The impact of governance quality on the industrial export advantage
Hedayat Hatami
1
(
PhD. Student, Department of Economics, Aligudarz Branch, Islamic Azad University, Aligudarz, Iran
)
Kaveh Derakhshani Darabi
2
(
Assistant professor in Economics, Arak University; and visiting professor of Islamic Azad University (Corresponding Author), derakhshani.kaveh@gmail.com
)
Dariush Hassanvand
3
(
Assistant Professor in Economics at Aligudarz branch, Islamc Azad University, Aligudarz, Iran, hassanvand-d@lu.ac.ir
)
Keywords: F14, Institutional quality, Manufacturing Export, Export Advantage, Transport Logistic. JEL Classification: L90, B52,
Abstract :
The purpose of this study is to identify the affecting factors of the industrial products export advantage with an emphasis on the governance quality. For this purpose, after reviewing the literature and identifying the affecting variables of the export advantage, the relationship between variables is estimated with using the panel data models and data of 82 selected countries in the period of 2007-2018. The results showed that governance quality and the quality of transportation infrastructure had a positive and significant relationship with the industrial products export advantage index. Also, the coefficients of the real exchange rate and foreign direct investment are also positive and significant. Based on the results, institutional quality and good governance through creating a stable environment and reducing costs ultimately lead to improving the export advantage in industrial production. Based on the results, policy stability, transparency of laws and contracts, attention to property rights, as well as decisiveness and speed of contract enforcement are suggested.
_||_
Economic Modeling
|
Investigating the Impact of Governance Quality on the Industrial Export Advantage
Hedayat Hatami1*, Kaveh Derakhshani Darabi2, Dariush Hassanvand3
DOI:…………… | |
Abstract The purpose of this study is to identify the affecting factors of the industrial products export advantage with an emphasis on the governance quality. For this purpose, after reviewing the literature and identifying the affecting variables of the export advantage, the relationship between variables is estimated with using the panel data models and data of 82 selected countries in the period of 2007-2018. The results showed that governance quality and the quality of transportation infrastructure had a positive and significant relationship with the industrial products export advantage index. Also, the coefficients of the real exchange rate and foreign direct investment are also positive and significant. Based on the results, institutional quality and good governance through creating a stable environment and reducing costs ultimately lead to improving the export advantage in industrial production. Based on the results, policy stability, transparency of laws and contracts, attention to property rights, as well as decisiveness and speed of contract enforcement are suggested.
| Received:
Revised:
Accepted:
Keywords: Manufacturing Export, Institutional Quality, Export Advantage, Transport Logistic
JEL Classification: L90, F14, B52
|
1. Introduction
New economic literature indicated on the role of governance and institutions on the creating of trade advantages. Institutions determine and restrict people’s choices, thereby causing the formation of hidden motives in trade (Hatami et al., 2021). Institutions play a crucial role in minimizing the expenses associated with the exchange process, thereby enhancing the overall efficiency of the economy. By reducing overhead and exchange costs, institutions effectively lower prices, consequently bolstering the comparative advantage of products. So, the main purpose of this research is to model and investigate the factors affecting the creation of export advantage, focusing on the impact of institutional quality in the framework of governance indicators on the creation of export advantage in the export of industrial products.
2. Research method and data
The estimation of the influence of variables on the competitive advantage is calculated using the equation provided below.
1)) |
|
Variables | Panel Fixed Effect | GMM | |||||
Coef. | Std. Error | Prob. | Coef. | Std. Error | Pro. | ||
Constant | 34.388 | 5.751 | 0.000 | - | - | - | |
Adv(-1) | - | - | - | 1.065 | 0.018 | 0.000 | |
Inst | 1145.238 | 161.872 | 0.000 | 1292.097 | 404.293 | 0.002 | |
Tran | 581.095 | 246.222 | 0.018 | 1257.259 | 463.398 | 0.007 | |
Rer | 27.617 | 3.473 | 0.000 | 41.429 | 14.607 | 0.005 | |
Fd | 2.335 | 1.563 | 0.136 | 6.627 | 2.659 | 0.013 | |
Fdi | 1.425 | 0.992 | 0.151 | 0.189 | 2.876 | 0.947 | |
| =0.973 Adjusted =0.970 F-statistics=334.88 Prob. =0.000 | J-statistic =56.961 Instrument rank=62 Prob. =439090 AR(1) test (Prob)= -2.272 (0.0231) AR(2) test (Prob)= -0.799 (0.4246) |
| |||
تاریخ دریافت: …/…/1401 تاریخ پذیرش: .../.../1401
طبقهبندی JEL: F14, B52, F14
واژگان کلیدی: صادرات صنعتی، کیفیت نهادی، مزیت صادراتی، زیرساخت حملونقل | چکیده هدف این مقاله شناسایی عوامل موثر بر خلق مزیت رقابتی محصولات صنعتی با تاکید بر کیفیت حکمرانی است. بدینمنظور، ضمن بررسی ادبیات موضوع و احصاء متغیرهای تاثیرگذار بر مزیت صادراتی مدل پژوهش تدوین گردید. ضرایب میان متغیرها با استفاده از دادههای 82 کشور منتخب در دوره زمانی 2007 - 2018 و بکارگیری الگوهای اقتصادسنجی دادههای تابلویی برآورد گردیده است. نتایج برآورد ضرایب نشان داد که متغیرهای کیفیت حکمرانی و کیفیت زیرساختهای مرتبط با حملونقل رابطه مثبت و معناداری با شاخص مزیت صادرات محصولات صنعتی داشته است. همچنین ضرایب مربوط به نرخ ارز واقعی و سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز مثبت و معنادار به دست آمدهاند. بر اساس نتایج به دست آمده کیفیت نهادی و حکمرانی مطلوب از طریق ایجاد محیط باثبات و کاهش هزینهها در نهایت منجر به بهبود مزیت رقابتی در تولیدات صنعتی میگردد. براساس نتایج، ثبات سیاستگذاری، شفافیت قوانین و قراردادها، توجه به حقوق مالکیت و همچنین قاطعیت و سرعت بررسی دعاوی قراردادها پیشنهاد میشود. |
1. مقدمه
همراه با افزایش مبادلات تجاری در سطح جهان، رقابت و بویژه در کالاهای قابل مبادله که عموما محصولات صنعتی در این دسته قرار میگیرند شدیدتر میگردد و حضور در بازارهای بینالمللی و بهبود عملکرد صادراتی به طور مستقیمی وابسته به ایجاد و توسعه مزیت رقابتی در بخش صنعت است. ازاینرو شناسایی عوامل موثر بر مزیت رقابتی از اهمیت زیادی برخوردار است. در ادبیات جدید تجارت، نهادها و شرایط حکمرانی به عنوان یکی از منابع اصلی ایجاد مزیت به شمار میآیند. باوجود اینکه نهادها مفهومی گسترده دارند که به اشکال مختلف تعریف شدهاند، تعریف و روش قابل سنجشی که بر روی آن اجماع باشد وجود ندارد. با این حال به طور کلی تعریف نورث8 از نهاد به عنوان جامعترین تعریف موجود شناخته شدهاست. بر اساس تعریف نورث (1990) نهادها قواعد بازي در جامعه هستند از دیدگاه وي، نهادها محدودیتهای طراحی شده توسط انسانها هستند که تعاملات بشري را شکل میدهند. به زبان اقتصادي، نهادها مجموعه انتخابهاي افراد را معینکرده و آن را محدود میسازد. در نتیجه میتوان گفت که نهادها باعث ساختارمند شدن انگیزههای نهفته در مبادلات میشوند (حاتمی و همکاران، 1400). وجود نهادها به طور قابل توجهی منجر به کاهش هزینهها در فرآیند مبادلهها و همچنین افزایش کارایی در اقتصاد میشوند. نهادهای مطلوب با ایجاد یک ساختار باثبات (نه لزوما کارا) برای کنش متقابل انسانها، نااطمینانی در بازار را کاهش و موجب افزایش رقابت میشوند. بر این اساس، کشورهای دارای نهادهای مطلوب دارای رشد سریعتری هستند. کاس9(1965) در مورد اهمیت نهادها بیان میکند هر وقت مبادلهها هزینهبر باشند، نهادها اهمیت بیشتری پیدا میکنند، چون نهادهای مطلوب میتوانند منجر به افزایش رقابت و کاهش هزینههای مبادلاتی در بازار شوند (ناقلی و مداح، 1396).
با توجه به مطالب بیان شده، هدف اصلی این پژوهش مدلسازی و بررسی عوامل موثر بر خلق مزیت رقابتی با تمرکز بر تاثیر کیفیت نهادی در چارچوب شاخصهای حکمرانی بر خلق مزیترقابتی در صادرات محصولات صنعتی است. بر اساس ادبیات نظری فرضیه اصلی این پژوهش به این صورت بیان میشود که رابطه مثبت و معناداری میان کیفیت حکمرانی و مزیت رقابتی در صادرات محصولات صنعتی وجود دارد.
بدین منظور، در ادامه ادبیات موضوع مورد بررسی قرار میگیرد. در بخش سوم روش تحقیق و دادههای پژوهش معرفی میشوند. سپس نتایج پژوهش ارائه خواهند شد و در پایان نتیجهگیری و پیشنهادهای پژوهش مطرح خواهند شد.
2. مروری بر ادبیات
از اواخر دهه 1990 این دیدگاه که نهادهای با کیفیت پایین، دلیل اصلی مشکلات اقتصادی در کشورهای درحال توسعه هستند، گسترش یافته است. با نگاه به نهادها، تجربیات بینالمللی نشان میدهد رونق اقتصادی در کشورهای مختلف جهان، متفاوت است؛ از اینرو، در راستای جستجوی عوامل تقویت/تضعیفکننده رشد اقتصادی، نظریهپردازان نهادگرا به رابطه میان رونق اقتصادی با نهادهای سیاسی و اقتصادی تأکید کردهاند (صبحی و همکاران، 1399).
در مباحث تجارت بینالملل نیز نهادها میتوانند به طور مستقیم از طریق اثرگذاري بر بازده انتظاري تجارت خارجی و در نتیجه اثرگذاري بر انگیزه عوامل اقتصادي به تجارت بینالمللی، و همچنین از کانال غیرمستقیم، با تاثیرگذاري بر متغیرهاي اقتصادي موثر بر تجارت، گرایش به تجارت و حجم آن را متاثر سازند. اندرسون و یانگ10(1999) در تحلیلی نظري بیان میکنند که ضعف محیط نهادي در تضمین اجراي قراردادها، تاثیري مشابه اعمال تعرفه بر تجار ریسکگریز دارد و حجم تجارت را کاهش میدهد. رابرت و تایبوت11(1997) معتقدند که نهادهای مطلوب تضمین اجراي قراردادها را به عهده دارند، این نهادها به خصوص در شرایطی که تجارت داراي هزینههاي سربار زیادي باشد، از طریق کاهش هزینهها باعث افزایش تجارت میشوند. در واقع وجود قوانین و مقررات بیثبات و غیرشفاف محیط تجارت را بیثبات میکند. در چنین شرایطی اهمیت نهادها مشخص میشود، نهادهاي مناسب میتوانند قراردادها را مشخص کنند و شرایطی را فراهم نمایند که طرفین قراردادها را ملزم به پایبندي به تعهدات خود کنند و از این راه باعث افزایش اطمینان و کاهش ریسک در مبادلات شوند (اندرسون و مارکویلر12، 2002).
کاستینات13(2009) بیان میکند که کیفیت نهادی یکی از عوامل اساسی خلق مزیت در تجارت بینالملل است. تحلیل کاستینات بر تاثیر عوامل ایجاد تخصصگرایی و تقسیم کار بر ایجاد مزیت در جوامع مختلف قرار دارد. در این رویکرد تولید هر کالایی دارای درجه پیچیدگی مختص به خود است و درجه پیچیدگی به صورت تعداد فعالیتهای لازم برای تولید یک واحد کالا تعریف میشود. فرض اساسی کاستینات این است که تخصصگرایی و تقسیمکار عامل اصلی بهرهوری است که توسط اسمیت (1776) مورد تاکید قرار گرفته بود است. تمرکز او بر دو عامل 1. منافع حاصل از تقسیم کار و 2. هزینههای مبادله است. منافع حاصل از تقسیم کار باعث ایجاد بازدهی نسبت به مقیاس فزآینده در فرآیند تولید میشود. مقدار بازدهی تولید تابعی از پیچیدگی فرآیند تولید است و پیچیدگی فرآیند تولید نیز تابعی از تکنولوژی صنعت است. از طرف دیگر، هزینههای مبادله به دلیل اجرای ناقص قراردادها ایجاد میشوند که نورث (1990) نیز بر آن تاکید دارد. بر این اساس در رویکرد کاستینات منافع حاصل از تقسیم کار و هزینههای مبادله با توجه به سطح کیفیت نهادی و سطح سرمایه انسانی نیروی کار تعیین میشوند که این عوامل از کشوری به کشور دیگر متفاوت هستند (حاتمی و همکاران، 1400).
همچنین، میتوان کالاها با توجه به تعداد نهادههای واسطه جهت تکمیل فرآیند تولیدشان را به کالاهای با پیچیدگی کم یا زیاد تقسیمبندی کرد. برای بکارگیری هر نهادهای در فرآیند، به یک قرارداد نیاز است. از آنجایی که به منظور تکمیل فرآیند تولید یک کالای پیچیده (عموما کالاهای صنعتی) نیاز است تا نهادههای بیشتری مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه لازم است قراردادهای بیشتری به اجرا گذارده شوند. بنابراین تولید کالاهای صنعتی وابستگی زیادی به تضمین اجرای قراردادها در اقتصاد دارد و به تبع آن نیازمند کیفیت مطلوب نهادی در کشور است. بنابراین در کشورهایی با کیفیت نهادی مناسبتر میتوان کالاهایی با پیچیدگی بالاتری تولید نمود (نیکلینی14، 2009).
به طور خلاصه میتوان گفت که از آنجایی که در نتیجه تخصصگرایی و تقسیم کار، بازدهی نسبت به مقیاس فزآینده شکل میگیرد و در نتیجه قیمت تمام شده کاهش مییابد و از طریق ایجاد مزیت نسبی باعث افزایش تجارت و صادرات میشود، بنابراین هر عاملی که بتواند به تخصصگرایی و تقسیم کار کمک کند میتواند بر ایجاد مزیت تاثیرگذار باشد. تخصصگرایی و تقسیم کار در صنایعی بیشتر رخ میدهد که دارای پیچیدگی بالاتری باشند. پیچیدگی بالاتر به این معنی است که فرآیندهای بیشتری در مراحل تولید کالا وجود دارد. بنابراین نیاز به قراردادهای بیشتری برای تکمیل فرآیند تولید است. از اینرو در جوامعی که نهادها کیفیت بالاتری دارند و باعث انجام کامل قراردادها میشوند میتوان انتظار داشت که هزینههای انجام قراردادها و مبادله کاهش مییابد و از این طریق تخصصگرایی و تولید کالاهای با فرآیند پیچیده که نیاز به سرمایه انسانی بالاتری دارد افزایش مییابد. در این رویکرد کیفیت نهادی به عنوان عامل اصلی خلق مزیت به شمار میروند. بر این اساس میتوان گفت، اگر کیفیت نهادی بر خلق مزیت و شکل دادن به قدرت رقابتی تاثیرگذار باشد، این تاثیر باید از طریق گسترش تولید در صنایعی که درجه پیچیدگی بالاتری دارند بیشتر نمایان گردد.
2-1. ادبیات تجربی
قاسمخانی و همکاران (1401) در مطالعهای به بررسی وضعیت پیچیدگی و ناکارایی اقتصادی صنعت در کشورهای مختلف و تاثیر آنها بر مزیت نسبی صنعت پرداختند. برای این منظور از دادههای صنایع کارخانهای دوازده کشور برای دوره زمانی 2011 تا 2018 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که درجه ناکارایی صنعت در کشورهای توسعهیافته با افزایش پیچیدگی صنعت تا آستانه 0.2 افزایش و پس از آن کاهش مییابد. درحالی که در کشورهای کمتر توسعهیافته، درجه ناکارایی با افزایش پیچیدگی صنعت تا آستانه 0.69- کاهش و پس از آن افزایش مییابد. همچنین کشورهای کمتر توسعهیافته در صنایع با پیچیدگی در دامنه 1.1- الی 0.48 مزیت نسبی دارند و مزیت نسبی در کشورهای توسعهیافته در دامنه 0.48 الی 1.1 قرار دارد. نتیجه نهایی این است که کشورهای کمترتوسعه یافته به دلیل بالا بودن درجه ناکارایی صنعت، در تولید کالاهای پیچیده مزیت نسبی ندارند.
حسینی و عاقلی (1400) در مطالعهای به بررسی وضعیت توسعه درونزای صنعت و عوامل موثر بر آن در ایران و کشورهای منتخب پرداختند. در این راستا از روش اقتصادسنجی پانل دیتا- در چند مقطع زمانی برای 88 کشور منتخب از روش تلفیقی استفاده میشود. نتایج نشان داد بر اساس مقادیر شاخصهای تخمین، ساختار کلی مدل مناسب است و مجموعه عوامل جغرافیای اقتصادی (از جمله صرفههای مقیاس و شهرنشینی)؛ صنعتی تجاری (زیرساختها و ساختار بازار/ صنعتی داخلی و خارجی)؛ عوامل درونزای نهادی، کارآفرینی و نوآوری و موهبت منابع و تناسب بازار سهم مهمی از توسعه درونزا و تراکم جغرافیایی صنعتی 88 کشور منتخب و ایران را تبیین میکنند.
شاهآبادی و همکاران (1399) در مطالعهای به برررسی تاثیر جهانی شدن و توسعه فضای کسبوکار بر مزیت رقابتی در صنعت پتروشیمی پرداختند. در این مطالعه ضمن استفاده از رهیافت دادههای تابلویی و روش گشتاورهای تعمیمیافته در دوره زمانی دوره 2018-2014 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که شاخصهای جهانیشدن کل، جهانیشدن سیاسی، جهانیشدن اقتصادی و فضای کارآفرینی بر مزیت رقابتی صنعت پتروشیمی در کشورهای منتخب تاثیر مثبت و معناداری دارند.
راسخی (1397) در مطالعهای به بررسی عوامل تعیین کننده مزیت رقابتی صنایع کارخانهای ایران پرداخته است. بدین منظور از ریزدادههای تجارت خارجی در دوره زمانی 1381-1389 استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که متغیرهای صرفههای ناشی از مقیاس تمایز محصول و نقش دولت تاثیر مثبت و معناداری در مزیت رقابتی صنایع ایران دارند.
صادقی و همکاران (1390) در مطالعهای با هدف تعیین مزیت نسبی صادراتی و ساختار بازار صادرات و واردات جهانی زعفران طی بازه زمانی 2004 الی 2008 از دو شاخص مزیت نسبی آشکارشده و مزیت نسبی آشکارشده متقارن استفاده کردند. نتایج پژوهش نشان داد که از بین کشورهای صادرکننده زعفران، تنها کشورهای ایران، اسپانیا و یونان دارای مزیت نسبی در صادرات زعفران میباشند. به علاوه، نتایج حاصل از شاخص مزیت نسبی، بیانگر اختلاف فراوان مزیت نسبی صادراتی کشور ایران نسبت به سایر کشورهای صادرکننده این محصول بود.
هریکبالدی و همکاران15 (2023) در مطالعهای با استفاده از ریز دادههای 204 شرکت صادراتی کشور اندونزی به بررسی تاثیر برنامه توسعه صادرات این کشور بر مزیت رقابتی این صنایع پرداختند. نتایج نشان میدهد که شرکت در برنامه توسعه صادرات از طریق بازتعریف پتانسیلهای منابع سازمانی منجر به ایجاد قابلیتهای صادراتی میگردد و از این طریق منجر به بهبود مزیت رقابتی صادراتی میگردد. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیر بیشتر این برنامه در شرکتهای کوچکتر و دارای تجربه صادراتی بیشتر است.
ستلیان و دنابیتراگو16(2019) در مطالعهای با موضوع مزیت نسبی آشکارشده و تخصصگرایی منطقهای با مطالعه موردی اقتصاد کلمبیا، از شاخص مزیت نسبی آشکارشده (RCA) و شاخص سهم از تراز تجاری (CTB) استفاده نمودند. این پژوهشگران در فرآیند پژوهش خود، به مقایسه شاخص های متداول در این زمینه پرداختند و دریافتند که بهترین شاخص برای سنجش مزیت نسبی کلمبیا در دوره و بخش مورد نظر، شاخص CTB میباشد. توصیه این پژوهشگران این بود که بهتر است کشور به تقویت کالاهایی بپردازد که در حوزه تجارت بینالملل در این کالاها دارای قدرت بنیادی باشد و به عبارتی CTB بالاتر نشان میدهد که توانای کشور برای حفظ مزیت در مورد آن کالا، در طول زمان بالاتر از سایر کشورها میباشد.
کاستینات17 (2009) اقدام به تدوین الگویی برای بررسی عوامل ایجاد کننده مزیت نسبی در تجارت نموده است. در این الگو کیفیت نهادی از طریق اطمینان بخشی جهت انجام هر فعالیت به الگو وارد میشود. به عبارت دیگر در محیط نهادی مطلوب، قراردادها به درستی اجرا میشوند و فعالیتهای لازم برای انجام تولید هر کالا به درستی انجام میشوند. بنابراین میتوان انتظار داشت در کشورهایی که کیفیت نهادی بالاتری دارند کالاهای پیچیده بیشتری تولید شود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که همراه با افزایش کیفیت نهادی مزیت نسبی در صنایع با درچه پیچیدگی اقتصادی افزایش مییابد.
نوآوری پژوهش حاضر به سایر مطالعات صورت گرفته در دو حوزه است. نخست این که بررسی نشان میدهد تاکنون در داخل کشور مطالعهای که عوامل موثر بر ایجاد مزیت در محصولات صنعتی را مورد بررسی قرار داده باشند صورت نگرفته است. در اکثر مطالعات داخل کشور تاثیر عوامل موثر بر مزیت صادراتی یک محصول خاص نظیر پسته و صنایع شیمیایی بررسی شده است، و در حوزه صنعت نیز صرفا تاثیر عوامل بر مقدار صادرات صنعتی بررسی شده است. دوم، نوآوری ویژه این مطالعه در مدلسازی رابطه بین متغیرها و شناسایی متغیرهای اثرگذار با استفاده از ادبیات موضوع است. در اکثر مطالعات صرفا تاثیر متغیرهای اقتصادی بر مزیت صادراتی مورد بررسی قرار گرفته است. در مدل معرفی شده در این پژوهش تاثیر زیرساختهای حملونقل در کنار عوامل اقتصادی، نهادی، و تعامل با جریان سرمایه بینالمللی مورد بررسی قرار گرفته است.
3. روش پژوهش
3-1. طراحی مدل
مزیتهای صادراتی برآیند ترکیب عناصر مختلفی است که در چارچوب محیط تولید و دسترسی تولیدکنندگان کالاهای صادراتی به بازارهای جهانی قرار دارند. بر این اساس، عناصر مختلفی نظیر همبستگی قوی با بازارهای بینالمللی، زیرساختهای فیزیکی، شرایط اقتصاد کلان و شرایط نهادی هر کشوری به عنوان عوامل موثر بر مزیت رقابتی به حساب میآیند.
محدودیتهای سمت عرضه یکی دیگر از موانع پیش روی توسعه تجارت در کشورهای در حال توسعه است. مهمترین اجزاء ظرفیت عرضه هزینههای حملونقل داخلی و عوامل تاثیرگذار بر هزینه تولید هستند و عوامل تاثیرگذار بر هزینه تولید به شدت تحت تاثیر ساختار بازار داخلی و چارچوب نهادی هستند. ساختار بازار انگیزههای هزینههای تحقیق و توسعه و رقابت بمنظور کاهش هزینههای تولید را شکل میدهد که بر قیمت تمام شده تاثیرگذارند. محیط نهادی نهادی مطلوب نیز هزینههای مبادله و هزینههای سربار را کاهش میدهد که بر قیمت تمام شده محصول تاثیرگذارند. محیط اقتصاد کلان نیز نقش اساسی در شکلدهی به ظرفیتهای سمت عرضه دارد. بنابراین شناخت عناصر کلیدی ظرفیت سمت عرضه از اهمیت بالایی برخوردار است. این عوامل عبارتند از: زیرساختهای داخلی حملونقل، محیط اقتصاد کلان، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، نهادها.
زیرساختهای حملونقل داخلی: اندازه و رشد ظرفیتهای سمت عرضه در هر کشوری به طور حیاتی به زیرساختهای فیزیکی که در حوزه راهها تا بنادر حمل انرژی و زیرساختهای ارتباطات قرار دارند وابسته است. آنکتاد از متغیر زیرساخت حملونقل داخلی به عنوان جایگزینی برای در نظرگرفتن کلیه زیرساختهای تاثیرگذار بر تولید استفاده میکند. بررسیها نشان میدهد که درجه اهمیت و تاثیرگذاری ساختار حملونقل داخلی در دورههای زمانی مختلف و در بین نمونههای مختلف کشورها متفاوت است. همچنین نتایج نشان داده است که هزینههای حملونقل داخلی تاثیر منفی و معناداری بر عملکرد صادراتی کشورهای با عملکرد ضعیف در طول دوره 1988-1991 داشته است و در این کشورها تسهیل حملونقل داخلی میان تمام مناطق کشور نقش مهمی در عملکرد صادراتی داشته است و درجه تاثیرگذاری این متغیر بر عملکرد صادراتی نسبت به سایر متغیرها برجستهتر بوده است. بر این اساس تا زمانی که این کشورها با سرمایهگذاری در زیرساختهای حملونقل میتوانند ظرفیتهای سمت عرضه خود را توسعه دهند (لیماو و ونابل18، 2001).
محیط اقتصاد کلان: بر اساس گزارش آنکتاد19 (2009) تقویت نرخ ارز یکی از تعیینکنندههای اساسی عملکرد صادراتی است و به طور میانگین همراه با 1 درصد کاهش در ارزش پول ملی صادرات بین 6 تا 10 درصد افزایش مییابد. تقویت ارزش پول ملی که در بعضی از موارد نتیجه سیستم نرخ ارز ثابت است که به عنوان لنگر اسمی کنترل فشارهای تورمی از آن استفاده میشود، به طور مستقیم منجر به کاهش قدرت رقابتپذیری قیمتی برای بنگاههای صادراتی بویژه در حوزه تولیدات صنعتی میشود. صادرکنندگان کالاهای با تولیدات متنوعتر یا تولیدات سرمایهبر نسبت به صادرکنندگان بازارهای با تولیدات کاربر، رقبای صادراتی کمتری دارند و از مزیتهای رقابتی بیشتری برخوردارند (آنکتاد، 2009). به عنوان نتیجه، میتوان انتظار داشت که رقابتپذیری کالاهای متنوع و سرمایهبر حساسیت کمتری نسبت به تغییرات اندک در نرخ ارز واقعی داشته باشد و به طور نسبی وابستگی بیشتری به تکنولوژی تولیدشان و در نتیجه به انباشت زیاد سرمایه داشته باشند. این مسئله در مورد تولیدکنندگانی که صادرکننده تولیدات کاربر با نیروی کار کم مهارت، که تولیدات آنها قابلیت جانشینی بالایی دارد و تقاضا آنها بسیار متغیر است و حساسیت بالایی به قیمت دارد، مصداق ندارد
سرمایهگذاری مستقیم خارجی: نتایج نشان میدهد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی تاثیر مثبتی بر عملکرد صادراتی داشته است (آنکتاد، 2009). این نتیجه برای تمامی انواع کالاها در دورههای مختلف زمانی وجود داشته است. نتایج نشان میدهد که در برخی از کشورها سرمایهگذاری مستقیم خارجی به طور موثری باعث تغییر ترکیب کالاهای صادراتی شده است. برای کشورهایی نظیر چین و سنگاپور، جریان ورودی سرمایه به طور معناداری باعث افزایش تکنولوژی موجود در صادرات کالاهایی شامل تولیدات صنایع دانشبنیان شده است. همچنین، رابطه u شکل بین عملکرد صادراتی و سرمایهگذاری مستقیم خارجی وجود دارد، این رابطه در مراحل اولیه توسعه صادرات قویتر است، همراه با توسعه صادرات این رابطه ضعیف میشود و در مراحل آخر توسعه صادرات این رابطه دوباره قوی میشود. نتایج همچنین نشان میدهد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی باعث بهبود فناوری و تقویت ساختار بخش صادراتی میشود، ساختار بخش صادراتی نقش مهمی در عملکرد صادراتی در مراحل اولیه و نهایی توسعه بخش صادراتی دارد. به عنوان یک جمعبندی میتوان گفت که عملکرد صادراتی به طور مثبتی تحت تاثیر تنوع ارتباط درون بخشی میان بخشهای ضعیف و تنوع ارتباط بینبخشی در میان بخشهای با عملکرد بهتر قرار دارد. میتوان با بهبود فناوری در بخشهای صادرات محور محدودیتهای سمت عرضه را رفع کرد که این مسئله با تاثیر مثبت سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر فرآیند تشکیل سرمایه در بخشهای صادرات محور قابل توضیح است. علاوه بر این، سرمایهگذاری مستقیم خارجی به طور غیرمستقیم از طریق انباشت به سرمایه داخلی، سرریزهای فنآوری و نوآوریهای دانشبنیان، بهبود شرایط رقابتی و تقویت کانالهای صادراتی بر توسعه صادرات بویژه در کشورهای در حال توسعه تاثیرگذار است (ساهو و دش20، 2022).
توسعه مالی: توسعه مالی در حقیقت توسعه نظام یا بخش مالی شامل بازارها، نهادها و ابزارهای مالی است. این بخش در صورت ایفاکردن نقش مفید واسطهای در تخصیص بهینه منابع به بخش واقعی (شامل بازارهای کالا و کار)، سهم عمدهای در رشد بلندمدت اقتصادی دارد. از این رو با توجه به اهمیت بخش مالی و ارتباطات این بخش با بخشهای دیگر از جمله بخش واقعی، در سالهای اخیر آثار تجارت بر توسعه بخش مالی نیز مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است (راستی، 1389). بر اساس نظریه مزیت نسبی هکشر-اوهلین، کشورهایی با بازارهای مالی توسعهیافتهتر از دسترسی آسانتر به منابع خارجی بهره میبرند و به مزیت نسبیای دست مییابند که منجر به تخصصی شدن تولید در صنایع و بخشهایی میشود که بر تامین مالی خارجی متکی هستند (کاپوراله و همکاران21، 2022).
اولين شاخص ارائه شده در زمينه مزيت نسبي از بعد تجاري (صادرات)، مزيت نسبي آشكار شده است. اين شاخص در سادهترين شكل عبارت است از:
(1) |
|
(2) |
|
(3) |
|
(4) |
|
آماره | عنوان متغیر | |||||
Adv | Inst | Tran | Rer | Fd | Fdi | |
میانگین | 24/0- | 36/0 | 14/3 | 62/100 | 42/73 | 81/6 |
میانه | 27/0- | 24/0 | 09/3 | 00/100 | 29/58 | 83/2 |
بیشینه | 62/0 | 12/2 | 23/4 | 97/176 | 67/254 | 35/279 |
کمینه | 71/0- | 79/1- | 61/1 | 18/68 | 72/3 | 53/57- |
انحراف معیار | 25/0 | 01/1 | 60/0 | 96/11 | 41/52 | 01/20 |
چولگی | 87/0 | 13/0 | 08/0 | 59/1 | 90/0 | 94/7 |
کشیدگی | 86/3 | 75/1 | 82/1 | 15/10 | 17/3 | 62/88 |
جارک-برا (سطح احتمال) | 07/137 (000/0) | 73/59 (000/0) | 37/52 (000/0) | 0/2242 (000/0) | 59/118 (000/0) | 4/278028 (000/0) |
منبع: یافتههای پژوهش
قبل از برآورد ضرایب لازم است پایایی متغیرها مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به وابستگی و یا عدموابستگی مقاطع در دادههای پانل لازم است آزمون ریشه واحد متناسب با شرایط مقاطع انتخاب گردد. آزمونهای مختلفی برای وابستگی میان مقاطع معرفی شده است. در این مطالعه آزمون وابستگی میان مقاطع پسران (2015) که نسخه تکمیل شده آزمون پسران (2004) است مورد استفاده قرار میگیرد. آزمون بررسی وابستگی مقاطع در بستر نرمافزار ایویوز صورت گرفته است و نتایج آزمون در جدول شماره (2) گزارش شده است و خروجی نرمافزار به پیوست اضافه شده است. فرضیه صفر آزمون بیان میکنند که بین مقاطع وابستگی وجود ندارد. همانگونه که در جدول نیز مشخص است، بجز متغیر شاخص عملکرد لجستیک، برای سایر متغیرها فرض صفر رد میشود. بنابراین برای متغیر شاخص عملکرد لجستیک از آزمون ریشه واحد ایم، پسران و شین33 با فرض عدم وابستگی میان مقاطع استفاده میگردد و برای سایر متغیرهای پژوهش از آزمون پسران با فرض وابستگی میان مقاطع استفاده خواهد شد.
جدول 2. نتایج آزمون وابستگی بین مقاطع پسران
متغیر | آماره آزمون | سطح احتمال |
Adv | 15/23 | 000/0 |
Inst | 98/16 | 000/0 |
Tran | 27/0- | 789/0 |
Rer | 15/8 | 000/0 |
Fd | 49/14 | 000/0 |
Fdi | 70/22 | 000/0 |
منبع: یافتههای تحقیق
نتایج آزمون ریشه واحد نشان میدهد که بر اساس آزمون ریشه واحد با فرض عدم وابستگی میان مقاطع متغیر شاخص عملکرد لجستیک در سطح پایا است. برای سایر متغیرهای پژوهش نیز آزمون با فرض وابستگی میان مقاطع صورت گرفته است، مقدار آماره آزمون از مقدار بحرانی در سطح معناداری 5 درصد بیشتر است که نشان دهنده پایا بودن متغیرها در سطح است. بر این اساس تمامی متغیرهای پژوهش در سطح مانا هستند.
جدول 3. نتایج آزمون ریشه واحد
متغیر | آزمون در سطح* | |||
آماره | نتیجه | |||
Adv | 703/4- | I(0) | ||
Inst | 719/16- | I(0) | ||
Tran | 381/5- | I(0) | ||
Rer | 342/2- | I(0) | ||
Fd | 557/10- | I(0) | ||
Fdi | 161/35- | I(0) |
منبع: یافتههای تحقیق (* آماره آزمون با فرض وجود وابستگی بین مقاطع در سطح معناداری 5% برابر با 11/2- است)
در ادامه رابطه میان متغیرها در چارچوب معادله شماره (4) مورد بررسی قرار میگیرد. به منظور انتخاب الگوی ایستای مناسب از آزمونهای چاو، هاسمن و لاگرانرژ استفاده شده است. نتایج این آزمونها در جدول شماره (4) ارائه شده است. آزمون چاو برای انتخاب میان الگوی دادههای تلفیقی و الگوی اثرات ثابت تابلویی مورد استفاده قرار گرفته است، فرضیه صفر آزمون مبنی بر نبود اثرات ثابت است، همانگونه که مشاهده شده است فرضیه صفر آزمون قابل تایید نیست و بر این اساس الگوی اثرات ثابت برآورد بهتری از الگوی دادههای تلفیقی دارد. آزمون بعدی برای مقایسه الگوهای دادههای تابلویی اثرات ثابت و اثرات تصادفی به کار گرفته میشود. فرضیه صفر آزمون مبنی بر وجود اثرات تصادفی است، در این آزمون نیز فرضیه صفر آزمون رد شده و بیانگر این مطلب است که الگوی اثرات ثابت برآورد بهتری از روابط بین متغیرها دارد. در نهایت از آزمون ضریب لاگرانژ برای مقایسه میان الگوی دادههای تلفیقی و الگوی دادههای تابلویی با اثرات تصادفی استفاده شده است، نتایج این آزمون بر اساس معیارهای مختلف نیز نشان میدهد که الگوی اثرات تصادفی نسبت به الگوی دادههای تلفیقی تبیین بهتری از روابط میان متغیرها دارد. بر این اساس در رویکرد ایستا الگوی اثرات ثابت برای برآورد ضرایب میان متغیرها به کار گرفته خواهد شد.
جدول 4. آزمونهای انتخاب مدل ایستا
عنوان آزمون | آماره آزمون | سطح احتمال |
آزمون چاو | 65/274 | 000/0 |
آزمون هاسمن | 57/43 | 000/0 |
آزمون ضریب لاگرانژ | بروش پاگان:237/3362 | 000/0 |
هاندا: 629/40 | 000/0 | |
کینگ-وو:962/19 | 000/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
ندیری و محمدی (1390) بیان میکنند آزمونهای و مدلهای تجری بررسی تاثیر نهادها بر متغیرهای اقتصادی از مشکلات زیادی رنج میبرند. یکی از این مشکلات بحث درونزا بودن متغیرها و همبستگی آن با سایر متغیرهای توضیحی است. برای حل این مشکلات استفاده از رویکرد GMM توصیه میگردد. از اینرو علاوه بر الگوی ایستا، ضرایب با استفاده از روشهای پانل پویا نیز برآورد میگردند. همچنین، با توجه به اینکه حجم نمونه شامل کشورهای مختلفی است که تفاوتهای زیادی در ساختار اقتصادی و سایر عوامل موثر بر مزیت صادراتی نظیر موقعیت جغرافیایی، سطح دسترسی به بازارهای جهانی، وضعیت دسترسی به منابع طبیعی، فرهنگ، ساختار سیاسی و سرمایه انسانی متفاوتی دارند، لازم است از الگویی استفاده شود که اثرات این عوامل را در برآورد ضرایب حذف نماید بدون اینکه باعث تورش در برآوردها گردد. از طرفی در این مطالعه بعد زمانی بسیار کوچکتر از تعداد مقاطع است، بر این اساس و با توجه به دلایل بیان شده استفاده از رویکرد GMM تفاضلی برای برآورد ضرایب میان متغیرها گزینه مناسبی است. در جدول شماره (5) نتایج حاصل از برآورد روابط میان متغیرها گزارش شده است.
ضرایب برآورد شده برای شاخص حاکمیت قانون (Inst) در هر دو روش برآوردی مثبت و از نظر آماری کاملا معنادار به دست آمده است. بر این اساس بهبود عملکرد در کیفیت حاکمیت قانون با بهبود عملکرد مزیت رقابتی در صادرات محصولات صنعتی در کشورهای مورد بررسی همراه بوده است. بر اساس برآورد رویکرد پویا یک واحد افزایش در شاخص حاکمیت قانون به طور میانگین 097/1292 واحد شاخص مزیت رقابتی کالاهای صنعتی را بهبود میبخشد. مقدار ضریب به دست آمده نشان دهنده وابستگی زیاد مزیت رقابتی به محیط حکمرانی مناسب است. ضریب برآورد شده در مدل ایستا نیز نشان میدهد که یک واحد افزایش در شاخص حاکمیت قانون باعث افزایش 238/1145 واحدی در شاخص مزیت رقابتی محصولات صنعتی میگردد.
شاخص کیفیت زیرساختهای حملونقل نیز مطابق انتظار رابطه مثبت و معناداری با شاخص مزیت رقابتی صادرات محصولات صنعتی داشته است. ضریب برآورد شده در هر دو روش مثبت و معنادار است. ضریب برآورد شده در روش ایستا برابر با 095/581 و در روش پویا 259/1257 است. بر اساس مقدار برآرود شده در روش پویا میتوان گفت یک واحد افزایش در شاخص عملکرد لجستیک باعث میشود به طور میانگین شاخص مزیت رقابتی در کشورها 259/1257 افزایش مییابد. با توجه به اینکه بعد دادههای شاخص عملکرد لجستیک در بازه 1-5 است، ضریب برآورد شده نشان دهنده حساسیت زیاد مزیت رقابتی محصولات صنعتی به کیفیت زیرساختهای ارتباطات و حملونقل است.
ضریب برآورد شده برای متغیر نرخ ارز واقعی بر اساس هر دو روش مثبت و از نظر آماری کاملا معنادار هستند. نتایج تایید کننده تئوری رابطه مثبت میان نرخ ارز واقعی و افزایش قدرت رقابتی محصولات قابل مبادله (تولیدات صنعتی و کشاورزی) است. بر اساس ضرایب برآورد شده در الگوی ایستا یک واحد افزایش در نرخ ارز واقعی، شاخص مزیت رقابتی محصولات صنعتی را 617/27 واحد افزایش میدهد. با توجه به این مطلب که محصولات صنعتی عموما قابل مبادله هستند، تغییرات نرخ ارز از طریق ایجاد مزیت قیمتی میتواند بر میزان صادرات و واردات آنها تاثیرات قابل ملاحظهای داشته باشد و از این طریق منجر به توسعه و یا مانعی برای ایجاد مزیت در بخش صنعت گردد. معمولا همراه با کاهش نرخ ارز واقعی مزیتهای صادراتی کالاهای صنعتی در کشورها کاهش یافته، صادرات صنعتی کاهش مییابد و واردات افزایش مییابد.
ضریب برآورد شده برای رابطه میان توسعه مالی و مزیت رقابتی محصولات صنعتی در هر دو الگو مثبت به دست آمده است که نشان میدهد توسعه مالی و تسهیل دسترسی به منابع مالی منجر به بهبود وضعیت مزیت رقابتی تولیدات صنعتی شده است، با این وجود ضریب به دست آمده در الگوی GMM از نظر آماری معنادار است و در روش ایستا از نظر آماری در سطح اطمینان 95 درصد معنادار نیست. بر اساس نتایج به دست آمده، سرمایهگذاری مستقیم خارجی رابطه معناداری با مزیت رقابتی تولیدات صنعتی نداشته است.
جدول 5. برآورد ضرایب
متغیرها | روش ایستا اثرات ثابت | روش GMM | |||||
ضرایب | انحراف معیار | ارزش احتمال | ضرایب | انحراف معیار | ارزش احتمال | ||
عرض از مبدأ | 3880/34 | 751/5 | 000/0 | - | - | - | |
وقفه متغیر وابسته | - | - | - | 065/1 | 018/0 | 000/0 | |
کیفیت حکمرانی | 238/1145 | 872/161 | 000/0 | 097/1292 | 293/404 | 002/0 | |
عملکرد لجستیک | 095/581 | 222/246 | 018/0 | 259/1257 | 398/463 | 007/0 | |
نرخ ارز واقعی | 617/27 | 473/3 | 000/0 | 429/41 | 607/14 | 005/0 | |
توسعه مالی | 335/2 | 563/1 | 136/0 | 627/6 | 659/2 | 013/0 | |
سرمایهگذاری مستقیم خارجی | 425/1 | 992/0 | 151/0 | 189/0 | 876/2 | 947/0 | |
| 973/0= Adjusted =970/0 F-statistics=88/334 Prob. =000/0 | J-statistic = 961/56 Instrument rank=62 Prob. =439090/0 AR(1) test (Prob) = (0231/0) 272 /2- AR(2) test (Prob) = (4246/0) 799 /0- |
Algeria | China | Georgia | Korea, Rep. | Pakistan | Spain |
Armenia | Colombia | Germany | Latvia | Papua New Guinea | Sweden |
Australia | Congo, Dem. Rep. | Ghana | Lesotho | Paraguay | Switzerland |
Austria | Costa Rica | Greece | Luxembourg | Philippines | Togo |
Bahamas, The | Cote d'Ivoire | Guyana | Malaysia | Poland | Tunisia |
Bahrain | Croatia | Hong Kong SAR, China | Malta | Portugal | Turkiye |
Belgium | Cyprus | Hungary | Mexico | Romania | Uganda |
Bolivia | Czechia | India | Moldova | Russian Federation | Ukraine |
Brazil | Denmark | Indonesia | Morocco | Saudi Arabia | United Kingdom |
Bulgaria | Dominican Republic | Iran, Islamic Rep. | Netherlands | Sierra Leone | United States |
Burundi | Fiji | Ireland | New Zealand | Singapore | Uruguay |
Cameroon | Finland | Israel | Nicaragua | Slovak Republic | Zambia |
Canada | France | Italy | Nigeria | Solomon Islands |
|
Chile | Japan | Norway | South Africa |
|
[1] * PhD. Student, Department of Economics, Aligudarz Branch, Islamic Azad University, Aligudarz, Iran, Email: h.hatami1975@gmail.com
[2] ** Assistant professor of Economics, Arak University; and visiting professor of Islamic Azad University (Corresponding Author), Email:derakhshani.kaveh@gmail.com
[3] + Assistant professor of Economics at Aligudarz branch, Islamc Azad University, Aligudarz, Iran, Email: hassanvand-d@lu.ac.ir
How to Cite: Hatami, H., Derakhshani Darabi, K. & Hassanvand, D. (2023(. Investigating the Impact of Governance Quality on the Industrial Export Advantage. conomic Modeling. 18-1,(62)17,doi: 10.30495/eco.2023.1984033.2746
[4] این مقاله مستخرج از رساله دکتری آقای هدایت حاتمی به راهنمایی دکتر کاوه درخشانی درآبی و مشاوره دکتر داریوش حسنوند در دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد الیگودرز است.
[5] * دانشجوی دکتری اقتصاد، گروه اقتصاد، واحد الیگودرز، دانشگاه آزاد اسلامی، الیگودرز، ایران. پست الکترونیکی: h.hatami1975@gmail.com
[6] ** استادیار، گروه اقتصاد، دانشگاه اراک، و استاد مدعو دانشگاه آزاد اسلامی واحد الیگودرز (نویسنده مسئول)، پست الکترونیکی: derakhshani.kaveh@gmail.com
[7] + استادیار، گروه اقتصاد، واحدالیگودرز، دانشگاه آزاد اسلامی، الیگودرز، ایران، پست الکترونیکی: hassanvand.d@lu.ac.ir
[8] North
[9] Cass
[10] Anderson & Young
[11] Robert & Tybout
[12] Anderson & Marcouiller
[13] Costinout
[14] Nicollini
[15] Heriqbaldi et al
[16] Stellian & Danna-Buitrago
[17] Costinout
[18] Limão & Venables
[19] UNCTAD
[20] Sahoo & Dash
[21] Caporale et al
[22] Balasa
[23] Hillman
[24] Logistics performance index
[25] Foreign direct investment, net inflows (% of GDP)
[26] Domestic credit to private sector (% of GDP)
[27] WDI
[28] Generalized Method of Moment (GMM)
[29] Arellano & Bond
[30] Arellano & Bover
[31] Blundell & Bond
[32] Baltagi
[33] Im, Pesaran and Shin