قدرت مدیرعامل و تقسیم سود با نقش تعدیلی نوسانات جریان نقدی
محورهای موضوعی : حسابداری مالیفاطمه رحمانی نیک 1 , قاسم قاسمی 2
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سبزوار، ایران
2 - استادیار گروه حسابداری، واحد سبزوار، دانشگاه آزاد اسلامی، سبزوار، ایران
کلید واژه: قدرت مدیرعامل, تقسیم سود, نوسانات جریان نقد,
چکیده مقاله :
هدف اصلی این پژوهش، تعیین تاثیر قدرت مدیرعامل و تقسیم سود با نقش تعدیلی نوسانات جریان نقدی در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. مدیران باهدف حداکثر سازی ثروت سهامداران باید بین علایق سهامداران تعادل برقرار کنند تا فرصتهای سودآور را از دست نداده باشند و همسود نقدی را بپردازند. این پژوهش برای یک دورهی زمانی پنج ساله از سال 1398-1402 انجام شد. اطلاعات نمونهی شرکتهاي مورد مطالعه پس از بررسي در دسترس بودن اطلاعات آنها با جمعآوري به کمک نرمافزار اکسل طبقهبندي و به کمک نرمافزار ایویوز مورد آناليز و تحليل واقع شدند. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، یک پژوهش توصیفی با تأکید بر روابط همبستگی است که به کمک رگرسیون و پنل قابل آزمون است. جامعه مورد بررسی تمام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد بررسی با در نظر گرفتن محدودیتهای شامل 176 شرکت گردید. نتایج پژوهش نشان داد؛ بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود رابطهی منفی وجود داشته و این رابطه معنادار نیز میباشد. برای قدرت مدیرعامل سه فاکتور دوره تصدی، دوگانگی و مالکیت مدیریتی استفاده شده است، که این موارد میتواند در تصمیمگیریهای کلان شرکت به دلیل قدرت بالا مدیریت تاثیر داشته باشد و در این حالت به نظر مدیران از قدرت خود استفاده خواهند نمود و حداقل سود را بین سهامداران تقسیم میکنند و بیشتر به دنبال گسترش فعالیتهای شرکت و کسب سودهای بیشتر و پایدارتر در بلندمدت خواهند بود. همچنین نوسانات جریان نقدی ارتباط بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود را تعدیل میکند، ارتباط نیز مثبت میباشد. بدان معنا که هرچه نوسانات جریان نقدی افزایش یابد، باعث تقویت ارتباط منفی بین دو متغیر میگردد.
The main purpose of this research is to determine the effect of CEO power and profit sharing with the moderating role of cash flow fluctuations in Tehran Stock Exchange. with the aim of maximizing shareholders' wealth, managers must balance the interests of shareholders so that they do not miss profitable opportunities and pay cash dividends. This research was conducted for a period of five years from 2022-2018. The sample data of the studied companies, after checking the availability of their data, were collected and classified with the help of Excel software and analyzed with the help of EViews software. This research is descriptive research with an emphasis on correlational relationships, which can be tested with the help of regression and panel. The researched society included all the companies admitted to the Tehran Stock Exchange and the researched sample included 176 companies considering the limitations. The research results showed; there is a negative relationship between the CEO's power and profit distribution, and this relationship is also significant. Three factors of tenure, duality and management ownership have been used for the power of the CEO, which can have an impact on the company's macro decisions due to the high power of the management, and in this case, according to the managers, they will use their power. They divide the profit and the minimum profit among the shareholders and they will seek to expand the company's activities and earn more and more stable profits in the long term. Also, cash flow fluctuations moderate the relationship between CEO power and profit distribution, and the relationship is positive and significant. It means that as cash flow fluctuations increase, it strengthens the negative relationship between two variables.
1- امین عشایری، آسو(1400). رابطه بین قدرت مدیر عامل و ریسک سقوط قیمت سهام در شرکت¬های بورسی، رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری. 79: 45-69.
2- توکلی، الناز و جعفری دهکردی، حمیدرضا.(1398). بررسی تأثیر نوسانات جریان نقدی و استفاده از بدهی در سررسیدهای متفاوت در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه مطالعات مدیریت و حسابداری، 5(3): 234-250.
3- رحمانیان کوشککی، عبدالرسول و کر، رابعه.(1402). رابطه بین عملکرد پایداری شرکت و سیاست تقسیم سود با توجه به نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی و مالکیت نهادی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، پژوهش¬های کاربردی در گزارشگری مالی،22: 68-41.
4- زمانی¬راد، محمد (1392). تحلیل عوامل مؤثر بر میزان دستکاری فعالیت¬های واقعی (مدیریت واقعی سود). پایان¬نامه¬ی کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی، مشهد.
5- صراف، فاطمه و خجسته اهوازی، منصور.(1401). اثرات درماندگی مالی، سیاست تقسیم سود و نسبت بدهی به ارزش ویژه بر ارزش شرکت، چشم انداز حسابداری و مدیریت، 5(74): 104-116.
6- عباسی، صفورا و غلامی جمکرانی، رضا.(1400). بررسی تأثیر شفافیت سود بر سیاست پرداخت سود سهام، مطالعات اخلاق و رفتار در حسابداری و حسابرسی، 2: 110-98.
7- قاسمی حسین آبادی، مریم و نمازیان، علی و عزیزی، صدیقه(1402). توانایی مدیرعامل و سیاست تقسیم سود، نهمین کنفرانس بین المللی علوم مدیریت و حسابداری، تهران.
8- محمدزاده، محمد و فلاح، رضا. (1402). بررسی رابطه بین انعطاف¬پذیری مالی و سیاست تقسیم سود درشرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری، 89: 467-480.
9- یاری، فرانک و فتحی ارطه، کیوان.(1395). تأثیر قدرت تصمیم¬گیری مدیرعامل بر عملکرد مالی شرکت-های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه مطالعات مدیریت و حسابداری، 2(2): 285-300.
10- Al-Hiyari. A, Chakib Kolsi. M, Lutfi. A, Shakkour. A. S, aljumah. A. I.(2023). Information asymmetry and dividend payout in an emerging market: Does corporate governance quality matter? Journal of Open Innovation: Technology, Market, and Complexity, 10(1): 100188-1002013.
11- Chang,K, Kang.E, Li.Y. (2015). Effect of institutional ownership on dividends: An agency-theory-based analysis, Journal of Business Research.14:1-9.
12- De Miguel, A., Pindado, J., De La Torre, C.(2004). Ownership structure and firm value: new evidence from Spain. Strat. Manag. J. 25 (12):1199–1207.
13- Denis, D.J., Sibilkov, V. (2010). Financial constraints, investment, and the value of cash holdigs. Review of Financial Studies, 23(1), 247-269.
14- Fama, E.F., French, K.R. (2004). New lists: Fundamentals and survival rates.Journal of Financil Economics, 73(2), 229-269. 15- Jing, D. (2005). Cash flow volatility and dividend policy. Thesis for Master of Science, University of Singapore.
16- Sheikh, S.(2023). CEO power and the likelihood of paying dividends: Effect of profitability and cash flow volatility, Journal of Corporate Finance, 73: 12-28.
17- Yeo. H. J.(2018). Role of free cash flows in making investment and dividend decisions: The case of the shipping industry, The Asian Journal of Shipping and Logistics, 34(2): 113-118.
Journal of Accounting and Corporate Governance Researches
Vol. 3, No. 7, Spring 2024 (33-45)
Paper type: Research Article
CEO Power and Dividend Payout Moderating Role Cash Flow Volatility
Fatemeh Rahmaninik1, Ghasem Ghasemi2*
Abstract The main purpose of this research is to determine the effect of CEO power and profit sharing with the moderating role of cash flow fluctuations in Tehran Stock Exchange. with the aim of maximizing shareholders' wealth, managers must balance the interests of shareholders so that they do not miss profitable opportunities and pay cash dividends. This research was conducted for a period of five years from 2022-2018. The sample data of the studied companies, after checking the availability of their data, were collected and classified with the help of Excel software and analyzed with the help of EViews software. This research is descriptive research with an emphasis on correlational relationships, which can be tested with the help of regression and panel. The researched society included all the companies admitted to the Tehran Stock Exchange and the researched sample included 176 companies considering the limitations. The research results showed; there is a negative relationship between the CEO's power and profit distribution, and this relationship is also significant. Three factors of tenure, duality and management ownership have been used for the power of the CEO, which can have an impact on the company's macro decisions due to the high power of the management, and in this case, according to the managers, they will use their power. They divide the profit and the minimum profit among the shareholders and they will seek to expand the company's activities and earn more and more stable profits in the long term. Also, cash flow fluctuations moderate the relationship between CEO power and profit distribution, and the relationship is positive and significant. It means that as cash flow fluctuations increase, it strengthens the negative relationship between two variables. Keywords: Power of the CEO, Profit sharing, Cash flow fluctuations.
|
نوع مقاله: پژوهشی
قدرت مدیرعامل و تقسیم سود با نقش تعدیلی نوسانات جریان نقدی
فاطمه رحمانینیک3، قاسم قاسمی4*
تاریخ دریافت: 12/05/1403 تاریخ پذیرش: 22/07/1403
چکیده هدف اصلی این پژوهش، تعیین تاثیر قدرت مدیرعامل و تقسیم سود با نقش تعدیلی نوسانات جریان نقدی در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. مدیران باهدف حداکثر سازی ثروت سهامداران باید بین علایق سهامداران تعادل برقرار کنند تا فرصتهای سودآور را از دست نداده باشند و همسود نقدی را بپردازند. این پژوهش برای یک دورهی زمانی پنج ساله از سال 1398-1402 انجام شد. اطلاعات نمونهی شرکتهاي مورد مطالعه پس از بررسي در دسترس بودن اطلاعات آنها با جمعآوري به کمک نرمافزار اکسل طبقهبندي و به کمک نرمافزار ایویوز مورد آناليز و تحليل واقع شدند. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، یک پژوهش توصیفی با تأکید بر روابط همبستگی است که به کمک رگرسیون و پنل قابل آزمون است. جامعه مورد بررسی تمام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد بررسی با در نظر گرفتن محدودیتهای شامل 176 شرکت گردید. نتایج پژوهش نشان داد؛ بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود رابطهی منفی وجود داشته و این رابطه معنادار نیز میباشد. برای قدرت مدیرعامل سه فاکتور دوره تصدی، دوگانگی و مالکیت مدیریتی استفاده شده است، که این موارد میتواند در تصمیمگیریهای کلان شرکت به دلیل قدرت بالا مدیریت تاثیر داشته باشد و در این حالت به نظر مدیران از قدرت خود استفاده خواهند نمود و حداقل سود را بین سهامداران تقسیم میکنند و بیشتر به دنبال گسترش فعالیتهای شرکت و کسب سودهای بیشتر و پایدارتر در بلندمدت خواهند بود. همچنین نوسانات جریان نقدی ارتباط بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود را تعدیل میکند، ارتباط نیز مثبت میباشد. بدان معنا که هرچه نوسانات جریان نقدی افزایش یابد، باعث تقویت ارتباط منفی بین دو متغیر میگردد. واژههای کلیدی؛ قدرت مدیرعامل، تقسیم سود، نوسانات جریان نقد.
|
[1] . MSc. Student of Accounting, Sabzevar Branch, Islamic Azad University, Sabzevar, Iran.
[2] . Assistant Prof, Department of Accounting, Sabzevar Branch, Islamic Azad University, Sabzevar, Iran.
Corresponding Author: Ghasem_ghasemi@iaus.ac.ir
[3] . دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری، واحد سبزوار، دانشگاه آزاد اسلامی، سبزوار، ایران.
[4] . استادیار، گروه حسابداری، واحد سبزوار، دانشگاه آزاد اسلامی، سبزوار، ایران. *نویسنده مسئول: Ghasem_ghasemi@iaus.ac.ir
مقوله سود در مباحث حسابداری و مالی با توجه به بحث کیفی آن و همچنین به عنوان ابزاری برای تصمیمگیری از جایگاه ویژهای برخوردار است. همچنین با مروری بر تاریخچه و ادبیات کهن دانش حسابداری در مییابیم که کمتر مفهوم یا پدیدهای همانند سود مورد بحث و منازعه فراگیر بین تئوریسینها و متفکران حسابداری و طبقات مختلف حرفه حسابداری و مالی قرار گرفته است. اگرچه مفهوم تعهدی سود به عنوان یک ابزار بنیادی با انتقادهایی مواجه است اما از دیدگاه اطلاعاتی، این مفهوم بیانگر نتیجهی فعالیت یک شرکت از دیدگاه حسابداری و مالی میباشد. بر اساس فرضیات بازار کارا و همچنین تحقیقات انجامشده توسط محققان برجسته بال و براون، مشاهده میشود که سود حسابداری محتوای اطلاعاتی دارد. محاسبهی سود حسابداری بهعنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد شرکتها و یا اطلاعاتی که در محاسبهی آن لحاظ میشود، توسط حسابداران حرفهای و تحلیلگران و مفسران مالی همواره مورد تأکید بوده است. لذا میان صورتهای مالی، صورت سود و زیان به سبب اطلاعات مفیدی که دربارهی میزان سودآوری واحدهای تجاری ارائه میدهد، برای استفادهکنندگان اطلاعات مالی حائز اهمیت است و موجب سهولت تجزیهوتحلیلهای لازم برای اخذ تصمیمات سرمایهگذاری خواهد شد. از این رو، هرگونه ارائهی گمراهکننده دربارهی عملکرد مالی واحد اقتصادی میتواند آثار زیانباری را برای سرمایهگذاران در پی داشته و آنها را در اخذ تصمیمات اقتصادی مناسب، با مشکل مواجه سازد.
این مطالعه پژوهشهای اخیر تقسیم سود در بازار ایران را توسعه میدهد و تأثیر نوسانات جریان نقدی بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود که تاکنون در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است، آشکار میکند. با تعیین این رابطه میتوان نشان داد که، استفادهکنندگان یا تصمیمگیرندگان مختلف از جمله سرمایهگذاران، در تجزیه و تحلیلها و تصمیمگیريهاي خود میتوانند بر گزارشات مالی بعنوان یک منبع مهم اطلاعاتی اتکا کرده و این امر باعث سرمایهگذاري هاي مناسب و کاهش هزینه های نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی میگردد. در این مقاله ابتدا توضیحاتی در خصوص شرح و بیان مسالهی پژوهش ارائه گردید و در راستای مسالهی پژوهش پیشینه پژوهش، فرضیههای پژوهش، روش پژوهش، یافتههای پژوهش و نتیجه گیری و پیشنهادها ارائه گردید.
سود تقسيمي از موضوعهايي است كه از ديرباز مورد توجه پژوهشگران مالي قرار داشته است و هنوز نيز به عنوان یکی از مسائل بحث انگيز در حوزه مديريت مالي باقي مانده است. تقسيم سود شركتها همچنان براي محققان مالي، پيچيده و معماگونه است و از دو جنبه بسيار مهم قابل بحث است. از يك طرف، عاملي اثرگذار بر سرمايهگذاريهاي پيش روي شركتهاست. از سویی دیگر، تقسيم سود موجب كاهش منابع داخلي و افزايش نياز به منابع مالي خارجي ميشود (محمدزاده و فلاح، 1402). پژوهشها نشان داده است که تقریبا تمامی شرکتهاي موفق سود سهام میپردازند و مدیران مالی شرکتها توجه خاصی به سیاست تقسیم سود نشان میدهند. سیاست تقسیم سود، همچنین بر ارزش سهام شرکت اثر میگذارد. در این مورد سه مکتب فکري در قرن گذشته ظاهر شده است: در گروه اول سودهاي تقسیمی، عاملی مؤثر و مثبت بر قیمت سهام است؛ گروه دوم اعتقاد دارند که قیمت سهام به طور منفی با سطح پرداخت سودهاي تقسیمی مربوط شده است و گروه سوم ادعا میکنندکه سیاست سود تقسیمی شرکت در ارزشگذاري سهام شرکت نامربوط است. همچنین، سود حاصل از فعالیتهاي شرکت میتواند به عنوان بهترین منبع تأمین مالی استفاده شود. لذا مدیران (با هدف حداکثر کردن ثروت سهامداران) همواره باید بین علایق مختلف سهامداران تعادلی را برقرار نمایند تا هم فرصتهاي سودآور سرمایه گذاري را از دست نداده باشند و هم سود نقدي مورد نیاز بعضی از سهامداران را بپردازند(صراف و خجسته اهوازی، 1401).
در گزارش کادبری و هیگز (2003) توصیه شده که بین اعضای هیاتمدیره، باید توازن قوا وجود داشته باشد تا هیچ کس قادر به کنترل بی قید و شرط فرآیند تصمیمگیری در شرکت نباشد. علاوه بر این، تقسیم مسئولیتها در سطح عالی شرکت، باید به روشنی مشخص شده باشد تا از توازن قوا و حدود اختیارات اعضای هیات مدیره، اطمینان کافی حاصل شود. در گزارش مزبور قید شده است که اگر سمتهای ریاست هیات مدیره و مدیریت عامل برعهده دو شخص مجزا نباشد؛ آنگاه یکی از اعضای ارشد هیاتمدیره باید اعلام کند که شخص مستقل کیست و وظایف رئیس هیاتمدیره و مدیرعامل، نباید برعهده یک شخص واحد گذاشته شود(یاری و فتحی ارطه، 1395). فروپاشی انرون1 در سال 2001، نظرها را به سوی اثربخشی عملکرد مدیران غیرموظف(غیراجرایی) هیات مدیره، جلب کرد. از دیدگاه تئوری نمایندگی، حضور مدیران غیرموظف(غیراجرایی) مستقل در هیات مدیره شرکتها و عملکرد نظارتی آنان بهعنوان افرادی مستقل؛ به کاهش تضاد منافع موجود میان سهامداران و مدیران شرکت در جلسات هیات مدیره، کمک شایان توجهی میکند. البته باید توجه داشت که مدیران اجرایی شرکت، نقش مهمی در ایجاد ساختار مناسبی از مدیران موظف و غیرموظف(غیراجرایی)، در میان اعضای هیات مدیره، ایفا میکنند (یاری و فتحی ارطه، 1395). مدیران اجرایی قدرتمند اغلب نسبت به مهارتهای خود بیش از حد اعتماد به نفس دارند و به احتمال زیاد ریسکهای بیشتری را متحمل میشوند. مدیران عامل با اعتماد به نفس بیش از حد بازده سرمایهگذاریهای خود را بیش از حد برآورد میکنند و تمایل دارند در پروژه های بیهوده بیش از حد سرمایه گذاری کنند (شیخ2، 2023).
جریانهای نقدی همواره یکی از موضوعات مورد تأکید در مدیریت شرکتها است. شرکتها جهت انجام سرمایهگذاری در راستای هدف اصلی هر واحد تجاری که سودآرری است، نیاز به جریانهای نقدی دارند. مدیران در شرایط مختلف اقتصادی خرد و کلان تصمیماتی به منظور انجام این سرمایهگذاریها اتخاذ مینمایند که به میزان اتکای آنها به منابع سرمایهگذاری، یعنی جریانات نقدی وابسته است(دنیس وسیبیلیکو3، 2010). بدیهی است هرچه نوسانات جریانهای نقدی کمتر باشد، قابلیت پیشبینی آینده و برنامهریزی جهت پررژههای آتی نیز میسر میگردد. لذا، عدم ثبات میزان جریانات نقدی عملیاتی باعث جلوگیری از اجرای پررژههای بلندمدت میگردد (شیخ، 2023). شرکتهایی که در دسترسی به منابع تأمین مالی با مشکلاتی مواجه هستتند، نسبت به شرکتهایی که دسترسی آسانتری به این منابع دارند، رفتارهای متفارتی در این شرایط ا خود نشان میدهند (دنیس و سیبیلیکو،2010). مدیران این شرکتها به منظور حفظ قدرت رقابتی شرکت و میزان نقدینگی، اقدام به ذخیره نمودن جریانهای نقدی به جای مصرف آنها در پررژههای مختلف مینمایند. لیکن این عمل در شرکتهایی که دسترسی به منابع تأمین مالی دارند، با توجه به اینکه در کمترین زمان توان دسترستی به میزان نقدینگی مورد نیاز را دارند، کمتر صورت میپذیرد (جینگ4، 2005). با توجه به نوسان جریانهای داخلی و همچنین عدم دسترسی به بازارهای تأمین مالی خارجی، این شرکتها اجرای پررژههای خود را به سالهای بعد منتقل کرده و یا سطح سرمایهگذاری مدنظر خود را پایین میآررند (شیخ، 2023).
اگرچه مدیران انگیزههایی برای کاهش سود سهام دارند، توانایی آنها در تأثیرگذاری بر تصمیمات پرداخت بستگی به درجه قدرتی دارد که در تصمیمگیری شرکتی دارند. افزایش قدرت توانایی مدیریت را برای تصمیمگیری در مورد پرداخت به نفع خود افزایش میدهد. با قدرتمندتر شدن مدیران عامل، مشکلات نمایندگی در شدیدتر میشود که ممکن است منجر به کاهش ثروت سهامداران شود.تئوری نمایندگی پیش بینی می کند که مدیران سستی مالی را ترجیح میدهند و احتمال کمتری برای پرداخت سود سهام دارند. مدیران عامل با اعتماد به نفس بیش از حد، با کاهش سطح پرداخت سود سهام فعلی، سستی مالی برای سرمایهگذاریهای آتی ایجاد میکنند. بنابراین، مدیران اجرایی قدرتمند، انگیزهها (انگیزه) و توانایی (فرصت) قوی برای حفظ جریانهای نقدی دارند و حتی احتمال کمتری برای پرداخت سود سهام دارند (شیخ، 2023).
با این حال، مدیران عامل قدرتمند ممکن است همیشه سود سهام را کاهش ندهند و حتی ممکن است در صورت انتظار برای جمعآوری سرمایه از خارج با نرخ های جذاب، سود سهام پرداخت کنند. دلیل این امر این است که مدیران عامل قدرتمند دارای نگرانیهای اعتباری بالاتری هستند و سرمایهگذاران قدرت مدیر عامل را بهعنوان ناهماهنگی بیشتر منافع مدیریتی، نشانهای از حاکمیت داخلی ضعیف و افزایش استقرار درک میکنند. در نتیجه، سرمایهگذاران برای ارائه وجوه به شرکتهایی که توسط مدیران اجرایی قدرتمند مدیریت میشوند، بازده بالاتری را طلب میکنند که هزینه تامین مالی خارجی را افزایش میدهد. ادبیات حاکمیت شرکتی استدلال میکند که مدیران در شرکتهایی که مدیریت ضعیفی دارند، سود سهام پرداخت میکنند تا شهرت خود را در انتظار جمعآوری سرمایه در بازارهای سرمایه با شرایط مطلوب ایجاد کنند (شیخ، 2023).
قاسمی و همکاران (1402) به بررسی رابطه بین توانایی مدیرعامل و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این پژوهش ادعا میشود در شرکت های که توانایی مدیرعامل بیشتر است، حقوق سهامداران اقلیت کمتر زیر پا گذاشته میشود و به حقوق سهامداران اقلیت توجه ویژهای میشود؛ در نتیجه میزان سود تقسیمی در شرکت نیز بالاتر میباشد. بنابراین، در شرکتهایی با مدیران تواناتر، احتمال پرداخت سود بیشتر به سهامداران بیشتر است.
محمدزاده و فلاح (1402) به بررسی رابطه بین انعطافپذیری مالی و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج نشان داد که بین انعطاف پذیری مالی و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.
رحمانیان کوشککی و کر (1402) رابطه بین عملکرد پایداری شرکت و سیاست تقسیم سود با توجه به نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی و مالکیت نهادی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی کردند. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد پایداری شرکت، سیاست تقسیم سود را بهبود میبخشد. همچنین، حاکمیت شرکتی رابطه مثبت بین عملکرد پایداری شرکت و سیاست تقسیم سود را تقویت میکند. علاوه بر این، مالکیت نهادی رابطه مثبت بین عملکرد پایداری شرکت و سیاست تقسیم سود را تضعیف مینماید.
صراف و خجسته اهوازی (1401) به بررسی اثرات درماندگی مالی، سیاست تقسیم سود و نسبت بدهی به ارزش ویژه بر ارزش شرکت پرداختند. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد اگرچه درماندگی مالی منجر به کاهش تغییر جهت رابطه میان تقسیم سود و ارزش شرکت میشود؛ اما این تاثیر معنیدار نیست؛ همچنین نتایج نشان داد نسبت بدهی به ارزش ویژه بر رابطه تقسیم سود و ارزش شرکت تاثیر منفی و معنیدار دارد.
عباسی و غلامی جمکرانی (1400) به بررسی تأثیر شفافیت سود بر سیاست پرداخت سود سهام پرداختند. نتایج نشان داد که شفافیت سود با پرداخت سود سهام، رابطه منفی و معناداری دارد.
الهیاری و همکاران5 (2023) رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و پرداخت سود سهام با نقش کیفیت حاکمیت شرکتی را بررسی کردند. نتایج نشان داد که رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و پرداخت سود سهام منفی است. همچنین، ارتباط منفی بین عدم تقارن اطلاعاتی و سیاست تقسیم سود در شرکتهایی با سیستمهای حاکمیت شرکتی قوی کمتر است، بنابراین، چنین شرکتهایی با مشکلات اطلاعاتی نامتقارن و نمایندگی کمتری مواجه هستند و از این رو سود سهام بیشتری میپردازند.
یئو6(2018) در تحقیقی تحت عنوان نقش جریانهای نقدی آزاد در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری و تقسیم سود پرداختند. نتایج نشان داد که جریانهای نقدی آزاد عامل تعیینکننده سرمایهگذاری و سود سهام است. جریانهای نقدی آزاد بیشتر شرکتها را به افزایش سرمایهگذاری و کاهش سود سهام سوق میدهد. استفاده از بدهی باعث کاهش سرمایهگذاری بیش از حد میشود.
چانگ و همکاران7(2015) در تحقیقی اثر مالکیت نهادی بر تقسیم سود سهام: تجزیه و تحلیل مبتنی بر تئوری نمایندگی را بررسی کردند. نتایج پژوهش نشان داد بین مالکان نهادی بلندمدت دارای سهم بالا با پرداخت سود سهام رابطه مثبتی وجود دارد، روابط مثبت در شرکتهای با هزینههای نمایندگی بالا برجستهتر است، و این رابطه در شرکتهای که نظارت خارجی ضعیفتر است بیشتر میباشد. همچنین، سرمایه گذاران نهادی نقش نظارتی قوی در شرکتهای متمرکز در پرداخت سود سهام دارند.
با این حال، پرداخت سود سهام هزینههای خاص خود را دارد. سود سهام مقدار جریانهای نقدی تولید شده داخلی را کاهش می دهد و بر انعطاف پذیری مالی تأثیر منفی میگذارد و منجر به افزایش نیاز به وجوه خارجی میشود. سود سهام همچنین سرمایهگذاری بیش از حد در پروژههای مورد علاقه خود و مشارکت در ساختن امپراتوری را برای مدیران عامل قدرتمند دشوار میکند. مدیران اجرایی قدرتمند ارزش مورد انتظار شهرت را با هزینه ایجاد چنین شهرتی مقایسه میکنند و تنها زمانی سود سهام پرداخت میکنند که ارزش خالص مورد انتظار مثبت باشد. در این مطالعه تاثیر تعدیلکننده نوسانات جریان نقدی را بر رابطه بین قدرت مدیر عامل و احتمال پرداخت سود سهام بررسی خواهد شد. بنابراین در این پژوهش تلاش خواهد شد تا دیدگاه جدیدی از قدرت مدیران را در جهت توزیع سود با در نظر گرفتن جریانهای نقدی که ابزار در اختیار مدیران میباشند، را تبیین نماید.
فرضیههای پژوهش
فرضیه اول؛ بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود رابطه وجود دارد.
فرضیه دوم؛ نوسانات جریان نقدی رابطه بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود را تعدیل میکند.
روش پژوهش
پژوهش حاضر ازلحاظ هدفپژوهش، کاربردی، ازلحاظ استنتاج، توصيفی تحليلی (استقرايی) و ازلحاظ طرح پژوهش، پس رویدادی است. برای جمعآوری دادهها و اطلاعات موردنیاز، ابتدا از روش کتابخانهای و مطالعات اسنادی استفادهشده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده خواهد شد. در بخش آمار توصیفی به ویژگیهای کلی نمونه آماری ازجمله میانگین، میانه، بیشترین، کمترین، انحراف استاندارد، کشیدگی و چولگی پرداخته میشود و در بخش آمار استنباطی ابتدا ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرها بررسی میشود و پسازآن به مانایی متغیرها و ناهمسانی مدل پرداخته خواهد شد. همچنین بهمنظور تشخیص نوع دادههای ترکیبی مدل از آزمونهای F لیمر و هاسمن استفاده خواهد شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری ایویوز انجام خواهد شد و تکنیک استفادهای دادههای پانل خواهد بود.
الف- متغیر وابسته
پرداخت سود سهام؛ از نسبت سود تقسيمي نقدی مندرج در صورت جريان وجوه نقد به سود خالص پس از کسر ماليات استفاده ميشود. اين نسبت نمايانگر درصد سود تقسيمي شرکت نسبت به سود خالص است (شیخ،2023).
- قدرت مدیرعامل؛ قدرت مدیرعامل مفهومی مبتنی بر رفتار تملک طلبانه و تصدیگرایانه در حفظ جایگاه شغلی است که در سالهای گذشته از واژههای رفتارسازمانی تخلص شده است. براساس این مفهوم، جهت سنجش قدرت مدیرعامل روشهای مختلفی مانند: مسوليت دوگانه مدير عامل در هيات مديره، مالکیت مدیریتی و دوره تصدی مدیرعامل وجود دارد. از متغیر مجازی ۱ و 0 براساس سه معیار مسوليت دوگانه مديرعامل در هيات مديره، مالکیت مدیریتی و دوره تصدی مدیرعامل استفاده میشود(یاری و فتحی ارطه، 1395). استفاده از متغیر مجازی براساس سه معیار یاد شده به این دلیل انجام میپذیرد که انتظار میرود باعث کاهش اختلالهای هر یک از این سه بعد متفاوت گردد. پس از تبدیل سه عامل فوق به صفر و یک، سه عامل با یکدیگر جمع میشود در صورتی که جمع سه عامل فوق از 2 بیشتر یا مساوی 2 بود، در نهایت به مدیرعامل عدد یک و در صورتی که جمع برابر با یک یا صفر باشد، عدد صفر به آن تعلق میگیرد (یاری و فتحی ارطه، 1395). حال هر یک از سه معیار قدرت مدیرعامل؛ شامل: مسوليت دوگانه مدير عامل در هيات مديره، مالکیت مدیریتی و دوره تصدی مدیرعامل تشریح میشود (یاری و فتحی ارطه، 1395).
- مسئوليت دوگانه مدير عامل در هيات مديره؛ یکی بودن یا نبودن نایب رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت از گزارشهای هیئت مدیره استخراج میشود و در شرکتهایی که این دو پست سازمانی توسط یک نفر اشتغال شده باشد مقدار آن یک، در غیر اینصورت صفر قرار داده میشود.
- مالکیت مدیریتی؛ براساس تحقیقات صورت پذیرفتهی قبلی دیمیگوئل و همکاران8(2004)استدلال میکند که مدیران عاملی دارای ثبات مدیریتی هستند که سطح متوسطی از مالکیت مدیریتی را برخوردار باشند. زمانی که مالکیت مدیریتی زیر مرز تعیین شدهای باشد، بازار سرمایه با کنترل بر انگیزههای مدیران، فرصتطلبی آنها را کاهش میدهند و در اینصورت هزینههای نمایندگی کاهش مییابد. اما اگر مالکیت مدیریتی بالاتر از مرز مشخصی باشد، منافع مدیران احتمال بالاتر از منافع سهامداران در اولویت قرار میگیرد. براساس اغلب مدلها، سنجش مالکیت مدیریتی براساس درصد سهام نگهدای شده توسط مدیران نسبت به کل سهام عادی در دست سهامداران محاسبه میشود. اما این تحقیق به پیروی از مدل دیمیگوئل و همکاران (2004) که از معیار ارزش شرکت برای سنجش مالکیت مدیریتی استفاده نمود و مشخص ساخت ارزش شرکتها در محدودهی مالکیت مدیریتی بین 8/18% و 06/50% در نوسان میباشد. براین مبنا اگر درصد سهم مدیران نسبت به کل سهام عادی در دست سهامداران در این محدوده قرار بگیرد، عدد 1 در غیر این صورت عدد 0 به آن تعلق میگیرد.
- دوره تصدی مدیرعامل؛ تعداد سالهایی که مدیرعامل فعالیت میکند. در صورتی که دوره تصدی مدیرعامل از میانه بیشتر باشد عدد یک در غیر اینصورت صفر به آن تعلق میگیرد. پس از تبدیل سه عامل فوق به صفر و یک، سه عامل با یکدیگر جمع میشود در صورتی که جمع سه عامل فوق از 2 بیشتر یا مساوی 2 بود، در نهایت به مدیرعامل عدد یک و در صورتی که جمع برابر با یک یا صفر باشد، عدد صفر به آن تعلق میگیرد.
ج- متغیر تعدیل گر
نوسانات جریان نقدی؛ در پژوهش حاضر، نوسانات جریان نقدی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است بر اساس مدل اوکانر و تای9(2013) جهت سنجش این متغیر بدین روش به دست میآید(شیخ، 2023):
ابتدا تاثیر معیارهای زمان، صنعت و اندازه شرکت را بر رشد جریان نقدی عملیاتی طی رابطه (3) بررسی کرده و سپس مقادیر باقیمانده به دست آمده از این رابطه را در رابطه (4 )قرار داده و نوسان جریان نقدی عملیاتی، محاسبه شده است.
(3)
CFGi,t = αi+ β1Yeari,t + β2Indi,t + β3SizeTercilei,t + β4 Year* Indi,t + β5Year* Size Tercilei,t + εi,t
(4)
CFVi,t=
دی ویرمن و لوین (2011) معتقد بودند؛ که CFVیک برآوردگر بیطرفانه از نوسانات واقعی شرطی است.
= CFGi,t نشان دهنده رشد جریان نقدی عملیاتی است که از تفاوت جریانهای نقدی سال t و t-1به دست میآید. برای محاسبه جریان نقدی میتوان از قسمت اول صورت جریان وجوه نقد استفاده کرد.
= Yeari,t متغیر مجازی برای سالهای مورد بررسی شرکت است. بدین صورت که برای سال مورد رسیدگی عدد یک و برای سایر سالها عدد صفر به این متغیر اختصاص می یابد.
= Indi,t متغیر مجازی که نشان دهنده صنعتی است که شرکت در آن مشغول فعالیت است. در این پژوهش برای دسته بندی صنایع از طبقهبندی فاما و فرنج10(2004) استفاده گردیده است. در این پژوهش صنایع به 5 دسته تقسیم گردیده است که شامل کالای مصرفی، صنعتی، تکنولوژی، بهداشت و درمان و سایر صنایع تقسیم میشود.
= SizeTercilei,t متغیر مجازی مربوط به اندازه شرکت است.
اندازه شرکت؛ در این پژوهش مجموع داراییهای شرکت به عنوان معیار اندازهگیری اندازه شرکت در نظر گرفته شده است. جهت محاسبه و بررسی رابطه متغیر کنترلی با متغیر وابسته و مستقل از لگاریتم طبیعی کل داراییهای هر سال استفاده شده است.
(5)
Sizei,t=Ln(Assetsi,t)
Ln (Assetsi,t): لگاریتم طبیعی کل داراییهای شرکت i در دوره t(شیخ، 2023).
اهرم مالي؛ اهرم مالي ميزان وجوهي را نشان ميدهد كه بوسيله بدهي تأمين مالي شده است. در اين پژوهش براي محاسبه سطح اهرم شركت () كل بدهيها را بر كل داراييهاي شركت ، در سالt تقسيم مينماييم.
(6)
Levit = (Total Debt)it/(Total Asset)it
Total Debt: جمع بدهیهای شرکت i در دوره t
Total Asset: جمع داراییهای شرکت i در دوره t(شیخ، 2023).
نرخ بازده داراییها؛ شاخصی است که معمولا برای عملکرد عملیاتی شرکتها به کار برده میشود و این نسبت از تقسیم سود قبل از اقلام غیر مترقبه تقسیم بر مجموع داراییها بدست میآید (شیخ، 2023).
بازده دارايي = سود خالص يا سود پس از كسر ماليات / (7) كل داراييها
نسبت جاری؛ از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری بدست می آید. در این نسبت فرض بر این است که دارایی های جاری پشتوانه بازپرداخت بدهی های جاری شرکت می باشند (شیخ، 2023).
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام؛ نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام برابر است حاصل ضرب قیمت سهام در پایان دوره در تعداد سهامداران به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام در ابتدای دوره (شیخ، 2023).
مدلهای پژوهش
مدل رگرسیونی فرضیه اول
(1) Div = β0 + β1 CEOP +β2Size+β3Lev + β4ROA +β5MB+ β6CR+ ε
مدل رگرسیونی فرضیه دوم
(2) Div = β0 + β1 CEOP + β2 CFOVOL + β3 CFOVOL * CEOP + β4Size+β5Lev + β6ROA +β7MB+ β8CR+ ε
که در آن:
Div =تقسیم سود
CEOP= قدرت مدير عامل در هيات مديره
CFOVOL = نوسانات جریان نقدی
CEOP* CFOVOL = قدرت مدير عامل در هيات مديره* نوسانات جریان نقدی
= Size اندازه شرکت
= ROA نرخ بازده داراییها
Lev = اهرم مالی
= MB نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام
= CR نسبت جاری
β =ضریب تغییرات برای هر متغیر
Ԑ= جزء خطا
در نگاره(1) شرح چگونگی بررسی و اندازهگیری متغیرها در مدل فوق به صورت خلاصه آورده شده است.
نگاره 1. شرح چگونگی بررسی و اندازهگیری متغیرها
متغیر | نام متغیر | نماد | نحوه محاسیه | منبع استخراج | |||
وابسته | تقسیم سود
| Div | سود تقسيمي نقدی مندرج در صورت جريان وجوه نقد به سود خالص پس از کسر ماليات | صورت سود و زیان و صورت جریان وجه نقد | |||
مستقل | قدرت مدير عامل در هيات مديره | CEOP | 1- مسوليت دوگانه مدير عامل 2- مالکیت مدیریتی 3- دوره تصدی مدیرعامل | یادداشتهای همراه و گزارشهای هیات مدیره | |||
تعدیل گر | نوسانات جریان نقدی | CFOVOL | ابتدا تاثیر معیارهای زمان، صنعت و اندازه شرکت را بر رشد جریان نقدی عملیاتی بررسی کرده و سپس مقادیر باقیمانده به دست آمده در رابطه (2 )قرار داده و نوسان جریان نقدی عملیاتی، محاسبه شده است. | صورت سود و زیان، صورت وضعیت مالی و صورت جریان وجه نقد | |||
کنترلی
| اندازه شرکت | Size | لگاریتم جمع کل داراییها | صورت وضعیت مالی | |||
نرخ بازده داراییها | ROA | سود قبل از اقلام غیر مترقبه تقسیم بر مجموع داراییها بدست میآید. | صورت سود و زیان و صورت وضعیت مالی | ||||
اهرم مالی | Lev | كل بدهيها را بر كل داراييهاي شركت ، در سالt تقسيم | صورت وضعیت مالی | ||||
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام | MB | قیمت سهام در پایان دوره در تعداد سهامداران به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام در ابتدای دوره. | صورت سود و زیان و صورت وضعیت مالی | ||||
نسبت جاری | CR | از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری بدست می آید | صورت وضعیت مالی |
نام متغیر | میانگین | میانه | کمترین | بیشترین | انحراف معیار | چولگی | کشیدگی |
پرداخت سود سهام | 569/0 | 508/0 | 001/0 | 998/0 | 325/0- | 226/0 | 008/0 |
نوسانات جریان نقدی | 091/0 | 078/0 | 016/0 | 238/0 | 668/0 | 345/0 | 197/0- |
اندازهی شرکت | 957/13 | 835/13 | 352/10 | 254/19 | 633/0 | 854/0- | 775/0 |
اهرم مالی | 648/0 | 619/0 | 012/0 | 863/0 | 669/0 | 493/0 | 758/0 |
نرخ بازده داراییها | 198/0 | 157/0 | 556/0- | 839/0 | 449/0 | 185/0 | 377/0- |
نسبت جاری | 458/1 | 215/1 | 405/0 | 589/3 | 585/1 | 965/1 | 305/1 |
نسبت بازار به دفتری حقوق صاحابان سهام | 519/2 | 158/2 | 598/0 | 950/6 | 662/1 | 397/1- | 608/1 |
مطابق یافته های پژوهش میانگین متغیر پرداخت سود سهام طی سالهای ذکر شده برابر با 569/0 است، بدان معنا که است که شرکتهای مورد بررسی بیش از 50 درصد سود کسب شده را بین سهامداران توزیع نمودهاند. میانه متغیر پرداخت سود سهام 508/0 میباشد و این بدان معناست است که نیمی از دادهها کمتر از این مقدار و نیمی دیگر بیشتر از این مقدار هستند.
آمار استنباطی
در نگاره(3) خلاصهی نتایج آماری آزمون مدل و فرضیه اول پژوهش آورده شده است.
نگاره 3. خلاصهی نتایج آماری آزمون فرضیه اول
Div = β0 + β1 CEOP +β2Size+β3Lev + β4ROA +β5MB+ β6CR+ ε | |||
نام متغیر | ضریب | آمارهیt | سطح معناداری |
ضریب ثابت | 042/0- | 397/1- | 1625/0 |
قدرت مدیرعامل | 4914/0- | 041/2- | 0030/0 |
اندازهی شرکت | 2638/0 | 8299/1 | 0000/0 |
اهرم مالی | 006/0- | 950/2- | 0032/0 |
نرخ بازده دارایی | 0333/0 | 8777/2 | 1041/0 |
ارزش بازار به ارزش دفتری | 7752/0 | 690/1 | 0310/0 |
نسبت جاری | 012/0 | 4363/1 | 1512/0 |
آمارهیF | 6336/12 | سطح اطمینان | 0000/0 |
ضریب تعیین تعدیل شده | 6959/0 | آمارهی دوربین- واتسن | 9304/1 |
با توجه به اینکه سطح معناداری آمارهیF کمتر از 5 درصد شده است،بنابراین مدل در حالت کلی، معنادار میباشد و از کارایی قابل قبولی برخوردار میباشد. مقدارضریب تعیین تعدیل شده در این مدل رگرسیونی 69/0 شده است که نشان دهندهی این مطلب است که حدود 69 درصد تغییرات متغیر وابسته (پرداخت سود تقسیمی) توسط متغیر مستقل و کنترلی پژوهش تعیین میشود. اگر مقدار آمارهی دوربین-واتسن بین 5/1 تا 5/2 باشد، بیانگر استقلال خطاها میباشد. با توجه به اینکه مقدار این آماره 9304/1 شده است لذا میتوان نتیجه گرفت که خطاها از هم مستقل هستند.
با توجه به سطح معناداری متغیر قدرت مدیرعامل که کمتر از 5 درصد شده است (در حدود 0030/0)، میتوان گفت که رابطهی معناداری با متغیر وابستهی پژوهش دارد. با توجه به ضریب منفی بهدست آمده در این مدل میتوان گفت که رابطهی منفی و معناداری با متغیر وابستهی پژوهش (پرداخت سود سهام) دارد. به عبارت دیگر با فرض ثابت ماندن اثر سایر متغیرها با یک واحد افزایش در قدرت مدیرعامل ، پرداخت سود سهام شرکتها به مقدار 491/0 کاهش مییابد.
در نگاره(4) خلاصهی نتایج آماری آزمون مدل و فرضیه دوم پژوهش آورده شده است:
نگاره 4. خلاصه نتایج آماری آزمون مدل و فرضیه دوم پژوهش
Div = β0 + β1 CEOP + β2 CFOVOL + β3 CFOVOL * CEOP + β4Size+β5Lev + β6ROA +β7MB+ β8CR+ ε | |||
نام متغیر | ضریب | آمارهیt | سطح معناداری |
ضریب ثابت | 046/0- | 498/1- | 134/0 |
قدرت مدیرعامل | 463/0- | 119/1- | 026/0 |
نوسات جریان نقدی | 564/0 | 783/16 | 008/0 |
اثر تعدیلی نوسانات جریان نقد و قدرت مدیرعامل | 006/0 | 002/3 | 003/0 |
اندازهی شرکت | 034/0 | 934/2 | 003/0 |
اهرم مالی | 046/0- | 943/6- | 000/0 |
نرخ بازده دارایی | 011/0 | 3601/1 | 174/0 |
ارزش بازار به ارزش دفتری | 091/0 | 535/4- | 009/0 |
نسبت جاری | 268/0 | 698/4 | 259/0 |
آمارهی F | 638/12 | سطح اطمینان | 000/0 |
ضریب تعیین تعدیل شده | 496/0 | آمارهی دوربین- واتسن | 931/1 |
با توجه به اینکه سطح معناداری آمارهیF کمتر از 5 درصد شده است بنابراین در حالت کلی مدل معنادار بوده و از کارایی قابل قبولی برخوردار میباشد. مقدار ضریب تعیین تعدیل شده در این مدل رگرسیونی 49/0 شده است که نشاندهندهی این مطلب است که حدود 49 درصد تغییرات متغیر پرداخت سود تقسیمی توسط متغیر مستقل و کنترلی پژوهش تعیین میشود. مقدار آمارهی دوربین-واتسن نیز چنانچه بین 5/1 تا 5/2 باشد، بیانگر استقلال خطاها میباشد. با توجه به اینکه مقدار این آماره 9310/1 شده است، میتوان نتیجه گرفت که خطاها از هم مستقل هستند.
با توجه به سطح معناداری متغیر قدرت مدیرعامل که کمتر از 5 درصد شده است (در حدود 026/0)، میتوان گفت که رابطهی معناداری با متغیر وابستهی پژوهش دارد. با توجه به ضریب منفی بهدست آمده در این مدل میتوان گفت که رابطهی منفی و معناداری با متغیر وابستهی پژوهش (پرداخت سود سهام) دارد. به عبارت دیگر با فرض ثابت ماندن اثر سایر متغیرها با یک واحد افزایش در قدرت مدیرعامل ، پرداخت سود سهام شرکتها به مقدار 463/0 کاهش مییابد.
با توجه به سطح معناداری متغیر نوسانات جریان نقدی که کمتر از 5 درصد شده است (در حدود 008/0)، میتوان گفت که رابطهی معناداری با متغیر وابستهی پژوهش دارد. با توجه به ضریب مثبت بهدست آمده در این مدل میتوان گفت که رابطهی مثبت و معناداری با متغیر وابستهی پژوهش (پرداخت سود سهام) دارد. به عبارت دیگر با فرض ثابت ماندن اثر سایر متغیرها با یک واحد افزایش در نوسانات جریان نقدی، پرداخت سود سهام شرکتها به مقدار 564/0 افزایش مییابد.
با توجه به سطح معناداری متغیر تعدیلی نوسانات جریان نقدی و قدرت مدیرعامل که کمتر از 5 درصد شده است (در حدود 0027/0)، میتوان گفت که رابطهی معناداری با متغیر وابستهی پژوهش دارد. با توجه به ضریب مثبت بهدست آمده در این مدل میتوان گفت که رابطهی مثبت و معناداری با متغیر وابستهی پژوهش (پرداخت سود سهام) دارد. به عبارت دیگر با فرض ثابت ماندن اثر سایر متغیرها با یک واحد افزایش در متغیر تعدیلی نوسانات جریان نقدی و قدرت مدیرعامل، پرداخت سود سهام شرکتها به مقدار 006/0 افزایش مییابد.
نتیجهگیری و پیشنهادها
نتایج پژوهش نشان داد؛ بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود رابطهی منفی وجود داشته و این رابطه معنادار نیز میباشد. برای قدرت مدیرعامل سه فاکتور دوره تصدی، دوگانگی و مالکیت مدیریتی استفاده شده است، که این موارد میتواند در تصمیمگیریهای کلان شرکت به دلیل قدرت بالا مدیریت تاثیر داشته باشد و در این حالت به نظر مدیران از قدرت خود استفاده خواهند نمود و حداقل سود را بین سهامداران تقسیم میکنند و بیشتر به دنبال گسترش فعالیتهای شرکت و کسب سودهای بیشتر و پایدارتر در بلندمدت خواهند بود. مدیران درباره سیاست تقسیم سود شرکت تصمیم میگیرند. این تصمیم یکی از مهـمتـرین تصمیمهای مدیریت شرکت است؛ زیرا سیاست تقسیم سود همواره با سایر تصـمیمهای مـالی شرکت در تعامل است. ایـن یافتـه در راسـتاي نظریـه نماینـدگی است، این نظریه فرض میکند، مدیران بر جریانهاي نقدي کنترل دارند، که بـه آنهـا اجـازه میدهد، به جاي توزیع وجه نقد بین سهامداران، به دنبال منافع شخصی خود باشند. پرداخـت سود به سهامداران، منابع تحت کنتـرل مـدیران و بـالتبع قـدرت مـدیر را کـاهش مـیدهـد. همچنین، احتمال نظارت بازار سرمایه را بر شرکت افزایش میدهد؛ بنابراین، مدیران ضعف مالی را ترجیح میدهند و با احتمال کمتري سود تقسیمی پرداخت مـیکننـد.
از طرفی نتایج پژوهش حاکی از اثر تعدیلی نوسانات جریان نقدی بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود داشت و ارتباط نیز مثبت و معنادار میباشد. بدان معنا که اثر منفی بین دو متغیر را بهگونهای مثبت تعدیل مینمایند. تصمیمهای شرکت دربارهی افزایش، کـاهش و حفـظ سـود تقسـیمی، وضعیت نقدینگی موجود شرکت را نشان میدهد. بنابراین به نظر میرسـد کـه جریـانهـاي نقدي، شاخص بااهمیتی در تعیین تغییرات سود تقسیمی است. ایـن یافتـه در راسـتاي نظریهي سلسله مراتبی الگوهاي تامین مالی میباشد که براي اولین بار توسط مایرز عنوان شده است. بر این اساس شرکتها منابع تامین مالی داخلی را ترجیح میدهند. یک نسبت تقسیم سود هدف با توجه به موقعیتهاي سرمایهگذاري انتخاب شده و از تغییرات یکباره در سود تقسیمی اجتناب میشود.
با توجه به تایید فرضیهی اول و دوم پژوهش که نشان از وجود رابطهی معناداری بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود دارد، و منفی بودن رابطهی فوق، لذا در این شرکتها به منافع کوتاهمدت کمتر توجه شده و بیشتر به دنبال منافع بلندمدت و پایدار میباشند، از این منظر حقوق سهامدارن خرد کمتر مورد توجه قرار میگیرد و بنابراین پیشنهاد میگردد که سرمایهگذاران بالقوه در صورتیکه قصد خرید و فروش سهام این شرکتها را در کوتاه مدت دارند، این شرکتها مناسب سرمایهگذاری برای آنها نمی باشند ولی در صورتیکه قصد نگهداری سهام را دارند، سرمایه گذاری در آنها مطلوب خواهد بود. همچنین، نتیجـه ایـن پـژوهش میتواند شواهدي از تأثیرگذاري قدرت مدیرعامل را براي سرمایهگذاران و اعتباردهندگان فراهم نماید تا هنگام اتخاذ تصمیمهای سرمایهگذاري خود به رابطه متغیرهاي مـذکور توجـه نمایند.
به سهامداران توصیه میشود در صورت تمایـل بـه دریافـت سـود تقسـیمی بیشتر، در شرکتهایی که مدیرعامل آنها از قدرت بیشتري برخـوردار هسـتند، و همچنـین، نوسان بالاي جریان وجه نقد دارند بهصـورت بلندمـدت سـرمایهگـذاري نکنند. پیرو پیشنهاد مذکور و به دلیل محدودیت در وجود بانکهاي اطلاعـاتی قابلاعتمـاد، به سازمان بورس اوراق بهادار پیشنهاد میشود، سازوکاري اتخاذ کند، تا شرکتهـا اطلاعـاتی را در رابطــه بــا مــدیران خــود ارائــه دهنــد. از آنجاکـه اقـدامات مـدیران قدرتمنـد میتواند به منافع سهامداران آسیب برساند؛ بنابراین مالکان باید ابزارهاي مـؤثرتري را بـراي مدیریت منظم اتخاذ کنند. براي مثال، تنظـیم دقیـق منـافع مالکـان و مـدیران بـه چنـد روش مؤثر، مثل افزایش پاداش به مدیران اجرایی مطابق با ثروت و دارایی مالکان. دومـین روش، تقویت کنترل مدیران از طریق هیئتمدیره غیرموظف است. در نهایت، بـه سیاسـتگـذاران و نـاظران، پیشنهاد میشود که از این نتایج براي بهبود رویکردهاي توسعه خط مشی مربـوط بـه تعـدیل قدرت مدیریتی استفاده کنند تا بتوانند اقدامات نادرست مدیران اجرایی را تعدیل کنند.
امین عشایری، آسو(1400). رابطه بین قدرت مدیر عامل و ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای بورسی، رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری. 79: 45-69.
توکلی، الناز و جعفری دهکردی، حمیدرضا.(1398). بررسی تأثیر نوسانات جریان نقدی و استفاده از بدهی در سررسیدهای متفاوت در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه مطالعات مدیریت و حسابداری، 5(3): 234-250.
رحمانیان کوشککی، عبدالرسول و کر، رابعه.(1402). رابطه بین عملکرد پایداری شرکت و سیاست تقسیم سود با توجه به نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی و مالکیت نهادی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، پژوهشهای کاربردی در گزارشگری مالی،22: 68-41.
زمانیراد، محمد (1392). تحلیل عوامل مؤثر بر میزان دستکاری فعالیتهای واقعی (مدیریت واقعی سود). پایاننامهی کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی، مشهد.
صراف، فاطمه و خجسته اهوازی، منصور.(1401). اثرات درماندگی مالی، سیاست تقسیم سود و نسبت بدهی به ارزش ویژه بر ارزش شرکت، چشم انداز حسابداری و مدیریت، 5(74): 104-116.
عباسی، صفورا و غلامی جمکرانی، رضا.(1400). بررسی تأثیر شفافیت سود بر سیاست پرداخت سود سهام، مطالعات اخلاق و رفتار در حسابداری و حسابرسی، 2: 110-98.
قاسمی حسین آبادی، مریم و نمازیان، علی و عزیزی، صدیقه(1402). توانایی مدیرعامل و سیاست تقسیم سود، نهمین کنفرانس بین المللی علوم مدیریت و حسابداری، تهران.
محمدزاده، محمد و فلاح، رضا. (1402). بررسی رابطه بین انعطافپذیری مالی و سیاست تقسیم سود درشرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری، 89: 467-480.
یاری، فرانک و فتحی ارطه، کیوان.(1395). تأثیر قدرت تصمیمگیری مدیرعامل بر عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه مطالعات مدیریت و حسابداری، 2(2): 285-300.
Al-Hiyari. A, Chakib Kolsi. M, Lutfi. A, Shakkour. A. S, aljumah. A. I.(2023). Information asymmetry and dividend payout in an emerging market: Does corporate governance quality matter? Journal of Open Innovation: Technology, Market, and Complexity, 10(1): 100188-1002013.
Chang,K, Kang.E, Li.Y. (2015). Effect of institutional ownership on dividends: An agency-theory-based analysis, Journal of Business Research.14:1-9.
De Miguel, A., Pindado, J., De La Torre, C.(2004). Ownership structure and firm value: new evidence from Spain. Strat. Manag. J. 25 (12):1199–1207.
Denis, D.J., Sibilkov, V. (2010). Financial constraints, investment, and the value of cash holdigs. Review of Financial Studies, 23(1), 247-269.
Fama, E.F., French, K.R. (2004). New lists: Fundamentals and survival rates.Journal of Financil Economics, 73(2), 229-269.
Jing, D. (2005). Cash flow volatility and dividend policy. Thesis for Master of Science, University of Singapore.
Sheikh, S.(2023). CEO power and the likelihood of paying dividends: Effect of profitability and cash flow volatility, Journal of Corporate Finance, 73: 12-28.
Yeo. H. J.(2018). Role of free cash flows in making investment and dividend decisions: The case of the shipping industry, The Asian Journal of Shipping and Logistics, 34(2): 113-118.
[1] . Enron
[2] . Sheikh
[3] . Denis and Sibilkov
[4] .Jing
[5] . Al-Hiyari
[6] . Yeo
[7] . Chang et aal
[8] . De Miguel et al
[9] O’connor and Tate
[10] Fama and French