طراحی مدل پارادایمی مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی (مورد مطالعه: مرکز بهداشت شرق اهواز)
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشیزیبا محمدزاده 1 , غلامحسین برکت 2 , فرانک امیدیان 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه مدیریت آموزشی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
2 - دانشیار، گروه مدیریت آموزشی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
3 - استادیار، گروه علوم تربیتی، واحد دزفول، دانشگاه آزاد اسلامی، دزفول، ایران.
کلید واژه: مدیریت دانش, دانش, دانشگاه علوم پزشکی, طراحی مدل پارادیمی,
چکیده مقاله :
پژوهش کاربردی حاضر با هدف طراحی مدل پارادایمی مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی صورت گرفت که از نظر شیوه اجرا به صورت کیفی با استفاده از نظریه مبنایی انجام شد. جامعه آماری متشکل از 16 خبره دانشگاهی در شهر اهواز در سال 1399 بود که با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه نیز بر اساس اصل اشباع نظری در نظر قرار گرفت. از ملاکهای انتخاب خبرگان می توان به عضویت در یکی از دانشگاه های دولتی و غیر دولتی، رشته تحصیلی مرتبط با مدیریت (مدیریت عمومی، مدیریت دولتی، مدیریت آموزشی و مدیریت برنامه ریزی)، داشتن تألیفات مرتبط و تمایل به شرکت در مصاحبه اشاره کرد. ابزار پژوهش عبارت است از مصاحبه های نیمه ساختار یافته که برای اعتبار یافته ها از روش روایی صوری و پایایی آن ها از روش ضریب توافق کد گذاری استفاده شد. در مرحله بررسی پایایی حاصل کد گذاری مجدد 3 مصاحبه 86/0 مشخص گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش کد گذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه مبنایی استفاده شد. نتایج نشان دادند که دلایل علّی مدیریت دانش شامل به روز رسانی دانش، تسهیل زیرساخت ها و شایسته سالاری، شرایط مداخله گر شامل رهبری تعاملی و انگیزه بخشی، شرایط زمینه ای شامل فرهنگ سازمانی و رتبه بندی کارکنان، راهبرد ها شامل آموزش مراقبت های بهداشتی و انتقاد پذیری و پیامد ها شامل کاهش هزینه ها،رضایت مندی و افزایش بهره وری کارکنان بودند؛ لذا می توان نتیجه گرفت که مدیریت دانش به عوامل متعددی مربوط است که برای ارتقاء آن باید به تمام این شاخص ها و عوامل شناسایی شده در پژوهش حاضر توجه نمود.
The purpose of the present study was applied and it could be considered a qualitative research with a basic theory in terms of implementation. The statistical population of the study included 16 university experts in Ahvaz in 1399 who were selected by purposive sampling. The sample size was also based on the principle of theoretical saturation. Criteria for selecting experts in the research included membership in a public and non-governmental university, being in a field of study related to management (public administration, , educational management and planning management), having relevant writings, and a willingness to participate in interviews. The research tool was semi-structured interviews and the validity of the findings was based on face validity and for reliability the coding agreement coefficient method was used which resulted in re-coding of 3 interviews with a value of 0.86. For data analysis, open, axial and selective coding methods based on basic theory were used. The results showed that causal reasons for knowledge management included (knowledge updating, infrastructure facilitation and meritocracy), intervening conditions included (interactive leadership and motivation), contextual conditions included (organizational culture and staff ranking), strategies included (health care and critique training) and outcomes also included (reducing costs, employee satisfaction, and increasing productivity). Based on the results, it can be concluded that knowledge management is related to several factors that in order to improve it, all the indicators and factors identified in the present study should be considered.
_||_