بررسی عملکرد مدیریت یکپارچه شهری در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری (موردمطالعه: محله فخرآباد- کلانشهر شیراز)
محورهای موضوعی : فصلنامه آینده پژوهی شهریامیر عباس زارع 1 , علی شمس الدینی 2 , پریسا مشکسار 3
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت شهری، موسسه آموزش عالی آپادنا، شیراز، ایران.
2 - دانشیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
3 - استادیار شهرسازی، موسسه آموزش عالی آپادنا، شیراز، ایران.
کلید واژه: بافت فرسوده, بازآفرینی, مدیریت یکپارچه شهری, کلانشهر شیراز,
چکیده مقاله :
مطالعه نظام شهرنشینی در ایران نمایانگر عدم تناسب بین رشد شهرنشینی و توسعه شهری است و همین عدم تعادل، موجبات مسائل مختلف شهری از جمله بافت فرسوده می باشد. ازاین رو بافت های فرسوده شهری از چالش برانگیزترین مسائل در فضای شهری ایران به شمار می روند که موجبات عدم سازمان و تعادل و بی برنامه گی حیات شهری را فراهم آورده است. نکته مهم در این بین عملکرد سنتی نظام مدیریت شهری ایران است که عامل اصلی گسترش ابعاد چالش های مذکور می گردد. لذا با توجه به مطالعات این پژوهش مسئله بافت های فرسوده در شهرهای ایران، تنها معلول رشد شهرنشینی نیستند بلکه ناشی از عدم کیفیت مدیریت شهری در راستای ارتقاء سطح کیفیت زندگی در این نوع از بافت ها می باشد. کلان شهر شیراز به عنوان یکی از شهرهای تاریخی و مهم از این تاثیرات و مسائل مبرا نبوده است. هدف این تحقیق بررسی عملکرد مدیریت یکپارچه شهری در بازآفرینی بافت های فرسوده کلانشهر شیراز و در محله فخرآباد است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روشهای گردآوری اطلاعات به صورت میدانی(پیمایشی) است. ابزار گردآوری تحقیق، پرسشنامه است. جامعه آماری این تحقیق را شهروندان ساکن در محله فخر آباد شهر شیراز تشکیل داده اند که بالغ بر 1291 نفر بوده اند. بر اساس فرمول کوکران، نمونه آماری به تعداد 296 نفر محاسبه شد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای در زمینه سنجش عملکرد مدیریت یکپارچه شهری در بازآفرینی بافت فرسوده فخرآباد نشانگر آن است که چهار شاخص شامل ظرفیت توسعه نهادی، یکپارچگی و شریک مساعی نهادی، ترتیبات نهادی در مواجهه با بافت و دانش و یادگیری نهادی در سطح کمتر از 0/05 معنادار بوده است. بررسی میانگین شاخص ها نشانگر آن است که وضعیت آنها ضعیف ارزیابی می شود. بهترین وضعیت مربوط به شاخص یکپارچگی و شریک مساعی نهادی با مقدار 2/550 و بدترین وضعیت مربوط به بعد دانش و یادگیری نهادی با میانگین 2/343 بوده است. بنابراین وضعیت تمامی شاخص های مدیریت یکپارچه شهری در بازآفرینی بافت فرسوده فخرآباد نامطلوب ارزیابی می شود. همچنین نتیجه آزمون فریدمن در سطح کمتر از 0/05 تفاوت معناداری را میان شاخص های مدیریت کیپارچه شهری در بافت فرسوده نشان می دهد که بیشترین تفاوت مربوط به شاخص سرمایه اجتماعی درون نهادی و سپس کارایی و بهره وری نهادی بوده است.
The study of the urbanization system in Iran shows the disproportion between urbanization growth and urban development, and this imbalance is the cause of various urban problems, including dilapidated fabric. Therefore, worn-out urban fabrics are one of the most challenging issues in the urban space of Iran, which has caused disorganization, balance and unplanned urban life. The important point in this is the traditional performance of Iran's urban management system, which is the main factor in expanding the dimensions of the mentioned challenges. Therefore, according to the studies of this research, the problem of dilapidated tissues in Iranian cities is not only a result of urbanization, but it is caused by the lack of quality of urban management in order to improve the quality of life in these types of tissues. The metropolis of Shiraz, as one of the historical and important cities, has not been spared from these effects and issues. The purpose of this research is to investigate the function of integrated urban management in the regeneration of worn-out tissues in Shiraz metropolis and in Fakhrabad neighborhood. The descriptive-analytical research method and data collection methods are field (survey). The research collection tool is a questionnaire. The statistical population of this research was made up of citizens living in Fakhr Abad neighborhood of Shiraz, which totaled 1291 people. Based on Cochran's formula, the statistical sample was calculated as 296 people. The result of T-Tech test is an example in the field of measuring the performance of integrated urban management in recreating the worn-out fabric of Fakhrabad. It shows that four indicators including institutional development capacity, institutional integration and partners, institutional arrangements in dealing with the context and knowledge and institutional learning at a level less than 0.05 was significant. Examining the average indicators shows that their condition is evaluated poorly. The best situation is related to the index of institutional cooperation and integration with a value of 2.550 and the worst situation is related to the dimension of institutional knowledge and learning with an average of 2.343. Therefore, the status of all indicators of integrated urban management in recreating the worn-out fabric of Fakhrabad is considered unfavorable. Also, the result of Friedman's test at a level of less than 0.05 shows a significant difference between the indicators of the management of urban kiparche in the dilapidated context, and the biggest difference was related to the index of social capital within the institution, and then the efficiency and productivity of the institution.
_||_