Historical monuments of Kashan during the Safavid period from the point of view of tourists
Subject Areas : Journal of History (Tarikh)rahmatollah zargary 1 , keivan loloee 2 , asghar mahmodabadi 3
1 - Phd student , history department , Mahallat Branch, Islamic Azad Univbersity , Mahallat,iran
2 - Assitant profesor, , history department , Mahallat Branch, Islamic Azad Univbersity , Mahallat,iran
3 - Isfahan University History Department
Keywords: Mosques, Tourists, Keywords: Safavid, Bagh Fin,
Abstract :
Kashan is one of the cities of Isfahan province and after Isfahan city, it is the largest city in this province. Kashan city also has many historical and cultural monuments due to its old age. Kashan, which is seven thousand years old, is the birthplace of one of the oldest human civilizations called Silk. The people of this civilization were the first to settle together. Kashan was introduced as a communication and commercial city because it is located in the center of Iran, and in all periods of history, this city has seen many ups and downs. But the turning point for this city can be called the Safavid period. During this period, Kashan was considered the residence of the Safavid kings, and because this city was located on the way to the capital of Iran, Isfahan, many tourists visited this city.Keywords: Safavid, tourists, mosques, Bagh FinKeywords: Safavid, tourists, mosques, Bagh FinKeywords: Safavid, tourists, mosques, Bagh Fin
_||_
عنوان مقاله
بناهای تاریخی کاشان در عهد صفویه
از دیدگاه سیاحان
چکیده
کاشان یکی از شهرهای استان اصفهان است و پس از شهر اصفهان جایگاه بزرگترین شهرستان این استان را به خود اختصاص داده است. همچنین شهر کاشان به دلیل قدمت زیادی که دارد، بناهای تاریخی و فرهنگی زیادی در آن یافت میشود. کاشان با قدمت هفت هزار سال، محل تولد یکی از قدیمیترین تمدنهای بشری به نام سیلک است. مردمان این تمدن اولین کسانی بودند که یکجا نشین شدند. کاشان به دلیل اینکه در مرکز ایران قراردارد به عنوان شهر ارتباطی و تجاری معرفی شد و در همهی ادوار تاریخ، این شهر پستیها و بلندیهای زیادی را دیده است. امّا نقطهی عطف برای این شهر را میتوان دورهی صفویه نامید. در این دوره کاشان مرکز اقامت پادشاهان صفویه محسوب میشد و به دلیل اینکه این شهر در مسیر پایتخت ایران یعنی اصفهان واقع شده بود سیاحان زیادی از این شهر دیدن کردند.
در این مقاله سوال اصلی پژوهشی به این قرار می باشد که آنچه در پیوند میان تحولات سیاسی- اجتماعی دورهی صفوی و موقعیتِ فرهنگی- هویتی کاشان قابل تامل است و به نوعی، تبدیل به مسئلهای پراهمیت میشود این است که حیات فرهنگی و موقعیت هویتیِ شهر کاشان، چه نسبتی با گفتمان هویتی- فرهنگی صفویان برقرار ساخت و این سیاحان که از کشورهای مختلف به کاشان آمدهاند چه نقشی در گفتمان هویتی-فرهنگی کاشان داشته اند. پژوهش حاضر دارای ماهیت تاریخی-اجتماعی بوده و روش تحقیق نیز تحقیق توصیفی می باشد. به این معنا که پس از گردآوری داده ها و اطلاعات از منابع تاریخی به توصیف آنها پرداخته شده است.
فرضیه پژوهش این مقاله این می باشد که قرار گرفتن این شهر در مسیر اصفهان باعث می شد که تمامی سیاحانی که به ایران وارد می شوند از شهر کاشان دیدار کنند.
واژگان کلیدی: صفویه، کاشان، سیاحان، مساجد، باغ فین
تاریخ راستین هر سرزمین را در سطر سطر صفحات سفرنامههای جهانگردی واقعبین یا لابهلای خاطرات و یادداشتهای اشخاص و دولتمردان بیغرض بایست پیدا کرد. چون در جوامعی که قلم و زبان در برهههایی از زمان آزاد نبوده است و به خصوص مردمی که کودکوار شیفتهی قصهها و افسانهها و پایبند خیالبافی و داستانسرایی بودهاند نویسندگان و تاریخنگاران رسمی و حرفهای کمتر توانستهاند وقایع تاریخی و رویدادهای روزمرهی سیاسی را از صافی حقیقت بگذرانند و مسائل را آنگونه که وقوع یافته است صادقانه بیان کنند. گاهی حتی برای آنکه حوادث تلخ و ناگوار را در مذاق ارباب قدرت هضم و تحمل سازند آنچنان به تحریف حقایق پرداختهاند که فیالمثل قتل بزرگ مرد کمنظیری چون امیرکبیر را مرگ طبیعی جلوه دادهاند. کشور ایران بدون شک جزء آن دسته از کشورهای غیراروپایی است که در تمام اعصار توجه و هوشیاری عالم انسانیت را بیشتر از هر کشور دیگری تحریک و به خود معطوف نموده است. در این میان کاشان یکی از شهرهای کهن و باستانی ایران است و با توجه به اهمیت اقتصادی و سوقالجیشی شهر کاشان و علاقمندی سیاحان غربی به بازدید از این شهر تاریخی، این شهر همواره مورد عنایت آنان بوده است و بیگمان این توجه عمیق باعث گردید که بسیاری از آن سیاحتگران از خود، در آثاری که به جا نهادهاند (رجبی، پرویز(1390)، صفحه 28) در مورد شهر کاشان نیز نقش خود را بیان نمایند. در مجموعهی این دیدگاهها، نظرات بسیار ارزشمندی از آنان به جای مانده است که محققان امروزی از آن دیدگاهها و نظرات استفاده میکنند.
سیاحان خارجی که در طول حکومت صفویان و قاجاریان به ایران آمده از شهر کاشان دیدن نمودهاند همگی متفقالقول دربارهی اهمیت جغرافیایی، سیاسی، علمی، فرهنگی، اعتقادی و صنعتی این شهر در منابع خود به تفصیل قلمفرسایی نمودهاند. در این مقاله کوشش شده است که نگاه مشخص سیاحان را از زاویهی فرهنگی و اعتقادی و ... مورد بررسی قرار داده و از خلال این بررسی به نتایج درستتر و دقیقتری که مقایسهی نظرات آنان را در بر دارد حاصل شود و تحقیق تازهتری در این باب انجام گیرد. توانایی بالقوهی علمی، فرهنگی و صنعتی شهر چنان جذاب و خیره کننده بوده که نگاههای همهی سیاحان را همواره به خود معطوف مینموده است.
علت توجه سیاحان اروپایی به این شهر، قرار گرفتن آن در مسیر پایتخت بزرگ ایران یعنی اصفهان و ارتباط آن با شرق و غرب بوده و از طرف دیگر صنایع کاشان، فرش نفیس و اعلای آن، همچنین سنتهای عمیق مردم در کاشان، بخصوص تشیع و تفکر مذهبی مردم در این شهر و آثار باستانی که در دورههای مختلف در این شهر بنا شدهاند، توجه سیاحان را همواره به این شهر جلب نموده است (نراقی، حسن(1367)، صفحه 41).
سوالات پژوهش:
آنچه در پیوند میان تحولات سیاسی- اجتماعی دورهی صفوی و موقعیتِ فرهنگی- هویتی کاشان قابل تامل است و به نوعی، تبدیل به مسئلهای پراهمیت میشود این است که حیات فرهنگی و موقعیت هویتیِ شهر کاشان، چه نسبتی با گفتمان هویتی- فرهنگی صفویان برقرار ساخت و این سیاحان که از کشورهای مختلف به کاشان آمدهاند چه نقشی در گفتمان هویتی-فرهنگی کاشان داشته اند؟ پیوند و همگرایی فرهنگیِ شهر کاشان با گفتمانِ ایدئولوژیکی صفویان که بر گردِ مسئلهی تشیع صورتبندی شده بود، چگونه پیوندی بود و عمق و تاثیرپذیری فضای فرهنگی کاشان از گفتمان رسمی صفویان چگونه بود؟ نخبگان فرهنگی کاشان چه نسبت فکری- فرهنگی با حکومت صفویه برقرار میکردند و موقعیتِ آنها در مرکز یا در حاشیهی گفتمان رسمی صفویان، تحت تاثیر کدام مولفهها، تنظیم میشد و خاطرات این سیاحان چه نقشی در جذب توریسم در کاشان داشته است؟
فرضیه پژوهش:
کاشانِ عصر صفوی، تحت تاثیر تحولاتِ سیاسی، ایدئولوژیکی، فرهنگی و مذهبی این دوره، در موقعیتِ فرهنگیِ ویژهای قرار گرفت و به یکی از کانونهای هویتی شیعه در ایران تبدیل شد و همچنین قرار گرفتن این شهر در مسیر اصفهان باعث می شد که تمامی سیاحانی که به ایران وارد می شوند از شهر کاشان دیدار کنند.
روش تحقیق و پیشینه پژوهش:
پژوهش حاضر دارای ماهیت تاریخی بوده و روش تحقیق نیز تحقیق توصیفی می باشد. به این معنا که پس از گردآوری داده ها و اطلاعات از منابع تاریخی به توصیف آنها پرداخته و در مرحله بعد از تجزیه و تحلیل آن واقعه می پردازیم . در اثنای تحقیق با توجه به دسترسی به برخی اماکن مربوط به موضوع تحقیق ، از نزدیک از این ابنیه و آثار بازدید به عمل آمده است در انتها منابع سعی شده از منابعی که دارای بیشترین اعتبار تاریخی است استفاده شود.
پیشینه پژوهش:
در رابطه با موضوع این مقاله ، تحقیق ، کتاب و یا مقاله ای یافت نشده است. ( تاریخ اجتماعی کاشان از حسن نراقی و مرآه القاسان) یا (تاریخ کاشان از عبدالرحیم کلانتر کاشانی) و کتاب (آثار تاریخی شهرستان کاشان و نطنز ، تألیف حسن نراقی) و کاشان نگین انگشتری تاریخ ایران ، نام کتابی است که اخیراً توسط دکتر پرویز رجبی ، در تهران نشر پژواک به چاپ رسیده است که اوضاع و احوال تاریخ سیاسی کاشان را تا حدودی به خامه تقریر درآورده است. نیز مقالات مختلفی در خصوص اوضاع دینی و وضعیت زنان در این دوران توسط محققان کشورمان به رشته تحریر در آمده است که از نمونه های آن می توان به مقاله مشروعیت نظم سلطانی در نگرش سیاست نامه نویسان شیعی عصر صفوی اثر امیر تیمور رفیعی و علی اکبر نیکزاد اشاره کرد . نیز مقاله تشیع و تاریخ اجتماعی ایرانیان در عصر صفوی نشوته حسین حمزه و علی اکبر نیکزاد و کتاب کاشان از دیدگاه سیاحان خارجی نوشته این حقیر از نمونه های دیگر است.
نگاهی به بناهای تاریخی کاشان در عهد صفوی
کاشان به علت استقرار در جوار کویر دارای اقلیم گرم و خشک با تابستانهای بسیار گرم و زمستانهای بسیار سرد است به همین جهت معماری بافت قدیمیاش متناسب با اوضاع اقلیمی و آمیختهای از هنر تزئینی، مایه گرفته است. بافت سنتی این شهر متشکل از کوچههای پیچ در پیچ با دیوارهای بلند خشتی است که تقریباً در فواصل مختلف مسقّف میباشد. این سبک معماری به سبب موقعیت جغرافیایی خاص، مهمترین فرم معماری کویری است زیرا از طرفی از هجوم بیرحمانهی شنهای داغ و طوفانهای کویری میکاهد و از سوی دیگر سوز و سرمای زمستان را مهار میکند. محلات کاشان نیز غالباً حول محور مسجد و امامزاده شکل میگرفت. کلیهی اماکن عمومی که به نحوی احتیاجات مادی و معنوی مردم را رفع مینمودند در دل این محلات جای داشتند.
«در عهد صفویه به خصوص مدت 12 سالی که محمدخان ترکمان به عنوان حاکم، علم خودسری در کاشان برافراشته بود علاوه بر مرمّت کامل استحکامات قلعهی جلالی را که پایگاه اصلی و مرکز حکومت او بود همچنین تمام برج و باروی شهر را نیز تعمیر کرد و آن را به صورت دژ مستحکمی ساخت. (محمودی ازناوه، 1378، صفحه 159)
شاردن جهانگرد فرانسوی در نیمهی دوم قرن 11 هجری مینویسد:
«دور باروی کاشان دارای دیوار مضاعفی است که مجهز به برج های مدوّر قدیمی میباشد، همچنین شهر 5 دروازه دارد.» (شاردن، 1345، جلد 4، صفحه 120)
شاردن منظره و برج و باروی شهر در دورهی صفویه را اینگونه توصیف میکند:
«شهر کاشان در یک دشت وسیع و نزدیکی کوهستان مرتفعی واقع شده است. در ازای آن یک فرسنگ و پهنایش ربع فرسنگ میباشد. به طوری که از مشرق به مغرب گسترده شده است، از فاصلهی دور منظرهی کاشان مانند هلالی به نظر میرسد که دو شاخهی آن به سوی خاور و باختر منتهی شده است. باروی شهر دارای دیوار مضاعفی است که مجهز به برجهای مدوّر قدیمی میباشد و 5 دروازه دارد یکی جانب مشرق که دروازه دولت است و دومی در طرف مغرب است به نام دروازهی فین و وجه تسمیهی آن مولود، آبادی بزرگی به همین اسم است که در فاصلهی نیم فرسنگی شهر واقع شده است. سومی در جبههی شمال غربی میباشد و نظر به اینکه در نزدیکی باغ یکی از اعیان به نام ملک واقع شده، قصر ملک نام دارد و دو دروازهی دیگر روبه روی هم در طرف شمال شرق و جنوب شرق بنا شده است که یکی دروازه قم و دیگری دروازهی اصفهان خوانده میشود زیرا برای عزیمت به پایتخت باید از اینجا خارج شد.» (شاردن، 1345، جلد 4، صفحه 20)
«در سال 909 هجری هنگام ورود شاه اسماعیل صفوی به کاشان بزرگترین جشنهای دوران سلطنت او که نموداری از عظمت و شکوه دربارهای پادشاهان باستانی ایران بود در سرچشمهی فین و فضای باغ شاه قدیم با اجتماع بزرگی از سران و بزرگان و قاطبهی مردم برگزار گردید. در این جشن شاه اسماعیل فاضی محمد را که مردی لایق و کاردان بود به منصب والای صدارت ارتقا داد و کلیهی امور مربوط به فرهنگیان کشور را به او سپرد. پس از شاه اسماعیل نیز پادشاهان صفوی توجه زیادی به کاشان داشتند، چنانکه در زمان شاه طهماسب بناهای مفصلی از مسجد، تکیه، مدرسه، حمام، آب انبار و غیره ساخته شد. بر مزار کلیهی امامزادگان مدفون آن شهر گنبد و بارگاههای کاشی با زیبایی تمام برپا گردید. همچنین شاه طهماسب در کاشان پرورشگاهی را برای ایتام ذکور تأسیس کرد.» (هدایت، جلد 8، 1329، صفحه 133)
شاه عباس اول علاقهی خاصی به کاشان داشت و این امر باعث شد که وی در این شهر بناهای متعددی را دایر کند. تاریخ عالم آرای عباسی در این باره به اختصار مینویسد:
«در کاشان منازل و رواق دولتخانه مشتمل بر چند عمارات با باغات دلگشا و حمام و کاروانسرا و بند قهرود و رباط سنگین و رباط سیاه کوه و فرش راه نمکسار و سیاه کوه که قریب ده هزار تومان تخمیناً صرف شد چند فرسخ به سنگ و آهک استحکام یافته و موجب دعای خیر مترددّین است. (منشی، اسکندربیک، 1334، صفحه 210)
ولی از شرح و تفصیلی که سایر نویسندگان و گویندگان و جهانگردان دربارهی این ساختمانها دادهاند چنین برمیآید که در سال 1001 هجری آقای خضرای نهاوندی فرمانروای کاشان به دستور شاه عباس دست به کار عمران و آبادی و اصلاحات عمومی و اجتماعی آن شهرستان شد که از جمله ساختمانهای نوبنیاد ذیل بوده است:
1- طرح خیابان وسیع چهارباغ و میدان بزرگ دولتخانه در زمینهای شمالی خارج شهر با عرصه و فضای گشادهای برای مسابقهی اسب دوانی، چوگان بازی، قپقاندازی و به جنگ انداختن حیوانات مانند گاو نر، قوچ، خروس و غیره در اطراف خیابان و میدان و نیز عمارتهای متعدد و باشکوهی با باغهای دلگشا مانند کاخ مخصوص همایونی و همچنین مهمانسرای عالی و مجلّل که از هر طرف مشرف به باغ و بستانهای باصفا و خوش منظر بوده است.
2- در میان بازار شهر کاشان نیز چهار بازار نوبنیادی بنام قیصریه با مستغلاتی از دکاکین و کاروانسرا احداث گردید.
برای توسعهی آبیاری و کشاورزی نیز سدی معتبر در رودخانهی قهرود بنام بند عباسی ساخته شد که در سال 1010 هـ . ق به پایان رسید.
4- طرح باغ شاه فین و بنای شتر گلوی شاه عباسی است. شاه عباس کلیهی درآمد مستغلات نوبنیاد خود را به کاشان و همچنین عواید حاصله از آب بند شاهی را وقف بر خیرات عمومی کرده بود.» (نراقی، 1367، صفحه 279)
«شاه صفی نیز طرحهای عمرانی شاه عباس اول دربارهی کاشان را تعقیب نمود. او علاوه بر احداث باغ شاه جدید و بناهای متعدّدی در حومهی جنوبی که به صفی آباد موسوم گردیده، همچنین بر ابنیه و آبادانی باغ شاه فین هم افزود از آن جمله عمارت دو طبقهی بس زیبایی بود که با چوب و آهن بر فراز شترگلوی شاه عباس برافراشته و عمارت کلاه فرنگی نامیده شد. در سال 1050 هجری شاه صفی برای بازدید این بنای نوبنیاد به آنجا رفت. (منشی، اسکندربیک، 1344، صفحه 244.)
«شاه سلیمان و شاه سلطان حسین نیز حین عبور از کاشان مدتی در عمارتهای دولتخانه و باغ شاه فین توقف کردند. در زمان این دو پادشاه صفوی نیز کاشان از رونق اقتصادی و صنعتی برخوردار بود. (نراقی، 1367، صفحه 141)
شهر کاشان یکی از غنی ترین مراکز هنر و پرورانندهی دیرین هوش و استعداد فرزندان این آب و خاک به شمار می آید و با وجود قهر طبیعت و اقلیم خشک و کویری و صدمات لطماتی که از دست روزگار بر آن وارد شده پیوسته یکی از جلوهگاه های درخشان هنر ایران محسوب می شود و آثار و بناهای زیادی از هفت هزار سال پیش تا امروز که شامل تپه سیلک، بازار، کاروانسرها، حمام، مساجد و ... میگردد بر جای مانده است.
از جمله بناهای مهم قدیمی کاشان و نقاط مشهور و دیدنی آن بازار بزرگ شهر بوده است که به واسطه آراستگی و طرح عالی ساختمانی آن بسیار با شکوه و موجب جلب توجه و تحسین مسافرین بوده است به طوریکه هر یک با تعریف و توصیف های زیاد آن را یاد کردهاند.
«از بناهای مهم و دیدنی کاشان در عهد صفوی بازار بزرگ آن است. بنای اولیهی بازار را مربوط به دوران مغول دانستهاند ولی در دوران صفوی از بیشترین رونق برخوردار بوده است. بازار کاشان به واسطهی آراستگی و طرح عالی ساختمانی آن بسیار باشکوه و موجب جلب توجه مسافرین و واردین به شهر گشته به طوری که هر یک در مورد آن تعریف و توصیف زیادی نمودهاند. بازار در مرکز قرار داشته و در واقع مرکز کنترل سیستم اقتصادی و مالی به شمار میآمده و عناصر عملکردی ویژهای مانند: منزلگاهها، کاروانسراها، تیمچهها و قیصریهها را در خود جای میداد که خاص سیستم اقتصادی بازار بودهاند. حقوق قوانین حاکم بر بازار در اثر رابطهی مذهب با بازار، تنظیم و اجرا میشده است. در زمان صفویه بازار یکی از محلهای برگزاری جشنها و چراغانی به هنگام ورود شاهان صفوی به این شهر بوده است.» (منشی، اسکندربیک، 1334، صفحه 244)
«بازار شهر وضع خوبی دارد و دارای تیمچههای زیبایی است، هر کدام با سه گنبد، و در همین تیمچهها بازرگانان عمده به کسب و کار مشغولند و اهمیت سابق خود را از دست ندادهاند. آنها از تهران و کرمانشاه خرید میکنند و کالای خود را به نواحی اطراف اراک میفروشند. صنعت نیز هنوز کاملاً نمرده است. از چند سال به این سو قالیبافان کوچک دست به تولید قالی زدهاند تا به خارج صادر گردد. (اوژن اوبن، 1361، صفحه 278)
در مجموعهی بازار کاشان دهها کاروانسرا، تیمچه، آب انبار، مسجد و حمام وجود دارد که هریک به جای خود مورد اهمیت هستند.
پیرلوتی دربارهی بازار کاشان مینویسد:
«بازار از یک رشته طاقهای رومی تشکیل شده است. آنچه از آثار زندگی و قیل و قال حیات در کاشان باقی مانده، در زیر این طاق نماها و این رواقهای بلند و دراز که چشم انسان در آن به درستی کار نمیکند – جمع است. صدها شتر قوی هیکل که هنوز کرک های زمستانی آنها را نچیدهاند راه را مسدود کردهاند برای ورود به بازار باید دو اسبی را که در هر دو طرف جلو کالسکه بستهاند باز کنیم. زیرا عرض بازار برای عبور چهار اسب کافی نیست. دو اسب دیگری هم که به کالسکه بستهاند باز کنیم. زیرا عرض بازار برای عبور چهار اسب کافی نیست. دو اسب دیگری هم که به کالسکه بسته شدهاند زیادی به نظر میرسند، زیرا از صدای فریاد و قیل و قال شترها وحشت دارند و با وجود خستگی، جلوی آنها را نمیتوان گرفت و با جست و خیز پیش میروند. صدای رعدآسایی به گوش میرسد که هر چه پیش میرویم، شدیدتر میشود. هنگامی که به بازار مسگران میرسیم و آخرین چکشها پیش از فرا رسیدن شب به شدت فرو میآید، صدا به قدری شدید میگردد که اسب ها دیوانه می شوند و نمیتوان جلوشان را گرفت و ناچار باید پیاده شده آنها را باز کنیم. از کالسکه که پایین میآییم دیگر برای بازرگانان و کسبه ای که میخواهند دست ما را گرفته و سوی دکانهای خویش بکشند، مانع و اشکالی وجود ندارند. در هیچ جا این همه ریش دراز و قرمز و کلاه بلند و سیاه ندیده بودیم. قیافهی مردم این شهر مانند منجمان است و خواه و ناخواه باید به دنبال آنها رفت. گاه ما را به کارگاههای ابریشم ریسی میبرند که تقریباً در زیرزمین واقع شدهاند و از فرط تاریکی کارگران برای آن که کار کنند باید تیزبینی چشمان گربه را داشته باشند.» (پیرلوتی، 1926 ص 249)
در عهد شاه عباس اول نیز در وسط بازار بزرگ چهار بازار مفصلی به نام قیصریه مشتمل بر مستغلاتی چند از دکاکین و کاروانسراهای عالی با اسلوب زیبایی ساخته شده است.
«بازار این شهر وسیع است و سقف آن دارای گنبدهای کوچکی است که به پیوسته و جابه جا کاروانسرایی است که مخزن التجاره است. این کاروانسراها تاجرنشین و غیر از آنهایی هستند که مسافرین در آنها منزل می کنند. اینها دارای بناهای مجلل و مزینی هستند. در این بازار رفت و آمد زیادی است. مردم برای خرید آذوقه ازدحامی کرده و کسبهی دورهگرد کالاهای خود را با صدای بلند عرضه میدارند. طبقها پر از هلوهای بسیار درشت و خیار سبز و غیره است، قطارهای طولانی شتر و قاطر بارهای مالالتجاره را به کاروانسرا میبرند یا میآورند.» (شاردن، 1345، صفحه 1910)
شاردن در جای دیگری مینویسد:
«بازار کاشان بسیار عالی است. در این بازارهای سرپوشیده که در دو طرفشان دکان ساخته شده و صنعتگران و فروشندگان مختلف از بامداد تا شامگاه مشغول کارند. در دکانهای پارچهفروشی انبوهی از زنان جمع میشوند. کتابفروشیها محل رفت و آمد ملایان است. مسگرها که مشغول ساختن ظرفهای مسی میباشند با کوبیدن چکشی بر مس صداهای کرکنندهای ایجاد میکنند. از روی دیگر کبابپزها در حالی سیخ های کباب را روی آتش گرفتهاند و آن را باد میزنند و دیزی پزها که در دیزیهای سیاه غذای مردم را آماده میکنند در مجموع به بازارها، تحرک و جنب و جوش چشمگیری میدهند. بازار افزون بر آنکه جایگاه داد و ستد میباشد محل شنیدن اخبار خوب و بد، مکان تجمع هرگونه مردم، اعم از بیکاران و صاحبان حرف و مشغله میباشد.» (شاردن، 1345، ج 5، صفحه 1910.)
احداث نیایشگاهها در دوران اسلامی بیش از هر نوع بنای دیگر موردنظر بوده تا جایی که اگر شهری فاقد مسجد جامع بود نمیتوانست به عنوان یک شهر معرفی گردد. معماران ایرانی به سبکهای گوناگون و نقشههای متفاوت و بالاخره تزئینات باشکوه خانهی خدا را عظمت و جلالی دیگر بخشیدهاند. همچنین احداث مدارس بعد از آنکه فضای آموزش از نیایشگاهها جدا و شیوهی تدریس به تدریج دگرگون شد، مشکل تازهای یافت. تدریس علوم دینی و مذهبی که قبل از بنیانگذاری مدارس در مساجد انجام میگرفت. به تدریج بعد از ایجاد و توسعهی مدارس به این مرکز منتقل شد.
«در ساختمان مساجد بود که نبوغ عالیترین اساتید معماری، خطاطی و کاشیسازی آشکار گردید. در این زمینه یک بخش از فعالیت هنرمندان عهد شاه عباس در تمام شهرهای ایران مصروف به تکمیل آثاری شد که قبل از شاه عباس وجود داشت. بخش دیگر فعالیت این هنرمندان مصروف به احداث مساجد کاملاً جدیدی گردید که از لحاظ تزئینات کاشی کاری کاملاً بیسابقه بود.» (طاهری، 1347، صفحههای 316 و 317)
«شهر و حومهی آن که بسی از خود شهر زیباتر است، شش هزار و پانصد خانه، چهل مسجد، سه مدرسه و بیش از دویست باب امامزاده دارد. مسجد جامع بزرگ و باشکوهترین مساجد شهر و دارای منارهای است که از سنگهای عظیم ساخته شده است. مؤذنان بر این مناره بالا میروند و در وقت معین اذان میگویند. این مسجد بزرگ و منارهی آن از روزگاران مجد و عظمت مسلمانان قرون اولیهی اسلامی که ایران را ویران کردند به جا مانده است.» (شاردن، 1345، صفحه 535)
در باب بنای اولیهی مسجد جامع گفته شده که احتمالاً پیش از اسلام، این محل آتشکده بوده ولی در دوران اسلامی چنانکه از قراین برمیآید این مسجد دارای دو محراب بوده که یکی به طرف بیتالمقدس و دیگری به طرف کعبه ساخته شده است. پس از آنکه قبلهی اول مسلمانان تغییر نمود، محراب اولی که به طرف بیتالمقدس بود تخریب و محراب دومی که هم اکنون نیز موجود است، ساخته شد.
«گچ کاری دست خوردهی محراب مسجد جمعه نشانهای از نفوذ اعراب بوده و در آستانهی فروریختن است. جز مسجد شاه، که یک قرن از تاریخ آن میگذرد و امامزادهها که اعتقادات مذهبی عمومی باعث شده که مرتباً به آنها توجه و رسیدگی گردد، آثار مهم دیگری بر جای نمانده است. کاشان به جسد آنهایی که در این شهر دفن شدهاند، باید به خود ببالد. تنها سه برادر و چندین برادرزادهی امام رضا (ع) در زیر خاک کاشان آرمیدهاند. ظاهراً آرامگاه همسر امام هفتم (ع) و بچههایش نیز در همین نواحی قرار دارند.» (اوژن اوپن، 1361، صفحه 277)
«کاشان به خصوص بعد از آنکه در قرن چهاردهم مسجدی به نام «میدان» در آن ساخته شد و یا با احداث قصر سلطنتی باغ فین که بنای آن به دستور شاه عباس یکی از بزرگترین پادشاهان ایران، پادشاهی که در عظمت و آبادی کشور تحت حکومتش به خصوص شهرهای اصفهان و کاشان خیلی همت گماشت. در پایان قرن پانزدهم کاشان، شهری بزرگ و زیبا گردید.» (ایون گرس، 1370، صفحه های 198 و 197)
مسجد میدان که بنای آن مربوط به قرن ششم و هفتم است شامل جلوخان و دو سر در با کتیبهی تاریخی و صحن دو طبقه و دو صحنه و چند شبستان و گنبدی آجری، منبر کاشی معرق نفیس و آب انبار تاریخی میباشد و در جلو خان مسجد یازده عدد احکام و فرمان تاریخی در روی سنگ نقر شده و بر دیوار نصب گردیده است.
«محراب سنگی نفیس و ممتازی که متعلق به یکی از شبستانهای مسجد میدان بوده، و سنهی 623 هجری (1226 میلادی) روی آن منقور گردیده که فعلاً در موزهی شهر برلین میباشد.» (لارنس لکهارت، 1320، صفحه 98)
یکی از یادگارهای پرارزش معماری سرزمین ایران کاروانسراهاست که با ویژگیهای خاص در تمام مناطق این کشور کهنسال در ادوار مختلف ایجاد گردیده است. عصر طلایی و شکوفایی احداث کاروانسراهای زیبا از زمان سلسلهی صفویه آغاز میشود. رونق تجارت داخلی و خارجی و اهمیت دادن به راهها و شهرهای زیارتی باعث گردید که بنیاد کاروانسراها و معماری و تزئینات معماری تحولات جدیدی را آغاز کند.
شاهراه ارتباطی مرکز با جنوب و جنوب شرقی ایران پس از عبور از قم به وسیلهی دو راه کاروان رو عمومی از کاشان می گذشت یکی راه کویر معروف به راه پایین که از کناره های شنزار کویر مرکزی می گذشت و دومی شاهراه قم-کاشان به طول هیجده فرسنگ از گردنه ی شوراب و قسمتی از دامنه های کوه رود میگذشت در فواصل این راه بعد از کاروانسرای پاسنگان سه کاروانسرای معتبر شاه عباسی دیگر در مزارع شوراب، سن سن، نصرآباد ساخته شده بود که به واسطهی استحکام بنیان آن سالم پابرجا مانده است.
از گذشتههای دور، میراث با ارزش فرهنگی ایران، بسیاری از جهانگردان و سیاحان را با نظرات مختلف و با ایدههای سیاسی ایران به این سرزمین کهنسال کشانده است. این جهانگردان که تعداد آنان از عهد شاه صفی رو به افزایش گذاشت شرح و تصاویر جالبی از دیدنیها به ویژه از معماری باشکوه ایران در سفرنامههای خود ثبت کردند. از جمله طرحهای جالب معماری به یادگار ماندهی جهانگردان، کاروانسراهاست که کم و بیش در تمامی سفرنامهها به چشم میخورد. کاروانسراهای ایران که مانند هتلهای امروزی آسایش و رفاه مسافرین را تأمین میکرده است در موارد بسیار محل اقامت روزانه و شبانهی این سیاحان بوده است.
در این سفرنامهها اکثر سیاحان بیگانه ایجاد و توسعهی کاروانسراها را در شهرها و راههای کاروان رو به دورهی صفویه به ویژه عهد شاه عباس اول نسبت میدهند.
تاورنیه سیاح فرانسوی که در فاصله 1668-1623 میلادی بیش از ده بار به ایران سفر کرده است اطلاعات جالبی دربارهی کاروانسراها بخصوص کاروانسراهایی که در آن اقامت کرده مینویسد:
«کاروانسراهای ایران زیباتر و از نظر زندگی به مراتب راحتتر از کاروانسراهای عثمانی است.» (تاورنیه، 1326، صفحه 108)
تاورنیه در جای دیگری از سفرنامهی خودش در توصیف کاروانسراهای عصر صفوی چنین مینویسد:
«کاروانسراها تقریباً مثل محوطهی دیرها و معمولاً یک طبقه هستند. بنای دو طبقه خیلی به ندرت دیده میشود. یک درب بزرگ مدخل آن است و در سه ضلع دیگر، وسط، یک تالار با یک اتاق بزرگ ساخته شده که مخصوص است برای منزل محترمین. دو طرف تالار وسط، حجرات و اتاقهای کوچک است که هر کسی یکی از آنها را اختیار میکند. این حجرات و اتاقهای کوچک است که هر کسی یکی از آنها را اختیار میکند. این حجرات در طول اضلاع دو، سه پا از زمین حیاط مرتفعتر در یک خط بنا شدهاند. اغلب مسافرین در زمستان بیشتر میل به اقامت در طویلهها میکنند به جهت این که گرم است. طویلهها هم مثل تالارها و حجرات همه طاقپوش هستند. در این کاروانسراها چیزی به مسافر عرضه نمیدارند. فرش و تختخواب و لوازم طباخی تمام باید همراه مسافر باشد و آذوقه و ارزاق هم هرچه از نان و روغن و بره و مرغ و میوه به اقتضای فصل به قیمت خود از کاروانسرادار یا از دهاتیها که بر سر راه میآیند باید خریداری نمایند. کاه و جو هم برای اسبها هست. در بیابان بابت اجارهی حجرات کاروانسرا چیزی از مسافر نمیگیرند اما در شهرها وجه دریافت میدارند و خیلی مختصر. معمولاً کاروان بزرگ داخل کاروانسرا نمیشود به جهت اینکه گنجایش این همه جمعیت را ندارد. شبها کاروانسرادار درها را میبندد و مسئول همه چیز است. بعضی مستحفظین هم در اطراف کاروانسرا مسئول کشیک و پاسبانی هستند. (تاورنیه، 1326، صفحه 109)
شاردن در مورد کاروانسرای شاهی کاشان مینویسد:
«کاشان کاروانسراهای بزرگ و متعدد دارد، بهترین آنها کاروانسرای شاهی است که بیرون شهر مجاور دروازهای که رو به مشرق دارد ساخته شده است. این کاروانسرا که زیباترین و بهترین و کاملترین کاروانسرای ایران میباشد دو طبقه است و در سرتاسر زیر طبقهی پایین بنایی است که مخصوص توقف چهارپایان است. ارتفاع بنا از طرف سقف به اندازهی قامت انسان است و از کف اتاقها برابر چهار شصت میباشد. طولش هشت پاست و روی آن با سنگهای مرمر سفید ظریف و شفافی که مانند سماق میدرخشند پوشیده است. هر یکی از دو طرف طبقه اول پانزده آپارتمان و در دو طرف دیگر ده آپارتمان ساخته شده، افزون بر این در وسط ساختمانی است که پنج اتاق دارد. آپارتمانهای دیگر یک اتاق به طول پانزده و عرض ده پاست. در وسط آن بخاری است و رواقی چهارگوشه در جلو به وسعت ده پا که نیمهای از سقف آن پوشیده شده به چشم میخورد. در هر طرف از رواق که به سکونت خدمه اختصاص دارد یک بخاری تعبیه شده است. ساختمان طبقهی بالا همانند طبقهی زیرزمین است و نردهای به ارتفاع چهارپا سراسر آن کشیده شده است. در هر ضلع محوطه مسدس شکلی که میان مدخل واقع شده دکان بزرگی است که انواع مواد خوراکی، زغال، هیمه، علوفه در آنها فروخته میشود. در ابتدای مدخل سر در بلند و مجلل و باشکوهی است که مانند بیشتر سردرهای دیگر با تخته پوشیده شده است و در هر جانب دالانی است که میتوان در آنها مانند اتاقهای داخل کاروانسرا با آسایش تمام استراحت کرد. حوض داخل حیاط به قدر پنج پا از کف صحن بالاتر است و برای اینکه نمازگزاران به راحتی وضو بگیرند و همانجا نماز بخوانند، دیوارههای آن را به اندازهی چهارپا عریض ساختهاند. عقب این کاروانسرای بزرگ و باشکوه نیز مانند همهی قسمتهای جلو آن، جادار و خوشنماست و در آن اصطبلهای روشن و پاکیزه و اتاقها و محوطههای مخصوص سکونت ستوربانان ساخته شده است و به طور کلی مجموع تأسیسات و بناهای کاروانسراها از نظر وسعت دست کم از اتاقهای داخل ندارد. از آن برای دهقانان و دهنشینهایی که برای فروش کالاهای خود به شهر میآیند به قدر کافی انبار و جایگاه سکونت ساخته شده است. همچنین اتاقهای خاصی برای افراد بینوا و بیخانمان بنا گردیده است و بالاخره در پشت کاروانسرا نیز چند باغچه خوشمنظر و با صفا وجود دارد. این کاروانسرای بزرگ و مجلل را شاه عباس بزرگ ساخته و در مورد لوحهای که بالای آن نصب است این کتیبه ثبت شده است:
ما کاروانیم و جهان کاروانسرا در کاروان سرا نکند کاروان، سرا
نزدیک این بنای معظم کاخ شاه و رو به روی آن عمارتی مخصوص سکونت سفرا ساخته شده است. این دو بنای باشکوه و همه باغهای پشت آن به فرمان شاه عباس بزرگ بنا گردیده است.» (شاردن، 1345، صفحه های 537-535)
پیتر دلاواله در سفرنامهی خودش در این مورد مینویسد:
«از لحاظ ساختمان چیز جالبی در این شهر به چشم نمیخورد جز اینکه کاروانسراهای متعددی بر سر راه کاروانها ساخته شده و چند حمام عمومی نیز در آنجا وجود دارد. در خارج از شهر، شاه دارای خانهای است که در مقابل آن، میدان بزرگ یا بهتر بگویم خیابان طویل و عریضی قرار دارد که تا دروازهی شهر ادامه پیدا میکند. در داخل شهر طبق معمول سقف بازار پوشیده است و در دو طرف آن ساختمانهای نسبتاً خوبی وجود دارد. در وسط بازار چهارسوق زیبایی واقع شده که دیوارهای آن نو و سفید و تمیز و دارای پنجرهها و ایوانهای متعددی است.» (پیتر دالاواله، 1347، صفحههای 138-137)
تاورنیه در آخرین سفر خود به کاشان در مورد این کاروانسرا آورده است که:
«یکی از کاروانسراهای کاشان خیلی عالی است که نزدیک باغ شاه واقع شده و من در سفر آخرم، در آنجا منزل کرده بودم. باغها و کاروانسراها همه از بناهای شاه عباس اول است که با مخارج گزاف به اتمام رسیده است. این کاروانسرا، قریب یکصد قدم مربع وسعت دارد، تمام دو طبقه و با آجر بنا شده یکصد و بیست اتاق دارد که همه به قدر کفایت وسیع و طاقشان آجری است. این بنا استحقاق مراقبت بیشتری داشت اما در نگهداری آن غفلت شده و رو به خرابی است. در وسط یک آب انبار بسیار خوبی بوده که حالا خراب شده است. ایرانیها و عثمانیها عادات بدی دارند. عوض اینکه ابنیهی قدیمی را نگهداری کنند، دوست میدارند که بنای جدید برپا سازند. بعد از این کاروانسرا، چهار پنج کاروانسرای دیگر به همان بزرگی و راحتی در کاشان از نو بنا کردهاند.» (تاورنیه، 1326، صفحه 87)
یکی از بناهای مجلل و با ارزش تاریخی، باغ فین کاشان که در 6 کیلومتری جنوب کاشان و در مجاورت روستای فین قرار دارد. بنای باقیماندهی کنونی باغ فین مربوط به دوران صفوی است که بر روی بناهایی از آل بویه ساخته شده و از لحاظ باغآرایی و آبرسانی دارای اهمیت ویژهای میباشد.
چشمهی این باغ یکی از قدیمیترین و شاید نخستین قنات از دوران باستان محسوب میشود در هر دوره و زمانی به فرمان پادشاهان بزرگ و نامجو در پیرامون این چشمه آب باغهای دلگشا و عماراتی را آباد کردهاند و در تمام دوران تاریخی، باغ و کاخهای شاهانهی فین محل مخصوص برگزاری جشنهای بزرگ ملی و شاهد اجرای مراسم و تشریفات مهم عمومی بوده است.
بناهای این باغ عبارتند از:
· سر در ورودی و برج و باروی آن
· شتر گلوی صفوی در وسط باغ
· شترگلوی فتحعلی شاهی و اتاق شاهنشین در جنوب شرقی باغ
· موزه در غرب باغ
· حمامهای کوچک و بزرگ و کتابخانه در شرق باغ
این باغ به ترتیب شاه صفی، شاه سلیمان، شاه طهماسب، شاه عباس، کریمخان زند و فتحعلی شاه بناهایی را مرمت و اضافه نمودهاند. این باغ در دورهی صفویه و قاجار از رونق زیادی برخوردار بود ولی با آغاز مشروطیت و طغیان یاغیان و گردنکشان در و پیکر اشیای آن به غارت رفته و رو به ویرانی نهاد و پس از آن تحت نظارت ادارهی حفاظت و آثار باستانی قرار گرفت.
«در حدود چهار میلی جنوب غربی کاشان بر دامنهی کوه، قصر فین واقع شده است. چشمههای آنجا از دیرباز این محل را آسایشگاه محبوب پادشاهان ساخته بود. شاه عباس در آنجا اقامتگاهی بر پا ساخت ولی عمارت فعلی که ویرانه است از دورهی فتحعلی شاه به جای مانده و آنجا از نقاط مورد علاقهی تابستانی وی بوده، هر چند که آن بنا را برادر خود حسینقلیخان ساخته بوده است. تصویر فتحعلی شاه و فرزندانش و صحنههای بزم بر دیوارهای آن نقش شده است. سرجان ملکم و همراهان هنگام سفر از جنوب به تهران در آنجا پذیرایی شده بودند. بعداً خاطرهی تلخی با نام قصر فین قرین گشته است. زیرا که در همین جا به سال 1852 میلادی میرزاتقی خان شوهر خواهر اعلیحضرت همایونی، نخستین صدر اعظم پادشاه فعلی به فرمان او به وسیله فصد بازو در گرمابهای مقتول گردید. این قصر فعلاً متروک افتاده است.» (کرزن، 1392، صفحه 18)
«دوراند» دربارهی این قصر مینویسد:
«در پنج شش میلی کاشان باغ زیبایی به نام فین دیده میشود که در نزدیکی آن چشمهی آب پاکیزه و گوارایی از زمین میجوشد. آب این چشمه به استخر با آب انبار بزرگ به عمق چهار پنج فوت وارد میشود. در این استخر یا آب انبار بزرگ تعدادی ماهی وجود دارد و آبش به مقداری شفاف است که خاکهای ته آن را با چشم میتوان دید. موقعی که آدمی مینشیند و غذا خوردن و بازی کردن و دنبال هم رفتن ماهیها را مینگرد، منظرهی جالبی را تماشا میکند میگویند که روشنی آب به علت رکود آن نیست بلکه به واسطهی وجود مقداری زیادی ترکیبات گوگردی و خطرناک است.» (دوراند، 1336، صفحه 38)
اوژن فلاندن در سفرنامهی خود آورده است:
«فین در نیم فرسخی شهر است. این عمارت کلاه فرنگی زیبایی است که در وسط باغی سایهدار از سرو، قرار گرفته و آبهای خنک و گوارا چشمهای که در عقب قصر است به آنها صفا و طراوات میدهد. اهالی محل دربارهی این آب عقاید موهوم دارند و میگویند خاصیت طبی دارد لیکن من نتوانستم حقیقتش را دریابم. آبها در وسط قصر به حوضی میریزد که برای منطقهی کاشان در تابستان قیمتی است. ته حوض از کاشیهای آبی است که حالت مخصوص و جذابی به این قصر میبخشند. در راهی که به این قصر میرود خانقاهی از دراویش است که مسجد و امامزاده دارد به نزدیکی یکی از دروازههای شهر قرار گرفته است. (اوژن فلاندن، 1353، صفحه 127)
این باغ نمونهی از کاخهای دوران صفوی میباشد که در زمانهای بعد (زندیه و قاجاریه) الحاقاتی بدان اضافه شده است. باغ فین از معدود باغهای سنتی ایران است که صدها سال به واسطهی وجود آب چشمهی سلیمانیه به حیات طبیعی خود ادامه میدهد.
«سکنهی کاشان در هنگام تابستان بیشتر ییلاق میروند و یا اقلاً چند روزی را در دهکدهی فین که در یک فرسخی شهر واقع است به سر میبرند. در این دهکده باغ نشاطانگیزی است که ما امروز به تماشای آن پرداختیم. در این باغ نهر بزرگ آبی جریان دارد که میگویند چهل آسیاب را میگرداند. جانشینان شاه عباس در اینجا قصر باشکوهی ساختهاند که هنوز معمور و اشجار بلندی آن را احاطه کرده است و محل گردشگاه اعیان و اشراف کاشان است. در همین باغ بود که ناصرالدین شاه شوهر خواهر خود میرزا تقی خان امیرکبیر را بی سر و صدا به قتل رسانید.» (دیولافوا، 1369، صفحه 207)
پولاک در کتاب ایران و ایرانیان معتقد است:
«باغ فین که به علت قتل صدرالدین اعظم مقتدر ایران میرزاتقی خان امیرکبیر که در آنجا رخ داد شهرت دارد. دارای درختان تناور است و جوهایی که آب صاف و آنها جریان دارد و در همهی باغ کشیده شده است. هیچ سیاحی نباید فرصت حمامی را که امیر در آن به قتل رسید و آن درختان صنوبر بلند بالا را از دست بدهد.» (پولاک، 1361، صفحه 207)
لازم به توضیح است که قتل امیرکبیر در حمام کوچک این باغ در سال 1268 هـ . ق اتفاق افتاد و همین امر باعث معروف شدن باغ فین شده است.
«از دیگر نقاط دیدنی کاشان، باغ و قصر فین است که یکی از باغهای سلطنتی و پرشکوه شهر است که در چند کیلومتری آن قرار دارد.» (دکتر ویلر، 1368ف ص 414)
کاشان از آغاز تاریخ، مهد قدیمیترین تمدن بشری بوده است و از اوایل قرون اسلامی، با پذیرش دین اسلامی و با پیروی از آیین تشییع، مردم کاشان به پرچمداری این نهضت نامبردار گردیدند و از این جهت این شهر به دارالمؤمنین مشهور شد و از طرف دیگر به واسطهی صنایع مهم خود که دست پروردهی هنرمندان و صنعتگران این شهر بوده عالیترین جلوهگاه هنرهای اصلی ایران و نخستین شهر صنعتی ایران در دورهی صفویه محسوب میشده و از نظر اجتماعی و آراستگی شهر و بناهای مجلل و زیبا و اخلاق عمومی مردم، جهانگردان دوران گذشته، کاشان را عروس شهرهای ایران نامیدهاند. پرورش عالمان بینظیر مانند فیض و محتشم کاشانی و صدها هنرمند و شاعر و نویسنده در دورانهای مختلف به مقام این شهر افزوده شده است و به همین دلایل بوده که در دورهی صفویه به ویژه در عصر شاه عباس صفوی، سیاحان زیادی از کشورهای مختلف اروپا، که به ایران مسافرت نمودند. از کاشان که پایتخت دوم شاهان صفویه محسوب میشد دیدن میکردند و امروز نیز کاشان در زمینههای مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی و صنعتی پیشرفت زیادی نمود و یکی از تولیدکنندگان فرش دستی و ماشینی، گلابگیری و صنعت خودرو محسوب میگردد و در آینده با حمایت مسئولیت نظام، این شهر به مقامی که شایسته آن است، برسد.
- اوژن، اوبن(1361)، ایران امروز، ترجمهی علی اصغر سعیدی، چاپ اول، نقش جهان.
- ایون، گرس(1370)، سفیر زیبا، ترجمهی علیاصغر سعیدی، تهران.
- پولاک، یاکوب ادوارد (1361)، ایران و ایرانیان، ترجمهی کیکاووس جهانداری، انتشارات خوارزمی، تهران.
- تاورنیه(1326)، سفرنامه، ترجمهی ابوتراب نوری، چاپ پروین، تهران، 1326.
- ترکمان، اسکندربیک(1334)، تاریخ عالم آرای عباسی، چاپ اول، تهران.
- دلاواله، پیتر(1347)، سفرنامه، ترجمهی شعاعالدین شفا، امیرکبیر، چاپ اول، تهران.
- دوراند(1336)، سفرنامه، ترجمه علیمحمد ساکی، انتشارات آفتاب، تهران.
- دیولافوا، مادام(1369)، سفرنامه، ترجمهی کیکاووس جهانداری، انتشارات خوارزمی، تهران.
- رجبی، پرویز(1390)، کاشان نگین انگشتری تاریخ ایران، انتشارات پژواک کیوان، چاپ اول، تهران.
- شاردن، شوالیه(1345)، سفرنامه، ج 5، ترجمهی محمود عباسی، انتشارات امیرکبیر، تهران.
- طاهری، ابوالقاسم(1347)، تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران از تیمور تا شاه عباس، چاپ اول، شرکت سهامی کتابهای جیبی، تهران.
- فلاندن، اوژن(1353)، سفرنامه، ترجمهی حسین نورصادقی، انتشارات اشراقی، تهران.
- کرزن، لرد(1392)، ایران و قضیهی ایران، ترجمهی غلامعلی وحید مازندرانی، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، تهران.
- لکهارت، لارنس(1320)، شهرهای نامی ایران، ترجمهی سعید سعادت نوری، چاپ اول، اصفهان.
- لوتی، پیر(1315)، به سوی اصفهان، ترجمهی بدرالدین کتابی، انتشارات اقبالی، اصفهان.
- محمودی ازناوه، سعید(1378)، کاشان مروارید کویر، انتشارات یساولی، چاپ اول، تهران.
- نراقی، حسن(1367)، آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، امیرکبیر، چاپ دوم، تهران
- ویلز(1368)، ایران در یک قرن پیش، غلامحسین قراگوزلو، چاپ اوّل، اقبال، تهران.
- هدایت، رضاقلیخان(1329)، روضه الصفا، حکمت، قم.