نگرشی بر پارادوکس و ارتباط آن با تجارت عرفانی در غزلیات مولانا و حافظ
سارا قطعی
1
(، دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علومانسانی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.)
مریم زیبائی نژاد
2
(استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علومانسانی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.)
مرتضی جعفری
3
(استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علومانسانی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.)
کلید واژه: پارادوکس, تجارب عرفانی, مکاشفه, غزلیات مولانا , غزلیات حافظ,
چکیده مقاله :
چکیده متناقضنما یا پارادوکس به عنوان یک شیوه آشناییزدایی در اشعار عرفانی جایگاه ویژهای دارد و شاعران عارفمسلک به ویژه حافظ و مولوی با تأثیرپذیری از عرفان اسلامی در غزلیات خود از صنعت پارادوکس برای انتقال مفاهیم عرفانی به ذهن خوانندگان و شنودگان استفاده نمودهاند. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی با مقایسة پارادوکسهای مولوی و حافظ ارتباط پارادوکس با تجارب عرفانی در افکار و اندیشه دو شاعر بررسی میشود و وجوه اختلاف و اشتراک در دو اثر مشخص میشود. نتیجهای که از این تحقیق به دست میآید، آن است که وجوه مشترک در اندیشههای مولوی و حافظ، بسیار به هم نزدیک است؛ زیرا افکار و اندیشة هر دومبتنی بر تصوف عشق است و در پرتو این نگرش عاشقانه همه دوگانگیها به وحدت و یگانگی میرسند. همچنین در هر دو اثر نشانههایی از چهار ویژگی تجربة عرفانی توصیفناپذیری، کیفیت معرفتی، زود گذری و حالت انفعالی دیده میشود و چون صاحب مکاشفه در رویارویی با این تجارب نمیتواند او را بر اساس آن چه دیده و شنیده است، به مخاطب معرفی کند از زبان پارادوکس استفاده میکند. اما وجوه تفاوت بیشتر ظاهری است. مولانا بیشتر از پارادوکس ترکیبی و حافظ بیشتر از پارادوکس معنایی استفاده نموده است. کلیدواژهها: پارادوکس، تجارب عرفانی، مکاشفه، غزلیات مولانا، غزلیات حافظ
چکیده انگلیسی :
Abstract Paradox has a special place as a method of defamiliarization in mystical poems, and mystical poets, especially Hafez and Moulavi, have used the art of paradox to convey mystical concepts to the minds of readers and listeners with the influence of Islamic mysticism in their lyric poetry. In this research, by comparing the paradoxes of Moulavi and Hafez, the relationship between paradoxes and mystical experiences in the thoughts and ideas of the two poets is investigated by descriptive-analytical method, and the differences and commonalities between the two works are identified. The result obtained from this research is that the common features in the thoughts of Moulavi and Hafez are very close to each other; Because the thoughts and thoughts of every dualist are based on the Sufism of love, and in the light of this loving attitude, all dualities reach unity. Also, in both works, there are signs of the four characteristics of indescribable mystical experience, epistemological quality, ephemerality, and passivity, and because the author of the revelation, when faced with these experiences, cannot introduce him to the audience based on what he has seen and heard. Paradox uses. But the differences are more superficial. Moulavi has used more of the combined paradox and Hafez more of the semantic paradox. Keyword: Paradox, Mystical experiences, Revelation, Hafez's sonnets, Moulana's sonnets