بررسی و تحلیل سبکشناختی فعل در غزلهای تعلیمی سعدی با رویکرد زبانشناسی نقشگرا
محورهای موضوعی : شاهنامه
1 - استادیار زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
2 - کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
کلید واژه: سعدی, غزل تعلیمی, زبان شناسی نظام مند نقش گرا, گذرایی,
چکیده مقاله :
یکی از مباحث پرکاربرد در زبانشناسی نقشگرا این است که زبان، نظامی اختیاری و قراردادی نیست بلکه طبیعی و پرورده جامعه و انسان است.بر همین اساس در دستور زبان نظام مند نقش گرابرای تحلیل گفتمان،سه فرانقش متنی،بینافردی،واندیشگانی در نظرگرفته میشود. در کارکرد تجربی که زیرمجموعه فرانقش اندیشگانی است، این موضوع مطرح است که تجربیات دنیای درون و بیرونِ کاربرِ زبان از طریق زبان او بیان میگردد.محصول این کارکرد در جمله، گذراییاست که برای مشخص نمودن انواع متفاوت فرایندهادر جمله-که در فعل نمود مییابد-به کار میرود و از این طریق یک فرستنده،تجارب،اندیشهها و برداشتهای خویش را از حوادث، وقایع و پدیدههای جهان بیرون و درونش به مخاطب عرضه میکند. لذا با توجه به این مسأله و ارتباط تنگاتنگ ذهن و زبان؛ این مقاله با روش تحلیلی- آماری و استفاده از منابع کتابخانهای به بررسی سبکی افعال به کار رفته در غزلهای تعلیمیِ سعدی با این رویکرد پرداخته است و از رهگذر این بررسی سبکی و ارتباط ذهن و زبان، ضمن ارائه شاخص یا شاخصهای سبکی در اینگونه غزلهای تعلیمی سعدی، اشارهای نیز به مهمترین و برجستهترین اندیشههای تعلیمی و برخی ابعاد شخصیتی وی داشته است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که یکی از شاخصهای سبکی سعدی با این رویکرد،کاربرد فراوان فرایند رابطهای است که نقش آن توصیف ویژگیها و صفات یک موجود یا شناسایی و تعریف هویت آن است. همچنین سعدی در غزلهای تعلیمی خود از طریق فرایند رابطهایِ وصفی یا هویتی دو اندیشه تعلیمی را برجسته و مطرح می سازدکه یکی در راستای اندیشه غنایی غزل یعنی عشق است که مبیّن شخصیت عاطفی- عاشقانه و اخلاقگرای وی استو دیگری اندیشه فلسفی خیام است که حاکی از بشر دوستی و خیام گرایی سعدی است و نشان می دهد که وی شاعر عشق و زندگی است .لذا میتوان گفت سعدی سعی دارد انسانها را به سوی فلسفه زندگی یعنی تعلیم چگونه زندگی کردن و لذت بردن از آن سوق دهد و به آن دعوت کند.
One of the important issues in Systemic Functional Linguistics is that the language is not an arbitrary system; on the contrary it is natural and cultivated by human being and society. In this perspective for discourse analysis there are three metafunctions, that is ideational, interpersonal and textual. The ideational metafunction is divided to two functions: experiential and logical. In experiential function, experiences of the world are represented through the language. In SFL view, a component of the ideational metafunction is transitivity as a property of clauses. It is used to specify the different types of processes in clauses. Therefore, as transitivity encodes our experiences, by studying and inquiring processes existing in the text and their frequency, we can understand thought, experiences and inner world of an author. Consequently, in this paper in addition to inquiring the processes of didactic Ghazals of Saadi, frequency and percentage of all kind of processes is demonstrated as a stylistic indicative of his work. Moreover through considering these frequencies his personality might be specified.
_||_