کمال و سـعادت خـویش است و اینکه مجهز بودنش به نحوی است که بهتر و کاملتر از آن تصور نمیشود، ایـن مـعنا را به دست میدهد که هـر یـک از مـوجودات فی نفسه و بـرای خـودش دارای حسنی است که تـمامتر و کـاملتر از آن برای آن موجود تصور نمیشود.(طباطبائی، 1374ش، ج16، ص372) در روایتی از حضرت علی(ع) آمده است:
«سُوءُ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْأُمُورَ وَ يَبْعَثُ عَلَى الشُّرُور(آمدی،1377ش،ص334) بدگمانی دربارهء مردم کارها را در هم میریزد و بدیها را برمیانگیزد.» انسان مـؤمن نـسبت به نظام هستی و خالق آن حسن ظن دارد و هرچه را که از جانب خداوند مـتعال بـه او برسد، نیکو میشمارد.
بنابراین این مقوله در آیات و روایات و نیز علم روانشناسی دارای موضوعیت بوده و در پژوهش پیش رو این مساله در احادیث قدسی مورد توجه قرار خواهد گرفت.
ب- احسان:
واژة «احسان » مصدر باب افعال از ريشۀ «حـسـن» بــه معنـي زيبـايي و نيکـويي ميباشد و احسان نيز به معناي نيکي کـردن اسـت(قـرشي،١٣٧٧ش، 2/134). احسان و حسن به معنای زیبا و نیکو در دادن چیزی نیز آمده است(مصطفوی، 1430ق، 1/223). اين واژه ريشۀ تـک مـعنايي دارد و مخـالف زشـتي است.(ابن فارس،بي تا، 57) ضد قبح و به معنای نیکی آمده است(ابن منظور،١٤١٤ق، 13/114). حُسن عبارت است از هر چیزی که بهجت آورد و انسان به سوی آن رغبت نماید. مورد حسن می تواند عقلی و حسی و یا نفسی باشد.(راغب اصفهاني،١٤١٢ق،237). در قرآن کریم آمده است:«الَّذِينَ يُنفِقُونَ فىِ السَّرَّاءِ وَ الضرََّّاءِ وَ الْكَظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحبُّ الْمُحْسِنِين(آل عمران/134) همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مىكنند و خشم خود را فرو مىبرند و از مردم در مىگذرند و خداوند نكوكاران را دوست دارد». آیات متعددی به مقوله احسان در قرآن اشاره می نماید.
حُسن و مشتقات آن از جمله «حسنه»، «حَسَن»، «حسنی» و «محسن» و «حسنات» و «أحسن» در موارد متعددي از آیات قرآن ذکر شده است. واژةُ حسن و مشتقات آن، وصـف آن دسـته از امـور دينـي و يـا دنيايي قرار مي گيرند که به سـبب داشـتن گونه اي از زيبـايي عقلي، عـاطفي، حسـي و ماننـد آن ميتواند با برانگيختن احساس خوشي، رضايت، زيبايي و تحسين در انسان، او را به خود جـذب کند و با غرض و هدف مورد نظر موافقت و سازگاري داشته باشـد. پس حسن عبارت است از هر چیزی که بهجت آورد و انسان به سوی آن رغبت نماید.(راغب اصفهاني،١٤١٢ ،237). از امام پرسیدند احسان چیست؟ فرمود : احسان آن است که با مردم با نیکی مصلحت کند و وقتی چیزی از او خواستند برای آنان فراهم کند تا ناراحت نشوند.(طریحی، 1375 ،222). با توجه به اهمیت و کارکردهایی مقوله احسان بر زندگی فردی و اجتماعی انسان، در آیات بسیاری به این موضوع و ابعاد آن اشاره شده است. در قرآن کریم در بیان جایگاه محسنین آمده است:«الَّذِينَ يُنفِقُونَ فىِ السَّرَّاءِ وَ الضرََّّاءِ وَ الْكَظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يحُِبُّ الْمُحْسِنِين(آل عمران/134) همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مىكنند و خشم خود را فرو مىبرند و از مردم در مىگذرند و خداوند نكوكاران را دوست دارد.»
احسان در این آیه احسان نفسي است بدین معنا که انجام هر كاري كه در حدّ خود معتدل و زيباست و از آن به عنوان عَدْل و حَسَن ياد ميشود؛ مانند نمازگزاردن، امانتداري، راستگويي و.... كيفر عادلانه تبهكار نيز احسان نفسي است، زيرا گرچه نسبت به بزهكار احسان ولي در حدّ خود كار خوبي است. (جوادی آملی،1389ش،9/ 668)همچنین در آياتي كه ویژگی های فکری و اعتقادی و رفتاری پیامبران را به عنوان بهترین الگو در اختیار می گذارد و ایشان را به عنوان محسنین معرفی می نماید. حضرت ابراهیم (ع) را سه بار(صافات/105 و 110 و انعام/84)، حضرت یوسف (ع) را شش بار(انعام/84، یوسف/22، 36،56،78،90)، حضرت موسی(ع) را چهار بار(بقره/58، قصص/14،انعام/84،صافات/121)، حضرت نوح (ع)را دو بار(صافات/80 و انعام/84) و حضرت هارون(ع) را دو بار(انعام/84، صافات /121) و سایر پیامبران را هرکدام یک بار در قرآن با واژه محسن می ستاید.
و نیز در آیاتی چون آیه «و أَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْك(قصص/77) هم چنان كه خدا به تو نيكى كرده، نيكى كن.» این آیه به این معناست که زيادى را از باب احسان به ديگران انفاق كن، همان طور كه خدا از باب احسان به تو انفاق كرده، بدون اينكه تو مستحق و مستوجب آن باشى.( طباطبایی،1374 ، 16/ 112)
در آیه، «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكمُْ وَ إِنْ أَسَأْتمُْ فَلَهَا(اسراء/7) اگر نيكى و احسان كرديد بخود كرده و اگر بدى و ستم كرديد باز بخود كردهايد.» ضمن پیام کلی احسان، بیان می دارد که در واقع بیشترین کسی که از این احسان منتَفَع و بهرمند میگردد، خود شخص است، زیرا در برابر همه این کارها، پاداشهاي توصیف ناپذیري از سوي خداي متعال در نظر گرفته شده است که از نظر ارزش معنوي و مادي قابل مقایسه با آن چه که انسان انجام داده است، نمیباشد.
2- جایگاه مثبت اندیشی در احادیث قدسی
مثبت اندیشی در قرآن و سنت، آیات و روایات متعددی را به خود اختصاص داده است. دین مبین اسلام با اتکا به دو منبع قرآن و روایات پیامبر گرامی اسلام و جانشینان بر حق آن حضرت، مثبت ترین نگاه و چشم انداز را برای زندگی انسان و آینده او ترسیم می کند احادیث قدسی در بسیاری از موارد به این مقوله مهم پرداخته است. تاکید آموزه های دینی بر اساس ساز و کار و سنت های الهی حاکم بر دنیا بوده و لذا با شناخت صحیح از آن به جای دیدگاه های پوچ و فانتزی، با ایجاد باوری قوی، متقن و مثبت زندگی را برای انسانی که باید فراز و نشیبهای زیادی را در دنیا متحمل گردد، ایجاد می نماید. برای نمونه حضرت علی(ع) برای تأکید بیشتر بر تقویت مثبتاندیشی میفرماید:
«اگر از کسی خوبی دیدی از آن بسیار یاد کن و سپاسگزاری نما و اگر متوجه بدی کسی شدی تا حد امکان پردهپوشی کن»(صائمی، 1385، ص52) در فحوای این کلام این نکته قابل دریافت است که در تعاملات با دیگران امکان رفتار پسندیده و دلنشین وجود دارد، اما آنچه که بیشتر امکان آن در رابطه با دیگران است، رفتار ناصحیح و غیراخلاقی و دور از احترام و محبت و این دید صحیح و آمادگی درونی را برای فرد در ارتباط با دیگران ایجاد می نماید.
داستان حضرت یوسف در قرآن نمونه بسیار زیبای نگرش مثبت در بندگان مؤمن خداست. حضرت یوسف در اثر جفای برادرانش سالها از خانواده دور شد،رنج زندان کشید،غم غربت تحمل نمود،اما وقتی بعد از بیستوپنج سال پدر را ملاقات کرد، از غم و اندوه و جفایی که بر وی رفته بود،سخن نگفت. بلکه چنین بیان نمود:« اى پدر، اين است تعبير خواب پيشين من، به يقين، پروردگارم آن را راست گردانيد و به من احسان كرد آن گاه كه مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بيابان [كنعان به مصر] باز آورد، پس از آنكه شيطان ميان من و برادرانم را به هم زد- بىگمان، پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است، زيرا كه او داناى حكيم است.» (یوسف/100) و این اوج فرهنگ مثبتاندیشی است که در نگاه حضرت یوسف (ع)، بعد از سالها رنج و فراق تنها به بیان موهبتهای الهـی پرداخته و حتی عامل جفای برادران را شیطان میداند.
احادیث قدسی در رابطه با مثبت اندیشی در دو ناحیه مطرح می شود:
2-1 حسن ظن نسبت به پروردگار
قرآن حسن ظن به پروردگار را منشأ بسیاری از فضائل و یأس از رحمت الهی که ناشی از بدبینی به پروردگار است از بزرگترین گناهان و از وسوسه های شیطان بر می شمارد: «قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّون»( حجر/ 56). در بعد رفتاری وقتی انسانی به رحمت و بخشایش و نیز مغفرت الهی امیدوار است در او زمینه خوشبینی به زندگی و آخرت و نیز امید به آمرزش گناهان و نیز تقرب به خداوند تقویت میگردد. (رک: بقره/ 218؛ کهف/ 110؛ نساء/ 64) حدیث قدسی در این باره می فرماید:
«الْحَاكِمُ أَبُو مُحَمَّدٍ جَعْفَرُ بْنُ نُعَيْمِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ حَدَّثَنِي عَمِّي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ شَاذَانَ قَالَ حَدَّثَنَا الْفَضْلُ بْنُ شَاذَانَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنِ الرِّضَا ع قَال:َ قَالَ ع لِي أَحْسِنْ بِاللَّهِ الظَّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِي إِنْ خَيْراً فَخَيْرٌ وَ إِنْ شَرّاً فَشَر: از محمد بن يحيى از احمد بن محمد از محمد بن اسماعيل از امام رضا عليه السلام نقل كرده كه حضرت فرمود: به خدا حسن ظن داشته باشيد. زيرا خداوند مىفرمايد كه: من مطابق ظن بندهام، در بارهاش عمل مىكنم. اگر ظنش به من خوب باشد براى او خير بوجود مىآورم و اگر بد باشد بد.(ابن بابویه،1378، ج 2،ص18)
باتوجه به دیدگاهی که قرآن در انسان نسبت به خداوند ایجاد می نماید و او را مظهر رحمت و نیز غفران میداند که در تمام مسائل و امورات مادی و معنوی باید حاجت به سوی او برده و اجابت دعایش را از او طلب نماید:«وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِى عَنىِّ فَإِنىِّ قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لىِ وَ لْيُؤْمِنُواْ بىِ لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (بقره/186) و هر گاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزديكم، و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند- اجابت مىكنم، پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند، باشد كه راه يابند.» باید این نگرش در انسان پرورش پیدا کند که در رابطه با پروردگاری که دست رحمت خود را به سوی بنده دراز نموده و وعده ربوبیت و حمایت به او داده است، تنها بدبینی و سوءظن او مانع از دریافت این موهبت هاست. و اینکه خداوند در قبال بدبینی او رحمت را از وی دریغ نموده و بر اساس همان نگرش منفی برای او عمل می نماید، به جهت آن است که اعتقاد و باور منفی از ایمان ناقص و یا نفاق و کفر و یا عدم شناخت صفات الهی ناشی می گردد که خود زمینه ساز دوری رحمت خداوند است. و لذا این سنت الهی در زندگی انسان جاری است که در قبال نگرش مثبت و منفی، واکنش های مختلفی دریافت خواهد نمود.
2-2 حسن ظن و بینش مثبت نسبت به همنوعان
یکی از حقوقی که مسلمین نسبت به یکدیگر داشته و از ابعاد مهم مثبت اندیشی است، حسن ظن به بندگان خدا و خوش بینی به عملکرد و حتی طرز فکر ایشان است. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» (حجرات/12)اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پارهاى از گمانها گناه است، و جاسوسى مكنيد، و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن كراهت داريد. [پس] از خدا بترسيد، كه خدا توبهپذير مهربان است.» در روایات قدسی آمده است:
«وَ قَالَ الصَّادِقُ (ع) أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى آدَمَ ع يَا آدَمُ إِنِّي أَجْمَعُ لَكَ الْخَيْرَ كُلَّهُ فِي أَرْبَعِ كَلِمَاتٍ وَاحِدَةٌ لِي وَ وَاحِدٌ لَكَ وَ وَاحِدَةٌ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَ وَاحِدَةٌ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ النَّاسِ فَأَمَّا الَّتِي لِي فَتَعْبُدُنِي وَ لَا تُشْرِكُ بِي شَيْئاً وَ أَمَّا الَّتِي لَكَ فَأُجَازِيكَ بِعَمَلِكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ وَ أَمَّا الَّتِي فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَعَلَيْكَ الدُّعَاءُ وَ عَلَيَّ الْإِجَابَةُ وَ أَمَّا الَّتِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَ النَّاسِ فَتَرْضَى لِلنَّاسِمَا تَرْضَى لِنَفْسِكَ.» امام صادق (ع) فرمود كه: خداوند عز و جل به آدم وحى كرد كه من همه سخنان را در چهار كلمه برايت گرد آورم، عرض كرد: پروردگارا، آنها چيستند؟ فرمود: يكى از آن من است و يكى از آن تو است و يكى ميان من و تو است و يكى ميان تو و مردم است، عرض كرد: پروردگارا، آنها را بيان كن تا بدانم، فرمود: آنكه از آن من است، مرا عبادت كن و هيچ چيز را شريك من مدان، آنكه از آن تو است من تو را به كردارت پاداش دهم به وجهى كه بدان نيازمندترى و اما آنكه ميان من و تو است، بر عهده تو است كه دعا كنى و بر من است كه اجابت كنم و اما آنكه ميان تو و مردم است، به پسندى براى مردم آنچه براى خود مىپسندى و بد دارى براى مردم آنچه براى خود بد داری. (ابن بابویه، من لایحضره الفقیه،1413ه،ق ،ج4 ؛ ص405)
در عبارت چهارم بر اساسیترین مسأله اجتماعی دست گذاشته است و فرموده آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند. این قسمت از حدیث در متون حدیثی بسیار تکرار شده است (نهج البلاغه، نامه31؛ کوفی اهوازی،1404،ص40؛ کلینی،1407، ج2، ص: 169؛ حرانی،1404،ص14؛ صدوق،1376،ص21؛ صدوق،1362، ج2، ص: 570) این روایت از جنبه های مختلف قابل برداشت است. همانطور که انسان بدبینی دیگران نسبت به خود را مذموم شمرده و از آن اکراه دارد، این نگاه نسبت به دیگران نیز در او باید کنترل و حفاظت شود و نسبت به دیگران خوشبینی داشته باشد. برای نمونه در آیات قران کریم نیز این بیان مطرح شده است: هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسان (الرحمن/ ۶۰) وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ (نور/22)، بنابراین حدیث فوق دارای مضامین عالی با تفاوت در لفظ و استفاده از کلمات با آیات قرانی است که نشان از تفکر مثبت نسبت به همنوعان میباشد.
افراد بدبین سختی ها و دشواریها را مزاحم و مانع و افراد خوش بین مشکلات را سکوی پرتاب به سوی مراحل بالاتر تلقی میکنند (رک: مجلسی،1403،ج68 ،ص94) و اینکه اگر انسان توکل به خداوند داشته باشد قطعاً نیمه پر لیوان را خواهد دید. امام علی (ع) میفرمایند:
«گویا در نظام اسلامی همه گزاره ها جهت اصلاح نفس و ارتقا و رشد انسان تنظیم شده است و انسان بد به کسی گمان خوب نمی برد از برای اینکه او کسی را نمی بیند مگر به صفت خود.». (تمیمی آمدی، 1366ه .ش ،ج2، ص263) بنابراین این اصل اجتماعی می تواند نقش مهمی در بالا رفتن کیفیت تعاملات انسانی و رفع بسیاری از اختلافات شود.
3- موانع احسان در اندیشه مثبت گرا
سلامت روانی انسان در تعامل با مسائل و مشکلات زندگی امری ضروری است و لذا مثبت اندیشی و انعطاف و توان فرد را در مقابله با فراز و فرودهای زندگی افزایش می دهد. با این حال و با وجود تمایل فرد به مثبت اندیشی، او در این امر موفق نبوده و موانعی در این مسیر وجود دارد که مورد اشاره قرار خواهد گرفت:
3-1 منت، بخل
وجود برخی رذایل اخلاقی در انسان مانع از پرورش رویه مثبت اندیشی در انجام احسان فرد می گردد. برای نمونه بخل ورزیدن و منت ورزیدن ناشی از کج تابی های ذهنی است که نمی تواند مثبت اندیش باشد. در ذهن فرد بخیل، بخشیدن نوعی از دست دادن است و منت نمودن بعد از انفاق نتیجه این ذهنیت می باشد. عدم درک صحیح و ایمان از مقوله انفاق سبب می گردد تا فرد بخیل بخشش را نوعی خسران تلقی نموده و حتی از ناراحتی این خسران با فردی که مورد احسان قرار می گیرد، رفتار صحیحی نداشته باشد. حال آنکه احسان در همه ابعاد آن، نهایت زیبایی مثبت اندیشی نسبت به زندگی و سنت های الهی و خوشبینی نسبت به پروردگار عالم است که در دنیا و آخرت این احسان را مورد توجه قرار داده و عوائد آن را نصیب فرد خواهد نمود. در حدیث قدسی آمده است:
«ثُمَّ قَالَ ع يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَرَّمْتُ الْجَنَّةَ عَلَى الْمَنَّانِ وَ الْبَخِيلِ وَ الْقَتَّاتِ وَ هُوَ النَّمَّامُ : سپس فرمود: خداوند عزّ و جلّ فرموده: حرام است بهشت بر منّتگذار، و بخيل، قتات و نمّام كه همان سخنچين باشد. (ابن بابویه،1413،ج4، ص17) حدیث بیان شده قسمتی از یک حدیث بسیار مفصل میباشد، اما این قسمت بهدلیل نقل بودن از سمت خداوند مورد استناد مدنظر میباشد.
در تفاسیر آمده است که عطا كننده بايد به يقين بداند كه او صدقه را به خداوند تسليم مىكند و پس از تحويل آن به حقّ تعالى فقير روزيش را از او اخذ مىكند. اگر عطا كننده بدهكار كسى باشد و طلبكار بنده يا خدمتكار تحت تكفّل خود را به وى حواله دهد چنانچه او معتقد شود كه وى را بر خدمتكار منّتى است از سفاهت و نادانى او خواهد بود، چه او تنها وامى را ادا كرده كه در برابر خريدن چيزى كه محبوب او بوده بر عهده داشته است. بنابراين او كه براى خود كار كرده چرا بر ديگرى منّت گذارد. (فیض کاشانی،1417،ج2،ص85) پس منتگذاری موجب بطلان عمل است و این صفت رذیله مانع از پرورش ذهن مثبت در انسان میشود. با توجه به توضیحات فوق به نظر میرسد، این قسمت حدیث که مد نظر پژوهش است، با آیات قرآن و آموزههای آن تطبیق دارد و منطبق برآن است و باعث تقویت منفی گرایی در انسان میگردد.
3-2 ازدیاد طمع
یکی از موارد اعراض انسان از احسان، به جهت ازدیا طمع است. طمع به نگرش منفی انسان و میل او به مادیات شکل می گیرد. در روایات قدسی آمده است:
وَ رَوَى الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ مُيَسِّرٍ قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع إِنَّ فِيمَا نَزَلَ بِهِ الْوَحْيُ مِنَ السَّمَاءِ لَوْ أَنَّ لِابْنِ آدَمَ وَادِيَيْنِ يَسِيلَانِ ذَهَباً وَ فِضَّةً لَابْتَغَى إِلَيْهِمَا ثَالِثاً يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّمَا بَطْنُكَ بَحْرٌ مِنَ الْبُحُورِ وَ وَادٍ مِنَ الْأَوْدِيَةِ لَا يَمْلَأُهُ شَيْءٌ إِلَّا التُّرَابُ. و حسن بن علىّ بن فضّال، از ميسّر روايت كرده است كه: امام صادق جعفر بن محمّد(ع) فرمود: در ضمن آنچه وحى آن را از آسمان فرود آورده، اين حكمتست كه: اگر فرزند آدم دو رودخانه داشته باشد كه از يكى زر و از ديگرى سيم جارى شود رودخانه سوّمى را اضافه بر آنها طلب ميكند، اى پسر آدم، همانا كه شكم تو دريائى از درياها و رودخانهاى از رودخانهها است، كه جز خاك چيزى آن را پر نميكند. (ابن بابویه،1413،ج4،ص418) محتوای کلی حدیث درباب طمع انسان میباشد، که به هیچ نحوی سیری ندارد، حدیث با تشبیه زیبا به بیان این حقیقت پرداخته است. این روایت بر این حقیقت تاکید دارد که ایجاد حس طمع در انسان مقوله ای ذهنی است، و ذهن منفی نگر نسبت به فضل الهی سبب ایجاد این نگرش می شود. پیامبر اکرم (ص) در حدیثی در این باب میفرمایند:
«قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : لَوْ كَانَ لاِبْنِ آدَمَ وَادِيَانِ مِنْ ذَهَبٍ لاَبْتَغَى وَرَاءَهُمَا ثَالِثاً وَ لاَ يَمْلَأُ جَوْفَ اِبْنِ آدَمَ إِلاَّ اَلتُّرَابُ وَ يَتُوبُ عَلَى مَنْ تَابَ: پيامبر خدا (ص) فرموده است: اگر فرزند آدم دو بيابان پر از طلا داشته باشد، خواهان بيابان سوّمى است و باطن فرزند آدم را جز خاك چيزى پر نخواهد كرد، در حالى كه به آنجا كه بايد باز گردد باز مىگردد.» (ورام،1410، ج1، ص: 163)
يكى از اولين انگيزههائى كه انسان را به رذيله، اعراض از ياد خدا و جمع اموال و گنجينه كردن آنها واميدارد صفتى است به نام (هلع) يعنى چون دچار هرگونه تنش و فقدانى بشود عجز و لابه مىكند و چون خيرى به او برسد بخل ورزد (معارج 19- 21). لازمه اين حرص و طمع آن است كه در برخورد با شدائد متزلزل و مضطرب مىشود و این مقوله، پدیده ای کاملا ذهنی است.
3-3 غفلت از خود واقعی
غفلت از خودشناسی، می تواند به عنوان مانعی بر مثبت اندیشی باشد. در روایت آمده است:
وَ بِهَذَا لَا نِعْمَةُ النَّاسِ عَنْ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ لَا تُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ أَنْتَ تَرْجُوهَا لِنَفْسِكَ: و به همين اسناد از آن حضرت از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت كرده كه فرمود: خداوند تبارك و تعالى فرزند آدم را خطاب كرده و فرموده است: اى پسر آدم! گناه ديگران، تو را بىتوجّه به گناه خويش نسازد، و نيز نعمتهاى خداداد مردم، تو را از نعمتهائى كه بر تو ارزانى داشته غافل ننمايد، و مردم را از رحمت پروردگار مأيوس مكن در حالى كه در حقّ خود بدان اميدوارى. (ابن بابویه،1378، ج 2، ص 29)
محتوای حدیث اشاره به یک بحث اخلاقی بسیار مهم دارد و آن اینکه انسان نباید از خود غافل باشد، و نسبت به کردار و رفتار خویش غافل و بجهت گناه یا نعمت دیگران از گناه و نعمت خود غافل شود، اگرکسی تصورکند گه آدمی تنها همین جسم است و روح را فراموش کند مسلماً تنها خدمتگزار تن خواهد بود. روایت چه زیبا فرموده است:«من عرف نفسه فقدعرف ربه» آن که خود را شناخت، خداوند را شناخته است. (بحارالانوار،ج2،ص32) نکته مهم دیگر روایت، ناامید نکردن مردم از رحمت پروردگار میباشد، در واقع حدیث بحث را از نگرش به خود شروع میکند و در مقام بیان این نکته است که انسان چه در گناهان و چه در نعمات نباید فقط دیگران را ببیند، بلکه در هر صورت باید به خویش نظر افکنده و سپس به دنیای دیگران نگاه کند، اما نکته محوری حدیث درباره نا امید نشدن و نا امید نکردن مردم میباشد.
4- عوامل زمینه ساز احسان در اندیشه مثبت گرا
عوامل اعتقادی که سبب ایجاد اندیشه مثبت گرا گشته و او را در کارهای خیر و نیکوکاری ترغیب می نماید، شامل موارد زیر است:
4-1 درک ارزش کارخیر و گره گشایی از مشکلات همنوعان
اولین و مهم ترین عامل در ارتقای ذهن مثبت اندیش، درک اهمیت ارزش کار خیر می باشد. در روایتی در این باب آمده است:
«قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع عَنْ أَبِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ ع إِنَّ الْعَبْدَ مِنْ عِبَادِي لَيَأْتِينِي بِالْحَسَنَةِ فَأُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ قَالَ يَا رَبِّ وَ مَا تِلْكَ الْحَسَنَةُ قَالَ يُفَرِّجُ عَنِ الْمُؤْمِنِ كُرْبَتَهُ وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ قَالَ فَقَالَ دَاوُدُ ع حَقٌّ لِمَنْ عَرَفَكَ أَنْ لَا يَنْقَطِعَ رَجَاؤُهُ مِنْكَ: امام رضا از پدرشان امام كاظم از امام صادق عليهم السّلام نقل فرمودند: خداوند به داود عليه السّلام وحى نمود كه: چه بسا يك بنده از بندگانم كار نيكى انجام دهد و بخاطر آن كار وى را به بهشت برم. حضرت داود عليه السّلام گفت: خدايا، آن كار نيك چيست؟ فرمود: برطرف كردن غم مؤمن و لو با يك خرما. حضرت فرمودند: داود عليه السّلام عرضه داشت: هر كس تو را بشناسد، حقّ است كه نبايد از تو نااميد شود.»(ابن بابویه،1378، ج 1، ص 313)
محتوای حدیث اشاره دارد به ارزش کار خیر و گرهگشایی از کار مردم؛ اسلام که یک دین کامل فطرى و الهى است، رفع نیاز و مشکلات و گرفتارى انسانها را یکى از برنامههاى بنیادى و اساسى خود اعلام کرده و نه تنها به اجر و پاداش دنیوى و اخروى اجرا کنندگان این برنامه حیاتى و انسانساز اشاره مىکند، بلکه مسئولیت هرکس را در حد توان خود تعیین کرده و چگونگى برآوردن حاجات مردم را بیان مىکند و عدم رفع نیاز (در صورت توانایى) را زشت شمرده و آن را محکوم و وعده عذاب الهى را مىدهد.آیات قرآن کریم به وضوح بر این امر اشاره دارند:
«الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ (البقرة/۲۷۴) تاکید دارد که از جمله عباداتی که می توان پنهانی و ظاهری انجام داد، انفاق، احسان و نیکوکاری است.»در آیات قرآن تاکید شده که احسان و نیکوکاری باید پاکیزه باشد:« لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ (آل عمران:۹۲)» طبق آیه شریفه آنچه که از همه بیشتر دوست دارید را باید انفاق کنید و این نیز به ذهن مثبت نگر احسان کننده مرتبط می باشد.
امام صادق (ع) میفرمایند: «قَضَاءُ حَاجَهِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ حَتَّى عَدَّ عَشْراً»؛ گرهگشایی از کار یک مؤمن، ۱۰ برابر این طواف فضیلت دارد!» (کلینی،1407،ج 2، ص194 ) امام حسین (ع) در حدیثی، گرهگشایی از مشکل مردم را از نعمتهای الهی میداند و میفرماید: «اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَیْکُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْکُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَتَحَوَّلَ إِلَى غَیْرِکُم»؛ بدانید نیازمندیهاى مردم که (به شما مراجعه مىکنند) از نعمتهاى الهى است؛ پس از نعمتها خسته نشوید و گرنه این وظیفه خدمترسانى به دیگران واگذار خواهد شد. (مجلسی،1403،ج75،ص121)
4-2 کمک به سائل به عنوان ابزاری برای آزمایش انسان
اگر فرد احسان کننده به این باور برسد که این مقوله احسان می تواند نوعی آزمایش و امتحان او باشد، نسبت به انجام آن رغبت نموده و می تواند عامل موثری در تقویت این فضیلت در او باشد.در روایت آمده است:
«وَ رَوَى الْوَصَّافِيُّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: كَانَ فِيمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى ع أَنْ قَالَ يَا مُوسَى أَكْرِمِ السَّائِلَ بِبَذْلٍ يَسِيرٍ أَوْ بِرَدٍّ جَمِيلٍ إِنَّهُ يَأْتِيكَ مَنْ لَيْسَ بِإِنْسٍ وَ لَا جَانٍّ مَلَائِكَةٌ مِنْ مَلَائِكَةِ الرَّحْمَنِ يَبْلُونَكَ فِيمَا خَوَّلْتُكَ وَ يَسْأَلُونَكَ مِمَّا نَوَّلْتُكَ فَانْظُرْ كَيْفَ أَنْتَ صَانِعٌ يَا ابْنَ عِمْرَانَ: و وصّافى از امام ابو جعفر(ع) روايت كرده است كه فرمود: از جمله اسرارى كه خداى عزّ و جلّ با موسى(ع) نجوى كرد اين بود كه: فرمود: اى موسى، سائل را با بذلى قليل يا با ردّى جميل محترم دار، زيرا بسا اتّفاق مىافتد كه كسى نزد تو مىآيد كه نه انس است و نه جنّ، بلكه فرشتهاى از فرشتگان خداى رحمان است كه ايشان تو را در آنچه من به تو عطا كردهام مىآزمايند، و از آن نعمتى كه انعام نمودهام از تو سؤال ميكنند. پس بنگر تا چه خواهى كرد، اى پسر عمران. (ابن بابویه،1413،ج2،ص68)محتوای حدیث درباب کمک به سائل میباشد، هرچند روی سخن به موسی(ع) میباشد ولی مخاطب آن عام میباشد، حدیث، گویا در بیان این است که انسان در بوته امتحان قرار میگیرد از طریق قرار دادن سائل در مقابل وی، به گونهای که خداوند منان فرشتگانی را به صورت انس و جن میفرستد تا وی را مورد ابتلا قرار دهد.بیان دیگر در حدیث لفظ سائل است که به صورت عام بهکار رفته است و به نظر میرسد این سائل با توجه به قید « أَكْرِمِ السَّائِلَ بِبَذْلٍ يَسِيرٍ أَوْ بِرَدٍّ جَمِيلٍ » و همچنین « وَ يَسْأَلُونَكَ » هم کمک مالی را دربردارد هم کمکهایی که ازطریق سوال ایجاد میشود، به عنوان مثال فلانی میپرسد مسجد کجاست؟ یا یک پرسش علمی محض؛ این نوع نیز امکان ابتلا را فراهم میآورند، چه بسا دانشمندانی که از سر نخوت و غرور به سوالات دانشآموزان خویش جواب ندهند.
بیانات قرآن نیز موید همین مطلب اساسی است که نباید سائل را رد کرد حتی اجازه بد رفتاری کردن با وی داده نشده است: وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ (ضحی/10) يعنى سؤال كننده و گدا را محروم نكن و هر وقت آمد نزد تو او را با دست خالى بر مگردان زيرا كه تو هم فقير بودى پس با اينكه او را اطعام كن و يا او را با دل خوش و ملاطفت روانه كن .(طبرسی،1372،ج10،ص767؛ قرطبی،1364،ج20،ص101)
پس با این بیان مشخص شد که بیان حدیث منطبق بر مقوله مثبت اندیشی است و این اوج تفکر مثبت یک مسلمان است که همنوعش را به هر نحوی و حتی با یک قول نیکو خوشحال نماید.
4-3 وعده پاداش الهی به حامیان ایتام
در روایت متعدد و آیات مختلف به پاداش الهی به احسان اشاره شده است:
«وَ قَالَ الصَّادِقُ(ع) إِذَا بَكَى الْيَتِيمُ اهْتَزَّ لَهُ الْعَرْشُ فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَنْ هَذَا الَّذِي أَبْكَى عَبْدِيَ الَّذِي سَلَبْتُهُ أَبَوَيْهِ فِي صِغَرِهِ فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ ارْتِفَاعِي فِي مَكَانِي لَا يُسْكِتُهُ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا أَوْجَبْتُ لَهُ الْجَنَّةَ.( صدوق،1413، ج1، ص: 188) امام صادق(ع) فرمود: هنگامى كه طفل يتيم بگرید عرش الهى بسبب گريه او بلرزه در مىآيد، پس خداوند تبارك و تعالى ميفرمايد: اين كيست كه بنده مرا كه در خردسالى پدر و مادرش را از او گرفتهام بگريه آورده است؟ قسم به عزّت و عظمت و شكوه خودم و سوگند به بلندمرتبگى خودم بنده مؤمنى نباشد كه او را آرام سازد مگر اينكه بهشت را بر او واجب سازم.»
این حدیث اهمیت رسیدگی به یتیم را یادآوری میکند، در ابتدا اشاره میکند که گریه یتیم عرش را به لرزه در میآورد، این بیان امام صادق (ع) نشان از اهمیت براین مورد است که رسیدگی به یتیم در اولویت جامعه اسلامی باشد، تا ابتدا یتیمی در جامعه نباشد و اگر این امکان نبود نباید گذاشت که یتیم به گریه و شیون در آید که آنهم با ایجاد شرایط لازم برای او پدید میآید، قرآن در این زمینه بیان میدارد:
أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتيماً فَآوى وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدى وَ وَجَدَكَ عائِلاً فَأَغْنى فَأَمَّا الْيَتيمَ فَلا تَقْهَرْ وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ (ضحی/6-10)
و اين آيات سهگانه به خاطر اينكه حرف" فاء" در ابتداى آيه اولى در آمده نتيجهگيرى از آيه قبل است كه عنايات الهى نسبت به رسول خدا(ص) را مىشمرد، گويا فرموده: تو طعم ذلتى را كه يتيم مىچشد چشيدهاى، و ذلت و شكسته شدن دل او را احساس كردهاى، پس هيچ يتيمى را خوار مشمار، و مال او را هم خوار مدار و در آن تجاوز مكن، و نيز تو تلخى گمراهى و احتياج به هدايت را، و تلخى فقر و تهى دستى را درك كردهاى، پس هيچ سائلى را كه از تو مىخواهد حاجتش را بر آورى از خود مران، حاجتش اگر هدايت است و اگر معاش است برآور، و تو طعم انعام خدا را بعد از فقر و تهىدستى چشيدهاى، و ارزش جود و كرم و رحمت خدا را مىدانى، پس نعمت او را سپاس گوى، و همه جا نعمتش را يادآور شو، و از مردم پنهانش مدار. (طباطبایی،1390،ج20،ص311) قرآن به مسئله یتیم و حفظ مال او نیز نگاهی ویژه دارد: إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيراً (نساء/10) اکل هم در معنای خوردن ظاهری و غذا است و هم در معنای باطنی است و معنای دوم ارجح است. (طباطبایی،1390،ج4،ص203) و این آیه در بیان عدم پایمال کردن مال یتیم در ارث و ظلم به آنها است و از جمله آیاتی است که دلالت بر تجسم اعمال می کند. (همان) کما اینکه پیامبر نیز نخوردن مال یتیم را از جمله اموری معرفی کردهاند که خداوند وعده بهشت در قبال آنرا داده است. (سیوطی،1404،ج2،ص124) با توجه به آیات و روایات مطرح شده میتوان به وعدهها و وعیدهای الهی در مقوله احسان دست یافته و مشوقی برای عمل احسان باشد.
نتیجه گیری
با مطالعه این پژوهش که با هدف تبیین مثبت اندیشی در اندیشه اسلامی و با تاکید بر احادیث قدسی شگل گرفته است، می توان اطمینان یافت که مثبت نگری نقش بسیار موثری بر عدم تسلیم انسان در برابر مسائل و حوادث دنیا و نیز افکار منفی ذهن دارد. تاکید آموزه های دینی بر تقویت مثبت اندیشی بوده و افزایش مهارت های ذهنی و باورمندی نیز بر رشد فضایل اخلاقی انسان تاثیرگذار است؛ به ویژه مقوله احسان و انفاق و نیکوکاری به دیگران در همه ابعادش تنها از یک ذهن مثبت اندیش ایجاد خواهد شد. اگرچه روایات حوزه احسان بسیار متنوع است؛ اما روایاتی که قدسی بوده و با تمرکز بر مثبت اندیشی آمده باشد، در مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
منت، بخل، ازدیاد طمع و غفلت از خودواقعی که ازموانع مثبت اندیشی درمقوله احسان به شمارمی آید درمقابل عوامل زمینه ساز احسان در اندیشه مثبت گرا ،ازجمله درک ارزش کارخیر و گره گشایی از مشکلات همنوعان، کمک به سائل به عنوان ابزاری برای آزمایش انسان، وعده پاداش الهی به حامیان ایتام قرارگرفته است توجه به خصلتها و رفتارهای مثبت از جمله دستگیری از ایتام و نیازمندان، سخاوت و قناعت و دوری از عادات ناپسند بخل و منت و سخن چینی از جمله مولفههای عاطفی و رفتاری هستند که به کرات در احادیث قدسی و آیات قرآنی به آن اشاره شده و باعث تقویت مثبت اندیشی در انسان میشوند.
1. قرآن کریم، ترجمه (فولادوند، محمد مهدی،خطاط طه عثمان علمی دارالقرآن کریم)
2. آقایی،ساراسادات،1391،اثربخشی آموزش مهارتهای مثبت اندیشی به شیوه گروهی برانگیزه پیشرفت وعزت نفس دانش آموزان.
3. آمدی،عبد الواحد،1377ش،غرر الحکم،ترجمه محمد علی انصاری، تهران،انتشارات مهرآیین.
4. اکبری،محمود،1390،خوش بینی وبدبینی،قم:فتیان.
5. ابراهيمي راد محمد، ملاک انتخاب پيامبران و امامان از منظر احاديث، علوم حديث: پاييز و زمستان 1386.
6. ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبة الله، شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد - قم، چاپ: اول، 1404ق.
7. ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، الغيبة للنعماني،تهران: نشر صدوق،1397 ق.
8. ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي( للصدوق) - تهران، چاپ: ششم، 1376ش.
9. ......................................، التوحيد (للصدوق) - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1398ق.
10. ......................................، الخصال - قم، چاپ: اول، 1362ش.
11. ......................................، الخصال / ترجمه فهرى - تهران، چاپ: اول، بى تا.
12. ......................................، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال - قم، چاپ: دوم، 1406 ق.
13. ......................................، علل الشرائع - قم، چاپ: اول، 1385ش / 1966م.
14. ......................................، عيون أخبار الرضا عليه السلام - تهران، چاپ: اول، 1378ق.
15. ......................................، كمال الدين و تمام النعمة - تهران، چاپ: دوم، 1395ق.
16. ......................................، معاني الأخبار - قم، چاپ: اول، 1403 ق.
17. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول - قم، چاپ: دوم، 1404 / 1363.
18. ابن فارس، احمد، 1404ق، مجمع مقاییس اللغه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی.
19. استادی ،رضا،شیغه وپاسخ چندپرسش،تهران،مشعر،جاپ دوم،1385ه.ش.
20. اشتر ویر، ماریانه. نیروی جادویی اندیشه، اسرار کامیابی. ترجمه سید محمدعلی شجاعی۱۳۹۰. نشر تهران. چاپ چهارم.
21. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، قم، ناشر الحقائق،194-256ق.
22. برن، راندا. راز. ترجمه. مهدی قراچه داغی. ۱۳۸۶. انتشارات پیکان. چاپ اول.
23. بندورا، آلبرت. نظریه یادگیری اجتماعی. ترجمه فرهاد ماهر. ۱۳۷۲. شیراز: راهگشا۔
24. بنی آدم، ليلا. ۱۳۹۰. اثربخشی آموزش مهارتهای مثبت اندیشی بر شادکامی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس دانشکده علوم انسانی.
25. بنی هاشمی، کاظم و مهدیس مسیبی. ۱۳۸۵. قدرت تفکر مثبت و مدیریت استرس. نشر نسل نواندیش.
26. پارسا، آزاده. ۱۳۹۲. تأثیر آموزش مثبت اندیشی بر سلامت روان دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر تهران. دانشگاه پیام نور استان تهران. دانشکده علوم انسانی.
27. پاندر، کاترین. قانون توانگری. ترجمه گیتی خوش دل. ۱۳۷۳. تهران: نشر مهر. چهارم.
28. پیل وینسنت، نورمن،1388ش، نتایج شگفتانگیز تـفکر مثبت،ترجمه امیر بهنام،تهران، نسل نواندیش
29. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1366ش.
30. توانایی، محمد حسین، و الهه سلیم زاد. ۱۳۸۹. بررسی تأثیر مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن و حدیث. پژوهش نامه علوم و معارف قرآن کریم ۷: ۳۹-۶۲ .
31. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1366ش.
32. جامپولسکی، جرالد جی. ترجمه فریبا مقدم. ۱۳۹۲. فکرت عوض کن زندگیات عوض می شود. چاپ نشردایره.
33. جعفری، حمیدرضا. ۱۳۹۴. مثبت اندیشی از منظر اسلام و روان شناسی، پایان نامه سطح سوم کارشناسی ارشد. حوزه علمیه قم. سوم.
34. حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة،ناشر قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،1409 ق.
35. ......................................، الجواهرالسنیه فی الاحادیث القدسیه،(کلیات حدیث قدسی-تهران، چاپ سوم،1380ش.
36. حجاج نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، قم-ناشرالحقائق،261-206ق
37. حسنی، رمضان علی. بررسی رابطه بین خوش بینی اسلامی. خوش بینی آموخته شده سلیگمن و امنیت روانی، روانشناسی و دین ۷۵-۱۰۲.
38. خدایاری فرد، غباری بناب. ۱۳۹۱. ساخت و بررسی ویژگیهای روان سنجی مقیاس مثبت نگری. دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران.
39. خدایاری فرد، محمد ۱۳۷۹. کاربرد مثبت نگری در روان درمانگری با تأكيد بر دیدگاه اسلامی. نشریه. روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران۶۰: ۱۴۰-۱۶۴. ۲۰.
40. دراز،محمدعبدالله،آیین اخلاق در قرآن،آستان قدس رضوی،شرکت به نشر،مشهدمقدس،چاپ یکم،1378.
41. دلاور، الهام. ۱۳۸۹. اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر تهران. دانشگاه علامه طباطبایی. دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی.
42. دهخدا، علی اکبر،1373ش ،لغت نامه،تهران، نشر دانشگاه
43. راجر و مک ویلیامز. تفکر منفی. ترجمه مهدی قراچه داغی. ۱۳۷۰. تهران: شباهنگ.
44. رجبی، محبوبه. ۱۳۹۲. مثبت اندیشی در قرآن کریم و ادعیه امام سجاد، دانشگاه الزهراء دانشکده الهيات.
45. رزمی، ام کلثوم. ۱۳۹۱. نقش مثبت اندیشی در حل مسائل زندگی با تأکید بر آیات قرآن کریم و روایات. دانشگاه شهید مدنی آذربایجان. دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
46. سلحشور، ماندانا. ۱۳۹۱ بت اندیشی بر موفقیت نوجوانان. تهران: نشر قطره. چاپ اول.
47. سلیگمن، مارتین و همکاران. کودک خوش بین؛ برنامه ای آزموده شده برای ایمن ساختن همواره کودکان در برابر افسردگی. ترجمه فروزنده داورپناه. ۱۳۸۳. تهران: رشد.
48. سلیگمن، مارتین و رایویچ، کارن و کاکس، لیزا، 1383ش، کودک خوش بین، ترجمه فروزده داورپناه، تهران، نشر رشد،ص73-87
49. سلیگمن، مارتین؛ 1391ش ،خوشبینی آموخته شده؛ ترجمه: فروزنده، داورپناه و میترا، محمدی؛ تهران، رشد، چاپ اول
50. سولسو، رابرت. ال. ۱۳۸۱.ش ،روان شناسی شناختی. ترجمه فرهاد ماهر. تهران: رشد.
51. شولتز، دوان پی، و سیدنی الن شولتز(معاصر)؛ 1392ش ، نظریه های شخصیت؛ ترجمه: یحیی، سید محمدی؛ تهران، نشر ویرایش، چاپ بیست و هفتم، ص611
52. صائمی، حسین، 1385، رابـطهء بین مثبتاندیشی و سلامت روانی از دیدگاه اسلام، پیوند، ص 52
53. صادقی نیری، رقیه و مریم الهیاری نژاد. ۱۳۹۲. مثبت اندیشی و خوش بینی در نهج البلاغه. فصلنامه پژوهشنامه نهج البلاغه ۶۳-۷۴.
54. صـادقیتهرانی،مـحمّد؛1365ش، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن؛قم،انتشارات فرهنگ اسلامی
55. صدارت، مرضیه. ۱۳۸۸. اثربخشی آموزش مهارتهای مثبت اندیشی در کاهش اعتیاد پذیری دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های ملارد ۸۷. ۸۸. دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی.
56. طباطبايى، محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، 20جلد، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - لبنان - بيروت، چاپ: 2، 1390 ه.ق .
57. طبری،محمد بن جریر، ترجمه تفسیر طبری، تهران، توس، چاپ دوم، 1356ه.ش. طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاق محتشمی، 1جلد، دانشگاه تهران، ایران، تهران، چاپ3،1377 ه.ش.
58. عبادی، ندا، منصور سودانی، علینقی فقیهی، و محمد حسین پور. ۱۳۸۸. بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری با تأکید بر آیات قرآن بر افزایش امید به زندگی زنان مطلقه شهر اهواز. مجله یافته های نو در روان شناسی۷۱-۸۴.
59. . علی پور دهاقانی، فاطمه ۱۳۹۳. مثبت نگری از دیدگاه قرآن و عترت و علم روانشناسی. نشر دارخوین
60. علیزاده، میرزا. ۱۳۹۰. مثبت اندیشی یا منفی نگری؟ مشهد: نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی. چاپ هشتم
61. فدایی، گل محمد. ۱۳۸۹. نقش حسن ظن در روابط اجتماعی از منظر قرآن و روایات. پایان نامه کارشناسی ارشد. مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی.
62. فخررازی،محمد بن عمر؛1412ق، المحصول؛بیروت،مؤسسة الدراسة،صص 38-48
63. قویدل، سمیه. ۱۳۹۰. بررسی مهارت های مثبت اندیشی در بین کتابداران مطالعه موردی کتابخانه های مرکزی دانشگاههای زیر پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مستقر در شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد کتابداری. دانشگاه آزاداسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران.
64. کار، آلان. روان شناسی مثبت. ترجمه حسن پاشا شریفی. جعفر نجفی زند و باقر ثنایی. ۱۳۸۵. تهران سخن.
65. کرمي نوري، رضا. ،١٣٧٧، روان شناسي تربيتي. تهران : چاپ و نشر کتاب هاي درسي ايران
66. کلیا، روح الله. ۱۳۸۷. مثبت اندیشی از منظر قرآن و روایات. پایان نامه کارشناسی ارشد. جامعه المصطفی
67. کلینی، محمد بن يعقوب بن اسحاق. ۱۴۲۹. الكافی، دار الحديث. ۱۵ جلد. قم: دار الحديث.
68. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، ۱۴۰۳ ق. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. بیروت جلد دوم. بیروت: دار إحياء التراث العربی.
69. مردان، رؤیا. ۱۳۸۸. تأثیر آموزش مثبت اندیشی بر نگرش معلمان مؤنث.
70. معتمدیان، علی اکبر. ۱۳۸۸. اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر سبکهای مقابله ای دانش آموزان مقطع متوسطه. دانشگاه علامه طباطبایی.
71. مکارم شیرازی، ناصر، 1411ق، القواعد الفقهیه، قم، انتشارات امیرالمومنین
72. میرزا بیگی، حسنعلی و میرزا بیگی. فرهاد. ۱۳۹۰. تفکر مثبت. نشر آوا متن.
73. نراقى، مهدى بن ابىذر، جامع السعادات، 3جلد، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - لبنان - بيروت، چاپ: 1.
74. نوری، نجیب الله و ناصر سقای بی ریا. ۱۳۸۸. بررسی رابطه بین خوش بینی سرشتی و خوش بینی از دیدگاه اسلام با رضایت مندی از زندگی روان شناسی و دین ۲ .
75. نوری، نجیب الله. ۱۳۸۷. الگوی نوین از مؤلفه های خوش بینی در نهج البلاغه. معرفت ۱۳۵: ۵۳-۷۰.
76. نوغابی، حسن رضا. ۱۳۹۱. مثبت اندیشی از منظر عرفانی. اولین همایش بین المللی نقش دین در بهداشت روان.
77. وکیلی، محمد. ۱۳۸۷. بررسی اثربخشی آموزش مهارتهایی مثبت اندیشی بر افزایش میزان سازگاری دانش آموزان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی. دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی.
78. وينست پیل، نورمن. نتایج شگفت انگیز تفکر مثبت. ترجمه امیر بهنام. ۱۳۸۵. نشر نسل نواندیش چاپ دوم.
79. هومن، حیدر علی. ۱۳۸۶. شناخت روش علمی در علوم رفتاری. تهران: پارسا.
80. یوسفی نجف آبادی، کوثر۱۳۹۱. مثبت نگری در روان شناسی و اسلام ، پایان نامه کارشناسی، دانشگاه فقه و فلسفه پردیس قم. زمستان