بازتاب قرآن و روایات در منطق الطیر عطار نیشابوری در باب نفس
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی متن شناسی حکمی و عرفانیسیده پرگل شمسی 1 , علی اکبر افراسیاب پور 2 , علی فتح الهی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه ادیان و عرفان، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم آباد، ایران.
2 - دانشیار، گروه ادیان و عرفان، واحد خرم آباد،دانشگاه آزاد اسلامی،خرم آباد،ایران.
دانشیار،گروه ادیان و عرفان، دانشگاه تربیت دبیر. (نویسندۀ مسئول)
3 - دانشیار گروه ادیان و عرفان، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم آباد، ایران.
کلید واژه: نفس, عطار نیشابوری, منطقالطیر, نفس امّاره, آیات و روایات,
چکیده مقاله :
یکی از مسائل مورد توجه مکاتب الهی و بشری، معرفت نفس بوده است؛ زیرا با شناخت ویژگی های انسان، می توان برنامه ای متناسب با نیازهای او، برایش تدارک دید. از جمله ابعاد شناخت نفس، آگاهی از جنبه های منفی آن است. شناخت ضعف ها و کمبود ها، راهی را برای مبارزه و رفع این کمبود ها، پیش پای انسان می گذارد و متون وحیانی، بهترین شناخت را در مورد انسان، ارائه می دهند. عرفای مسلمان تلاش وافری را جهت شناختن و شناساندن نفس،به منصه ی ظهور، گذاشته اند و جهت غنی و استوار نمودن نظرات خود،از قرآن کریم و بیانات معصومین علیهم السلام، که متصل به منبع عظیم وحی بوده اند،استفاده کرده اند. هدف از انجام این پژوهش،بررسی واژه ی نفس، از دیدگاه عطار نیشابوری در منطق الطیر و میزان تاثیرپذیری وی از قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام، در این زمینه، مشخص است. بر اساس نتایج پژوهش، تصور عطار از نفس، در منطق الطیر، اغلب تصوری منفی است و با نفس امّاره در قرآن کریم،همخوانی دارد. وی برای بیان ویژگی های نفس، به کرّات،از آیات و روایات استفاده نموده است.گاهی قسمتی از آیه یا حدیث را به کار برده و گاهی نیز،از مفهوم آن استفاده کرده است.
One of the issues of the divine and human schools has been self-knowledge; Because by recognizing human characteristics, a program tailored to his needs can be prepared for him. One of the dimensions of self-knowledge is awareness of its negative aspects. Recognizing weaknesses and shortcomings is a way to fight and eliminate these shortcomings. Muslim mystics have made great efforts to know and identify the soul, the place of emergence, and to enrich and strengthen their views of the Qur'an. Karim and the statements of the Infallibles (peace be upon them), which were connected to the great source of revelation, have been used. The purpose of this study is to study the word nafs from Attar Neyshabouri's point of view in the Mantiq al-Tair and the extent of his influence on the Holy Quran and the narrations of the Infallibles (peace be upon them) in this regard. According to the results of the research, Attar's perception of the soul in the Mantiq al-Tair is often a negative perception and is consistent with the ego in the Holy Qur'an. He has repeatedly used verses and hadiths to express the characteristics of the soul. Sometimes he has used a part of a verse or hadith and sometimes he has used its meaning
_||_