پیامدهای مذهبی ـ فرهنگی مهاجرت دیوانسالاران شیعه ایرانی به شبه جزیره دکن با تاکید بر نقش زبان فارسی (حکومت بهمنیان با تاکید بر نقش خواجه محمود گاوان)
محورهای موضوعی : مطالعات نقد ادبیرمضان حسنوند 1 , محمود سید 2 , سینا فروزش 3
1 - دانشجوی دکتری تاریخ ایران دوره اسلام، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
2 - استادیار گروه تاریخ ، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، ،تهران،ایران
3 - دانشیار گروه تاریخ، واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران
کلید واژه: شیعیان, تمدن اسلامی, دکن, دیوانسالاران ایرانی, سلسله بهمنی,
چکیده مقاله :
بهمنیان نحستین حکومت مستقل مسلمان در جنوب هند بودند که از سال 748 تا 932 ق بر این منطقه حکومت کردند. بنیانگذار این خاندان اصل و نسبی ایرانی داشت. به همین دلیل وی و جانشینانش توجه فراوانی به فرهنگ و تمدن ایرانی و به کارگیری ایرانیان در مناصب مختلف سیاسی و اجتماعی از قبیل وزارت و صدارت نشان دادند. مهاجرت شیعیان ایرانی به دکن از نیمه قرن هشتم هجری افزایش چشمگیری داشت و در قرن دهم و یازدهم به اوج خود رسید. شمار زیادی از نخبگان و اشراف به دربار بهمنیان در دکن کوچیدند. شاهان بهمنی نیز مشوق این مهاجرت بودند. مهاجرت این عالمان، مردان سیاست، شاعران و اطباء پیامدهای بسیاری در زمینههای مذهبی و فرهنگی دکن داشت. یافتههای پژوهش حاضر که با استفاده از منابع کتابخانهای و با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. نشان میدهد که این مهاجرتها باعث گسترش مذهب تشیع و موجب رواج فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی در دکن شد.
The Bahmanians were the first independent Muslim government in South India, who ruled this region from 748 to 932 AD. The founder of this family had Iranian ancestry. For this reason, he and his successors showed great attention to Iranian culture and civilization and the employment of Iranians in various political and social positions such as the ministry and chancellery. The migration of Iranian Shias to the Deccan increased significantly from the middle of the 8th century and reached its peak in the 10th and 11th centuries. A large number of elites and nobles moved to the Bahmani court in the Deccan. Bahmani kings also encouraged this migration. The migration of these scholars, political men, poets and doctors had many consequences in the religious and cultural fields of Deccan. The findings of the current research were done using library sources and descriptive-analytical method. It shows that these migrations caused the spread of Shiism and the spread of Iranian-Islamic culture and civilization in the Deccan.
ابن بطوطه، محمدبن عبدالله، سفرنامه، ترجمه محمدعلی موحد، جلد دوم، تهران. علمی و فرهنگی، 1359 ش.
استانلی، لین پول، (1363)، طبقات سلاطین اسلام همراه با جداول تاریخی و نسب ایشان، ترجمه عباس اقبال، چاپ دوم، تهران، دنیای کتاب
باسورث، کلیفورد ادموند، (1371)، سلسلههای اسلامی راهنمای گاهشماری و تبارشناسی، ترجمه فریدون بدرهای، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران.
خافی خان، محمدهاشم، منتخب اللباب، کلکته، بی نا، 1925.
ر. موداک، مانورما، (1345)، سرزمین و مردم هند، ترجمه فریدون گرگانی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
رفیق، محمد، آداب المترسلین، دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره، جزوه اول، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1385 ش.
رویمر، هانس روبرت، (1380)، ایران در راه عصر جدید، تاریخ ایران از 1350 تا 1750، ترجمه آذر آهنچی، انتشارات دانشگاه تهران.
سخاوی، شمسالدین محمدابن عبدالرحمن، الضوء الامع لاهل القرن التاسع، جلد 1، قاهره، مکتب القدسی، 1355 ش.
شروانی، هارون خان، (1379)، بهمنیان دکن، دانشنامه جهان اسلام، جلد پنجم، زیرنظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، ص 1.
شیرازی، رفیعالدین، تذکره الملوک، نسخه خطی موجود در کتابخانه ملی پاریس به شماره 40، استفاده از نسخه عکسی موجود در بنیاد دایره المعارف اسلامی.
صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، جلد چهارم، تهران، فردوس، 1364.
طباطبا، سیدعلی، (1936)، برهان مآثر، دهلی.
طهرانی، آقا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، بینا، بیتا.
عالمی، خدیجه، (1393)، ملوک بهمنی، نخستین حاکمان مستقل در دکن، تهران، انتشارات امیرکبیر.
عامر، خانمحمد، (1378)، علل گسترش و رواج زبان و ادب فارسی در هند، نامه پارسی، س 4، ش 4.
عصامی، عبدالملک، (1948)، فتوح السلاطین، دانشگاه مدرس.
فراهانی منفرد، مهدی، (1382)، ایرانیان در دکن مروری بر حضور ایرانیان و نفوذ زبان فارسی در حکومت بهمنیان، نامه انجمن، شماره 11.
فریدون پاشا، احمد، مجموعه منشآت السلاطین، بیجا، بینا، 1274 ق.
کرمی، مجتبی، (1373)، نگاهی به تاریخ حیدرآباد دکن، تهران، وزارت امور خارجه.
کهدویی، محمدکاظم، (1386)، پارسیگویان ایرانی در دوره حکومت قطب شاهیان و عادل شاهیان، کاوش نامه، سال هشتم، شماره 14.
گاوان، خواجه عمادالدین محمود، ریاض الانشاء، به اهتمام غلام یزدانی، حیدر آباد دکن، بینا، 1948.
مردانی، فیروز، (1385)، سیری در مناسبات فرهنگی ایران و هند، تاریخ روابط خارجی، ش 28.
معصومی، محسن (1384)، نخستین نشانههای ظهور تشیع در دکن، فصل نامه علمی ـ پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهراء، شماره 53.
معصومی، محسن، (1389)، فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی دکن در دوره بهمنیان، تهران، انتشارات علمی فرهنگی.
نیمدهی، عبدالکریم، (1394)، کنزالمعانی (منشات نیمدهی)، تصحیح و توضیح و اضافات محمدرضا نصیری و محمدباقر وثوقی، تهران، نشر آثار.
هالیستر، جان نورمن، (1373)، تشیع در هند، ترجمه آزرمیدخت مشایخ فریدونی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
هندوشاه استرآبادی، محمد بن قاسم، (1301 ق)، تاریخ فرشته، جلد دوم، چاپ سنگی، بیجا.
یکتایی، مجید، (1353)، نفوذ فرهنگ و تمدن ایران و اسلام در سرزمین هند و پاکستان، اقبال، تهران.
S.A. Abbas Razivi, A social – Intellectual History of the Ithan Ashari shits in Indian, Australia, 1986, vol 1, p. 247.
Schotten, Elizabet, Indian Islamic Architecture, The Deccan 1347-1968, Delhi, 1981.
_||_