بررسی جایگاه ایدئولوژی و منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با نگاهی به بحرانهای چچن، بوسنی و فلسطین
محورهای موضوعی : روابط بین الملل
1 - استادیار دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
کلید واژه: سیاست خارجی, فلسطین, منافع ملی, واژگان کلیدی: ایدئولوژی, چچن, بوسنی,
چکیده مقاله :
چکیده سیاست خارجی، جهت گیری یک کشور را نسبت به نظام بین الملل مشخص می سازد. هر کشوری برای فعالیت در عرصه بین المللی نیازمند طراحی سیاست خارجی فعال و پویائی است.سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل دولتها یا عناصر بین المللی دیگر برای رسیدن به اهداف ملی و تامین منافع ملی است.منافع ملی، چارچوبی است که سیاست خارجی با توجه به آن رویه ها و ابزارهای خود را سازماندهی می کند. در حقیقت تامین منابع ملی خط قرمز سیاست خارجی کشورها است. ایران به دلیل ماهیت خاص سیاست خارجی نظام خود که دارای ویژگی خاصی در ماهیت و شیوه اجرا بوده باید کلیه تصمیمات خود را با اسلام تطبیق دهد. لذا عملکردش در صحنه سیاست خارجی متفاوت از رژیم های دیگر می باشد. در این مقاله تصمیمات و اقدامات دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در سه منطقه مشخص بحرانی چچن، بوسنی و فلسطین از محضر منافع ملی و ایدئولوژی بررسی می گردد. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی بر مبنای ایدئولوژی اسلام و قانون اساسی مبتنی بر آن ایدئولوژیست مقایسه تطبیقی از عملکرد سیاست خارجی ایران در سه منطقه فوق الذکر صورت خواهد گرفت. ضرورت هماهنگی و تطابق اقدامات نظام با این دو معیار ونیز منافع ملی موضوع اصلی مورد بحث این مقاله است. سوالی که این مقاله در پی پاسخ به آن است عبارت از این که، نظام جمهوری اسلامی در مقابل بحران های این مناطق چگونه رفتار کرده است؟ و اینکه این رفتار در مقابل بحرانهای فوق مبتنی بر ایدئولوژی بوده است و یا منافع ملی ؟و در نهایت اینکه آیا این رفتار مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بوده است ؟ این بررسی با استفاده از چارچوب تئوریک نظریه سازه گرائی، صورت خواهد گرفت.
Abstract Foreign policy intensifies a country ordination regarding to the international political structure. Each country is required to design an active and dynamic foreign policy aiming to operating within the international context. The national benefit is taken in account as a framework that based on that approaches and appliances of the foreign policy are organized. In the other word, achievement of national interest play role as an intensifier for state foreign policies. Due to its particular identity in the foreign policy that emerges its dimensions and decisions adapted with the Islamic regulations, Iran has a type of performance different from the other countries. Within the present study focus is on those decisions and the actions taken by the diplomacy organism of Islamic Republic of Iran within the three critical districts of Chechnya, Bosnia, and Palestine. Regarding the fact that system of Iranian diplomacy and legislation is based on the Islamic ideology, a comparative comparison study is conducted on these three districts. Necessity of adaptation between the Iranian foreign diplomacy and these criterions and also the national interest are discussed through the research. The questions that this study attempts to response includes: what kinds of actions have been operated by the Islamic Republic of Iran confronting with events of these three districts? Moreover, do the actionshave been adapted with the Islamic ideology or the national interests, or constitution?
