زمان در عرفان اسلامی
محورهای موضوعی : اسطوره
1 - استادیار دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی ـ دانشگاه تبریز
کلید واژه: عشق, زمان, عدم, شطحیات, ازل,
چکیده مقاله :
در فرهنگ اسلامی، تصورات گوناگونی از زمان انعکاس یافته است. متکلمان آن را امری موهوم و فیلسوفان آن را مقدار حرکت فلک اطلس میدانند. اما از منظر صوفیان، زمان با جان، که اصل وجود آدمی است، در ارتباط است. جانی که نزد دلبر حاضر است، چیزی جز لالهزار و گلشن نمیتواند باشد و بنابراین، پیری و پژمردگی را در او راهی نیست. از اینرو، زمان عرفانی ارتباطی با گذشته و آینده ندارد؛ زیرا صوفی با خداوند است و در آنجا ماضی و مستقبل نیست. تمام کوشش یک صوفی آن است که خداگونه شود و از قید زمان، آزاد یا به تعبیری دیگر نیست گردد. این امر جز با عشق حاصل نمیشود. سالکی که اسیر عشق نشود، بندة جسم و زمان خواهد ماند. تنها عشق است که آزادی را از این نوع بندگی به ارمغان میآورد. عشق چون شمشیری است که سر جسم و زمان را از جان سالک جدا میکند.
According to the Islamic theologians, time is an illusory concept, and the Muslim philosophers argue that time is the measure of motion. But the Islamic mystics believe that time is related to soul, the soul that is divine and blessed. If the mystic seeks nearness to God, he will be everlasting. From this point of view, there is not any past and future, and the soul is immortal. The holly traveler (sālek) is seeking nearness to God and wants to set free from the time, which is possible only with Divine love, when the Soul is filled with God.
_||_