تحلیل پیوندهای بینامتنیتی قصاید پروین اعتصامی و غزلیات حافظ بر مبنای رویکرد بینامتنیت ژنت
محورهای موضوعی : شاهنامهپروین گلی زاده 1 , مختار ابراهیمی 2 , مریم اشکانی 3
1 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز (نویسنده مسؤول)
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
3 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
کلید واژه: حافظ, ژنت, قصیده, بینامتنیت, پروین اعتصامی,
چکیده مقاله :
مسئله در این پژوهش نشاندادن تأثیرپذیری زبانی و اندیشگی پروین اعتصامی از حافظ است. روش تحقیق توصیفیـتحلیلی و بر مبنای رویکرد بینامتنیت ژنت است. بینامتنیت بر اثرپذیری و اثرگذاری متون بر یکدیگر استوار است. بر مبنای این رویکرد، هیچ متن یگانه، اصیل و منحصربهفردی وجود ندارد. همة متون از متون پیش از خود تأثیر پذیرفتهاند و بر متون پس از خود تأثیر میگذارند و این امر ناظر بر ویژگی گفتوگومندی متون است. ژولیا کریستوا اصطلاح بینامتنیت را در اواخر دهة شصت میلادی مطرح کرد. ژرار ژنت ازجمله نظریهپردازانی است که بینامتنیت را بهگونهای کاربردی بدل کرد و آن را ترامتنیت نامید. نتایج حاصل از بازخوانی قصاید پروین اعتصامی، بیانگر وجود روابط بیشمتنی و فرامتنی قصاید این شاعر و غزلیات حافظ ـ از میان اقسام پنجگانة روابط بینامتنی ژنتی (بینامتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیشمتنیت) ـ است. روابط فرامتنی میان برخی از ابیات پروین و حافظ نشاندهندة پایبندی پروین به اصول فکری و فرهنگی ادبیات کلاسیک فارسی و موضع انتقادی حافظ در این امور است.
The purpose in this research is to show the influences of Hafez on Parvin Etesami in terms of thought and language. The method of research is based on Gérard Genette’s rather descriptive and analytical, but actually intertextual approach. Intertextuality relies on discovering influences and effects of texts upon other texts. Based on this approach there are no unique, pure, or all- inclusive texts. All texts are influenced by texts that existed before and will influence other texts in the future and such relation is present in the conversations that exist among texts (Genette). The terminology of intertextuality was first introduced in the late 1960s by Julia Kristeva. Gérard Genette is among theorists that utilized intertextuality in a practical manner and called it transtextuality. Our reading of Parvin’s Qasidahs and Hafez’s Ghazals reveals to us the presence of metatextuality and paratextuality from Genette’s five categories of Intertextuality, Paratextuality, Metatextuality, Hypertextuality, and Architextuality. The relations of metatextuality in some of the poetry by Parvin & Hafez are telling of Parvin’s adherence to cultural and intellectual principles of Persian classical poetry and Hafez’s critical positions on these matters.
_||_