جایگاه صور خیال در آموزههای اخلاقیِ معارف بهاء ولد
محورهای موضوعی : شاهنامهفریبا شریفی مال امیری 1 , مریم بلوری 2 , شهرزاد نیازی 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
2 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
3 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
کلید واژه: اخلاق, تعلیم, صور خیال, معارف, بهاء ولد,
چکیده مقاله :
کتاب معارف، اثر بهاء ولد، عارف و واعظ نامدار بلخ و پدر مولانا جلالالدین، یکی از متون ارزشمند عرفانی در زبان فارسی است که بهسبب داشتن نثری شیوا، هنری، زبان شاعرانه و نیز برخورداری از صور خیال، از جایگاه خاصی در میان همتایان خود برخوردار است. اگرچه تعالیم موجود در کتاب معارف، به دو بخش تعالیم دینی و تربیتی تقسیم میشوند، در اینجا از ذکر تعالیم بارز عرفانی با رویکرد آخرتی خودداری میشود. در نتیجه، توجه مقالۀ حاضر به نکات تربیتی و اخلاقی معارف و سعی در نشان دادن جنبههای زیبایی و خیالانگیز این تعالیم بوده است. نتایج این بررسی نشان میدهد آموزههای اخلاقی و تربیتی در کتاب معارف یا جنبۀ امری دارند یا بازدارنده هستند، که در این میان، فراوانی آموزههای ایجابی از بازدارنده بیشتر است. بیشترین صور خیال هم به تشبیه و سپس تمثیل اختصاص دارد که در بخش آموزههای سلبی، در پرهیز از طمع، پرهیز از کبر و دوری از همنشین بد، و در بخش آموزههای ایجابی، در توصیه به صبر و رفتار درست با زنان بیشترین کاربرد و تکرار را داشته است.
“Ma’arif”, a book written by Bahā Valad who is a famous mystic and preacher of Balkh and the father of Jalāl ad-Dīn Mollana, has a specific and valuable position in the Persian literature and among his peers and counterparts due to his eloquent, fluent and artistic prose, and its poetic language and its imagination as well. Though the trainings of this book are divided into two parts, i.e. religious and educative, this paper does not intend to deal with and discuss the mystical trainings containing an otherworldly approach. Therefore, the focus of this paper is on the educative and moral points of mysticism, and the elegant and imaginative aspects of such trainings. The results of this study show that the moral and educative points in “Ma’arif” are either imperative or disincentive which among them, the frequency of the imperative points are higher than the dissuasive ones. In addition, most of its imagery is dedicated to the simile and then the allegory. Besides, in the imperative parts, the trainings like avoidance from greed, pride, and bad companion are highly frequent while in the disincentive parts, advice to patience and having proper behavior to women are mostly used and repeated.
1. قرآن کریم (1388)، ترجمۀ حسین انصاریان، چ۱، قم: آیین دانش.
2. اسفندیار، محمودرضا (1395)، «اندیشههای کلامی در باب توحید در آراء اعتقادی بهاء ولد»، مجلۀ پژوهش زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، شمارۀ 40، 137ـ153.
3. افلاکی، شمسالدین احمد (1392)، مناقب العارفین، تصحیح تحسین یازیجی، تهران: دنیای کتاب.
4. انصاری، خواجه عبدالله (1363)، صد میدان، بهاهتمام قاسم انصاری، تهران: طهوری.
5. بازرگان، محمد نوید (1379)، «ادراک ژرف لذات و تحصیل کمال مزهها»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال 43، شمارۀ 3، 207ـ220 .
6. براتی، محمود و کدیوری، سهیلا (1387)، «بررسی برخی آراء بهاء ولد در حوزۀ علم النفس»، مجلۀ سبکشناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، شمارۀ 2، 128ـ149.
7. بهاء ولد (1352)، معارف، تصحیح بدیعالزمان فروزانفر، تهران: طهوری.
8. پرونده، سمیه و طحان، احمد (1393)، «بررسی آرایههای بدیع لفظی و معنوی در معارف بهاء ولد»، مطالعات زبانی بلاغی، دانشگاه سمنان، پیاپی 10، 23ـ48 .
9. پورنامداریان، تقی و مؤخر، حسین (1383)، «بررسی جنبههای زیباشناختی معارف از دیدگاه صورتگرایی»، فصلنامۀ جستارهای نوین ادبی دانشگاه فردوسی مشهد، شمارۀ 4، 52ـ82.
10. جابری، ناصر (1396)، «مطالعۀ بینامتنی تمثیل در معارف بهاء ولد و مثنوی مولانا»، مجلۀ شعرپژوهی (بوستان ادب)، دانشگاه شیراز، سال نهم، شمارۀ 3، 45ـ68.
11. جابری اردکانی، سید ناصر و همکاران (1396)، «بررسی تأویل و پیوند آن با تداعی معانی در معارف بهاء ولد»، مجلۀ نثرپژوهی ادب فارسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، دورۀ 20، شمارۀ 42 ، 53ـ72.
12. چیتگ، ویلیام (1382)، مقدمهای بر تصوف و عرفان اسلامی، ترجمۀ جلیل پروینی، تهران: پژوهشکدۀ امام خمینی.
13. حسینی، سید محسن (1386)، «مناسبات بینامتنی معارف بهاء ولد و مثنوی از منظر داستانپردازی»، نشریۀ پژوهشهای ادبی، دانشگاه لرستان، شمارۀ 16، دورۀ 4، 57ـ92.
14. حیدری، حسن (1388)، «مقایسۀ برخی از جنبههای محتوایی و شکلی غزلیات شمس و معارف بهاء ولد»، مجلۀ مطالعات عرفانی، دانشگاه کاشان، پیاپی 9، 29ـ52. .
15. خائفی، عباس و تقیپور کندسر، شیما (1395)، «جنبههای آیرونی در مجالس سبعۀ مولوی و معارف بهاء ولد» مجلۀ بهارستان سخن، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال، شمارۀ 31، 127ـ142.
16. دشتی، سید محمد و سهرابی، سمیه (1390)، «شیوههای تفسیر و تأویل آیات قرآن کریم در معارف بهاء ولد»، مجلۀ مطالعات عرفانی، دانشگاه کاشان، دورۀ 2، شمارۀ 4، 65ـ۸۵.
17. زروانی، مجتبی و غروی نیستانی، سید ماجد (1387)، «معرفتشناسی احساس در منظومۀ عرفانی بهاء ولد و مولوی»، مجلۀ مطالعات عرفانی، دانشگاه کاشان، شمارۀ 7، 147ـ162.
18. زرینکوب، عبدالحسین (1378)، با کاروان حله، تهران: علمی.
19. ــــــــــ (1379)، یادداشتها و اندیشهها، تهران: سخن.
20. سعدی، مصلح بن عبدالله (1387)، گلستان، تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی، چ۸، تهران: خوارزمی.
21. سلطانی، فاطمه و میرهاشمی، طاهره (1398)، بررسی استعارۀ مفهومی «جهان هستی، درخت است در متون عرفانی»، مجلۀ ادبیات عرفانی، دانشگاه کاشان، شمارۀ 20، 7ـ31.
22. سنچولی، احمد و شکیبایی، لیلا (1391)، «بررسی کلام مغلوب در معارف بهاء ولد»، مجلۀ مولویپژوهی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، شمارۀ 13، 46ـ75.
23. سهروردی، شهابالدین عمر (1384)، عوارف المعارف، بهاهتمام قاسم انصاری، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
24. شاکر، کریم (۱۳۹۶)، «مضامین تعلیمی در دیوان رودکی سمرقندی»، پژوهشنامۀ ادبیات تعلیمی، سال نهم، شمارۀ ۳۵، ۱ـ۲۲.
25. شبستری، سعدالدین محمود ( 1368)، گلشن راز، تصحیح صمد موحد، تهران: طهوری.
26. شمیسا، سیروس (1376)، انواع ادبی، چ۵، تهران: دنیای دانش.
27. شیخ صدوق، ابوجعفر محمد (1369 )، ترجمۀ خصال، ترجمۀ مدرس گیلانی، مشهد: سازمان چاپ و انتشارات جاویدان.
28. صفا، ذبیح الله (1359)، تاریخ ادبیات در ایران، چ۵، تهران: امیرکبیر.
29. عنصرالمعالی، کیکاووس (۱۳۴۵)، قابوسنامه، تصحیح غلامحسین یوسفی، تهران: علمی.
30. غزالی، امام محمد (1378)، کیمیای سعادت، بهکوشش حسین خدیو جم، چ۸، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
31. فاطمی، سید حسین و همکاران (1390)، «سرچشمههای فکری رمز و تصویر در معارف بهاء ولد»، فصلنامۀ جستارهای نوین ادبی، دانشگاه فردوسی مشهد، شمارۀ 173، 123ـ156.
32. قبادی اصل، مرتضی و همکاران (1396)، «بررسی و تحلیل ویژگیهای زبان عرفانی در معارف بهاء ولد»، مجلۀ عرفانیات در ادب فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، شمارۀ 33 ، 11ـ37.
33. قشیری، ابوالقاسم (1361)، رساله قشیریه، بهکوشش بدیعالزمان فروزانفر، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
34. کاشانی، عزالدین محمود (1381)، مصباح الهدایةو مفتاح الکفایه، مقدمه، تصحیح و توضیحات عفت کرباسی و محمدرضا برزگر خالقی، تهران: انتشارات زوار.
35. لوئیس، فرانکلین دی (1383)، مولوی، دیروز و امروز، شرق و غرب، ترجمۀ فرهاد فرهمندفر، تهران: بینا.
36. مایر، فریتس (1382)، بهاء ولد، ترجمۀ مریم مشرف، تهران: نشر دانشگاهی.
37. محمد بن منور (1385)، اسرارالتوحید، بهکوشش محمدرضا شفیعیکدکنی، تهران: آگاه.
38. مشرّف، مریم (1389)، جستارهایی در ادبیات تعلیمی ایران، تهران: سخن.
39. مشرّف، مریم و حیدرزاده سردرود، حسن (1383)، «حجاب عرفانی در معارف بهاء ولد و مثنوی مولوی»، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تبریز، شمارۀ 193، 95ـ129.
40. معینیفرد، زهرا و همکاران (1392)، «سیطرۀ قرآن در معارف بهاء ولد»، فصلنامۀ پژوهشهای ادبی قرآنی، دانشگاه اراک، دورۀ 1، شمارۀ 4، 63ـ82.
41. مولانا، جلالالدین محمد (1372)، مثنوی معنوی، با تصحیح بدیعالزمان فروزانفر، تهران: دانشگاه.
42. ناصرخسرو، ابومعین (1384)، دیوان، چ۱، تهران: چاپخانۀ فراین.
43. نظامی گنجوی (1387)، لیلی و مجنون، تصحیح حسن وحید دستگردی، بهکوشش سعید حمیدیان، چ۸، تهران: نشر قطره.
44. هجویری، علی بن عثمان (1384)، کشفالمحجوب، با مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمود عابدی، تهران: انتشارات سروش.
_||_