تحلیل گفتمان ایدئولوژیک آموزش و پرورش ایران پس از انقلاب اسلامی مطالعه موردی گفتمان دولت اصولگرایی (1392- 1384)
محورهای موضوعی : علوم اجتماعیسید بهروز موسوی بهبید 1 , احمدعلی حسابی 2 , نبی اله ایدر 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه جامعه شناسی سیاسی، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران.
2 - جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران
3 - استادیار گروه جامعه شناسی سیاسی، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران
کلید واژه: گفتمان, ایدئولوژی, انقلاب, آموزشوپرورش,
چکیده مقاله :
هدف از این پژوهش؛ تحلیل گفتمان- ایدئولوژی دولت اصولگرایی در نظام آموزشوپرورش ایران و همچنین بررسی رویکرد این دولت در راستای بازنمایی گفتمان خود از طریق نظام آموزشوپرورش میباشد. تحقیق حاضر یک مطالعه کیفی است که با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و روش- نظریه لاکلائو و موفه، به توصیف، تفسیر و تبیین ماهیت و عناصر گفتمانی آموزشوپرورش در این دوره تاریخی پرداخته است. بر اساس نتایج حاصله از این پژوهش، میتوان اذعان نمود که؛ دولت اصولگرایی در طی مدیریت اجرایی خود، برای کنترل، نظارت و اعمال دخالتهایی در نظام آموزشوپرورش تلاش نموده و در موارد بسیاری با تأثیرگذاری بر فرایند تصویب قوانین و همچنین تولید محتوا و اصلاح متون کتب درسی در پی تحول گفتمان فرهنگی- آموزشی موجود و بازنمایی نشانگان گفتمان مسلط از طریق نظام آموزشوپرورش بوده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد آموزش و پرورش دولت اصولگرا از بعد گفتمانی از نشانگان سوسیال دموکرات اسلامی فاصله گرفته و به عناصر گفتمانی سنتگرایی ایدئولوژیک اسلامی نزدیک شده است. لذا بر خدامحوری،گسترش عدالت، استقلال و نفی وابستگی، حمایت از محرومان، ایثارگری، بومیگرایی، مهرورزی، استکبارستیزی، تکلیف گرایی و... در اسناد خود تأکید دارد. عناصر گفتمانی فوق در چهارچوب گفتمان غالب و در راستای نفی کامل ارزشهای فرهنگی غرب با به چالش کشیدن سامان چیره در نظام بینالملل، سوژههای دینی و انقلابی را بازآفرینی میکند. همچنین یافتهها نشان میدهد سوژه مدنظر دولت اصولگرا، سوژه سیاسی است که با عناصر و دقیقههای گفتمانی نظام سنتگرای ایدئولوژیک انطباق دارد.
Aim of this research; Discourse Analysis - The ideology of the principled government in the Iranian education system and also the study of the approach of this government in order to represent its discourse through the education system. The present study is a qualitative study that has described, interpreted and explained the nature and elements of the educational discourse in this historical period using the method of Fairclough critical discourse analysis method and Laclau and Mouffe theory.Based on the results of this study, it can be acknowledged that; The principled government, during its executive management, has sought to control, monitor, and intervene in the education system. In many cases, by influencing the process of passing laws, as well as producing content and modifying textbook texts, it has sought to transform the existing cultural-educational discourse and represent the dominant discourse syndrome through the education system.The research findings show that the education of the principled state has distanced itself from the symptoms of the Islamic Social Democrats in terms of discourse and has approached the discourse elements of Islamic ideological traditionalism. Therefore, it emphasizes on God-centeredness, expansion of justice, independence and denial of dependence, protection of the deprived, self-sacrifice, localism, compassion, anti-arrogance, duty-orientation, etc. in its documents.The above discourse elements recreate religious and revolutionary subjects in the framework of the dominant discourse and in line with the complete negation of Western cultural values by challenging the dominant order in the international system. The findings also show that the subject of the principled state is a political subject that conforms to the elements and discourse minutes of the traditional ideological system.
_||_