موارد غیرقابل انجام شدن تعهدات در قراردادها
محورهای موضوعی : تحقیقات حقوقی بین المللیحمید رشیدی 1 , محمود قیوم زاده 2 , حسین خسروی 3
1 - دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد خمین، دانشگاه آزاد اسلامی،خمین، ایران. رایانامه:
Hmdrashidi@aeoi.org.ir
2 - گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، واحد خمین، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران. رایانامه: Maarefteacher@yahoo.com
3 - گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، واحد خمین، دانشگاه آزاد اسلامی،خمین، ایران. رایانامه: hkhosravi88@gmail.com
کلید واژه: تعهد, قرارداد, تعهدات قابل انجام, تعهد غیر قابل انجام,
چکیده مقاله :
یکی از انواع تعهدات که در خصوص مبنا و ماهیت آن، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، تعهدات طبیعی است؛ تعهداتی که برای متعهد ً له، قانونا حق مطالبه نمیباشد، اما اگر متعهد به میل و ارادهی خود، این تعهد را ایفا نماید، دعوای استرداد او مسموع نخواهد بود. موضوع این نوشتار، موارد غیرقابل انجام شدن تعهدات در قراردادها است. تعهد رابطه حقوقی است که به موجب آن شخصی در برابر دیگری مکلف به انتقال و تسلیم مال یا انجام کار یا خودداری از انجام کاری میشود. در تعهدات قراردادی، حاکمیت اراده به عنوان یک اصل پذیرفته میشود و در تعهدات قانونی مبنای تعهد، حاکمیت قانون و لاضرر است. غیر ممکن شدن اجرای تعهد ممکن است ناشی از قانون باشد و اگر عدم امکان اجرا امری موقتی باشد یا در فاصله بین ایجاد تعهد و زمان اجرا موجود باشد و سپس رفع گردد، موجب سقوط تعهد نمیگردد.
یکی از انواع تعهدات که در خصوص مبنا و ماهیت آن، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، تعهدات طبیعی است؛ تعهداتی که برای متعهد ً له، قانونا حق مطالبه نمیباشد، اما اگر متعهد به میل و ارادهی خود، این تعهد را ایفا نماید، دعوای استرداد او مسموع نخواهد بود. موضوع این نوشتار، موارد غیرقابل انجام شدن تعهدات در قراردادها است. تعهد رابطه حقوقی است که به موجب آن شخصی در برابر دیگری مکلف به انتقال و تسلیم مال یا انجام کار یا خودداری از انجام کاری میشود. در تعهدات قراردادی، حاکمیت اراده به عنوان یک اصل پذیرفته میشود و در تعهدات قانونی مبنای تعهد، حاکمیت قانون و «لاضرر» است. غیر ممکن شدن اجرای تعهد ممکن است ناشی از قانون باشد و اگر عدم امکان اجرا امری موقتی باشد یا در فاصله بین ایجاد تعهد و زمان اجرا موجود باشد و سپس رفع گردد، موجب سقوط تعهد نمیگردد. در تعهدات قراردادی، حاکمیت اراده به عنوان یک اصل پذیرفته میشود و در تعهدات قانونی مبنای تعهد، حاکمیت قانون و «لاضرر» است. غیر ممکن شدن اجرای تعهد ممکن است ناشی از قانون باشد و اگر عدم امکان اجرا امری موقتی باشد یا در فاصله بین ایجاد تعهد و زمان اجرا موجود باشد و سپس رفع گردد، موجب سقوط تعهد نمیگردد.
- Shiffrin, S. V. (2007). The Divergence of Contract and Promise, 120 Harv. L. Rev, 708, 710.
https://ssrn.com
- Varul, P. (2008). Performance and Remedies for Non-performance: Comparative Analysis of the PECL and DCFR. Juridica Int'l, 14, 104.
https://heinonline.org/hol-cgi-bin/get_pdf.cgi?handle=hein.journals/jurdint14§ion=16
- Zekoll, J. & Wagner, G. (Eds.). (2018). Introduction to German law. Kluwer Law International BV.
_||_