Development of IRIB strategy for the election in Iran using the SWOT matrix method
Ali Dadkhah
1
(
Ph.D Student of Communication Science, Ardabil Branch, Islamic Azad University, Ardabil, Iran
)
Mohamad Soltanifar
2
(
Associate Professor,Department of Communication Science, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran. (corresponding author). msoltanifar@iau.ac.ir
)
Ali Jafari
3
(
Associate Professor,Department of Communication Sciences, Ardabil Branch, Islamic Azad University, Ardabil, Iran.
)
Keywords: SWOT analysis, IRIB, media strategy, Iranian Election,
Abstract :
The purpose of the current research is to compile a IRIB strategy for the election using the SWOT matrix method, which was carried out using a mixed method. The statistical population in the qualitative part was the managers of broadcasting centers of the provinces and media professors, and in the quantitative part was university professors and doctoral students of media. In the qualitative stage, 18 people were selected and based on the principle of theoretical adequacy, and in the quantitative stage, 60 people were randomly selected. A semi-structured interview was used in the qualitative phase and a researcher-made questionnaire was used in the quantitative phase. In the qualitative part, qualitative content analysis was used, and in the quantitative stage were used SWOT matrix analysis and quantitative strategic planning matrix (QSPM). The results showed that IRIB with the prospect of achieving pure media production capacity and strategic goals; commitment, democracy and trust building, creativity and innovation, process orientation and continuous improvement of processes by compiling and producing quality content and transparent media management, in the direction of the mission; satisfaction-oriented, justice-oriented and enlightening and explanatory; It was obtained with internal factors (10 factors), external factors (6 factors) as optimal strategies for the elections. Based on the final score of the evaluation matrix of internal factors (2.63), external factors (2.72), the strategic position of IRIB is in line with the maximum coverage of the elections in the SO region, on this basis, the strategies of the offensive region is good for IRIB.
_||_
Research paper
Development of IRIB strategy for the election in Iran using the SWOT matrix method
Abstract
The purpose of the current research is to compile a IRIB strategy for the election using the SWOT matrix method, which was carried out using a mixed method. The statistical population in the qualitative part was the managers of broadcasting centers of the provinces and media professors, and in the quantitative part was university professors and doctoral students of media. In the qualitative stage, 18 people were selected and based on the principle of theoretical adequacy, and in the quantitative stage, 60 people were randomly selected. A semi-structured interview was used in the qualitative phase and a researcher-made questionnaire was used in the quantitative phase. In the qualitative part, qualitative content analysis was used, and in the quantitative stage were used SWOT matrix analysis and quantitative strategic planning matrix (QSPM). The results showed that IRIB with the prospect of achieving pure media production capacity and strategic goals; commitment, democracy and trust building, creativity and innovation, process orientation and continuous improvement of processes by compiling and producing quality content and transparent media management, in the direction of the mission; satisfaction-oriented, justice-oriented and enlightening and explanatory; It was obtained with internal factors (10 factors), external factors (6 factors) as optimal strategies for the elections. Based on the final score of the evaluation matrix of internal factors (2.63), external factors (2.72), the strategic position of IRIB is in line with the maximum coverage of the elections in the SO region, on this basis, the strategies of the offensive region is good for IRIB.
Keywords: Media Strategy, IRIB, Iranian Election, SWOT Analysis
«مقاله پژوهشی»
تدوین استراتژی صدا و سیما برای انتخابات در ایران به روش ماتریس سوات
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین استراتژی صدا و سیما برای انتخابات در ایران به روش ماتریس سوات و به روش آمیخته (کیفی و کمی) انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مدیران صدا و سیمای مراکز استانها و اساتید حوزه رسانه و در بخش کمی اساتید دانشگاه و دانشجویان دکتری رسانه بود. در مرحله کیفی 18 نفر به روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری و در مرحله کمی 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. در مرحله کیفی از مصاحبه نیمهساختاریافته و در مرحله کمی از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. در بخش کیفی از تحلیل محتواي کیفی و در مرحله کمّی از تحلیل ماتریس سوات و ماتریس برنامهریزی استراتژایک کمی (QSPM) استفاده شد. نتایج نشان داد صدا وسیما با چشمانداز دستیابی به توان تولید ناب رسانهای و اهداف راهبردی؛ تعهد، مردمسالاری و اعتمادآفرینی، خلاقیت و نوآوری، فرایندگرایی و بهبود مستمر فرآیندها با تدوین و تولید محتوای با کیفیت و مدیریت رسانهای شفاف، در جهت مأموریت؛ رضایتمداری، عدالت محوری و روشنگری و تبیینگری؛ با عوامل داخلی (10 عامل) و خارجی (6 عامل) به عنوان استراتژیهای مطلوب برای انتخابات به دست آمد. بر مبنای نمرۀ نهایی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (63/2) و خارجی (72/2)، جایگاه استراتژیک صدا و سیما در راستای پوشش حداکثر انتخابات در منطقه SO قرار دارد که بر این مبنا، استراتژیهای منطقه تهاجمی برای صدا و سیما مطلوب است.
کلید واژه ها: استراتژی رسانهای، صدا وسیما، انتخابات ایران، تحلیل سوات (SWOT)
مقدمه
امروزه انتخابات به یک هنجار جهانی در عرصه سیاست تبدیل شده است ومحققان و کارشناسان سیاسی، اعتماد عمومی به انتخابات را برای مشروعیت نظامهای سیاسی بسیار حیاتی میدانند(15). در این بین، رسانهها در طول دهه گذشته نقش اصلی را در سیاست و انتخابات ایفا کردهاند و از رسانهها به طور گسترده در مبارزات انتخاباتی استفاده میشود و موفقیت کمپینها اغلب به ارتباط زیاد با موفقیت نامزدها در رسانهها نسبت داده میشود(5). رسانهها تأثیرات گسترده و عمیقی بر مخاطبان دارند و میتوانند رفتار، نگرش، سبک زندگی و حتی فرهنگ مخاطب را تغییر دهند و آن را در جهت خاصی با اهداف گوناگون هدایت کنند. در بعد سیاسی اولین موضوعی که به ذهن متبادر میشود، انتخابات است. از سوی دیگر، طی سالهای گذشته، ما شاهد ظهور الگوهايی عمومی از انواع مختلفی از نوآوریها در رقابتهای انتخاباتی و نیز وجود ضرباهنگ رو به شتاب در انواع دموکراسیها بودهایم. این الگو از ظواهر مختلفی برخوردار است و با شکلگیری عناصر گوناگون مرتبط با مفهوم رسانه (با تمرکز بر دموکراسی)، اشکال بومی را مورد پذیرش قرار میدهد(17). رسانهها به خوبی میتوانند با کنترل و تهییج افکار عمومی فضای انتخابات را مدیریت کنند و از این طریق نقش مهمی را در عرصه قدرت و نیز تغییر رفتار سیاسی مردم مانند شرکت در انتخابات، رأی به حزب خاص و ... ایفا کنند. «بنابراین هر فرد، حزب یا گروهی در فرآیند انتخابات به عنوان عمیقترین و مطلوبترین شکل مشارکت سیاسی، نیاز به استفاده از رسانهها و ارتباطات جمعی دارد، زیرا تبلیغات انتخاباتی، مهمترین اولویت در جذب آرای مردم است»(11). رسانهها نقش ناظر را ایفا میکنند و بر آموزش مخاطبان در مورد موضوعات کلیدی ملی مانند سیاستهای عمومی، زندگی شخصی سیاستمداران و شخصیت نامزدها در طول انتخابات تمرکز میکنند(10). به واقع، می توان گفت رسانهها عاملی برای کسب آگاهی و اطلاعات لازم برای رأیدهندگان و نیز گزینش نامزد مورد نظر و مطلوب هستند و از این طریق میتوانند فضای انتخابات را تحت تأثیر قرار دهند.
تلویزیون و نگرشهای سیاسی امروزه علیرغم گسترش و توسعه سایر فناوریهای رسانهای هنوز هم یکی از مهمترین رسانههای عمومی در بسیاری از کشورها و از جمله کشورهای در حال توسعه میباشد. این جعبه جادویی، که اختراع شگفت انگیز قرن بیستم است، از سال 1959، توانسته رفتار بسیاری از رأیدهندگان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. به طوری که گفته میشود. «در عصر کنونی، تلویزیون، رادیو و روزنامه، به ترتیب بیشترین مخاطب و بیشترین اثر سیاسی را دارند»(1). در سال 1992 ،87 درصد از مردم اظهار كردند (در آمريكا) كه قبل از شروع مبارزات انتخاباتي، حداقل روزي يك بار به اخبار تلويزيون گوش فرا ميدهند كه این ميزان در طول دوران انتخابات به 83 درصد ميرسد(14). بنابراین، تلویزیون، نقشی راهبردی در رقابتهای انتخاباتی ایفا میکند؛ چراکه این رسانه منبع عظیمی از اخبار و سرگرمی است و این قابلیت را دارد تا کسانی را که به طور مستقيم علاقهای به زندگی سیاسی ندارند، هدایت نمايد و در مورد آنان برنامهریزی کند. اخبار تلویزیونی و برنامههای انتخاباتی (شوها) که عموماً در موفقیت نامزدها و احزاب سیاسی از جمله عناصر ضروری به شمار میروند، از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردارند. توسعه روش های ارتباطی، به ویژه تلویزیون، بيترديد به حوزهای عمومی مبدل شده است(17).
در عرصه انتخاباتی نیز یکی از مهمترین و اساسیترین وسایلی که گروههای انتخاباتی برای دستیابی به اهداف خود مورد استفاده قرار میدهند تلویزیون است و گفته میشود کسی که تلویزیون را تصاحب میکند، کشور را تصاحب کرده است. این رسانه، به دلیل اینکه در دسترس همگان قرار دارد و رسانهای ارزان و کمهزینه میباشد، بهترین وسیله و ابزار، جهت جلب مشارکت عمومی و جریان اصلی رسانهای در هر کشور و مهمترین کانال برای رساندن اخبار و اطلاعات سیاسی محسوب میشود. از سوی دیگر، «سیاستهاي امروزین، سیاستهای رسانهای شده هستند و رسانهها یکی از عرصههای اصلی کنش سیاسی به شمار میروند. بسیاری از رویدادهای سیاسی در رسانهها و از طریق رسانهها اتفاق افتادهاند. این رویدادها به حدی بودهاند که هر کسی میتواند بگوید مشروعیت سیاستها تا حدودی به واسطه رسانهها ایجاد میشوند»(12). تلویزیون به عنوان یکی از ابزارهای اصلی و نفوذ در افکار عمومی، مورد استفاده قرار گرفته و توسط دولتها یا بخش خصوصی در جهت اهداف مورد نظر به کار برده میشود. با این حال مطالعه استراتژیهای صدا و سیما در انتخابات ایران به عللی نظیر انحصاری بودن صدا وسیما، در دسترس نبودن منابع تبلیغاتی مانند تصاویر خبرهای انتخاباتی و از آن مهمتر "رویتناپذیری" فرایند تدوین و انتشار پیامهای انتخاباتی، تاکنون به شکلی مطلوب صورت نگرفته است. بررسی ادبیات مرتبط در این زمینه نیز نشان داد پژوهشی که مستقیما ً به این موضوع پرداخته باشد در دسترس نیست. به همین علت در این پژوهش سعی شده است به تدوین استراتژی رسانهای صدا و سیما برای انتخابات در ایران پرداخته شود. لذا سوالی که مطرح میشود این است که استراتژی رسانهای صدا و سیما برای انتخابات در ایران چگونه است؟
پیشینه پژوهش
دمویاکور و عبدالرحمان (2022) در پژوهشی با عنوان «انتخابات ریاست جمهوری 2020 غنا: تحلیل چارچوب رسانههای خبری دو نامزد اصلی ریاست جمهوری» با اتخاذ نظریه چارچوببندی به تحلیل نقش رسانهها در انتخابات ریاست جمهوری غنا پرداخته و نشان دادند که دو رسانه عمده نقش تعیین کننده در جریان انتخابات ریاست جمهوری 2020 در غنا ایفا کردند(10).
بریتو و آدوباتو1 (2022) در پژوهشی با عنوان «اندازه گیری عملکرد سیاستمداران در رسانههای اجتماعی و همبستگی با نتایج عمده انتخابات آمریکای لاتین» دریافتند که رسانههای اجتماعی در طول دهه گذشته نقش اصلی را در سیاست و انتخابات ایفا کردهاند و از رسانهها به طور گسترده در مبارزات انتخاباتی استفاده میشود و موفقیت کمپینها اغلب به ارتباط زیاد با موفقیت نامزدها در رسانهها نسبت داده میشود(5).
کجی2 (2020) پژوهشی را با عنوان «رقابت رسانهای، تهیه اطلاعات و مشارکت سیاسی: شواهدی از روزنامهها و انتخابات محلی فرانسه، 2012 – 1944» انجام داده است. در این مقاله چنین نتیجه گرفته شده است که تعداد روزافزون روزنامهها با تعداد كمتری از مقالات و تهیه خبر كمتر با كاهش مشاركت رایدهندگان در انتخابات محلی همراه بوده است(6).
صدقی و امیری (2019) در پژوهشی با عنوان «تبیین الگوی انتخاب راهبرد کنش گفتگویی توسط مناظره کنندگان مورد مطالعه: مناظرههای انتخاباتی» نشان دادهاند هرچند ویژگیهای شخصی و شخصیت مناظرهکنندگان در انتخاب رویکرد ادعا و اقناع یا کنش حمله و دفاع تأثیرگذار است، اما تغییر و باز شدن ناگهانی فضای سیاسی در دوران انتخابات، کوتاه بودن زمان تبلیغات انتخاباتی، پیشفرض عدم بیطرفی برگزارکننده مناظره تلویزیونی نزد برخی از نامزدها و بینندگان، چینش نامناسب ساختار و قواعد مناظره عواملی است که باعث شده مناظرهکنندگان بجای دیالوگ و گفتگو به تنش و درگیری گرایش یابند. برای مدیریت مناسب، مناظرهها باید به یک رویداد رسانهای قالب و قواعد مشخص تبدیل شوند(22).
اربابی (2017) در پژوهشی با عنوان «آسیبشناسی و نقش رسانههای جمعی در تبلیغات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران» نشان داد علاوه بر توجه به کارکردهای مثبت و سارنده رسانهها در توسعه سیاسی جوامع، باید با تدوین راهبردها و سیاست گذاری مناسب به منظور تقویت مبادلات فرهنگ اسلامی- بومی در جهت توسعه سیاسی نقش رسانهها در انتخابات کشورگام برداشت(2).
جهانگیر و دیوانسالار (2017) در پژوهشی با عنوان «نقش رسانه ها در تحولات سیاسی ایران؛ دهمین دورة انتخابات ریاست جمهوري» نشان دادند که رسانهها توانستهاند نقش مهمی را به ویژه در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوري بر جاي گذارند. پخش مناظرات تلویزیونی از رسانه ملی براي اولین بار نقش ویژهاي را در تبدیل گفتمان سیاسی و طرح آن در حوزه عمومی کشور به دنبال داشته است که در نو ع خود کمنظیر است(13).
بابایی (2016) در پژوهشی را با عنوان «الگویابی مطالعه تعامل انتخابات و رسانه در جمهوری اسلامی ایران (با تأکید پوشش اخبار انتخابات ریاست جمهوری در صدا و سیما)» انجام داده است. دستیابی و معرفی مدلی اولیه تحت عنوان " مدل تولید محتوا در رسانههای خبری"، که بیانگر چگونگی و سازوکار تأثیرگذاری مؤلفههای نظام سیاسی بر نحوه بازنمایی پدیده انتخابات در رسانه ملی است، مهمترین یافته این مقاله بود(4).
کومان (2014) مقاله ای را با عنوان «نوآوری رسانه های مدرن در رقابت های انتخاباتی3» نگاشته است. در این مقاله چنین نتیجهگیری شده است که تلویزیون، نقشی راهبردی در رقابتهای انتخاباتی ایفا میکند؛ چراکه این رسانه منبع عظیمی از اخبار و سرگرمی است و این قابلیت را دارد تا کسانی را که به طور مستقيم علاقهای به زندگی سیاسی ندارند، هدایت نمايد و در مورد آنان برنامهریزی کند(17).
بابایی (2011) در پژوهشی با عنوان «بررسي سياستهاي خبري صداوسيما در انتخابات رياست جمهوري دهم» نشان داد که تلويزيون جمهوري اسلامي ايران در سياستهاي خبري خود در اين انتخابات مستقل و حرفهاي عمل نكرده است. بنابراين نتوانسته است شاخص"عينيت" را در بازنمايي و يا انعكاس خبرها به نمايش بگذارد(3).
در مجموع میتوان گفت بسیاری از این مطالعات بر اساس دو منبع اصلی اطلاعات انجام گرفته است. یکی از آنها تحلیل محتوای اخبار برای مشخص کردن موضوعات مهم در بطن اخبار است و دیگری دادههای مربوط به نظرسنجیهای افکار عمومی است که در تحقیقات برجستهسازی از هر دو این روشها استفاده شده است. در لابلای این مطالعات نیز، مسائل مربوط به تأثیر رسانهها بر شکلدهی افکار عمومی، از جمله انتخابهای رأیدهندگان یافت میشود. این جمعبندی موید این نکته است که در تحقیقات پیشین، توجه اندکی به استراتژیهای رسانه در انتخابات شده است. بنابر ملاحظات نظری و پیشینه تجربی، جا داشت این موضوع به لحاظ استراتژی رسانهای نیز مورد کاوش قرار گیرد تا بتواند مشکلات کاربست این استراتژیها را در انتخابات (انتخابات در ایران) حل نمود.
نظریههای رسانه و رفتار انتخاباتي
هـر انـتخابات، رويدادي ويژه، غيرقابل تکرار و کاملا قطعي اســت کــه طـي آن، نـامزدهاي انـتخاباتي و تـوده مردم، بـيش از هـر زمـان ديگـر در مـعـرض حـجـم وسيعي از ارتباطات سياسي قرار ميگيرند. ضمن آنکه محققـان ارتباطـات نيـز اين امـکان را بـه دست ميآورند که از ميزان آراي کــسب شـده، در تحليـلهـاي خـود اسـتفاده کنند. انتخابات بهترين فرصت بـراي مـحققان ارتباطات است که بـه صورت تجربي، نظريههاي گوناگون مربوط به فرايند تـأثير رسـانهها را بررسي و مشاهده کنند کـه چـگونه رأيدهـندگان، به پيشنهادهاي گـونـاگون سـياسـي پاسـخ ميدهند در نـهايت نـيز يافتههاي مربوط به رقابتهاي انتخاباتي متوالي ميتوانند زنجيرهاي را تشکيل دهند کـه مـعيارها و قواعد لازم را بـراي کـشف رونـدهاي طولاني در اخـتيار مـيگذارند(16).
نظريه تزريقي، زماني براي اولين بـار به چالش کشيده شد کـه پـائول لازار اسـفلد و برنارد برلسون، رسانهها را در انتخابات سال ١٩٤٠ امريکـا مـورد تحليـل قـرار دادنـد و دريافتند که رقابتهاي تبليغاتي نامزدها، تأثير اندکي بر شيوه رأيدهي و رفتـار سـياسـي آنـان داشته است(24). به همين دليل، امروزه نيـز اين نظريه بيشتر در کشورهاي در حال توسعه مورد توجه دولتمردان و مقامات رسانهاي قرار دارد. کراوس در توصيف دومين ديدگاه، يعني نظريه انتشار اطـلاعات، تـوضـيح مـيدهـد:
اين ديدگاه معتقد است:
1. انتقال اطلاعات از طريق رسانه، تحـت شـرايط خاصـي بـر افـراد تـأثير مـستقيم ميگذارد و تغييراتي را در آگاهي و حتي رفتار مـخاطب ايجـاد ميکند و 2. ارتباطات ميانفـردي پس از مـرحله دريافت اطلاعات از رسانهها شروع بـه عمـل ميکند بنابراين ارتباطات ميانفردي، تنها يک واکنش نـسبت بـه آن چيـزي اسـت کـه رسانهها منتشر کـردهاند(بـه نقل از 2).
در اين ديدگـاه، مراد، تنها انتشار اطلاعات نيست، بلکه پذيرش عقايـد تـازه و نـو در طول زمان و مکان، از فرد يا گروه ديگر نيز مدنظر است که ابتـدا بـا مطالعـات راجـرز آغاز شد. در الگوي ارائه شده از سوي او، پس از دريافت اطـلاعات، سـه مرحلـه ديگـر، يعني اقناع، تصميم گيري و ارزيابي انجام مي شود. از آنجا کـه رسـانههـا در مرحلـه اول قرار دارند، داراي اهميتاند اما ارتباطات ميانفردي در دو مرحله ديگر بـسيار اهميـت دارند. در حقيقت، هـمه گـروهها، رهبران فـکري دارند که مطالب رسانهها را بـه آن دسـته از کساني که به رسانهها توجه ندارند، منتقل ميکـنند و به اين ترتيـب، رسـانه هـا تـأثيرات غيرمستقيم نيز دارند(21).
بر اساس دسته بندي بلومر، پس از دوران باور نظريه تزريقي و سپس نظريه انتـشار، عصر تجزيه مقوله تأثير رسانهها به زيرمقولههاي مختلف فرا رسيد که اکنون نـيـز ادامــه دارد(به نقل از 23). مفهـوم «برجـستهسـازي» پيـامهـاي رسانهاي ازجمله اين مقولههاست. اصـطلاح برجستهسازي را نخستين بـار، مـک کـومبز4 و شـاو5 در جريان پژوهشهاي مربوط بـه انـتخابات رياسـت جمهوري امريکا، در سـال ١٩٧٢ مطـرح کردند پرسش اصلي آنان در پژوهشهاي ياد شده اين بود که آيا اولويتهـاي رسـانههـا و موضوعاتي که آنها برجسته ميکنند، بر اولويتهاي عمومي مردم تأثيرگـذار اسـت ؟ بـه عـبارت ديگـر، آيا آن دسته از ويژگيهاي نامزدها که رسانهها برجسته مـيکننـد، از نظـر مخاطبان نـيز بـرجسته و مـهم ميشود؟(25). نتيجه پژوهش حاکي از آن بود کـه اولويـتهـا و برجـستگيهـاي ذهنـي مـخاطبـان رسـانهها، از اخبار و مطالب برجسته شده در رسانهها تأثير مي گيرد، يا ناشي از آنهاسـت.
برخي از انديشمندان علوم ارتباطات به اين نتيجه رسيدهاند که در تبيين رويـدادهـاي مـربوط به تأثير رسانهها بايد به جـاي تـکيه بـر نظريههاي کلان، به قطعات کوچک نـظـري اتـکا کرد. احتمال زيادي وجود دارد کـه عوامـل شخـصي در اثـر پـذيرفتن از مبـارزات انتخاباتي رسانهها مـؤثر بـاشند. همچنين اطلاعات سـياسي مخاطبان و اولويتبندي آنان در خــصوص مـوضوعات گوناگون، تصور مخاطبان از توانايي يـا نــاتواني سـياسـتمداران در رهبـري و هدايت جامعه و نگرشهاي هر يک نسبت به نقاط قـوت و ضـعف احـزاب گونـاگون، ازجـمله اين عـوامل هستند(7).
تـلويزيونها، در هـر کشور، جريان اصلي رسانهاي6 شمرده ميشوند و اغلب، بـا وابـسته بـه دولتها و يا در اختيار کمپانيهاي بزرگ و قطبهاي اقتصادي و سياسي کشورها هـستند. تلويزيون با تأثيري که بر چشمها ميگـذارد، در حقيقت از مؤثرترين عضو براي انتقـال پيـام و شکلدهي ذهنيت مثبت يا منفي نسبت به نامزدهاي انتخاباتي استفاده ميکنـد. بـه همـين دليل، نامزدهاي انتخاباتي با ژستهاي مردمپسند يا تيپهاي متفاوت در برابـر شـبکههــاي تـلويزيوني ظاهر ميشوند. اين است که نامزدهاي انتخاباتي مشاوران تبليغاتي زبدهاي دارنـد که حتي نوع و رنگ لباس، آرايش مـو، عينـک، کفـش، کـراوات و نحـوه سـخن گفـتن و ژستهاي آنان را تعيين ميکنند(18).
مناظرههاي انتخاباتي ميان رقباي اصلي، در صورتي که از تلويزيـون نـشان داده شـود، بيشترين تأثير را بر مخاطبان ميگذارد، حتـي زاويـهاي کـه دوربـين تلويزيـوني انتخـاب ميکند، ميتواند در ارائه چهرهاي مـقتدر يا ضـعيف، مهربان يا خشن و صميمي يـا رسـمي از نامزدها مؤثر باشد. کارگردان تلويزيوني هم ميتواند با شيوه نورپردازي، تنوع بخشيدن به مونتاژ تصاوير يا مکث دوربين بر روي نامزدها يا نماهاي باز يا بسته از چهره آنــان، در اين تـأثيرگذاري نـقشي برجسته ايفا کند. تبـديل شـدن نامزدهـا بــه يـک چهره سياسي برجسته، به مرور شکل ميگيرد؛ مردم و افکـار عمـومي طـي يـک فراينـد طولاني و با استفاده از فنون مـختلف رسـانهاي، بـا آنان آشنا ميشوند اما زمـاني کـه هنگـام ثبت نام يا مـهلت کـوتاه تبليغات انتخاباتي فرا ميرسد، فقط نامشان مطـرح مـيشـود زيـرا ديدگاههاي آنان قبلا براي مردم مـطرح شـده اسـت و زبان گفتماني و مفاهمه اي هـر يـک، با مردم مستحکم شده است. البته هر يک از رسـانههـا، در جـايگاه خود، اين رسالت را بـا کارويژههاي خاصي عملياتي ميکنند(11).
روششناسی
پژوهش حاضر، از نظر هدف توسعهای-کاربردی و در زمره پژوهشهای آمیخته (کیفی و کمی) است. همچنین، این پژوهش با توجه به اینکه به دنبال تدوین استراتژی رسانه است از نوع پژوهشهای اکتشافی محسوب میشود. در بخش کیفی، برای شناسایی استراتژیها ابتدا مطالعه اسناد بالادستی و مطالعات انجام گرفته قبلی مورد بررسی قرار گرفت، سپس از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با متخصصان و کارشناسان رسانه (مدیران صدا و سیمای مراکز استانها و اساتید حوزه رسانه) که با روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند. در این تکنیک نفرات اول به منظور مصاحبه انتخاب و سپس افراد بعدی برای مصاحبه توسط مصاحبهشوندگان قبلی معرفی شدند و نمونهگیری تا جایی تداوم یافت که پژوهش به اشباع و کفایت نظری رسید؛ در مجموع با 18 نفر از خبرگان مصاحبه شد. در نهایت قوت ها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای شبکه مشخص و عوامل داخلی و خارجی شناسایی شد. برای اطمینانپذیری از محقق ساختن معیار تناسب7 یافتهها از 7 نفر متخصصان و اساتید رسانه استفاده شد. همچنین الگوی پدیدار شده، به 7 نفر از مشارکتکنندگان ارائه شده و نظریههای تکمیلی آنان دریافت و اعمال گردید. برای تحقق معیار منطق8 و عمق9 مسئله نیز در روند مصاحبهها و تحلیل آنها تلاش گردید جریان مصاحبه از پیوستگی و توالی مناسبی برخوردار شود و ماحصل یافتهها در طول مصاحبه بهطور مبسوط، همراه با جزئیات و با توجه به مقولهها و ابعاد آن بازبینی و بعد از انجام اصلاحاتی، تأیید شد. روش پژوش در بخش کمی تحلیل سوات10 و جامعه آماري شامل اساتید دانشگاه با مدرک دکتری علوم ارتباطات اجتماعی و رسانه و دانشجویان دکتری علوم ارتباطات اجتماعی سراسر کشور بود. روش سوات حجم نمونه مشخصی ندارد و کفایت حجم نمونه در متن پژوهش مشخص میشود. حجم پیشنهادی مطلوب برای گردآوری اطلاعات در این روش در صورتی که از شیوه کلشماری یا سرشماری استفاده نشود 60 تا 70 نفر است(8) که در این پژوهش نیز 60 نفر برای نمره گذاری بخش کمی به روش نمونهگیری تصادفی ساده تعیین گردید. پس از اتمام بخش کیفی پژوهش، پیشنویس نهایت قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای شبکه مشخص و عوامل داخلی و خارجی هر شبکه در قالب پرسشنامه طراحی سپس، به منظور نمرهدهی و اولویتبندی، از نمونه بخش کمی نظرخواهی به عمل آمد. این پرسشنامه شامل 32 گویه و بر اساس طیف 5 درجهای لیکرت (خیلی کم=1 تا خیلی زیاد=5) تنظیم شده بود. روایی این پرسشنامه به روش «اعتبار صوری و محتوایی» پس از انجام اصلاحات، مورد تأیید اساتید و خبرگان قرار گرفت و پایایی کل پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شد که مقدار قابل قبولی است. براي تحلیل بخش کمی پژوهش، از روش سوات و برای رتبهبندی استراتژیها از ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی11 (QSPM) استفاده شد.
مدل سوات در حالت معمولی متشکل از یک جدول مختصاتی دو بعدی است که هر یک از چهار نواحی آن نشانگر یک دسته استراتژی میباشد، این استراتژیها عبارتند از:
- راهبردهای حداکثر استفاده از فرصتهای محیطی با به کارگیری نقاط قوت سازمان (ناحیه 1) (استراتژیهای SO)
- راهبردهای استفاده از نقاط قوت سازمان برای جلوگیری از مواجه با تهدیدها (ناحیه 2) (استراتژیهای ST)
- راهبردهای استفاده از مزیتهای بالقوهای که در فرصتهای محیطی نهفته است برای جبران نقاط ضعف موجود سازمان (ناحیه 3) (استراتژیهای WO)
- راهبردهای برای به حداقل رساندن زیانهای ناشی از تهدیدها و نقاط ضعف (ناحیه 4) (استراتژیهای WT).
جهت مشخص شدن اهمیت استراتژیهای صدا و سیما، به رتبه بندی آنها با استفاده از تحلیل ماتریس برنامهریزی استراژیک کمی (QSPM) پرداخه شد که شامل مراحل ذیل میباشد:
گام اول: فرصتها و تهدیدات خارجی و قوتها و ضعفهای داخلی را در ستون راست QSPM فهرست میشود. این اطلاعات باید مستقیماً از ماتریسهای IFE و EFE حاصل شوند. حداقل 10 عامل بحرانی موفقیت خارجی و 10 عامل بحرانی موفقیت داخلی باید در ماتریس QSPM ارائه شود.
گام دوم: برای هر عامل استراتژیک امتیازی در نظر گرفته میشود. این امتیازات با توجه به ماتریسهای IFE و EFE میباشد و در ستون دوم در برابر عوامل استراتژیک قرار داده میشوند.
گام سوم: با در نظر گرفتن مرحله دوم فرموله کردن، یعنی مرحله تلفیق و ترکیب، استراتژیهای شدنی و قابل اجرا را در نظر گرفته و آنها را در ردیف بالای ماتریس QSPM نوشه میشود.
گام چهارم: امتیازهای جذابیت را تعیین میشوند و آنها را به صورت مقادیر عددی که نشان جذابیت نسبی هر استراتژی میباشند، تعریف میشوند. امتیاز جذابیت، با در نظر گرفتن هم زمان عوامل استراتژیک و طرح سوال زیر حاصل میشود:
«آیا این عامل در انتخاب استراتژی مذکور اثر میگذارد؟»
در صورتی که پاسخ به این سوال مثبت باشد، آنگاه آن استراتژی با این عامل کلیدی مقایسه میشود. امتیازهای جذابیت باید بصورت خاص و با توجه به جذابیت نسبی هر استراتژی به استراتژی دیگر داده شود. امتیازهای جذابیت به شکل زیر میباشد:
امتیاز 1: جذاب نمیباشد. امتیاز 2: تا حدودی جذاب است. امتیاز 3: در حد قابل قبول جذاب است. امتیاز 4: بسیار زیاد جذاب است.
در صورتی که پاسخ به سوال قبل منفی باشد، نشان میدهد که عامل بحرانی موفقیت بر استراتژی اثر ندارد، لذا امتیازی برای آن استراتژی و یا آن دسته از استراتژیها منظور نمیشود.
گام پنجم: جمع امتیازهای جذّابیتها را بدست میآید. این کار با ضرب امتیاز هر عامل در امتیاز جذابیت در هر ردیف حاصل میشود و نشان دهنده جذابیت نسبی آن استراتژی میباشد. امتیاز بالاتر به معنای جذابیت بیشتر آن استراتژی است.
یافته ها
در این پژوهش بر اساس نظر متخصصان و کارشناسان رسانه ملی بیانیۀ مأموریت، چشمانداز و اهداف راهبردی صدا و سیما مشخص و استراتژیهای مطلوب آن برای رسیدن به اهداف پژوهش تدوین و اولویتبندی شد که در شکل 1 بصورت خلاصه ترسیم شده است.
شکل شماره 1: چشمانداز، اهداف و مأموریتها
الف. بیانیۀ مأموریت
بر اساس اطلاعات به دست آمده از اسناد و مصاحبه ها، بیانیه مأموریت رسانهای صدا و سیما بدین شرح اعلام میگردد:
"رسانه ملی (صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران)، بر این وفاق هستند که با توجه به فلسفه وجودی سازمان، توجه به تصور مردم (رضایتمداری)، ایدئولوژی حاکم (نظام سیاسی)، عدالتمحوری و روشنگری و تبیینگری، با بهرهمندی از نیروی متخصص و متعهد و استفاده از تجیهزات مدرن و ظرفیت های رسانهای خویش در پوشش مناسب انتخابات در جهت تولید ناب رسانهای موفق عمل کند."
ب. اهداف راهبردی
اهداف استراتژیک رسانهای صدا و سیما که از دادههای حاصل از اسناد بالادستی و مصاحبه ها تدوین و اولویتبندی شدند که در ادامه استراتژیها در مسیر رسیدن به این اهداف استراتژیک تدوین میگردد. این اهداف، به ترتیب اولویت، به شرح ذیل ترسیم میگردد:
1. تعهد رسانهای، مردمسالاری و اعتمادسازی 2. مدیریت رسانهای شفاف 3. خلاقیت و نوآوری، فرآيندگرايي و بهبود مستمر فرآيندها 4. تدوین و تولید محتوای با کیفیت
ج. عوامل داخلی و خارجی
بر اساس یافتهها، محیط داخلی (قوتها و ضعفها) و محیط خارجی (فرصتها و تهدیدها) بر مبنای دادههای طبقهبندی شده از مصاحبهها بر اساس اولویت در زیر آمده است.
مطابق جدول شماره 1، در ستون اول نقاط قوت و در ستون دوم نقاط ضعف موجود صدا و سیما در پوشش انتخابات آمده است. نقطه قوت: عبارت است از منبع و توانایی که صدا و سیما در اختیار دارد و میتواند از آن برای انجام ماموریت محول شده از سوی سازمان استفاده کند. نقطه ضعف: نوع محددیت یا کمبود در منبع، مهارت و امکانات و توانایی است که بطور محسوس مانع عملکرد اثربخش صدا و سیما شود. عملکرد مدیریت نیز در تشدید نقطه ضعف موثر است.
جدول شماره 1: نقاط قوت و ضعف، ورودیهای محیط داخلی صدا و سیما
نقاط قوت (Strengths ) | نقاط ضعف (Weaknesses) |
1. رسانه ملی و بومی به جهت ترسیم برنامهها | 1. عدم رقابت رسانهای (نبود رسانه خصوصی) |
2. فضای سیاسی و نگرش سیاسی نیروی انسانی | 2. طرفداری و ایجاد سوءتفاهم در اذهان مردمی |
3. همکاری نزدیک بین نهادهای سیاسی و صدا و سیما | 3. عدم نقد و بررسی برنامه های کاندیدها توسط نهادهای سیاسی و تخصصی |
4. پتانسیل بالای نیروی انسانی (کارشناسان رسانه) | 4. عدم بهرهگیری از نیروی انسانی متخصص صدا و سیما به لحاظ سیاسی، اقتصادی و ... |
5. پذیرش نظرات متخصصان رسانه و همکاری با آنها | 5. نبود فضای رسانهای شفاف در استقبال از نظرات متخصصان رسانه ای |
6. واگذاری برنامههای انتخابات به افراد متخصص | 6. نامشخص بودن افراد به لحاظ رزومه کاری در حوزه انتخابات |
7. اجرای فعالیتهای متنوع رسانهای | 7. تکرشتهای بودن (عدم تنوع برنامه ها و زمانبندی کم در انتخابات) |
8. فرهنگ رسانهای بر مبنای عدالت و مردمسالاری | 8. تلقیهای نامناسب از عدالت و مردمسالاری توسط صدا و سیما |
9. شفافیت رسانهای در زمینه انتخابات | 9. کمرنگ شدن شفافیت رسانهای در حوزه انتخابات |
10. هنجارهای حرفه ای حاکم بر صدا وسیما | 10. کمبود پاسخگویی در برابر هنجارهای حرفه ای صدا و سیما |
مطابق جدول شماره 2، در ستون اول تهدیدها و در ستون دوم فرصتهای پیرامون صدا و سیما در پوشش انتخابات آمده است. تهدید: یک تهدید موفقیت نامطلوبی در محیط خارجی صدا و سیما است. تهدید هنگامیکه با نقاط ضعف ارتباط دارد، آسیبپذیری را به بار میآورد. فرصت: فرصت توسط محیطی که صدا و سیما در آن فعالیت میکند ارائه میشود. فرصت، زمانی به وجود میآید که صدا و سیما بتواند از شرایط محیطی خود برای برنامهریزی و اجرای استراتژیهایی که باعث بهبود اوضاع و دستیابی به اهداف شود، استفاده کند.
جدول شماره 2: فرصتها و تهدیدها، ورودیهای محیط بیرونی صدا و سیما
فرصتها (Opportunities) | تهدیدها (Threats) |
1.تبادل نظر نزدیک و همکارانه بین نهادهای سیاسی داخلی و خارجی و ناظر بر انتخابات (مجریان و ...) | 1.عدم ظرفیتسازی برای تبادل نظر بینالمللی برای ایجاد چالشهای انتخاباتی |
2.حمایت نهادهای سیاسی از صدا و سیما در اجرای برنامه انتخابات | 2.عدم ارتباط مؤثر با نهادهای سیاسی در فضای رسانهای صداو سیما |
3. استفاده از مقبولیت و وجهه سیاسی اساتید علوم سیاسی در نقد و نظرات کاندیدها | 3.عدم بهره مندی از ظرفیت های اساتید علوم سیاسی |
4. پذیرش نظرات مستعد و متعهد رسانه ای با ارتباط گیری از کشورهای دیگر در اجرای برنامه های انتخاباتی | 4.عدم شناسایی افراد متعهد رسانه ای در خصوص اجرای برنامه های انتخاباتی |
5. نیاز به همکاری با سازمان های حاکمیتی و استانداری ها | 5.عدم ارتباط مؤثر با تفکر همیارانه از سازمانهای حاکمیتی و استانی |
6. استفاده از پتانسیلهای متخصصان رسانهای خارجی در توسعه آموزش و تحقیق | 6. مشکلات آموزش و تحقیق و توسعه در تولید و تدوین برنامههای انتخابات |
بر مبنای نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای شناسایی شده را در جدول شماره 3 در ستون های مشخص شده قرار دارد، می توان ماتریس سوات را تشکیل داد و استراتژیهای مناسب را قابل ترسیم ساخت که شکل 2 نمایانسازی استراتژیهای مطلوب بر اساس اهداف استراتژیک و عوامل داخلی و خارجی در طول مسیر پژوهش را دارد که در چهار موقعیت (SO, WO, ST, WT) تعیین شدند. احصاء این راهبردها که نگاهی رو به آینده را دارد، می تواند برای نقش رسانهای صداوسیما در پوشش انتخابات تعیین کننده باشد.
جدول شماره 3: ماتریس سوات
عوامل داخلی: نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان |
ماتریسSWOT | ||
نقاط ضعف (Weaknesses) 1- کمبود مهارت ها و توانایی اجرای اثربخش در برنامه های سیاسی 2- کمبود مجری متخصص و آشنا به سیاست 3- کمبود تحقیق و تفحص تخصصی و یا اهمالکاری در کنکاش عملکرد 4- نبود استراتژی مناسب در پوشش دیدگاههای مردمی در انتخابات | نقاط قوت (Strengths ) 1- برنامه محوری و اجرای به موقع با همکاری نهادهای سیاسی در کشور 2- شفافیت رسانهای در اجرای برنامههای رقابتی انتخابات 3- پتانسیل بالای نیروی انسانی (کارشناسان رسانه) 4- تنوع اجرا در طراحی و اجرای برنامههای انتخاباتی | ||
استراژی های WO با استفاده از فرصتها نقاط ضعف را بهبود دهید. 1. ایجاد تفاهم و همکاری نزدیک با نهادهای سیاسی بیطرف 2. فراهم نمودن ظرفیتها و بالا بردن توانمندی های مجریان و متخصصان رسانهای 3. استفاده از ظرفیتها و پتانسیلهای تحقیق و تفحص در پوشش و تمهیدات برنامه انتخاباتی |
استراتژی های SO با استفاده از نقاط قوت از فرصتها بهرهبرداری کنید. 1. استفاده از نظرات متخصصان رسانهای در جهت تأمین شفافیت رسانهای 2. پرداختن به انتخاب بهترین برنامهها با تنوع اجرا در صدا وسیما 3. ایجاد بستر مناسب همکاریهای بین نهادهای سیاسی و مردمی در پوشش برنامههای صدا و سیما | فرصتها (Opportunities) 1- حمایت نهادهای سیاسی از صدا و سیما در اجرای برنامه انتخابات 2- تمهیدات برنامهریزی دقیق و توام با عدالت برای کاندیدها 3- استفاده از ظرفیتها و پتانسیلهای متخصصان رسانهای 4- اجرای استراتژیهای انتخاباتی توأم با خواستگاه فکری- سیاسی جامعه
| عوامل بیرونی: فرصتها و تهدیدهای محیطی |
استراتژی های WT نقاط ضعف و تهدیدها را به حداقل برسانید. 1. کاهش تصدیگری صدا و سیما به لحاظ ظرفیت های ملی 2. توسعه فضای سیاسی مطلوب در طراحی و اجرای برنامههای صدا وسیما 3. توسعه و بهسازی عوامل برنامه (مجریان و متخصصان صدا و سیما) 4. گسترش تحقیق و تفحص از اجرای برنامهها با تحلیل گفتمان
|
استراتژی های ST برای پرهیز از تهدیدها از قوتها استفاده کنید. 1. حل مشکل بهرهمندی از چالشهای انتخاباتی (با دعوت از متخصصان سیاست بجای اعمال نظر مجریان رسانه با بیطرفی صدا و سیما) 2. استفاده از کمک متخصصان رسانهای برای ایجاد تنوع و شفافیت در اجرا 3. حل مشکلات تبادل نظرات ملی و بینالمللی در ایجاد گفتمان رسانهای برای به حداقل رساندن چالشهای بعد از اجرای برنامه | تهدیدها (Threats) 1- عدم ظرفیتسازی برای تبادل نظر بینالمللی برای ایجاد چالشهای انتخاباتی 2- عدم بهرهمندی از ظرفیتهای اساتید علوم سیاسی داخل و خارج از کشور 3- مشکلات آموزش و تحقیق و توسعه در تولید و تدوین برنامههای انتخابات 4- عدم موفقیت برنامههای انتخاباتی به لحاظ دید مردمی (شوی انتخاباتی) |
تدوین استراتژی
مطابق جدول شماره 4، استراتژیهای SO بر اساس نقاط قوت و فرصتهای درج شده در شکل 1 که با هم تطبیق داده شده است، تنظیم گردیده است.
جدول شماره 4: استراتژیهای SO پیشنهادی برای استفاده از نقاط قوت در بهره برداری از فرصتها
فرصت شماره 1 | حمایت نهادهای سیاسی از صدا و سیما در اجرای برنامه انتخابات |
قوت شماره 1 | برنامه محوری و اجرای به موقع با همکاری نهادهای سیاسی |
استراتژی1 | رایزنی و ایجاد تفاهم نامه قبل از طراحی و اجرای برنامه انتخابات با نهادهای سیاسی تاثیرگذار در جامعه |
فرصت شماره 2 | تمهیدات برنامه ریزی دقیق و توام با عدالت برای کاندیدها در برنامه |
قوت شماره 2 | شفافیت رسانه ای در اجرای برنامه های رقابتی انتخابات |
استراتژی2 | ایجاد تمهیدات مناسب برای رقابت کاندیدها با برنامه ریزی شفاف رسانه ای (با حضور نمایندگان کاندیدها) |
فرصت شماره 3 | استفاده از ظرفیت ها و پتانسیل های متخصصان رسانه ای داخل کشور |
قوت شماره 3 | پتانسیل بالای نیروی انسانی اعم از مجریان متبحر و تحصیل کرده (کارشناسان رسانه) |
استراتژی3 | برنامه ریزی برای انتخاب و آموزش نیروی انسانی مناسب (مجریان و متخصصان درگیر) در زمان اجرای برنامه |
فرصت شماره 4 | اجرای استراتژی های انتخاباتی توأم با خواستگاه فکری- سیاسی جامعه مردمی |
قوت شماره 4 | تنوع اجرا در طراحی و اجرای برنامه های انتخاباتی |
استراتژی4 | ایجاد تمهیدات و راهبردهای متنوع در اجرای برنامه های انتخاباتی با رویکرد مشارکت سیاسی مردمی |
مطابق جدول 5، استراتژیهای ST بر اساس نقاط قوت و تهدیدهای درج شده درشکل 1 با هم تطبیق داده شده است که از نقطه قوت مذکور برای جلوگیری از تهدید متناسب با آن ترسیم گردیده است.
جدول شماره 5: استراتژیهای ST پیشنهادی برای استفاده از نقاط قوت برای پرهیز از تهدیدها
تهدید شماره 1 | عدم ظرفیت سازی برای تبادل نظر بین المللی برای ایجاد چالش های انتخاباتی |
قوت شماره 1 | برنامه محوری و اجرای به موقع با همکاری نهادهای سیاسی در کشور |
استراتژی1 | فراهم نمودن امکان تبادل نظر بین نهادهای سیاسی داخلی با نهادهای سیاسی بین المللی |
تهدید شماره 2 | عدم بهره مندی از ظرفیتهای اساتید علوم سیاسی داخل و خارج از کشور |
قوت شماره 2 | شفافیت رسانه ای در اجرای برنامه های رقابتی انتخابات |
استراتژی2 | فراهم سازی بستر بهره مندی از نظرات اساتید علوم سیاسی در داخل و خارج از کشور به لحاظ شفافیت رسانه ای در توجه به نقد نظرات کاندیداها |
تهدید شماره 3 | مشکلات آموزش و تحقیق و توسعه در تولید و تدوین برنامه های انتخابات |
قوت شماره 3 | پتانسیل بالای نیروی انسانی (کارشناسان رسانه اعم از مجریان و ...) |
استراتژی3 | تدوین دستورالعمل مشخص و هدفمند در راستای اجرای برنامه انتخابات در رسانه (با تحقیق و آموزش) |
تهدید شماره 4 | عدم موفقیت برنامه های انتخاباتی به لحاظ دید مردمی (شوی انتخاباتی) |
قوت شماره 4 | تنوع اجرا در طراحی و اجرای برنامه های انتخاباتی |
استراتژی 4 | تدوین دستورالعملی بر نحوۀ اجرای صدا و سیما (تنوع اجرای برنامه) در انتخابات |
مطابق با جدول شماره 6، استراتژیهای WO بر مبنای فرصتها و نقاط ضعف درج شده در شکل 1 با هم تطبیق داده شد. تا بتوان از فرصت مذکور برای بهبود نقطه ضعف متناسب با آن برنامهریزی کرد.
جدول شماره 6: استراتژیهای WO پیشنهادی برای استفاده از فرصتها برای بهبود نقاط ضعف
فرصت شماره 1 | حمایت نهادهای سیاسی از صدا و سیما در اجرای برنامه انتخابات |
ضعف شماره 1 | کمبود مهارت ها و توانایی اجرای اثربخش در برنامه های سیاسی |
استراتژی1 | برنامه ریزی و طرحریزی زمینه حمایتی نهادهای سیاسی در اجرای اثربخش برنامه انتخابات |
فرصت شماره 2 | تمهیدات برنامه ریزی دقیق و توام با عدالت برای کاندیدها |
ضعف شماره 2 | کمبود مجری متخصص و آشنا به سیاست |
استراتژی2 | تمهیدات برنامه ریزی شایسته و عدالت محور (یکسان دیده شدن) با دعوت از افراد متخصص و آشنا به مسائل سیاسی و آموزش مجریان صدا و سیما |
فرصت شماره 3 | استفاده از ظرفیتها و پتانسیلهای متخصصان رسانهای |
ضعف شماره 3 | کمبود تحقیق و تفحص تخصصی و یا اهمالکاری در کنکاش عملکرد |
استراتژی3 | ایجاد تفاهمنامه ها با دانشکدههای علوم سیاسی و صدا و سیما در راستای حل مشکلات برنامه انتخابات |
فرصت شماره 4 | اجرای استراتژیهای انتخاباتی توأم با خواستگاه فکری- سیاسی جامعه |
ضعف شماره 4 | نبود استراتژی مناسب در پوشش دیدگاههای مردمی در انتخابات |
استراتژی 4 | فراهم نمودن زمینه مناسب در اجرای استراتژیهای انتخاباتی با خواستگاه فکری جامعه |
بر اساس جدول شماره 7، استراتژیهای WT بر مبنای نقاط ضعف و تهدیدهای درج شده در شکل 1 که با هم تطبیق داده شده است تا بتوان به کمک آن نقطه ضعف و تهدید مورد نظر را به حداقل رساند.
جدول شماره 7: استراتژیهای WT پیشنهادی برای به حداقل رساندن نقاط ضعف و پرهیز از تهدیدها
تهدید شماره 1 | عدم ظرفیت سازی برای تبادل نظر بینالمللی برای ایجاد چالشهای انتخاباتی |
ضعف شماره 1 | کمبود مهارتها و توانایی اجرای اثربخش در برنامههای سیاسی |
استراتژی1 | کاهش تصدیگری صدا و سیما به لحاظ ظرفیت های ملی |
تهدید شماره 2 | عدم بهرهمندی از ظرفیتهای اساتید علوم سیاسی داخل و خارج از کشور |
ضعف شماره 2 | کمبود مجری متخصص و آشنا به سیاست |
استراتژی2 | توسعه فضای سیاسی مطلوب در طراحی و اجرای برنامههای صدا وسیما |
تهدید شماره 3 | مشکلات آموزش و تحقیق و توسعه در تولید و تدوین برنامههای انتخابات |
ضعف شماره 3 | کمبود تحقیق و تفحص تخصصی و یا اهمالکاری در کنکاش عملکرد |
استراتژی3 | توسعه و بهسازی عوامل برنامه (مجریان و متخصصان صدا و سیما) در راستای عملکرد اثربخش |
تهدید شماره 4 | عدم موفقیت برنامههای انتخاباتی به لحاظ دید مردمی (شوی انتخاباتی) |
ضعف شماره 4 | نبود استراتژی مناسب در پوشش دیدگاههای مردمی در انتخابات |
استراتژی 4 | گسترش تحقیق و تفحص از اجرای برنامهها با تحلیل گفتمان (تجزیه و تحلیل دیدگاههای مردمی) |
نتیجه گیری
یکی از مهمترین کارکردهای رسانه در بخش سیاسی و در مقوله انتخابات، کارکرد خبری و اطلاع رسانی میباشد و همچنین باید گفت رسانهها در ایران بهویژه تلویزیون عاملی برای کسب آگاهی و اطلاعات لازم برای رأیدهندگان و آحاد جامعه محسوب میگردد و از این طریق میتوان فضای انتخابات را تحت تأثیر قرار داد. بر اساس نتایج در این پژوهش در پژوهش حاضر به شناسایی چشمانداز (دستیابی به توان تولید ناب رسانهای)، اهداف استراتژیک (تعهد، مردمسالاری و اعتمادآفرینی؛ خلاقیت و نوآوری، فرایندگرایی و بهبود مستمر فرآیندها؛ تدوین و تولید محتوای با کیفیت؛ مدیریت رسانهای شفاف) و مأموریتها (رضایت مداری، عدالت محوری و روشنگری و تبیینگری)، عوامل داخلی (10 عامل) و خارجی (6 عامل) و در نهایت، به استراتژیهای مطلوب برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی در پوشش انتخابات به صورت عام دست یافته است. بر اساس اولویتبندی نهایی توسط متخصصان رسانه و علوم ارتباطات می توان اذعان نمود که تدوین استراتژی مطلوب رسانهای صدا و سیما برای انتخابات در ایران در 16 عامل خلاصه میگردد. راهبردهای SO در رتبهبندی اولویت اول تا چهارم را در بر گرفت. بنابراین، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در جهت پوشش برنامه انتخابات با رایزنی و ایجاد تفاهمنامه قبل از طراحی و اجرای برنامه انتخابات با نهادهای سیاسی تاثیرگذار در جامعه میتواند بالاترین پیشبرد از نظر متخصصان را شامل گردد. در مرتبه دوم، با ایجاد تمهیدات مناسب برای رقابت کاندیدها با برنامهریزی شفاف رسانهای (با حضور نمایندگان کاندیدها) و برنامهریزی برای انتخاب و آموزش نیروی انسانی مناسب (مجریان و متخصصان درگیر) در زمان اجرای برنامه در مرتبه سوم و همچنین با ایجاد تمهیدات و راهبردهای متنوع در اجرای برنامههای انتخاباتی با رویکرد مشارکت سیاسی مردمی در مرتبه چهارم میتوان شاهد اثربخشی پوشش برنامهای گردید. همچنین بر مبنای نظر کارشناسان مورد مصاحبه، میتوان با راهبردهای ST همچون؛ تدوین دستورالعمل مشخص و هدفمند در راستای اجرای برنامه انتخابات در رسانه و تدوین دستورالعملی بر نحوۀ اجرای صدا و سیما (تنوع اجرای برنامه) در انتخابات شاهد اجرای بهتر و اثربخش در پوشش برنامه انتخابات شد. علاوه بر این، مطابق با راهبردهای WO ؛ تمهیدات برنامهریزی شایسته و عدالت محور با دعوت از افراد متخصص و آشنا به مسائل سیاسی و آموزش مجریان صدا و سیما و فراهم نمودن زمینه مناسب در اجرای استراتژیهای انتخاباتی با خواستگاه فکری جامعه می توان رضایت مردم را با توجه به مأموریت سازمان صدا و سیما کسب نمود.
در راستای تحقق اهداف بهبود مستمر فرآیندها و تدوین محتوای با کیفیت برنامههای پوشش انتخابات میتوان با استراتژیهای WT در توسعه و بهسازی عوامل برنامه (مجریان و متخصصان صدا و سیما) در راستای عملکرد اثربخش و گسترش تحقیق و تفحص از اجرای برنامهها با تحلیل گفتمان (تجزیه و تحلیل دیدگاههای مردمی) برنامههایی با خلاقیت و نوآوری بالا را تدوین نمود و در راستای تحقق اهداف اعتمادسازی و مردمسالاری دینی با راهبردهای WO ؛ که برنامهریزی و طرحریزی زمینه حمایتی نهادهای سیاسی در اجرای اثربخش برنامه انتخابات و ایجاد تفاهمنامهها با دانشکدههای علوم سیاسی و صدا و سیما در راستای حل مشکلات برنامه انتخابات را شامل میگردد، می توان روشنگری و تبینگری مطلوبی را در جهت رضایت مردم ارائه کرد. علاوه بر استراتژیهای تعیین شده بالاتر بر اساس نظر متخصصان رسانه، می توان راهبردهای؛ فراهم سازی بستر بهره مندی از نظرات اساتید علوم سیاسی در داخل و خارج از کشور به لحاظ شفافیت رسانهای در توجه به نقد نظرات کاندیداهای (ST)، توسعه فضای سیاسی مطلوب در طراحی و اجرای برنامههای صدا وسیما (WT)، فراهم نمودن امکان تبادل نظر بین نهادهای سیاسی داخلی با نهادهای سیاسی بیناللملی (ST) و کاهش تصدیگری صدا و سیما به لحاظ ظرفیتهای ملی (WT) را نیز در پوشش انتخابات ریاست جمهوری ایران را مورد توجه قرار داد.
در خصوص همخوانی با این یافتههای پژوهش میتواند اذعان نمود که پژوهشگرانی مانند بابایی(3 و4) مبنی بر سیاستهای خبری صدا و سیما در انتخابات ریاست جمهوری دهم و الگویابی تعامل انتخابات و رسانه در جمهوری اسلامی ایران؛ اربابی(2) مبنی بر آسیبشناسی نقش رسانههای جمعی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری؛ جهانگیر و دیوانسالار(13) مبنی بر نقش رسانهها در تحولات سیاسی ایران در دهمین دورة انتخابات ریاست جمهوري؛ کومان(17) و دمویاکور و عبدالرحمان(10) مبنی بر نقش راهبردی در رقابتهای انتخاباتی تا حدودی همسو میباشد. با این وصف، پژوهشگران به نتایج قابل وصفی رسیدهاند، اما آنچه در این پژوهش محقق به آن رسیده در یک تحلیل وضعیت فراتر به واسطهی تحلیل سوات بوده است.
در تبیین یافتههای این پژوهش با نتایج همسو باید گفت که رسانهها به خوبی میتوانند با کنترل و تهییج افکار عمومی فضای انتخابات را مدیریت کنند و از این طریق نقش مهمی را در عرصه قدرت و نیز تغییر رفتار سیاسی مردم مانند شرکت در انتخابات، رأی به حزب خاص و ... ایفا کنند. هر فرد، حزب یا گروهی در فرآیند انتخابات به عنوان عمیقترین و مطلوبترین شکل مشارکت سیاسی، نیاز به استفاده از رسانهها و ارتباطات جمعی دارد، زیرا تبلیغات انتخاباتی، مهمترین اولویت در جذب آرای مردم است(15). رسانهها نقش ناظر را ایفا میکنند و بر آموزش مخاطبان در مورد موضوعات کلیدی ملی مانند سیاستهای عمومی، زندگی شخصی سیاستمداران و شخصیت نامزدها در طول انتخابات تمرکز میکنند(10). بنابراین، میتوان گفت رسانهها عاملی برای کسب آگاهی و اطلاعات لازم برای رأیدهندگان و نیز گزینش نامزد مورد نظر و مطلوب هستند و از این طریق میتوانند فضای انتخابات را تحت تأثیر قرار دهند که استراتژیهای حاصل شده از این پژوهش نیز این نتیجه را تبیین میکند. در اینجا، رسانه تلویزیون، نقشی استراتژیک در رقابتهای انتخاباتی میتواند ایفا کند؛ چراکه این رسانه منبع عظیمی از اخبار و سرگرمی است و این قابلیت را دارد تا کسانی را که به طور مستقيم علاقهای به زندگی سیاسی ندارند، هدایت نمايد و در مورد آنان برنامهریزی کند. اخبار تلویزیونی و برنامههای انتخاباتی (شوها) که عموماً در موفقیت نامزدها و احزاب سیاسی از جمله عناصر ضروری به شمار میروند، از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردارند(17).
پیشنهادهای پژوهش
1. با توجه به راهبرد تهاجمی منتج شده از نتیجه پژوهش، ایجاد تفاهمنامه با نهادهای سیاسی تاثیرگذار در جامعه و ایجاد تمهیدات مناسب برای رقابت کاندیدها با شفافیت رسانهای و استراتژیهای متنوع در اجرای برنامههای انتخاباتی با رویکرد مشارکت سیاسی، همچنین برنامهریزی برای آموزش نیروی انسانی مناسب میتوان در آینده پوششهای مناسب رسانهای از انتخابات در برنامههای صدا و سیما متصور بود.
2. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با ایجاد تفاهمنامه با نهادهای الزامآور سیاسی (وزارت کشور و شورای نگهبان) در صدد پوشش بهتر و اثربخش برنامه انتخابات نسبت به طراحی استراتژیهای مطلوب با ایجاد تمهیدات مناسب (شفافسازی رسانهای) در راستای چشمانداز، اهداف و مأموریت سازمان اقدام نماید. همچنین، پیشنهاد میگردد صدا وسیمای جمهوری اسلامی نسبت به تدوین دستورالعمل مشخص و هدفمند در راستای اجرای برنامه انتخابات در رسانه و تدوین دستورالعملی بر نحوۀ اجرای صدا و سیما (دعوت از افراد متخصص و آشنا به مسال سیاسی، آموزش مجریان برنامه) اقدام نماید. درنهایت، میتوان اذعان نمود که مسئولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی میبایست در راستای اعتمادآفرینی و مردمسالاری دینی، برنامه عملیاتی مناسبی را بر مبنای تحلیل سوات در راستای تحقق چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در پوشش مناسب انتخابات ریاست جمهوری از طریق صدا و سیما تدوین نماید تا بالاترین رضایتمندی از طرف آحاد جامعه محقق شود.
تقدیر و تشکر
این مقاله برگرفته از رساله دکتری علوم ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل با عنوان "تدوین الگوی استراتژی رسانهای صدا و سیما برای انتخابات ریاست جمهوری در ایران (مطالعه موردی انتخابات دوره دوازدهم و سیزدهم ریاست جمهوری ایران)" می باشد.
تعارض منافع:
«بنا بر اظهار نویسندگان مقاله حاضر فاقد هر گونه تعارض منافع بوده است.»
منابع
1. Alavi, P. (2015). Political communication (Communication, development and political participation), Tehran: Olom Novin, 4th edition
2. Arbabi, G. (2017). Pathology and the Role of Mass Media in 12th Presidential Election Campaigns. National Interest Studies, 3(9), P.p: 83-101.
3. Babaei, M. (2011). Investigating the media news policies in the 10th presidential election, PhD thesis, Political Science, University of Tehran, Faculty of Law and Political Science
4. Babaei, M. (2016). Modeling the study of the interaction between elections and the media in the Islamic Republic of Iran (with an emphasis on the coverage of the presidential election news on television and radio). News Science Quarterly
5. Brito, K., Adeodato, P.J.L. (2022). Measuring the performances of politicians on social media and the correlation with major Latin American election results, Government Information Quarterly, 39(4), P.p: 85-99.
6. Cagé J. (2020). Media competition, information provision and political participation: Evidence from French local newspapers and elections, 1944–2014, Journal of Public Economics, 185, 10477
7. Chalabi, M. (2016). Sociology of order, description and theoretical analysis of social order. Tehran: Nei Publications, 8th edition
8. Chang, H. H., & Huang, W. C. (2006). Application of a quantification SWOT analytical method. Mathematical and computer modelling, 43(1-2), P.p: 158-169.
9. Dadgaran, S.M. (2017). Basics of mass communication. Tehran: Morvarid Publications, 8th edition
10. Demuyakor, J & Abdul-Rahaman, S. (2022). Ghana’s 2020 presidential elections: Analysis of news media framing of the two main presidential candidates, International Journal of Advanced Mass Communication and Journalism, 3(1), P.p: 01-07
11. Eivazi, M. R. (2009). The Effect of Media on Electoral Behavior. Communication Research, 16(57), P.p:157-174.
12. Emamjomezadeh, S. J., & Karami rad, J. (2012). Analysis of effecting Factors on election behavior with emphasis on Iran. Political Research, 2(3), P.p: 9-36.
13. Jahangir, K., & divsalar, H. (2017). The Role of Media in Political changes; The 10th Iranian Presidential Elections. Interdisciplinary Studies in Media and Culture, 7(1), P.p: 1-19.
14. Kavanagh, D. (2000). Electoral struggle, new marketing of politics, translated by Ali Akbar Asgari, Tehran: Soroush Publishing
15. Kerr, N & Lührmann, A. (2017). Public trust in manipulated elections: The role of election administration and media freedom, Electoral Studies, 50, P.p: 50-67.
16. Klapper, J. (1998). The Effects of Mass Communication. New York: Free press, pp. 18-33.
17. Koman, K. (2014). The innovation of modern media in election contests, translated by Reza Qolizadeh, Behnam, Election Studies Quarterly, 3(7,8), P.p: 129-140.
18. McQuail, D.(2009). Mass Communication theory, An Introduction, Translated by Parviz Ejlali, Tehran: Publications of the Center for Media Studies and Research, 3th edition.
19. Robertson, I. (2012). Income on society, with an emphasis on the theories of functionalism, conflict and action, translated by Hossein Behravan, Tehran: Beh Eshar Publishing House, 5th edition.
20. Rocher, G. (2021). Le changement social, Translated by Mansoor Vasoqi, Tehran: Nei Publications, 29th edition
21. Schwartz, S. (2005). Four years After September 11th: The Media Failure. Tech C– entral Station US
22. Sedghi, M., & Amiri, M. (2019). Pattern Explanation of Dialogic Action Choice by Debaters on Televised Debate –Study Case: I.R. Iran Electoral Debate. Quarterly Scientific Journal of Audio-Visual Media, 13(30), P.p: 83-107
23. Segalen, M. (2014). Sociology de la famille = Historical anthropology of the family, Translated by Hamid Eliasi, Tehran: Markaz Publications, 6th edition
24. Severin, W.J and Tankard, J.W. (2018). Communication theories: origins, methods, and uses in the mass media, Translated by Alireza Dehghan, Tehran: Tehran University Press, 9th edition
25. Spock, B. (1992). Raising children in a difficult time; a philosophy of parental leadership and high ideas, translated by Hoshang Ebrami, Tehran: Safi Alishah, 3th edition.
[1] . Brito& Adeodato
[2] . Cagé
[3] . Modern media innovation in electoral campaigns
[4] . McCombs
[5] . Shaw
[6] .main stream media
[7] . Fitness
[8] . Logic
[9] . Depth
[10] . SWOT
[11] . Quantitative Strategic Planning Matrix