بررسی اندیشههای پارادکسیکال (متناقض) در شعر ناصرخسرو
محورهای موضوعی : حماسه
1 - دانشآموخته دکتری دانشگاه آزاداسلامی ـ واحد علوم و تحقیقات تهران و عضو هیأت علمی
دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد خمینی شهر.
کلید واژه: تناقض ـ تناقض نمایی ـ اندیشه ـ پارادکس ـ شعر ـ ناصرخسرو ـ فنون ادبی ـ نقدادبی,
چکیده مقاله :
پارادوکس واژهای اروپایی است که در دورة معاصر به مباحث ادب فارسی وارد شده است و آن را تناقضنمایی و اخیراً پادنمایی معنی کردهاند و در دو زمینة شعری و فکری یا مفهومی قابل بررسی است. آنچه امروز بیشتر زیر عنوان تناقضنمایی در شعر و ادب فارسی مورد تحقیق واقع شده، زمینة شعری آن است که ذیل بدیع معنوی در فنون و صنایع ادبی و به عنوان یک فنّ ادبی یا به تعبیر امروزیتر، آرایه ادبی تعریف میشود. امّا آنچه ما بدان پرداختهایم از این مقوله نیست و در این زمره نمیگنجد. حتّی نمیشود آن را تناقض نمایی معنی کرد، بلکه باید صراحتاً آن را تناقض نامید. ما تناقضگوییها و تضادهای فکری، اعتقادی، ادّعایی شاعران را در این مقاله مورد نقد و ارزیابی قرار دادهایم، بدین صورت که نه تنها آرایه یا فنّ ادبی محسوب نمیگردد، بلکه بطور کلّی از این مقوله خارج بوده و در دامنة مباحث نقد ادبی گنجانیده میشود. مباحثی که در حوزة تحقیقات ادبی ما، متأسفانه غریب مانده و کمتر مورد توجه قرار گرفته و بدان پرداخته شده است، در صورتیکه این گونه تحقیقات، اتّفاقاً، بیشتر به سرمایههای فکری نیازمند است و نیز بیشتر به پویایی جریان فکر و اندیشه کمک میکند. همچنین موجب تحوّل و دگرگونی در بینش و نگرش شخص محقّق و نیز مخاطبان آن تحقیق میگردد.
Paradox is a European term which has entered the Persian literary discussions in the contemporary period and it has been defined as paradoxicality and in two poetic and conceptual contexts can be studied. Mostly what is today comes under paradoxicality in Persian literature and poetry is the poetic context referred to as figures of thought and is considered as a literary device. However our concern in this article is not of this genre and it should be called merely paradox. We have criticized and assessed the paradoxes, conflicts of ideas, beliefs, and claims of poets in this article. Therefore discussions in this article are regarded within the domain of literary criticism, an area which is rarely appreciated in our literary research whereas more attention should be devoted to analysis, interpretation and evaluation of works of literature.
کتابنامه
- المعجم فی معاییر الاشعار العجم، رازی، شمس قیس، تصحیح استاد مدرس رضوی، تهران، انتشارات زوّار، چاپ سوم، 1360.
_||_