تأثیر آرایش کاشت بر خصوصیات کمی و کیفی چغندرقند در مناطق سردسیر استان فارس
محورهای موضوعی : مجله علمی- پژوهشی اکوفیزیولوژی گیاهیغلامرضا اشرف منصوری 1 , مستانه شریفی 2
1 - مربی پژوهش مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی فارس
2 - کارشناس و محقق مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی فارس
کلید واژه: تراکم بوته, آرایش کاشت, چغندرقند, صفات کمی و کیفی,
چکیده مقاله :
آرایش کاشت در چغندرقند را می توان با تغییرات فاصلة ردیف ها و عرض پشته ها، کشت بصورت یک ردیفه و دو ردیفه و فاصله بوته بر روی خطوط کاشت تنظیم نمود. برای دستیابی به مناسبترین آرایش کاشت برای رقم منوژرم هیبرید گدوک، آزمایش مزرعه ای به مدت دو سال (1380 و 1381) در اقلید فارس (منطقه سردسیر) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار و پنج تیمار انجام شد. تیمارها شامل : 1- فاصله ردیف 60 سانتیمتر و کشت بصورت یک ردیفه،2- فاصله ردیف 50 سانتیمتر و کشت بصورت یک ردیفه، 3- فاصله ردیف 60 سانتیمتر، عرض پشته ها 40 سانتیمتر و کشت بصورت دوردیفه، 4- فاصلة ردیف 50 سانتیمتر، عرض پشته ها 50 سانتیمتر و کشت بصورت دو ردیفه، 5- فاصلة ردیف 40 سانتیمتر، عرض پشته ها 60 سانتیمتر و کشت بصورت دوردیفه بود. هر کدام از واحدهای آزمایشی در چهار خط (پشته های ساده در وسط آن و پشته های عریض در دو طرف آن) و به طول 10 متر با بذرکار دستی کشت شد. نتایج دو ساله نشان داد که اختلاف عملکرد ریشه و شکر سفید در آرایش های مختلف کاشت به ترتیب در سطح احتمال 1% و 5% معنی دار بود. بیشترین عملکرد ریشه و عملکرد شکر سفید به ترتیب با میزان 19/49 و 53/8 تن در هکتار مربوط به آرایش کاشت با فاصلة ردیف 50 سانتیمتر و کشت بصورت یک ردیفه بود. آرایش های مختلف کاشت از نظر درصد قند، ناخالصی ها (نیتروژن مضره، سدیم و پتاسیم)، ضریب قلیائیت، درصد شکر قابل استحصال، خلوص شربت خام و قند ملاس تفاوت آماری معنی داری نداشتند. آرایش کاشت با فاصله ردیف 50 سانتیمتر، کشت بصورت یک ردیفه و آرایش کاشت با فاصله ردیف 50 سانتیمتر و پشتهها 50 سانتیمتر، کشت بصورت دو ردیفه (50×50) را می توان به عنوان بهترین تیمارهای آرایش کاشت نام برد زیرا در بین آرایشهای کاشت مورد بررسی از عملکرد ریشه، درصدقند، درصد شکر قابل استحصال و عملکرد شکر سفید بالاتری برخوردار بودند.
Planting pattern for sugar beet can be adjusted by changing in row spacing and row width, and also by one row or two - rows planting and by changing in plant interval on rows. To obtain the optimum planting pattern of a monogerm hybrid (Gadook) and its effect on the quantitative and qualitative characteristics of sugar beet, an experiment was conducted in two years (2001-2002) in Eghlid area of Farsprovince. The measured characters were root yield, sucrose content, and percentage of the extractable white sugar, juice purity and impurities (ά- amino N, sodium and potassium). The experiment consisted of five treatments and replicated four times in a randomized complete blocks design. The treatments were as: 1- Row spacing of 60 cm, cultivated in one row. 2- Row spacing of 50 cm, cultivated in one row. 3- Row spacing of 60 cm, row width was 40 cm and cultivated in two rows. 4- Row spacing of 50 cm and row width of 50 cm and cultivated in two rows. 5- Row spacing of 40 cm, row width of 60 cm and cultivated in two rows. Each plot consisted of four lines with 10 meters length which were planted by planter. During the growth period number of plants and number of missing plants were recorded. The results of the effect of treatment on two years experiment showed that the root yield and white sugar yield were significant at 1% and 5% probability level, respectively. The maximum root yield and white sugar yield were obtained in the second treatment (row spacing of 50 cm and cultivated on one row) with the amount of 49.19 and 8.53 T/ha, respectively. The effect of cultivation pattern on the characters such as Sugar content, impurities (ά- amino N, sodium and potassium), alkality, percentage of the extractable white sugar, juice purity and molasses were not significant. The row spacing of 50 cm, cultivated in one row and row spacing of 50 cm row width of 50 cm and cultivated in two rows the best planting pattern because these two pattern have the maximum root yield , sugar content, white sugar yield and purity.