اثر بخشی مشاوره گروهی به شیوه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) برشفقت ورزی به خود و تاب آوری
محورهای موضوعی : روانشناسیمحمود فتاحی 1 , اسدالله ویسی 2 , امید مرادی 3
1 - دانشجوی دکتری تخصصی مشاوره ، گروه مشاوره خانواده ، واحد سنندج ، دانشگاه آزاد اسلامی ، سنندج
2 - استادیار گروه روانشناسی و علوم تربیتی ، دانشگاه پیام نور ، تهران
3 - دانشیار گروه مشاوره خانواده ، واحد سنندج ، دانشگاه آزاد اسلامی ، سنندج
کلید واژه: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی, شفقت به خود, تابآوری, مادران کودکان کم توان.,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی مشاوره گروهی به شیوه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برشفقت به خود، و تابآوری خانوادگی مادران کودکان آموزش بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با انجام پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و یک دوره پیگیری 5 ماه بود . نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. جامعه آماری شامل مادران کودکان آموزش پذیر در سال 1400-1401 در شهر های ملارد و شهریار بود از میان لیست جامعه آماری (24) نفر با استفاده از اعداد تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروه گواه، قرار داده شدند. مداخله آموزشی با استفاده از بسته آموزشی کران 2009 در 8 جلسه 2 ساعته برای گروه آزمایشی انجام شد روش تجزیه و تحلیل دادهها، تحلیل کو واریانس چند متغییری (آنوا) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار (SPSS 22) استفاده شد. از پرسشنامه های شفقت به خود ،نف 2003 و تاب آوری خانوادگی سیکسبی 2005 به عنوان ابزار استفاده شد نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه مشاوره گروهی بر افزایش شفقت به خود، و تابآوری خانوادگی مادران کودکان آموزش پذیر تأثیر دارد (001/0P<) و این تأثیر در مرحله پیگیری 5 ماه دارای ثبات بود. (001/0P<) با توجه به یافته های این پژوهش می توان از روش مشاوره گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای افزایش شفقت به خود و تاب آوری خانوادگی استفاده نمود .
The purpose of this research was to compare the effectiveness of group counseling with cognitive therapy based on mindfulness, self-compassion, and family resilience of mothers of children in education. This research was semi-experimental with a pre-test and post-test with a control group and a follow-up period of 5 months. Sampling was done by simple random sampling. From the list of the statistical population (24) people were selected using random numbers and were placed in two experimental groups of cognitive therapy based on mindfulness, the control group. The educational intervention was conducted using Crane's educational package (2011) in 8- 2-hour sessions for the experimental group. The method of data analysis was multivariate analysis of covariance (ANOVA). The software (SPSS 22) was used for data analysis. Self-compassion, Neff (2003) and Sixby (2005) family resilience questionnaires were used as tools. The results showed that cognitive therapy based on mindfulness in the form of group counseling increases self-compassion and family resilience. Mothers of educated children have an effect and this effect was stable in the 5-month follow-up phase. According to the findings of this research, it is possible to use the cognitive therapy group counseling method based on mindfulness to increase self-compassion and family resilience.