سنجش و ارزیابی رفع تعارضات مالکیت زمین با رویکرد بازآفرینی شهری مورد پژوهی: محله فرحزاد ، منطقه 2 تهران
محورهای موضوعی : کالبدی
کاوه کاشفی
1
(دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی، واحد علوم تحقیقات،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
محمدتقی رضویان
2
(استاد گروه جغرافیای انسانی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی
، تهران ، ایران(نویسنده مسئول))
رحیم سرور
3
(استاد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، واحد علوم تحقیقات ،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
کلید واژه: بازآفرینی شهری, مالکیت زمین, تصمیمگیریهای چندمعیاره, محله فرحزاد,
چکیده مقاله :
چکیده آشفتگی توسعه شهرها و عدم موفقیت دولتها در زمینه سیاستها و برنامههای تدوین شده در رابطه با زمین شهری در ایران، مبین این موضوع میباشد که اغلب غریب به اتفاق این سیاستها به صورت آزمون و خطا تدوین شدهاند و تنها بعد از ظهور نتایج غیرقابل جبران و بحرانی نسبت به تغییر سیاستهای قدیمی اقدام شده است. رفع تعارضات مالکیت زمین به عنوان مؤثرترین ابزار برنامهریزی شهری، مورد توجه برنامه ریزان شهری میباشد. در همین راستا، پارادایم بازآفرینی شهری به بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیطی شهر توجه دارد و طیف وسیعی از فعالیتها را بیان می دارد. این رویکرد تنها به دنبال باز زنده سازی مناطق متروکه نیست، بلکه با مباحث گستردهتری همچون اقتصاد رقابتی و کیفیت زندگی بهخصوص برای کسانی که در محلات فقیرنشین زندگی میکنند، سروکار دارد. این پژوهش از لحاظ روش تحقیق توصیفی -تحلیلی و ماهیت آن کاربردی میباشد. در تجزیهوتحلیل آن از تصمیمگیریهای چنده معیاره (ویکور) استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان میدهد که در بین مؤلفههای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی، زیرساختی، اداری- سازمانی و زیستمحیطی به ترتیب شاخصهای الگوی نامناسب بافت محدوده؛ ساختار اقتصادی محله؛ میزان مشارکت مردم؛ تراکم خانوار در واحد مسکونی؛ میزان دسترسی به آب سالم؛ قوانین و مقررات مالکیت اراضی و کاهش کیفیت محیطزیست زندگی شهری در جایگاههای اول قرار دارند و بیشترین نقش در جهت رفع تعارضات مالکیت زمین از منظر بازآفرینی شهری را دارند. همچنین در بین ابعاد، مؤلفه اقتصادی، کالبدی، زیستمحیطی مهمترین نقش را در جهت تعارضات مالکیت زمین با رویکرد بازآفرینی شهری دارند.