تنیدگی شغلی، راهبردهای مقابلهای و فشارها: الگوی تغییرناپذیری جنسی
محورهای موضوعی : روان درمانگریاعظم صادقیوزین 1 , امید شکری 2 , حسین پورشهریار 3 , فاطمه باقریان 4
1 - کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی
2 - استادیار دانشگاه شهید بهشتی
3 - استادیار دانشگاه شهید بهشتی
4 - استادیار دانشگاه شهید بهشتی
کلید واژه: عوامل تنیدگیزای نقش شغلی, مقابلة شخصی, فشار شخصی, جنس,
چکیده مقاله :
مطالعة حاضر با هدف آزمون تغییرناپذیری جنسی روابط ساختاری بین عوامل تنیدگیزای نقش شغلی و فشار شخصی با میانجیگری مقابلة شخصی در بین گروهی از اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی انجام شد. تعداد 285 عضو هیأت علمی (150 مرد، 135 زن) به نسخة تجدید نظرشدة سیاهه تنیدگی شغلی (OSI-R؛ آسیپو، 1998) پاسخ دادند. در این مطالعه از روش آماری مدل¬یابی معادلات ساختاری چندگروهی استفاده شد. نتایج نشان دادند رابطة بین تنیدگی شغلی با مقابلة شخصی منفی معنادار، رابطة بین تنیدگی شغلی و فشار شخصی مثبت معنادار و رابطة بین مقابلة شخصی و فشار شخصی منفی معنادار است. علاوه بر این، مقابلة شخصی، رابطة بین تنیدگی شغلی و فشار شخصی را میانجیگری کرد. همچنین، نتایج نشان دادند در الگوی مفروض برای کل نمونه، تمامی وزن¬های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار هستند و متغیرهای پیش¬بین 48 درصد از پراکندگی متغیر فشار شخصی را تبیین میکنند. نتایج مربوط به تغییرناپذیری جنسی روابط ساختاری نشان دادند در زنان در مقایسه با مردان، رابطة بین تنیدگی شغلی و فشار شخصی و رابطة بین مقابلة شخصی و فشار شخصی نیرومندتر است. نتایج پژوهش حاضر ضرورت تمرکز بر نقش متغیر جنس را در آزمون روابط ساختاری بین قلمروهای مفهومی چندگانه بیش از پیش برجسته می¬سازد.
this study examined the gender invariance of structural relations between occupational role stressors and personal strain with mediating effect of personal coping among faculty members of Shahid Beheshti University. Two hundred and eighty five faculty members (150 males, 135 females) completed the Occupational Stress Inventory- Revised (OSI-R, Osipow, 1998). The data were analyzed using multi-group structural equation modeling. The results indicated a negative significant relation between occupational stress and personal coping; a significant positive relation between occupational stress and personal strain; a significant negative relation between personal coping and personal strain, and mediating role of personal coping in the relationship between occupational stress and personal strain. Results also indicated that in the overall model the regression weights were statistically significant and predictor variables accounted for 48% of the variance of personal strain. The results of the gender invariance of structural relations indicated that the relation between occupational role stressors and personal strain and the relation between personal coping and personal strain were stronger among females than males. The findings underscored the importance of sex variable to study structural relations between multiple conceptual domains