شناسایی شاخصها و مولفههای موثر بر اتخاذ سیاست نوآوری باز در فدراسیون های ورزشی
محورهای موضوعی : مدیریت آموزشیسعید مقدمبقا 1 , مژگان خدامرادپور 2 , مظفر یکتایار 3 , عادل صلواتی 4
1 - دانشجو دکترا مدیریت ورزشی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
2 - استادیار مدیریت ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج
3 - دکترای مدیریت ورزشی، استادیار گروه مدیریت ورزشی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
4 - استادیار گروه مدیریت، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
کلید واژه: سیاست, نوآوری باز, فدراسیون ورزشی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص ها و مولفه های موثر بر اتخاذ سیاست نوآوری باز در فدراسیون های ورزشی منتخب انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر، کلیه خبرگان دانشگاهی عضو هیئتعلمی دانشگاهها، کارشناسان، دبیران و روسای فدراسیون ها بودند. نمونه گیری به روش هدفمند و نظری انجام شد، اشباع نظری نمونه ها پس از مصاحبه با 14 نفر حاصل شد. تعداد نمونه پیش از اجرای تحقیق تعیین نگردید و فرایند نمونه گیری تا زمانی ادامه پیدا کرد که نوعی اشباع اطلاعاتی حاصل شود؛ بدین معنی که در جریان مصاحبه اطلاعات جدیدتری از داده ها استخراج نشده است. ابزار پژوهش حاضر، مصاحبه های نیمه ساختار مند بود. روش توافق درون موضوعی، برای تأیید پایایی استفاده شد. جهت تجزیه تحلیل داده ها از سه مرحله کدگذاری استفاده شد. با استفاده از کدگذاری باز، مقوله های مدل شناسایی شد؛ سپس، در مرحله کدگذاری محوری، پیوند بین این مقوله ها در قالب پارادایم کدگذاری تعیین شد. فرایند کدگذاری در قالب ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی که شامل شاخص های علی مؤثر شامل ساختار سازمانی، پشتیبانی مدیران و آمادگی تغییر، عوامل زمینه ای شامل کارکنان، زیر ساختی، انگیزاننده، استراتژیک و فرهنگ نوآورانه است. موانع شامل نیروی انسانی، موانع ساختاری، موانع فرهنگی و موانع دانشی است. در این راستا راهبردهای ارائه شده شامل دانش و آموزش، مشارکت، فضای رقابتی و پویایی سازمانی است در نهایت استفاده از مدل پیامدهای بهره وری، خلاقیت و کارکرد اجتماعی را در پی خواهد داشت.
The aim of this study was to identify the indicators and components affecting the adoption of open innovation policy in selected sports federations. Participants in the present study were all university experts, faculty members, experts, secretaries and presidents of federations. Sampling was done by purposive and theoretical methods. Theoretical saturation of the samples was obtained after interviewing 14 people. The number of samples was not determined before the research was conducted and the sampling process continued until some kind of information saturation was obtained; this means that no new information was extracted from the data during the interview. The tools of the present study were semi-structured interviews. The intra-subject agreement method was used to confirm the reliability. Three coding steps were used to analyze the data. Using open coding, model categories were identified; then, in the axial coding stage, the link between these categories was determined in the form of a coding paradigm. The coding process in the form of six dimensions of the paradigm model that includes effective causal indicators including organizational structure, managerial support and readiness for change, contextual factors including staff, infrastructure, motivation, strategy and innovative culture. Barriers include manpower, structural barriers, cultural barriers and knowledge barriers. In this regard, the proposed strategies include knowledge and training, participation, competitive environment and organizational dynamics. Finally, the use of the model will lead to the consequences of productivity, creativity and social functioning.
_||_